نقش دانشمندان شیعه در رشد طب از منظر مستشرقان

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 

نقش دانشمندان شیعه در رشد طب از منظر مستشرقان

دکتر غلامرضا نورمحمدی makarem news

Chekideh: در دوران شکوفایی تمدن علمی اسلام، کتاب‌های مشهوری به‌وسیله پزشکان مسلمان، به‌ویژه طبیبان شیعی پدید آمد. درپی آشنایی مستشرقان، به گنجینه سرشار و نوآوری مسلمانان در زمینه طب، به ترجمه این آثار علاقه نشان دادند و باید اعتراف کرد که بسیاری از کتاب‌های طبی برای نخستین‌بار به‌وسیله مستشرقان چاپ شده است. آنان پس از یافتن نسخه‌های خطی کتاب‌های طبی در کشورهای مختلف جهان اسلام و تحقیقات لازم، آن را احیا و منتشر می‌کردند....
Keywords: قانون,الفهرست,طب,مستشرق,ابن سینا,جرجانی,خواجه نصیر,زکریای رازی,ابن مسکویه,جابر بن حیان,الحاوی,الطب المنصور,ابونصر فارابی,علی بن عباس اهوازی,ابن هندو,شمس الدین آملی,عمادالدین شیرازی,شیعه,پزشکی,مستشرقان,طبیبان شیعی,تراجم الاطباء,تاریخ طب,اطباء‌العرب,طبقات‌الاطباء,امام صادق,الطب المنصوری,علم‌المزاج,ماهیة‌النفس,قانون در طب,کامل الصناعة الطبیة,مفتاح‌الطب,ذخیره خوارزمشاهی,سیداسماعیل جرجانی,خواجه نصیر,قوانین الطب,شمس‌الدین آملی,نورالدین حیرانی,طب داراشکوهی

نقش دانشمندان شیعه در رشد طب از منظر مستشرقان

دکتر غلامرضا نورمحمدی؛ استادیار دانشگاه علوم پزشکی تهران(drnormohammadi@yahoo.com).


مقدمه

دستاوردهای ملل و ادیان، نشان می‌دهد که آنها پیش از ظهور اسلام به علم طب توجه داشته‌اند. در دوران شکوفایی تمدن علمی اسلام، کتاب‌های مشهوری به‌وسیله پزشکان مسلمان، به‌ویژه طبیبان شیعی پدید آمد. درپی آشنایی مستشرقان، به گنجینه سرشار و نوآوری مسلمانان در زمینه طب، به ترجمه این آثار علاقه نشان دادند.

متاسفانه باید اعتراف کرد که بسیاری از کتاب‌های طبی برای نخستین‌بار به‌وسیله مستشرقان چاپ شده است. آنان پس از یافتن نسخه‌های خطی کتاب‌های طبی در کشورهای مختلف جهان اسلام و تحقیقات لازم، آن را احیا و منتشر می‌کردند. باید گفت محتوای مقدمه‌های این کتاب‌ها، خوانندگان را به‌سوی اهداف از پیش‌تعیین‌شده سوق می‌دهد.

بی‌شک انگیزه آنان از این تلاش‌ها، احیای تراث طبی اسلامی نبوده است، بلکه با جهت‌گیری خاص، به‌سوی احیای این کتاب‌ها گام برداشته‌اند.

اروپاییان پس از بهره‌برداری و سرقت علمی، به‌ظاهر، چهره تازه‌ای به طب بخشیدند و از منابع طبی مسلمانان بی‌نیاز شدند و این آثار گران‌بها را در موزه‌ها و کتابخانه‌های کهن خود قرار دادند.

امروزه به دلایلی، طی صدها سال، نقش طبیبان مسلمان، به‌ویژه شیعی، در تحولات فکری و علمی اروپا از سوی نویسندگان غربی نادیده گرفته‌شده است. به‌گونه‌ای که بیشتر مؤلفان تاریخ علوم، پس از تشریح تمدن‌های کهن، مانند تمدن یونانی، بی‌درنگ به عصر رنسانس و بیداری اروپا می‌پردازند و در این میان، به نقش اسلام در توسعه و تکامل علوم، بی‌توجهند، اما بررسی منصفانه بیانگر آن است که دانشمندان مسلمان بر تغییر و تصحیح حرکت علمی اروپا و ایجاد تمدن علمی آنان تأثیر عمیقی داشته‌اند.


پیشینه

برخی مستشرقان به تاریخ‌نگاری حوزه پزشکی در دوران تمدن علمی اسلام همت گماشته‌اند؛ مانند ابوعلی حسن‌بن محمد وزان فاسی غرناطی، معروف به یوحنا اسد و در انگلیسی لیون افریقی (888-957ق) که قدیمی‌ترین کتاب را با عنوان تراجم الاطباء و الفلاسفة العرب به‌نگارش درآورد.(1) پس از آن، این تاریخ‌نگاری ادامه یافت که گاه به تمام علوم پزشکی و گاه به برخی تخصص‌های پزشکی پرداخته‌اند؛ مانند:

لوسین لکلرک فرانسوی (متوفای۱۸۹٠م)، نویسنده کتاب تاریخ طب عرب؛(2)

کیسی وود انگلیسی، صاحب کتاب تذکره چشم پزشکان قرن دهم.(3)

برخی مستشرقان نیز به زبان عربی تسلط داشته‌اند و کتاب خود را با آن زبان به‌نگارش درآورده‌اند؛ مانند ژول لابوم فرانسوی صاحب کتاب الموجز.(4)

بعضی کتاب‌های تاریخ‌نگاری مستشرقان نیز به زبان عربی ترجمه و چاپ شده است؛ مانند:

فردیناندو وستنفلد آلمانی (۱۸۹۹-۱۸۰۸م) نویسنده کتاب تاریخ اطباء‌العرب و الطبیعین؛(5)

کرینلیوس فندیک آمریکایی (1895-1818م) نویسنده تاریخ‌الاطباء.(6)

برخی مستشرقان، نگارش خود را براساس نواحی جغرافیایی مسلمانان تنظیم کرده‌اند؛ مانند:

فردریک آنژلوس(7) فرانسوی (1636- ... م) با کتاب فارما کوپئاپرسیکا؛(8)

انگلبرت کمپفر انگلیسی(9) (1651- ... م) صاحب کتاب توصیف سرزمین ایران.(10)

از سوی دیگر، بسیاری از مستشرقان نیز به ترجمه کتاب‌های تاریخ‌نگاری مسلمانان در حوزه علوم پزشکی روی آورده‌اند؛ مانند: خوان ورنت اسپانیایی که کتاب طبقات‌الاطباء و الحکماء ابوداوود سلیمان‌بن حسان اندلسی، معروف به ابن‌جلجل (332-377ق) را ترجمه کرده است؛(11)

ادوارد پوکاک انگلیسی (1604-1691م) که کتاب تاریخ مختصرالدول جمال‌الدین ابوالفرج یوحنا مارغریغوریوس‌بن اهرون (هارون)‌بن‌ توما ملطی، معروف به ابن‌عبری (623-685ق) را ترجمه کرده است.(12)

آمار کاملی از کل میراث کهن فرهنگی و کتاب‌های خطی اسلامی (عربی و فارسی) در کتابخانه‌های کشورهای اروپایی و آمریکایی در دست نیست. نمی‌دانیم فهرست‌نامه‌های مستشرقان از این کتابخانه‌ها تا چه اندازه واقعیت دارد، اما گوشه‌ای از آمار آن‌ها را در این مقاله می‌توان دید. امروزه هزاران نسخه از کتاب‌های کمیاب و دست‌نوشته‌های ارزشمند طبی مسلمانان، به‌ویژه شیعیان در کتابخانه‌ها و موزه‌های غرب به‌چشم می‌خورد. این موضوع بیانگر این واقعیت است که سرمایه علمی مسلمانان به تاراج رفته و در سراسر غرب پراکنده شده است. باید گفت آثار بسیار ارزشمندی در این گنجینه وجود دارد که غربی‌ها آنها را در دسترس عموم قرار داده‌اند، اما به‌نظر می‌رسد به‌دلایل خاصی، بخش عمده‌ای از این گنجینه در معرض عموم قرار نگرفته است. اکنون به بخشی از کتابخانه‌ها و موزه‌های غرب - که گنجینه طبی مسلمانان در آنها وجود دارد - اشاره می‌شود:

اروپا

— واتیکان: کتابخانه واتیکان: مجموعه عربی؛(13)

— انگلیس: لندن، موزه بریتانیا؛(14) آکسفورد،(15) کتابخانه بادلیان؛ کمبریج، کتابخانه دانشگاه کمبریج.(16)

— آلمان: برلین، کتابخانه برلین؛(17) مونیخ، کتابخانه مونیخ؛(18) توبینگن، کتابخانه دانشگاه توبینگن؛(19) گوتا، کتابخانه گوتا.(20)

— هلند: لیدن، کتابخانه دانشگاه لیدن؛

— اسپانیا: مادرید، کتابخانه ملی مادرید؛(21) گرانادا، کتابخانه ساکرومونته؛(22) سکوریال، کتابخانه سلطنتی اسکوریال.(23)

— ایتالیا: رم،(24) کتابخانه اسکوریال فلورانس، کتابخانه لورئزیانا، شماره 274 شرقی (25) ناپل؛(26)

— فرانسه: پاریس، کتابخانه ملی پاریس؛(27)

— روسیه: مسکو، انستیتو خاورشناسی شوروی؛(28) لنینگراد، کتابخانه لنینگراد؛(29) سن‌پترزبورگ، کتابخانه سن‌پترزبورگ.(30)

— دانمارک: کپنهاگ، دانشگاه کپنهاگ؛(31)

— پرتغال: لیسبون، کتابخانه ملی پرتغال؛(32)

— بلژیک: بروکسل، کتابخانه سلطنتی بروکسل؛(33)

— اسکاتلند: گلاسکو، کتابخانه دانشگاه گلاسکو.(34)

آمریکا

— کالیفرنیا: لوس‌آنجلس، دانشگاه لوس‌آنجلس؛(35)

— ایالت نیوجرسی: پرینستون، کتابخانه دانشگاه پرینستون.(36)


مفهوم‌شناسی

در یک تعریف دقیق و کامل، می‌توان مکتب طب اسلامی را شامل دو بخش کلان دانست:

— مجموع یافته‌ها و رهنمودهایی که از آیات مکتوب، یعنی قرآن کریم و سنت مکتوب، یعنی احادیث پبامبر(صلی الله علیه واله وسلم) و ائمه اطهار(علیهم السلام) به‌دست می‌آید؛

— مجموع یافته‌ها و رهنمودهایی که از آیات مدون، یعنی آیات انفسی و آفاقی و سنت مدون، یعنی سنت‌های الهی در نظام هستی به‌دست می‌آید. لازم است با ظرافت و دقت به سه واژه بیان شده در اصطلاح مکتب طب اسلامی توجه داشت:

مکتب

مکتب یعنی دیدگاهی که عناصر آن با هم در ارتباط‌اند و در مجموعه‌ای هماهنگ، گرد آمده‌اند و دیدگاه خاصی (اصلاحی یا تأسیسی) درباره‌ موضوعی مانند حوزه گسترده پزشکی را بیان می‌کند. پس مکتب، دو ویژگی دارد:

— انسجام و نظام‌مندی و نگرش نظام‌مند؛

— برخورداری از دیدگاه خاص در مقابل دیگر دیدگاه‌ها.

طب

واژه طب در این نگرش مفهومی جامع و فراگیر دارد که نظام جامع سلامت در تمام ابعاد زیستی انسان را در تمام حوزه‌های شناختی، پیشگیری، سلامت، آسیب، درمان و... در‌برمی‌گیرد.

اسلامی

باید گفت پسوند اسلامی، به منشأ و منبع آموزه‌های پزشکی اشاره دارد. البته باید بین دو واژه اسلام و مسلمان فرق گذاشت. به‌همین‌دلیل، مکتب طب اسلامی به مسلمانان اختصاص ندارد و شامل آموزه‌هایی برای تمام انسان‌هاست. با این بیان، می‌توان مکتب طب اسلامی را مکتب سلامتی جامع دانست که به‌صورت جامع تمام ابعاد سلامت انسان را بررسی می‌کند. مبانی فکری این مکتب در منابع قطعی اسلام ریشه دارد و مصادیق آن، آمیزه‌ای از روش‌های متنوع برگرفته از منابع دینی و بشری است؛ به‌شرطی که این روش‌ها در چارچوب شناخته‌شده دین اسلام باشد.‌ بنابراین، مکتب طب اسلامی، افزون بر این‌که یک الگوی فکری (مجموعه اهداف، اصول، قواعد، مبانی و...) است، که برداشت صحیح از انسان و مفاهیم وابسته به آن را ارائه می‌دهد، گزاره‌های فراوانی نیز در حوزه‌های کاربردی پزشکی را شامل می‌شود.(37)


الف) پزشکان بزرگ شیعه و تأثیر آثار آنها در غرب

در این بخش برخی دانشمندان شیعی که در رشد طب سرآمد بوده‌اند، را معرفی می‌کنیم:

1. جابر‌بن‌حیان

ابوعبداللّه یا ابوموسى جابر‌بن حیّان‌بن عبداللّه طوسی خراسانی کوفی (120ق-160ق تا 198ق)، دانشمند و کیمیاگر برجسته شیعی است که او را پدر علم شیمی نامیده‌اند و بسیاری از روش‌ها، مانند تقطیر و انواع ابزارهای اساسی شیمی را به او نسبت می‌دهند.

یکم. تشیع جابر‌‌بن حیان

وی از دانشمندان و مفاخر شیعه است(38) که شواهد فراوانی بر شیعه‌بودن جابر وجود دارد:

— جابر خود را شاگرد امام صادق(علیه السلام) می‌دانست. وی یکی از شاگردان آن حضرت معرفی‌‌شده است. در آثار جابر نیز عبارت «سیّدی جعفر» فراوان دیده می‌شود.(39)

— در برخی کتب روایی، از جابر‌بن حیان، روایتی از امام صادق(علیه السلام) نقل‌شده است مانند: عبداللّه‌بن بسطام زیّات در کتاب طب‌الائمه، جابر‌بن حسان (تحریف‌شده جابر‌بن حیان) روایتی از امام صادق(علیه السلام) نقل می‌کند.(40) درصورتی‌که علامه مجلسی در بحارالانوار(41) و محدث نوری در مستدرک‌الوسائل(42) روایت را از جابر‌بن حیان صوفی نقل کرده‌اند.

— برخی علمای شیعه، جابر را از اصحاب امامیه دانسته‌اند، مانند: عبداللّه‌بن نوراللّه بحرانی اصفهانی در کتاب عوالم‌العلوم و المعارف، جابر را شاگرد امام صادق(علیه السلام) ‌دانسته است.(43) آیت‌اللّه خویی در معجم رجال‌الحدیث(44) و علامه تستری نیز در قاموس‌الرجال، جابر‌بن حیان را از بزرگان شیعه دانسته‌اند.(45) برخی تاریخ‌نگاران شیعه مانند آقابزرگ طهرانی، جابر‌بن حیان را شیعه معرفی کرده‌اند.

— برخی علمای اهل‌سنت، جابر را شیعه و شاگرد امام صادق(علیه السلام) شمرده‌اند، مانند: ابن‌خلکان (608-‌681ق) در وفیات‌الاعیان(46) و یافعی (۶۹۸-۷۶۸ق) در مرآةالجنان(47) از جابر‌بن حیان به‌عنوان شاگرد امام جعفر صادق(علیه السلام) یاد کرده‌اند، اما برخی مستشرقان خواسته‌اند در این موضوع تشکیک یا آن را انکار کند. هانری‌کربن با تردید جابر را شاگرد امام صادق(علیه السلام) دانسته است.(48) الیزر پاول کراوس، مستشرق یهودی، شاگردی جابر برای حضرت را از اساس رد کرده ‌است.(49) پاسخ‌هایی نیز در رد ادعای کراوس از جمله رساله مسئله جابری منتشر شده است.(50)

دوم. تأثیرگذاری جابر‌بن حیان در طب

کتاب‌ها و رسالات گوناگون جابر، سال‌ها پس از او، توجه شیمی‌دانان اروپایی را به خود جلب کرد و سال‌ها از آن به‌عنوان منبع معتبری استفاده می‌کردند. به‌گفته مستشرقان، این کتاب‌ها بر تغییر و تصحیح دیدگاه شیمی‌دانان غربی تأثیر عمیقی گذاشته ‌است.

پل کراوس، کتابنامه‌ای از آثار جابر ارائه داده و بروکلمان نیز برخی کتاب‌های جابر را معرفی کرده است.(51)

گرچه شهرت جابر‌بن حیان در علم شیمی سبب‌شده تا بزرگانی مانند سید‌هبة‌الدین شهرستانی به نگارش زندگی‌نامه او با عنوان جابر و الکیمیا بپردازند،(52) ولی باید گفت وی در علم طب نیز به نگارش کتاب مشغول بوده است.

سوم. مهم‌ترین آثار طبی جابر

نفیس فی السموم؛(53) البول؛(54) المجسة و التشریح؛(55) النبات.(56)

مستشرقانی مانند سارتون و هولمیارد انگلیسی (1891-1959م)(57) به‌سبب شهرت وی در علم شیمی، به معرفی و بررسی تألیفات وی در علوم دیگر نپرداخته‌اند.(58) مسلمانان نیز به این موضوع توجه نداشته‌اند، اما الیزر پاول کراوس، مستشرقی یهودی است که به معرفی و بررسی آثار طبی و داروشناسی جابر‌بن حیان می‌پردازد.(59)


2. زکریای رازی

محمد‌بن زکریای رازی (251ق/865م-313ق/925م) از دانشمندان سرشناس شیعی است. محققان، نظریات گوناگونی درباره عقاید و مذهب محمد‌بن زکریای رازی بیان کرده‌اند. برخی او را فردی بی‌دین و مادی و برخی او را دانشمند مسلمانی پنداشته‌اند. برخی نیز (مانند شهید مطهری) معتقدند رازی مسلمان شیعه بوده است و مخالفان وی برای تخریب چهره او، به تکفیرش پرداخته‌اند.(60)

یکم. تشیع زکریای رازی

شواهد فراوانی بر مسلمان و شیعه‌بودن وی وجود دارد که به برخی اشاره می‌شود:

یکم. رازى سخت پایبند به توحید، معاد، اصالت و بقای روح است. وی کتابى باعنوان فى أن للانسان خالقاً متقناً حکیماً و کتابى نیز در رد بر مانویت و رساله‏اى با عنوان إلى على‌بن شهید البلخى فى تثبیت‌المعاد دارد و نظرش در آن کتاب، چنان‌که ابن‌ابى‌اصیبعه مى‏گوید، نقد نظریه منکران معاد است. هم‌چنین کتابى نیز با عنوان فى أن النفس لیس بجسم از او برجای مانده است. چگونه ممکن است کسى همه اصول مبدأ، معاد، روح و نفس را پذیرفته باشد و منکر نبوات و شرایع باشد؟(61) آن‌چه به محمّد‌بن زکریاى رازى نسبت داده مى‏شود، اساس درستى ندارد و غالباً دشمنان براساس غرض‌های شخصى این نسبت‌ها را به او داده‏اند.(62)

دوم. در میان تألیفات رازی، کتاب‌هایی درباره امامت به‌چشم می‌خورد؛ مانند: فی آثار الامام‌الفاضل‌المعصوم،(63) می‌توان گفت رازی؛ این کتاب‌ها را براساس سلیقه شیعه در امامت نوشته است. هم‌چنین آثار دیگر او به نام النقض علی‌الکیال فی‌الامامة(64) و کتاب الامام و المأموم المحقین(65) نشان مى‏دهد که مسئله امامت یکی از دغدغه‌های او بوده است.(66)

سوم. مرحوم صدوق، نام من لایحضره‌الفقیه را از کتاب من لایحضره‌الطبیب محمد‌بن زکریاى رازى اقتباس کرده است.(67) اگر محمد‌بن زکریاى رازى شیعه نبود، چنین اقتباسی از سوی مرحوم صدوق صورت نمی‌گرفت و نام او را در مقدمه کتاب نمی‌آورد.(68)

دوم. تأثیرگذاری زکریای رازی در طب

محمد‌بن زکریای رازی که او را جالینوس‌العرب می‌نامیدند، در علم طب به شهرت و تخصص فراوان دست یافت. برخی او را در طب عملی و تجربی، بر ابن‌سینا ترجیح داده‏اند. گفتنی است رازی در بزرگسالی به تحصیل طب اشتغال پیدا کرده است.(69) رازی تا قرن هفدهم میلادی مرجع بی‌همتای غرب در پزشکی ‌به‌شمار می‌رفت؛ زیرا شمار زیادی از آثار او به زبان لاتینی ترجمه شده است، ترجمه آثار رازی به‌وسیله مستشرقان، شهرت بسیاری برای او به‌همراه داشت. البته اروپاییان او را به نام Rasis می‌شناختند. آثار رازی، پس از چاپ قانون ابن‌سینا، نخستین آثار اسلامی به‌چاپ رسیده است. (70)

نویبرگر را می‌توان بهترین محقق دستاوردهای پزشکی رازی در غرب برشمرد. البته نویبرگر تمام آثار رازی را نمی‌شناخت، بلکه تنها با چند ترجمه لاتینی او آشنایی داشت؛ از جمله ترجمه ناقص الحاوی(71) آبله، سرخک(72) و تا حدودی الفاخر.(73) رازی شناخته‌شده‌ترین دانشمند مسلمان در میان مستشرقان است.(74)

سوم. مهم‌ترین آثار طبی رازی

ابن‌ندیم در کتاب الفهرست، تعداد آثار رازی را 167 اثر، ابوریحان بیرونی در کتاب الفهرست خود 184 اثر و ابن‌اصیبعه در عیون‌الانباء فی طبقات‌الاطباء، 238 کتاب برای رازی برمی‌شمارد. دکتر محمود نجم‌آبادی، کتابی باعنوان مؤلفات و مصنفات ابوبکر محمد‌بن زکریای رازی نوشته که در سال ۱۳۳۹ شمسی به‌وسیله انتشارات دانشگاه تهران چاپ شده است. در این کتاب، فهرست‌های ارائه‌شده توسط ابن‌ندیم، ابوریحان بیرونی، قفطی و ابن‌اصیبعه با یکدیگر تطبیق داده شده‌ و در مجموع 271 کتاب، رساله و مقاله فهرست شده ‌است:

الفهرست

رازی فهرستی از تألیفاتش باعنوان الفهرست ارائه داده که برخی تاریخ‌نگاران نیز بدان اشاره کرده‌اند.(75) شاید این کتاب همان مرجع ابوریحان بیرونی (۳۶۲-۴۴۰ق) در الفهرست کتب محمد‌بن زکریا الرازی بوده است.(76) از آن فهرست، دست‌نوشته‌ای در لیدن هلند ‌به‌شماره 133 موجود است که کراوس در سال 1936 میلادی آن را منتشر کرد. نیجری مسیحی نیز فهرست کتاب‌های رازی را به لاتین ترجمه کرده است. این کتاب در سال 1949 میلادی در پاریس به‌چاپ رسید.(77)

الحاوی

کتاب الحاوی بزرگ‌ترین دانشنامه طبی جهان اسلام ‌به‌شمار می‌رود که دوازده قسمت دارد. این کتاب حاصر صناعة‌الطب، الجامع الحاصر لصناعة‌الطب، الجامع‌الکبیر و الجامع هم نامیده شده است.(78)

فرج‌بن سالم، معروف به «فراگوت» (1285ق) در سال 1279 میلادی برای اولین‌بار الحاوی را برای شارل (شاه آنژو) به عبری ترجمه کرد و در سال 1486 میلادی در برشا چاپ شد.(79)

الطب المنصوری

این کتاب که با نام‌های المنصوری و کناش منصوری نیز مشهور است را، رازی برای ابوصالح منصور سامانی، در ده مقاله نوشته است. این کتاب در تولدو به‌وسیله فردی ایتالیایی(80) به نام ژرارد کرمونیایی(81) به لاتین و یک قرن بعد از عربی به عبری ترجمه شد.(82) کتاب ترجمه لاتینی به کوشش رایسکه، هاله، در 1776 میلادی چاپ شده است.(83)

دیگر آثار طبی رازی

مجموعه آثار صغیر ابوبکر که در قرون وسطی به لاتین ترجمه و یک‌جا چاپ شده است.(84) الجدری و الحصبه نخست به سریانی، سپس به یونانی و پس از آن در سال 1565 میلادی در ‌بندقیه به لاتین ترجمه شده است.(85) موسی‌بن سموئل‌بن بتون (637-682ق) التقسیم و التشجیر را به زبان عبری ترجمه کرده(86) و برء‌‌الساعة توسط دکتر پ. گیگس، به فرانسوی ترجمه و در بیروت چاپ شده است.(87)


3. ابونصر فارابی

ابونصر محمد‌بن محمد‌بن طرخان فارابی (258-339ق) از دیگر طبیبان مشهور شیعی است. گرچه در عصر او، ماوراءالنهر و ترکستان و بخش اعظم شمال و شمال شرقیِ خراسان، سنی‌مذهب و شافعی بودند،(88) گمان بر شیعه‌بودن فارابی، اتفاق‌نظر دارند.

یکم. تشیع فارابی

از دو راه می‌توان شیعه‌بودن فارابی را ثابت کرد:

— شرح‌حال‌نویسان، در شیعی‌مذهب‌بودن فارابی تردید نکرده‌اند. صاحب اعیان‌الشیعة معتقد است فارابی، نخستین فیلسوف دوره اسلامی است و به گفته معاصران، فارابی فقط با علمای شیعه ارتباط داشت و هم‌چنین او را معتقد به امامیه عدلیه و قائل به عصمت ائمه(علیهم السلام) دانسته‌اند.(89) آقابزرگ طهرانی نیز با توجه به برخی آثار فارابی او را جزو امامیه عدلیه و قائل به عصمت ائمه(علیهم السلام) می‌داند.(90)

— تفکر و اعتقاد ایشان، که از طریق آثار و تألیفاتش به‌دست می‌آید: فاخوری و خلیل جر معتقدند فلسفه فارابی، آمیزه‌ای از حکمت ارسطویی و نوافلاطونی است که رنگ اسلامی، به‌خصوص شیعه اثناعشری به خود گرفته است.(91)

لاووست می‌گوید: ویژگی‌هایی که فارابی درباره رئیس مدینه فاضله ذکر کرده، همان ویژگی‌های شیعه درباره امامان(علیهم السلام) و مخصوصاً امام علی(علیه السلام) اولین امام و یکی از صحابه پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) و جانشین شرعیِ او است. سپس این‌که رئیس مدینه فاضله می‌تواند از افاضه عقل فعال برخوردار باشد و با آن متحد گردد؛‌ بنابراین، نبی و امام، هر دو دارای نفس برتر هستند و از فیض قدسی برخوردارند و عنایت الهی شامل آنها می‌شود. این همان دیدگاهی است که شیعه به آن معتقد است.(92)

دوم. تأثیرگذاری فارابی در طب

فارابی تأثیر فوق‌العاده‌ای بر متفکران پس از خود گذاشته است. فارابی در انواع علوم بی‌همتا بود و درباره هر علمی از علوم زمان خویش کتاب نوشت. کتاب‌های او نشان می‌دهد که در علوم گوناگون از جمله طب مهارت بسیار داشته ‌است. وی به‌سبب معلومات فراوانش در علم طب ممتاز بود؛ ولی هرگز به حرفه پزشکی نپرداخت. ابن‌سینا او را استاد خود می‌شمارد.

سوم. آثار طبی فارابی

کتاب علم‌المزاج در روسیه (کتابخانه سن پترزبورگ، 484 و لنینگراد) موجود است.(93) النفس نام دیگر رساله ماهیة‌النفس و در ترکیه (استانبول کتابخانه توپکاپی (طوپقاپو)، احمد ثالث، شماره 3286) موجود است.(94) کلام فی اعضاء‌الحیوان(95)؛ الرؤیا(96) و الفراسة از دیگر آثار اوست.(97)


4. ابن‌مسکویه رازی(98)

ابوعلی احمد‌بن محمد‌بن یعقوب مسکویه (۳۲۰یا۳۲۶-۴۲۱ق) ملقب به ابن‌مسکویه رازى اصفهانى است. وی اهل ری بود و مدتی به اتفاق ابوریحان بیرونی، ابن‌سینا، ابوالخیر، ابوسهل مسیحی و ابونصر عراقی در دربار خوارزمشاه می‏زیسته است. (99)

ابن‌مسکویه در دربارِ آل‌بویه در بغداد، ری، شیراز و اصفهان خدمت کرد. وی مدتی در استخدام محمد‌بن المهلبی وزیر معزالدوله بود و سپس نزد ابن‌العمید، سمت وزارت رکن‌الدوله دیلمی و کلیددار کتابخانه وی را عهده‌دار شد، اما پس از کشته‌‌شدن وی، به خدمت عضدالدوله درآمد. او در دربار دیلمیان صاحب مقام و منزلت والایی بود. ابن‌مسکویه در ۴۲۱ قمری درگذشت و وی را در تخت فولاد اصفهان به خاک سپردند.

یکم. تشیع ابن‌مسکویه

ابن‌مسکویه، خود یا پدرش زرتشتى‌اند، اما در گذر زمان مسلمان و سپس شیعه‌شده است. باید گفت(100) صبغه فلسفی آثار ابن‌مسکویه سبب شده است که شیعیان، بیش از اهل‌سنت آنها را بپذیرند. خود وی مانند فارابی و اخوان‌الصفا از معتقدان به تشیع فلسفی بود. بسیاری از نویسندگان متأخر، مسکویه را شیعه مذهب دانسته‌اند.(101)

دوم. آثار طبی ابن‌مسکویه

الجامع که با اثرپذیری از الحاوی محمد‌بن زکریای رازی مهم‌ترین اثر طبی ابن‌مسکویه است؛(102) برگزیده کتاب الاشربة و ما یتعلق بها من الاحکام الطبیه(103) که درباره داروشناسی است و ابن‌تلمیذ آن را تلخیص کرده در کتابخانه صائب آنکارا، موجود است؛(104) الأدویة‌المفردة(105) و الطبیخ(106) نیز در کتابخانه احمد ثالث استانبول دیده شده و سبب شد ترکیب اطعمة مباحة(107) که ابن‌مسکویه در این کتاب به اصول و فروع علم طب پرداخته است.

شهرت وی در فلسفه و اخلاق سبب شد مستشرقان به برخی کتب وی بپردازند؛ مانند گای لو استرنج (Guy le Strange) خاورشناس بریتانیایی که کتاب تجارب‌الامم ابن‌مسکویه را به انگلیسی ترجمه کرده است، اما خاورشناسان به کتب طبی این دانشمند شیعی نپرداخته‌‌‌‌‌اند.


5. ابن‌سینا

ابوعلی حسین‌بن عبداللّه‌بن سینا (370-428ق)، بزرگ‌ترین پزشک ایرانی شیعی است. کتاب‌های زیادی درباره زندگی ابن‌سینا از سوی مسلمانان و مستشرقان به‌نگارش درآمده است. کتاب شرح‌حال ابن‌سینا را نیکو لومسا (1504-1589م) و مارکوس فادلا به ایتالیایی و سپس یونانی ترجمه کردند. این شرح‌حال را ابن‌سینا برای شاگردش ابوعبید گوزگانی (متوفای 438ق) خوانده بود که آلپاگو نسخه عربی آن را به ایتالیا آورد. این نسخه توسط نیکولومسا ونیزی و مارکوس فادلا از اهالی دمشق که مترجم بازرگانان ونیزی بود، ابتدا به ایتالیایی و سپس به یونانی ترجمه شده است.(108)

1. آثار طبی ابن‌سینا

کتاب‌های زیادی درباره آثار ابن‌سینا به نگارش درآمده است؛ مانند فهرست نسخه‌های مصنفات ابن‌سینا که مؤلف آن، یحیی مهدوی است. این کتاب دو بخش دارد: نخست، تألیفات حتمی و قطعی ابن‌سینا و دوم، تألیفات منسوب به او که در سال 1333 شمسی توسط دانشگاه تهران چاپ شده است.(109)

سعید نفیسی نیز کتاب فهرست نشریات ابوعلی سینا را تألیف کرد. هم‌چنین وی فهرستی از کتاب‌های منتشر‌شده بوعلی سینا به زبان فرانسوی را تهیه کرد که این کتاب هم توسط دانشگاه تهران چاپ شده است.(110)

قانون

کتاب قانون(111) ابن‌سینا نقطه عطفی در پزشکی بود که توجه مستشرقان را به خود جلب کرد؛ زیرا قانون توانست کتاب الحاوی رازی، کتاب کامل‌الصناعة علی‌بن عباس اهوازی و حتی آثار جالینوس را تحت‌الشعاع قرار دهد. کتاب قانون در چندین قرن، شناخته‌شده‌تر‌ین کتاب پزشکی در اروپا ‌به‌شمار می‌رفت. این کتاب در غرب به نام Canon medicina شهرت دارد.

در اهمیت و جایگاه والای این کتاب به چند نکته اشاره می‌کنیم:

2.— شواهد تأثیرگذاری کتاب قانون ابن‌سینا در طب

اول: گستره ترجمه

این کتاب در قرن دوازدهم میلادی با آغاز نهضت ترجمه به زبان لاتین ترجمه شد و تا امروز به زبان‌های عبری، انگلیسی، فرانسوی، ایتالیایی، آلمانی، روسی، فارسی، اردو و... ترجمه شده است:

ـ  متن کامل ا‌ین کتاب پیش از سال 1187 میلادی به کوشش ژرارد کرمونیا‌یی و به فرمان اسقف اعظم تولدو (طلیطله)، ر‌یموند (متوفای 1191م) به لاتین ترجمه شد. این ترجمه اساس چاپ‌های بعدی قانون است. آلپاگو، ترجمه لاتینی ژرارد کرمونیا‌یی را تصحیح کرد و یادداشت‌های فراوانی بر آن افزود.

ـ  ترجمه عبری قانون توسط لورکی3 انجام شد و در سال 1491م/897ق در ناپل ایتالیا به چاپ رسید.

ـ  در سال 1930 میلادی، دانشمند انگلیسی به نام کامرون گرونر جلد اول قانون را به استثنای قسمت تشریح آن، به زبان انگلیسی ترجمه کرد.

ـ  در سال 1951 میلادی، دکتر سیریل الگود(112) به ترجمه صحیح و کامل قانون همت گمارد.

دوم: چاپ مکرر

پس از پیدایش صنعت چاپ، قانون از نخستین کتاب‌هایی بود که به چاپ رسیده؛ به‌گونه‌ای که چهل سال پس از اختراع صنعت چاپ در اروپا، این کتاب به چاپ رسیده است.

قانون، نخست در فوریه 1473 میلادی در شهر رم منتشر و پس از دو سال تجدید چاپ شد. حتی سومین چاپ آن نیز پیش از انتشار کتاب کوچک جالینوس صورت گرفت. تا سال 1500 میلادی، ترجمه لاتین این کتاب پانزده بار به چاپ رسید (پانزده بار تجدید چاپ در فاصله کمتر از نیم‏قرن)، درحالی‌که کتاب جالینوس فقط دو بار چاپ شد.(113)

سوم: منبع اصلی تدریس

قانون، متن درسی پزشکی در دانشگاه‌های اروپایی بود. تا اواسط قرن هفدهم میلادی یکی از متون معتبر آموزش پزشکی در دانشکده‏های پزشکی اروپا مانند دانشگاه‌های لوون(114) در بلژیک، مون‌پلیه فرانسه و بولونیا ایتالیا بود که به‌وسیله استادان تدریس می‌شد. این عقیده در غرب رایج بود که یک طبیب خوب باید ابن‌سینایی(115) باشد. بسیاری از دانش امروز پزشکی، دستاورد آموزش‏های ابن‌سیناست.

چهارم: شروح فراوان

نسخه‌های دیگری نیز از شرح قانون در کتابخانه‌های غرب موجود است:

ـ  شرح‌القانون، اثر ابن‌نفیس: نسخه‌هایی از این کتاب در هلند، لیدن، کتابخانه دانشگاه لیدن،(116) (شرح تشریح‌القانون) در آمریکا، دانشگاه کالیفرنیا و لوس‌آنجلس (UCLA) موجود است.(117)

ـ  شرح قانون اثر عزالدین (شمس‌الدین) محمد‌بن محمود‌بن یوسف کاکیانی خورانی انزانی آملی(753ق): نسخه‌ای از این کتاب در ایرلند، دوبلین، کتابخانه چستربیتی موجود است.(118)

ـ  شرح کلیات‌القانون، قطب‌الدین ابواسحاق ابراهیم‌بن علی‌بن محمد سلمی مصری، معروف به قطب سلمی(618ق): نسخه‌ای از این کتاب در ایرلند، دوبلین، کتابخانه چستربیتی، شماره 4133 موجود است.(119)

ـ  شرح کلیات قانون اثر ابوعبداللّه محمد‌بن نام‌آور‌بن عبدالملک‌بن عبدالصانع اکبرآبادی، معروف به افضل‌الدین خونجی (590-646ق): نسخه‌ای از این کتاب در فرانسه، پاریس، کتابخانه ملی پاریس موجود است.(120)

از دیگر کتاب‌های طبی ابن‌سینا عبارت‌اند از: البول که نسخه‌ای از این کتاب در اسکاتلند، گلاسکو، کتابخانه دانشگاه گلاسگو، نسخه 121 موجود است،(121) أرجوزة فی أسباب الحمیات که نسخه‌ای از آن در انگلیس، لندن، کتابخانه ولکام، نسخه 100 موجود است،(122) أحکام الأدویة القلبیة که نسخه‌ای از این کتاب در هلند، لیدن، کتابخانه دانشگاه لیدن وجود دارد.(123) خواص سکنجبین، که این رساله فارسی را آندرا آلپاکو به زبان لاتین ترجمه کرده‌ است،(124) الأرجوزة فی الطب که ابن‌سینا در این کتاب، خلاصه مطالب طب را به‌صورت شعر در 1326 بیت بیان کرده است. این کتاب به همت هانری ژانیه و عبدالقادر نورالدین در پاریس چاپ شده است، هدیه که ابن‌سینا این کتاب را به امیر نوح‌بن منصور سامانی هدیه کرد و درباره قوای انسانی بحث می‌کند. این کتاب به همت و تصحیح ادوارد‌بن کرنیلیوس فندیک چاپ شده است.(125) هم‌چنین پنج جلد از کتاب یکصد جلدی آشنایی با مجموعه پزشکی اسلامی به ابن‌سینا اختصاص یافته است. (جلد 9: ادویه مرکبه نزد مسلمانان از کتاب پنجم قانون ابن‌سینا، ترجمه آلمانی توسط جوزف سونتهایمر، فرایبورگ، 1845؛ جلد 10تا 13: مطالعاتی درباره ابن‌سینا و نوشته‌های طبی او).


6. علی‌بن عباس اهوازی

ابوالحسن علی‌بن عباس مجوسی اهوازی (384ق/994م)، یکی از بزرگ‌ترین طبیبان مسلمان شیعی است که ایرانی و از منطقه اهواز بوده است. اروپاییان او را به نام هالی عباس(126) می‌شناسند. وی شاگرد ابوماهر موسی‌بن یوسف ابن‌سیار بوده است.

یکم. تشیع علی‌‌بن عباس اهوازی

برخی شواهدی از شیعه‌بودن وی حکایت دارد:

اول: انتخاب اسامی معهود شیعی: ابوالحسن، علی و عباس. هم‌چنین تاریخ‌نگاران جد ایشان را مجوسی می‌دانند، نه خود ایشان را.

دوم: اگر ایشان از اهل‌سنت بود، هیچ‌گاه مورخان سنی‌مذهب از پسوند مجوسی برای ایشان استفاده نمی‌کردند. معمولاً اعراب اهل‌سنت برای تحقیر شیعیان ایران، واژه مجوسی را به‌کار می‌برند.

سوم: نه‌تنها ایشان در سمت طبیب مخصوص در دربار یک دولت و حاکم شیعی یعنی عضدالدوله حضور داشته، بلکه مهم‌ترین اثر خود، یعنی کتاب کامل‌الصناعة الطبیة را نیز به ایشان تقدیم کرده است.(127)

چهارم: برخی تاریخ‌نگاران مانند آقابزرگ طهرانی، وی را شیعه معرفی کرده‌اند.(128)

دوم. آثار طبی علی‌بن عباس اهوازی

کامل الصناعة الطبیة

عناوین دیگر این کتاب، کناش‌الملکی، الطب‌الملکی، الملکی، القانون‌العضدی فی‌الطب، الکناش‌العضدی فی‌الطب و مداواة‌الامراض بالادویة المفردة است.(129) علی‌بن عباس شهرت خود را مدیون این کتاب است که آن را به‌عنوان کتاب درسی تألیف کرد. این کتاب شامل تمام مواردی است که یک دانشجوی طب به آن نیاز دارد. وی در این کتاب، تمام اطلاعات پزشکی موجود تا زمان خود، یعنی قرن دهم میلادی را با نظم و ترتیب منطقی خلاصه کرده و افزون بر این، دقت و تخصص پزشکی مؤلف نیز بر ارزش کتاب افزوده است.

نخستین‌بار متن عربی آن در 1283 قمری در لاهور و پس از آن در 1294 قمری در بولاق به‌چاپ رسید. کتاب کامل‌الصناعة‌الطبیة دو بار به زبان لاتین(130) و نیز اولین‌بار در ایتالیا و توسط کنستانتین آفریقایی،(131) بین سال‌های 1070 و 1080 میلادی ترجمه شد.

ترجمه دوم که در سرزمین شام انجام شد، اهمیت زیادی دارد؛ زیرا از تأثیرپذیری اروپاییان از تمدن اسلامی حکایت می‌کند. استفان انطاکی،(132) کتاب کامل‌الصناعة‌الطبیة را در سال 1127 میلادی (521ق) در دوران حکمرانی بوهیموند دوم(133) حاکم انطاکیه (1130-1126م) از عربی به لاتین ترجمه کرد.

ترجمه کتاب کامل‌الصناعة‌الطبیة توسط استفان انطاکی(134) به نام Practica Pantegni et Stephononis شناخته‌شده و در سال 1523 میلادی در لیون فرانسه به چاپ رسیده است.(135)

البته بخشی از کتاب کامل‌الصناعة‌الطبیة را نیز د. کونینگ تصحیح و با نام سه رساله تشریح به عربی به فرانسه ترجمه کرده است.(136)

هم‌چنین سه‌جلد از کتاب یکصد جلدی آشنایی با مجموعه پزشکی اسلامی که اثر فواد سزگین که بزرگ‌ترین کتاب‌شناسی توصیفی تألیف شده و در سال 1996 میلادی ‌به‌شمار می‌رود و در فرانکفورت آلمان به چاپ رسیده، به علی‌بن عباس مجوسی اختصاص یافته است: جلد 40: متون و مطالعات درباره علی‌بن عباس مجوسی و جلد 41-42: کامل‌الصناعه‌الطبیه، تألیف علی‌بن عباس مجوسی.


7. ابن‌هندو

ابوالفرج علی‌بن حسین‌بن حسن‌بن هندو (410یا420ق)، پزشک، فیلسوف و شاعر ایرانی قرن چهارم و پنجم در دربار آل‌بویه و آل‌زیار است. ابن‌هندو نام چند تن از کاتبان، شاعران و ادیبان ایرانی‌نژاد سده‌های چهارم و پنجم قمری (۱۰و۱۱میلادی) است که زندگی‌نامه دو تن از آنان چنان به هم آمیخته که تفکیک یکی از دیگری دشوار می‌نماید. منابع در موارد بسیار، روایات مربوط به علی را به پدرش حسین نسبت داده یا روایات مربوط به حسین را ذیل نام علی نهاده‌اند. این خاندان، احتمالاً همه منسوب به خاندان شیعی مذهب آل‌هندو بوده‌‌اند.(137)

1. آثار طبی ابن‌هندو

مفتاح‌الطب و منهاج‌الطلاب

این کتاب را فوائد علم‌الطب نیز نامیده‌اند. کتاب درباره مصطلحات طبی بحث می‌کند و مشتمل بر ده مقاله و سه پیوست است. ابن‌هندو، درآمدی بر علم طب تهیه کرد که مشتمل بر مصطلحات، مبانی و مسائل طب و فلسفه ‌است. طلاب و اهل‌علم زمان خود او پس از او، مدخل طبی او را به‌کار می‌گرفتند. این کتاب به کوشش مهدی محقق و محمدتقی دانش‌پژوه چاپ شده و ترجمه خلاصه آن به دو زبان فارسی و انگلیسی است.(138)

پیوست سوم این کتاب به‌صورت مقاله‌ای با عنوان «پزشک در جامعه اسلامی سده‌های میانه» توسط فرانتس رزنتال آلمانی نوشته شده است.(139)

از دیگر آثار ابن‌هندو می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: حدودالاشیاء‌الطبیه،(140) مقالة موسویه در طب،(141) مدخل در علم طب(142) و النفس.(143)

باید گفت مستشرقان به آثار ابن‌هندو به سبب شهرت رازی و بوعلی سینا توجه چندانی نداشته‌اند.


۸. سیداسماعیل جرجانی

زین‌الدین ابوالفضائل اسماعیل‌بن حسین جرجانی معروف به سیداسماعیل جرجانی، از طبیبان قرن پنجم و ششم هجری است. او در ۴۳۴ قمری از جرجانیه در جنوب دریایچه آرال و ساحل جیحون به‌دنیا آمد و در۵۳۱ قمری (۱۱۳۵-۱۱۳۶میلادی) در مرو درگذشت. کتاب ذخیره خوارزمشاهی جرجانی معروف است و حتی در زمان خود مؤلف نیز شهرت فراوان یافت.(144) این کتاب پس از کتاب الحاوی رازی و قانون ابن‌سینا بیش از هر کتاب طبی دیگری به شهرت رسید.(145) ترجمه کتاب ذخیره جرجانی به زبان عبری یکی دیگر از دلایل گسترش آثار وی است. ذخیره خوارزمشاهی‌ تنها کتابی‌ است‌ که‌ از فارسی‌ به‌ عبری‌ ترجمه‌ شده‌ است.(146)

کتاب ذخیره خوارزمشاهی به زبان لاتین ترجمه شد و قسمت اعظم آن با عنوان Pharmacopoca Persica توسط راهب آنجلوس ترجمه شده است.(147)

یکی‌ از مهم‌ترین‌ و علمی‌ترین‌ پژوهش‌های‌ انجام‌شده‌ درباره ذخیره خوارزمشاهی‌، بررسی‌ بخش‌ چشم‌‌پزشکی این‌ کتاب‌ است‌ که‌ آن را تیری‌ دو کروسل‌ دس اپس(148) فرانسوی انجام‌ داده‌ است‌،(149) سیریل الگود می‌‌نویسد: «وی برای نخستین‌بار ارتباط بین اگزوفتالمی (جلوآمدن کره چشم) و گواتر را بیان کرده که پاری (Parry) در سال 1825م دوباره آن کشف کرده و مطرح ساخته است».(150)

1. آثار طبی

ذخیره خوارزمشاهی‌؛ 

خفی علائی؛

الاغراض‌ الطبیة و المباحث‌ العلائیة؛

تدبیر یوم‌ ولیلة؛

کتاب‌ در علم‌ تشریح؛

حفظ‌الصحة؛

زبدة (فی‌) الطب‌؛

یادگار؛ دو خاورشناس به نام فونان(151) و استوری(152) در کتب خود به معرفی این کتاب پرداخته‌اند.

الاجوبة الطبّیة؛ بروکلمان از این رساله در کتابخانه‌ آصفیه هندوستان‌ یاد کرده‌ است،(153) اما در فهرست‌ این‌ کتابخانه‌، رساله‌ موردنظر بروکلمان‌ همان‌ الاغراض‌‌الطبّیة معرفی‌ شده‌ است.(154)


9. خواجه نصیرالدین طوسی(155)

محمد‌بن حسن طوسی (597-672ق)، مشهور به خواجه نصیرالدین طوسی، از علمای به‌نام قرن هفتم هجری است. شیخ وجیه‌الدین، پدر خواجه طوسى از علمای شهر قم بود که به‌همراه خانواده برای زیارت امام رضا(علیه السلام) به مشهد می‌رود و پس از زیارت هنگام بازگشت به وطن به علت بیماری همسرش در یکی از محله‌های شهر طوس ساکن می‌شود و خواجه نصیر در همان شهر به‌دنیا می‌آید. او‌ بنابر وصیت خود در جوار حرم کاظمین5 دفن شد.

گرچه خواجه نصیرالدین طوسى، را متکلم شیعى قرن هفتم قمری می‌شناسند و کتاب تجریدالعقاید وی یکى از معروف‏ترین کتب کلام است، اما نمی‌توان حکیم، طبیب و ریاضى‏دان‌بودن وی را نادیده گرفت.(156) او به القابی چون نصیرالدین، محقق طوسی، استاد البشر و خواجه شهرت یافت. گرچه ارزش کارهای فلسفی او و نقشی که در تحول فلسفه داشته شگفت‌انگیز است، در طب نیز از شخصیت‌های مشهور ‌به‌شمار می‏رود.

خواجه نصیرالدین طوسى توانست کتاب قانون ابن‌سینا را نزد قطب‌الدین مصرى شافعى به‌خوبى بیاموزد.(157)

1. آثار طبی خواجه نصیرالدین طوسی

قوانین الطب: با عنوان ضوابط‌الطب نیز دیده می‌شود؛(158)

کلیات طب (رساله در کلیات طب): فارسی؛(159)

الطعوم.(160)

چارلز کولستون گیلیسپی در کتاب زندگی‌نامه علمی دانشمندان اسلامی، به معرفی 126 دانشمندان اسلامی پرداخته است.(161) وی در این کتاب، آثار خواجه نصیرالدین طوسی را نیز معرفی می‌کند.


10. شمس‌الدین آملی(162)

محمد‌بن محمود ملقب به شمس‌الدین آملی (753ق) از دانشمندان بزرگ شیعه در قرن هفتم و هشتم هجری است. قاضی نوراللّه شوشتری، تشیع وی را به ادله گوناگون ثابت کرده است.(163)

تاریخ ولادت او مشخص نیست، اما ایشان در نیمه دوم قرن هفتم هجری در آمل به‌دنیا آمده و محضر استادان بزرگی را در چند شهر درک کرده است؛ سپس در زمان الجایتو سلطان محمد خدابنده‌ بنابر درخواست آن پادشاه به سلطانیه رفت و مورد احترام وی و وزیرش خواجه رشیدالدین فضل‌اللّه همدانی قرار گرفت و مدرس مدرسه سلطانیه شد. در زمان فرمانروایی شاه شیخ ابواسحاق به شیراز رفت و همان‌جا ساکن شد و به تدریس و تألیف پرداخت.

محمود آملی در زبان فارسی و عربی مهارت بسیاری داشت و در هر دو زبان آثار فراوانی نوشت. مهم‌ترین اثر شمس‌الدین آملی، کتاب نفائس‌الفنون فی عرایس‌العیون است که آن را در سال ۷۳۶ قمری آغاز کرد و پس از سال ۷۴۲ قمری به اتمام رساند. این کتاب، از جمله کتب معتبر فارسی شمرده می‌شود که درباره شرح موضوعات مختلف علوم است و در آن بیش از ۱۲۰ نوع علوم و چندین فنون مختلف سخن به میان آمده‌ است.

1. آثار طبی شمس‌الدین آملی

شرح قانون ابن‌سینا

از جمله تألیفات مشهور او به زبان عربی، شرح کلیات قانون ابن‌سینا است. وی این شرح را در محرم 753ق/1352م نوشته است. شش نسخه از این اثر در ایران و شش نسخه نیز در خارج ایران بوده که بروکلمان به فهرست این نسخه‌ها اشاره می‌کند.(164) البته این کتاب را ابرازالمعانی من کلیات‌القانون نیز نامیده‌اند. این کتاب به زبان عربی است و در استانبول، موزه و کتابخانه توپکاپی (طوپقاپو) موجود است.(165)

از دیگر تألیفات وی، شرح کلیات طب سید‌شرف‌الدین ایلاقی،(166) شرح الفصول‌الایلاقیة(167) و تشریح‌الاعضاء‌المفردة است.(168)


11. عمادالدین شیرازی

عمادالدین محمود‌بن سراج‌الدین مسعود‌بن محمود شیرازی (954ق)، پزشکی را نزد پدرش محمود بکر، چشم‌پزشک شاه عباس، در شیراز فرا‌گرفت و خود نیز شاگردان فراوانی تربیت کرد. وی مدتی طبیب امیر عبداللّه‌‌خان استاجلو حاکم شیروان بود. سپس به دربار شاه‌ طهماسب رفت و مدت بیست سال در هند زندگی کرد. در اواخر عمر، مجاور مشهد رضوی شد و طبابت بیمارستان رضوی را برعهده گرفت. وی یکی از مشاهیر آرمیده در دارالشفاء حرم مطهر رضوی است که از چهره‌های برجسته تاریخ پزشکی ایران در دوره صفوی ‌به‌شمار می‌رود.(169)

1. آثار طبی عماد‌الدین شیرازی

او تألیفات فراوانی دارد. البته بخش عمده آثار این دانشمند به داروشناسی اختصاص‌یافته است.(170) از آثار ارزشمند او در حوزه‌ داروشناسی، نگارش نخستین رساله درباره پادزهر است. نخستین رساله فارسی درباره سیفلیس را نیز وی به‌نگارش درآورد. این نوشته در لندن، موزه بریتانیا موجود است. سیریل الگود آن را به انگلیسی ترجمه کرد و در سال1931میلادی در نیویورک به چاپ رسید.(171)

مهم‌ترین اثر ‌حکیم عمادالدین در پزشکی، شرح بیماری آتشک است که در همان ایام به ایران راه یافته بود.(172)


12. نورالدین حیرانی (حیراجی)

نورالدین محمد عبداللّه‌بن عین‌الملک شیرازی حیرانی، از دانشمندان شیعی در عهد صفویه است که شیراز را ترک و به هند مهاجرت کرد. نورالدین محمد از نوادگان دختری محقق دوانی است. وی طب را نزد دایی خود (‌ابوالخیر مبارک) آموخت. شاهزاده محمد داراشکوه (پسر ارشد شاه‌جهان پادشاه هند) به ایشان توجه فراوان داشت.(173)

1. آثار طبی نورالدین حیرانی

طب داراشکوهی

کتاب طب داراشکوهی از لحاظ حجم با قانون ابن‌سینا و ذخیره جرجانی برابری می‌کند. دو نسخه از آن در دسترس است. لکلرک نسخه پاریسی را خلاصه کرد، ولی اشتباهاتی دارد؛ زیرا لکلرک فارسی را خوب نمی‌دانسته است.(174)

از دیگر آثار وی می‌توان الفاظ‌الادویة اشاره کرد. وی این کتاب را در سال 1038ق تألیف کرده است. کتاب، اسامی داروها به زبان‌های عربی، فارسی، هندی و عبری را شامل می‌شود. این کتاب توسط گلادیان(175) به انگلیسی ترجمه شد و در کتابخانه مستشرقین پاریس موجود است.(176)


نتیجه‌گیری

در قرون اولیه، بسیاری از تألیفات طبی (نه ترجمه‌ها) توسط طبیبان شیعی به‌ثمر رسیده است که در میان آنان، طبیبان بسیار بزرگ و نامداری وجود دارند. افزون بر این با بررسی قرن‌های دیگر به این نتیجه خواهیم رسید که تلاش طبیبان شیعی در رشد طب، جریانی مرتب و بی‌وقفه بوده است. البته گرچه این جریان مسیر پرفراز و نشیبی داشته، تا قرن دوازدهم هجری هیچ نشانه‌ای بر توقف این حرکت مستمر دیده نمی‌شود.

با وجود دوران طولانی تسلط حکومت‌های غیرشیعی بر سرزمین‌های اسلامی، همت و تلاش دانشمندان شیعی در رشد طب، ستودنی است. این همت با تشکیل حکومت‌های شیعی، رشد نهضت‌گونه و رونق مضاعفی یافت. حجم آثار تألیف‌شده توسط طبیبان شیعی در این دوران شاهد و گویای این موضوع است؛ به‌همین‌سبب در زمان تشکیل حکومت شیعی، حجم عمده رشد طب مختص طبیبان شیعی است.

محتوای بکر و بی‌نظیر کتاب‌های طبی دانشمندان شیعی، سبب شد بسیاری از این کتاب‌ها به‌وسیله مستشرقان به زبان‌های عبری، لاتین، انگلیسی، فرانسوی، آلمانی، اسپانیایی، روسی و... ترجمه شود و ‌از سرزمین‌های اسلامی به غرب گسترش پیدا کند.

پس از تثبیت تمدن علمی غرب، کتاب‌های علمی مسلمانان به موزه‌ها و کتابخانه‌های کهن وانهاده شد. در این دوران، برخی مستشرقان لب به تمجید از دستاوردهای دانشمندان شیعی گشودند و در کتاب‌های پژوهش‌های باستانی خود، از آنان به نیکی یاد کردند.

مستشرقان پس از بهره‌برداری و درواقع سرقت علمی از آثار دانشمندان مسلمان، به تمجید از دستاوردهای آنان اعتراف کرده‌اند. واقعیت آن است که علم پزشکی اروپا طی چندین قرن پیش از تمدن علمی جدید غرب، مستقل نبوده و در این دوران، به تجربه‌های پزشکی مسلمانان وابسته بوده است. آثار ارزشمندی از پزشکان اسلامی، به‌ویژه طبیبان شیعی، در این چند قرن ترجمه شده است.‌ بنابراین، بخشی از تمدن غرب برگرفته از ترجمه آثار طبیبان شیعی است. از‌این‌رو، برخی از رشد و گسترش علم طب در تمدن جدید، وامدار طبیبان شیعی است و نقش دانشمندان شیعه در رشد طب، بی‌شک انکارناپذیر است.(177)

Source:
1. ابن‌ابی‌اصیبعه، موفق‌الدین ابوعباس احمد‌بن قاسم، عیون‌الانباء، زعیم، تهران، 1393ش.
2. ابن‌بابویه صدوق، محمد‌بن علی، من لایحضره‌الفقیه، نشر صدوق، تهران، 1367ش.
3. ابن‌جلجل، ابوداوود سلیمان‌بن حسان اندلسی، طبقات‌الاطباء و الحکماء، مکتبة المثنی، بغداد، 1955م.
4. ابن‌حیان، جابر،‌ مختار رسائل جابر، تصحیح: پ. کراوس، مکتبة الخانجی، قاهره، 1935م.
5. ابن‌خلکان، احمد‌بن محمد‌بن ابی‌بکر، وفیات‌الأعیان، دار الصادر، بیروت، 1972م.
6. ابن‌قفطی، جمال‌الدین ابوالحسن علی‌بن یوسف‌بن ابراهیم‌بن عبدالوهاب شیبانی، تاریخ‌الحکماء (أخبار‌العلماء بأخبار الحکماء)، انتشارات دانشگاه تهران، تهران، 1347ش.
7. ابن‌ندیم، محمد‌بن اسحاق، الفهرست فی أخبار العلماء المصنفین، انتشارات مروی، تهران.
8. ابوریحان بیرونی، محمد‌بن احمد، فهرست کتاب‌های رازی و نام‌های کتاب‌های بیرونی، ترجمه: مهدی محقق، دانشگاه تهران، تهران، 1366ش.
9. امین، سید‌حسن، مستدرکات أعیان‌الشیعة، دارالتعارف للمطبوعات، بیروت، 1408ق.
10. امین، سیدمحسن، أعیان‌الشیعة، دارالتعارف للمطبوعات، بیروت، 1403ق.
11. امین‌الورد، باقر، معجم العلماء‌العرب، المزرعة‌بن ایة الایمان، بیروت، 1406ق.
12. انوشه، حسن، دانشنامه ادب فارسی، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی‌، تهران، 1380ش.
13. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعة الی تصانیف الشیعة، دارالأضواء، بیروت.
14. بابانی، اسماعیل باشا‌بن محمد امین‌بن میرمسلم، ایضاح‌المکنون فی‌الذیل علی کشف‌الظنون، دارالکتب العلمیة، بیروت، 1413ق.
15. بحرانی اصفهانی، عبداللّه‌بن نوراللّه، عوالم العلوم و المعارف، مؤسسة الإمام المهدى#، قم، 1413ق.
16. بروکلمان، کارل، تاریخ‌الأدب العربی، تعریب: عبدالحلیم النجار، دارالکتاب الاسلامی، قم.
17. بسطام، عبداللّه و حسین، طب‌الائمة(علیهم السلام)، محقق: محمدمهدى، خرسان، دار الشریف الرضی، قم، 1411ق.
18. بیهقی، ظهیرالدین ابوالحسن علی‌بن زید‌بن خزیمة‌بن ثابت، تاریخ حکماء‌الاسلام، بیهقی، مجمع العلمی العربی، دمشق، 1365ق.
19. پاشا بغدادی، اسماعیل، هدیة‌العارفین (أسماء‌المؤلفین و آثارالمصنفین من کشف‌الظنون)، دارالکتب العلمیة، بیروت، 1413ق.
20. توفیق حافظ، شادیه، السریان و تاریخ طب، نهضت مصر، قاهره، 1993م.
21. تونکی، محمودحسن، معجم المصنفین، وزنکوغراف طباره، بیروت، 1344ق.
22. حاجی خلیفه، مصطفی‌بن عبداللّه قسطنطینی رومی، کشف‌الظنون عن اسامی الکتب و الفنون، دارالکتب العلمیة، بیروت، 1413ق.
23. خلیلی، محمد، معجم أدباء‌الأطباء، مطبعة الالغری، نجف، 1365ق.
24. خوانساری صفائی، احمد حسینی عبیدلی اعرجی، کشف الأستار عن وجه الکتب و الأسفار، مؤسسة آل‌البیت(علیهم السلام)، قم، 1419ق.
25. زرکلی، خیرالدین، الأعلام، دارالعلم للملایین، بیروت، 1999م.
26. زنوزی، عبدالحسین، فیلسوف (فیلسوف‌الدوله)، مطرح‌الأنظار فی تراجم أطباء الأمصار، شرکت محدود چاپخانه، قم.
27. سارتون، جورج، مقدمه‌ای بر تاریخ علم، ترجمه: غلامحسین صدری افشار، وزارت علوم و آموزش عالی، تهران، 1357ش.
28. ساوجی، ابوالفضل و دیگران، نامه دانشوران ناصری، مؤسسه مطبوعاتی دارالفکر، قم، 1296ق.
29. سزگین، فؤاد، آشنایی با مجموعه پزشکی اسلامی، فرانکفورت، 1996م.
30. شریف رازی، محمدشریف، گنجینه دانشمندان، کتابفروشی اسلامیه، تهران، 1353ش.
31. شفیق غربال، محمد، الموسوعة العربیة المیسرة، دار الشعب، قاهره، 1965م.
32. شمس‌الدین، آملی، محمد‌بن محمود، نفائس الفنون فی عرایس العیون، مصحح: ابوالحسن شعرانی، چاپ اسلامیه، تهران، 1389ش.
33. شوشتری، محمدتقی، قاموس‌الرجال، مرکز انتشار الکتاب، تهران، 1379ش.
34. شهرزوری، شمس‌الدین محمد‌بن محمود، کنزالحکمة، چاپخانه دانش، تهران، 1316ش.
35. صاعد اندلسی، قاضی ابوالقاسم صاعد‌بن احمد‌بن صاعد، طبقات‌الأمم، ترجمه: جلال‌الدین تهرانی، کتابخانه مجلس، تهران، 1309ش.
36. صدر، سیدحسن، تأسیس‌الشیعة لعلوم‌الإسلام، شرکة النشر و الطباعة العراقیة المحدوده، بغداد.
37. صدرالدین، مصطفی، شرح حال رجال و مشاهیر نامی ایران، شقایق، تهران، 1366ق.
38. عبدالسلام‌بن عبدالعالى، الفلسفة‌السیاسیة عندالفاربى، دار الطلیعة، بیروت، 1997م.
39. عرب‌زاده، ابوالفضل، فهرست نسخه‌های خطی کتابخانه آیت‌اللّه گلپایگانی، دارالقرآن الکریم، قم، 1378ش.
40. فاخورى، حنا و جر، خلیل، تاریخ فلسفه در جهان اسلام، ترجمه: عبدالمحمد آیتی، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، تهران، 1393ش.
41. فقیهی، على‌اصغر، آل‌بویه و اوضاع زمان ایشان، صبا، تهران، 1357ش.
42. فندیک، ادوارد، اکتفاء‌القنوع بما هو مطبوع، کتابخانه آیت‌اللّه مرعشی نجفی، قم، 1409ق.
43. کحاله، عمررضا، معجم‌المؤلفین (ترجم مصنفی الکتب‌العربیه)، مؤسسة الرساله، بیروت، 1414ق.
44. کولستون گیلیسپی، چارلز، زندگینامه علمی دانشمندان اسلامی، ترجمه: احمد آرام، احمد بیرشک، بهاءالدین خرمشاهی، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، تهران، 1365ش.
45. گلشنی، علیرضا، خالق‌وردی، محمود، حکیم عمادالدین محمود‌بن مسعود‌بن محمود شیرازی، همایش ملی مشاهیر آرمیده در حرم مطهر، دانشگاه فردوسی مشهد، 2017م.
46. الگود، سیریل، تاریخ پزشکی ایران و سرزمین‌های خلافت شرقی، ترجمه: باهر فرقانی، انتشارات امیرکبیر، چ دوم، تهران، 1371ش.
47. تاریخ پزشکی در دوره صفویه، ترجمه: محسن جاویدان، انتشارات دانشگاه تهران، تهران، 1388ش.
48. لیندبرگ، دیویدسی، سرآغازهای علم در غرب، ترجمه: فریدون بدره‌ای، انتشارات علمی و فرهنگی، تهران، 1377ش.
49. مجلسى، محمدباقر، بحارالانوار، داراحیاء التراث العربى، چ سوم، بیروت، 1403ق.
50. محدث قمی، عباس، فوائدالرضویة فی أحوال علماء المذهب‌الجعفریة، کتابخانه مرکزی، تهران، 1327ش.
51. هدیة‌الأحباب، چاپخانه سپهر، 1363ق.
52. مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الأدب فی تراجم المعروفین بالکنیة أو اللقب (الکنی و الألقاب)، شرکت سهامی طبع کتاب، تبریز، 1335ش.
53. مطهری، مرتضی، نرم‌افزار مجموعه آثار شهید مطهری، مرکز کامپیوتری علوم اسلامی نور، قم.
54. موسوی بجنوردی، محمدکاظم، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، 1374ش.
55. موسوی خوانساری اصفهانی، محمدباقر، روضات‌الجنات فی أحوال العلماء و السادات، ترجمه: محمدباقر ساعدی خراسانی، کتابفروشی اسلامیه، تهران، 1336ش.
56. موسوی خوئی، ابوالقاسم، معجم رجال‌الحدیث و تفصیل طبقات‌الرواة، مرکز نشر الثقافة الاسلامیة فی العالم، قم، 1372ش.
57. میه لی، آلدو، علوم اسلامی و نقش آن در تحول جهان، ترجمه: اسداللّه آزاد، ‌بنیاد پژوهش‌های اسلامی، مشهد، 1371ش.
58. نعمه، عبداللّه، فلاسفة‌الشیعة حیاتهم و آراؤهم، دارالفکر اللبنانی، بیروت، ۱۹۸۷م.
59. نورمحمدی، غلامرضا، آشنایی با مکتب طب اسلامی، انتشارات فقه، قم، 1391ش.
60. نوری، حسین، مستدرک‌الوسائل و مستنبط‌المسائل، مؤسسة آل‌البیت(علیهم السلام)، قم، 1408ق.
61. هونکه، زیگرید، فرهنگ اسلام در اروپا، ترجمه: عبدالرحیم گواهی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، 1361ش.
62. یافعی، عبداللّه‌بن اسعد، مرآة‌الجنان و عبرة یقظان فی معرفة ما یعتبر من حوادث‌الزمان، با حواشی خلیل المنصور، دارالکتب العلمیه، بیروت،1417ق.
63. الیان سرکیس، یوسف، معجم المطبوعات العربیة و المعربة، چاپخانه سرکیس، قاهره، 1346ق.
مجله
64. عالم‌زاده، هادی، رضا، کوهکن، مسئله جابری (نوع‌شناسی اشارات جابر‌بن حیان به امام جعفر صادق(علیه السلام))، «اسلام‌پژوهی» پاییز و زمستان، شماره ۱، ۱۳۸۴ش.
منابع انگلیسی
65. Afsaruddin, Asma, Fatimah Bint Muhammad, vol. 5, pp. 3008-3009, 2005.
66. Encyclopedia of religion, second edition, editor in chief: Lindsay Jones, vol.1.
67. Jabir ibn Hayyan. Mukhtar rasail Jabir Ibn Hayyan. Edited by Paul Kraus. Cairo: al-Khanji, 1935.
68. The Voyage and the Messenger: Iran and Philosophy By Henry Corbin Translated by Joseph H. Rowe Published by North Atlantic Books, 1998.
Peinevesht:

(1). زرکلی، الاعلام، ج2، ص217.

(2). الگود، تاریخ پزشکی ایران، ص237و415.

(3). همان، تاریخ پزشکی ایران، ص324.

(4). امین‌الورد، معجم العلماء‌العرب، ج1، ص29.

(5). فندیک، اکتفاء القنوع بما هو مطبوع، ص209.

(6). زرکلی، الاعلام، ج5، ص223.

(7). نخستین اروپایی است که طب ایران را مورد بررسی قرار داده و در تولوز متولدشده است. نام‌های دیگر نویسنده عبارت‌اند از: ژوزف لابروس و آنژلوس سن ژوزفی.

(8). الگود، تاریخ پزشکی ایران، ص412.

(9). یک نسخه خطی با تاریخ تألیف 1684م در موزه بریتانیا درباره کتاب عجایب طبیعی و پزشکی شرق، انگلبرت کمپفر وجود دارد که عنوان آن توصیف سرزمین است.

(10). الگود، تاریخ پزشکی ایران، ص457.

(11). زرکلی، الاعلام، ج3، ص123؛ بابانی، ایضاح‌المکنون، ج2، ص78؛ ابن‌قفطی، تاریخ‌الحکماء، ص264؛ موسوی بجنوردی، دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، ج10، ص335؛ همان، ج3، ص243؛ کولستون، زندگینامه علمی دانشمندان اسلامی، ص26؛ حاجی خلیفه، کشف‌الظنون، ج2، ص1096؛ امین‌الورد، معجم العلماء‌العرب، ج1، ص46؛ کحاله، معجم‌المؤلفین، ج1، ص698و786؛ شفیق غربال، الموسوعة العربیة‌المیسرة، ص12؛ بغدادی، هدیة‌العارفین، ج1، ص396.

(12). الگود، تاریخ پزشکی ایران، ص348؛ موسوی بجنوردی، دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، ج4، ص207.

(13). زرکلی، الاعلام، ج3، ج4، ج8؛ موسوی بجنوردی، دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، ج4، ج5؛ کولستون، زندگینامه علمی دانشمندان اسلامی، ج1؛ مدرس تبریزی، ریحانة‌الادب، ج7؛ حاجی خلیفه، کشف‌الظنون، ج2؛ زنوزی، مطرح‌الانظار، ج1؛ کحاله، معجم‌المؤلفین، ج1، ج2؛ بغدادی، هدیة‌العارفین، ج1.

(14). الگود، تاریخ پزشکی ایران؛ زرکلی، الاعلام، ج1؛ موسوی بجنوردی، دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، ج4، ج5؛ حاجی خلیفه، کشف‌الظنون، ج2؛ زنوزی، مطرح‌الانظار، ج1؛ امین‌الورد، معجم العلماء‌العرب، ج1؛ بغدادی، هدیة‌العارفین، ج1.

(15). موسوی بجنوردی، دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، ج5، ج8، ج10؛ الگود، تاریخ پزشکی ایران؛ آقابزرگ، الذریعة، ج24؛ حاجی خلیفه، کشف‌الظنون، ج2، ص1983.

(16). زرکلی، الاعلام، ج3، ج5؛ فندیک، اکتفاء القنوع بما هو مطبوع؛ موسوی بجنوردی، دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، ج3؛ مدرس تبریزی، ریحانة‌الادب، ج7؛ کولستون، زندگینامه علمی دانشمندان اسلامی، ج1؛ حاجی خلیفه، کشف‌الظنون، ج1؛ زنوزی، مطرح‌الانظار، ج1؛ امین‌الورد، معجم العلماء‌العرب، ج1؛ کحاله، معجم‌المؤلفین، ج3؛ ساوجی، نامه دانشوران ناصری، ج5؛ بغدادی، هدیة‌العارفین، ج2.

(17). موسوی بجنوردی، دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، ج4، ج5؛ مدرس تبریزی، ریحانةالادب، ج8؛ کحاله، معجم‌المؤلفین، ج4؛ ساوجی، نامه دانشوران ناصری، ج4؛ بغدادی، هدیة‌العارفین، ج2.

(18). زرکلی، الاعلام، ج1؛ بابانی، المکنون، ج2؛ موسوی بجنوردی، دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، ج8؛ ابن‌جلجل، طبقات الاطباء و الحکماء، ج1؛ صاعد اندلس، طبقات‌الامم؛ زنوزی، مطرح‌الانظار، ج1؛ امین‌الورد، معجم العلماء‌العرب، ج1؛ کحاله، معجم‌المؤلفین، ج1؛ شفیق غربال، الموسوعة العربیة‌المیسرة؛ بغدادی، هدیة‌العارفین، ج1.

(19). موسوی بجنوردی، دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، ج5.

(20). بغدادی، هدیة‌العارفین، ج2؛ زرکلی، الاعلام، ج75؛ موسوی بجنوردی، دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، ج5و10؛ مدرس تبریزی، ریحانة‌الادب، ج7؛ شهرزوری، کنزالحکمة، ج2؛ زنوزی، مطرح‌الانظار، ج1؛ امین‌الورد، معجم العلماء‌العرب، ج1؛ کحاله، معجم‌المؤلفین، ج2؛ ساوجی، نامه دانشوران ناصری، ج1.

(21). موسوی بجنوردی، دائ-رة‌المعارف بزرگ اسلامی، ج3، ج4؛ زرکلی، الاعلام، ج3، ج8؛ امین‌الورد، معجم العلماء‌العرب، ج1؛ زنوزی، مطرح‌الانظار، ج1؛ کحاله، معجم‌المؤلفین، ج1؛ بغدادی، هدیة‌العارفین، ج1.

(22). زرکلی، الاعلام، ج5؛ فندیک، اکتفاء‌القنوع بما هو مطبوع؛ موسوی بجنوردی، دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، ج3.

(23). غزیری، فهرست المخطوطات العربیة المحفوظة فی مکتبة الاسکوریال، در دو جلد، عربی و لاتینی (الاعلام، ج7، ص338)؛ زرکلی، الاعلام، ج3؛ الگود، تاریخ پزشکی ایران؛ حاجی خلیفه، کشف‌الظنون، ج2؛ کحاله، معجم‌المؤلفین، ج1؛ بغدادی، هدیة‌العارفین، ج1.

(24). زرکلی، الاعلام، ج3؛ الگود، تاریخ پزشکی ایران؛ حاجی خلیفه، کشف‌الظنون، ج2؛ کحاله، معجم‌المؤلفین، ج1؛ بغدادی، هدیة‌العارفین، ج1.

(25). زرکلی، الاعلام، ج2، ج7؛ کحاله، معجم‌المؤلفین، ج3؛ بغدادی، هدیة‌العارفین، ج2؛ موسوی بجنوردی، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج8.

(26). زرکلی، الاعلام، ج8؛ موسوی بجنوردی، دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، ج3، ج10؛ زنوزی، مطرح‌الانظار، ج1؛ ساوجی و دیگران، نامه دانشوران ناصری، ج7.

(27). موسوی بجنوردی، دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، ج2، ج5، الگود، تاریخ پزشکی ایران؛ حاجی خلیفه، کشف‌الظنون، ج2؛ زنوزی، مطرح‌الانظار، ج1؛ امین‌الورد، معجم العلماء‌العرب، ج1؛ کحاله، معجم‌المؤلفین، ج2؛ ساوجی، نامه دانشوران ناصری، ج2؛ بغدادی، هدیة‌العارفین، ج1، ص517.

(28). موسوی بجنوردی، دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، ج6.

(29). موسوی بجنوردی، دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، ج5؛ بغدادی، هدیة‌العارفین، ج2؛ آقابزرگ، الذریعة، ج20؛ مدرس تبریزی، ریحانةالادب، ج4.

(30). آقابزرگ، الذریعة، ج20؛ مدرس تبریزی، ریحانة‌الادب، ج4.

(31). توفیق حافظ، السریان و تاریخ الطب.

(32). موسوی بجنوردی، دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، ج8.

(33). همان، ج3.

(34). موسوی بجنوردی، دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، ج4؛ کولستون، زندگینامه علمی دانشمندان اسلامی، ج1.

(35). موسوی بجنوردی، دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، ج5؛ کولستون، زندگینامه علمی دانشمندان اسلامی، ج1؛ کحاله، معجم‌المؤلفین، ج2؛ شفیق غربال، الموسوعة العربیة‌المیسرة.

(36). موسوی بجنوردی، دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، ج3، ج6؛ ساوجی، نامه دانشوران ناصری، ج1؛ آقابزرگ، الذریعة، ج8.

(37). نورمحمدی، آشنایی اجمالی با مکتب طب اسلامی.

(38). موسوی بجنوردی، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج17، ص143.

(39). جابربن حیان، مختار رسائل جابر، ص164، 533و540.

(40). بسطام، طب‌الأئمة(علیهم السلام)، ص70.

(41). مجلسی، بحارالانوار، ج59، ص186.

(42). محدث نوری، مستدرک‌الوسائل و مستنبط‌المسائل، ج1، ص432؛ همان، ج16، ص445.

(43). بحرانی اصفهانی، عوالم‌العلوم و المعارف، ص103.

(44). خویی، معجم رجال‌الحدیث و تفصیل طبقات‌الرواة، ج4، ص10.

(45). شوشتری، قاموس‌الرجال، ج2، ص308.

(46). ابن‌خلّکان، وفیات‌الاعیان، ج1، ص327.

(47). یافعی، مرآة الجنان و عبرة یقظان فی معرفة ما یعتبر من حوادث الزمان، ج1، ص238.

(48). The Voyage and the Messenger: Iran and Philosophy By Henry Corbin Translated by Joseph H. Rowe. ISBN 1-55643-269-0, 9781556432699.

(49). Jabir ibn Hayyan. Mukhtar rasail Jabir Ibn Hayyan. Edited by Paul Kraus.

(50). عالم‌زاده و کوهکن، نوع‌شناسی اشارات جابر‌بن حیان به امام جعفر صادق(علیه السلام)، ص1-‌20.

(51). بروکلمان، تاریخ الادب‌العربی، ج4، ص310‌-‌316.

(52). آقابزرگ، الذریعة، ج5، ص20.

(53). الیان سرکیس، معجم المطبوعات العربیة و المعربة، ج1، ص664.

(54). ابن‌ندیم، الفهرست، ص420.

(55). همان.

(56). همان.

(57). Holmyard.

(58). امین، مستدرکات اعیان‌الشیعة، ج3، ص52.

(59). موسوی بجنوردی، دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، ج17، ص145.

(60). مطهری، مجموعه آثار، ج14، ص469؛ شوشتری، قاموس‌الرجال، ج9، ص269.

(61). همان، مجموعه آثار، ج14، ص469.

(62). همان، ج1، ص444.

(63). ابن‌اصیبعه، عیون‌الانباء، ج2، ص359.

(64). همان، ج2، ص358.

(65). همان، ج2، ص359.

(66). همان، مجموعه آثار، ج14، ص469؛ ر.ک: شوشتری، قاموس‌الرجال، ج9، ص269.

(67). مطهری، مجموعه آثار، ج14، ص415.

(68). همان، من لایحضره‌الفقیه، ج1، ص2.

(69). مطهری، مجموعه آثار، ج14، ص467.

(70). هونکه، فرهنگ اسلام در اروپا، ص187.

(71). Continens.

(72). Liber Medicinalis and Almansoren.

(73). Liber divisionum & Liber pretiosus.

(74). انگلیسی: پزشکان بزرگ (The great Doctors)، هنری ا. سیجریست (Henry E. Sigerist)، نیویورک، ۱۹۵۸م.

تاریخ طب، (History of Medicine)، راف. ه. میجر (Ralph H. Major)، ۱۹۵۴م.

تاریخ طب در ایران، (A Medicine History of Persia)، سیریل الگود (C. Elgood)، کمبریج، ۱۹۵۱م.

زندگی و کارهای رازی، (Life and work of Rhazes) س. ا. رنکینگس (S.A. Rankings)، لندن، ۱۹۱۳م.

فرانسوی: تاریخ طب و داروسازی و دندانپزشکی و دامپزشکی، (Histoire générale de la médicine et de la pharmacie et de I'art dentaire et de I'art vétérinaire)، لینیل لاواستین (Laignel Lavastine)، سه جلد، پاریس، ۱۹۳۶م.

اطباء مشهور، رنه دومینان (Réné Dumenil)، ژنو، ۱۹۷۴م.

آلمانی: تاریخ ادبیات عرب، (Geschichte der Arabischen Litteratur)، کارل برکلمان ( Karl Brockelman)، لیدن، ۱۹۳۷م.

تاریخ اطبا و علمای علوم طبیعی، (Geschichtte der Arabischen Ärzte und Naturforscher)، فردینالدو وستنفلد، گوتینگن، ۱۸۹۰م.

(75). صاعد اندلسی، طبقات‌الامم، ص83؛ ابن‌قفطی، تاریخ‌الحکماء، ص271.

(76). ابوریحان بیرونی، فهرست کتاب‌های رازی و نام‌های کتاب‌های بیرونی.

(77). آقابزرگ، الذریعة، ج16، ص381.

(78). زرکلی، الاعلام، ج6، ص130؛ فندیک، اکتفاء القنوع بما هو مطبوع، ص216؛ الگود، تاریخ پزشکی ایران، ص273؛ همان، ص416؛ همان، تاریخ‌الحکماء، ص373؛ موسوی بجنوردی، دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، ج8، ص462؛ ج10، ص670؛ همو، الذریعة، ج5، ص30؛ همان، ج5، ص48؛ همان، ج6، ص235؛ موسوی خوانساری، روضات‌الجنات، ج8، ص121؛ مدرس تبریزی، ریحانة‌الادب، ج2، ص286؛ صدرالدین، شرح رجال و مشاهیر نامی ایران، ص14؛ ابن‌جلجل، طبقات الاطباء و الحکماء، ج1، ص77؛ ابن‌ندیم، الفهرست، ص356؛ حاجی خلیفه، کشف‌الظنون، ج2، ص628؛ همان، کنزالحکمة، ج2، ص29؛ زنوزی، مطرح‌الانظار، ج1، ص99؛ خلیلی، معجم ادباء‌الاطباء، ص70؛ امین‌الورد، معجم العلماء‌العرب، ج1، ص117؛ کحاله، معجم‌المؤلفین، ج3، ص304؛ الیان سرکیس، معجم المطبوعات العربیة و المعربة، ج1، ص913؛ شفیق غربال، الموسوعة العربیة‌المیسرة، ص852؛ بغدادی، هدیة‌العارفین، ج2، ص27.

(79). الگود، تاریخ پزشکی ایران، ص229، ص437؛ شفیق غربال، الموسوعة العربیة‌المیسرة، ص852و1150.

(80). سارتون، مقدمه‌ای بر تاریخ علم، ص1463.

(81). Jerhard of Kerimona.

(82). الگود، تاریخ پزشکی ایران، ص237.

(83). زرکلی، الاعلام، ج6، ص130؛ الگود، تاریخ پزشکی ایران، ص231، ص416؛ ابن‌قفطی، تاریخ‌الحکماء، ص373؛ موسوی بجنوردی، دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، ج8، ص462؛ آقابزرگ، الذریعة، ج15، ص143، ج18، ص141، ج23، ص48؛ موسوی خوانساری، روضات‌الجنات، ج8، ص121؛ مدرس تبریزی، ریحانة‌الادب، ج2، ص286؛ صدرالدین، شرح رجال و مشاهیر نامی ایران، ص14؛ ابن‌جلجل، طبقات الاطباء و الحکماء، ج1، ص77؛ عرب‌زاده، فهرست نسخه‌های خطی کتابخانه آیت‌اللّه گلپایگانی، ج1، ص513؛ ابن‌ندیم، الفهرست، ص356؛ حاجی خلیفه، کشف‌الظنون، ج2، ص544؛ شهرزوری، کنزالحکمة، ج2، ص29، زنوزی، مطرح‌الانظار، ج1، ص99؛ خلیلی، معجم ادباء‌الاطباء، ص70؛ امین‌الورد، معجم العلماء‌العرب، ج1، ص117؛ کحاله، معجم‌المؤلفین، ج3، ص304؛ بغدادی، هدیة‌العارفین، ج2، ص27.

(84). الگود، تاریخ پزشکی ایران، ص232.

(85). زرکلی، الاعلام، ج6، ص130؛ فندیک، اکتفاء القنوع بما هو مطبوع، ص216؛ ابن‌قفطی، تاریخ‌الحکماء، ص373؛ موسوی بجنوردی، دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، ج 8، ص462، ج10، ص670؛ آقابزرگ، الذریعة، ج5، ص89؛ مدرس تبریزی، ریحانة‌الادب، ج2، ص286؛ ابن‌جلجل، طبقات الاطباء و الحکماء، ج1، ص77؛ ابن‌ندیم، الفهرست، ص356؛ شهرزوری، کنزالحکمة، ج2، ص29؛ زنوزی، مطرح‌الانظار، ج1، ص99؛ خلیلی، معجم ادباء‌الاطباء، ص70؛ امین‌الورد، معجم العلماء‌العرب، ج1، ص117؛ کحاله، معجم‌المؤلفین، ج2، ص667؛ ج3، ص304؛ الیان سرکیس، معجم المطبوعات العربیة و المعربة، ج1، ص913؛ ج2، ص1462؛ شفیق غربال، الموسوعة العربیة‌المیسرة، ص852.

(86). کولستون، زندگینامه علمی دانشمندان اسلامی، ج1، ص20.

(87). الگود، تاریخ پزشکی ایران، ص232؛ زرکلی، الاعلام، ج6، ص130؛ آقابزرگ، الذریعة، ج3، ص84؛ ج5، ص79؛ موسوی خوانساری، روضات‌الجنات، ج8، ص121؛ مدرس تبریزی، ریحانة‌الادب، ج2، ص286؛ عرب‌زاده، فهرست نسخههای خطی کتابخانه آیت‌اللّه گلپایگانی، ج1، ص118؛ زنوزی، مطرح‌الانظار، ج1، ص99؛ خلیلی، معجم ادباء‌الاطباء، ص70؛ امین‌الورد، معجم العلماء‌العرب، ج1، ص117؛ کحاله، معجم‌المؤلفین، ج3، ص304؛ الیان سرکیس، معجم المطبوعات العربیة و المعربة، ج1، ص913؛ محدث قمی، هدیة‌الاحباب، ص9.

(88). فقیهی، آل‌بویه و اوضاع زمان ایشان، ص439.

(89). امین، اعیان‌الشیعة، ج9، ص103.

(90). آقابزرگ، الذریعة، ج1، ص33؛ همو، الذریعة، ج8، ص11.

(91). فاخورى، تاریخ فلسفه در جهان اسلام، ص401.

(92). عبدالسلام‌بن عبدالعالى، الفلسفة السیاسیة عند الفاربى، ص25.

(93). آقابزرگ، الذریعة، ج20، ص316؛ مدرس تبریزی، ریحانة‌الادب، ج4، ص261.

(94). بیهقی، تاریخ حکماء‌الاسلام، ص30؛ صدر، تأسیس‌الشیعة لعلوم‌الاسلام، ص383؛ آقابزرگ، الذریعة، ج19، ص33؛ بغدادی، هدیة‌العارفین، ج2، ص39.

(95). صدر، تأسیس‌الشیعة لعلوم‌الاسلام، ص383؛ آقابزرگ، الذریعة، ج18، ص109؛ زنوزی، مطرح‌الانظار، ج1، ص166.

(96). صدر تأسیس‌الشیعة لعلوم‌الاسلام، ص383؛ آقابزرگ، الذریعة، ج11، ص307؛ زنوزی، مطرح‌الانظار، ج1، ص166؛ بغدادی، هدیة‌العارفین، ج2، ص39.

(97). آقابزرگ، الذریعة، ج16، ص152.

(98). ساوجی و دیگران، نامه دانشوران، ناصری، ج1، ص83.

(99). مطهری، مجموعه آثار، ج14، ص477.

(100). همان، ص478.

(101). همان، طبقات اعلام‌الشیعة، ص۲۸.

(102). موسوی بجنوردی، دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، ج6، ص56.

(103). زرکلی، الاعلام، ج1، ص211؛ صدر، تأسیس‌الشیعة لعلوم‌الاسلام، ص385؛ موسوی بجنوردی، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج6، ص56؛ آقا‌بزرگ، الذریعة، ج2، ص105؛ صدرالدین، شرح حال رجال و مشاهیر نامی ایران، ص41؛ خوانساری صفائی، احمد، کشف‌الاستار عن وجه الکتب و الاسفار، ج1، ص141؛ زنوزی، مطرح‌الانظار، ج1، ص145.

(104). کولستون، زندگینامه علمی دانشمندان اسلامی، ج1، ص24؛ موسوی بجنوردی، دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، ج6، ص56؛ بغدادی، هدیة‌العارفین، ج2، ص505.

(105). زرکلی، الاعلام، ج1، ص211؛ ابن‌قفطی، تاریخ‌الحکماء، ص452؛ موسوی بجنوردی، دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، ج6، ص56.

(106). صدر، تأسیس‌الشیعة لعلوم‌الاسلام، ص385؛ موسوی بجنوردی، دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، ج6، ص56؛ آقابزرگ، الذریعة، ج3، ص129؛ همان، ج15، ص145؛ مدرس تبریزی، ریحانة‌الادب، ج8، ص206؛ زنوزی، مطرح‌الانظار، ج1، ص145.

(107). ابن‌قفطی، تاریخ‌الحکماء، ص452.

(108). موسوی بجنوردی، دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، ج1، ص646.

(109). آقابزرگ، الذریعة، ج16، ص399.

(110). همان، ص399.

(111). زرکلی، الاعلام، ج2، ص241؛ امین، اعیان‌الشیعة، ج6، ص78؛ فندیک، اکتفاء القنوع بما هو مطبوع، ص218؛ الگود، تاریخ پزشکی ایران، ص223، ص225؛ ابن‌قفطی، تاریخ‌الحکماء، ص555؛ بیهقی، تاریخ حکماء‌الاسلام، ص52؛ موسوی بجنوردی، دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، ج10، ص670؛ ج4، ص1، ج8، ص462؛ آقابزرگ، الذریعة، ج17، ص24؛ موسوی خوانساری، روضات‌الجنات، ج3، ص508؛ مدرس تبریزی، ریحانة‌الادب، ج7، ص582؛ کولستون، زندگینامه علمی دانشمندان اسلامی، ج1، ص63؛ صدرالدین، شرح رجال و مشاهیر نامی ایران، ص102؛ عرب‌زاده، فهرست نسخه‌های خطی کتابخانه آیت‌اللّه گلپایگانی، ج1، ص568؛ حاجی‌خلیفه، کشف‌الظنون، ج2، ص1311؛ شهرزوری، کنزالحکمة، ج2، ص132؛ زنوزی، مطرح‌الانظار، ج1، ص132؛ امین‌الورد، معجم العلماء‌العرب، ج1، ص28 و 55؛ کحاله، معجم‌المؤلفین، ج1، ص618؛ الیان سرکیس، معجم المطبوعات العربیة و المعربة، ج1، ص127؛ شفیق غربال، الموسوعة العربیة‌المیسرة، ج1، ص19؛ ساوجی و دیگران، نامه دانشوران ناصری، ج1، ص134؛ محدث قمی، هدیة‌الاحباب، ص76؛ بغدادی، هدیة‌العارفین، ج1، ص308.

(112). Cyril Elgood.

(113). هونکه، فرهنگ اسلام در اروپا، ج2، ص187.

(114).Louvain.

(115). Avicennit.

(116). فندیک، اکتفاء القنوع بما هو مطبوع، ص224؛ موسوی بجنوردی، دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، ج5، ص52؛ آقابزرگ، الذریعة، ج13، ص390؛ موسوی خوانساری، روضات‌الجنات، ج6، ص229؛ مدرس تبریزی، ریحانة‌الادب، ج8، ص253؛ کولستون، زندگینامه علمی دانشمندان اسلامی، ج1، ص118؛ عرب‌زاده، فهرست نسخه‌های خطی کتابخانه آیت‌اللّه گلپایگانی، ج1، ص462؛ امین‌الورد، معجم العلماء‌العرب، ج1، ص62؛ کحاله، معجم‌المؤلفین، ج2، ص419؛ الیان سرکیس، معجم المطبوعات العربیه و المعربه، ج1، ص268.

(117). موسوی بجنوردی، دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، ج5، ص52؛ کولستون، زندگینامه علمی دانشمندان اسلامی، ج1، ص118؛ کحاله، معجم‌المؤلفین، ج2، ص419؛ شفیق غربال، الموسوعة العربیة‌المیسرة، ص29.

(118). زرکلی، الاعلام، ج7، ص87؛ صدر، تأسیس‌الشیعة لعلوم‌الاسلام، ص144؛ موسوی بجنوردی، دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، ج2، ص215؛ آقابزرگ، الذریعة، ج13، ص389؛ همان، ج14، ص42؛ مدرس تبریزی، ریحانة‌الادب، ج1، ص64؛ عرب‌زاده، فهرست نسخه‌های خطی کتابخانه آیت‌اللّه گلپایگانی، ج1، ص462؛ کحاله، معجم‌المؤلفین، ج3، ص701.

(119). زرکلی، الاعلام، ج1، ص51؛ امین‌الورد، معجم العلماء‌العرب، ج1، ص167؛ کحاله، معجم‌المؤلفین، ج1، ص47؛ تونکی، معجم‌المصنفین، ج3، ص260؛ بغدادی، هدیة‌العارفین، ج1، ص11.

(120). موسوی بجنوردی، دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، ج9، ص517؛ آقابزرگ، الذریعة، ج13، ص390؛ مدرس تبریزی، ریحانة‌الادب، ج1، ص158.

(121). موسوی بجنوردی، دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، ج4، ص1؛ کولستون، زندگینامه علمی دانشمندان اسلامی، ج1، ص63.

(122). کولستون، زندگینامه علمی دانشمندان اسلامی، ج1، ص63.

(123). موسوی بجنوردی، دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، ج4، ص1؛ کولستون، زندگینامه علمی دانشمندان اسلامی، ج1، ص63.

(124). ساوجی و دیگران، نامه دانشوران ناصری، ج1، ص134؛ موسوی بجنوردی، دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، ج1، ص646.

(125). الیان سرکیس، معجم المطبوعات العربیة و المعربة، ج1، ص127.

(126). Haly Abbas.

(127). زرکلی، الاعلام، ج4، ص297؛ فندیک، اکتفاء‌القنوع بما هو مطبوع، ص217؛ الگود، تاریخ پزشکی ایران، ص166، ص183، ص371، ص383؛ ابن‌قفطی، تاریخ‌الحکماء، ص321؛ موسوی بجنوردی، دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، ج1، ص43، ص646؛ همان، ج3، ص728؛ همان، ج8، ص462؛ همان، ج9، ص153؛ همان، ج10، ص484، ص670؛ آقابزرگ، الذریعة، ج18، ص141؛ صاعد اندلیسی، طبقات‌الامم، ص216؛ عرب‌زاده، فهرست نسخه‌های خطی کتابخانه آیت‌اللّه گلپایگانی، ج1، ص587؛ حاجی خلیفه، کشف‌الظنون، ج2، ص1380؛ کحاله، معجم‌المؤلفین، ج2، ص454؛ الیان سرکیس، معجم المطبوعات العربیة و المعربة، ج2، ص1619؛ شفیق غربال، الموسوعة العربیة‌المیسرة، ص1653؛ بغدادی، هدیة‌العارفین، ج1، ص683.

(128). آقابزرگ، الذریعة، ج8، ص11.

(129). کحاله، معجم‌المؤلفین، ج2، ص454.

(130). Mont Casino.

(131). Constantinus Africanus.

(132). Steohanus Antiochenus.

(133). Bohemound II of Antioch.

(134). میدلی، علوم اسلامی و نقش آن در تحول جهان، ص491.

(135). موسوی بجنوردی، دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، ج9، ص153.

(136). الگود، تاریخ پزشکی ایران، ص367.

(137). موسوی بجنوردی، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج۵، ص124.

(138). زرکلی، الاعلام، ج4، ص278؛ بیهقی، تاریخ حکماء‌الاسلام، ص93؛ موسوی بجنوردی، دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، ج5، ص125؛ موسوی خوانساری، روضات‌الجنات، ج6، ص139؛ مدرس تبریزی، ریحانةالادب، ج8، ص279؛ حاجی خلیفه، کشف‌الظنون، ج2، ص1762؛ شهرزوری، کنزالحکمة، ج2، ص56؛ زنوزی، مطرح‌الانظار، ج1، ص89؛ خلیلی، معجم ادباء‌الاطباء، ص19؛ کحاله، معجم‌المؤلفین، ج2، ص436؛ ساوجی و دیگران، نامه دانشوران ناصری، ج3، ص127؛ بغداد، هدیة‌العارفین، ج1، ص686.

(139). فرحزاد، محمد، یادی از فرانتس روزنتال پژوهش‌گر سخت‌کوش متون عربی و اسلامی، مجله جهان کتاب، شمارههای 179و180، اسفند 1382، ص53.

(140). موسوی بجنوردی، دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، ج5، ص125.

(141). ساوجی و دیگران، نامه دانشوران ناصری، ج3، ص127.

(142). همان.

(143). بیهقی، تاریخ حکماء‌الاسلام، ص93؛ کحاله، معجم‌المؤلفین، ج2، ص436.

(144). نفیسی، مختصر تاریخ علوم پزشکی، ص230.

(145). الگود، تاریخ پزشکی ایران، ص249.

(146). همان، ص۲۱۶.

(147). خلاصه مقالات کنگره بین المللی تاریخ پزشکی، ص174.

(148). Thierry de Crussol des Epesse

(149). کتاب La Science Dans Le Monde Iranien شامل سلسله مقالاتی درباره تاریخ علم در ایران است که توسط انجمن ایران‌شناسی فرانسه در ایران در سال 1377ش به زبان فرانسوی چاپ گردید. در بخش ششم به پزشکی اشاره شده است.

(150). الگود، تاریخ پزشکی ایران، ص250.

(151). Adolf Mauriz Fonahn, Zur Quellenkunde der persischen Medizin , Lepzig ۱۹۱۰، ص۱۰۵

(152). Charles Ambrose Storey, Persian literature: a bio- bibliographical survey , vol. ۲, pt. ۲, London ۱۹۷۱، ج۲، ص۲۱۱

(153). بروکلمان‌، ج۱، ص۸۹۰Carl Brockelmann, Geschichte der arabischen Litteratur , Leiden ۱۹۴۳-۱۹۴۹, Supplemetband , ۱۹۳۷-۱۹۴۲

(154). میرعثمان‌ علی‌خان‌ بهادر، فهرست‌ مشروح‌ بعض‌ کتب‌ نفیسه‌ قلمیه‌ مخزونه کتب‌ خانه آصفیه‌ سرکار عالی، ج۱، ص۴۰۳.

(155). مطهری، مجموعه آثار، ج3، ص89و95؛ همان، ج25، ص297.

(156). همان، ج5، ص150.

(157). موسوی خوانساری، روضات‌الجنات، ج۶، ص۵۸۲.

(158). آقابزرگ، الذریعة، ج15، ص120؛ همان، ج17، ص202؛ حاجی خلیفه، کشف‌الظنون، ج2، ص1361؛ بغدادی، هدیة‌العارفین، ج2، ص131.

(159). مدرس تبریزی، ریحانة‌الادب، ج2، ص171؛ زنوزی، مطرح‌الانظار، ج1، ص353.

(160). آقابزرگ، الذریعة، ج11، ص165؛ همان، ج15، ص72.

(161). این کتاب توسط احمد آرام ترجمه و در سال 1378ش توسط انتشارات علمی فرهنگی چاپ شده است.

(162). آملی، نفائس‌الفنون فی عرایس‌العیون، مقدمه کتاب.

(163). موسوی بجنوردی، دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، ج2، ص215.

(164). موسوی بجنوردی، دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، ج2، ص216.

(165). زرکلی، الاعلام، ج7، ص87.

(166). آقابزرگ، الذریعة، ج14، ص42؛ مدرس تبریزی، ریحانة‌الادب، ج1، ص64.

(167). زرکلی، الاعلام، ج7، ص87.

(168). موسوی بجنوردی، دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، ج5، ص52.

(169). گلشنی و خالق‌وردی، «حکیم عمادالدین محمود‌بن مسعود‌بن محمود شیرازی»، (همایش ملی مشاهیر آرمیده در حرم مطهر رضوی)، دانشگاه فردوسی مشهد، 28/11/95ش.

(170). مهم‌ترین تألیفات وی عبارت‌اند از: 1. ستة ضروریة (آقابزرگ، الذریعة، ج12، ص144)، 2. التشریح (حاجی خلیفه، کشف‌الظنون، ج2، ص853)، 3. معرفة السموم (الذریعة، ج21، ص258)، 4. مسهل‌کردن (الذریعة، ج21، ص29)، 5. آتشک (الگود، تاریخ پزشکی ایران، ص429؛ عرب‌زاده، فهرست نسخه‌های خطی کتابخانه آیت‌اللّه گلپایگانی، ج1، ص654)، 6. پیری و تدبیر مشایخ (آقابزرگ، الذریعة، ج11، ص133)، 7. چوب یا بیخ‌چینی (الگود، تاریخ پزشکی ایران، ص411، ص429؛ آقابزرگ، الذریعة، ج11، ص168، ج16، ص330؛ حاجی خلیفه، کشف‌الظنون، ج2، ص858)، 8. مفرح یاقوتی: در این کتاب از قانون ابن‌سینا، ادویة قلبیة ابن‌تلمیذ و شرف‌الدین حسن طبیب شیرازی و دیگران نقل قول کرده و آن را برای شاه عباس صفوی نوشته است. (آقابزرگ، الذریعة، ج21، ص363)، 9. ینبوع (آقابزرگ، الذریعة، ج25، ص291)، 10. مجربات (آقابزرگ، الذریعة، ج20، ص4).

(171). الگود، تاریخ پزشکی ایران، ص427.

(172). الگود، تاریخ پزشکی در دوره صفویه، ص57و58.

(173). انوشه، دانشنامه ادب فارسی، ص2610.

(174). الگود، پزشکی ایران، ص420.

(175). Gladian.

(176). فندیک، اکتفاء القنوع بما هو مطبوع، ص228؛ الگود، تاریخ پزشکی ایران، ص320، ص420؛ آقابزرگ، الذریعة، ج2، ص292؛ عرب‌زاده، فهرست نسخه‌های خطی کتابخانه آیت‌اللّه گلپایگانی، ج1، ص96؛ کحاله، معجم‌المؤلفین، ج3، ص436؛ الیان سرکیس، معجم‌المطبوعات العربیة و المعربة، ج1، ص807.

(177). برگرفته از کتاب: نقش شیعه در گسترش علوم اسلامی از منظر مستشرقان، جمعی از فضلا با اشراف مرجع عالی‌قدر حضرت آیت‌‌الله العظمی مکارم شیرازی دامت برکاته، به کوشش محمدتقی سبحانی – محمدعلی رضایی اصفهانی، انتشارات امام علی‌بن‌ابی‌طالب(ع)، قم، 1399 هـ ش، ص 167.
TarikheEnteshar: « 1402/08/23 »
CommentList
*TextComment
*PaymentSecurityCode http://makarem.ir
CountBazdid : 703