«عدالت» در تقسیم روزی بندگان

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 

«عدالت» در تقسیم روزی بندگان

Question چرا خداوند روزی بعضی از بندگان را زیاد و روزی برخی ديگر را کم قرار داده است؟
AnswerSmall:

امام علی(ع) در خطبه 91، با تأكيد بر عدالت خداوند در تقسیم روزی بندگان، هدف از این تقسیم را آزمایش بندگان عنوان کرده است. آنانکه از نعمت فراوان بهره می گيرند آزمايش می شوند كه آيا شكر اين همه نعمت را به جا مى آورند و بخشى از ثروت خداداد را در اختيار محرومان قرار مى دهند؟ و گروهی که گرفتار تنگی روزی می شوند آيا صبر و استقامت مي كنند؟ اينكه فقر و غنا و سلامتى و بيمارى، آن چنان به هم نزديك يا آميخته شده اند كه نمي توان آنها را از هم تشخيص داد براي آن است كه هيچ كس در حال غنا و سلامت و شادى مغرور نگردد و همگان بدانند اين امور هميشه و همه جا در معرض زوال و نابودى است.

AnswerLarge:

امام علي(علیه السلام) در فرازی از خطبه 91 «نهج البلاغه» مى فرمايد: (خداوند روزى ها را مقدّر كرد و اندازه گيرى فرمود؛ گاه آن را زياد و گاه كم نمود؛ گاه با تنگى و گاه با وسعت، روزى [بندگان] را تقسیم كرد)؛ «وَ قَدَّرَ الْأَرْزَاقَ فَكَثَّرَهَا وَ قَلَّلَهَا، وَ قَسَّمَهَا عَلَى الضِّيقِ وَ السَّعَةِ»، و از آنجا كه ممكن است اين چنين توّهم شود كه تفاوت گذاشتن ميان بندگان، با عدالت سازگار نيست در جمله بعد مى افزايد: (خداوند ارزاق را به طور عادلانه تقسيم كرد)؛ «فَعَدَلَ فِيهَا». اشاره به اين كه عدالت به معناى مساوات و برابرى نيست؛ بلكه عدالت آن است كه به هر كس آنچه مصلحت او است بدهند چنان كه در حديثى از پيامبر اكرم(صلى الله عليه و آله) آمده است كه فرمود: خداوند مى فرمايد: «فَإِنَّ مِنْ عِبَادِىَ الْمُؤْمِنينَ مَنْ لَايُصْلِحُهُ إِلَّا الْفَاقَةَ وَ لَوْ أَغْنَيْتُهُ لَأَفْسَدَهُ ذلِكَ، وَ إِنَّ مِنْ عِبَادِي مَنْ لَا يُصْلِحُهُ إِلَّا الصِّحَّةُ وَ لَوْ أَمْرَضْتُهُ لَأَفْسَدَهُ ذلِكَ ...»(1)؛ (بعضى از بندگانِ با ايمان من هستند كه جز تنگدستى آنها را اصلاح نمى كند و اگر آنها را غنى سازم موجب فسادشان مى شود و بعضى از بندگان من هستند كه جز سلامت [و غنا] آنها را اصلاح نمى كند و اگر آنها را بيمار [و فقير] كنم موجب فسادشان مى شود؛ [بنابراين به هر يك آنچه سبب صلاح حالشان مى شود مى دهم]). سپس در اين زمينه شرح بيشترى مى دهد؛ مى فرمايد: (هدف از آن تقسيم اين بوده است كه هر كه را بخواهد به وسعت روزى، يا تنگى آن بيازمايد [و به تعبير ديگر:] به وسيله آن، شكر و صبر غنى و فقير را امتحان كند)؛ «لِيَبْتَلِيَ مَنْ أَرَادَ بِمَيْسُورِهَا وَ مَعْسُورِهَا، وَ لِيَخْتَبِرَ بِذلِكَ الشُّكْرَ وَ الصَّبْرَ مِنْ غَنِيِّهَا وَ فَقِيرِهَا».
ممكن است اين تفاوت در اشخاص مختلف باشد؛ گروهى از نعمت فراوان بهره گيرند تا در ميدان آزمايش نشان دهند كه آيا شكر اين همه نعمت را به جا مى آورند و بخشى از ثروت خداداد را در اختيار محرومان قرار مى دهند و آنچه را دارند در جاى خود مصرف مى كنند، يا به عكس، فزونى ثروت، آنها را از خدا و خلق بيگانه مى كند و در غرور و غفلت فرو مى برد؛ يا اين كه تنگى روزى، صبر و استقامت آنها را درهم مى شكند و آنان را به حرام و ناشكرى و اعتراض بر پروردگار وادار مى سازد.
حتّى در يك انسان ممكن است هر دو حالت واقع شود: گاه غنى و بى نياز، و گاه فقير و تنگدست؛ و هر كدام از اين دو، ميدان آزمون الهى است، ميدان آزمون شكر و صبر و عدم استقامت و بى تابى.
در ادامه اين سخن، به اين نكته اشاره مى كند كه فقر و غنا و سلامتى و بيمارى، چنان از هم جدا نيستند كه انسان بتواند بر يكى تكيه كند؛ بلكه چنان به هم نزديك يا آميخته اند كه بر هيچ يك نمى توان اعتماد كرد؛ مى فرمايد: (سپس روزىِ وسيع را با باقيمانده فقر و بيچارگى درآميخت، و تندرستى را با حوادث دردناك توأم ساخت، و شادى و سرور را با غصّه و اندوه قرين كرد)؛ «ثُمَّ قَرَنَ بِسَعَتِهَا عَقَابِيلَ فَاقَتِهَا، وَ بِسَلَامَتِهَا طَوَارِقَ آفَاتِهَا، وَ بِفُرَجِ أَفْرَاحِهَا غُصَصَ أَتْرَاحِهَا».(2)
تا هيچ كس در حال غنا و سلامت و شادى و سرور مغرور نگردد و همگان بدانند اين امور هميشه و همه جا و در مورد هر كس در معرض زوال و نابودى و تبديل به ضدّ است و به گفته شاعر:
بر مال و جمال خويشتن غرّه مشو *** كان را به شبى برند و اين را به تبى!
با توجّه به اينكه «عقابيل» جمع «عقبوله» (بر وزن جرثومه) به معناى بقاياى بيمارى و مشكلات و آثارى كه از «تب» به صورت «تبخال» بر لبها باقى مى ماند، مى باشد. تعبير بالا نشان مى دهد كه مشكلات و گرفتارى ها و آثار و بقاياى آن، همواره در كنار خوشى ها و راحتى ها قرار دارد و هرگز از آن جدا نمى شود و جمله «بِفُرَجِ أَفْرَاحِهَا غُصَصَ أَتْرَاحِهَا» تأكيد ديگرى بر اين معنا است؛ چرا كه «أَتْرَاح» جمع «ترح» (بر وزن فرح) به معناى غم و اندوه است؛ در نتيجه امام(عليه السلام) مى فرمايد: «شادى ها با اندوه ها آميخته و غصّه ها در كنار شادمانى نشسته است».(3)

Peinevesht:

(1). الأمالي، طوسى، محمد بن حسن‏، دار الثقافة، قم‏، 1414 قمری، ‏چاپ: اول‏، ص 166 شبيه همين معنا مخصوصاً در مورد غنا و فقر و همچنين سلامت و بيمارى و توفيق عبادت و عدم توفيق، در علل الشرائع‏، ابن بابويه، محمد بن على‏، كتابفروشى داورى‏، قم‏، 1385 شمسی / 1966 میلادی، چاپ: اول‏، ج ‏1، ص 12، (باب علة خلق الخلق و اختلاف أحوالهم) از پيامبر اكرم(صلى الله عليه و آله) از خداوند متعال نقل شده است.

(2). «أتراح» جمع «ترح» (بر وزن فرح) به معناى غم و غصه است و غالباً آن را به معناى ضدّ فرح تفسير كرده اند؛ ولى گاه به معناى هلاكت و قطع خير و خوبى نيز اطلاق شده است.

(3). گردآوری از کتاب: پيام امام اميرالمؤمنين(عليه السلام)‏، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: جمعى از فضلاء، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، 1386 شمسی‏، چاپ: اول‏، ج 4، ص 172.

TarikheEnteshar: « 1397/10/20 »
CommentList
*TextComment
*PaymentSecurityCode http://makarem.ir
CountBazdid : 2364