تأثیر تفکر شیعه در هنر نگارگری اسلامی (از دوره ایلخانان مغول تا صفوی)

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 

تأثیر تفکر شیعه در هنر نگارگری اسلامی (از دوره ایلخانان مغول تا صفوی)

حسین بهروزی‌پور makarem news

Chekideh: پژوهش حاضر بر‌آن است که به این پرسش پاسخ دهد که: جایگاه تفکر، عقاید و باورهای شیعه در نگارگری اسلامی در نسخ خطی دوران ایلخانان تا صفوی چگونه است؟ همچنین با بررسی تأثیر باورهای مذهبی شیعه در هنر نگارگری ایران، از دوره ایلخانان مغول تا دوره صفوی، افزون‌بر یافتن ارتباط بین باورها و عقاید شیعه و هنر نگارگری ایرانی، تأثیر تفکر شیعه بر باورها و اعتقادات نگارگرِ شیعه در جهت مصورسازی نسخ خطی نیز بررسی می‌شود. ضمن این‌که شناخت و جایگاه تفکر شیعه و اهمیت باورهای آنان نیز در عناصر بصری هنر نگارگری اسلامی ایران، واکاوی می‌شود.
Keywords: مباهله,مغول,معراج,هنر,نجران,پنج تن,علی,یهود,غدیر,صفویه,نقاشی,خمسه طیبه,آل عبا,دیوارنگار,تصویرگری,ایلخان,آثار الباقیه,ابوریحان بیرونی,تیموریان,ترکمان,قراقویونلو,جهانشاه,دیو,فالنامه,تفکر شیعه,تفکر شیعی,نگارگری,ایلخانان,صفویان,نسخ خطی,مصورسازی,هنر شیعی,هنر دینی,هنر اسلامی,کتیبه‌نگاری,عناصر هنر شیعی,نگاره‌های فتح خیبر,آثارالباقة بیرونی,ایلخانان مغول,فضل‌الله همدانی,رشیدالدین فضل‌الله,اُلجایتو,تبریز,مسیحیان نجران,اصحاب آل‌عبا,واقعه غدیر,خراسان,ماوراءالنهر,تیمور,شاهرخ,معماری,صورتگری,بایسنقرمیرزا,خوشنویسی,مسجد گوهرشاد,حافظ‌ آبرو,هرات,مرحب خیبری,علی‌بن ابی‌طالب,ترکمانان,قراقویونلوها,خاوران‌نامه,پیربداق,جهانشاه قراقویونلو,شاهنامه,ایران,شاهنامه فردوسی,حضرت رسول,معجزه,معراج فالنامه,شاه اسماعیل اول,آقامیرک

تأثیر تفکر شیعه در هنر نگارگری اسلامی (از دوره ایلخانان مغول تا صفوی)

حسین بهروزی‌پور؛ کارشناسی ارشد پژوهش هنر (hossienbehroozi@yahoo.com).


مقدمه

هنر از دیدگاه اسلامی عبارت است از ساخت و پرداخت اشیا بر وفق طبیعت‌شان، که خود دربردارنده زیبایی بالقوة است. براین‌اساس، وظیفه هنرمند مسلمان این است که زیبایی را که جوهر هنر است، برآفتاب اندازد و شرافت ماده را که از ذات حق بهره می‌گیرد، عیان سازد.(1) از دیدگاه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای (حفظه‌الله) نیز هنر اسلامی آن چیزی است که در آن عنصر سازنده‌ای از‌ اندیشه اسلامی وجود داشته باشد؛ یعنی در قالب هنری آن، نه‌فقط در محتوا، از اسلام و اندیشه اسلامی مواردی دیده شود.(2) عفیف‌البهنسی نیز هنر اسلامی را نتیجه توجه قلبی به حضور خداوند می‌داند و معتقد است که این توجه قلبی به حضور خداوند متعال، در زمینه هنر اسلامی و اعتقاد به‌مشیت و اراده او، هنرمندان مسلمان را مُجاب می‌کرد تا به خلق آثار هنری ماندگار و بی‌نظیر، با توکل و خواست الهی دست یابند.(3)

هنر شیعی، افقی بی‌انتها را فراروی انسان قرار می‌دهد. هنر دینی، اسلامی، معنوی و شیعی برخلاف هنر جدید، پاسخ‌گوی ابعاد جسمی و معنوی و روحانی است. بنابراین، هنر شیعی می‌تواند پاسخ‌گوی نیازهای مادی، بلکه پاسخ‌گوی ابعاد اسلامی باشد. کیمیاگری هنر، بسیار بالاتر از تبدیل مس به طلا است. ازاین‌رو، هنر شیعی و اسلامی به‌معنای واقعی کلمه کیمیاست و هنرمند شیعی با هنر خود به‌خاک حالت معنوی می‌بخشد و این‌گونه عناصر را معنادار می‌کند.(4)

وسعت تأثیر تفکر شیعه در هنر نگارگری ایران، فراتر از یک‌دوره یا مکتب هنری است؛ چراکه دربرخی موارد، مقایسه بین دو اثر در موضوعات گوناگون مذهبی یا حتی در یک موضوع که در دو محدوده جغرافیایی متفاوت از سرزمین پهناور ایران در دوره‌های پیشین مصور شده‌اند، تفاوت‌هایی را بر ما آشکار می‌سازد که بیانگر این تأثیر‌پذیری و شدت تأثیرات باورها و تفکر شیعه هستند. هنر نگارگری ایرانی، پس از اسلام که دستخوش تحولات تاریخی، سیاسی و مذهبی شد، وظیفه نشان‌دادن مضامین غنی و پرمحتوای دینی و ملی را عهده‌دار شد و ازسوی‌دیگر، با اثرپذیری از گفتمان‌های فرهنگی، فکری و مذهبی جامعه، مراحل دگرگونی و کمال را پیموده است، در این مسیر، با‌توجه به‌ زمینه‌های فرهنگی و فکری در دوران گوناگون، بر حسب تحولات زمانه، هم از نظر محتوا و مضمون و هم بالطبع با ظهور عناصر نمادین در آن، دچار دگرگونی شده است. درنتیجه از متغیرهای اصلی در این مورد می‌توان به مذهب (شیعه اثنی‌عشری) اشاره کرد؛ به‌گونه‌ای که در ادوار گوناگون، با توجه به فضای مذهبی جامعه، عناصر شیعی در نگارگری تجلی‌یافته است.(5) هرگاه مذهب شیعه به جایگاه قدرتمندتری رسید، باورها، آموزه‌ها و عقاید آن، جولانگاه بیشتری برای ظهور تفکر شیعه هم در هنر نگارگری ایرانی و هم در راستای گسترش علوم اسلامی در جهان اسلام یافت.

در این پژوهش، به‌آیات و روایاتی پرداخته می‌شود که خود منبع الهامی نگارگر هر‌دوره، برای مصورسازی براساس تفکر شیعه و باورهای هنری ایرانی - اسلامی بوده است. مثلاً باور به جانشینی به‌حق حضرت علی(علیه السلام) پس‌از پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) با توجه به آیه مبارکه قرآن و حدیث معروف غدیر، به‌عنوان امام اول مسلمین جهان، یا نشان‌دادن قدرت فوق انسانی حضرت علی(علیه السلام) در کندن درِ قلعه خیبر، که طبق روایات و احادیث مستندِ قابل‌قبولِ شیعه و سنی، مصور شده است. پژوهش حاضر بر‌آن است که به این پرسش پاسخ دهد که: جایگاه تفکر، عقاید و باورهای شیعه در نگارگری اسلامی در نسخ خطی دوران ایلخانان تا صفوی چگونه است؟ با بررسی تأثیر باورهای مذهبی شیعه در هنر نگارگری ایران، از دوره ایلخانان مغول تا دوره صفوی، افزون‌بر یافتن ارتباط بین باورها و عقاید شیعه و هنر نگارگری ایرانی، تأثیر تفکر شیعه بر باورها و اعتقادات نگارگرِ شیعه در جهت مصورسازی نسخ خطی گذاشته نیز بررسی می‌شود. ضمن این‌که شناخت و جایگاه تفکر شیعه و اهمیت باورهای آنان نیز در عناصر بصری هنر نگارگری اسلامی ایران، واکاوی می‌شود.


روش پژوهش

پژوهش در این‌مقاله به‌شیوه توصیفی‌ - تحلیلی صورت گرفته است. در پژوهش حاضر، تلاش شده با مطالعه تفکر شیعه و باورهای آنان در دوران ایلخانان مغول، تیموری، ترکمنان و صفوی، به تحلیل نگاره‌های انتخاب شده‌ای از نسخه خطی آثارالباقیة در دوره ایلخانی و نگاره‌ای از نسخه کلیات تاریخی حافظ‌آبرو و خاوران‌نامه خوسفی در دوره ترکمنان و هم‌چنین نگاره‌هایی از فالنامه طهماسبی و حبیب‌السیر در دوره صفوی پرداخته شود؛ بنابراین، در پژوهش حاضر، از روش اسنادی در گردآوری مطالب و تصاویر پژوهش استفاده شده است. هم‌چنین، تحلیل‌‌ها بر پایه تحلیل محتوا و مقایسه صورت گرفته است. دربررسی نگاره‌ها برای توصیف و تحلیل، افزون بر مستندات تاریخی، از احادیث معروف پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) و آیات‌ قرآنی مرتبط با آموزه‌های شیعی نیز استفاده کرده‌ایم.


پیشینه پژوهش

مهناز شایسته‌فر، در فصل‌های اول و دوم کتاب خود با عنوان هنر شیعی: عناصر هنر شیعی در نگارگری و کتیبه‌نگاری تیموریان و صفویان، به‌ترتیب به‌موقعیت علمای شیعه و نوع خدماتشان به رشد و گسترش عقاید این مذهب می‌پردازد. در سومین فصل از کتاب، نمونه‌هایی از نگارگری کتب شیعی و نیز کتیبه‌نگاری‌ها در دوران تیموری گردآوری شده است. در فصل چهارم کتاب نیز تداوم و گسترش عناصر هنری شیعه از عصر تیموری تا اوایل دوره صفوی بررسی می‌شود. بخش پنجم کتاب نیز انگیزه‌های حاکمان از به‌کارگیری عناصر شیعی در نسخه‌های خطی و کتیبه‌نگاری‌ها را بیان می‌کند.(6) علی‌رضا مهدی‌زاده، در مقاله‌ای باعنوان تحلیل نگاره‌های فتح خیبر مربوط به دوره‌های تیموری، ترکمن و صفوی، به‌بررسی صوری و محتوایی و بحث گفتمان شیعی در نگاره فتح خیبر در نسخ خطی سه دوره مذکور پرداخته است.(7) مرتضی افشاری، در مقاله‌ای با عنوان رونگاری موضوع‌های قرآنی در نگارگری به‌بررسی رونگاری موضوعات دینی در نسخه ایلخانی از کتاب آثارالباقة بیرونی و نسخه رونگاری‌شده دوره صفوی پرداخته و در پایان نتیجه گرفته که در تصاویر نسخه آثارالباقیة دوره ایلخانی، نمادپردازی و استفاده نمادین از رنگ بیش از نسخه رونگاری‌شده صفوی است. اگرچه ترکیب‌بندی و طراحی چهره در نگاره‌های نسخه صفوی بهتر کار شده، اما این موارد در نسخه ایلخانی تجریدی‌تر به‌نظر می‌رسند.(8)

بررسی پژوهش‌‌های پیش‌‌گفته نشان می‌‌دهد در اغلب این پژوهش‌‌ها، نگاره‌هایی از دوره ایلخانی با نگاره‌هایی از دیگر ادوار اسلامی مقایسه شده‌اند یا از‌نظر رونگاری قرآن یا الگوگیری از نگارگری و نقاشی ملل دیگر، گفتمان شیعی به‌صورت صوری و محتوایی مورد بررسی قرار گرفته‌اند؛ بنابراین، در هیچ‌یک از این پژوهش‌ها به مسئله تأثیر تفکر شیعه یا نقش و جایگاهی که تفکر شیعه در هنر نگارگری اسلامی در ایران از دوره ایلخانان تا صفوی داشته‌، به‌‌صورت جامع و کلی بررسی نشده‌است. نگارنده در پژوهش حاضر براساس موضوع و رویکرد پژوهش، به‌بررسی تفکرات، باورها و عقاید شیعی نگارگری اسلامی ایران در نگاره‌های نسخ تاریخی دوره‌های ایلخانی تا صفوی، مطابق با مستندات تاریخی پرداخته‌ است. دربرخی نگاره‌ها از آیات قرآن و احادیث پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) در منابع تشیع و تسنن نیز استفاده کرده‌ است. هم‌چنین در مقاله حاضر، ویژگی‌های بصری و مضمونی هریک از این نگاره‌ها نسبت به تأثیر تفکر شیعه در دوران مذکور، مطابق با ویژگی‌های صوری و محتوایی و میزان شدت تأثیر این تفکرات در هر‌دوره تبیین شده‌ است.


الف) دوره ایلخانان مغول (651-786ق)

تهاجم مغولان در قرن هفتم هجری، شالوده زندگی در ایران را به‌شکل ژرف و پایداری متحول ساخت. نخستین دور این تهاجمات ازسوی چنگیزخان در سال 608 ق صورت گرفت. دور دوم حمله، هلاکوخان (651-663ق) در سال 647ق، ایران را به‌تصرف کامل مغولان درآورد. در میان جانشینان او غازان‌خان (692-703ق) که پیش از رسیدن به سلطنت اسلام آورده بود، بر آن شد که اصلاحاتی در نظام دیوان‌سالاری ایجاد کند و پس‌از مرگ او، خواجه رشیدالدین وزیر باتدبیرش، بانی بسیاری از این اصلاحات بود.(9) خواجه رشیدالدین فضل‌الله همدانی مورخ و وزیر غازان خان و اُلجایتو (703-715ق) بر نگارگری مکتب مغول در این عصر تأثیر بسیاری داشت.(10) رشیدالدین در خارج از شهر تبریز، محلی به‌نام ربع رشیدی احداث کرد و هنرمندان و پیشه‌وران ملل گوناگون را در این محل گرد‌هم آورد. کتب و آثار زیادی از جمله آثار خود رشیدالدین به‌وسیله خوشنویسان و نقاشان در ربع رشیدی اسنتساخ شد.(11) نگارگران این‌دوره، فرصت‌های بسیاری می‌یافتند که با جهانگردان و نمایندگان مسیحی و چینی که از‌آن‌پس به‌تبریز رفت و آمد داشتند، تماس و آشنایی پیدا کنند.(12) هنرمندان شیعه نیز در این‌دوره کوشیدند گرایش و ارادت به خاندان پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) و ائمه اطهار(علیهم السلام)، به‌ویژه حضرت علی(علیه السلام) و هم‌چنین موضوعاتی نظیر آیات‌قرآنی، معراج رسول خدا(صلی الله علیه واله وسلم) و رویدادهای زمان پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) را در آثار خود منعکس نمایند. امروزه بسیاری از آثاری که حاوی چنین مضامینی هستند، خارج از مرزهای ایران نگهداری می‌شوند.(13)

1. نگاره نمایندگان مسیحیان نجران و اصحاب آل‌عبا

نگاره اول مربوط به‌برگی از نسخه آثارالباقیة که در دوره ایلخانان مغول مصور شده‌است، نگاره‌ای منحصربه‌فرد در تاریخ‌نگارگری ایرانی - اسلامی است. در این‌نگاره، نمایندگان مسیحی نجران به‌ملاقات پیامبر‌ اکرم(صلی الله علیه واله وسلم) آمده‌اند. مباهله(14) پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) با مسیحیان نجران، برگرفته از سنتی متداول، میان اقوام‌سامی و بیانگر تلاش‌های فراوان پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) برای دعوت اهل‌کتاب به دین‌اسلام(15) بوده‌است. مباهله باشکوه‌ترین و شگفت‌انگیزترین جلوه از حقیقت جاودانى اسلام است؛ زیرا در مباهله، حقانیت نبوت پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم)، آئین حیات‌بخش اسلام، عظمت مقام والای على(علیه السلام) و اهمیت حضور خاندان پاک‌نهادش روشن مى‌شود. اگر به‌گفته بعضى از مفسران به‌منابع اصیل اهل‌سنت مراجعه شود، بسیارى از روایاتى که در مورد مباهله نقل شده، به شیعه و کتاب‏هاى آنها منتهى نمى‏شود و اگر بنا باشد ورود این احادیث از طریق اهل‌سنت انکار شود، دیگر احادیث آنها و کتاب‏هایشان از درجه اعتبار ساقط می‌گردد.(16)

تصویر نمایندگان مسیحیان نجران و اصحاب آل‌عبا، آثار الباقیة ابوریحان بیرونی، دوره ایلخانی، حدود 707 ق، نگارگر ناشناس، نسخه متأخر بر‌اساس نسخه ادینبورگ، کتابخانه ملی پاریس.(17)

پیامبر‌اکرم(صلی الله علیه واله وسلم) در این‌نگاره، در سمت راست نشان داده شده و هاله‌ای از شعله‌های آتش درخشان به‌دور سر اوست. حسنین(علیهم السلام) نیز با قرص هاله‌ای به‌دور سر در دو سوی پیامبر قرار دارند. در پشت سر حضرت محمد(صلی الله علیه واله وسلم)، حضرت فاطمه‌(سلام الله علیها) با روبندی بر‌چهره، به‌‌روشنی مشخص است و تنها چشم‌های او دیده می‌شود. نگارگر در این تصویر، درحقیقت جایگاه و اهمیت نقش زن را در اسلام، به‌نقل از آیه مباهله رویدادهای سیاسی، اجتماعی و مذهبی در زمان پیامبر اکرم‌(صلی الله علیه واله وسلم)، به‌خوبی به‌تصویر کشیده است. این خود نمودی واضح بر باورها و اعتقادات شیعه در برجسته‌کردن نقش زنان در جامعه مدنی اسلامی طبق دستورات خداوند در قرآن است که نقش تعیین‌کننده‌ای در جهان اسلام دارد. شرکت حضرت فاطمه(سلام الله علیها) در مراسم مباهله، نشان‌دهنده بزرگی و شخصیت والای ایشان است، زیرا نزد خداوند قرب و منزلت دارد. بنابراین، دعا یا نفرین ایشان نیز در روز مباهله به‌اذن خداوند مستجاب می‌شد. در کنار حضرت فاطمه(سلام الله علیها)، حضرت علی(علیه السلام) در منتهی‌الیه سمت راست تصویر ایستاده و چهره ایشان نیز به‌روشنی دیده می‌شود. نشان‌دادن ترکیب شخصیت‌های مهم و تأثیرگذار دین مبین اسلام باهم، در این‌نگاره، با استناد به آیه مباهله در قرآن، از سوی نگارگر ناشناس شیعی دوره ایلخانی، نه‌تنها متأثر از‌اندیشه اسلامی است، بلکه بیانگر تمایلات و بینش شیعی اوست که این نگاره بر آن تأکید کرده است. همین‌طور براساس آیه «أَفَمَن یهْدِی إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَن یتَّبَعَ أَمَّن لاَّ یهِدِّی إِلاَّ أَن یهْدَى فَمَا لَکمْ کیفَ تَحْکمُونَ»(18) از انطباق جمله انفسنا به‌شخص علىّ‌بن‌ابى‌طالب‌(علیه السلام) مى‌توان پلى به‌سوى ولایت و امامت زد و بدین‌وسیله در موضوع این نگاره، ولایت به‌حق حضرت علی‌(علیه السلام) راثابت کرد. در دوسوی پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) نیز حسنین‌(علیهما السلام) مصور شده‌اند تا بر بزرگی و منزلت آل‌عبا در درگاه خداوند جلیل تأکید شود. در چنین جریان مهم تاریخی، همراهان پیامبر‌(صلی الله علیه واله وسلم)، که مذهب تشیع وامدار این خانواده است، به‌روشنی نشان داده شده‌اند. نویسنده کتاب کامل بهائى که از بزرگان قرن هفتم هجری است، ضمن بیان دلایل امامت على‌بن‌ابی‌طالب(علیه السلام)، به‌آیه مباهله استناد می‌کند و می‌گوید: «پس نفس غیرداعى بود و به اتفاق جز على کس دیگر با وى در مباهله نرفت از مردان جز حسن و حسین».(19) بنابراین، «أنفسنا» در این آیه، به‌شخص حضرت على‌(علیه السلام) اشاره دارد.

بنابراین، در این‌نگاره، پیامبر‌(صلی الله علیه واله وسلم) فقط به‌همراه خانواده خود‌ (آل‌عبا) نشان داده شده است و از دوستان یا مقربان دیگر پیامبر‌(صلی الله علیه واله وسلم) در این‌نگاره کسی حاضر نیست. همین‌امر موجب توجه، ایمان و اعتقاد راسخ به‌حقیقت و ارزش‌های عدالت الهی برای امامت و رهبری علی‌(علیه السلام) از سوی حکام ایلخانی می‌شد. ضمن این‌که نگارگر با این‌کار افزون بر نشان‌دادن واقعه مباهله، به اصل واقعه در متون وفادار بوده و تفکر شیعه و باورهای قلبی خود را براساس مدارک مستند با مضامین دینی و مذهبی در نسخه تاریخی نفیسی چون آثارالباقیة رقم زده است. هم‌چنین صحت و حقیقت مأنوس‌بودن پیامبر اکرم(صلی الله علیه واله وسلم) با آل‌عبا و برحق‌بودن علی(علیه السلام) را با قاطعیت بیان می‌کند. درحقیقت، نگارگر شیعه در این دوره، افزون بر ثبت تصویری رویداد تاریخی و مذهبی‌، جایگاه سیاسی و اجتماعی در تفکر شیعه را نیز نشان می‌دهد. این نگاره در راستای باورها و عقاید شیعی بوده و جایگاه تفکر شیعه نیز در آن، به‌خوبی مشهود و معلوم است.

2. نگاره واقعه غدیر

نگاره دیگر مربوط به واقعه غدیرخم است. رسول خدا(صلی الله علیه واله وسلم) در راه بازگشت به‌مدینه (روز 18 ذی‌حجه سال دهم هجرت) وقتی به‌منزل غدیر خم رسید، فرشته خدا بر او نازل شد و این‌آیه را در شأن امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) ابلاغ کرد: «ای پیامبر، برسان آن‌چه فرو فرستاده شده است به‌تو از خدای تو اگر نرسانی چنان است که هیچ‌یک از پیغام‌های خدا را نرسانیده باشی. خدا تو را از مردمان نگاه می‏دارد..»..(20) پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) نیز، با بیان حدیث مشهور، حجت را بر پیروان مسلمانش تمام کرد: «هرکس من به او ولایت دارم و مولاى اویم، این على(علیه السلام) مولاى او است. خداوندا، هرکس که او را مولاى خود بداند و دوستدارش باشد، دوستش بدار و هرکس با او دشمنى ورزد دشمنش باش».(21) ابن‌شاهین(22) نیز نوشته است: «این حدیثِ غریب اما صحیحی است که حدود صد نفر که عشره مبشره هم آن‌را نقل کرده‌اند. علی به این فضیلت یگانه شده است؛ به‌گونه‌ای که هیچ‌کس در این فضیلت با او برابر نیست».(23) همان‌گونه که در تصویر به‌روشنی دیده می‌شود، نگارگر به‌فضای پس‌زمینه توجه کمتری نشان می‌دهد. او پیکره‌ها را در فضای تصویری به‌صورت ایستا طراحی کرده و به‌تضاد تاریک و روشن در کل نگاره اهمیت‌داده است. این اقدام برای تأکید بر شخصیت پیامبر‌(صلی الله علیه واله وسلم) از سوی نگارگر‌ اندیشیده، و به‌کار برده شده است. در بالای نگاره در قسمت خوشنویسی شده، به‌این حدیث مهم و سرنوشت‌ساز که اصل و بنای باورهای مکتب شیعه به‌شمار می‌رود، اشاره شده‌ است. در این اثر، پیامبر‌(صلی الله علیه واله وسلم) هاله نور دور سر ندارد، یا به‌روشنی مشخص نیست. اما ابر بالای سر پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) نشانه‌ای از تقدس شخصیت والای ایشان در نگاره است. در این نگاره حضرت علی(علیه السلام) با قدی رعنا و شمشیر معروفش ذوالفقار که بر کمر بسته و با دست چپش شمشیر را نگه داشته، روبه‌روی حضرت ایستاده و حضرت محمد(صلی الله علیه واله وسلم) دست چپش را بر‌کتف راست حضرت علی(علیه السلام) قرار داده و جلوی همه مردم، او را جانشین و ولی مسلمین پس از خویش معرفی می‌کند.

نگارگر، برای برجسته‌شدن شخصیت محوری پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم)، قبای ایشان را روشن و عبای ایشان را تیره انتخاب کرده است. پس‌زمینه روشن و تیرگی لباس امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)، سبب برجسته‌شدن شخصیت آن دو بزرگوار دارد. پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) به‌عنوان اولین شخصیت مقدس در جهان اسلام پس‌از ذات پروردگار و شخصیت حضرت علی(علیه السلام)، با محاسن سیاه و عمامه یا دستار سفید پیچیده بر‌سر که مخصوص دوره ایلخانان است، به‌عنوان شخصیت دوم تاریخ اسلام، نشان داده‌شده‌ است.

در این تصویر پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) حضرت علی(علیه السلام) را جانشین خود اعلام می‌کند، آثارالباقیة ابوریحان بیرونی، نسخه متأخر براساس نسخه ادینبورگ، نگارگر ناشناس کتابخانه ملی پاریس.(24)

این‌نگاره به‌نوعی، بیانگر گسترش تفکر شیعه در نیمه دوم حکومت ایلخانان است و حقیقت جانشینی و ولایت حضرت علی‌(علیه السلام) پس‌از پیامبر‌(صلی الله علیه واله وسلم) را با حدیث معروف پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) بیان می‌کند که در بین شیعه و سنی درباره آن صحبت‌شده است. نشان‌دادن این موضوعِ مهم، آن هم در زمان ایلخان شیعه‌شده، از درک عمیق و اعتقاد حاکم ایلخانی به‌این حدیث شریف و پذیرفتن جانشینی به‌حق حضرت علی‌(علیه السلام) حکایت دارد که این مسئله اصلی‌ترین و ریشه‌دارترین عامل تفکر شیعه به‌شمار می‌رود. این امر باعث توجه حکام ایلخانی به احادیث، آموزه‌ها و شعائر مذهبی و تفکر شیعه شده‌است.


ب) دوره تیموری (913-807ق)

تیموریان از اواخر سده هشتم تا اوایل سده دهم هجری بر خراسان و ماوراءالنهر حکومت می‌کردند. تیمور (807-771ق) با این‌که جنگ‌جو و قدرت‌طلب بود، اما به هنرمندان علاقه‌ داشت. شرف‌الدین علی یزدی در کتاب خود به‌این نکته اشاره کرده است: «از اصناف هنرمندان و پیشه‌کاران، هرکه در قسمتی از اقسام مشهور و معروف بود، همه را خانه کوچ به سمرقند فرستادند».(25) پس‌از مرگ تیمور، پسرش شاهرخ (850-807ق) بر تخت سلطنت نشست. در دوران حکومت شاهرخ، غیر‌از پیشرفت‌هایی که در هنر معماری صورت گرفت، در دیگر شئون حیات فرهنگی و هنری نیز کوشش‌های بسیاری صورت گرفت. این پیشرفت‌ها شامل، نقاشی، نگارگری، خوشنویسی، موسیقی، تاریخ‌نگاری، فقه و کلام اسلامی و... بود.(26) به‌دلیل ثبات سیاسی و فرهنگی او، دربار وی (شاهرخ)، کانونی برای هنر و فرهنگ و علم شد.(27) تشویق و حمایت از پیشرفت‌های هنری و فکری، نه ‌فقط به‌وسیله شاهرخ، بلکه فرزندان و دیگر اعضای خانواده و اعضای برجسته درباری صورت می‌گرفت؛(28) علاقه زیاد بایسنقرمیرزا (802/837ق) به‌هنر‌خوشنویسی و کتیبه‌های زیادی که در مسجد گوهرشاد نوشته، خود شاهدی بر این گفته است. وی یکی از بزرگ‌ترین مشوقان هنرهای زیبا در عصر خود شناخته می‌شود.(29)

نگاره فتح خیبر

این نگاره متعلق به نسخه تاریخی(30) حافظ‌ آبرو (834/809 ق) است که به‌سفارش شاهرخ، نگارش و مصور شده است. واقعه خیبر بیان‌کننده شجاعت و دلیری مولای متقیان علی(علیه السلام) است. این واقعه در تفکر شیعه، جایگاهی بس مهم و نمادین دارد؛ چون شیعیان برای نشان‌دادن قدرت اعجازگونه امام علی(علیه السلام)، به‌عنوان جانشین به‌حق پیامبر اسلام(صلی الله علیه واله وسلم)، به بیان این واقعه می‌پردازند.(31)

نگاره فتح خیبر، کلیات تاریخی حافظ آبرو، تیموری، نگارگر ناشناس، هرات(32) در جنگ خیبر، برخی صحابه هم‌چون ابوبکر و عمر، از فتح دژ یهودیان عاجز بودند تا این‌که رسول خدا(صلی الله علیه واله وسلم)، علی(علیه السلام) را مأمور فتح آن کرد. به‌گونه‌ای که علی(علیه السلام) با کشتن سردار قهرمان یهود، مرحب خیبری و برادرش یاسر و چند پهلوان دیگر یهود و هجوم به‌داخل قلعه و نابودکردن همه مقاومت‌‌ها، خیبریان را به تسلیم بدون قید و شرط واداشت.(33) ذهبی از ابورافع خادم رسول خدا(صلی الله علیه واله وسلم) نقل می‌کند که او درباره فتح خیبر این چنین می‏‌گوید:

با علی‌بن ابی‌طالب(علیه السلام) درحالی‌که رایت(34) رسول خدا(صلی الله علیه واله وسلم) را در‌دست داشت. به‌‌سوی یکی از قعله‌‏های خیبر رفتیم. همین‌که علی(علیه السلام) نزدیک قلعه رسید، اهل آن بیرون آمدند و به‌جنگ پرداختند. در گیراگیر نبرد، یکی از جهودان ضربتی بر او وارد آورد که سپر از دستش بیفتاد. علی(علیه السلام) در قلعه را از جای کند و چون سپری در پشت آن به جنگ پرداخت و آن‌قدر کوشید تا خدای، قلعه را بر او فتح کرد.(35)

در این نگاره نیز، شمایل علی(علیه السلام) به‌روش واقع‌گرایانه بی هیچ عنصر نمادین، مصور شده‌ است. حضرت با دست چپ خود درِ قلعه را از‌جای کنده و از آن به‌عنوان سپر خود استفاده کرده است و با دست راست خود، شمشیرش را بر‌سر یکی از دشمنان پایین آورده است. جسد دو تا از سربازان دشمن نیز در پایین پای حضرت علی(علیه السلام)، بر زمین افتاده است و عده‌ای دیگر نیز می‌کوشد جلوی پیشروی مولا علی(علیه السلام) را بگیرند. در این‌نگاره، نکته قابل‌تأمل این است که پیکره‌های موجود در کل فضای تصویری، از‌نظر شکل ظاهری و ویژگی‌های فردی، هیچ تفاوتی با هم ندارند و پیکر حضرت علی(علیه السلام) نیز به‌گونه پیکر دشمنان اسلام و با همان‌اندازه مصور شده‌است. هیچ وجه تمایزی بین شخصیت و مقام حضرت علی(علیه السلام) نسبت‌به دشمنان نیست. اگرچه بلندی دیوار قلعه و سربازانی که از بالا سنگ پرتاب می‌کنند، دشواری کار حضرت علی(علیه السلام) و دلیری ایشان را نشان می‌دهد، اما درمجموع، شمایل ایشان مانند جنگ‌جویی عادی و شجاع مصور شده‌است. این در حالی است که خود حضرت علی(علیه السلام) دراین‌باره می‌گوید: «به خدا سوگند، من دروازه خیبر را با قدرت جسمانى و تحرّک غذایى (انرژی حاصل از غذا)، از جای نکندم، بلکه من به قوّه مَلکى (ملکوتی) و روحى که به نور پروردگارش روشن است تأیید و حمایت شدم».(36) بر مبنای روایت‌ها، باورها و تفکر شیعه نیز، قدرت و شجاعت حضرت علی(علیه السلام) در راستای قدرت و اراده خداوند تصور می‌شود. بنابراین، شمایل حضرت علی(علیه السلام) در این‌نگاره، شخصیت انسان را به حدود جسمانی و صورت خاکی‌اش تقلیل داده است. در تفکر شیعه و بینش اسلامی و به‌ویژه عرفانی، «نباید انسان را به حدود جسمانی‌اش فرو کاست؛ زیرا این فروکاستگی، به‌معنای نادیده گرفتن جنبه متعالی و خدایی انسان است».(37) این حکم درباره بازنمایی شمایل شخصیت‌هایی چون حضرت علی(علیه السلام) که جایگاه وی در باورها و تفکر شیعه به‌عنوان اصلی‌ترین و ممتازترین وجه وجودی، با ساحت قدسی ارتباط داشته، اهمیتی دو‌چندان می‌یابد که هرگز در این نگاره، به آن توجه نشده است.

در نگاره‌ای با همین موضوع، شمایل مبارک حضرت علی(علیه السلام) در مکتب ترکمان شیراز در نسخه خاوران‌نامه ابن‌حسام خوسفی با هیکل درشت‌تر و سر بزرگ و پیراهن گلدار مصور شده است. هم‌چنین فالنامه تهماسبی حضرت را با هیکل درشت‌تر، پوشیه برچهره، شعله‌های آتش دورِ سر و قراردادن پاهای حضرت بر دستان فرشته بالدار که نمادی قدسی است، به‌ شکلی متفاوت‌تر از دیگر پیکره‌ها، نشان می‌دهد و این‌ها روایت‌گر جایگاه رفیع این تفکر در ذهن خلاق نگارگر شیعه است.


ج) دوره ترکمانان (قراقویونلوها 810-873ق)

قراقویونلوها، سلسله‌ای شیعی بودند و نسخه‌ای از خاوران‌نامه با حمایت پیربداق (م 871ق) پسر جهانشاه قراقویونلو (م 872ق)، که تا سال 823ق بر شیراز حکمرانی می‌کرد، در اواخر سده نهم قمری در شیراز مصور شد و احتمالا مصورسازی این نسخه تحت‌سرپرستی خلیل، توسط هنرمندانی که پس‌از مرگ پیربداق در شیراز ماندند، ادامه یافت. «خلیل فرزند اوزن حسن، یکی از حامیان معروف هنرها بود، هنگامی که وی در دهه 1470م/875ق در شیراز به سمت (سلطانی یا پادشاهی) دست یافت، مسبب و زمینه‌ساز نسخه‌برداری و نگاره‌پردازی نسخ خطی به‌سبکی مزین و سنتی شد».(38) درباره منظومه حماسی خاوران‌نامه باید گفت که افزون بر هنرنمایی‌ها و ذوق‌آزمایی‌های ابن‌‌حسام در این منظومه، آن‌چه برای وی فضل جداگانه به‌شمار می‌آید، این است که او نخستین شاعری است که درباره شرح و توصیف جنگ‌های حضرت علی(علیه السلام) و سردارانش به سخن‌سرایی پرداخته است. هم‌چنین بنابه نوشته محققان، خاوران‌نامه‌اش آخرین تقلید مهم و قابل‌ذکری است که از شاهنامه فردوسی به عمل آمده است.(39) به‌گونه‌ای که قهرمان اصلی در شاهنامه فردوسی رستم و در خاوران‌نامه حضرت علی(علیه السلام) است. این اثر جنگ‌های حضرت علی(علیه السلام) و سرداران آن حضرت با قباد (شاه خاوران) و دیگر پادشاهان بت‌پرست، مانند طهماس‌شاه و صلصال‌شاه را روایت می‌کند. این جنگ‌ها برای ترویج اسلام و برانداختن کفر در خاور برپا شد. چون هدف این داستان‌ها تحکیم ایمان مردم و برانگیختن حس تحسین شیعیان و دوست‌داران آل‌علی(علیه السلام) بوده است. بنابه پسند عوام در آن روزگار، در کنار حوادث تاریخی، گاه سخن از جنگ با اژدها و دیو و جن به میان می‌آید که معمولا لازمه آثار حماسی است.(40) این‌گونه حکایت‌ها، بازگوکننده این است که اسطوره و افسانه می‌تواند از منطق زمان و مکان خارج باشد. به‌عبارت دیگر، افسانه و اسطوره بی‌مکان و بی‌زمان است. در رویارویی حضرت علی(علیه السلام) با قباد و طهماس، زمان شکسته می‌شود؛ زیرا این دو شخصیت در زمان آن حضرت نمی‌زیستند و حضور حضرت علی(علیه السلام) در سرزمین‌های خاور (ایران، هند و...). حکایت از بی‌مکانی است، این‌گونه است که در خاوران‌نامه شاهد زمانی و بی‌مکانی هستیم.(41) این بی‌مکان و بی‌زمانی را نمی‌توان نشانه ضعف فکری، قصور نویسنده یا شاعر خاوران‌نامه در گفتن داستان تخیلی از رشادت‌ها و دلاوری‌های حضرت علی(علیه السلام) دانست؛ زیرا در دوران معاصر نیز نویسندگانی هستند که در مدح شخصیت اول داستان‌هایشان، شخصیت‌های گوناگونی را در زمان‌ها و مکان‌های مختلف، روبه‌روی هم قرار می‌دهند. با این‌کار، ضمن خلاقیت و نوآوری در داستانشان، شخصیت محوری موردنظرشان را مدح یا توصیف می‌کنند.

دیو در جایگاه شرارت اقامت دارد و گویند که دیوان، زاده‌های هدف بد هستند... اهریمن، دیو دیوان است و در مغاکی بی‌پایان، در شمال که بر‌حسب سنت جایگاه دیوان است اقامت دارد. نادانی و زیان‌رسانی و بی‌نظمی ویژگی‌های اهریمن‌اند. او می‌تواند صورت ظاهری‌اش را عوض کند. هدف او همیشه نابودکردن آفرینش اورمزد است و برای رسیدن به چنین مقصودی، به‌دنبال آفریدگان است تا آنها را به تباهی کشاند.(42)

در شاهنامه، دیوان در طول دوران پادشاهی ایران به‌عنوان نماد شر در مقابل نماد خیر وجود داشتند. خاوران‌نامه نیز مانند دیگر آثار حماسی، عرصه پیکار نیکی و بدی، خیر و شر و یزدان و اهریمن است. دیوان (نیروهای شرّ و اهریمنی) بزرگ‌ترین دشمنان نیروهای خیر و ایزدی‌اند. ویژگی و اعمال دیوان در خاوران‌نامه، دیوان شاهنامه را به‌یاد می‌آورد و ابن‌‌حسام با استادی تمام در این‌زمینه، از فردوسی بهره گرفته است. در خاوران‌نامه نیز که جنبه حماسی دارد، حضرت علی(علیه السلام) به‌عنوان قهرمان دینی و مذهبی که قدرت خود را از خدا گرفته، و نمادی از خیر است، در جدال با اژدهایان و دیوان و دیگر موجودات افسانه‌ای که نمادی از شر هستند، مانند شخصیت رستم در شاهنامه تجلی می‌یابد.

نگاره معجزه‌نمودن حضرت رسول(صلی الله علیه واله وسلم)

در خاوران‌نامه نگاره‌هایی وجود دارد که از آثار فرهاد نقاش است و در آن معجزه‌ای مربوط به حضرت رسول‌(صلی الله علیه واله وسلم) نشان داده‌شده است. حضرت رسول‌(صلی الله علیه واله وسلم) زمانی که به مسجد حجاز می‌آید، بسیار نگران موقعیت و عاقبت حضرت علی‌(علیه السلام) در نبرد با دشمنان است. جبرئیل بر او نازل می‌شود و حجاب‌ها را برمی‌دارد تا آن بزرگوار شجاعت حضرت علی‌(علیه السلام) را در کارزار جنگ در خاور زمین ببیند. وجود هاله نورانی بر دور سر هر‌دو بزرگوار و تصویر جبرئیل، نشان از ارتباط الهی با خداوند دارد. حضرت محمد‌(صلی الله علیه واله وسلم) درحالی‌که در ایوان مسجد ایستاده، حضرت علی‌(علیه السلام) را در میدان جنگ با هزاران کشته نظاره می‌کند. بر روی دیواره‌های مسجد هم عبارت «اَلنَّا هُوَ فِی الله» نوشته شده است. به‌عقیده گرابار عبارتی نیز با خط بنایی به‌چشم می‌خورد که در این صفحه کلمه علی(علیه السلام) با تبحر و درایت هنرمندانه‌ای، مشکل خاص چگونگی پر‌کردن فضای داخل مربع به سه‌نوع الگوی طراحی مربع، مستطیل و طرح‌های شش‌گوشه را برطرف کرده است و کتیبه‌ای نیز با عبارت «الله عزوجل فنا» دارد که این کتبیه بیان می‌کند؛ ابدیت مخصوص الله عزوجل است. مضمون این کتبیه در ارتباط با میدان نبرد است: همه‌چیز جهان فناشدنی است به‌جز الله که بی پایان است.(43) شمشیری که امام علی(علیه السلام) در کارزار و نبرد با دشمنان اسلام از آن استفاده می‌کرد، ذوالفقار نام داشت. روایات چنین است که ذوالفقار از آن پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) بود و حضرت آن را در جنگ بدر از دشمنی به نام منبة‌بن ‌الحجاج که کشته شد، به‌دست آورد.(44) سپس در جنگ اُحد آن را به امام علی‌بن ابی‌طالب(علیه السلام) اهدا کرد.(45) ذوالفَقار، واژه‌ای عربی به‌معنای صاحب فقرات است. فقره خود به‌معنای مهره‌کمر است. گفته‌شده است چون بر پشت این شمشیر خراش‌های پست و هموار بوده، آن‌را بدین‌نام خوانده‌اند.(46) در فرهنگ عامه و شمایل‌نگاری‌های مذهبی، این شمشیر را به‌صورت شمشیری دارای دو سر ترسیم می‌کنند. دربرخی منابع نیز این تصویر تأیید شده است. برای مثال، میرزای قمی و ابن‌‌شهرآشوب، این شمشیر را دارای دو سر می‌دانند.(47) نگارگر شیعی در این نگاره، ذوالفقار شمشیر معروف امام علی(علیه السلام) را طبق همان روایات شیعی به شکل دو سر مصور کرده که به‌نوعی نمادی برای دلاوری و شجاعت‌های حضرت علی(علیه السلام) در جنگ‌های صدر اسلام به‌شمار می‌رود.

بالای سردر ورودی آن، همگی توانایی سپاهیان اسلام و ضعف و ناتوانی دشمنان را نشان می‌دهد. نگارگر در این تصویر، پیامبر‌(صلی الله علیه واله وسلم)، جبرئیل و امام علی‌(علیه السلام)را در مرکز و در قائده‌ای مثلثی تصویر کرده که خود گویای ارتباط معنوی و روحانی این‌سه باهم است. در روایتی از اهل‌سنت چنین می‌خوانیم: «پیغمبر اکرم(صلی الله علیه واله وسلم) در جنگ‌ها پرچم را به‌دست امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) می‌داد و جبرئیل دست راست علی(علیه السلام) بود و میکائیل دست چپ علی(علیه السلام) بود و از ‌جنگ مگر با پیروزی برنمی‌گشت».(48)

این روایت، بیانگر جایگاه رفیع امام علی(علیه السلام) در میان اندیشمندان اهل‌تسنن است. بنابراین باید گفت به‌دلیل وحدت، همزبانی و اتفاق‌نظر علمای اهل‌تسنن با علمای شیعه در خصوص این روایات، نگارگر شیعه با توجه‌ به‌علاقه و باورهایش داستان شجاعت و قهرمانی امام علی(علیه السلام) را مصور کرده است. زیرا علاوه بر علمای شیعه، علمای اهل‌تسنن نیز بر آن حوادث صحه گذاشته و آنها را در کتب خود ثبت و ضبط کرده‌اند. این‌موضوع می‌تواند دلیل محکمی باشد برای خاموش‌کردن دشمنانی که درپی ایجاد چالش بین مذهب تشیّع و تسنن هستند. باید گفت نسبت به‌شرح داستان‌هایی که به امام علی(علیه السلام) و خاندان پاکش در این تصاویر، فقط به تفکرات شیعی اختصاص ندارد، و ذهن عرفی اهل‌سنت نیز آن را پذیرفته است. بنابراین، همین ویژگی‌ها در ذهن نگارگر شیعه برجسته شده و برای مصور کردن جلوه‌های قهرمانانه، پهلوانی، شجاعت و دلیری امام علی(علیه السلام) بر‌اساس روایات عمل می‌کند و مقام و جایگاه شامخ آن حضرت را در هنر نگارگری ایرانی نشان می‌دهد.


د) دوره صفوی (907-1135ق)

یکپارچگی مذهبی و همراهی دین و دولت در عصر صفوی، نقطه عطفی در تاریخ گسترش عقاید شیعی در ایران بود. شاهان صفوی و در رأس آنها، شاه اسماعیل اول (907/930ق)، در عین‌حال که خود را جانشینان معنوی شیخ صفی‌‌الدین (650/735ق) می‌‌دانستند، نسبت خود را از طریق امام موسی کاظم‌(علیه السلام) به امام علی‌(علیه السلام) می‌‌رساندند.(49) آنها با اعلام رسمیت مذهب تشیع و بهره‌‌‌‌گیری از آموزه‌‌های آن، درپی تثبیت حکومت خود با کمک تبلیغات مذهبی بودند. این تبلیغات که «در ادوار گذشته، عموماً با بهره‌‌گیری از شعر حماسی، نقاشی، نقوش برجسته، سکه، معماری و مبلغان صورت می‌‌گرفت»،(50) حکام صفوی را در پیشبرد دو هدف عمده یاری می‌‌رساند؛ نخست، مشروعیت‌یافتن حکومت و دوم، ترویج‌اندیشه‌‌های شیعی دوازده امامی به‌عنوان عامل وحدت‌‌بخش جامعه و قلمرو خود. بررسی آثار هنر نگارگری ایران از دوره صفویان با آثار پیش از ایشان به‌عنوان سلسله‌ای که مکتب تشیع را رسمیت بخشید نیز می‌تواند در اثبات نقش تفکر شیعه و انگاره‌های شیعی در نگاره‌ها با توجه به باورهای شیعه مفید واقع شود.

1. نگاره معراج فالنامه

تصویر معراج پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم)، فالنامه امام جعفرصادق(علیه السلام)، منسوب به آقامیرک، تبریز یا قزوین،957ق، لندن، مجموعه ورور.(51) در این نگاره پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) سوار بر براق، درحالی‌که به‌سوی بهشت می‌راند، دیده می‌شود. این نسخه خطی احتمالاً در دوره شاه تهماسب (م 984ق)، زمانی‌که در سال (1548م/955ق) پایتخت خود را از تبریز به قزوین انتقال داد، مصور شده است. این نگاره منسوب به آقامیرک نقاش از هنرمندان دربار شاه‌تهماسب است. آن‌گونه‌که اسکندربیک منشی می‌گوید: «او از معاشران شاه بود و شاه تهماسب عنایت خاصی به‌آن داشت».(52) هنگامی‌که حضرت محمد(صلی الله علیه واله وسلم)، در شب معراج، مسیری را که آسمان تیره می‌پیماید، جبرئیل با پرچم سبزی در دست، راه را نشان می‌دهد. میان او و پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) فرشته مشایعت‌کننده‌ای هست که شعله‌های طلا به اطراف می‌پراکند. در پایین، فرشته‌ای دیگر، ظرفی از گیاهان خوش‌بو را که در حال سوختن هستند، بالا نگه داشته است. پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) در این‌نگاره، پوشیه‌ای سفید بر چهره دارد که تمام صورت او را پوشانیده است. نگارگر شیعی در این‌تصویر پوشاندن چهره با پوشیه یا روبند را که در دوره‌های پیش به‌کار نمی‌رفت، برای تأکید بر معنویت و قداست حضرت به‌کار برده است که نشان‌دهنده گرایش‌های شیعی و زمینه‌های فکری و تمایلات مذهبی دوران خود است.

فرشتگان، نور و روشنایی داخل ظروف را بر‌سر پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) می‌پاشند. در پشت سر حضرت، فرشته‌ای درحالی‌که چراغی در دست گرفته، قرار دارد. چراغی که نمادی از قدرت و نورانیت خداوند برای پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) است. به‌نظر می‌رسد، چراغ‌های درون مسجد که در‌برگیرنده آیه 35 سوره معروف نور هستند، همان معنای یکسان را دنبال می‌کنند. در این‌تصویر که سفر شبانه پیامبر را بازگو می‌کند، حضور شیر در گوشه سمت چپ این نقاشی، آن‌را از دیگر آثار با این موضوع متمایز می‌کند.(53)

در روایتی درباره آخرین مرحله معراج، از‌زبان پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) آمده است: «همه حجاب‌ها را طی کردم؛ هیچ حجابی باقی نماند، مگر حجاب جلالی که طی این حجاب امکان‌پذیر نیست. در ساحت حجاب جلال ایستاده و به‌مناجات و راز و نیاز پرداختم؛ و آن‌چه خواست و اراده فرمود، در من ظهور یافت؛ و آن‌چه می‌خواستم، به من عطا فرمود».(54) پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) در مرحله آخر معراج وقتی که خداوند با ایشان صحبت می‌کند که در روز قیامت، لوای شفاعت را به دستش می‌دهد تا در حق شیعیان علی و دوستان او شفاعت نماید، و از ایشان در مورد دوستی با علی و دوستانش می‌پرسد، فرمود: چه کسی را دوست می‌داری؟ عرض کردم: هرکه او را دوست می‌داری و مرا فرمان به دوستی او کنی. خطاب شد: ای احمد! علی را دوست دارم و تو را به دوستی او امر می‌کنم. ای احمد! ما دوستان علی را دوست داریم و هرکس علی را دوست بدارد، او را دوست می‌داریم. من سجده شکر نهادم».(55) در این‌نگاره یعنی آخرین مرحله معراج که در فضای تفکر حاکم شیعه و متعصب مذهبی شاه تهماسب پدید آمده است، نقش شیری روبروی پیامبر به چشم می‌خورد که پیامبر حلقه‌ای را با دست راست به شیر هدیه می‌دهد. می‌توان نتیجه گرفت که نگارگر شیعه، نماد شیر را برای به‌تصویر کشیدن امام علی(علیه السلام) به‌عنوان شیرخدا در نظر گرفته است. در همین زمینه، در منابع چنین می‌خوانیم: «اسد‌الله الغالب على‌بن‌ابى‌طالب کرّم الله وجهه».(56) در اشعار حسان‌بن ثابت انصاری درباره کشته‌شدن عمروبن عبدود آمده است: «فلم تقتلوا عمرو ببأسکم ولکنه الکفوء الهزبر الغضنفر؛ شما مردم مدینه نباید کشتن عمرو را به‌خود نسبت دهید و آن‌را هنر خودتان بدانید؛ زیرا او را شیری کشته است».(57) با این‌وجود، همان‌گونه ‌که گفتیم، خداوند علی(علیه السلام) را دوست خطاب و پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) را به‌دوستی با ایشان سفارش می‌کند. نگارگر شیعه با توجه به واقعه غدیر خُم، با آزادی عمل بیشتری برای بیان باور و اعتقاد خود، از نماد شیر و هدیه‌دادن انگشتر به‌آن حضرت در فضای تصویری این واقعه، به‌منظور تأکید بر جانشینی به‌حق حضرت‌علی(علیه السلام) استفاده کرده است.

2. نگاره حضرت علی(علیه السلام) به‌همراه حسنین(علیهما السلام)

نگاره آخر مربوط به نسخه حبیب السیر از غیاث‌الدین خواندمیر (880-942ق) بوده است. حبیب‌السیر فی اخبار افراد‌البشر یکی از بزرگ‌ترین و بهترین کتاب‌های خواندمیر و درباره تاریخی عمومی از زمان خلقت تا سال 930ق است.(58) این کتاب در دوره صفوی مصور شد. کتاب حبیب‌السیر در سه جلد ترتیب داده شده است؛ جلد اول از خلقت تا زمان خلفای راشدین، جلد دوم در ذکر ائمه اثنی‌عشر و خلفای عباسی و سلاطین معاصر با ایشان و جلد سوم از مغول تا سلطنت شاه‌اسماعیل را در‌برمی‌گیرد.(59) در این‌نگاره، حضرت علی(علیه السلام) به‌همراه حسنین(علیهما السلام)، در تصویر نشان داده شده‌است. در این تصویر، بزرگ‌بودن سر و عمامه حضرت امیر(علیه السلام) برای تأکید بر جایگاه و ‌شناساندن ایشان در میان فرزندانش به‌کار رفته است. در این‌نگاره، شخصی از پیروان حضرت علی(علیه السلام) در مسجد روبه‌روی حضرت(علیه السلام) نشسته و دست چپش را در دست راست حضرت قرار داده و دست چپ حضرت علی(علیه السلام) نیز به‌نشانه دعا بالاست. گویا حضرت برای ایشان دعا می‌خوانند. جمعیت حاضر در مسجد نیز به‌حالت نشسته و در ردیف‌های ایستاده دست‌هایشان را به‌نشانه دعا بالا برده‌اند.

نگارگر می‌کوشد تصویر حسنین(علیهما السلام) را در‌مسجد در دوسمت شانه‌های چپ و راست حضرت علی(علیه السلام) به‌حالت ایستاده نشان دهد. چهره همه شخصیت‌های مصور شده در نگاره مشخص است تنها چهره‌های مبارک حضرت علی(علیه السلام) و حسنین(علیهما السلام) دیده نمی‌شود که نگارگر شیعه دوره صفوی با توجه به باورها و تفکر شیعی خود و جایگاه مقدسی که نسبت به‌شخصیت حضرت علی(علیه السلام) و حسنین(علیهما السلام) قائل بوده، پوشیه‌ای برای آنان ترسیم کرده است. این در‌حالی است که نگارگر، حتی جایگاه مقامی شخصیت‌ها را نیز در نظر گرفته و با استفاده از تنوع اندازه شعله‌های نورِ دور سر، مقام حضرت علی(علیه السلام) را به‌عنوان شخصیت مقدس اول مذهب شیعه بزرگ‌تر و چهره‌های مبارک حسنین(علیهما السلام) را نیز با شعله‌های نور مقدس ساطع شده دور سر، در اندازه‌های کوچک‌تر از حضرت علی(علیه السلام) نشان داده است. نگارگر در این‌تصویر، به‌روشنی تفکر شیعه درباره مقام شامخ ولایت و امامت حضرت علی(علیه السلام) پس از پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) و امامت حسنین(علیهما السلام) را به‌عنوان شخصیت‌های مقدس مذهبی پیروان شیعه بیان کرده است.


