دستور امام علی(ع) درباره رسيدگی به «یتیم»

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 

دستور امام علی(ع) درباره رسيدگی به «یتیم»

Question امام علی(عليه السلام) درباره رسيدگی به يتيمان چه سفارشی فرمودند؟
AnswerSmall:

امام علی(ع) درباره رسيدگی به يتيمان فرمودند: «خدا را خدا را، كه يتيمان را رعايت كنيد، نكند آنها گاهى سير و گاهى گرسنه بمانند و در حضور شما ضايع شوند». در كتاب كافى آمده روزى مقدارى عسل و انجير خدمت امام على(ع) آوردند. ایشان دستور داد جمعى از يتيمان را حاضر كرده و مشك هاى عسل را بياورند و از آن تناول كنند (و خود امام(ع) با دست مباركش عسل در دهان يتيمان مى گذاشت). به حضرت عرض کردند: چرا اجازه نمى دهيد خودشان عسل را بخورند؟ فرمودند: «امام پدر يتيمان است. من عسل در دهان آنها گذاردم تا همچون پدران با آنها رفتار شود».

AnswerLarge:

امام علي(عليه السلام) در بخشي از نامه 47 نهج البلاغه، توصيه هاي مهمي درباره مسائل اجتماعى و عبادى و اخلاقى دارند كه شش مورد از آن توصيه ها را با جمله «الله الله» كه دليل بر نهايت تأكيد است آغاز نموده، مى فرمايد: (خدا را خدا را، كه يتيمان را رعايت كنيد، نكند آنها گاهى سير و گاهى گرسنه بمانند و در حضور شما ضايع شوند)؛ «اللهَ اللهَ فِي الاَْيْتَامِ، فَلاَ تُغِبُّوا(1) أَفْوَاهَهُمْ وَ لاَيَضِيعُوا بِحَضْرَتِكُمْ».
درباره اهتمام به امر يتيمان در قرآن مجيد و روايات، تأكيدهاى فراوانى شده است كه حكايت از سيطره روح انسان دوستى و حمايت از ضعيفان در احكام اسلامى مى كند. در آيه 9 سوره نساء مى خوانيم: «وَ لْيَخْشَ الَّذينَ لَوْ تَرَكُوا مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرِّيَّةً ضِعافاً خافُوا عَلَيْهِمْ فَلْيَتَّقُوا اللهَ وَ لْيَقُولُوا قَوْلاً سَدِيدًا»؛ (كسانى كه اگر فرزندان ناتوانى از خود به يادگار بگذارند [از ستم ديگران] به آنان مى ترسند بايد [از ستم درباره يتيمان مردم] بترسند و از [مخالفتِ] خدا بپرهيزند و سخن استوار بگويند). در آيه بعد مى فرمايد: «إِنَّ الَّذينَ يَأْكُلُونَ أَمْوالَ الْيَتامى ظُلْماً إِنَّما يَأْكُلُونَ فِى بُطُونِهِمْ ناراً وَ سَيَصْلَوْنَ سَعيراً»؛ (كسانى كه اموال يتيمان را به ظلم و ستم مى خورند [در حقيقت] تنها آتش مى خورند و به زودى در شعله هاى آتش [دوزخ] مى سوزند).
در حديث معروفى از پيغمبر اكرم(صلى الله عليه و آله و سلم) نقل شده است: «مَنْ مَسَحَ عَلى رَأْسِ يَتيم كانَ لَهُ بِكُلِّ شَعْرَة تَمُرّ عَلى يَدِهِ نُورٌ يَوْمَ الْقِيامَةِ»(2)؛ (هركس براى نوازش، دست بر سر يتيمى كشد به تعداد موهايى كه دست او از آن مى گذرد در روز قيامت نور [و حسنه اى] خواهد داشت). آرى! روح يتيمان تشنه محبّت است و كارى كه محبّت و نوازش با آنها مى كند هيچ اكرام و احترامى نمى كند. در حديث مشهور ديگرى از آن حضرت نقل شده است كه فرمود: «إنّ الْيَتيمَ إذا بَكى اهْتَزَّ لِبُكائِهِ عَرْشُ الرَّحْمنِ»(3)؛ (هنگامى كه يتيم گريه مى كند عرش خدا به سبب آن به لرزه درمى آيد). در ذيل اين حديث آمده است كه خداوند به فرشتگانش مى فرمايد: «اى فرشتگان من! چه كسى اين يتيم را به گريه درآورد؟ فرشتگان عرض مى كنند: خدايا تو آگاه ترى. خداوند مى فرمايد: اى ملائكه! من شما را گواه مى گيرم هر كس گريه او را خاموش و قلبش را خشنود كند من در قيامت او را خشنود خواهم كرد».(4)
در كتاب كافى آمده است كه روزى مقدار فراوانى عسل و انجير از سرزمين «هَمدان» و «حُلوان»(5) خدمت اميرمؤمنان على(عليه السلام) آوردند. امام(عليه السلام) به كسانى كه از وضع مردم باخبر بودند دستور داد جمعى از يتيمان را حاضر كنند و دستور داد مشك هاى عسل را بياورند و از آن تناول كنند. سپس امام(عليه السلام) آن عسل ها را در ميان مردم تقسيم كرد (و خود امام(عليه السلام) با دست مباركش عسل در دهان يتيمان مى گذاشت) به حضرت عرض كردند: چرا اجازه نمى دهيد خودشان عسل را بخورند؟ امام(عليه السلام) فرمود: «إِنَّ الاِْمَامَ أَبُو الْيَتَامَى وَ إِنَّمَا أَلْعَقْتُهُمْ هَذَا بِرِعَايَةِ الآْبَاءِ»(6)؛ (امام پدر يتيمان است. من عسل در دهان آنها گذاردم تا همچون پدران با آنها رفتار شود). جالب اينكه ابوالطفيل (صحابى معروف كه از ياران خوب على(عليه السلام) بود) مى گويد: على(عليه السلام) را ديدم كه يتيمان را دعوت مى كرد و با دست خود به يتيمان عسل مى خورانيد. يكى از ياران آن حضرت گفت: اى كاش من هم يتيم بودم.(7)،(8)

Peinevesht:

(1). «تَغُبّوا» از ريشه «غَبّ» بر وزن «حد» به معناى عاقبت گرفته شده و اين مادّه گاهى بر كارها و امورى كه يك در ميان انجام مى شود اطلاق مى گردد مانند روايت معروفى كه از پيغمبر اكرم(صلى الله عليه و آله و سلم) نقل شده كه به بعضى از يارانش فرمود: «زُرْ غِبّاً تَزْدَدْ حُبّاً؛ (همه روز به ديدن من نيا [بلكه يك روز در ميان باشد] تا محبّت شديدتر شود) (بحار الأنوار، مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى‏، محقق / مصحح: جمعى از محققان‏، دار إحياء التراث العربي‏، بيروت‏، 1403 ق‏، چاپ دوم، ج ‏71، ص 355، باب 21 (تزاور الإخوان و تلاقيهم و مجالستهم في إحياء أمر أئمتهم)، ذیل حدیث 36.

(2). مجمع البيان فى تفسير القرآن، طبرسى، فضل بن حسن، انتشارات ناصر خسرو، تهران، 1372 ش، چاپ سوم، ج 10، ص 767.

(3). همان.

(4). همان.

(5). از شهرهاى كردستان عراق.

(6). الكافي، كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق‏، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر و آخوندى، محمد، دار الكتب الإسلامية، تهران، ‏1407 ق، چاپ چهارم، ج 1، ص 406، باب (ما يجب من حق الإمام على الرعية و حق الرعية على الإمام).

(7). مناقب آل أبي طالب(عليهم السلام)، ابن شهر آشوب مازندرانى، محمد بن على‏، علامه‏، قم‏، 1379 ق‏، چاپ اول‏، ج ‏2، ص 75.

(8). پيام امام اميرالمومنين(عليه السلام)‏، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: جمعى از فضلاء، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، 1386 ش، چاپ اول‏، ج 10، ص 270.

TarikheEnteshar: « 1397/11/16 »
CommentList
*TextComment
*PaymentSecurityCode http://makarem.ir
CountBazdid : 11410