نقش عالمان و فقیهان شیعه در تأسیس و گسترش دانش فقه پزشکی

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 

نقش عالمان و فقیهان شیعه در تأسیس و گسترش دانش فقه پزشکی

دکتر عباس عمادی makarem news

Chekideh: دانش فقه یکی از مهم‌ترین و گسترده‌ترین علوم اسلامی است که عهده‌دار بیان احکام شرعی مربوط به حوزه رفتار و عمل مکلفین است. فقه اسلامی قلمرو فراخ و دامنه‌ای وسیع دارد و تمامی ابعاد و جوانب زندگی انسان اعم از فردی، خانوادگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و ... را دربرمی‌گیرد. یکی از حوزه‌هایی که دانش فقه با آن ارتباط بسیار نزدیک دارد و همواره مسائل متعددی از سوی آن بر فقه عرضه شده است، حوزه پزشکی است و همین ارتباط متقابل سبب شکل‌گیری دانش بین‌رشته‌ای «فقه پزشکی» شده است. پرسش مطرح دراین‌باره این است که عالمان و فقیهان شیعه در پایه‌گذاری و گسترش فقه پزشکی چه نقشی داشته‌اند و چگونه در پیشرفت و توسعه این دانش اسلامی تأثیرگذار بوده‌اند...
Keywords: علوم طبیعی,پزشکی,طب,مسائل مستحدثه,فقه پزشکی,احکام پزشکی,جنین,پیوند اعضا,استفتائات پزشکی

نقش عالمان و فقیهان شیعه در تأسیس و گسترش دانش فقه پزشکی

دکتر عباس عمادی؛ پژوهشگر حوزوی و دکترای علوم سیاسی دانشگاه تربیت مدرس (emadiabbas@ymail.com).


مقدمه

دانش فقه یکی از مهم‌ترین و گسترده‌ترین علوم اسلامی است که عهده‌دار بیان احکام شرعی مربوط به حوزه رفتار و عمل مکلفین است و ‌به‌دلیل ماهیت و هدف آن، ارتباط بسیار نزدیکی با واقعیت‌های زندگی انسان در تمامی ابعاد آن دارد. به‌تعبیر امام خمینی(ره) «فقه، تئوری واقعی و کامل اداره زندگی انسان از گهواره تا گور است».(1) بنابراین، فقه اسلامی قلمرو فراخ و دامنه‌ای وسیع دارد و تمامی ابعاد و جوانب زندگی انسان اعم از فردی، خانوادگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و ... را دربرمی‌گیرد. امروزه ‌به‌دلیل تحولات گسترده و توسعه همه‌جانبه زندگی بشری، مسائلی که از هریک از این حوزه‌ها بر فقه عرضه می‌شود، بسیار متعدد و متکثر است و فقه اسلامی همگام با پیشرفت جامعه و زمانه، همواره تلاش کرده است احکام مربوط به این مسائل را از منابع معتبر دینی کشف و استنباط نماید. فقهای شیعه از دیرباز تلاش‌هایی بس ستودنی و خدماتی بسیار ارزشمند در بسط و گسترش دانش فقه داشته‌اند و با اجتهاد مداوم و پویا، احکام شرعی مربوط به حوزه‌های مختلف زندگی انسان را در ضمن ابواب و کتاب‌های مختلف فقهی به‌طور مبسوط مورد بحث و بررسی قرار داده‌اند. نگاهی اجمالی به چگونگی تبویب و تقسیم‌بندی ابواب فقهی که توسط فقهاء متقدم و متأخر انجام شده است، به‌خوبی نشان‌دهنده ارتباط وثیق و عمیق دانش فقه با دیگر حوزه‌های زندگی بشری است.(2) امروزه نیز گرایش‌ها و شاخه‌های مختلفی هم‌چون فقه عبادی، فقه اقتصادی، فقه سیاسی، فقه مدیریتی، فقه امنیت و اطلاعات، فقه رسانه و ... درون دانش فقه شکل گرفته است که هرکدام نیازمند مطالعات بین‌رشته‌ای است و نشان‌دهنده تکثر مسائل پیش‌روی دانش فقه است.

یکی از حوزه‌هایی که دانش فقه با آن ارتباط بسیار نزدیک دارد و همواره مسائل متعددی از سوی آن بر فقه عرضه شده است، حوزه پزشکی است و همین ارتباط متقابل سبب شکل‌گیری دانش بین‌رشته‌ای «فقه پزشکی» شده است. پرسش مطرح دراین‌باره این است که عالمان و فقیهان شیعه در پایه‌گذاری و گسترش فقه پزشکی چه نقشی داشته‌اند و چگونه در پیشرفت و توسعه این دانش اسلامی تأثیرگذار بوده‌اند. مروری بر پیشینه این تحقیق نشان می‌دهد که در این زمینه پژوهش مستقلی که به بررسی و تحلیل نقش عالمان شیعه در توسعه فقه پزشکی پرداخته باشد وجود ندارد. براین‌اساس، نوشتار حاضر، با رویکردی تاریخی - تحلیلی و براساس منابع کتابخانه‌ای، درصدد است سهم عالمان شیعه در طول تاریخ تشیع به‌ویژه در دوران معاصر را در تأسیس و توسعه فقه پزشکی مورد بررسی قرار دهد. فرضیه‌ای که به‌عنوان پاسخ احتمالی به سؤال پژوهش می‌توان مطرح کرد این است که فقهاء و عالمان شیعه در ادوار مختلف تاریخ فقه، از طریق گردآوری روایات طبی، تألیف آثار مستقل و غیرمستقل در فقه پزشکی، پاسخ به استفتائات پزشکی مکلفان، رصد موضوعات نوپدید پزشکی و موضوع‌شناسی مسائل مستحدثه پزشکی، تأثیر بسزایی در بسط و گسترش این دانش اسلامی داشته‌اند. پیش از بررسی این فرضیه و ورود به بحث، لازم است مفهوم فقه پزشکی و ارتباط آن با فقه اسلامی تبیین شود.

1. مفهوم‌شناسی فقه پزشکی

فقه در لغت به‌معنای «فهم» و «علم» آمده است(3) و در اصطلاح فقهاء، علم مربوط به احکام عملی انسان در رابطه با خود و دیگران است. در این معنای اصطلاحی، فقه به‌معنای «علم به احکام شرعی فرعی از طریق ادله تفصیلی آنهاست».(4) بنابراین رسالت دانش فقه، کشف و استنباط احکام شرعی همه فعالیت‌هایی است که یک انسان مکلف در ارتباط با خود یا دیگری انجام می‌دهد و موضوع آن افعال مکلفین است.(5) بخش مهمی از این فعالیت‌ها، مربوط به حوزه پزشکی است و بسیاری از رفتارها یا پدیده‌های مطرح در این عرصه، زمانی که به فقه عرضه می‌شود و از جنبه فقهی مورد تأمل قرار می‌گیرد، از یک موضوع صرفاً عرفی به یک مسئله فقهی و شرعی بدل می‌شود و گرایش فقه پزشکی را شکل می‌دهد. به تعبیر دیگر می‌توان گفت حوزه پزشکی برای فقه اسلامی موضوع‌سازی می‌کند(6) و بسیاری از مسائل آن مانند رابطه طبیب و بیمار، معاینه و درمان، شیوه‌های تشخیصی و درمانی، پژوهش‌های پزشکی، موضوعات نوپدید و... به‌عنوان مباحث عمده فقه پزشکی مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرند. براین‌اساس می‌توان گفت، فقه پزشکی شاخه‌ای از علم فقه است که مسائل مربوط به طب و طبابت را مورد بحث قرار می‌دهد و احکام شرعی مربوط به آنها را از منابع معتبر شرعی استنباط می‌نماید.

2. ادوار تاریخی فقه پزشکی

براساس رویکرد تاریخی - تحلیلی پژوهش حاضر، به‌منظور بررسی نقش عالمان شیعی در تأسیس و گسترش دانش فقه پزشکی، سیر تطور فقه پزشکی و ارتباط علما و فقهای شیعه با دانش پزشکی در ادوار مختلف تاریخی مورد بررسی قرار گیرد. این امر سبب خواهد شد که ویژگی‌ها و امتیازات خاص هر دوره و نحوه تعامل فقه و دانش پزشکی مشخص گردد. تعامل فقه و دانش پزشکی را می‌توان در چهار دوره تاریخی «عصر تشریع و تبیین»، «عصر محدثان»، «عصر اجتهاد و فقاهت» و «دوران معاصر» مورد بحث و بررسی قرار داد:

یکم. عصر تشریع و تبیین

این مقطع تاریخی مربوط به دوران حضور معصومین (علیهم السلام)است و روایاتی را که از شخص پیامبر اسلام (صلی الله علیه واله وسلم)و ائمه معصومین(علیهم السلام) در مورد مسائل پزشکی صادر شده است، می‌توان به‌عنوان مبنایی برای شکل‌گیری فقه پزشکی در نظر گرفت. امامان معصوم(علیهم السلام) همان‌گونه که به ابعاد روحی انسان‌ها اهتمام داشته اند، به جنبه‌های جسمی آنها نیز اهمیت می‌دادند و از علوم الهی و لدنّی خود و هم‌چنین از تجربیات خود در زمینه پزشکی در اختیار مردم قرار داده‌اند. در این دوره، روایات طبی توسط اصحاب و شاگردان مکتب اهل‌البیت(علیهم السلام)که بسیاری از آنان از فقهاء برجسته زمان خود بوده‌اند، در قالب کتاب‌های مستقلی باعنوان کتاب‌الطب گردآوری گردید. هرچند بسیاری ازاین‌روایات به‌بیان انواع مداوا و معالجات، دفع بلایا و امراض و مضرات به‌وسیله ادویه و غذاها و اذکار و ادعیه از ائمه معصومین(علیهم السلام) می‌پردازند که از رسالت دانش فقه خارج است، لکن در بین آنها احادیث فراوانی وجود دارد که به فقه پزشکی مربوط است و به‌صورت عام یا خاص در مورد احکام عملی مکلفین در این عرصه صادر شده است.

بنابراین، ریشه‌های تأسیس و پایه‌گذاری فقه پزشکی بر مذهب امامیه را می‌توان در عصر تشریع و تبیین احکام توسط امامان معصوم (علیهم السلام)و تألیفات اصحاب بزرگوار ایشان جست‌و‌جو کرد. فقهای شیعه در ادوار بعدی فقه شیعه در بسیاری از متون فقهی و بر مبنای همین روایات، باب مستقلی را به مسائل پزشکی اختصاص داده و روایات طبی را مورد بحث و بررسی قرار داده‌اند. برجسته‌ترین عالمان شیعی که در دوران حضور ائمه معصومین(علیهم السلام) کتاب‌های طبی تألیف نموده‌اند، عبارتند از:

احمد‌بن محمد‌بن خالد البرقی (متوفای 274 یا 280ق) از راویان حدیث و از فقهای بزرگ شیعه در قرن سوم هجری است و ابن‌ندیم (متوفای 385ق) در الفهرست، ایشان را در شمار اصحاب امام رضا(علیه السلام) و امام جواد(علیه السلام) ذکر کرده است.(7) نجاشی (372-450ق) در رجال خود و شیخ طوسی در الفهرست در زمره آثار وی، کتابی در طب ذکر کرده‌اند.(8) افزون براین اثر مستقل در پزشکی، ایشان در کتاب المحاسن، بسیاری از روایات وارده در فقه پزشکی و سلامت را نقل کرده است.

— ابوالعباس عبداللّه‌بن جعفر‌بن الحسین الحمیری صاحب کتاب قرب‌الاسناد، از فقهای بزرگ قرن سوم و چهارم هجری و از اصحاب امام هادی(علیه السلام) و امام عسکری(علیه السلام) است. بسیاری از علمای رجال و حدیث شیعه، منزلت والا و وجاهت و وثاقت او را ذکر کرده‌اند. برای این فقیه بزرگ شیعی تألیفات متعددی ذکر شده که یکی از آنها کتاب‌الطب است.(9)

— ابومحمد حسن‌بن علی‌بن فضال (متوفای 224ه.ق) به نقل شیخ طوسی از اصحاب امام رضا(علیه السلام) بوده و کتابی در طب برای او ذکر شده است.(10)

— ابوالحسن علی‌بن حسن‌بن فضال یکی دیگر از عالمان شیعی است که نجاشی و ابن‌ندیم برای ایشان کتابی در طب ذکر کرده‌اند(11) و شیخ طوسی در رجال خود ایشان را در شمار اصحاب امام هادی(علیه السلام) آورده است.(12)

— ابوعبداللّه احمد‌بن محمد‌بن سیار البصری در زمان امام عسکری(علیه السلام) می‌زیسته و به نقل شیخ طوسی از اصحاب آن حضرت بوده است.(13) این شخصیت شیعی هرچند از سوی برخی علمای رجال توثیق نشده و به فساد مذهب و عقیده شهرت دارد،(14) لکن برای او کتابی در طب روایی ذکر شده و بزرگان حدیث هم‌چون حمیری، صفار، کلینی و دیگران به روایات او اعتماد کرده و مصنفات او را مورد استناد قرار داده‌اند.(15) شیخ صدوق در خصال و برقی در المحاسن نیز برخی روایات طبی را که ایشان از ائمه(علیهم السلام) روایت کرده، آورده‌اند.

— محمد‌بن احمد‌بن محمد‌بن رجاء البجلی (متوفای 266ق) که نجاشی برای ایشان کتاب‌الطب ذکر کرده است.(16) البته شیخ طوسی در رجال خود نام ایشان را در زمره کسانی آورده است که از امامان معصوم(علیهم السلام) روایتی نقل نکرده است.(17)

— ابوجعفر محمد‌بن احمد‌بن یحیی الاشعری القمی (متوفای 280ق) نجاشی در زمره مؤلفات این عالم شیعی، کتاب‌الطب ذکر کرده است.(18)

— اسماعیل‌بن شعیب العریشی. نجاشی و شیخ طوسی در الفهرست که مصنفات عالمان و راویان شیعه را گردآوری کرده‌اند، کتاب‌الطب برای این عالم شیعی ذکر کرده‌اند.(19)

— ابو احمد عبدالعزیز‌بن یحیی‌بن احمد‌بن عیسی الجلودی البصری (متوفای 332ق) از بزرگان و اکابر شیعه امامیه در بصره بوده است(20) و نجاشی 193 کتاب از کتاب‌های وی را برشمرده و در شمار تألیفات او کتابی در طب ذکر کرده است.(21)

— ابوجعفر احمد‌بن محمد‌بن الحسین‌بن الحسن‌بن دؤل القمی (متوفای 350ق) نجاشی در رجال خود برای ایشان کتاب‌های متعددی در طب، ادویه، اطعمه و اغذیه ذکر کرده است.(22) اسماعیل‌پاشا بغدادی، کتاب‌شناس و فهرست‌نگار مشهور عثمانی، این عالم شیعی را فقیهی قمی و طبیبی بزرگ می‌داند و افزون بر کتب مذکور، کتاب‌های الطب‌الکبیر و الطب‌الصغیر را نیز در زمره تألیفات او برمی‌شمرد.(23)

— ابوعبداللّه محمد‌بن ابی‌القاسم عبیداللّه‌بن عمران الجنابی البرقی معروف به ماجیلیویه به نقل نجاشی از اصحاب ثقه و فقهای اهل قم است که کتابی در طب نگاشته است.(24)

— ابوالحسن موسی‌بن الحسن‌بن عامر الاشعری القمی که علمای رجال ایشان را عالمی ثقه و جلیل‌القدر دانسته و در بین تألیفات وی، کتاب‌الطب نیز ذکر کرده‌اند.(25)

موارد فوق که تنها برای نمونه ذکر شد، نشان می‌دهد که بسیاری از اصحاب و راویان حدیث شیعه در همان عصر حضور به مسائل پزشکی و احکام شرعی آن اهتمام داشته و کتاب‌هایی در این زمینه تألیف کرده‌اند. همان‌گونه که نجاشی در مقدمه رجال خود تصریح می‌کند چه‌بسا فقهاء و علمای دیگری بوده باشند که در این زمینه کتاب‌هایی نوشته‌اند. اما به‌دست ما نرسیده و ما از آن آگاهی نداریم.(26) گفتنی است که هرچند بسیاری از این کتب امروزه در دسترس نیست و نمی‌توان از محتوای آن آگاه شد، اما شواهد خارجی مانند شرح‌حال و ترجمه این اعلام و نقل‌قول‌هایی که از کتب آنها در مجموعه‌های روایی دیگر آمده است نشان می‌دهد که این‌دست از کتاب‌های طبی، نه از نوع طب یونانی یا هندی، بلکه طب روایی بوده‌اند که مشتمل بر روایات صادره از معصومین(علیهم السلام) است.(27) این دسته از روایات که به‌وسیله اصحاب ائمه(علیهم السلام) در مجموعه‌های روایی باعنوان کتاب‌الطب گردآوری شده است، در ادوار بعدی فقه، نزد فقهای متأخر به‌عنوان «فقه منصوص» یا «فقه روایی» مورد اعتماد و عمل قرار گرفته است.