نتیجه‌گیری

دیدیم که چهره امام علی(علیه السلام)، به‌عنوان طلایه‌دار و بزرگ‌مرد دین اسلام و مذهب شیعه بر‌اساس باورها، عقاید و تفکر شیعه در نسخه‌های دوره ایلخانان مغول، همیشه در کنار حضرت محمد(صلی الله علیه واله وسلم) نشان داده شده بود؛ این موضوع خود در تفکر و باورهای قلبی شیعه، یادآور جایگاه والای حضرت علی(علیه السلام) پس از پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) و جانشینی به‌حق اوست که حتی در نگاره‌های آن دوران نیز به‌خوبی مصور شده‌ است. ازاین‌رو در نسخه‌های گوناگون جامع‌التواریخ و آثارالباقیة، که در ربع‌رشیدی به‌وجود می‌آمد، افزون بر مصورکردن چهره و شمایل مبارک ائمه اطهار(علیهم السلام)، نبردها و صحنه‌های پیروزی ایلخانان مغول تازه‌شیعه‌شده نیز به‌چشم می‌خورد. این تصاویر موازی و هم‌راستا با جریان تفکر شیعه بوده و نبرد این حاکمان را نبردی دینی و مذهبی جلوه می‌دادند از‌سوی دیگر ایلخانان مغول، با فرستادن این نسخه‌ها به‌دیگر بلاد اسلامی، ضمن کسب مشروعیت حکومت خود، به تفکر شیعه و جایگاه باورها و اندیشه‌های شیعیان در جریان بسط و گسترش علوم اسلامی در جهان اسلام نیز بسیار کمک کردند. در نگاره‌های نسخه کلیات تاریخی حافظ ‌آبرو در دوره تیموری، می‌توان شاهد به تصویرکشیدن دلاوری‌ها و جنبه‌های قهرمانی زندگی امام علی‌(علیه السلام) در کنار پیامبر ‌اسلام(صلی الله علیه واله وسلم) بود. نگارگران، حوادثی چون فتح و کندن درِ قلعه خیبر توسط حضرت علی(علیه السلام) را تنها از دیدگاه جسمانی و زمینی و بدون در نظرگرفتن وجه الهی عقاید، باورها و تفکر شیعه، نشان داده‌اند. ولی همین رویداد حقیقی که اهل‌تسنن نیز به آن باور‌دارند، بر جایگاه محکم باورهای شیعه در هنر نگارگری ایرانی، حتی در دورانی که مذهب شیعه هنوز برای ایران رسمی نشده بود تأکید می‌کند. در دوره ترکمنان قراقیونلو امام علی(علیه السلام) در نگاره‌های خاوران‌نامه، به‌عنوان شخصیت محوری و قهرمان اصلی داستان‌ها مصور شده است. این موضوع نشان می‌دهد که در دوره ترکمنان، به‌دلیل شیعه‌بودن حاکمان قراقیونلوها، رفته‌رفته تفکر شیعه در ایران گسترش پیدا کرده‌ است. این نکته در ارتباط تفکر شیعه و تأثیر آن در هنر نگارگری ایرانی به‌روشنی دیده می‌شود. در دوره صفوی که مذهب شیعه به‌عنوان مذهب رسمی کشور شناخته شد، نگارگران شیعه با تصویرکردن احادیت شیعی و شعائر مذهبی خود، در نتیجه توجهات کامل حاکمان شیعی، آزادانه با آثار خود در نسخ خطی آن زمان به ترویج تفکر شیعه پرداختند. در ‌یک مرور مختصر به‌هنر نگارگری ایران از دوره ایلخانان مغول تا صفوی، می‌توان گفت که توجه به آیات قرآنی و احادیث دینی چون آیه مباهله و حدیث غدیر خم و مصورکردن حوادث تاریخی مثل جهادهای صدر اسلام یا مجالس گوناگون پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) و حضرت علی(علیه السلام) و یارانش، نتیجه تأثیر بسیار سازنده باورها و تفکر شیعه بوده است. نگارگر شیعه، افزون بر مصورکردن واقعیت حوادث مهم صدر اسلام، جایگاه تفکر شیعه را نیز در ذهن حکام، درباریان و مردم تثبیت و محکم می‌کرد و توانست در جهت گسترش علوم اسلامی در جهان اسلام نیز مفید واقع شود.(60)

Source:
1. قرآن کریم، ترجمه: ناصر مکارم شیرازی، انتشارات امام علی‌بن‌ابی‌طالب، قم، 1389ش.
2. ا‌بن‌‌بابویه قمی صدوق، ابوجعفر محمد‌بن علی‌بن حسین، کتاب الخصال، قم، چ علی‌اکبر غفاری، ۱۳۶۲ش.
3. ابن‌‌شاهین، عمر‌بن احمد‌بن عثمان، شرح مذاهب أهل‌السنة ومعرفة شرائع‌الدین والتمسک بالسنن، مصر، مؤسسة قرطبه، 1415ق.
4. ابن‌شهرآشوب، محمد‌بن‌علی‌مازندرانی سروری، مناقب آل‌ابی‌طالب، نجف، المکتبة الحیدریة، 1376ش.
5. ابن‌هشام الحمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، محمد محی‌الدین عبدالحمید (تحقیق، ضبط و تعلیق)، مکتبة محمدعلی صبیح و اولاده، قاهره 1383ق.
6. احمد‌بن حنبل، ابو‌عبدالله الشیبانی، مسند الإمام أحمد‌بن‌حنبل، مصر، دار النشر، مؤسسة قرطبة.
7. اسون دیماند، موریس، راهنمای صنایع دستی اسلامی، ترجمه: عبدالله فریار، انتشارات علمی و فرهنگی، چ سوم، تهران، 1383ش.
8. انواری، سعید، خاوران‌نامه ابن‌‌حسام خوسفی بیرجندی، تهران، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1381ش.
9. بورکهارت، تیتوس، هنر اسلامی، مسعود رجب نیا، تهران، سروش، 1365ش.
10. بهنسی، عفیف، هنر اسلامی، ترجمه: محمود پورآقاسی، تهران، انتشارات سوره مهر، 1385ش.
11. پوپ، آرتور ابهام، سیر و صور نقاشی ایران، ترجمه یعقوب آژند، جلد 5، تهران، نشر مولی، 1387ش.
12. حسینی خامنه‌ای، سیدعلی، هنر از دیدگاه مقام معظم رهبری، چ پنجم، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1374ش.
13. حکمت، نصرالله، حکمت و هنر در عرفان ابن‌‌عربی، تهران، فرهنگستان هنر، 1384ش.
14. دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه دهخدا.
15. ذهبی، محمد‌بن احمد، میزان الاعتدال، تحقیق: علی محمد بجاوی، بیروت، دار المعرفة للطباعة والنشر، چ اول، 1382ش.
16. شایسته‌فر، مهناز، هنر شیعی، عناصر هنر شیعی در نگارگری و کتیبه‌نگاری تیموریان و صفویان، تهران، مؤسسه مطالعات هنر اسلامی، 1384ش.
17. طبرانی، ابوالقاسم، المعجم الکبیر، القاهرة، مکتبة ابن‌‌تیمیة، 1415ق.
18. عمادالدین طبرى، حسن‌بن‌محمد‌، کامل بهائى، قم، مؤسسه طبع و نشر، 1376 ق/1334ش.
19. عمادزاده، حسین، معراج محمد رسول‌الله(صلی الله علیه واله وسلم)، تهران، محمد، 1364ش.
20. قطب‌الدین راوندی، هبة‌الله‌بن‌سعید، الخرائج و الجرائح، تهران، مؤسسه امام مهدی3، 1409ق.
21. کلینی، محمد‌بن‌یعقوب، کافی، ترجمه: محمدباقر کمره‌‌ای، چ سوم، قم، انتشارات اسوه، 1375ش.
22. کن‌بای، شیلا، نقاشی ایرانی، مترجم: مهدی حسینی، تهران، انتشارات دانشگاه هنر.
23. مجلسی، محمّدباقر ، بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(علیهم السلام)، بیروت، مؤسسة الوفاء، ١٤٠٣ق.
24. مجموعه تاریخ کمبریج، تاریخ ایران (دوره تیموریان)، ترجمه: یعقوب آژند، تهران، انتشارات جامی، چ سوم، 1386ش.
25. محمدی، رامونا، تاریخ سبک‌شناسی نگارگری و نقاشی ایرانی، تهران، فارسیران. 1360ش.
26. مرادی، حمیدالله، تازیان‌نامه پارسی، خلاصه خاورن‌نامه، تهران، نشر مرکز دانشگاهی، 1382ش.
27. مستوفی قزوینی، حمدالله‌بن ابى‌بکر‌بن احمد، تاریخ گزیده، تحقیق: عبد الحسین نوایى، تهران، امیر کبیر، چ سوم، 1364ش.
28. معین، محمد، فرهنگ فارسی معین، تهران، فرهنگ‌نما، چ اول، ۱۳۸۷ش.
29. مفید، محمد‌بن محمدبن نعمان، الارشاد فی معرفة حجج‌الله علی‌العباد، ترجمه: سیدحسن موسوی مجاب، تهران، نشر سرور، 1388ش.
30. مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، 1374ش‏.
31. منشی، اسکندربیک، تاریخ عالم آرای عباسی، به کوشش: ایرج افشار، تهران، امیرکبیر، 1350ش.
32. میرجعفری، حسین، تاریخ تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ایران در دوره تیموریان و ترکمانان، تهران، انتشارات سمت و دانشگاه اصفهان، چ پنجم، 1385ش.
33. میرزای قمی، ابو‌القاسم‌بن‌ محمدحسن، جامع‌الشتات، محقق: مرتضی رضوی، تهران، کیهان، 1371ش.
34. نوایی، عبدالحسین، رجال کتاب حبیب‌السیر، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، 1379ش.
35. واقدی، محمدبن عمر، کتاب‌المغازی، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶، چ افست قاهره.
36. هینلز، جان، شناخت اساطیر ایران، مترجمان: ژاله آموزگار و احمد تفضلی، نشر چشمه، چ اول، تهران، 1368ش.
37. یزدی، شرف‌الدین‌علی، ظفرنامه، تصحیح: محمد عباسی، تهران، امیرکبیر، 1336ش.
38. یوسف جمالی، محمدکریم، تشکیل دولت صفوی و تعمیم مذهب تشیّع دوازده امامی به‌عنوان تنها مذهب رسمی، تهران، امیرکبیر، 1385ش.
مجلات
39. افشاری، مرتضی و همکاران، بررسی روند نمادگرایی شمایل‌ها در نگارگری اسلامی از منظر نشانه‌شناسی، مطالعات هنر اسلامی، شماره سیزدهم، پاییز و زمستان 1389ش.
40. خائفی، عباس، واقعیت و اسطوره در شعر ابن‏حسام خوسفی، مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی بیرجند، بهار، 1380ش، شماره 1، صفحه 51 تا صفحه 56.
41. مهدی‌زاده، علیرضا، تحلیل نگاره‌های فتح خیبر مربوط به دوره‌های تیموری، ترکمن و صفوی، دوفصلنامه علمی – پژوهشی مطالعات تطبیقی هنر، سال پنجم، شماره دهم، پاییز و زمستان 1394ش.
منابع انگلیسی
42. Blir, Sheila, S. and Bloom, Jonathan M. (2003), The Mirage of Islamic Art: Reflections on the Study of an Unwieldy Field, The Art Bulletin, Vol. 85, No. 1, pp. 152-184.
43. Walton, Douglas; What is Propaganda, and What Exactly is Wrong With It?, Public Affairs quarterly, V. 11, No. 4, 1997.
44. http://rasekhoon.net/forum/thread/563974/page1. 10/02/1391, 08:10
Peinevesht:

(1). بورکهارت، هنر اسلامی، ص‌134.

(2). امام خامنه‌ای (حفظه‌الله)، هنر از دیدگاه مقام معظم رهبری، ص‌16.

(3). بهنسی، هنر اسلامی، ص‌90.

(4). اعوانی، همایش هنر و تمدن شیعی، راسخون. http://rasekhoon.net/forum/thread/563974/page1. 10/02/1391, 08:10.

(5). مهدی‌زاده و بلخاری قهی، بررسی مضامین و نمادهای شیعی در نگاره معراج پیامبرa در نسخه فالنامه تهماسبی، شیعه‌شناسی، ش 46، ص‌26.

(6). شایسته‌فر، عناصر هنر شیعی.

(7). مهدوی‌زاده، تحلیل نگاره‌های فتح خیبر مربوط به دوره‌های تیمورهای.

(8). افشاری، بررسی روند نمادگرایی شمایل‌ها در نگارگری.

(9). کن بای، نقاشی ایرانی، ص‌28-27.

(10). اسون دیماند، راهنمای صنایع دستی ایران، ص‌48.

(11). همان، ص‌49-48.

(12). کورکیان، باغ‌های خیال، ص‌20.

(13). Blair- Bloom “The Mirage of Islamic Art: Reflections on the Study of an Unwieldy Field”: p.177.

(14). مباهله یعنی نفرین‌کردن یکدیگر تا هرکس بر باطل بوده، مورد غضب الهی قرار گیرد و آن‌که بر حق است، شناخته شود و بدین‌گونه حق از باطل تشخیص داده‌ شود (کلینی، الکافی، ج‌2، ص‌513و514).

(15). آل‌عمران: 61. «فَمَنْ حَاجَّك فیهِ مِنْ پس ما جاءَك مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا و أَبْناءَکمْ و نِساءَنا و نِساءَکمْ و أَنْفُسَنا و أَنْفُسَکمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللّهِ عَلَى الْکاذِبینَ»؛ (هرگاه پس‌از علم و دانشی که (درباره مسیح) به تو رسیده (باز) کسانی با تو به بحث و ستیز برخیزند، به آنها بگو: بیائید ما فرزندان خود را دعوت می‌کنیم و شما هم فرزندان خود را، ما زنان خویش را فرامی‌خوانیم، شما هم زنان خود را، ما از نفوس خود دعوت می‌کنیم، شما هم از نفوس خود، آن‌گاه مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغ‌گویان قرار می‌دهیم).

(16). مکارم شیرازى، تفسیر نمونه، ج‌2، ص342.

(17). پوپ، سیر و صور نقاشی ایران، ج‌5، ص‌825.

(18).یونس: 35؛ «آیا کسى که هدایت به حق مى‏کند براى پیروى شایسته تر است یا آن‌که خود هدایت نمى‏شود مگر هدایتش کنند، شما را چه مى‏شود؟ چگونه داورى مى‏کنید؟».

(19). عمادالدین، طبری، کامل بهائى، ج‌1، ص‌78.

(20). مائده: 67.

(21). «مَنْ کنْتُ مَوْلاهُ، فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ. أَللّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ، و عادِ مَنْ عاداهُ...»، طبرانى، المعجم الکبیر، ج‌5، ص‌195، 212.

(22). نویسنده کتاب شرح مذاهب اهل‌السنة.

(23). این نویسنده پس‌از ذکر حدیث چنین می‌گوید: «و هذا حدیث غریب صحیح و قد روی حدیث غدیر‌خم عن رسول الله(صلی الله علیه واله وسلم) نحو مائة نفس و فیهم العشرة و هو حدیث ثابت لا أعرف له علة تفرّد علی بهذه الفضیلة لم یشرکه فیها احد؛ ابن‌‌شاهین، شرح المذاهب اهل السنة...»، ج1، ص104.

(24). پوپ، سیر و صور نقاشی ایران، ج‌5، ص825.

(25). یزدی، ظفرنامه، ج1، ص‌290.

(26). تاریخ ایران (دوره تیموریان)، از مجموعه تاریخ کمبریج، (ترجمه یعقوب آژند)، ص‌114.

(27). محمدی، تاریخ سبک‌شناسی نگارگری و نقاشی ایران، 114.

(28). همان، ص114.

(29). میرجعفری، تاریخ تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ایران در دوره تیموریان و ترکمانان، ص‌124.

(30). این کتاب در مورد تاریخ عمومی دنیاست که از زمان آدم تا سلسله شاهرخ تیموری در سال 831ق را شامل می‌شود.

(31). واقدی، المغازی، ج‌۲، ص440-700؛ صدوق، کتاب الخصال، ج2، ص‌369؛ مفید، الارشاد، ص‌289.

(32). شایسته‌فر، هنر شیعی، ص‌32.

(33). الحمیری، سیرة النبویة، ج۲، ص۳۱۶.

(34). پرچم.

(35). ذهبی، میزان الاعتدال، ج۲، ص۲۱۸.

(36). قطب‌الدین راوندی، الخرائج و الجرائح، ج‏2، ص‌542.

(37). حکمت، حکمت و هنر در عرفان ابن‌‌عربی، ص‌226.

(38). شایسته‌فر، هنر شیعی...، ص‌64.

(39). مرادی، تازیان‌نامه پارسی، خلاصه خاوران‌نامه، ص12.

(40). انواری، خاوران‌نامه ابن‌‌حسام خوسفی بیرجندی، ص‌21.

(41). خائفی، واقعیت و اسطوره در شعر ابن‏حسام خوسفی، ص‌۵۴.

(42). هیلنز، راسلع شناخت اساطیر ایران، ص‌80.

(43). همان.

(44). مجلسی، بحارالانوار، ج42، ص‌58.

(45). دهخدا، لغت‌نامه دهخدا، لغت ذوالقار.

(46). معین، فرهنگ فارسی معین، ص522.

(47). میرزای قمی، جامع‌الشتات، ج۱، ص۳۷۹؛ ابن‌‌شهر آشوب، مناقب آل‌ابی‌طالب، ج۳، ص۴۵.

(48). «کان رسول اللَّهِ یبْعَثُهُ بِالرَّایةِ جِبْرِیلُ عن یمِینِهِ وَمِیکائِیلُ عن شِمَالِهِ لاَ ینْصَرِفُ حتی یفْتَحَ له»، احمد‌بن‌حنبل، مسند‌الإمام أحمد‌بن حنبل، ج‌1، ح 1719، ص199.

(49). یوسف جمالی، تشکیل دولت صفوی و تعمیم مذهب تشیّع دوازده امامی به‌عنوان تنها مذهب رسمی، ص‌403و402.

(50). Walton, “what is propaganda, and what exactly is wrong with it?”, no 4, p.49.

(51). شایسته‌فر، هنر شیعی، ص142.

(52). منشی، تاریخ عالم آرای عباسی، ص156.

(53). شایسه‌فر، هنر شیعی، ص‌141-143.

(54). عمادزاده، معراج حضرت رسول الله(صلی الله علیه واله وسلم)، ص‌174.

(55). همان، ص‌174.

(56). مستوفى قزوینى، تاریخ گزیده، چ سوم، ص‌758.

(57). ابن‌‌شهرآشوب، مناقب آل‌ابی‌طالب، ج۱، ص۲۹۷، ج‌۲، ص۳۲۳.

(58). نوایی، رجال کتاب حبیب‌السیر، ص‌28.

(59). همان، ص‌30.
(60). برگرفته از کتاب: نقش شیعه در گسترش علم تاریخ، جمعی از فضلا با اشراف مرجع عالی‌قدر حضرت آیت‌‌الله العظمی مکارم شیرازی دامت برکاته، به کوشش محمدتقی سبحانی – محمدعلی رضایی اصفهانی، انتشارات امام علی‌بن‌ابی‌طالب(ع)، قم، 1399 هـ ش، ص 387.
TarikheEnteshar: « 1402/03/28 »
CommentList
*TextComment
*PaymentSecurityCode http://makarem.ir
CountBazdid : 2275