قرآن و مسئله حفظ حقوق انسانى

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
قرآن و آخرین پیامبر
تئورى و عملضمانت اجرائى قوانین از نظر قرآن و دنیاى امروز

گفتیم یک قانون عالى آنست که علاوه بر امتیازات دیگر، در مسئله «حفظ حقوق» طرح جامعتر و دقیقترى ارائه کند، با توجه به این حقیقت طرح قانونگذارى اسلام را از این نظر مورد بررسى قرار میدهیم.

در این مورد نکاتى وجود دارد که براى یک قضاوت صحیح و همه جانبه باید مد نظر باشد، از جمله:

1 ـ قرآن اصل «عدالت» را به عنوان زیربناى همه قوانین اجتماعى پذیرفته و مى گوید: حکومت و قضاوت حتماً باید بر پایه عدالت باشد إِذا حَکَمْتُمْ بَیْنَ النّاسِ أَنْ تَحْکُمُوا بِالْعَدْلِ (نساء ـ 58): «و هنگامى که میان مردم قضاوت و حکومت داورى مى کنید به عدالت حکم داورى کنید.»

ـ سخن حتى در غیر دایره دادرسى و حکومت باید از روى عدالت باشد، و حبّ و بغضهاى ناشى از دوستى و خویشاوندى، یا بیگانگى و عداوت، نباید مانع از این امر باشد: وَ إِذا قُلْتُمْ فَاعْدِلُوا وَ لَوْ کانَ ذا قُرْبى (انعام ـ 152): «هنگامیکه سخنى مى گوئید (و داورى مى کنید) عدالت را رعایت نمایید حتى اگر در مورد نزدیکان (شما) بوده باشد.»

ـ سرچشمه ظلم و بیدادگرى هواپرستى است، و ظلم باید همچون هواپرستى محکوم گردد: فَلا تَتَّبِعُوا الْهَوى أَنْ تَعْدِلُوا (نساء ـ 135): «پیروى از هوى شما را عدالت باز ندارد.»

ـ مبادلات اقتصادى همه باید روى «عدل و داد» صورت گیرد: وَ أَوْفُوا الْکَیْلَ وَ الْمیزانَ بِالْقِسْطِ (انعام ـ 152): «و حق پیمانه و وزن را به عدالت ادا کنید.»

ـ سرپرستى یتیمان باید از روى عدالت باشد وَ أَنْ تَقُومُوا لِلْیَتامى بِالْقِسْطِ (نساء ـ 127): «با یتیمان به عدالت رفتار کنید.»

ـ خلاصه همه چیز باید بر پایه عدالت، و از آن بالاتر نیکوکارى و گذشت باشد: إِنَّ اللّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ اْلإِحْسانِ وَ إیتاءِ ذِی الْقُرْبى وَ یَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ وَ الْبَغْیِ (نحل ـ 90): «خداوند به عدالت و نیکوکارى و بخشش به خویشاوندان فرمان میدهد، و از اعمال زشت و ناپسند، و ستم، نهى میکند.

ـ همانطور که هواپرستى بطور مطلق و علاقه بى حساب به بستگان و نزدیکان از اجراى عدل بازمى دارد، دشمنى و خصومت با افراد نیز ممکن است مانع از این کار گردد: وَ لا یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَ آنُ قَوْم عَلى أَلاّ تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوى (مائده ـ 8).

بنابراین باید به شدّت از این خطراتى که اصل عدالت را تهدید میکند بر حذر بود، همچنین از اینکه علاقه بخود یا پدر و سایر نزدیکان و یا ملاحظه ترحم و عواطف کاذب مانع از اجراى عدالت گردد باید بر حذر بود. یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُونُوا قَوّامینَ بِالْقِسْطِ شُهَداءَ لِلّهِ وَ لَوْ عَلى أَنْفُسِکُمْ أَوِ الْوالِدَیْنِ وَ اْلأَقْرَبینَ إِنْ یَکُنْ غَنِیًّا أَوْ فَقیرًا فَاللّهُ أَوْلى بِهِما(نساء ـ 134): «اى کسانى که ایمان آورده اید همواره بعدل و داد قیام کنید و براى خدا شهادت به حق دهید گر چه به زبان شما با پدران و مادران و بستگانتان باشد، اگر آنها غنى یا فقیر باشند خداوند نسبت به آنها (و کمک بایشان) شایسته تر است.»

با توجه به کلمه «قوّامین» روشن مى شود که قرآن تنها قیام به عدالت را کافى نمى داند بلکه روى کلمه «قوّام» که صیغه مبالغه است و دلالت بر تأکید و شدت و تکرار و ادامه دارد، تکیه نموده است.

***

2 ـ قرآن اصل عدالت را به عنوان «هدف نهائى بعثت پیامبران» پذیرفته و مى گوید: لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمیزانَ لِیَقُومَ النّاسُ بِالْقِسْطِ (حدید ـ 25): «پیامبران خود را با دلایل آشکار فرستادیم، و بهمراه آنها کتاب آسمانى و قانون نازل گردانیدیم تا مردم (جهان) عدالت را برپا دارند».

و باین ترتیب نقش اساسى پیامبران از نظر اجتماعى همان اقامه اصول عدل و داد مى باشد.

***

3 ـ قرآن «قتل آمران به عدل و داد» را در ردیف کفر نسبت به خدا و قتل پیامبران دانسته و مى گوید: إِنَّ الَّذینَ یَکْفُرُونَ بِ آیاتِ اللّهِ وَ یَقْتُلُونَ النَّبِیِّینَ بِغَیْرِ حَقِّ وَ یَقْتُلُونَ الَّذینَ یَأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ مِنَ النّاسِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذاب أَلیم (آل عمران ـ 21): «کسانى که نسبت به آیات خدا کفر مىورزند، و پیامبران را بدون دلیل بقتل میرسانند، و آمران بعدل و داد را، مى کشند، بآنها بشارت ده که عذاب دردناکى در انتظارشان است».

4 ـ در آیات متعددى از قرآن به این مطلب تصریح شده که اجراکنندگان اصول عدالت محبوب پروردگار عالمند: إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطینَ (مائده ـ 42 و حجرات ـ 9 و ممتحنه ـ 8): «خداوند عدالت پیشگان را دوست دارد».

لذا این اصل به عنوان «روح» در بزرگترین و کوچکترین مقررات اجتماعى اسلامى حلول کرده، تا آنجا که به دادرسان دستور داده شده که نه تنها در اجراى حکم میان دادخواهان کمترین انحرافى از اصل عدالت پیدا نکنند، بلکه در تشریفات جلسات دادرسى، و حتى در سلام و تعارف، نشستن و ایستادن، و سخن گفتن عادى و معمولى در میان طرفین دعوا رعایت عدالت و مساوات و برابرى را فراموش ننمایند.

این همه اهتمام به این اصل بى دلیل نیست، چه اینکه «عدل و داد» به معنى وسیع کلمه رمز بقاء و هستى جهان آفرینش است، و سر باز زدن از آن نتیجه اى جز فنا و نیستى ندارد.

عدالت همچون نور، روشنى بخش، احیاء کننده، پرورش دهنده، و خمیر مایه زندگى است، و ظلم و بیدادگرى همچون ظلمت، نشانه سکوت و مرگ و فناست.

در احادیث اسلامى نیز وارد شده: الظلمُ عِنْدَ اللّهِ هُوَ الظُّلُمَاتِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ(1): «در قیامت یعنى در آنروز که همه چیز به صورت واقعى خود مجّسم مى گردد ظلم و ستم به صورت تاریکى مجّسم گردد»!

***

 


1. سفینه البحار جلد دوم صفحه 105

 

تئورى و عملضمانت اجرائى قوانین از نظر قرآن و دنیاى امروز
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma