78 - عید چه روزى است؟

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
یکصد و ده سرمشق از سخنان حضرت على علیه السلام
قال على (علیه السلام):
«کُلُّ یَوْم لایُعْصَى اللهُ فیهِ فَهُوَ عیدٌ»; «هر روزى که در آن، معصیت و نافرمانى خداوند نشود عید است»(1).
 
شرح و تفسیر

عید دو رقم است: عید «تشریعى» و عید «تکوینى».
امّا عیدهاى تکوینى نوعى بازگشت به جهان طبیعت است، مانند عید نوروز که یک عید کاملا طبیعى است.
با توجّه به توضیح بالا، حضرت على (علیه السلام) هر روزى را که انسان موفّق شود بر هواى نفس خویش غلبه کند و از اطاعت ابلیس و شیطان روى برتابد و دشمن بزرگ خویش را دشمن بگیرد و در یک کلمه عصیان نکند، آن روز را عید مى داند.
با توجّه به این روایت و توضیحاتى که گذشت، عید نوروز مى تواند یک عید باشد، ولى نه به عنوان یک عید تشریعى. و روایاتى که در این زمینه وارد شده روایات معتبرى نیست(2).
عید نوروز جنبه هاى مثبت و منفى متعدّدى دارد، جنبه هاى مثبت آن نظافت، صله رحم، کمک به اقشار ضعیف و کم در آمد و مانند آن است. و جنبه هاى منفى آن، مراسم خرافى چهارشنبه سورى، سیزده بدر، تشریفات کمرشکن، چشم و هم چشمى، مسافرت هاى گناه آلود، شکستن مرز محرمیّت ها و امثال آن مى باشد. حال اگر به جنبه هاى مثبت آن پرداخته شود و از جنبه هاى منفى آن اجتناب گردد، طبق روایت فوق عید نوروز طبیعى، عید تشریعى هم مى شود و اگر خداى ناکرده بر عکس شود، از منظر حضرت على (علیه السلام)چنین روزى عید نخواهد بود.
جالب این که اسلام در برخورد با این آداب و رسومى که مردم به آن اعتقاد داشته اند سعى کرده با هدایت آن به سمت جهات مثبت، یا تفسیرى نو از آن، جنبه هاى منفى آن را از بین ببرد; مثلا این سخن که «فلان زن بدقدم است!» را اسلام به شکل خاصّى تفسیر و از آن استفاده کرده است. در روایتى مى خوانیم: «مِنْ بَرَکَةِ الْمَرْأَةِ قِلَّةُ مَهْرِها وَ مِنْ شُوْمِها کَثْرَةُ مَهْرِها; زنانى خوش قدم هستند که مهریّه اى سبک داشته باشند و زنانى بدقدم هستند که مهریه آنها سنگین باشد»(3) و این نکته جالبى است در بر خورد با آداب و رسوم دیگران!.
1. نهج البلاغه، کلمات قصار، شماره 428.
2. قسمتى از این روایات را، در میزان الحکمة، باب 3006، جلد 7، صفحه 132، مطالعه فرمایید.
3. وسایل الشیعه، جلد 15، ابواب المهور، باب 5، حدیث 8.
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma