شرح و تفسير: نقاط ضعف عجيب اين انسان مغرور!

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
پیام امام امیرالمومنین(ع) جلد 15
شرح و تفسير : بهترين ياور در برابر سفيهانشرح و تفسير: راه غلبه بر شهوت
شرح و تفسير
نقاط ضعف عجيب اين انسان مغرور
!
امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه پرده از روى ضعف انسان برداشته و غرور و غفلت او را درهم مى شكند و نشان مى دهد كه در برابر تمام نقطه هاى قوت و توانايى هايى كه انسان دارد نقاط ضعف عجيبى را نيز داراست و در مجموع به شش نقطه از اين نقاط ضعف اشاره مى فرمايد، سه قسمت از درون انسان سرچشمه مى گيرد و سه قسمت از برون.
اما درباره سه قسمت اول مى فرمايد: «بيچاره فرزند آدم، سرآمد زندگى اش نامعلوم، عوامل بيمارى اش ناپيدا و اعمالش در جايى محفوظ است»; (مِسْكِينٌ ابْنُ آدَمَ[1]: مَكْتُومُ الاَْجَلِ مَكْنُونُ الْعِلَلِ، مَحْفُوظُ الْعَمَلِ).
آرى از يك سو نمى داند پايان عمر او در چه زمان و تاريخى است; شب مى خوابد از صبح خبر ندارد، صبح مى شود از عصر خبر ندارد. خواه پير باشد يا جوان يا كودك در هر لحظه احتمال فرا رسيدن مرگ وجود دارد.
و از سويى ديگر عوامل بيمارى در درون بدن او به صورت ناپيدا وجود دارد. به خصوص با كشفيات امروز كه مى گويند: در هر ساعت از طريق آبوهوا و غذا و پوست بدن ميكروب هايى وارد جسم انسان شده و در خون انسان شناور مى شوند. هر زمان كه بخشى از آن ها غلبه كنند انسان به يكى از بيمارى ها مبتلا مى شود.
دستگاه هاى بدن انسان اعم از دستگاه تنفس و قلب و كليه و عروق و مغز، همه آسيب پذيرند و در معرض انواع آفات و بيمارى ها قرار دارند. با اين حال چگونه انسان مى تواند به فرداى خود مطمئن باشد كه سالم است و توانا؟
از سوى سوم، هر عملى كه به جا مى آورد در نامه اعمال او ثبت مى شود و فرشتگان الهى مأمور حفظ اعمال او هستند. اضافه بر اين، زمين و زمان و اعضاى بدن او نيز همگى مأموريت ضبط اعمال او را دارند.
آيا چنين انسانى شايسته عنوان مسكين نيست كه امام(عليه السلام) فرموده است؟
آنگاه اشاره به عوامل بيرونى كرده و به چند نمونه ظاهراً كوچك آن كه مى تواند زندگى انسان را برهم زند اشاره مى كند، مى فرمايد: «پشه اى او را آزار مى دهد و گلوگير شدن (آب يا غذا) موجب مرگ اوست و عرق، او را متعفن و بدبو مى سازد»; (تُؤْلِمُهُ الْبَقَّةُ، وَ تَقْتُلُهُ الشَّرْقَةُ، وَ تُنْتِنُهُ الْعَرْقَةُ).
«شرقة» اسم «مرة» از ماده «شَرَق» (بر وزن طرب) به معناى گلوگير شدن است.
آرى پشه اى كه گاه به آسانى به چشم نمى آيد و در گوشه و كنار در كمين انسان است كه بر بدن او بنشيند و با نيش خود بخشى از خون او را بمكد و خواب و استراحت را از او بگيرد. اضافه بر پشه هاى خطرناكى كه گاه مايه مرگ انسان اند يا بيمارى هايى را به او تحميل مى كنند.
از سويى ديگر مجراى تنفس و تغذيه انسان دقيقاً در كنار يكديگر قرار دارند. به هنگامى كه انسان مى خواهد غذايى ببلعد دريچه تنفس بسته مى شود و به هنگامى كه بلعيدن تمام شد باز مى شود. حال اگر آن دريچه كوچكى كه اين وظيفه را برعهده دارد دير بجنبد و مقدارى آب يا غذا وارد ريه شود اگر بسيار كم باشد با سرفه هاى شديد به خارج پرتاب مى شود و اگر زياد باشد حالت خفگى به انسان دست مى دهد و پايان عمر او فرامى رسد. همچنين اگر لقمه يا جرعه آب در آن فضا بايستد و حركت نكند راه نفس كشيدن را بر انسان مى بندد و اگر در مدت كوتاهى مشكل برطرف نشود مرگ به سراغ او مى آيد.
انسانى كه اينقدر مرز زندگى و مرگش به هم نزديك است چگونه ممكن است مغرور شود و از باده قدرت سرمست گردد و دست به هر كارى بزند؟
همچنين هر انسانى به هنگامى كه فعاليت جسمانى شديدى داشته باشد و يا در گرماى هوا گرفتار شود عرق از روزنه هاى پوست او جارى مى گردد و بدن او را بدبو مى سازد يعنى عوامل تعفن بهوسيله خود او بر بدنش آشكار مى شود.
از مجموع اين نقاط ضعف شش گانه به خوبى روشن مى شود كه چرا انسان مسكين و بيچاره است.
امام(عليه السلام) با اين گفتار حكيمانه اش نمى خواهد مقام انسان را كاهش دهد و يا از عظمت او بكاهد; انسانى كه خليفة الله و گل سرسبد آفرينش و مسجود فرشتگان الهى است. بلكه مى خواهد غرور و غفلت او را درهم بشكند; همان غرور و غفلتى كه او را آلوده انواع گناهان و ظلم و ستم ها و مفاسد بى شمار مى سازد.
جالب اين است كه ابن معروف (قاضى القضاة ابومحمّد عبيدالله بن احمد بن معروف، متولد 306) اشعارى دارد كه ظاهراً از كلام امام(عليه السلام) در آن الهام گرفته است. او مى گويد:
يا بُؤسَ للإنسانِ فى *** الدُّنيا و إنْ نالَ الأمَل
يَعيشُ مَكشوفَ العِلَل *** فيها و مَكتومَ الأجَل
بَيْنا يُرى فى صِحّة *** مُغْتَبِطاً قِيلَ اعتَلَل
و بَينَما يُوجَدُ فيها *** ثاوِياً قِيلَ انْتَقَل
فَأوْفَرُ الحَظِّ لِمَن *** يَتْبَعُه حُسنُ العَمَل
بدا به حال انسان در دنيا هر چند به آرزوهاى (دراز) خود برسد.
زندگى مى كند در حالى كه عوامل بيمارى در او مكتوم و پايان عمرش نيز ناپيداست.
در حالى كه كاملاً در سلامت است به طورى كه مردم به حال او غبطه مى خورند ناگهان گفته مى شود كه بيمار شد.
و در حالى كه مشغول حركت به اين طرف و آن طرف است ناگهان مى گويند كه از اين جهان چشم فرو بست.
بنابراين بهره كامل از آن كسانى است كه اعمال نيك درپى داشته باشند.[2]
نكته ها
1.
نيرومند ضعيف!

انسان موجودى است از يك نظر بسيار قوى و نيرومند كه عرصه زمين و پهناى آسمان و اعماق درياها را جولانگاه خود قرار داده و تمام موجودات زمينى را مسخّر خود ساخته و از تمام مواهب اين جهان به نفع خود استفاده مى كند. ولى با تمام قدرتى كه دارد موجودى بسيار ضعيف و آسيب پذير است. يك پشه كوچك كه گاه با چشم هم ديده نمى شود او را آزار مى دهد يا بيمار مى كند و گاهى سبب مرگ او مى شود و از آن كوچك تر ميكروب ها و ويروس هاى بيمارى زا هستند كه ابداً با چشم ديده نمى شوند ولى اين موجودات نامرئى و ظاهراً بسيار ضعيف و ناتوان انسان هاى قوى و قهرمان را مى توانند از پاى درآورند.
اين تركيب عجيب انسان از قوت و ضعف ظاهراً براى اين است كه از طرفى بتواند مدارج ترقى و كمال را طى كند و از سويى ديگر گرفتار غرور و غفلت و خودبزرگ بينى نشود.
ازجمله مسائلى كه انسان با آن دست به گريبان است زمان اجل اوست كه كاملاً مخفى و پنهان است. اين نيز هشدارى براى انسان هاست كه آنى غافل نشوند و به گمان زندگى طولانى دست به هر كارى نزنند و فكر نكنند كه زمان توبه از گناه و جبران خطاها وسيع است چراكه هر لحظه ممكن است مرگ او فرارسد. يك جرعه آب يا يك لقمه غذا مى تواند گلوى او را بفشارد و در عين سلامتى، راهى ديار آخرت كند.
اين ها حقايقى است كه امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه به آن اشاره فرموده و ريشه آن در قرآن مجيد است مى فرمايد: «(يُرِيدُ اللهُ أَنْ يُخَفِّفَ عَنْكُمْ وَخُلِقَ الاِْنسَانُ ضَعِيفاً); خدا مى خواهد كار را بر شما سبك كند; و انسان، ضعيف آفريده شده است».[3]
در جاى ديگر مى خوانيم: «(إِنَّ الاِْنسَانَ خُلِقَ هَلُوعاً * إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً); انسان، حريص آفريده شده * هنگامى كه ناراحتى به او رسد بسيار جزع و فزع مى كند».[4]
و در جاى ديگر مى فرمايد: «(وَمَا تَدْرِى نَفْسٌ مَّاذَا تَكْسِبُ غَداً وَمَا تَدْرِى نَفْسٌ بِأَىِّ أَرْض تَمُوتُ إِنَّ اللهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ); و هيچ كس نمى داند در چه سرزمينى مى ميرد؟ خداوند عالم و آگاه است!».[5]
در روايات آمده است: هنگامى كه خداوند پشه ها را بر نمرود و لشكرش مسلط ساخت تعداد فوق العاده زيادى اطراف لشكر او را احاطه كردند. نمرود از لشكرش جدا شد و در خانه اش وارد گشت و تمام درها را بست و پرده ها را فرو افكند و بر پشت خود خوابيد، فكر مى كرد كه چگونه از اين لشكر عظيم پشه ها رهايى يابد ناگهان پشه اى وارد بينى او شد و به سوى مغز او بالا رفت. چهل روز او را آزار مى داد به گونه اى كه براى پيدا كردن آرامش موقت، سر خود را بر زمين مى كوبيد و در اين حال بود تا به هلاكت رسيد.[6]
در حديث ديگرى آمده است كه امام صادق(عليه السلام)نزد منصور دوانيقى بود در اين حال پشه اى منصور را آزار مى داد و هر زمان او را از خود دور مى ساخت دو مرتبه به سوى او بازمى گشت. او روى به امام صادق(عليه السلام) نمود و عرض كرد: خداوند چرا اين پشه (مزاحم) را آفريده است. امام(عليه السلام)فرمود: «لِيُذِلَّ بِهِ الْجَبابِرَةَ مِثلَك; براى اين كه ستمگرانى مانند تو را خوار كند».[7]
2. مواد تشكيل دهنده عرق بدبو
دانشمندان تحقيقاتى درباره عرق كردن انسان و ماده تشكيل دهنده عرق و عوامل بدبويى آن كرده و به نتايج عجيب و شگفت انگيزى دست يافته اند. ازجمله:
آن ها معتقدند كه عرق بر دو گونه است: گونه اى از آن همان است كه به هنگام فعاليت زياد كه بدن انسان گرم مى شود و يا گرمى هوا تأثير مى گذارد بدن براى خنك شدن عرق مى كند. اين نوع عرق بدبو نيست.
نوع دوم عرقى است كه در زير بغل، كشاله ران، پاها و گاه كف دست ها ظاهر مى شود. آن عرق بدبوست و تازه خود عرق نيز بدبو نمى باشد بلكه موجودات زنده ذره بينى كه در اين نقاط از بدن هستند از عرق استفاده مى كنند و مدفوعى از خود خارج مى سازند كه بوى بد از آن است و به همين دليل دستور داده شده كه به خصوص اين نقاط از بدن شسته شود تا محلى براى پرورش اين موجودات زنده باقى نماند و در روايات اسلامى نيز آمده است كه يكى از فايده هاى غسل جمعه آن است كه بوى بد زير بغل را برطرف مى كند.
البته وجود موهاى زائد و بلند در زير بغل نيز محل مناسبى براى پرورش اين موجودات ذره بينى مزاحم است و لذا در روايات اسلامى دستور به برطرف كردن آن ها داده شده است.[8]
3. پشه، موجودى كوچك اما شگفت انگيز
پشه ظاهراً موجود بسيار كوچك و بى ارزشى است ولى تحقيقات دانشمندان نشان مى دهد كه آن ها نيز جهان بزرگى براى خود دارند. آنان مى گويند كه بيش از 2800 گونه پشه در سراسر جهان وجود دارد و چون حشراتى خونسرد هستند در فصل زمستان به خواب زمستانى فرو مى روند ولى به هنگامى كه فعال مى شوند به خون نياز دارند اما نه براى تأمين انرژى بلكه پشه هاى ماده از آن براى توليد مثل و نمو تخم هاى خود استفاده مى كنند.
خرطوم و نيش پشه از دو كانال مجزا تشكيل يافته، يكى مجراى بزاق است و ديگرى براى مكيدن خون و عجيب اين كه پشه هنگام مكيدن خون، از طريق بزاق خود يك ماده ضد انعقاد خون ترشح مى كند تا هنگام مكيدن آن لخته نگردد و همين بزاق پشه است كه موجب تحريك بدن مى گردد و در نتيجه خارش و تورم و قرمزى در محل پديد مى آيد.
پشه ماده قادر است از فاصله سى مترى و گاه پنجاه مترى بوى بدن انسان را احساس كند و به سوى او براى گرفتن خون بيايد. افرادى كه گروه خونى آن ها  Oمى باشد بيشتر گزيده مى شوند و آنهايى كه گروه خونى شان  Aمى باشد كمتر.
------------------------------------
[1]. در اين جمله «ابْنُ آدَمَ» مبتداى مؤخر است و «مِسْكِينٌ» خبر مقدم و تنوين مِسْكِينٌ گاه براى تخويف حذف مى شود.
[2]. تاريخ بغداد، ج 10، ص 367.
[3]. نساء، آيه 28.
[4]. معارج، آيات 19 و 20.
[5]. لقمان، آيه 34.
[6]. شرح نهج البلاغه علامه شوشترى، ج 11، ص 339.
[7]. همان.
[8]. رجوع شود به وسائل الشيعه، باب 6 از ابواب اغسال مسنونه، ح 15. 
شرح و تفسير : بهترين ياور در برابر سفيهانشرح و تفسير: راه غلبه بر شهوت
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma