انقلاب دامنه دارى آغاز مى شود و پهنه ادبیات عرب را فرا می گیرد

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
قرآن و آخرین پیامبر
یک صحنه از سحر قرآن!عصر طلائى ادبیات عرب

نمیدانم این حقیقت را چگونه ادا کنم که «ناسیونالیستهاى» افراطى، با آن روح حساس و لطیفشان! ناراحت نشوند که «زبان عربى» یکى از وسیعترین و غنى ترین زبانهاى دنیاست.

درست است که فارسى شکر است و تعبیراتش لطیف و عالى است، و قبل از هر چیز زبان مادرى ماست، ولى هیچ محقق زبان شناسى نمى تواند انکار کند که زبان و ادبیات عرب از لحاظ وسعت و دامنه لغات و استحکام ترکیب و جمله بندیها در میان زبانهاى دنیا کم نظیر است.

اگر فرضاً ما خرده حسابهاى سیاسى با بعضى داشته باشیم دلیل این نمى شود که در بحثهاى علمى اعمال تعصب کرده، واقعیت را نادیده بگیریم، و مباحث سیاسى را با مسائل علمى مخلوط کنیم.

اساساً فرق یک دانشمند محقق، با افراد عادى همین است که «آنها» و «حقیقت» را مى جویند آنچنان که هست، در حالیکه «اینها» امیال و خواسته هاى خود را مى جویند و حقایق را به صورت خواسته هاى خود مى خواهند و مى بینند.

به هر حال زبان عربى یک زبان پر مایه و گسترده و غنى است، همانطور که در میان زبانهاى اروپائى، زبان فرانسوى، نیز از نظر وسعت و قدرت بیان مطالب امتیاز غیر قابل انکارى دارد.

وسعت زبان عربى تنها از این نظر نیست که مواد لغات آن فوق العاده زیاد است، بطوریکه براى یک موضوع مانند «اسب» یا «گوسفند» (نمى گوئیم «شتر» تا ایراد کنید که تنها سرمایه عرب شتر بوده چه جاى تعجب که براى آن صدها لغت وضع کنند) لغات زیادى براى سنین مختلف و رنگهاى گوناگون و حالات دیگر آن وضع شده است، یا مثلا «گریه» کردن با صدا و بى صدا هر کدام لغت جداگانه اى دارد.

بلکه علاوه بر کثرت مواد لغت، دامنه اشتقاقات آن نیز بسیار وسیع است. مثلا از یک «مادّه» معین با استفاده از ابواب متخلف (ثلاثى مجرد و ثلاثى مزید فیه و غیر آنها) ممکن است «صدها» لغت ساخت، و این امر براى کسانیکه آشنا به ادبیات عربى هستند کاملا روشن است، جالب توجه اینکه تمام اشتقاقات تابع نظم و قاعده خاصى است که کمتر از آن تخلف مى کند.

گذشته از این، در زبان عربى بر خلاف بسیارى از زبانها براى دو نفر صیغه خاصى از فعل و اسم وجود دارد که آنرا «تثنیه» مى گویند، و براى مرد و زن نیز دو گونه فعل مى آورند، یعنى شنونده از یک کلمه، تمام خصوصیات مخاطب، یا شخص مورد بحث، را مى تواند درک کند.

و جالب تر اینکه با تغییر حرکات آخر کلمات (که در اصطلاح آنرا «اعراب» میگویند) از هر کلمه معانى مختلفى استفاده مى شود. مجموعه این جهات به زبان عربى وسعت کم نظیرى بخشیده است.

***

 

 

یک صحنه از سحر قرآن!عصر طلائى ادبیات عرب
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma