نگاهى به كتاب ارزشمند حلية المتّقين
علّامه عاليقدر مجلسى؛
از افتخارات شيعه در اختيار داشتن گنجينهاى پربار از احاديث پيامبر اعظم صلی الله
عليه و آله و
روايات
اهل بيت علیهما السلام است كه آن هم عمومآ منتهى به روايات پيامبر اكرم صلی الله عليه و آله مىشود.[1]
در همه ابواب علوم اسلامى اعمّ از عبادات، معاملات، سياسات، عرفان و
اخلاق اسلامى ـ
بحمدالله ـ دست پرى از روايات معصومين علیهما السلام داريم، در حالى كه ديگران از اين نظر بسيار
در تنگنا قرار دارند تا
آنجا كه معروف است «ابوحنيفه» در تمام ابواب فقه به بيش از
هفده حديث از احاديث پيامبر اكرم صلی الله عليه و آله دست نيافت.[2]
اين سخن خواه حقيقت باشد يا مبالغه، نشان از تهى بودن دست كسانى دارد كه از مكتب
اهل بيت علیهما السلام فاصله گرفته و
به «حديث ثقلين» پشت كردهاند.
و
مىتوان گفت يكى از عوامل پناه بردن به «قياس» و«استحسان» و
«ظنون غير معتبر»، همين
دست مايه ناچيز روايى است.
از كسانى كه از گنجينه علوم محمّد و
آل محمّد
علیهما السلام بهره كافى و وافى بردهاند، علّامه
مجلسى است كه عالم بزرگ روزگار خود و داراى ابتكارات فراوان در علوم اسلامى، بهويژه
«علم الحديث» بود.
كتاب بحارالأنوار او كه اقيانوسى عظيم از روايات اهل بيت علیهما السلام است، دليل روشن اين
معناست. درست است كه اراده علّامه مجلسى بر اين بوده كه در اين كتاب تمام احاديث را
اعمّ از صحيح و ضعيف، گرد آورَد و نقّادى آن را به كتابهاى ديگرش واگذارد، هرچه هست
دائرةالمعارف عجيب و پرارزشى است.
نشانه اهتمام علّامه مجلسى؛ به اَسناد روايات در كتاب ارزشمندش مرآة العقول آشكار
مىشود كه موشكافى و
دقّت بسيار فوقالعاده در نقّادى احاديث كتاب كافى ـ آن كتاب
بسيار پراهميّت ـ به خرج داده است.
به هر حال، اين مرد بزرگ و پرمايه ومؤيّد به تأييدات الهى و آگاه به نيازهاى مختلف
پيروان اين مكتب، كتابهاى گوناگون هر كدام را براى هدف خاصّى و يا صحيحتر، پر كردن
خلأ معيّنى نگاشته است.
از جمله همين كتاب پربار حلية المتّقين است كه با زبان فارسى روان و
ساده عصر خود،
آداب زندگى را در تمام زمينهها از ديدگاه اسلام و ائمّه اهل بيت علیهما السلام در چهارده باب به
رشته تحرير درآورده و در هر باب هر چه را مناسب و با
ارزش يافته ذكر كرده است؛ به
گونهاى كه تمام زندگى فردى و اجتماعى و مادّى و معنوى انسان را پوشش مىدهد.
ولى چون با گذشت زمان (حدود چهارصد سال)، ادبيّات فارسى و نيازها
تغيير يافته، لازم بود ويرايش دقيقى در آن صورت گيرد و پارهاى از مسائل را كه در
زمان ما خارج از محدوده نيازهاى مردم است كنار گذاشته شود و كتاب مزبور، با حفظ
اصالت محتوا، در لباس تازهاى عرضه شود كه همگان از آن بهره ببرند.
اينجانب مدّتها پيش اين نياز را احساس كرده بودم تا اينكه تصميم گرفتم انجام دادن
آن را بر عهده دانشمند محترم حجّةالاسلام و
المسلمين آقاى حاج شيخ ابوالقاسم
علياننژادى كه عالمى خوش ذوق و پركار وهوشيار است بگذارم و ايشان با صرف وقت فراوان
ـ بحمدالله ـ اين كار را به سامان رساند.
اميدوارم روح مقدّس علّامه مجلسى ـ رضوان الله تعالى عليه ـ از اين كار خشنود باشد
و همگان توفيق يابند از زحمات آن مرد بزرگ بهرهمند شوند.
درود خداوند بر روان پاكش باد.
والحمدلله ربّ العالمين
اوّل ربيع الثّانى 1433
ناصر مكارم شيرازى
[1] . جامع احاديث الشّيعه، ج 1، ص 179 به بعد، باب 4.
[2] . تاريخ ابن خلدون، ج 2، ص 796.