دوم. عصر محدثان

دوره محدّثان از حدود غیبت كبرى (یعنى اواسط نیمه اول قرن چهارم) تا نیمه اول قرن پنجم را دربرمى‌گیرد. در این دوره محدّثان و فقهاى شیعه در تنقیح و تنظیم حدیث شیعه نهایت تلاش خود را مبذول مى‌داشتند. كتب حدیثى كه در این دوره تألیف شده، اصول منابع فقه شیعۀ امامیه را تشكیل مى‌دهد.(28) در این دوره نیز برخی عالمان شیعی همانند دوره قبلی، به گردآوری روایات طبی پرداخته و آثاری به‌صورت مستقل و غیرمستقل در طب و احکام مربوط به آن داشته‌اند. مهم‌ترین محدثان شیعه در این زمینه چنین‌اند:

— ابوالنضر محمد‌بن مسعود العیاشی، صاحب تفسیر عیاشی، از فقهای شیعه امامیه در عهد غیبت صغری (متوفای 320ق) و اهل سمرقند، از مهم‌ترین عالمان شیعی است که تصانیف بسیاری بالغ بر 200 عنوان برای او ذکر شده است. علمای رجال و تراجم در بین تألیفات ایشان کتابی باعنوان کتاب‌الطب ذکر کرده‌اند.(29)

— محمد‌بن یعقوب کلینی (متوفای 329ق) نیز در کتاب الروضه کافی روایات بسیاری را در باب طب و احکام شرعی مربوط به حوزه پزشکی نقل کرده است.

— ابوالحسن علی‌بن الحسین‌بن موسی‌بن بابویه القمی (متوفای 329ق) شیخ‌القمیین و پدر شیخ صدوق صاحب کتابی در طب بوده است(30)

— ابوجعفر الصدوق محمد‌بن علی‌بن الحسین بابویه قمی (305-381ق) که نجاشی برای ایشان کتاب نوادرالطب ذکر کرده است، لکن امروزه در دسترس ما نیست.(31)

— حسین‌بن بسطام و برادرش ابوعتاب عبداللّه‌بن بسطام‌بن سابور الزیات، دو تن از عالمان شیعه در قرن چهارم هستند که روایات آنها مورد استناد فقهای شیعه قرار گرفته است.(32) نجاشی درباره این دو عالم شیعی به نقل از ابوعبداللّه‌بن عیاش چنین نقل می‌کند که ایشان کتابی در طب نگاشته اند که دارای نکات سودمندی است و در آن به‌بیان طب از طریق اطعمه و فواید آن و ادعیه و تعویذات پرداخته‌اند.(33) این کتاب که هم‌اکنون باعنوان طب‌الائمة در دسترس است، مشتمل بر روایات بسیاری از اهل‌بیت(علیهم السلام) در باب پزشکی و طبابت است.(34)

— ابوحنیفه نعمان‌بن محمد‌بن منصور، قاضی مصر که در ابتدای امر مالکی بوده، سپس به مذهب امامیه گرویده است و نزد برخی علمای رجال به ابوحنیفه شیعه معروف است.(35) این عالم شیعی که متعلق به قرن چهارم هجری است، افزون بر این‌که کتاب مستقلی در طب نگاشته است، بخشی از کتاب دعائم‌الاسلام را نیز بخشی به مسائل پزشکی اختصاص داده و برخی از محرمات و محللات در این باب را در قالب روایات از پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) و ائمه معصومین(علیهم السلام) ذکر کرده است.(36)

— ابوعلی محمد‌بن محمدالاشعث الکوفی که از راویان و عالمان شیعه در قرن چهارم هجری است، در مجموعه روایاتی به نام «الجعفریات» بابی را باعنوان «کتاب الطب و المأکول» به‌بیان روایات طبی اختصاص داده است.(37) این کتاب یکی از اصول چهارصدگانه شیعه ‌به‌شمار می‌آید که روایات آن موردتوجه علما و فقهای شیعه قرار گرفته است.

سوم. عصر اجتهاد و فقاهت

آغاز اجتهاد و فقاهت در میان شیعه هرچند متعلق به عصر حضور ائمه(علیهم السلام) است، اما حیات فقهی شیعه و تدوین کتب فقهی از قرن چهارم هجری و همزمان با آغاز غیبت کبری آغاز می‌شود. علم فقه كه در دوره قبل در حقیقت جمع نصوص بود، در این دوره به‌صورت اجتهادى درآمد و به بركت علم اصول، كه مسائل آن از عرف و لغت و عقل و سیره عقلا و نصوص اخذ شده بود، رونق گرفت و براى اولین بار به‌دست دانشمندان شیعه امامیه مسائل فقهى از نصوص استخراج و تحقیق و تنقیح شد و فروعى كه نصّى درباره آنها‌ وارد نشده بود، از اصول كلى استنباط گردید.‌ بنابراین، این دوره را مى‌توان دوره اجتهاد و فقاهت نامید.(38)

در این دوره، فقهای شیعه با استناد به روایات منقول از ائمه طاهرین(علیهم السلام) و دیگر ادله معتبر، به استنباط احکام پزشکی پرداختند و بابی در متون فقهی را به احکام طب و طبابت اختصاص داده‌اند. قاضی‌بن براج طرابلسی (متوفای 481ق) در کتاب المهذب که یکی از مشهورترین کتب فقهی استدلالی در بین قدمای امامیه است، کتابی را باعنوان کتاب‌الطب و الاستشفاء بالبر و فعل‌الخیر اختصاص داده است.(39) محمدبن ادریس حلّی از فحول علمای شیعه در قرن ششم هجری (متوفای 598ق) در کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی هم‌چون ابن‌براج، بابی را به فقه پزشکی اختصاص داده است و برخی مسائل شرعی مربوط به مداوا و احکام پزشکان و بیماران را بیان می‌کند. پس از آن نیز بسیاری از روایات طبی از امامان معصوم(علیهم السلام) را نقل کرده است.(40) شیخ حر عاملی در کتاب الفصول‌المهمة فی أصول‌الائمة(علیهم السلام) حدود یکصد و چهل باب از این کتاب را به روایات طبی اختصاص داده و بسیاری از مسائل فقه پزشکی را در ضمن این ابواب مطرح کرده است.(41) یکی از ویژگی‌های این اثر بزرگ آن است که روایات معتبر در زمینه پزشکی را با اسانید قابل‌اعتماد از کتب فقهی قدیم مانند کتب اربعه و محاسن و غیره نقل کرده و برخلاف برخی کتب طبی، مشتمل بر مراسیل و احادیث ضعیف نیست. سیدعبداللّه شبّر (متوفای 1242ق) کتابی باعنوان طب‌الائمة نوشته و در آن افزون بر روایات طبی، بسیاری از مسائل فقه پزشکی را نیز بیان نموده است. در این کتاب، مباحثی هم‌چون جواز مداوا و موارد وجوب آن، عدم جواز مداوا با برخی امور مانند مسکرات، سموم قاتله و دیگر محرمات، استحباب عیادت مریض و آداب آن و ... را مطرح و روایاتی را در این زمینه نقل کرده است.

افزون بر موارد فوق، بسیاری از علما و فقهای شیعه، رساله‌های مستقلی در مسائل فقه پزشکی نوشته و مبحث خاصی از مباحث پزشکی را از منظر فقهی مورد بررسی قرار داده‌اند. براى نمونه، شیخ زین‌الدین علی، معروف به عرب و شیخ‌الاسلام هرات در قرن دهم و اوایل حکومت صفویه كه عالمی متبحر در فقه و طبابت و نجوم بوده است، کتابی باعنوان آداب‌النكاح نگاشته و در آن اخبار و احکام پزشکی در این زمینه را بیان کرده است.(42) آخوند محمداسماعیل خواجوئی مازندرانی، از علمای قرن دوازدهم (متوفای 1173ق) در رساله مستقلی تحت‌عنوان رسالة فی جواز التداوی بالخمر بحث مبسوطی را به احکام شرعی درمان و شیوه‌های درمانی اختصاص داده است و دیدگاه‌های فقهی در این زمینه را مورد بررسی قرار داده است.(43) سیدمحمدعلى حسینی حائرى مشهور به سید‌هبةالدین شهرستانى (متوفای 1386ق)، از شاگردان آخوند خراسانی(ره) و سیدمحمدکاظم طباطبایی(ره) نیز درباره استعمال دخانیات از نظر پزشكى و دین، کتابی با عنوان إضرار التدخین تألیف نموده است.(44) میرزا على شهرستانى حائرى (متوفای 1344ق) از شاگردان میرزای شیرازی نیز كتاب فقه‌الأطباء را که دستورالعمل شرعى و فقهى براى پزشكان است به‌رشته تحریر درآورد.(45)

به‌طور کلی با بررسی تاریخی و نگاهی اجمالی به متون فقهی شیعه می‌توان نتیجه گرفت که فقهای شیعه در مباحث فقهی خود، تبیین احکام شرعی مربوط به حوزه پزشکی را در کنار دیگر باب‌های فقهی مورد توجه قرار داده و بابی را به‌عنوان باب‌الطب در تألیفات خود گنجانده‌اند. این امر بیانگر نقش اصلى آنان در پیشبرد علوم اسلامی از جمله فقه پزشکی است. بسیاری دیگر از فقهای قرون میانه مانند علامه حلّی(ره)، محقق حلّی(ره)، شهیدین(ره) و برخی دیگر که با وجود نقش مهم آنان در بسط و گسترش فقه شیعه و تعدد آثار و تألیفاتشان در این زمینه، باب مستقلی را به مسائل پزشکی اختصاص نداده‌اند، این‌گونه مباحث را به‌طور پراکنده در ضمن مباحث فقهی دیگر مطرح نموده و مورد بررسی قرار داده‌اند.(46) افزایش یا کاهش تألیفات فقه پزشکی در ادوار تاریخی فقه شیعه شاید بی‌ارتباط با تحولات و پیشرفت‌های دانش پزشکی نباشد؛ زیرا در قرون سوم و چهارم هجری که هم‌زمان با حکومت شیعی آل‌بویه است و علوم اسلامی ارتقاء می‌یابد، شاهد افزایش چشم‌گیر کتاب‌های پزشکی در تمدن اسلامی هستیم.‌ بنابراین، توجه فقها به احکام و مسائل پزشکی نیز بیشتر می‌شود، اما بعد از آل‌بویه و هم‌زمان با روی‌کار‌آمدن فرمانروایان غیرشیعی در ایران و دیگر کشورهای اسلامی، سیر نزولی تحقیقات پزشکی آغاز می‌شود و تا قرن دهم یعنی ظهور دولت صفویه ادامه می‌یابد.(47) بنابراین، در دورانی که دانش پزشکی رونق می‌گیرد و مسائل بیشتری در این زمینه بر فقه عرضه می‌شود، توجه عالمان شیعی و فقهای امامیه به مسائل فقه پزشکی نیز افزایش می‌یابد.

چهارم. دوران معاصر

در دوران معاصر که مسائل پزشکی در جامعه نسبت به گذشته ابتلای بیشتری یافته است، توجه فقهاء به این عرصه و نگارش آثاری مستقل در این زمینه نیز افزایش یافته است. از ویژگی‌های این دوره، تألیف کتب فقهی استدلالی و فتوایی در فقه پزشکی، توجه به مسائل مستحدثه پزشکی و توجه به موضوع‌شناسی احکام پزشکی است. سیدمحمد صدر (متوفای 1420ق) از فقهای معاصر با تحصیلات هم‌زمان آکادمیک و حوزوی، بسیاری از مسائل مستحدثه از جمله مسائل نوپیدای پزشکی را مورد بررسی فقهی قرار داده است. وی در کتاب فقه‌الطب، تمامی مسائل پزشکی را که در متون فقهی به‌صورت متفرقه از کتاب طهارت تا دیات مطرح شده است در یک تألیف جمع‌آوری کرده و در پایان بسیاری از مسائل پزشکی را پاسخ داده است.(48) محمدآصف محسنی قندهاری نیز در کتاب الفقه و مسائل طبّیه که یک دانشنامه بزرگ فقه پزشکی است. بیش از صد مسئله مورد ابتلا در عرصه پزشکی، تغذیه و بهداشت را از منظر فقهی و به‌شیوه استدلالی مورد بحث و بررسی قرار داده است. ایشان هم‌چنین تلاش کرده برخی قواعد فقهی و اصول کلی مانند قاعده طهارت، اصل برائت، اصل حلیت و... که از مصادیق پزشکی و بهداشتی مورد بحث قرار داده و با مصادیق آن تطبیق دهد. برخی دیگر از فقهای معاصر با نگارش آثاری به‌شیوه فقه فتوایی، بسیاری از مسائل مبتلابه پزشکی را تحت‌عنوان «احکام پزشکی» ارائه کرده‌اند.(49)

فقهای معاصر هم‌چنین بخش مهمی از تلاش‌های فقهی و علمی خود را صرف پاسخ به استفتائات و پرسش‌های فقهی جامعه نموده‌اند. در این میان، پرسش‌های مربوط به حوزه پزشکی ‌به‌دلیل گستردگی مسائل این حوزه و فراگیری آن در بین اقشار مختلف، بخش قابل توجهی از استفتائات فقهی را به خود اختصاص داده است. برای نمونه، مجموعه استفتائات خاص پزشکی نظیر فقه‌الاعذار الشرعیة و المسائل‌الطبیة و استفتائات پزشکی میرزاجواد تبریزی، المسائل‌المستحدثه محمداسحاق فیاض کابلی، المسائل‌الطبیة سیدصادق شیرازی، استفتائات پزشکی آیت‌اللّه صافی گلپایگانی و احکام پزشکی آیت‌اللّه مکارم شیرازی و بسیاری از آثار دیگر در این زمینه مشتمل بر مسائل مختلف فقه پزشکی و پاسخ‌های فقهی آن است. در بسیاری از استفتائات عام مراجع عظام نیز پرسش‌های پزشکی و پاسخ به آن آمده است که این امر نشان‌دهنده عرضه پرسش‌های پزشکی فراوان به ساحت فقه و تلاش‌های ارزشمند فقهای معاصر در پاسخ به مسائل مبتلابه پزشکی و توسعه دانش فقه پزشکی است.

عالمان و فقیهان شیعه در دوران معاصر، نقش دیگر خود را در گسترش فقه پزشکی با توجه و اهتمام به مسائل مستحدثه پزشکی ایفا کرده‌اند. پرداختن به مسائل نوپدید در ادوار مختلف فقهی، امری رایج و شایع بوده و فقهای شیعه همواره تلاش کرده‌اند با رجوع به منابع دینی و قواعد فقهی، احکام شرعی این‌گونه مسائل جدید را کشف و استنباط نمایند، اما از آن‌جهت که فقه اسلامی همواره معطوف به عمل بوده و زمان و مکان به‌عنوان دو عنصر بازتاب‌دهنده واقعیت، در فرایند اجتهاد تأثیرگذار هستند، گسترش و توسعه آن در طول ادوار تاریخی خود تابع تحولات زمان و مکان است و بدیهی است که پدیدآمدن مسائل جدید، دامنه مباحث آن نیز گسترده‌تر شده است.(50) به‌همین‌سبب، مسائلی که در فقه پزشکی توسط فقهاء قدیم ذکر شده، بسیار محدودتر از مسائلی است که در کتب فقهی متأخر و معاصر به‌چشم می‌خورد. در یک سده اخیر پیشرفت و توسعه دانش پزشکی سبب شده است که مسائل نوپدید و جدیدی مطرح شود و فقهای معاصر نیز در جهت استنباط احکام این‌گونه مسائل مستحدثه تلاش‌هایی ارزشمند نموده‌اند و بدین‌شیوه، در پویایی و گسترش فقه پزشکی سهم مؤثری داشته‌اند. نمونه‌هایی از مسائل مستحدثه پزشکی که در متون فقهی معاصر به‌صورت مبسوط و استدلالی مطرح شده، به شرح زیر است:

— مسأله تشریح اجساد و کالبدشکافی یکی از مسائل مهم دانش پزشکی است که پیشینه‌ای بسیار طولانی دارد و فقهای گذشته نیز کم و بیش به ابعاد فقهی آن پرداخته‌اند،(51) اما امروزه اهمیت و جایگاه علم تشریح در آموزش‌های پزشکی، کشف جرم، پی‌بردن به علت مرگ، تشخیص امراض مختلف، معالجه برخی بیمارها و... به مراتب بیش از گذشته است و پیشرفت‌های چشم‌گیری در حوزه پزشکی از این مسیر حاصل شده است. با توجه به جدیدبودن بسیاری از جنبه‌های این مسئله و ابتلاء آن در جامعه کنونی، فقهای معاصر در تبیین احکام شرعی آن بسیار کوشیده‌اند و مباحث مبسوط و مفصلی را در این زمینه ارائه کرده‌اند. برای نمونه، آیت‌اللّه مؤمن قمی در کلمات سدیدة فی مسائل جدیدة،(52) سیدصادق روحانی در کتاب المسائل‌المستحدثه،(53) و شیخ محمدسند بحرانی در فقهالطب(54) بحث تشریح و فروعات فقهی آن را مورد بررسی قرار داده‌اند.

— پیوند اعضا و بافت، یکی دیگر از مسائل جدید پزشکی است که به‌عنوان یک شیوه درمانی جدید و مؤثر در درمان بسیاری از بیماری‌هایی که در مراحل نهایی(55) قرار دارند، کاربرد دارد. این مسئله براساس فاکتورهای متعدد مانند نوع عضو پیوندی، منابع تأمین آن، اهداف انجام پیوند، هویت دینی فرد دهنده و گیرنده عضو و... صورت‌های مختلف و فروع متعدد پیدا می‌کند که لازم است در استنباط حکم شرعی آن موردتوجه قرار گیرد. در متون فقهی گذشته شواهدی بر طرح برخی صورت‌های این مسئله در نزد فقها مطرح بوده است،(56) اما امروزه با توسعه تکنولوژی پیوند، به یکی از مسائل مبتلابه تبدیل شده است و پاسخ‌های فقهی می‌طلبد. با توجه به ابتلای فراگیر این مسئله در جامعه، بسیاری از فقهای شیعه با عناوینی هم‌چون «احکام‌الترقیع»، «نقل‌الاعضاء» و «زرع‌الاعضاء» همه ابعاد و جوانب این مسئله را به تفصیل مورد بحث قرار داده و کتاب‌ها و رساله‌های مستقلی در این باب به رشته تحریر درآورده‌اند.(57)

— از دیگر مسائل مستحدثه پزشکی که پرداختن به آن مورد اهتمام فقهاء معاصر بوده است، مسئله تلقیح مصنوعی و شیوه‌های نوین باروری است. امروزه عارضه ناباروری یکی از عوارض جدی در برخی جوامع است و مراکز پژوهشی و درمانی متعددی در این زمینه فعالیت دارند. از نظر پزشکی، روش‌های نوین برای باروری انسانی انواع گوناگونی دارد که با توجه به علل مختلف ناباروری در زن و مرد مورد استفاده قرار می‌گیرد. هریک ازاین‌روش‌ها و صورت‌های مختلفی که در این مسئله وجود دارد، دارای آثار و احکام تکلیفی و وضعی است که به بحث و بررسی‌های فقهی نیاز دارد.(58) فقهای معاصر با توجه به عنایت ویژه‌ای که به مسائل مستحدثه و مبتلابه جامعه داشته‌اند، در متون فقهی استدلالی و فتوایی خود به این مسئله نیز پرداخته و حکم شرعی آن را تبیین نموده‌اند.(59)

— تنظیم جمعیت و تحدید نسل نیز از دیگر مسائل مستحدثه معاصر است که در متون فقهی معاصر مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. این مسئله در دهه‌های اخیر در ایران و برخی از کشورهای اسلامی به یکی از مسائل مهم و چالشی تبدیل شده و با رویکردهای مختلف اجتماعی، اقتصادی، فقهی و حقوقی مورد تأمل قرار گرفته است. از منظر پزشکی، روش‌های متعددی برای کاهش باروری وجود دارد که هریک از این شیوه‌ها در فقه معاصر به تفصیل مورد بحث قرار گرفته است. حکم عزل، عقیم‌سازی زن یا مرد، به‌کارگیری ابزارهای جلوگیری از بارداری، مصرف دارو، اسقاط حمل و... برخی مباحث فقهی است که در این زمینه مطرح می‌شود.(60)

— مرگ مغزی و تبیین حقیقت موت و حیات نیز از دیگر مسائل مستحدثه است که در متون فقه پزشکی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. مرگ انسان مسلمان از نگاه فقهی دارای آثار و احکام خاصی مانند وجوب کفن و دفن، وصیت، ارث، عده زوجه و... است و به‌همین‌دلیل تبیین مفهومی مرگ و بیان علایم و آثار آن در بسیاری از متون فقهی قدیم مطرح بوده و فقهای شیعه مباحث گسترده‌ای در این باب ارائه کرده‌اند.(61) لکن پدیده مرگ مغزی از مسائل نوپدید در عرصه پزشکی است که در چند دهه گذشته مطرح شده است و امروزه گفت‌وگوهای بسیار جدی و چالشی پیرامون آن وجود دارد که آیا فردی که فعالیت‌های مغزی او متوقف شده، هنوز زنده است یا احکام مردگان بر او مترتب می‌شود. این مسئله ‌به‌دلیل اهمیت آن، به‌ویژه در بحث پیوند اعضا، به یکی از مسائل مهم فقه پزشکی تبدیل شده است و فقهاء معاصر در متون فقهی استدلالی و فتوایی خود به آن پرداخته‌اند.(62)

موارد فوق تنها نمونه‌هایی از مسائل مستحدثه فقه پزشکی است که توسط فقهاء معاصر مورد توجه قرار گرفته‌ است. بسیاری از مباحث نوپدید دیگر وجود دارد که اندیشمندان شیعه در مورد آنها کتاب‌ها و رساله‌های فقهی مستقل و غیرمستقل نگاشته‌اند و جنبه‌های مختلف این مسائل را بررسی نموده‌اند. مسائلی مانند جراحی‌های زیبایی، تغییر جنسیت، قتل ترحمی (اُتانازی)، شبیه‌سازی، اختلالات روانی، بانک اعضای بدن، بانک خون و فراورده‌های خونی و ده‌ها مسئله دیگر از مسائل جدیدی است که فقهای معاصر بدان پرداخته و بدین‌شیوه نقش مهم و اساسی در گسترش دانش فقه پزشکی ایفا نموده‌اند.(63)

نقش دیگر عالمان و فقیهان شیعه در بسط و گسترش فقه پزشکی، مربوط به حوزه موضوع‌شناسی احکام فقهی است. اهمیت شناخت دقیق موضوعات در فرایند استنباط احکام، امری انکارناشدنی است و شناخت موضوع بر کشف حکم، تقدم رتبی دارد؛ زیرا تا زمانی که موضوع حکم شرعی به‌طور صحیح و دقیق شناخته نشود، تطبیق اصول و کلیات فقهی بر آن ممکن نخواهد بود یا روند استنباط حکم به خطا منتهی خواهد شد. این امر در مورد مسائل مستحدثه به‌ویژه مسائل پزشکی اهمیت مضاعف دارد؛ به‌گونه‏اى كه در برخی موارد، شناخت علمی و تصوری صحیح از موضوعات و مسائل نوپدید به مراتب از استنباط حکم آنها دشوارتر و با اهمیت‌تر است.‌ بنابراین «موضوع‌شناسی» به‌معنای آگاهی و شناخت کافی از تمامی ابعاد و جوانب موضوع به منظور یافتن حکم شرعی آن، یکی از الزامات اجتهاد و استنباط احکام است و پویایی فقه و استمرار توانمندی دستگاه اجتهاد هم‌چون گذشته، ضرورت توجه به این مسئله را ایجاب می‌کند.(64)

با توجه به چنین ضرورتی، بسیاری از فقها، افزون بر استنباط احکام شرعی، در مواردی فراوان به اظهارنظر در موضوعات احکام - اعم از موضوعات شرعی و عرفی - نیز پرداخته و به مباحث موضوع‌شناسی ورود پیدا کرده‌اند.(65) در عرصه فقه پزشکی، بسیاری از فقهای معاصر در تعاملى مستمر با پزشكان، متخصصان و دست‏اندركاران مسائل بهداشت و درمان، به شناخت و دریافت همه‌جانبه موضوعات نوپیدا دست‌یافته و با توجه به هر دو بعد موضوعی و حکمی مسائل فقهی به اجتهاد و استنباط پرداخته‌اند. برای نمونه، سیدمحمد صدر، از فقهای معاصر، با همین رویکرد به استنباط احکام شرعی پرداخته و پیش از ورود در حکم، تمامی ابعاد و جنبه‌های موضوع و صورت‌های مختلف مسئله تبیین کرده است. ایشان با چنین رویکردی کتاب ماوراء‌الفقه را تألیف نموده و در مقدمه آن تصریح می‌کند که علم فقه ارتباط وثیقی با سایر علوم انسانی و تجربی مانند فیزیک، شیمی، ریاضی، پزشکی، داروسازی و... دارد و بسیاری از موضوعات و مسائل فقه را باید ابتدا در حوزه‌های تخصصی ذکر شده تبیین نمود.(66) براین‌اساس، ایشان در بسیاری از مباحث فقه پزشکی مانند بحث از احکام الکل، انواع مواد مخدر، بلوغ و یائسگی، اختلالات روانی، بیماری‌های منجر به فوت، نشانه‌های مرگ و... به‌طور مبسوط به تبیین موضوع پرداخته و مباحث علمی و فنی پیرامون این موضوعات را با بهره‌گیری از دانش‌های تخصصی مربوطه، به‌خوبی ارائه نموده است.(67) محسنی قندهاری از دیگر فقهای معاصر نیز با رویکرد موضوع‌شناسانه به مسائل فقه پزشکی، کتاب ارزشمند الفقه و مسائل طبّیه را تألیف نموده و بسیاری از مسائل مطرح در این حوزه مانند سقط جنین، تعیین جنسیت جنین، بانک شیر، بانک پوست، تغییر جنسیت، شیوه‌های نوین باروری، مسائل بیوتکنولوژی، اهدای تخمک، ترمیم پرده بکارت، حیض و یائسگی، جراحی‌های زیبایی، جراحی‌های پیوند عضو، شبیه‌سازی، بیمارهای مسری و فراگیر و ده‌ها مسئله پزشکی دیگر را به‌خوبی موضوع‌شناسی کرده و صورت‌های مختلف، هریک از این مسائل را مورد تأمل فقهی قرار داده است. چنین رویکردی را می‌توان در آثار فقهی - پزشکی بزرگانی هم‌چون آیت‌اللّه سیدمحمدصادق روحانی در المسائل‌المستحدثه، آیت‌اللّه محمد مؤمن قمی در کلمات سدیدة فی مسائل جدیدة و... یافت. این امر به‌خوبی بیانگر آن است که چگونه فقیهان معاصر نقش خود را در تقویت و توسعه دانش فقه پزشکی از طریق شناخت علمی و دقیق موضوعات و مسائل پزشکی ایفا نموده‌اند.

نتیجه‌گیری

پژوهش حاضر با هدف تبیین نقش عالمان و فقیهان شیعه در توسعه و تقویت دانش فقه پزشکی انجام شده است. بررسی‌ها و مطالعات تاریخ فقه شیعه نشان می‌دهد که فقهای شیعه همان‌گونه که در رشد و گسترش دیگر بخش‌های فقه اسلامی تلاش‌ها و خدمات ارزشمندی ارائه نموده‌اند. ایشان با اهتمام لازم به مسائل و احکام پزشکی، در بسط و گسترش دانش فقه پزشکی به‌شیوه‌های گوناگون نقش بسزایی داشته‌اند. فقهای شیعه نقش خود را در تأسیس و ترویج این دانش اسلامی از طریق گردآوری روایات طبی، تبیین فروعات فقه پزشکی و نگارش مستقل و غیرمستقل در حوزه فقه پزشکی، توجه به مسائل مستحدثه پزشکی، پاسخ‌گویی به پرسش‌ها و مسائل عرصه پزشکی و تلاش در جهت شناخت هرچه بیشتر موضوعات پزشکی از طریق تعامل با دانشمندان و متخصصان پزشکی ایفا کرده‌اند. ریشه‌های تأسیس و شکل‌گیری فقه پزشکی شیعه به دوران حضور معصومین(علیهم السلام) و گردآوری روایات توسط اصحاب و شاگردان مکتب اهل‌بیت(علیهم السلام) بازمی‌گردد. روایات طبی صادره از معصومین(علیهم السلام) که در مجموعه‌های روایی عام یا کتاب‌های مستقل باعنوان کتاب‌الطب جمع‌آوری شده است، در ادوار بعدی فقه شیعه به‌عنوان فقه منصوص یا فقه روایی، مورد استناد بسیاری از فقهای شیعه در استنباط احکام شرعی مرتبط با فقه پزشکی قرار گرفته است. با شروع دوران فقاهت و تدوین کتب فقهی شیعه، بسیاری از فقهای متقدم و متأخر در کنار دیگر ابواب فقهی، بابی را به مسائل پزشکی اختصاص داده و بدین‌ترتیب کتاب‌الطب در زمره کتاب‌های فقهی محسوب می‌گردید. در دوران معاصر نیز با توسعه دانش پزشکی و کثرت مسائل و موضوعات آن، کتاب‌ها و آثار مستقلی در موضوعات مختلف فقه پزشکی، به‌شیوه استدلالی و فتوایی توسط فقهای شیعه به‌رشته تحریر درآمده است.

فقهاء شیعه هم‌چنین از طریق پرداختن به مسائل مستحدثه پزشکی و در تعاملی پیوسته با عرصه پزشکی، درمانی و بهداشتی همواره درصدد بوده‌اند که موضوعات نوپدید در این عرصه‌ها را شناسایی نموده و بدین‌طریق نقش مهمی در توسعه و پویایی این دانش اسلامی ایفا کنند. مسائل نوپدیدی هم‌چون تشریح و کالبدشکافی، پیوند اعضا و بافت، تلقیح مصنوعی، مرگ مغزی و حقیقت موت و حیات، تنظیم و تحدید نسل، تغییر جنسیت و ده‌ها مسئله دیگر از مسائل جدیدی است که فقهای معاصر آنها را از منظر فقهی مورد تأمل قرار داده و آثار متعددی در این زمینه ارائه نموده‌اند. پاسخ‌گویی به استفتائات و پرسش‌های پزشکی نیز از دیرباز مورد اهتمام فقهاء شیعه بوده و بخش مهمی از تلاش‌های علمی فقیهان را شکل می‌دهد. در بین این پرسش‌ها هم مسائل حکمی و شرعی و هم پرسش‌های موضوع‌شناختی وجود دارد و مکلفین در بسیاری از موارد، تبیین موضوعات پزشکی را از فقیهان خواستار شده‌اند. به همین‌جهت، کسب آگاهی و شناخت علمی و دقیق از موضوعات پزشکی بیانگر نقش جدی فقها در تقویت دانش فقه پزشکی است. امروزه هرچند برخی آثار فقهای معاصر در حوزه پزشکی با رویکرد موضوع‌شناسی نگارش یافته، اما به‌نظر می‌رسد چنین رویکردهایی در حوزه فقه پزشکی باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد. هم‌چنین تأسیس و توسعه مراکز علمی یا نشریات پژوهشی که به بررسی مسائل فقه پزشکی بپردازد، می‌تواند در گسترش این دانش اسلامی بسیار مفید و مؤثر باشد.(68)

