بررسی نقش شیعه در پیدایش و گسترش علوم اسلامی در دائرة‌المعارف دین

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 

بررسی نقش شیعه در پیدایش و گسترش علوم اسلامی در دائرة‌المعارف دین

سیدحسین علوی makarem news

Chekideh: دائرة‌المعارف دین ابتدا در سال 1987م، در شانزده ‌جلد، به سرویراستاری میرچا الیاده، دین‌شناس برجسته رومانیایی منتشر شد. ویرایش دوم این دائرة‌المعارف طی یک پروژه تحقیقاتی پنج‌ساله، در چهارده جلد و به سرویراستاری لیندسی جونز، استاد مطالعات تطبیقی دانشگاه اوهایو آمریکا، در سال 2005م انتشار یافت که منبع و مرجع معیار برای تحقیق حاضر است. در این ویرایش، عرضه مقالات به‌گونه‌ای بوده که مخاطبان خاص و عام، بتوانند از آن بهره‌مند شوند. هم‌چنین موضوعات مرتبط با عقاید، شعایر، اساطیر، نمادها، جنبش‌های دینی و اشخاص مؤثر و دارای نقش برجسته دینی و مذهبی، ارتباط دین با برخی از علوم دیگر و نیز دین و تحولات دنیای جدید مورد مطالعه قرار گرفته‌اند....
Keywords: مستشرق,ابن سینا,شیخ طوسی,میرداماد,ملاصدرا,علامه حلی,مجلسی,سهروردی,میرچا الیاده,لیندسی جونز,دایرة المعارف,شیعه,دانشمندان شیعه,شیعیان,علوم اسلامی,دائرة‌المعارف دین,مستشرقان,شرق شناسان,تشیع,اهل‌بیت,تشیع امامی,مکتب تشیع,قرآن,نهج‌البلاغه,صحیفه‌ سجادیه,الکافی,ابن‌بابویه,ابوجعفر طوسی,الاستبصار,تهذیب الاحکام,مجمع‌البیان,نصیرالدین طوسی,تجریدالاعتقاد,فلسفه‌ سینایی,امامیه,محقق حلّی,علامه حلّی,شرائع‌الاسلام,سید‌حیدر آملی,ابن‌ابی‌جمهور,ابن‌طاووس,صفویه,شیخ بهاءالدین عاملی,جامعِ عباسی,الأسفار الأربعه,فیض کاشانی,محمد‌باقر مجلسی,بحارالأنوار,حکمت,عرفان,فلسفه,ابن‌سینا,فارابی,علوم قرآن,حدیث,امیرالمؤمنین علی,امام محمد باقر,امام جعفر صادق,اثنی‌عشریه,جعفریه,شیخ صدوق,خواجه نصیرالدین,علامه حلّى,اولجایتو,میرفِندِرِسکی,بهاءالدین عاملی,علّامه مجلسی,کلینی,سید‌شریف رضی,شیخ مفید,علم‌الهدی,شیخ‌الطائفه,امین‌الاسلام,المعارج,سید‌بن طاووس,سید‌مرتضی,امامت,خلافت,حاکمان شیعه,اهل‌سنت,ملااحمد نراقی,امام خمینی,ولایت فقیه,آیت‌اللّه خویی,علامه طباطبایی

بررسی نقش شیعه در پیدایش و گسترش علوم اسلامی در دائرة‌المعارف دین

سیدحسین علوی؛ دانش‌پژوه دکترای «قرآن و مستشرقان» در جامعة‌المصطفی‌العالمیة (hosainalawi@yahoo.com).


مقدمه

دائرة‌المعارف دین ابتدا در سال 1987م، در شانزده ‌جلد، به سرویراستاری میرچا الیاده،(1) دین‌شناس برجسته رومانیایی منتشر شد. ویرایش دوم این دائرة‌المعارف طی یک پروژه تحقیقاتی پنج‌ساله، در چهارده جلد و به سرویراستاری لیندسی جونز،(2) استاد مطالعات تطبیقی دانشگاه اوهایو آمریکا، در سال 2005م انتشار یافت که منبع و مرجع معیار برای تحقیق حاضر است.(3)

در این ویرایش، عرضه مقالات به‌گونه‌ای بوده که مخاطبان خاص و عام، بتوانند از آن بهره‌مند شوند. هم‌چنین موضوعات مرتبط با عقاید، شعایر، اساطیر، نمادها، جنبش‌های دینی و اشخاص مؤثر و دارای نقش برجسته دینی و مذهبی، ارتباط دین با برخی از علوم دیگر و نیز دین و تحولات دنیای جدید مورد مطالعه قرار گرفته‌اند. هم‌چنین تلاش شده است تا رویکرد اصلی و اولیه، که رویکردی تاریخی و صرفاً درپی توصیف پدیده‌های دینی و پرهیز از ارزش‌گذاری آنها بوده، حفظ شود.(4)

با وجود گستردگی و تنوع موضوعی این دائرة‌المعارف و توجه به این نکته که نظر غالب آن به مذاهب و شخصیت‌ها صرفاً از زاویه فعالیت‌های مذهبی یا حداکثر مذهبی - اجتماعی و نه نقش و جایگاه علمی‌شان است،(5) در این تحقیق می‌کوشیم تا نقش شیعه، از طریق تبیین جایگاه و نقش بزرگان آن در پیدایش و گسترش علوم اسلامی اصطیاد و تبیین شود. بنابراین، تمرکز اصلی در بیان مطالب، حتی تعریف تشیع و تبیین دوره‌های فکری آن و...، مبتنی بر آرای طرح‌شده‌ در این اثر است و از توضیحات و تفسیرهای غیر‌ضروری، جز موارد اندکی که ضرورت نقد احساس شده، می‌پرهیزیم.


الف) مفهوم تشیع

تشیع به‌عنوان یکی از شاخه‌های اصلی اسلام، دارای انشعابات متعددی است که همه آنها مؤید حق اهل‌بیت پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) در رهبری دینی و سیاسی امت اسلامی هستند. ظهور و پیدایش تشیع، به‌لحاظ تاریخی در فتنه جنگ داخلی اول (35-40‌ق/656-661م)، پس از قتل عثمان و حمایت هواداران علی(علیه السلام) از خلافت وی اتفاق افتاده است، ولی شیعیان نظرشان این است که تشیع در زمان پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) و انتخاب علی(علیه السلام) به‌عنوان جانشین وی در غدیر خم، کمی قبل از رحلت پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم)، شکل گرفته است.(6)

مکتب تشیع امامیه در زمان امام صادق(علیه السلام)، به‌لحاظ فقهی و کلامی نظام‌مند شد و در مباحث جنجالی، مانند جبر و اختیار و ماهیت قرآن، دارای جایگاهی معتدل و میانه‌ بود و در دوره امامین صادقین(علیهما السلام) موضوع امامت، به‌عنوان عنصر اساسی مکتب امامیه و نیز مسئله‌ عصمت و وصیِ امام تبیین شد.(7)


ب) دوره‌های توسعه اندیشه‌ تشیع امامی

مهم‌ترین مقاله درباره‌ تشیع اثنی‌عشریه یا امامیه، اثر سیدحسین نصر، عصر توسعه فکری تشیع را به پنج دوره تقسیم کرده است:

دوره‌ اول: دوره‌ حضور پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) و امام است که سه سده نخستین را دربرمی‌گیرد. این دوره‌ زمان شکل‌گیری منابع دانش و معارف تشیع، احادیث پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) و ائمه معصومین(علیهم السلام) کنار قرآن و نیز دوره بروز تمایزات مکتب تشیع با دیگر مذاهب، به‌ویژه در زمان امامین صادقین(علیهما السلام) است.(8)

دوره دوم: سده‌ نهم تا یازدهم میلادی، به‌زعم مؤلف، دوره‌ تدوین آموزه‌های ائمه(علیهم السلام) توسط علمای شیعی است. اهمیت دانش و معرفت دینی از همان آغاز تشیع و از دوران حضور امام مورد تأکید بوده است. این دانش شامل تفسیر قرآن، علوم حدیث، فقه و نیز علوم باطنی بود. مهم‌ترین منابع دینیِ خاص تشیع، پس از نهج‌البلاغه و صحیفه‌ سجادیه امام زین‌العابدین(علیه السلام)، چهار مجموعه‌ حاوی سخنان پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) و امامان(علیهم السلام) است که در سده دهم و یازدهم میلادی تدوین شدند: کتاب الکافی از کلینی (941م)، من لایحضره‌الفقیه(9) از ابن‌بابویه (2/991م)، کتاب التهذیب و کتاب الإستبصار از محمد طوسی (8/1067م).(10)

دوره سوم: سده یازدهم تا سیزدهم میلادی، باوجود کاهش فعالیت‌های فکری شیعه، به‌دلیل تجاوز مغول و دشمنی سلجوقیان، شاهد ظهور شخصیت‌های برجسته‌ای در این دوره هستیم. از جمله: ابوجعفر طوسی (1068م)، مؤلف کتاب‌های مشهوری مانند الاستبصار و تهذیب الاحکام و ابوعلی طبرسی (4/1153م) که به‌واسطه تفسیرش ‌مجمع‌البیان معروف است.(11)

دوره‌ چهارم: سده‌ سیزدهم تا شانزدهم میلادی، شروع دوره‌ جدیدی از فعالیت فکری تشیع که با شخصیت رفیعِ نصیرالدین طوسی (1274م) آغاز می‌شود؛ کسی که نه‌تنها فلسفه‌ سینایی را در قالب تفکر شیعه امامیه احیا کرد، بلکه کتاب تجریدالاعتقاد را نوشت که به‌عنوان نخستین اثر روشمند ـ‌ ‌سیستماتیک کلام امامی به‌شمار می‌رود و بی‌تردید گسترده‌ترین اثر قرائت‌شده در موضوع مورد بحث است.

در کنار نصیرالدین طوسی به‌عنوان احیاگر دانش و معرفت امامیه، نام نجم‌الدین محقق حلّی (1277م) به‌چشم می‌خورد که متخصص علم اصول فقه و مؤلف کتاب المعارج فی اصول‌الفقه است. وی با اثر مشهورش به نام شرائع‌الاسلام، علمِ استعمال این قواعد اصولی را در فقه اسلامی نیز توسعه داد.

جمال‌الدین علامه حلّی (1325م)، شاگرد و جانشین طوسی، یکی از شخصیت‌های کثیرالتألیف تشیع و اندیشمندی به‌شمار می‌آمده که هم‌زمان، متکلم، فقیه، فیلسوف و متفکری سیاسی بود.(12)

هم‌چنین، در این دوره شاهد تداوم فلسفه‌ اسلامی در یک فضای خاص شیعی هستیم که این مهم به‌دست اندیشمندانی مانند: صاین‌الدین علی‌بن محمد ترکه اصفهانی (1427م)، خانواده‌ دشتَکی و جلال‌‌الدین دوانی (3/1502م)، متکلم و فیلسوفی که از اهل‌سنت به تشیع امامی گروید، تحقق یافت. عارفان شیعی، مانند سید‌حیدر آملی (سده‌ چهاردهم)، مؤلف جامع‌الأسرار، ابن‌ابی‌جمهور الأحسائی (بعد از 1496م)، مؤلف کتاب المُجلی، ابن‌طاووس (سده پانزدهم)، سید‌محمد نوربخش (1464م)، و محسن کاشفی (1/1500م یا 5/1504م)، که نقش آنها به‌گونه‌ای قابل‌ملاحظه در گرایش متعاقب فارس به تشیع امامی مهم تلقی می‌شوند.(13)

دوره‌ پنجم: سده‌ شانزدهم تا بیستم میلادی که از آغاز صفویه تا امروز تداوم می‌یابد، شاهد توسعه‌ فقه و کلام با حضور اندیشمندانی مانند: علی‌بن حسین کرکی که قبل از ظهور صفویه نیز مشهور بود، هستیم. دیگر فقها و متکلمان این دوره عبارت‌اند از: شیخ بهاءالدین عاملی که هم‌زمان فقیه، متکلم، صوفی، ریاضی‌دان، معمار و شاعر بود. وی با خلق اثر فارسی جامعِ عباسی، در موضوع فقه، در ترویج عمومی فقه امامیه کمک کرد؛ میرداماد (1630م) بنیان‌گذار مکتب فلسفی مشهور به مکتب اصفهان و صاحب قبسات؛ شاگرد وی، صدرالدین شیرازی (ملاصدرا، 1640م)، بزرگ‌ترین فیلسوف اسلامی در دوران متأخر و صاحب اثر بزرگ و شگفت‌آور، الأسفار الأربعه، و مشهورترین شاگردان بی‌واسطه و خویشاوند وی، ملامحسن فیض کاشانی (1680م) و عبدالرزّاق لاهیجی (2/1661م) که عمدتاً به علوم دینی نظیر کلام و تصوف تمایل داشتند.(14)

در اواخر دوره‌ صفوی شاهد ظهور محمد‌باقر مجلسی، مؤلف دائرة‌المعارف عظیم روایی شیعی به‌نام بحارالأنوار، هستیم. در نهایت با تأسیس سلسله قاجاریه در 1779م، مجدداً تفکر شیعی جان تازه‌ای می‌گیرد و در سده‌ نوزدهم ضمن ظهور فقها و متکلمان بزرگ، شاهد بروز تعدادی فیلسوف برجسته و مشهور، مانند ملاعلی نوری (1831م)، ملاعلی زُنوزی (1889م)، آقا محمدرضا قُمشه‌ای (1888م)، و مشهورترین فیلسوف دوره‌ قاجار یعنی حاجی ملا هادی سبزواری (1871م)، صاحب شرح منظومه هستیم که تا امروز به‌عنوان یک اثر فلسفی مطلوب و محبوب باقی است. برخی دیگر از فیلسوفان خبره و برجسته‌ امامی در اواخر دوره‌ قاجار و نیز دوره پهلوی، فیلسوفانی مانند سید‌ابوالحسن رفیعی قزوینی، سید‌محمد کاظم عصّار و علامه سید‌محمدحسین طباطبایی هستند که همه‌ آن‌ها در نیمه‌ دوم سده‌ بیستم از دنیا رفته‌اند.(15)


ج) تشیع و برخی علوم

1. فلسفه و حکمت / عرفان(16)

نگرش شیعیان امامی نسبت به علوم عقلی،(17) از همان ابتدا مثبت‌تر از مکتب کلامی اهل‌سنت بوده است. این نگرش بازتر، جدای از گفتمان فراطبیعی علی(علیه السلام) در نهج‌البلاغه، در سخنان امام ششم و هشتم بیشتر دیده می‌شود؛ در نتیجه، فلسفه یا حکمت (حکمت الهیه) نیز وجه مهمی از تفکر دینی تشیع امامی را تشکیل می‌دهد و متفاوت از فلسفه‌ صرف یونانیِ در لباس عربی یا فارسی است.(18)

2. فلسفه

درحالی‌که اغلب فلاسفه‌ اسلامی، مانند فارابی و ابن‌سینا یا شیعه‌ امامی بودند یا گرایش‌های تشیع امامی داشتند، از زمان حمله‌ مغول و ظهور نصیرالدین طوسی به بعد، فلسفه‌ اسلامی در غالب بخش‌ها به عالم تشیع پناه برد و برخی از بزرگ‌ترین فلاسفه‌ اسلامی بعد از طوسی، مانند ابن‌تُرکَه اصفهانی، میرداماد و ملاصدرا نیز جزو متفکران تشیع امامی بودند. آبشخور فلسفه اسلامی پس از سهروردی و طوسی نیز به‌گونه‌ای مستقیم منابع خاص شیعه امامی، به‌ویژه نهج‌البلاغه و اصول‌الکافی کلینی، بوده است. فهم اثری مانند الأسفار ملاصدرا، بدون آگاهی از فحوای اصلی و محوری آموزه‌های قرآنی مبتنی بر تفسیر شیعی که آن نیز به‌نوبه خود مبتنی بر احادیث منقول از پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) و امامان شیعی است، ممکن نیست.(19)


د) نقش امامان شیعه در گسترش تفسیر و علوم قرآن و حدیث(20)

طبق بررسی در این دائرة‌المعارف، علاوه بر پیامبر اکرم(صلی الله علیه واله وسلم) و فاطمه زهرا(سلام الله علیها)، به سه تن از ائمه‌ شیعه(علیهم السلام) مدخل مستقلی اختصاص یافته که عبارت‌اند از: امیرالمؤمنین امام علی، امام حسین و امام جعفر صادق(علیهم السلام). گرچه از میان مباحث کلی درباره‌ تشیع، می‌توان مطالبی را درباره نقش امام باقر و امام رضا(علیهما السلام) نیز جُست، متأسفانه از پرداختن به دیگر ائمه‌ شیعه(علیهم السلام) غفلت شده است.

1. امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)

مدخل علی‌بن ابی‌طالب(علیه السلام) به قلم رضا شاه‌کاظمی تحریر یافته است. وی پس از معرفی اجمالی امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)، ایمان ایشان به‌عنوان نخستین مرد مسلمان و جایگاه ایشان نزد پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) به ذکر واقعه انذار عشیرة، حدیث مدینة‌العلم و واقعه غدیرخم پرداخته است.(21) در پایان، به‌طور کلی، نقش بنیادین و اساسی امام علی(علیه السلام) در فرهنگ دینی و عقلی اسلام را مورد تأکید قرار داده و بیان می‌کند که این میراث عقلی و دینی در نهج‌البلاغه تبلور یافته است.(22)

سپس تصریح می‌کند «تکوین آغازین و محتوای بسیاری از رشته‌های علوم اسلامی به امام علی(علیه السلام) بازمی‌گردد؛ از جمله: تفسیر، کلام، فقه، بلاغت و نحو، خط و نیز علوم غریبه مختلف مانند: جَفر و کیمیا».(23)

در‌واقع، امام علی(علیه السلام) میان تمام فرق و گروه‌های اسلامی دارای نقش محوری است. در تصوف و میان صوفیان، ایشان پس از پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم)، عنوان قُطب انسان کامل، ولی‌اللّه، سرسلسله‌ صوفیان و واسطه‌ سلسله‌ صوفیان با پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) است؛ امام علی(علیه السلام) هم منبع علومی از جنس معرفت، عرفان و علم باطن است و هم راهبر و مرشدی که طریقِ تحقق این علوم را می‌نُمایاند.(24)

2. امام محمد باقر(علیه السلام)

درباره‌ امام محمد باقر(علیه السلام) مدخل مستقلی اختصاص نیافته است؛ بنابراین، نیازمند جست‌وجو در دیگر مدخل‌ها و گردآوری مطالبی اندک درباره شخصیت این امام همام هستیم.

در مدخل امام جعفر صادق(علیه السلام)،(25) اشاراتی به آن حضرت نیز شده است. مؤلف آن مدخل، خانم لالانی، تأکید می‌کند که امام باقر(علیه السلام)، عالمی محرز در محافل علمی مدینه بود و ساماندهی تشیع توسط امام جعفر صادق(علیه السلام) نیز مبتنی بر مبانیِ طرح‌شده از سوی پدرش، امام محمد باقر(علیه السلام)، عملی شده است؛ در واقع، امام صادق(علیه السلام)، با تبیین و تحکیم برخی اصول اعتقادی پدرش، موفق شد تا نظام گسترده‌ای از فقه و الهیات را به‌وجود آورد و بدین‌ترتیب، شیعه با داشتن عقاید عبادی و دینی خاص خودش، جایگاه بسیار مهمی داشت.

در کنار تشیع اثنی‌عشریه، فقه اسماعیلیه‌ فاطمی که توسط قاضی نُعمان تدوین شد نیز عمدتاً مبتنی بر احادیث امام باقر و صادق(علیهما السلام) است.(26)

3. امام جعفر صادق(علیه السلام)

مدخل امام جعفر صادق(علیه السلام) به قلم خانم لالانی نگارش‌یافته است. وی بیان می‌کند: «جعفر صادق(علیه السلام) (148ق/765م)، متولد 699 یا 703م، شخصیتی فعال در محافل علمی مدینه و پربسامدترین مقام در فقه و سنت است. وی حکمت اهل‌بیت(علیهم السلام) را به مسلمانانی با انظار متنوع و نمایندگان دیگر ادیان، حکما و نیز عارفانی منتقل نمود که در طلب دانش، پیوسته به منزل ایشان در آمد‌و‌شد بودند».(27)

نقش و تأثیر او میان گروه‌های اسلامی بسیار وسیع است؛ وی وجه‌مشترک گستره‌ وسیعی از ارجاعات تاریخی میان شیعه، صوفی و سنی است که به دانش باطنی امام جعفر صادق(علیه السلام) و تأثیر وی بر خودشان آشکارا شهادت داده‌اند.(28)

شکل‌گیری جامعه‌ شیعی مرهون حرکت امام جعفر صادق(علیه السلام) بود که او نیز مبانیِ طرح‌شده از سوی پدرش را تعقیب می‌کرد. امام صادق(علیه السلام)، با تبیین و تحکیم برخی دکترین‌های پدرش، موفق شد نظام گسترده‌ای از فقه و الهیات را به‌وجود آورد و بدین‌ترتیب، شیعه با داشتن عقاید عبادی و دینی خاص خودش جایگاه بسیار مهمی داشت.

احادیث منقول و سنت برجسته امام جعفر صادق(علیه السلام)، در تشیع، تصوف و تسنن، به‌ویژه در اثنی‌عشریه و اسماعیلیه، حوزه‌ وسیعی از موضوعات را هم در عبادات و هم در معاملات شامل می‌شود؛ عنوان‌هایی مانند: ایمان، طاعت، زکات، روزه، حج، جهاد و نیز خوردنی، نوشیدنی، مبادلات تجاری و تعاملات اجتماعی، ازدواج و طلاق، ارث، مجازات جنایی، و انبوهی از موضوعات که به هرجنبه قابل تصور از حیات انسان می‌پردازند.

علاوه بر اثنی‌عشریه که به‌دلیل تأثیر امام جعفر صادق(علیه السلام)، به مذهب جعفریه شهرت یافته، فقه اسماعیلیه‌ فاطمی که توسط قاضی نُعمان تدوین شد نیز عمدتاً مبتنی بر احادیث امامین صادقین(علیهما السلام) است. ایشان در کنار هدایت شیعه، به‌طور گسترده محل ارجاع و استناد اصلیِ بسیاری از دیگر گروه‌ها نیز هست؛ کسانی که در بحبوحه‌ مشکلات حقوقی پیش‌آمده درصدر اسلام، ارشادات ایشان را مدنظر قرار دادند؛ درنتیجه، وی میان معاصرانش، در حجاز و عراق، محدث و فقیهی برجسته به‌شمار می‌رفت که آرای مکتب اهل‌بیت(علیهم السلام) را در دامنه وسیعی از موضوعات انتشار می‌دهد.(29)

وی دیدگاه خاص خودش را در مباحث کلامی آن روز، در مقابل مرجئه، قدریه، جهمیه و معتزله، ارائه نمود. ایشان، شاگردانش و دیگر ائمه شیعه(علیهم السلام)، با جبرگرایی و تجسیم مقابله نمودند و در موضوع ماهیت قرآن میانه‌روی را درپیش گرفتند؛ از جمله امام صادق(علیه السلام)، در مقابل جبرگرایی، دیدگاه میانه‌ا‌ی را ارائه کرد که ضمن حفظ و تداوم قدرت مطلقه‌ خداوند، انسان نیز مسئول معرفی می‌شود. دانش، بن‌مایه اصلی آموزه‌های وی بود و آموختنِ مبتنی بر عقلِ این آموزه‌ها نیز وظیفه‌ همه‌ مسلمانان است. عقل نیز قوه‌ متعالی است که به‌واسطه‌ آن خداوند عبادت و تمییز خیر و شر حاصل می‌شود؛ آن دانش نیز به‌نوبه‌ خود، به انسان می‌آموزد که چگونه با خواهش‌های نفس رذیله‌اش مقابله و خودش را پالایش و خالص کند؛ در نتیجه، آرای وی درباره امامت و نیز عقل، علم، عمل و ایمان نیز هماهنگ و به‌منظور خودشکوفایی بود.(30)

به باور مؤلف مدخل، لبّ تعلیمات امام صادق(علیه السلام)، کنار هدایت مردم به کسب دانش و خرد و کشف حقیقت از وحی الهی، مفهوم امامت است که به‌معنی اعتقاد به نیاز دائمی بشر به حجتی معصوم و هدایت‌یافته‌ الهی است.(31)

آرای امام صادق(علیه السلام) تأثیر فراگیری بر رشد جریان تصوف و تفکر آنها داشت. پُل نویا(32) با اشاره به تفسیر باطنی امام جعفر صادق(علیه السلام) از قرآن، که توسط سُلَمی (1021م) گردآوری شده، به سهم ایشان در تصوف تأکید می‌ورزد. وی با تأمل در قرآن، به پیوند میان معنای ظاهری و باطنی پی‌برد و تفسیر تأویلی قرآن را ارائه داد.(33)

افزون بر این، امام جعفر صادق(علیه السلام)، به تعدادی از رشته‌های اصلی دیگر نیز مرتبط است؛ مانند: تفأل / پیش‌گویی، علم کیمیا، علم جفر، دانش خفیّه و سری، چهره‌شناسی، پیش‌بینی نیکی یا نحوست ایام و تعبیر خواب.(34)

نقش‌های متعدد امام جعفر صادق(علیه السلام)، در توسعه و گسترش جریان‌های فکری و معنوی زمان ایشان کاملاً مشهود است. نقش اساسی و حیاتی وی در سامان‌دهی و تبیین تفکر تشیع که شتاب مضاعفی به رشد فقه و کلام / الهیات داد، در آثار عظیمی به نام وی حفظ شده‌اند.(35)

— بررسی

از نکات مثبت این اثر این است که به نقش ائمه‌ شیعه(علیهم السلام)، به‌ویژه امام علی، امام باقر و امام صادق(علیهم السلام)، در پیدایش و توسعه بسیاری از علوم اسلامی، اعم از عقلی و نقلی، از جمله تفسیر، کلام، فقه، حدیث، بلاغت و نحو و خط و نیز علوم غریبه مختلف مانند جَفر و کیمیا در این دائرة‌المعارف توجه کرده است؛ هم‌چنین به مرجعیت علمی این بزرگواران برای اغلب گروه‌های اسلامی و حتی غیرمسلمانان نیز اشاره شده است.(36)

برخی نکات منفی این اثر که شایان‌توجه است؛ گرچه از یک اثر غیر‌اسلامی انتظار نمی‌رود به‌درستی همه‌ جوانب یک مذهب یا مکتب اسلامی را تبیین کند. به‌دلیل موضوع این دائرة‌المعارف که شامل ادیان و مذاهبِ زیر مجموعه آن ادیان و معرفی شخصیت‌های مؤثرِ مذاهب است، پرداختن به تک‌تک امامان شیعی(علیهم السلام)، به‌عنوان مؤثرترین فرد دوره‌ خاص خویش در مکتب تشیع، بلکه گاه در دین اسلام، مورد انتظار و به‌منظور هدف این اثر به‌نظر می‌رسد. در این اثر به اکثر امامان معصوم شیعی(علیهم السلام) به‌صورت مستقل پرداخته نشده و در برخی موارد، که مدخل مستقلی اختصاص یافته، ناقص و قابل‌تأمل است؛ مدخل فاطمه(سلام الله علیها)(37) نمونه برجسته آن است. بی‌شک عملکرد امامان شیعی براساس اصول و قواعدی یکسان بوده، اما بسته به شرایط و موقعیت‌ها، مواضع و برخورد عملیِ خاص و متناسبِ شرایط مذکور را برمی‌گزیدند. این اتخاذ مواضع گاه به لحاظ بروز و ظهور اجتماعی - سیاسی پررنگ‌تر و گاه به‌دلیل علمی - فرهنگی مشهودتر بوده است.

در کنار توجه به حرکت جهادی - اصلاحی امام حسین(علیه السلام)، صلح و نرمش قهرمانانه امام حسن(علیه السلام) نیز به‌لحاظ تأثیرش بر سرنوشت مکتب تشیع نیازمند توجه و بررسی است. به‌همین‌ترتیب، جایگاه رفیعِ علمی امام علی(علیه السلام) و امام صادق(علیه السلام) نیز نباید موجب غفلت از نقش مسلمِ دیگر ائمه‌ شیعه(علیهم السلام) در پیدایش و توسعه‌ علوم شود، به‌ویژه امام باقر(علیه السلام) که به حق به باقرالعلوم ملقب است یا امام رضا(علیه السلام) که به عالم آل‌محمد(علیهم السلام) معروف است.


هـ) معروف‌ترین عالمان شیعه و نقش آنان در گسترش علوم اسلامی

1. ابن‌بابویه (شیخ صدوق)(38)

مؤلف مدخل، ضمن اشاره به اندیشه‌های فقهی، حدیثی و کلامی شیخ صدوق، به برخی انتقادات وارده بر آرای وی، به‌ویژه در اعتقادات، از ناحیه دیگران، به‌خصوص شاگرد او نیز می‌پردازد.

ابن‌بابَوَیه(39) یا ابن‌بابُویه (306-381‌‌‌ق/918-991م‌‌‌‌‌‌)، ابوجعفر محمدبن علی، معروف به «شیخ صدوق»، فقیه و محدث شیعی امامی بود.(40)

وی پس از دریافت آموزش‌های ابتدایی نزد پدرش، در جست‌وجوی دانش، در سال 963م به‌بغداد رفت و حدود یک‌سال بعد، رهسپار مکه شد و در 966م از راه کوفه به‌بغداد بازگشت.

ابن‌بابَوَیْه پس از مسافرت‌های فراوان به مناطق مختلف برای کسب علم و دانش، حدود 983م، تحت حمایت و به درخواست رکن‌الدوله امیر آل‌بویه در «ری» ساکن شد. وی در ری درباره‌ ‌مسائل اعتقادی دست به‌تحقیق و تألیف زد و ارج و منزلت والایی داشت. او در همان‌جا درگذشت و به خاک سپرده شد.

ابن بابویه نویسنده‌ای پرکار بود؛ گرچه از حدود سیصد اثری که به او نسبت داده شده، کمتر از بیست عنوان باقی مانده با وجود این، تأثیر آثار وی بر نسل‌های بعد چشمگیر است. کتاب من لایحضره‌الفقیه،(41) معروف‌ترین اثر ابن‌بابَوَیْه است که در 979م به پایان رسید و یکی از چهار کتاب فقهی معیار شیعه اثناعشری است. از دیگر تألیفات فقهی مختصرتر وی الهدایة و المقنع فی الفقه را می‌توان ذکر کرد.

تسلط ابن‌بابویه در احادیث امامیه، شاخص است دراین میان باید به آثاری مانند ثواب‌الاعمال و عِقاب‌الاعمال‌ که احادیثی را درباره پاداش و کیفر اعمال دربرمی‌گیرند و علل‌الشرایع که حاوی احادیث بسیاری در دلایل و عللِ تکالیف گوناگون دینی است و کتاب الخصال که دربردارنده احادیث بی‌شماری در توصیف اعمال و ویژگی‌های آنهاست. عیون اخبارالرضا(علیه السلام) گنجینه‌ای گران‌بها از اطلاعات درباره حیات و روزگار امام هشتم، علی‌بن موسی الرضا(علیه السلام) (818م) است. کمال‌الدین و تمام‌النعمة یکی از نخستین و کامل‌ترین آثار در تبیین اعتقاد به امام دوازدهم3، غیبت و بازگشت وی به‌عنوان مهدی (مسیح) در آینده است.(42)

علاقه ابن‌بابویه به‌مسائل اعتقادی، او را به نگارش رسالة‌الاعتقادات، متقدم‌ترین اعتقادنامه موجود امامیه سوق داد. دیدگاه‌هایی که او صحه می‌گذارد، در توافق کلی با عقاید اندیشمندان متقدم‌ امامیه بوده، درعین‌حال گاه کمتر جبرگرایانه و انسان‌انگارانه است. به‌سبب مخالفت آشکار با جدال مربوط به الهیات (کلام)، ابن‌بابویه در اعتقادنامه و در موضوع دیگر تقریباً یکسره به‌جای استدلال عقلی، به احادیث ائمه(علیهم السلام) تکیه می‌کند. تکیه بیش از حد صدوق به روایات، به جای استدلال عقلی در الاعتقادات، باعث شد تا از سوی شاگرد نامدارش شیخ مفید (1022م)، در کتاب تصحیح‌الاعتقاد مورد نقد قرار گیرد. شیخ مفید هم‌چنین بر موضع ابن‌بابویه در برخی مسائل خاص، مانند امکان خطای سهوی از پیامبران و امامان(علیهم السلام)، سخت خرده گرفت.

به باور مؤلف مدخل، دیدگاه‌های کلامی ابن‌بابویه در سال‌های بعد تعدیل یافته و این مسئله براثر کلامی دیگر وی، التوحید، مشهود است.(43)

بنابراین، حداقل برون‌داد مباحث فوق این است که شیخ صدوق(ره) با آثار متعددش در گسترش و توسعه علوم شیعی به‌طور خاص و علوم اسلامی به‌طور عام، در حوزه‌های مختلفی مانند فقه، حدیث و اعتقادات نقش مهم و بی‌بدیلی داشته است. کتاب من لایحضره‌الفقیه وی در علم فقه شاخص و جزو چهار کتاب اصلی شیعه است. در بحث اعتقادات، به‌ویژه نقش کتاب کمال‌الدین و تمام‌النعمة ایشان در بحث مهم امام‌شناسی، امام دوازدهم(عجل الله تعالی فرجه) و مسئله پراهمیت غیبت آن حضرت، واضح و مبرهن است.

2. خواجه نصیرالدین طوسى(44)

خواجه نصیرالدین طوسی در علوم گوناگونی مانند: فلسفه، کلام، ریاضیات، نجوم، سیاست، فقه و اخلاق خبره بوده و به‌تصریح مؤلف، برجسته‌ترین عالم و اندیشمند بلاد شرق اسلامی در سده سیزده میلادی به‌شمار می‌رفته است.

نصیرالدین طوسى (597-672ق/1201-1274م)،(45) محمد‌بن محمد‌بن حسن که در متون اسلامی به‌عنوان خواجه و محقق طوسی شناخته شده، فیلسوف، متکلّم، ریاضی‌دان، ستاره‌شناس و سیاست‌مدار شیعى ایرانى بود. او برجسته‌ترین عالمِ سده‌ سیزدهم میلادی در سرزمین‌های شرقی اسلامی است. او در طوس، شمال شرقى ایران، در خانواده شیعه دوازده‌امامی زاده شد و در بغداد درگذشت.

وی علاقه‌ زیادی به ریاضیات، نجوم و علوم عقلی نشان داد و در دوره‌ای کوتاه شاگردانی نیز تربیت کرد. او تا هفده سالگی فلسفه ابن‌سینا (1037م) را مطالعه کرد و در درس‌های قطب‌الدین سرخسی (1221م)، در نیشابور، حضور یافت و در همان‌جا فریدالدین عطار (1220م) را ملاقات کرد و در همین ایام به مطالعه فقه نیز اشتغال داشت.

ابن‌بابویه در بیست و دو سالگی، از طریق ناصرالدین محتشم (1257م) حاکم قهستان و بعدها از طریق شهاب‌الدین محتشم (حدود 1245م) در خراسان، با تعلیمات فرقه اسماعیلی آشنا شد و به‌همین منظور، آثاری را در باب اسماعیلیه نگاشت، آثاری مانند اخلاق ناصری، اخلاق محتشمی و رساله‌ معینیّه.

هنگامى که اسماعیلیه درپی تهاجم مغول شکست خورد، او به‌عنوان یکى از مسلمانان شیعى، به نظام جدید وارد شد و به تألیف آثاری درباره‌ تشیع اثنی‌عشری دست زد.

در دربار مغول، پس از سقوط خلافت عباسیان، وی با جلب اطمینان هولاکو (1265م)، مدیریت اوقاف را به‌دست گرفت. مهم‌ترین دغدغه‌ وی در این دوره، حفظ جان علمای مسلمان و تعلیم آنها بود. وی مهم‌ترین رصدخانه و مرکز آموزش علمی آن زمان را در مراغه، شمال غربى ایران، تأسیس کرد.(46)

مجموعه تألیفات وی تقریباً 135 عنوان را شامل شده که موضوعات گسترده و مختلفی مانند نجوم، اخلاق، منطق، ریاضیات، فلسفه، کلام، تصوف، شعر و علوم رایج آن زمان را شامل می‌شود. برخی از این آثار مانند: شرح وی بر الاشارات و التنبیهات ابن‌سینا در فلسفه و اخلاق ناصری، در اخلاق نظری و عملی، تا امروز در بسیاری از مراکز آموزشی مسلمانان، مورد استفاده است. تنها در این اواخر، بررسی عالمانه‌ مناسبی درباره سهم طوسی در فلسفه، نجوم، مثلثات و ریاضیات آغاز شده است. اهمیت و اعتبار وی در دین، تا حدی بدین‌دلیل است که وی یکی از زیرک‌ترین و عالم‌ترین متکلمان شیعی است و تا حدی به‌دلیل به‌کارگیری ایده‌ها و روش‌های فلسفی در زمینه‌ها و مسائل اسلامی و نیز حضور فعال وی در مناظرات دینی‌- سیاسی دورانش است. اندیشه‌های وی در ظهور حکمت متعالیه که بعدها از سوی ملاصدرا (1641م) توسعه یافت و نیز شکل‌گیری «مکتب اصفهان»، مؤثر بوده است.(47)

3. علامه حلّى

به تصریح مؤلف، علامه حلّى در همه علوم دینى و عقلى، حتى در زندگى‌نامه‌نویسى، نحو و بلاغت صاحب اثر و تألیف است؛ آرا و آثار وی، به‌ویژه در زمینه علم حدیث‌ و اعتقادات دارای جایگاه بالایی است.

جمال‌الدین ابومنصور حسن‌بن یوسف‌بن على‌بن مطهّر (648-726ق/1250-1326م)،(48) معروف به «علامه حلّی»، اهل حلّه است که نزد پدر و دایى‌اش، یعنی محقق اول و نیز برخى دیگر از دانشمندان شیعه و سنى دانش آموخت. فلسفه و الهیات را نزد خواجه نصیرالدین طوسى فرا گرفت.

علامه حلّى در همه علوم دینى و عقلى، حتى در زندگى‌نامه‌نویسى، نحو و بلاغت دست به تألیف زد. اولین کسى بود که علم‌الحدیث شیعه را به‌کار بست و روش او به‌عنوان الگوى دانش حدیث شیعى باقى ماند. با وجود این، روش وى مخالفت عالمان اخبارى را برانگیخت که قائل به صحت همه احادیث جوامع چهارگانه حدیث شیعی بودند.(49)

قسمت عمده آثار حلّى که بالغ بر صد یا بنابر بعضى نقل‌ها پانصد اثر بوده، از میان رفته است. میان ده اثر منتشر‌شده که همه آنها متن درسى متداول در فقه و کلام است،باید از شرح تجریدالاعتقاد خواجه نصیرالدین طوسى، که یک دوره عقاید شیعى به‌شمارمی‌رود و دیگری رساله الباب الحادى‌عشر که درباره‌ عقاید است و به انگلیسى نیز ترجمه شده نام برد. این رساله، ضمیمه یکى دیگر از آثار مهم او، منهاج‌الصلاح فى‌اختصارالمصباح، خلاصه‌ای از مصباح‌المتهجّد، تألیف ابوجعفر طوسى است.

حدود سال 704‌ق/1305م، حلّى به ایران سفر کرد و در آن‌جا به مناظره با علماى مهم اهل‌سنت پرداخت. تحت‌تأثیر او، هشتمین سلطان سلسله ایل‌خانان ایران، اولجایتو خدابنده که ابتدا مسیحى، بعد بودایى و سپس مسلمان سنّى حنفى بود، به تشیع دوازده امامى گروید. در زمان حکومت اولجایتو، اسامی ائمه‌ دوازده‌گانه شیعه(علیهم السلام) در مساجد نگاشته و سکه‌ها به نام آنها ضرب شد. بدین‌گونه براى اولین‌بار اگرچه اندک، شیعه دوازده‌امامى به‌عنوان مذهب رسمى ایران شناخته شد.(50)

علامه حلّى، که معاصر ابن‌تیمیه و دیگر عالمان سرشناس اهل‌سنت بود، به‌دلیل فضل بسیارش، هم مورد تحسین و هم به‌عنوان عالم برجسته و متنفذ شیعى بودنش، مورد حمله و توهین قرار گرفت. او به مدفون‌شدن در نجف، در حرم امام على(علیه السلام) مفتخر شد.(51) آرامگاه حلّى در نجف کاملاً شناخته شده و محل آمدوشد زائران است.(52)

با توجه به مباحث فوق، علامه حلی(ره)، علاوه بر نقش‌آفرینی در توسعه علومی مانند فقه و کلام، به اذعان نویسنده مقاله، نخستین فردی بوده که «علم‌الحدیث» شیعه را به‌صورت روش‌مند به‌کار بسته و این روش وی به مثابه الگویی در علم حدیث شیعی باقی است که بی‌شک حاکی از نقش عظیم ایشان در توسعه علم‌الحدیث است.

4. ملاصدرا

محمد‌بن ابراهیم شیرازی (80/979-1050ق؛2/1571-1641م)،(53) معروف به ملاصدرا،(54) فیلسوف، الهی‌دان و عارف ایرانی است. وی در جوانی به اصفهان آمد که پایتخت صفوی و مرکز مکتب فلسفیِ در حال رونقِ میرداماد (1631م)، مرشدِ ملاصدرا و فیلسوفی برجسته بود. ملاصدرا کلام را نزد بهاءالدین عاملی (1621م) آموخت که فردی متکلم، ریاضی‌دان و معمار بود و رساله‌هایش در ریاضیات و علوم در دانشگاه الأزهر قاهره تدریس می‌شد. سومین استاد ملاصدرا، میرفِندِرِسکی (1050ق/1641م) بود که گمان می‌شود به وی فلسفه مشای ابن‌سینا را آموخته باشد.

وی پس از ترک کهک و بازگشت به زادگاهش، شیراز، در مدرسه خان به‌تدریس پرداخت و شاگردان عالمی را تربیت کرد که معروف‌ترین آنها ملافیض کاشانی و عبدالرزاق لاهیجی هستند.(55)

ملاصدرا بعد از خلوت‌نشینی و ریاضت، دیدگاه اصالت ماهیت (ماهیت‌گرایی) را رها کرد و به تبیین حقیقت محض وجود و تأسیس اصل اصالت وجود گرایش پیدا کرد.

اصل اصالت وجود مستلزم این نکات است: «ماهیت اصالت ندارد و چیزی جز تعریف منطقی و قالب ذهنی اشیاء نیست؛ وجود در حرکت تکاملی دائمی است که در هر مرحله تمام درجات و مراحل قبلی حرکت را پذیرا شده، از آنها فراتر می‌رود».

صدرا نظریه اصالت و تکامل وجود را برای حل بسیاری از مسائل و مشکلات سنتیِ فلسفه به‌کار بست و به‌گونه‌ای حیرت‌آور نظریه‌اش منسجم و موفق عمل کرد. وی از این اصل در مباحثی نظیر اثبات فلسفی وجود ذهنی، اثبات اتحاد عقل و عاقل و معقول (یا علم و عالم و معلوم)، ارتباط علم با وجود، رابطه اراده با وجود و... بهره برد.(56)

در معادشناسی نیز ملاصدرا با دلایلی به رد اعتقاد تناسخ ارواح اقدام نمود؛ از جمله‌ ادله وی این بود هنگامی که یک روح در بدنی رشد نمود، دیگر نمی‌تواند بازگردد و از اول آغاز کند.

ویراستار کتاب الاسفار الاربعة (تهران، 1958م)، تعداد آثار ملاصدرا را 32 یا 33 اعلام می‌کند؛ سیدحسین نصر در ملاصدرا و فلسفه متعالی‌اش(57) عدد 46 را ذکر می‌کند. ملاصدرا آثاری در دین و فلسفه دارد که آثار دینی وی محصول و نتیجه‌ کاربرد هرمنوتیک فلسفی وی در معتقدات مذهبی است. مهم‌ترین و جامع‌ترین اثر وی بدون تردید الاسفار الاربعة است. بخش اول آن به وجودشناسی و هستی‌شناسی؛ بخش دوم، فلسفه‌ طبیعی؛ سفر سوم به‌وجود خدا و صفاتش و سفر آخر به انسان و تقدیرش می‌پردازد که هدف نهایی اثر است. المبدأ و المعاد و الشواهد الربوبیة دو اثر دیگر وی است.(58)

صدرا رساله‌هایی در تفسیر دارد که با عنوان تفسیرالقرآن الکریم(59) در هفت جلد چاپ شده است.

5. علّامه مجلسی

محمّدباقر‌بن ‌محمّدتقی مجلسی (1037-11/1110‌ق/1627-1700/1699م)،(60) سرآمد دین‌پژوهان پارسی‌زبان شیعی در اواخر عصر صفویه است. وی در سال 1678م عنوان شیخ‌الاسلام را کسب کرد و در زمان حکومت شاه سلطان حسین آخرین حکمران صفوی (1694-1722م) به اوج قدرت رسید. او در اصفهان وفات کرد و در همان‌جا به خاک سپرده شد.

زندگی مجلسی در توسعه و افزایش برتری مکتب شیعی خلاصه و متمرکز می‌شود. او برای دستیابی عامه مردم به معارف دینی، بسیاری از آثارش را به فارسی نوشت. از بهترین آثار شناخته‌شده او می‌توان به حیات‌القلوب (زندگی‌نامه پیامبران و امامان(علیهم السلام)) و حق‌الیقین (اصول عقاید شیعه) اشاره کرد.

آثار عربیِ مجلسی به مسائل متنوع عقیدتی می‌پردازد؛ وی هم‌چنین شرح‌هایی بر متون حقوقی کلاسیک شیعه زده است. کتاب بحارالأنوار او یک دائرة‌المعارف حجیمِ حاوی شمار زیادی از روایات شیعی در منابع گوناگون است.(61)

به برکت تألیف کتاب بحارالأنوار، بخش عظیمی از بدنه روایات شیعی از فراموشی حفظ شد و به‌صحنه آمد. مجلسی برای آماده‌سازی آثارش به شاگردان و داوطلبان تکیه داشت. نخستین جلد بحارالأنوار در سال 1666م به اتمام رسید و تا زمان وفات مجلسی هفده عدد از 26 مجلد این طرح پایان یافت. چاپ سنگی تمام کار برای اولین‌بار بین سال‌های 1885 و 1897 میلادی بود. چاپ جدید آن مشتمل بر 110 جلد در تهران به‌چاپ رسید. تعداد زیادی برگزیده، تلخیص و ضمائم موجود بر تداوم نفوذ و برتری این اثر گواهی می‌دهد.(62)

به اذعان نویسنده مقاله، زندگی علامه مجلسی6 صرف توسعه تفکر و اندیشه شیعی شده است و این امر از طریق خلق آثار علمی فراوان که توأم با گسترش علوم شیعی، به‌ویژه علوم نقلی، بوده صورت گرفته است.

6. دیگر علما

باید گفت به برخی علما و اندیشمندان شیعی که سهمی در پیدایش و توسعه علوم اسلامی داشته‌اند، در این دائرة‌المعارف چنان‌که باید پرداخته نشده است، ولی در برخی مدخل‌ها، به‌ویژه مدخل تشیع نام آنها به‌چشم می‌خورد.

برخی مشهورترین و موثرترین آنها عبارت‌اند از:

— شیخ ابو‌جعفر محمد‌بن یعقوب کلینی (941م)، صاحب کتاب الکافی که جریان حدیثیِ کوفه و قم در آثار بزرگانی مانند وی و ابن‌بابویه (صدوق) (2/991م)، تبلور یافت.(63)

— سید‌شریف رضی (1016م)، استاد شیخ مفید که سخنان امام علی(علیه السلام) را در نهج‌البلاغه گردآوری کرده است.

— شیخ مفید (1022م)، شاگرد ابن‌بابویه و سید‌شریف (مرتضی)، شخصیتی برجسته در آغاز کلام عقلی امامیه محسوب می‌شود.(64)

— شریف مرتضی علم‌الهدی (1044م)، مدرسه کلامی بغداد توسط عالمان و متکلمانی نظیر شیخ مفید (1022م) و شریف مرتضی علم‌الهدی (1044م) و شاگرد آنها، شیخ ابو‌جعفر طوسی (1067م) رهبری شد که نقش بسزایی در قاعده‌مند نمودن فقه شیعی داشت.(65)

— شیخ‌الطائفه ابوجعفر محمد‌بن حسن طوسى (460‌‌‌‌‌‌ق/1068م)، مؤلف کتاب‌های مشهوری مانند الاستبصار و تهذیب‌الاحکام(66) که نقش بسزایی در قاعده‌مند نمودن فقه شیعی داشت.(67)

— امین‌الاسلام ابوعلی فضل‌بن حسن طبرسی (548‌ق/4/1153م) که به‌واسطه تفسیرش، مجمع‌البیان، معروف است.(68)

— نجم‌الدین محقق حلی (1277م) متخصص در علم اصول فقه امامیه که اثر معتبر و موثق المعارج فی اصول الفقه را در همین موضوع نگاشت. درعین‌حال، با اثر مشهورش به‌نام شرائع‌الاسلام، علمِ استعمال این قواعد را در فقه اسلامی نیز توسعه داد.(69)

— شیخ بهایی، بهاءالدین عاملی (1621م)، متکلم، ریاضی‌دان و معمار که رساله‌هایش در ریاضیات و علوم در دانشگاه الأزهر قاهره تدریس می‌شدند.(70)

— میرداماد (1630م)، که بنیان‌گذار مکتب جدیدی در فلسفه اسلامی بود و به‌عنوان مکتب اصفهان شناخته شده است.(71)

همان‌گونه که بیان شد، مدخل و یا مقاله مستقلی برای معرفی این علما و تبیین جایگاه علمی - دینی‌شان اختصاص نیافته است؛ اما در همین عبارات مختصر نیز به نوعی به نقش هریک در حوزه خاصی از علوم اشاره شده است. برای نمونه، نقش ثقة‌الاسلام کلینی(ره) در علم‌الحدیث، شریف رضی(ره) در علم بلاغت، شیخ مفید(ره) در علم کلام، به‌ویژه کلام عقلی، شریف مرتضی(ره) در علم کلام، شیخ‌الطائفه طوسی(ره) در علم فقه و قاعده‌مندسازی این علم، امین‌الاسلام طبرسی(ره) در علم تفسیر، محقق حلّی(ره) در علم اصول فقه و کاربست این علم در فقه اسلامی، شیخ بهایی(ره) در علوم کلامی، ریاضیات و معماری، و میرداماد(ره) در علم فلسفه اسلامی واضح و روشن است.

— بررسی

گرچه در این دائرة‌المعارف به چند تن از بزرگان شیعی مدخلی مستقل اختصاص یافته و به تعدادی نیز، به‌ویژه در مدخل تشیع اثنی‌عشریه، اشاره شده، بسیاری از این شخصیت‌ها، نظیر شیخ کلینی، شیخ مفید، شیخ طوسی، شیخ بهایی و سید‌بن طاووس، به لحاظ جایگاه علمی - مذهبی‌شان سزاوار بحثی مستقل در مدخلی مستقل هستند؛ زیرا شخصیت و جایگاه علمیِ برخی بزرگان برای دنیای غرب ناشناخته نبوده است. مارتین مکدرموت(72) سال‌ها پیش با بررسی همه‌جانبه و تطبیقی اندیشه‌های سه متکلم بزرگ شیعی، صدوق (۳۸۱ق)، مفید (۴۱۳ق) و سید‌مرتضی (۴۳۶ق) در کتاب اندیشه‌های کلامی شیخ مفید، به معرفی این سه اندیشمند و گوشه‌ای از جایگاه علمی‌شان اقدام کرده است.(73) نقش شیخ طوسی در دگرگونی و گسترش علم نظری حقوق نیز پیش‌تر از سوی چارلز آدامز(74) مورد تأکید قرار گرفته(75) و آرا و آثار سید‌بن طاووس نیز توسط کلبرگ(76) معرفی شده است.(77)


و) نقش ابن‌سینا در رشد علوم اسلامی

ابوعلی حسین‌بن عبداللّه‌بن سینا، معروف به ابن‌سینا (370ق/980م-428ق/1037م)،(78) فیلسوف و فیزیکدان مسلمان است. به‌زعم نویسنده، مذهب پدر و برادر ابن‌سینا تشیع اسماعیلی بوده که این امر مشوق ابن‌سینا برای مطالعه فلسفه هرمسی، نو‌افلاطون‌گرایی و ریاضیات شده است؛ ولی ابن‌سینا به مذهب اسماعیلی نگروید. وی علاوه بر علوم فوق، در ده‌سالگی به فراگیری حساب هندی، علم و فلسفه یونانی پرداخت و سپس منطق ارسطو، هندسه اقلیدس و نجوم بطلمیوس را فرا گرفت و در متافیزیک از آثار ابونصر فارابی (950م) کمک گرفت.

ابن‌سینا دارای آثار عظیم و تأثیرگذار در طب و تمام شاخه‌های فلسفه است. بسیاری از آثار وی مفقود شده‌اند؛ از جمله الإنصاف که در آن به مقایسه‌ دیدگاه‌های شرقی و غربی درباره‌ فلسفه‌ ارسطو پرداخته بوده است.

دو مورد از موثرترین آثار وی، القانون فی الطب و الشِفاء، عصاره‌هایی در موضوع طب و فلسفه هستند. دانشنامه‌ علایی، با موضوع فلسفه به فارسی نگاشته شده است. روی‌هم‌رفته، بیش از 130 اثر از وی باقی‌مانده که اغلب آنها فقط به‌صورت نسخ خطی، در کتابخانه‌های خاورمیانه یافت شده‌اند.(79)

1. تأثیر ابن‌سینا بر جهان غرب

تأثیر ابن‌سینا بر غرب با ترجمه آثار وی، ابتدا در اسپانیای سده دوازدهم میلادی آغاز شد. قسمت اعظم شِفاء تا قبل از 1150میلادی به لاتین ترجمه شد و در نخستین خودنمایی برای متفکران مسیحی، کیهان‌شناسی کاملاً منسجم و منطقی و منظومه‌ای از علوم متافیزیک را ارائه کرد. جامعیتش جاذبه دل‌فریبی داشت و از برخی جهات فهم آن آسان‌تر از فلسفه‌ ارسطو بود.

نظام فلسفی ابن‌سینا ساختار بسیار مناسبی داشت و بسیار فراتر از آن بود که کاملاً رد شود و بسی رایج‌تر از آن بود که نادیده انگاشته شود. درواقع، همه متکلمان مَدرَسی(80) برخی ایده‌های وی را پذیرفته بودند. نویسنده مسیحی و مترجم آثار ابن‌سینا، دومینیکوس گوندیسالینوس(81) فلسفه وی را کاملاً پذیرفت. بعدها آثار و آرای ابن‌سینا و گوندیسالینوس مورد ارزیابی افرادی، مانند ویلیام اووِرن یا ویلیام اهل پاریس(82) (حدود 1180-1249م)، آلبرتوس مگنوس(83) (1206-1280م) و توماس آکویناس(84) (1224-1274م) قرار گرفت.

راجر بیکن فرانسیسکن انگلیسی(85) (حدود 1214- بعد از 1292م) و جان دُنس اسکاتُس(86) (حدود 1265-1308م) دو تن از مهم‌ترین متفکران مسیحی بودند، که شدیداً از ابن‌سینا متأثر شدند. بیکن معتقد بود ابن‌سینا، بعد از ارسطو، امیر فلسفه است. اسکاتس نیز تعریف ابن‌سینا را از متافیزیک به‌عنوان مطالعه‌ موجود بماهو موجود، کاملاً پذیرفت و مباحثش درباره کلیات، به‌طور گسترده مبتنی بر دیدگاه ابن‌سینا بود.(87)

2. تأثیر ابن‌سینا بر دنیای اسلام

ابن سینا شاگردانی داشت که مطالعه و آموزش سیستم فلسفی وی را ادامه دادند. البته در سده یازدهم میلادی، با حمله غزالی به فلاسفه، گسترش آرای وی به خارج قلمرو سلجوقیان محدود شد. جای تأمل است که آثار فلسفی وی بخشی از برنامه‌ آموزشی دانشگاه‌های اروپایی قرار گرفت. ولی در مدارس و دانشکده‌های اسلامی چنین نشد.

با وجود این، تأثیر ابن‌سینا بر نویسندگان مسلمان، به‌ویژه نواحی فارسی زبان، مهم بود. مهم‌ترین تأثیر افکار وی بر تصوف، به‌ویژه مکتب اشراقی سهروردی بود. منشأ این تأثیر، نه دانشنامه‌ فلسفی او - ‌شفا - بلکه بیشتر تعدادی رساله مختصر مانند رساله حی‌بن یقضان، رسالة‌الطیر، رسالة فی ماهیة‌العشق، سلامان و ابسال و بخش آخر اشارات وی بودند.

ابن‌سینا با نوشتن منطق المشرقیین (مشرقیه)، سهروردی و پیروانش را جذب کرد. سنت اشراقی بیش از همه در ایران، در دوره صفویه (1499-1722م) و پذیرش مذهب امامیه، نفوذ داشت. پس از 1598م، در اصفهان، میرداماد (1631م) و شاگردش ملاصدرا (2/1571-1640م) دو تن از مروجان مکتب اشراقی بودند.(88)

— تشیع ابن‌سینا

در تعیین مذهب شیخ‌الرئیس بوعلی‌سینا توجه به چند مطلب ضروری است. نخست آرا و اعمال وی در زمینه‌های مختلف به‌ویژه مباحث اعتقادی است که با کدام مذهب تطابق و سازگاری دارد. دوم شناخت مروجان و احیاکنندگان آرا و افکار وی در دوره‌های متعدد متأخر است که از کدام جریان فکر و مذهبی بوده‌اند؟ سوم توجه به مخالفان وی، به‌ویژه در عصر خودش، که غالب این طعنه‌زنندگان دارای کدام اندیشه مذهبی بوده‌اند؟

دست‌کم دو اثر مربوط به سده‌های دهم و یازهم هجری، مطالب فوق را مدنظر قرار داده و بر تشیع اثنی‌عشری‌بودن شیخ‌الرئیس اقامه برهان کرده‌اند. نخست قاضی نوراللّه شوشتری (1019ق) در کتاب مجالس‌المؤمنین(89) به این امر پرداخت و دیگری علی‌بن فضل‌الله جیلانی (زنده در 107ق) است که اثری مستقل با عنوان توفیق‌التطبیق فی اثبات‌الشیخ‌الرئیس من الامامیة الاثنی‌عشریة(90) را تألیف کرد. از مباحث این دو محقق چنین برمی‌آید که دلایل و شواهد متقنی بر تشیع امامی‌بودن ابن‌سینا وجود دارد که برخی آنها عبارتند از: تولد ابن‌سینا بر فطرت تشیع و در خانواده شیعی؛ ملازمت پیوسته وی ملوک شیعی را و دوری از حاکمان غیرشیعی؛ آرای ایشان در مباحث عصمت، خلافت و امامت، به‌ویژه اشتراط افضلیت در خلافت و ارجحیت نص بر آن نسبت به اجماع حل و عقد؛ توصیف علی(علیه السلام) در میان خلق به معقول در میان محسوسات از سوی شیخ‌الرئیس ابن‌سینا.(91)

پیرامون دومین مطلب نیز باید گفت که بیشترین تاثیر ابن‌سینا بر مکتب اشراق بود و سنت اشراقی بیش از همه در ایران، در دوره صفویه (1499-1722م) نفوذ داشته است و بزرگانی مانند میرداماد (1631م) و شاگردش ملاصدرا (2/1571-1640م) دو تن از مروجان مکتب اشراقی بودند.(92)

درباره مطلب سوم، محققان شیعی تصریح دارند که اکثر فقهای اهل‌سنت و جماعت به‌ذم و قدح شیخ‌الرئیس و حتی تکفیر وی پرداخته‌اند.(93)

به‌نظر می‌رسد همین مقدار در اثبات تشیع امامی بودن شیخ‌الرئیس کافی باشد. و بدیهی است بحث تفصیلی آن را باید در مجال دیگری پی‌گرفت.

تشیع در دو سده‌ اخیر

با سقوط صفویه در 1722م، علمای شیعه اغلب در نجف گرد آمدند. با تثبیت حکومت قاجار در 1799م، در دوره فتحعلی‌شاه و در آغاز سده نوزدهم، علمای اثنی‌عشریه مجدداً قدرت گرفتند.

دوره جدیدی از سیطره‌ سیاسی علمای امامیه که نتیجه مشارکت آنان در بسیاری از حوادث مهم سیاسی بود، در قیام تنباکو (1892-1891م) و انقلاب مشروطه (1906م) به‌اوج خود رسید؛ زیرا نقش علمای شیعی در این وقایع محوری بود.

در این سده، ملااحمد نراقی، دیدگاهش را درباره تقویت قدرت قضایی - شرعی فقیه در کتاب عوائدالایام بیان کرد که به‌نظر برخی علما، به‌عنوان مقدمه تاریخی نظریه ولایت فقیه امام خمینی به‌شمار می‌رود. شیخ‌مرتضی انصاری، برجسته‌ترین فقیه این عصر نیز در زمره‌ بزرگان این سده است. در دوره مشروطه، علمای امامیه هم در مباحث نظام پارلمانی و تنظیم قانون اساسی، در رأس بودند.(94) در دوره‌ پهلوی، به‌ویژه دوره رضاشاه (1925-1941م)، گرچه قدرت علمای شیعه نسبت به دوره قاجار کاهش یافت، باز هم دارای قدرت قابل‌ملاحظه‌ای بودند.

با انقلاب اسلامی ایران در سال (1979- 1978م)، تشیع امامی وارد دوره‌ جدید دیگری از تاریخ خود شد؛ رشد و توسعه‌ اندیشه‌ تشیع امامی، در عین درهم‌تنیدگی با اصل توسعه اندیشه اسلامی، دارای توسعه تاریخی خاص خود است.(95)

— بررسی

به‌رغم اشاره به تاریخ معاصر تشیع، متأسفانه این اشاره بسیار محدود و ناقص است. نخست این‌که وقایع مهم و تأثیرگذارِ این دوره، به‌ویژه انقلاب پربرکت اسلامی ایران و تأثیر آن در دنیا، به‌طور عام و در جهان اسلام به‌طور خاص، به‌خوبی تبیین نشده است.

دوم این‌که شخصیت‌ها و اندیشمندان مؤثر در زمینه‌های دینی و علمیِ این برهه‌، نظیر امام خمینی(ره)، آیت‌اللّه خویی(ره)، علامه طباطبایی(ره)، شهید مطهری(ره) و شهید صدر(ره) به‌خوبی معرفی نشده‌اند.


نتیجه‌گیری

در ویرایش دوم دائرة‌المعارف دین که محور این تحقیق است، شاهد توجه منصفانه‌تر، به‌ویژه با بهره‌گیری از پژوهش‌گران مسلمان، به تشیع امامی هستیم. برخی ائمه مانند امام علی، امام حسین و امام صادق(علیهم السلام) و نیز حضرت فاطمه(سلام الله علیها) و تعداد معدودی از اندیشمندان شیعه، مانند ابن‌سینا، خواجه طوسی، ابن‌بابویه، علامه حلّی، علامه مجلسی و ملاصدرا به‌طور مستقل در این اثر معرفی شده‌اند. به این منظور، به‌جایگاه برخی امامان شیعه(علیهم السلام) و نیز نقش عالمان شیعی در پیدایش و گسترش علومی نظیر تفسیر، حدیث، فقه، کلام، حکمت، بلاغت، نحو و زبان‌شناسی و حتی علوم طبیعی مانند کیمیا و طب توجه شده که نشان‌دهنده نقش برجسته و مهم تشیع در پیدایش و گسترش علوم اسلامی است.

با وجود این، می‌توان سایه‌ نگاه غالب آثار غربی به اسلام، مبنی بر محوریت اهل‌سنت و نگرش فرعی به دیگر مذاهب، از جمله تشیع امامی و در نتیجه عدم پردازش مفصل و جدی به آرای دیگر مذاهب را نیز مشاهده کرد. بی‌توجهی به جایگاه علمی ائمه(علیهم السلام) و نادیده‌گرفتن نقش متناسب با شرایط زمانی و مکانی هریک از ائمه شیعی(علیهم السلام) در سیر شکوفایی تشیع به‌طور خاص و اسلام به‌طور عام، عدم اختصاص مدخلی مستقل به هریک از ائمه(علیهم السلام)، ضعف برخی مقالات، مانند مقاله فاطمه زهراء(سلام الله علیها)، و پرداختن به تعداد اندکی از علما و اندیشمندان شیعی و غفلت از بسیاری از این عالمان بزرگ و...، را باید جزو پاره‌ای از نقص‌های دائرة‌المعارف دین به‌شمار آورد.(96)

Source:
1. آدامز، چارلز، نقش شیخ طوسی در دگرگونی و گسترش علم نظری حقوق در شیعه، جلد سوم، ترجمه: محمد‌حسین ساکت، انتشار یافته در: یادنامه شیخ طوسی، به‌کوشش: محمد واعظ‌‌زاده خراسانی، انتشارات دانشگاه فردوسی، مشهد، 1354ش.
2. الأمین، سیدمحسن، أعیان‌الشیعة، تحقیق وتخریج: حسن الأمین، دارالتعارف للمطبوعات، بیروت.
3. جیلانی، علی‌بن فضل‌اللّه، توفیق التطبیق فی اثبات الشیخ الرئیس من الإمامیة الاثنی عشریة، تقدیم، تحقیق و تعلیق: محمد مصطفی حلمی، دار احیاء الکتب العربیة، 1372ق/1953م.
4. شوشتری، سیدنوراللّه، مجالس‌المؤمنین، (2جلدی)، انتشارات اسلامیه، چ چهارم، تهران، 1377ش.
5. صدرالدین شیرازی، محمدبن ابراهیم، تفسیر القرآن الکریم (صدرا)، مصحح: خواجوى، محمد، نشر بیدار، چ دوم، قم، 1361ش.
6. عطیه، جرجن، شیخ طوسی و خاورشناسان، مجلد سوم، ترجمه: احمد آرام، انتشار یافته در: یادنامه شیخ طوسی، به‌کوشش: محمد واعظ‌‌زاده خراسانی، انتشارات دانشگاه فردوسی، مشهد، 1354ش.
7. کلبرگ، اتان، زندگی‌نامه ابن‌بابویه و علامه مجلسی در دائرة‌المعارف دین، مترجم: کافی، عبدالحسین، فردوسی مشهدی، مهدی، معرفت، شماره 92، مرداد 1384ش.
8. ویکنز، ج.م.، محمود م. ایوب، دو مرزبان خواجه نصیرالدین طوسی و علامه حلّی در دائرة‌المعارف دین، مترجم: عبدالحسین کافی، معرفت، سال سیزدهم، شماره 10 (پیاپی 85)، دی 1383ش.
9. هوشنگی، لیلا، اوغازی مقدم، هدی، دائرة‌المعارف‌های ادیان، کتاب ماه دین، (پیاپی173)، شماره53، اسفند1390ش.
منابع انگلیسی
10. Afsaruddin, Asma, Fatimah Bint Muhammad, in: Encyclopedia of Religion (ER), Second Edition, Editor in Chief: Lindsay Jones, vol. 5, pp. 9408-9409, 2005.
11. Badakhchani S. J., Tusi, Nasir Al-Din, in: ER, vol. 14, pp. 9408-9409, 2005.
12. Fazlur Rahman, Mulla Sadra, in: ER, vol. 9, PP. 6231-6234, 1987 & 2005.
13. Gohlman, William, E., Ibn Sina, in: ER, vol. 6, pp. 4273-4276, 1987 & 2005.
14. Jones, Lindsay, Encyclopedia of Religion, Second Edition, Thomson Gale, a part of The Thomson Corporation, vol. 1, pp. xi-xv, 2005.
15. Kohlberg, Etan, A Medieval Muslim Scholar at Work: Ibn Tawus, and His Library, by E.J. Brill, Leiden, The Netherlands, 1992.
16. Ibn Babawayhi, in: ER, vol. 6, pp. 4262-4263, 1987 & 2005.
17. Majlisi, in: ER, vol. 8, p. 5623, 1987 & 2005.
18. Lalani, Arzina R., Jaʿfar Al-Sadiq, in: ER, vol. 7, pp. 4760-4762, 2005.
19. Madelung, Wilferd, Shi'ism, in: ER, vol. 12, pp. 8320-8322, 1987 & 2005.
20. Mahmoud M. Ayoub, Hilli, in: ER, vol. 6, PP. 3982-3983, 1987 & 2005.
21. McDermott, Martin J., The theology of al-Shaikh al-Mufid (d. 413/1022), Dar el-Machreq éditeurs, 1978.
22. Nasr, Seyyed Hossein, Shiism: Ithna Ashariyah, in: ER, vol. 12, pp. 8340- 8344, 1987 & 2005.
23. Shah-Kazemi, Reza, Ali Ibn Abi Talib, in: ER, vol. 1, pp. 256-261, 2005.
Peinevesht:

(1). Mircea Eliade.

(2). Lindsay Jones.

(3). Jones, Lindsay, Encyclopedia of Religion (ER), Second Edition, Thomson Gale, a part of The Thomson Corporation, 2005, vol. 1, pp. xi-xv.

توجه: در این مقاله عبارت مختصر «ER» اشاره به «Encyclopedia of Religion» است.

(4). هوشنگی؛ اوغازی مقدم، «دائرة‌‌المعارف‌های ادیان»، کتاب ماه دین، شماره53، ص86و87.

(5). Jones, Lindsay, ibid.

(6). Madelung, Wilferd, Shi'ism, in: ER, vol. 12, p. 8320, 1987 & 2005.

Nasr, Seyyed Hossein, Shiism: Ithna Ashariyah, in: ER, vol. 12, , p. 8337, 1987 & 2005.

(8). Ibid, p. 8340.

(9). البته مؤلف مقاله در متن نام کتاب را اشتباه درج و معنی کرده است:

Manā yaῌduruhu al-faqῑh (Everyone his own jurist).

(10). Nasr, Seyyed Hossein, Shiism: Ithna Ashariyah, in: ER, vol. 12, pp. 8340- 8344, 1987 & 2005.

(11). Ibid, p. 8341.

(12). Ibid.

(13). Ibid.

(14). Ibid.

(15). Ibid, p. 8342.

(16). Philosophy and Theosophy.

(17). Intellectual Sciences.

(18). ER, Vol. 12, p. 8343.

(19). Ibid, Vol. 12, p. 8344.

(20). ر.ک: مقاله: « نقش اهل‌بیت(علیهم السلام) در پیدایش و گسترش دانش تفسیر»، از مجموعه مقالات همین کنگره.

(21). Shah-Kazemi, Reza, Ali Ibn Abi Talib, in: ER, vol. 1, pp. 256-261, 2005.

(22). Ibid, p 260.

(23). Ibid, p 260.

(24). Ibid, p 260.

(25). Lalani, Arzina R., Jaʿfar Al-Sadiq, in: ER, vol. 7, pp. 4760-4762, 2005.

(26). Ibid.

(27). Ibid, p. 4760.

(28). Ibid.

(29). Ibid.

(30). Ibid, p. 4761; Madelung, Wilferd, Shi'ism, in: ER, vol. 12, p. 8320, 1987 & 2005.

(31). Lalani, Arzina R., Jaʿfar Al-Sadiq, in: ER, vol. 7, p. 4761, 2005.

(32). Paul Nywia (1970)        

(33). Ibid.

(34). Ibid.

(35). Ibid.

(36). ER, Vol. 1, pp. 256-261; ER, vol. 7, pp. 4760-62.

(37). Afsaruddin, Asma, Fatimah Bint Muhammad, vol. 5, pp. 3008-3009, 2005.

(38). برای مطالعه ترجمه کامل مدخل‌های ابن‌بابویه و علامه مجلسی، ر.ک: کلبرگ، اتان، زندگی‌نامه ابن‌بابویه و علامه مجلسی در دائرة‌المعارف دین، شماره 92، ص115-117.

(39). مؤلف مدخل، لقب ایشان را به‌صورت «Ibn Babawayhi» آورده که شکل فارسی آن «ابن بابَوَیهی» می‌شود، ما شکل متداول آن، «ابن‌بابویه» را آورده‌ایم.

(40). Kohlberg, Etan, Ibn Babawayhi, in: ER, vol. 6, pp. 4262-4263, 1987 & 2005.

(41). ر.ک: مقاله: «نقش شیعه در کتابت حدیث»، از مجموعه آثار کنگره بین‌المللی نقش شیعه در پیدایش و گسترش علوم اسلامی.

(42). Ibid, p.4262.

(43). Ibid.

(44). برای مطالعه ترجمه کامل مدخل‌های نصیرالدین طوسی و علامه حلی، ر.ک: ویکنز، ج.م.، محمود م. ایوب، دو مرزبان؛ خواجه نصیرالدین طوسی و علامه حلی در دائرة‌المعارف دین، شماره 10 (پیاپی 85)، ص108به بعد.

(45). Badakhchani S. J., Tusi, Nasir Al-Din, in: ER, vol. 14, pp. 9408-9409, 2005.

(46). Ibid, p. 9408.

(47). Ibid, p. 9409.

(48). Mahmoud M. Ayoub, Hilli, in: ER, vol. 6, PP. 3982-3983, 1987 & 2005.

(49). Ibid, p. 3982.

(50). Ibid.

(51). مدفن او در نجف اشرف است نه در مشهد ایران، چنان‌که ویلیام م. میلر، دوایت م. دونالدسون و س. حسین جفرى به خطا بر آن پاى فشرده‌اند، «المشهد الغُرَوى»، عنوانی احترام‌آمیز براى حرم امام على(علیه السلام) است که برخی آن را با نام مشهد مقدس، مدفن علی‌بن موسی‌الرضا(علیه السلام)، اشتباه گرفته‌اند.

(52). Ibid.

(53). Fazlur Rahman, Mulla Sadra, in: ER, vol. 9, PP. 6231-6234, 1987 & 2005.

(54). ر.ک: مقاله: «ملاصدرا فیلسوف شیعی و نوآوری‌های فلسفی و منطقی»، از مجموعه آثار کنگره بین‌المللی نقش شیعه در پیدایش و گسترش علوم اسلامی.

(55). Ibid, p. 6231.

(56). Ibid, p. 6232.

(57). Mulla Sadra and His Transcendent Philosophy.

(58). Ibid.

(59). صدرالدین شیرازى، محمد‌بن ابراهیم، تفسیر القرآن الکریم (صدرا)، مصحح: خواجوى، محمد، قم، نشر بیدار، چاپ دوم 1361ش.

(60). Kohlberg, Etan, Ibn Babawayhi, in: ER, vol. 8, p. 5623, 1987 & 2005.

(61). Ibid.

(62). Ibid.

(63). Nasr, Ibid, vol. 12, p. 8340.

(64). Ibid.

(65). Ibid; Also see: Madelung, Wilferd, Shi'ism, in: ER, vol. 12, p. 8323, 1987 & 2005.

(66). ر.ک: مقاله: «نقش شیعه در کتابت حدیث»، از مجموعه آثار کنگره بین‌المللی نقش شیعه در پیدایش و گسترش علوم اسلامی.

(67). Ibid, p. 8341.

(68). Ibid.

(69). Ibid.

(70). Fazlur Rahman, Mulla Sadra, in: ER, vol. 9, P. 6231, 1987 & 2005.

(71). Ibid.

(72). Martin J. McDermott.

(73). McDermott, Martin J., The theology of al-Shaikh al-Mufid (d. 413/1022), Dar el-Machreq éditeurs, 1978.

این اثر با این مشخصات به فارسی ترجمه شده است: اندیشه‌های کلامی شیخ مفید، ترجمه: احمد آرام، تهران، انتشارات دانشگاه تهران 1363ش.

(74). Charles J. Adams (1924-2011)

(75). آدامز، «نقش شیخ طوسی در دگرگونی و گسترش علم نظری حقوق در شیعه»، مجلد سوم، ص337-340؛ عطیه، شیخ طوسی و خاورشناسان، ص161-167.

(76). Etan Kohlberg.

(77). Kohlberg, Etan, A medieval Muslim scholar at work: Ibn Tawus, and his library, by E.J. Brill, Leiden, The Netherlands, 1992.

(78). Gohlman, William, E., Ibn Sina, in: ER, vol. 6, pp. 4273-4276, 1987 & 2005.

(79). Ibid, pp. 4274-75.

(80). Scholastic Theologians.

(81). Dominicus Gundissalinus.

(82). William of Auvergne (or William of Paris, c. 1180–1249).

(83). Albertus Magnus.

(84). Thomas Aquinas.

(85). Franciscans Roger Bacon.

(86). John Duns Scotus.

(87). Ibid, p. 4275.

(88). Ibid, pp. 4275-76; Also See: ER, vol. 5, p. 2973, 2977.

(89). شوشتری، مجالس المؤمنین، (2جلدی)، ج2، ص181-189.

(90). جيلانی، توفيق التطبيق في اثبات الشيخ‌الرئيس من الامامية الاثني‌عشريه.

(91). همان.

(92). Gohlman, William, E., Ibn Sina, in: ER, vol. 6, pp. 4275-76; 1987 & 2005. Also See: ER, vol. 5, p. 2973, 2977.

(93). شوشتری، مجالس المؤمنین، ج2، ص185؛ و نیز بنگرید: امين، أعيان‌الشيعة، ج6، ص70-71.

(94). Nasr, ibid, Vol. 12, p. 8339.

(95). Ibid, 8340.

(96). برگرفته از کتاب: نقش شیعه در گسترش علوم اسلامی از منظر مستشرقان، جمعی از فضلا با اشراف مرجع عالی‌قدر حضرت آیت‌‌الله العظمی مکارم شیرازی دامت برکاته، به کوشش محمدتقی سبحانی – محمدعلی رضایی اصفهانی، انتشارات امام علی‌بن‌ابی‌طالب(ع)، قم، 1399 هـ ش، ص 23.
TarikheEnteshar: « 1402/08/21 »
Tags
امامت قرآن خلافت حکمت فلسفه عرفان الاستبصار علوم قرآن امام جعفر صادق کلینی شیعه شیعیان امامیه حدیث ولایت فقیه تشیع امام خمینی مستشرق اهل‌بیت ابن سینا شیخ طوسی میرداماد علامه حلّى شیخ صدوق علامه طباطبایی شیخ مفید فیض کاشانی ملاصدرا الکافی علامه حلی صفویه علوم اسلامی مجلسی جعفریه شرق شناسان مستشرقان سهروردی امام محمد باقر اهل‌سنت ابن‌طاووس محقق حلّی علامه حلّی سید‌مرتضی آیت‌اللّه خویی سید‌بن طاووس نهج‌البلاغه خواجه نصیرالدین امین‌الاسلام تجریدالاعتقاد نصیرالدین طوسی ابن‌سینا تشیع امامی فارابی علم‌الهدی علّامه مجلسی شیخ‌الطائفه شرائع‌الاسلام مجمع‌البیان بحارالأنوار میرچا الیاده لیندسی جونز دایرة المعارف ابن‌بابویه دانشمندان شیعه دائرة‌المعارف دین مکتب تشیع صحیفه‌ سجادیه ابوجعفر طوسی تهذیب الاحکام فلسفه‌ سینایی سید‌حیدر آملی ابن‌ابی‌جمهور شیخ بهاءالدین عاملی جامعِ عباسی الأسفار الأربعه محمد‌باقر مجلسی امیرالمؤمنین علی اثنی‌عشریه اولجایتو میرفِندِرِسکی بهاءالدین عاملی سید‌شریف رضی المعارج حاکمان شیعه ملااحمد نراقی
CommentList
*TextComment
*PaymentSecurityCode http://makarem.ir
CountBazdid : 834