نجات و بهشت رفتن انسان گنهکار به صرف گریه بر امام حسین(ع)!؟

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 

نجات و بهشت رفتن انسان گنهکار به صرف گریه بر امام حسین(ع)!؟

Question چه توجیهی دارد که یک نفر تمام عمر گناه و معصیت کند و با گریستن برای امام حسین(ع) و یک اشک به بهشت برود؟!
AnswerSmall:

اینکه آدمی مشمول شفاعت و درک ثواب عزاداری امام حسین(ع) باشد، شرایط و ضوابطی دارد که مهم ترین آنها رعایت «تقوای الهی» است. یعنی حدود الهی را که چیزی جز «انجام واجبات و ترک محرمات» نیست، رعایت کند. هیچ عمل مستحبی ولو دارای ثواب زیاد، نمی تواند خسران ترک واجب یا ارتکاب حرام را جبران کند؛ به خصوص اگر در این بین «حق الناس» ضایع شود.
اصولا ثواب هاى‏ عظيم و پاداش‏هاى فوق العاده ای که در احادیث برای عزاداری امام حسین(ع) بیان شده، از آن كسانى است كه عارف به حق ایشان باشند و بدانند آن حضرت براى چه هدفى قيام كرد و در چه راهى شربت شهادت نوشيد و در مسير اهداف آن بزرگوار قرار گيرند.
ضمن اینکه «مداومت» بر گناه به امید واهی جبران آن در عزاداری و امید واهی به شفاعت، بعداز مدتی ممکن است «توفیق عزاداری» را نیز از او سلب کند. بسیاری از گناهان انسان را از جاده مستقیم الهی خارج می سازند و به کوره راه های كفر و عناد با اهل بیت(ع) می کشانند.

AnswerLarge:

آیات و روایات به ظاهر متناقض در نتایج اخروی عزاداری برای امام حسین(علیه السلام)

در منابع روایی احادیثی به چشم می خورد که بیانگر بخشیده شدن همه گناهان شخص و ورود او به بهشت، به واسطه گریه برای عزای امام حسین(علیه السلام) است. مثلا این روایت از امام رضا(ع) که می فرماید: «َيَا ابْنَ شَبِيبٍ إِنْ بَكَيْتَ عَلَى الْحُسَيْنِ حَتَّى تَصِيرَ دُمُوعُكَ عَلَى خَدَّيْكَ غَفَرَ اللَّهُ لَكَ كُلَّ ذَنْبٍ أَذْنَبْتَهُ صَغِيراً كَانَ أَوْ كَبِيراً قَلِيلًا كَانَ أَوْ كَثِير»(1)؛ (ای پسر شبیب اگر بر حسين[عليه السلام] گريه كنی تا آب ديده بر روی تو جاری شود حق تعالی جميع گناهان صغيره و كبيره تو را بيامرزد خواه اندک باشد خواه بسيار). همچنین این حدیث مشهور از امام صادق(ع) نیز وجود دارد که می فرماید: «وَ مَنْ ذُكِرَ الْحُسَيْنُ عِنْدَهُ فَخَرَجَ مِنْ عَيْنِهِ مِنَ الدُّمُوعِ مِقْدَارُ جَنَاحِ ذُبَابٍ كَانَ ثَوَابُهُ عَلَى اللَّهِ وَ لَمْ يَرْضَ لَهُ بِدُونِ الْجَنَّةِ»(2)؛ (هر کس که نزد او از امام حسین یادی شود و او از چشمانش اشکی و لو به اندازه بال مگسی خارج شود، ثواب چنین شخصی بر خداوند خواهد بود و خدا نیز غیر از بهشت چیزی را سزاوار او نمی داند).

در مقابل این احادیث، آیاتی از قرآن مجید و روایاتی از ائمه اطهار(علیهم السلام) وجود دارند که مسئولیت مستقیم هر شخص را در قبال اعمالش غیر قابل نفی می داند. به تعبیر دیگر هر کار نیک یا بد شخص در این دنیا، در عالم دیگر جسمیت پیدا می کند و خواهی نخواهی روزی آن را به شکل نعمتی بزرگ یا عذابی دردناک خواهد دید.(3) مسأله تجسم اعمال نیز [با همه اختلافاتی که ممکن است برخی از علما درباره اش داشته باشند] از آموزه های صحیح و اصیل اسلامی است که از سوی علما، مفسرین و متکلمین مسلمان بسیار مورد بحث و گفت و گو قرار گرفته است. این مفهوم را می توان در آیات فراوانی(4) در قرآن و نیز در احادیث(5) یافت. این آیات و روایات جای کم ترین شکی را برای این حقیقت باقی نمی گذارد که آدمی هیچ گاه از اعمال خود رهایی ندارد. چه اعمال نیک و چه اعمال بد.

با این وجود این دو دسته از آیات و روایات چگونه با یکدیگر قابل جمع اند؟!

نگاه های افراطی و تفریطی به تأثیر گریه در عزاداری امام حسین(علیه السلام) بر عاقبت اخروی انسان

جهت گیری متفاوت این دو گروه از آیات و روایات موجب شده است که روايات بیان کننده وعده ثواب‌هاى عظيم مجالس عزاداری امام حسین(علیه السلام) از سوی عده اى اغراق آميز تلقی شود و مورد انکار قرار گرفته، منشاء آن «غُلات» معرفی شوند و گفته شود که: «ثواب بايد با عمل تناسب داشته باشد و چگونه ممكن است عمل كوچكى مانند گريه بر امام حسين(ع) اين قدر پاداش عظيم داشته باشد»؟! عده اى هم در نقطه مقابل، جنبه افراط را پيموده و معتقد شده اند همين كه انسان بر امام حسين(ع) بگريد، اهل نجات است، حتّى اگر در باتلاق گناه و فساد فرو رفته باشد. در نگاه این عده، همه دروغ گويى ها، خيانت ها، ظلم ها و حق كشى‌ها با قطره اشكى شسته مى شود!

مطمئنا هيچ يک از اين دو ديدگاه كه در دو طرف افراط و تفريط واقع شده اند نمى تواند صحيح باشد. اين گونه اظهار نظرها از سوی كسانى عنوان مى شود كه نتوانستند براى اين روايات و وعده ثواب هاى فوق العاده سوگوارى، تحليل صحيح و جامعى ارائه دهند.(6)

باور غلط و نگاه انحراف عده ای به نتایج عزاداری و گریه برای امام حسین(علیه السلام)

این تحليل که امام حسين(عليه السلام) خود را فدا كرد تا گناهان امّت بخشوده شود و امام كفّاره گناهان امّت باشد، نظير اعتقاد باطلى است كه مسيحيان نسبت به حضرت مسيح(عليه السلام) داشتند و می گفتند مسيح(ع) با تن دادن به صليب باعث پاک شدن گناهان پيروان خود شد و آنان را رستگار كرد. معتقدان اين تحليل با تمسک به تعابيرى چون «يا بابَ نجاةِ الْأُمَّةِ» چنين برداشت كردند كه امام حسين(ع) نيز با استقبال از شهادت موجب بخشوده شدن گناهان فاسقان و فاجران امّت و در نتيجه سبب نجات آنان شده است. در عوض امّت با برپايى مجالس عزا از امام تشكّر و سپاسگزارى كرده و مستحقّ رستگارى مى شود.(7)

چنین تحليلی که با هيچ يک از اصول و مبانى مسلّم دينى سازگار نيست، موجب شده است که عده اى گمان كنند كه امام حسين(عليه السلام) با شهادت خود و فرزندانش، گناهكاران را در برابر عذاب الهى بيمه كرده است! به تعبير ديگر امام(ع) و يارانش كشته شدند تا ديگران در انجام هر گناه و جنايتى آزاد باشند و در واقع تكليف الهى از آنان ساقط گردد. همين پندار سبب شده است كه عده اى گمان كنند هر كس بر امام حسين(ع) گريه كند هر قدر در فساد و تباهى غوطه ور باشد و حتّى نسبت به ضروريّات دين پايبند نباشد، مورد عفو و بخشش قرار گرفته و اهل نجات خواهد بود. نفوذ اين پندار غلط تا جايى بوده است كه حتّى سلاطين جبّار و ستمگرى كه حكومت شان بر پايه‌ هاى ظلم و بى عدالتى استوار بود و دست شان به خون بى گناهان آلوده بوده است، در ايّام عزادارى آن حضرت مجالس عزا به پا كنند و يا خود پا برهنه در دسته های عزادارى به سر و سينه بزنند و آن را مايه نجات خود بدانند!

سنخیت با امام حسین(علیه السلام) و دوری از گناهان عظیمی مانند ظلم، از مهم ترین شرایط شفاعت آن حضرت برای عزاداران خود

در اینجا باید نکته بسیار مهمی را راجع به بحث «شفاعت» مورد توجه قرار دهیم. به بهشت رفتن گریه کنندگان بر مصائب امام حسین(علیه السلام) از باب «شفاعت» است و هيچ كس نمى تواند امکان به بهشت رفتن ظالمان و بدکاران گریه کُن بر مصائب آن حضرت را از این باب(شفاعت) انكار كند، ولى باید این ملاک مهم را هم نیز از نظر دور نداشت که شفاعت، حساب و كتاب و شرايطى دارد که به هیچ وجه درباره چنین اشخاصی مصداق ندارد.(8)

مطالعه آيات مربوط به شفاعت در قرآن به خوبى نشان مى دهد كه مسأله شفاعت از نظر منطق اسلام موضوع بى قيد و شرطى نيست؛ يعنى هم به «جرم» توجّه مى شود، هم به «شخص شفاعت شونده» و هم به «شخص شفاعت كننده». مثلا گناهانى مانند «ستم» به كلّى از دايره شفاعت بيرون شمرده شده اند. نیز طبق آيه 28 سوره انبياء تنها كسانى مشمول بخشودگى از طريق شفاعت مى شوند كه به مقام «ارتضاء» رسيده(9) و طبق آيه 87 سوره مريم، داراى عهد الهى اند.(10) اين دو عنوان به معناى ايمان به خدا و حساب و ميزان و پاداش و كيفر و اعتراف به حسنات و سيّئات (نيكى اعمال و بدى اعمال) و گواهى به درستى تمام مقرّرات نازل شده از سوی خدا و به طور کلی ايمانى است كه در فكر و سپس در زندگى آدمى انعكاس يابد و نشانه چنين بازتاب و انعكاسى اين است كه خود را از صفت ظالمان طغيانگر كه هيچ اصل مقدّسى را به رسميّت نمى شناسند بيرون آورَد و به تجديدنظر در برنامه ‏هاى خود بپردازد. به اين ترتيب، شفاعت شونده بايد نوعى ارتباط و پيوند با شفاعت كننده برقرار سازد، پيوندى از طريق توجّه به حق و گواهى قولى و فعلى به آن.(11)

اصولا ثواب هاى‏ عظيم و پاداش‏هاى فوق العاده ای که در احادیث برای عزاداری آن حضرت بیان شده، از آن كسانى است كه عارف به حق امام حسين(عليه السلام) باشند و بدانند آن حضرت براى چه هدفى قيام كرد و در چه راهى شربت شهادت نوشيد و در ضمن عزاداری برای ایشان و گریه بر مصائبش، با آن حضرت پيوند تازه اى برقرار كنند و در مسير اهداف آن بزرگوار قرار گيرند. در روایتی از ابن عباس از پيامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) که درباره «زيارت» امام حسين(ع) و پاداش عظيم آن نقل مى كند جمله «عَارِفا بِحَقِّهِ»؛ (با شناخت حق و جایگاه و مقام ایشان) در آغاز روايت به چشم مى‏ خورد.(12) این موضوع می تواند درباره ثواب های «گریه» بر آن حضرت هم مصداق داشته باشد.

جایگاه والای «اعمال واجب» در مقایسه با «اعمال مستحبی» و اهمیت «تقوا» در شفاعت

موضوع بسیار مهم دیگری که درباره بخشیده شدن گناهان به واسطه گریه بر امام حسین(علیه السلام) باید به آن توجه کرد، اهمیت «تقوا» در این بین و به تبع آن، جایگاه والای «اعمال واجب» در مقایسه با هر عمل مستحبی ای از جمله گریه بر مصائب حضرت اباعبدالله(ع) است.

شکی نیست که مهم ترین شرط پذیرش شفاعت اولیای الهی برای یک شخص و به طور کلی پذیرش اعمال الهی، «تقوای الهی» است و روشن است که انجام همه واجبات شرعی از جمله حج، نماز، جهاد، پرداخت زکات، رعایت حقوق مردم و... از ارکان تقوای الهی است. خداوند متعال در آیه 27 سوره مائده پذیرش اعمال را به وجود تقوا مشروط می کند و تصریح می کند که: (همانا خداوند [اعمال صالح را] تنها از باتقوايان مي پذيرد)؛ «انَّما يَتَقَبَّلُ اللهُ مِنَ المُتَّقينَ». پس اگر کسی در حالی که تکالیف شرعی و امور واجبی بر عهده داشته باشد و به جای آنها مشغول اعمال مستحبی مثل عزاداری و گریه برای امام حسین(علیه السلام) شود، نه تنها ثوابی به دست نمی آورد، بلکه به دلیل ترک واجب و بی تقوایی در دادگاه قیامت مورد سوال و مواخذه الهی واقع می گردد. بله ممکن است برخی از انسان های جاهل و بی اطلاع از دین چنين پندارند كه واجبات ثوابى ندارد - چون وظيفه انسان است - و ثواب فراوان مختص به مستحبات است، غافل از اينكه ثواب‏ واجبات بسيار بيشتر است.(13) روشن است با فرض ترک واجبات یا نعوذبالله ارتکاب محرمات، هیچ عمل مستحبی ولو دارای ثواب زیادی هم باشد، نمی تواند خسران ترک آن واجب یا ارتکاب آن حرام را جبران کند.

اصرار بر گناه و بی ثمر بودن امید داشتن به امکان توبه و شفاعت

کسانی که می خواهند با برپایی مجالس عزاداری برای امام حسین(علیه السلام) در «توبه» را به روی خود بگشایند و به شفاعت و آمرزش الهی چشم امید داشته باشند، باید این حقیقت را نیز پیش چشم خود داشته باشند که توبه‏ شرايطى دارد؛ شرط توبه اصلاح گذشته است و كسى كه ساليان دراز مرتكب گناهى شود و بعد نادم گردد و از در توبه درآيد بايد خطاهاى گذشته را هرچند حق اللَّه بوده با اعمال نيك خود جبران كند و اگر حق‏ الناس‏ بوده همه را تا آخر بپردازد.(14) بدون ادای حق الناس، نه آمرزش الهی و نه شفاعت امام حسین(ع) نمی تواند برای شخص کارگر افتد. بنابراین کسانی که به شفاعت امام حسین(ع) سزاوارترند که به واجبات عمل می کنند و از محرمات اجتناب می نمایند.

نکته دیگری که باید مورد توجه قرار بگیرد این است که «مداومت» بر گناه به امید واهی جبران آن در عزاداری و امید واهی به شفاعت، بعداز مدتی ممکن است «توفیق عزاداری» را نیز از او سلب کند. چرا که وقتی صفحه سفید قلب انسان خدای ناکرده با اصرار بر گناه سیاه شود، چشمه اشک آدمی می خشکد و دیگر برای مظلومیت های حضرت اباعبدالله(علیه السلام) و خانواده اش نمی گرید. امام علی(ع) در این باره می فرماید: «مَا جَفَّتِ الدُّمُوعُ إِلَّا لِقَسْوَةِ الْقُلُوبِ وَ مَا قَسَتِ الْقُلُوبُ إِلَّا لِكَثْرَةِ الذُّنُوب»(15)؛ (اشک چشم ها نخشکد مگر به خاطر قساوت و سختی دل ها و دل ها سخت نشود مگر به خاطر گناهان بسیار).

کسانی که با امید واهی به عزاداری های محرم، تصمیم به نجات خویش از غرقاب گناه نمی گیرند باید این نکته را مدنظر داشته باشند که هر کسی نمی تواند بعد از ارتکاب معصیت الهی توفیق توبه و حضور در مجالس عزاداری امام حسین(ع) را پیدا کند. بسیاری از گناهان انسان را از جاده مستقیم الهی خارج می سازد و به کوره راه های كفر و عناد با اهل بیت(ع) می کشاند. عاقبت انسان به جایی می رسد که نه تنها توبه نمی کند بلکه به توجیه و درست انگاری گناهان خود می رسد.

تنها كسی توفیق بازگشت به دامان رحمت الهی را می یابد که در جاده مستقیم الهی حرکت کند و معصیت او از روی جهل یا غفلت بوده باشد. اصرار کنندگان بر گناه شانس بسیار کمتری برای توبه می یابند. پیامبر اکرم(ص) می فرماید: «الِانْهِمَاكَ فِی الْمَعَاصِی وَ التَّهَاوُنَ بِهَا فَإِنَّ الْمَعَاصِیَ تَسْتَوْلِی الْخِذْلَانَ عَلَى صَاحِبِهَا حَتَّى تُوقِعَهُ فِی رَدِّ وَلَایَةِ وَصِیِّ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله وَ دَفْعِ نُبُوَّةِ نَبِیِّ اللَّهِ وَ لَا تَزَالُ أَیْضاً بِذَلِكَ حَتَّى تُوقِعَهُ فِی دَفْعِ تَوْحِیدِ اللَّهِ وَ الْإِلْحَادِ فِی دِینِ اللَّه»(16)؛ (گناهان، گمراهی را بر گنهکار مسلط می نماید. تا آن جا که او را به رد ولایت و امامت وصی رسول خدا و انکار نبوت پیامبر و به همین منوال انکار یکتایی خدا و الحاد و کفر در دین خدا آلوده می گرداند).

تأثیر عزاداری بر امام حسین(علیه السلام) در رشد و نجات انسان

با وجود تمام نکات و شرایط و ضوابطی که درباره استفاده از ثواب عزاداری برای امام حسین(علیه السلام) و گریه بر مصائب ایشان بیان شد، باید این نوید را هم به کسانی که می خواهند گذشته تباه خود را کنار بگذارند داد که مجالس عزاى امام حسين(ع)، مجالس تحول روحى و مركز تربيت و تزكيه نفس است. در اين مجالس مردمى كه با گريه بر مظلوميت امام حسين(ع) آن حضرت را الگو قرار مى دهند در واقع زمينه تطبيق اعمال و كردار خويش و هم رنگى و سنخيّت خود را با سيره عملى آن حضرت فراهم مى سازند. تاثير عميق اين مجالس به قدرى است كه افراد زيادى در اين مجالس دگرگونى عميقى يافته و تصميم بر ترک گناه و معصيت مى گيرند و چه بسا اشخاص گمراهى كه با شركت در اين مجالس تنبّه حاصل كرده و راه نجات را پيدا مى كنند.

اين مجالس به آدمى درس عزّت، آزادگى، ايثار، فداكارى و درس تقوا و اخلاق مى آموزد. اين مجالس مهد پرورش انسان هاى حق طلب و عدالت گستر و شجاع است. اضافه بر اين در طول تاريخ اين جلسات به مثابه كلاس‌ هاى درس براى توده هاى مردم بوده است. آنان را با معارف و حقايق دينى، تاريخ، رجال، احكام و موضوعات گوناگون ديگر آشنا ‌كرده است و يكى از مؤثّرترين پايگاه‌ هاى خودسازى و تهذيب نفوس و تربيت اخلاق بوده است. ائمه اطهار(علیهم السلام) با گشودن اين باب و تشويق مردم به شركت در اين محافل در واقع همه را به تحصيل و تربيت در اين دانشگاه حسينى دعوت كرده اند.(17)

شاید سر تأکید بر ثواب برپایی مجالس عزاداری برای امام حسین(ع) هم وجود همین مصلحت های عمومی و معرفت افزا برای همگان باشد. چرا که فرض ثواب براى عملى، فرع وجود حكمت و مصلحت در نفس آن عمل است. تا عملى داراى مصلحت و حكمتى معقول نباشد ثوابى در بر نخواهد داشت.

نقش رفیع و جایگاه حیاتی قیام حسینی در تاریخ اسلام

برای روشن شدن ابعاد حکمت ثواب های بیان شده برای عزاداری امام حسین(علیه السلام) و گریه بر مصائب ایشان، شاید بد نباشد که در انتها، اشاره ای بسیار اجمالی به نقش رفیع و جایگاه حیاتی قیام حسینی در تاریخ اسلام داشته باشیم.

شهادت امام حسين(علیه السلام) و ياران پاكبازش، به احياى مكتب محمّدى(صلی الله علیه و آله) كمك كرد و خون پاك اباعبداللَّه(ع) درخت اسلام را آبيارى نمود و به رشد و بالندگى امّت اسلامى و بيدارى مسلمانان انجاميد. چرا که می دانیم اسلام - به عنوان واپسین دین فرستاده شده از خدا برای بشر و ثمره تلاش همه انبیای گذشته برای هدایت انسان ها - در عصر حكومت معاويه و يزيد مورد تهديد قرار گرفت و بيم آن مى رفت كه ثمرات تلاش‏ انبياء و به ويژه پيامبر اسلام(ص) به فراموشى سپرده شود. در چنين شرايطى شهادت امام حسين(ع) به احياى آيين خدا كمك كرد و درخت توحيد و نبوّت را طراوت و سرسبزى تازه ‏اى بخشيد. شايد به همين دليل در «زيارت وارث»، امام حسین(ع)، نه وارث پيامبر اسلام(ص) بلكه وارث انبياى بزرگى همچون آدم و نوح و ابراهیم و موسی و عیسی(علیهم وعلی نبینا آلاف التحیه والثناء) ناميده شده است. گويا حسين(ع) همچون گلابى است كه از گل هاى متعدّد گلستان توحيد و نبوّت گرفته شده بوى همه انبياى گذشته را دارد و وارث همه آنهاست.(18)

طبیعی است که بزرگداشت آن حضرت با عزاداری و گریه و زیارت و... به معنای اعتقاد به حقانیت مسیر آن حضرت و تأیید و حمایت از آرمان های مقدسی است که به خاطرشان، ایشان به شهادت رسید. می توان گفت: یکی از مهمترین اسرار تاکید برگریه امام حسین(علیه السلام)، توجّه دادن عزادار به «تقابل تاریخی و تکراری حق و باطل» است.

Peinevesht:

(1). بحارالانوار، علامه مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی، دارالاحیاء التراث العربی، بیروت، 1404هـ ق، چاپ دوم، ج 44، ص 286.

(2). همان، ص 288.

(3). كافی، کلینی، محمد بن یعقوب، انتشارات دارالحدیث، قم، 1429هـ ق، چاپ اول، ج 3، ص 231. در این جلد، بابی به عنوان باب احادیث مربوط به مساله تمثل اعمال درج شده و احادیثی راجع به این موضوع از اهل بیت(علیهم السلام) نقل شده است.

(4). آیاتی مثل آیات 6 و 7 و 8 سوره زلزال: «یوْمَئِذٍ یصْدُرُ النّاسُ اَشْتاتاً لِیرَوْا اَعْمالَهُم فَمَنْ یعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَیراً یرَه وَ مَنْ یعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرَّاً یرَه»(8)؛ (در آن روز مردم به صورت گروه هاى پراكنده [از قبرها] خارج مى شوند تا اعمال شان به آنها نشان داده شود پس هر كس هم وزن ذرّه اى كار خير انجام دهد آن را مى‏ بيند و هر كس هم وزن ذرّه اى كار بد كرده آن را مى ‏بيند) و یا آیه 30 سوره آل عمران: «یوْمَ تَجِدُ کُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَیرٍ مُحْضَراً...»؛ (روزى كه هر كس آنچه را از كار نيک انجام داده حاضر مى‏ بيند).