Source:
1. ابن‌الندیم، محمد‌بن اسحاق، الفهرست، دارالمعرفه، بیروت.
2. ابن‌شهرآشوب، محمد‌بن علی، معالم‌العلماء، مطبعة الحیدریة، النجف الاشرف، 1380ق.
3. ابن‌منظور، جمال‌الدین محمد‌بن مكرم، لسان‌العرب، دار الفكر للطباعة و النشر و التوزیع، چ سوم، بیروت، 1414ق.
4. افندى، عبداللّه‌بن عیسى‏بیگ، ریاض‌العلماء و حیاض‌الفضلاء، مؤسسة التاریخ العربی، بیروت، 1431ق.
5. امام خمینی، سیدروح‌اللّه، صحیفه امام، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، تهران، 1385ش.
6. امین، محسن، أعیان‌الشیعة، دارالتعارف للمطبوعات الدینی، بیروت، 1403ق.
7. انصاری شیرازى، قدرت‌اللّه و همکاران، موسوعة أحكام‌الأطفال و أدلتها، مركز فقهى ائمه اطهار(علیهم السلام)، قم، 1429ق.
8. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعة الی تصانیف‌الشیعة، دارالاضواء، چ سوم، بیروت، 1403ق.
9. طبقات أعلام‌الشیعة، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، 1430ق.
10. بحرالعلوم، محمد، الفوائدالرجالیة، مکتبة الصادق، تهران، 1363ش.
11. بحرانی، محمدسند، فقه‌الطب و التضخم‌النقدی، مؤسسة امّ‌القری، بیروت، 1423ق.
12. بحرانى، یوسف‌بن احمد، الحدائق‌الناضرة فی أحكام‌العترة‌الطاهرة، دفتر انتشارات اسلامى، قم، 1405ق.
13. بغدادی، اسماعیل پاشا، هدیة‌العارفین، أسماء‌المؤلفین و آثار المصنفین، دار احیاء التراث العربی، بیروت، 1951م.
14. حکیم، سیدمحسن، حقایق‌الأصول، مکتبة بصیرتی، چ پنجم، قم، 1408ق.
15. حكیم، حسن عیسى، المفصل فی تاریخ النجف‌الأشرف، المكتبة الحیدریة، قم، 1427ق.
16. حلبى، ابن‌زهره حمزه‌بن على حسینى، غنیة‌النزوع إلى علمی‌الأصول و الفروع، مؤسسه امام صادق(علیه السلام)، قم، 1417ق.
17. حلبى، ابوالصلاح تقى‌الدین‌بن نجم‌الدین، الكافی فی الفقه، کتابخانه امیرالمؤمنین(علیه السلام)، اصفهان، 1403ق.
18. حلی (ابن‌ادریس)، محمد‌بن منصور، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، دفتر انتشارات اسلامی، چ دوم، قم، 1410ق.
19. حلّى (علامه)، حسن‌بن یوسف‌بن مطهر، تحریرالأحكام الشرعیة على مذهب‌الإمامیة، مؤسسه امام صادق(علیه السلام)، قم، 1420ق.
20. حلّى (محقق)، نجم‌الدین جعفر‌بن حسن، شرائع‌الإسلام فی مسائل‌الحلال و الحرام؛ مؤسسه اسماعیلیان، چ دوم، قم، 1408ق.
21. خرسان، محمدمهدی، مقدمه کتاب طب‌الائمة، دارالشریف الرضی، چ دوم، قم، 1411ق.
22. خواجوئی مازندرانى، (محمد) اسماعیل، الرسائل‌الفقهیة، دارالكتاب الإسلامی، قم، 1411ق.
23. دفتر تبلیغات اسلامی شعبه خراسان رضوی، مسائل مستحدثه پزشکی، بوستان کتاب، قم، 1386-1388ش.
24. روحانی، سیدصادق، المسائل‌المستحدثه، قم، 1425ق.
25. سبزوارى، سیدعبدالأعلى، مهذّب‌الأحكام، مؤسسة المنار، چ چهارم، قم، 1413ق.
26. صدر، سیدمحمد، ماوراء‌الفقه، دارالضواء، بیروت، 1420ق.
27. طرابلسی، قاضی ابن‌براج، المهذب، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1406ق.
28. طوسی، محمد‌بن حسن، رجال‌الطوسی، مؤسسه النشر الاسلامی، چ سوم، قم، 1427ق.
29. فهرست کتب‌الشیعة و أصولهم، مکتبه المحقق الطباطبایی، قم، 1420ق.
30. عاملى(شهید اول)، محمد‌بن مكى، القواعد و الفوائد، كتابفروشى مفید، قم.
31. ذكرى‌الشیعة فی أحكام‌الشریعة، مؤسسه آل‌البیت(علیهم السلام)، قم، 1419ق.
32. عاملى (شیخ حر)، محمد‌بن حسن، الفصول‌المهمة فی أصول‌الأئمة، مؤسسه معارف اسلامى امام رضا(علیه السلام)، قم، 1418ق.
33. هدایة‌الأمة، مجمع البحوث الاسلامیه، مشهد، 1412ق.
34. علوی، سیدجعفر، عوامل مؤثر در تشخیص موضوعات احکام، دانشگاه علوم اسلامی رضوی، چ دوم، مشهد، 1394ش.
35. فاضل لنکرانی، محمدجواد، بررسی فقهی - حقوقی تلقیح مصنوعی، مرکز فقهی ائمه اطهار، قم، 1387ش.
6. فراهیدى، خلیل‌بن احمد، كتاب‌العین، نشر هجرت، چ دوم، قم، 1410ق.
37. قاسمی، محمدعلی، دانشنامه فقه پزشکی، مرکز فقهی ائمه اطهار(علیهم السلام)، قم، 1395ش.
38. کوفی، محمد‌بن محمد اشعث، الجعفریات، مکتبة نینوی الحدیثة، تهران.
39. گرجى، ابوالقاسم، تاریخ فقه و فقها، سمت، چ سوم، تهران، 1421ق.
40. گلوردی، محمدرضا، «واکاوی پیوند فقه و دانش پزشکی»، فصلنامه تخصصی فقه و تاریخ تمدن، سال ششم، شماره 23، بهار 1389ش.
41. مامقانی، عبداللّه، تنقیح‌المقال فی علم‌الرجال، مؤسسه آل‌البیت(علیهم السلام)، قم، 1431ق.
42. محسنی قندهاری، محمدآصف، الفقه و مسائل الطبّیه، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، قم، 1424ق.
43. مغربی، نعمان‌بن محمد، دعائم‌الإسلام، مؤسسه آل‌البیت(علیهم السلام)، چ دوم، قم، 1385ق.
44. مکارم شیرازى، ناصر، بحوث فقهیه هامّه، انتشارات مدرسه الإمام علی‌بن ابی‌طالب، قم، 1422ق.
5. منتصب مجابى، حسن، بررسى متون طب شیعه در تاریخ پزشكى، دانشگاه رازی، کرمانشاه، 1385ش.
46. مؤسسة الامام‌الصادق(علیه السلام)، موسوعة طبقات‌الفقهاء، مؤسسه امام صادق(علیه السلام)، قم، 1418ق.
47. مؤمن قمی، محمد، کلمات سدیدة فی مسائل جدیدة، دفتر انتشارات اسلامى، قم، 1415ق.
48. نجاشی، احمد‌بن علی، فهرست أسماء مصنفی‌الشیعة المشتهر برجال‌النجاشی، مؤسسة النشر الاسلامی، قم، 1365ش.
49. نجفى، محمدحسن، جواهرالكلام فی شرح شرائع‌الإسلام، دار إحیاء التراث العربی، چ هفتم، بیروت، 1404ق.
مجلات
50. حسن‌زاده آملی، حسن، «سرچشمه‌های علم تشریح»، مجله نور علم، شماره 4 و 5، اسفند 1372ش.
51. عابدی، احمد، «فقیه و تشخیص موضوع»، مجله نورعلم، شماره 50 و 51، فروردین و تیرماه 1372ش.
Peinevesht:

(1). امام خمینی، صحیفه امام، ج21، ص289.

(2). حلّى، شرائع‌الإسلام فی مسائل‌الحلال و الحرام، ص3؛ عاملى (شهید اول)، القواعد و الفوائد، ج1، ص30.

(3). ابن‌منظور، لسان‌العرب، ج13، ص522؛ فراهیدى، كتاب‌العین، ج3، ص370.

(4). حلّى، تحریرالأحكام‌الشرعیة على مذهب‌الإمامیة، ج1، ص31.

(5)حکیم، حقایق‌الاصول، ج2، ص111.

(6). گلوردی، واکاوی پیوند فقه و دانش پزشکی، ص48.

(7). ابن‌الندیم، الفهرست، ص309.

(8). نجاشی، فهرست أسماء مصنفی‌الشیعة، ص76؛ طوسی، فهرست کتب‌الشیعة وأصولهم، ص53.

(9). نجاشی، أسماء المصنفی‌الشیعة، ص220؛ طوسی، فهرست کتب‌الشیعة وأصولهم، ص294.

(10). طوسی، رجال الطوسی، ص354؛ همان، فهرست کتب‌الشیعة وأصولهم، ص124؛ ابن‌شهرآشوب، معالم‌العلماء، ص33.

(11). ابن ندیم، الفهرست، ص312؛ نجاشی، أسماء المصنفی‌الشیعة، ص258.

(12). طوسی، رجال‌الطوسی، ص389.

(13). همان، ص397.

(14). نجاشی، فهرست أسماء المصنفی‌الشیعة، ص80؛ طوسی، فهرست کتب‌الشیعة وأصولهم، ص57.

(15). امین، أعیان‌الشیعة، ج3، ص117.

(16). نجاشی، فهرست أسماء المصنفی‌الشیعة، ص342.

(17). طوسی، رجال الطوسی، ص441.

(18). نجاشی، أسماء المصنفی‌الشیعة، ص349.

(19). همان، ص31؛ طوسی، فهرست کتب‌الشیعة وأصولهم، ص29.

(20). طوسی، فهرست کتب‌الشیعة وأصولهم، ص340.

(21). نجاشی، أسماء المصنفی‌الشیعة، ص241.

(22). نجاشی، ص90.

(23). بغدادی، هدیة‌العارفین، ج1، ص63.

(24). نجاشی، فهرست أسماء المصنفی‌الشیعة، ص353.

(25). همان، ص406.

(26). همان، ص3.

(27). خرسان، مقدمة کتاب طب‌الائمة، ص10.

(28). گرجی، تاریخ فقه و فقها، ص128.

(29). ابن ندیم، الفهرست، ص275؛ طوسی، فهرست کتب‌الشیعة وأصولهم، ص396.

(30). طوسی، فهرست کتب‌الشیعة وأصولهم، ص274؛ ابن‌شهرآشوب، معالم‌العلماء، ص65.

(31). نجاشی، أسماء المصنفی‌الشیعة، ص329.

(32). مامقانی، تنقیح‌المقال فی علم‌الرجال، ج21، ص345.

(33). نجاشی، فهرست أسماء المصنفی‌الشیعة، ص39.

(34). آقابزرگ، الذریعة إلی تصانیف‌الشیعة، ج15، ص140.

(35). بحرالعلوم، الفوائدالرجالیة، ج4، ص11.

(36). مغربی، دعائم‌الاسلام، ج2، ص135-153.

(37). کوفی، الجعفریات، ص243-246.

(38). گرجی، تاریخ فقه و فقها، ص128.

(39). طرابلسی، المهذب، ج2، ص444-453.

(40). حلی، السرائر، ج3، ص138-145.

(41). عاملى، الفصول‌المهمة فی أصول‌الأئمة، ج3، ص5-248.

(42). افندى، ریاض‌العلماء و حیاض‌الفضلاء، ج4، ص153.

(43). خواجویی، الرسائل الفقهیه، ج2، ص149.

(44). آقابزرگ، طبقات أعلام‌الشیعة، ج16، ص1414.

(45). مؤسسه امام صادق(علیه السلام)، موسوعة طبقات‌الفقهاء، ج14، ص448.

(46). به‌عنوان نمونه برای مسائل مربوط به ضمان طبیب، ر.ک: نجفی، جواهرالکلام، ج43، ص45-51؛ برای مسائل مربوط به تداوی و معالجه، ر.ک: شیخ حر عاملی، هدایة‌الامة، ج8، ص191.

(47). منتصب مجابى، بررسى متون طب شیعه در تاریخ پزشكى، ص211.

(48). حكیم، المفصل فی تاریخ‌النجف‌الأشرف، ج8 ص 209.

(49). برخی فقهای معاصر مانند آیت‌اللّه فاضل لنکرانی کتاب فتوای مستقلی با عنوان احکام پزشکان و بیماران تألیف نموده و آیت‌اللّه منتظری نیز فتاوای خود در این باب را در کتاب احکام پزشکی گرد آورده است.

(50). گرجى، تاریخ فقه و فقها، ص7.

(51). در این‌باره ر.ک: حسن‌زاده آملی، سرچشمه‌های علم تشریح، ص30-71.

(52). مؤمن قمی، کلمات سدیدة فی مسائل جدیدة، ص125-155.

(53). روحانی، المسائل‌المستحدثة، ص151-159.

(54). بحرانی، فقه‌الطب و التضخم‌النقدی، ص7-47.

(55). End-Stage disease

(56). حلبى، الكافی فی‌الفقه، ص393؛ حلبى، غنیة‌النزوع إلى علمی‌الأصول والفروع، ص415؛ حلّى، شرائع‌الإسلام فی مسائل‌الحلال والحرام؛ ج4، ص267؛ نجفى، جواهرالكلام فی شرح شرائع‌الإسلام، ج43، ص384.

(57). برای نمونه ر.ک: سبزوارى، مهذّب‌الأحكام، ج29، ص336؛ مکارم شیرازى، بحوث فقهیه هامه، ص326-338؛ مؤمن قمی، کلمات سدیده، ص155-197؛ بحرانی، فقه الطب، ص47-75.

(58). برای آگاهی بیشتر ر.ک: فاضل لنکرانی، بررسی فقهی-حقوقی تلقیح مصنوعی.

(59). برای نمونه ر.ک: روحانی، المسائل‌المستحدثة، ص15-31؛ بحرانی، فقه‌الطب، ص47-75؛ مؤمن قمی، کلمات سدیده، ص77-103.

(60). برای نمونه ر.ک: مکارم شیرازی، بحوث فقهیه هامّه، ص273-284؛ بحرانی، فقه‌الطب و الضخم‌النقدی، ص133-169؛ روحانی، المسائل‌المستحدثة، ص187-217؛ انصاری شیرازى و همکاران، موسوعه أحكام‌الأطفال و أدلتها، ج1، ص110-131.

(61). عاملى، ذكرى‌الشیعة فی أحكام‌الشریعة، ج1، ص299-300؛ بحرانى، الحدائق‌الناضرة فی أحكام‌العترة‌الطاهرة، ج3، ص375؛ نجفى، جواهرالكلام فی شرح شرائع‌الإسلام، ج4، ص24-25.

(62). برای نمونه ر.ک: محسنی قندهاری، الفقه و مسائل الطبیه، ص148-210.

(63). برای آگاهی بیشتر ر.ک: دفتر تبلیغات اسلامی شعبه خراسان رضوی، مسائل مستحدثه پزشکی؛ هم‌چنین محمدعلی قاسمی، دانشنامه فقه پزشکی.

(64). برای آگاهی بیشتر ر.ک: عابدی، فقیه و تشخیص موضوع، ص202-235.

(65). علوی، عوامل مؤثر در تشخیص موضوعات احکام، ص131-147.

(66). صدر، ماوراء الفقه، ج1، ص7-8.

(67). همان، ج7، ص179-273؛ همان، ج4، ص240و248.
(68). برگرفته از کتاب: نقش شیعه در گسترش علوم طبیعی، جمعی از فضلا با اشراف مرجع عالی‌قدر حضرت آیت‌‌الله العظمی مکارم شیرازی دامت برکاته، به کوشش محمدتقی سبحانی – محمدعلی رضایی اصفهانی، انتشارات امام علی‌بن‌ابی‌طالب(ع)، قم، 1399 هـ ش، ص 147.
TarikheEnteshar: « 1402/07/27 »
CommentList
*TextComment
*PaymentSecurityCode http://makarem.ir
CountBazdid : 365