(5). مثلا این سخن پیامبر اکرم(صلوات الله علیه) که خطاب به یکی از صحابه فرمود: «لَا بُدَّ لَكَ مِنْ قَرِينٍ يُدْفَنُ مَعَكَ وَ هُوَ حَيٌّ وَ تُدْفَنُ مَعَهُ وَ أَنْتَ مَيِّتٌ فَإِنْ كَانَ كَرِيماً أَكْرَمَكَ وَ إِنْ كَانَ لَئِيماً أَسْلَمَكَ لَا يُحْشَرُ إِلَّا مَعَكَ وَ لَا تُحْشَرُ إِلَّا مَعَهُ وَ لَا تُسْأَلُ إِلَّا عَنْهُ وَ لَا تُبْعَثُ إِلَّا مَعَهُ فَلَا تَجْعَلْهُ إِلَّا صَالِحاً فَإِنَّهُ إِنْ كَانَ صَالِحاً لَمْ تَأْنَسْ إِلَّا بِهِ وَ إِنْ كَانَ فَاحِشاً لَا تَسْتَوْحِشْ إِلَّا مِنْهُ وَ هُوَ عَمَلُك‏»؛ (بی گمان برای تو همراهی است که با تو در قبر دفن می شود. اگر این همراه بزرگوار باشد تو را اکرام می‌کند و اگر پست باشد تو را به دوزخ تسلیم می‌کند. جز با تو محشور نمی‌شود و تو محشور نمی‌شوی جز با او و بازخواست نمی شوی جز از او. پس او را شایسته قرار ده. زیرا اگر صالح و شایسته باشد با آن انس می گیری و اگر ناصالح و فاسد باشد تنها از او هراسان می شوی و او عمل توست): الأمالی، ابن بابویه محمدبن علی، نشر کتابچی، تهران، 1376هـ ش، چاپ ششم، ص 3. همچنین این حدیث امام صادق(علیه ‌السلام) که فرمود: «إِذَا بَعَثَ اللَّهُ الْمُؤْمِنَ مِنْ قَبْرِهِ خَرَجَ مَعَهُ مِثَالٌ يَقْدُمُ أَمَامَهُ ... فَيَقُولُ مَنْ أَنْتَ فَيَقُولُ أَنَا السُّرُورُ الَّذِي كُنْتَ أَدْخَلْتَ عَلَى أَخِيكَ الْمُؤْمِنِ فِي الدُّنْيَا خَلَقَنِي اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْهُ لِأُبَشِّرَكَ»؛ (زمانی که خداوند مؤمن را از قبر برمی انگیزد به همراه او تمثالی خارج می‌شود که پیش روی او راه می رود. مؤمن به وی می گوید تو کیستی؟ او می گوید من همان شادی و سروری هستم که تو برادرت را با آن مسرور کردی. خدای عزوجل مرا آفرید تا تو را [به بهشت] مژده دهم). كافی، همان، ج 2، ص 190.

(6). عاشورا ريشه ‏ها، انگيزه‏ ها، رويدادها، پيامدها، داودی، سعید و رستم نژاد، مهدی، انتشارات مدرسه امام على بن ابى طالب(عليه السلام)، قم، 1388 هـ ش‏، ص 66.

(7). حماسه حسینی، مطهری، مرتضی، انتشارات صدرا، قم، 1371هـ ش، چاپ هشتم، ج 3، ص 90.

(8). عاشورا ريشه ‏ها، انگيزه‏ ها، رويدادها، پيامدها،همان، ص 69.

(9). وَلَا يَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضَى وَهُمْ مِنْ خَشْيَتِهِ مُشْفِقُونَ»؛ (جز براى كسى كه [خدا] رضايت دهد شفاعت نمى كنند و خود از بيم او هراسانند).

(10). «لَا يَمْلِكُونَ الشَّفَاعَةَ إِلَّا مَنِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمَنِ عَهْدًا»؛ ([آنان] اختيار شفاعت را ندارند جز آن كس كه از جانب [خداى] رحمان پيمانى گرفته است).

(11). انوار هدايت، مجموعه مباحث اخلاقى‏، مکارم شیرازی، ناصر، انتشارات مدرسه امام على بن ابى طالب(عليه السلام‏)، 1390هـ ش، چاپ اول، ص 249 و 250.

(12). بحارالانوار، همان، جلد 36، صفحه 286

(13). پيام امام اميرالمومنين(عليه السلام‏)، مکارم شیرازی، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران، 1386هـ ش، چاپ اول، ج 14، ص 334.

(14). پيام قرآن‏، مکارم شیرازی، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران، 1386هـ.ش، چاپ نهم‏، ج 6، ص 403.

(15). بحارالانوار، همان، ج 67، ص 55.

(16). همان، ج 70، ص 360.

(17). عاشورا ريشه ‏ها، انگيزه‏ ها، رويدادها، پيامدها، همان، ص 75.

(18). همان، ص 658 و 659 و 660، با تلخیص و اضافات.

TarikheEnteshar: « 1398/05/30 »
CommentList
*TextComment
*PaymentSecurityCode http://makarem.ir
CountBazdid : 15385