راه پیروزی بر «دشمن»

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 

راه پیروزی بر «دشمن»

Question امام علی(علیه السلام) در حکمت 174 نهج البلاغه، چه راهکاری را برای پیروزی بر دشمن معرفی می نماید؟
AnswerSmall:

امام علی(ع) در تبین راه پیروزی بر دشمن می فرماید: «كسى كه سرنيزه خشم را براى خدا تيز كند توانايى بر قتل سردمداران باطل پيدا خواهد كرد»، در واقع امام(ع) راه رسيدن به پيروزى را در آمادگى كامل، خلوص نيت و توكل بر خدا می داند. همچنین قرآن می فرماید: «سست نشويد، شما برتريد اگر ايمان داشته باشيد». خشم غالبا نكوهيده است؛ اما اگر انسان به سبب آشكار شدن منكر، تعرض به نواميس و... ، براى خدا خشمگين شود، در این حال تمام نيروهاى انسان بسيج شده و گاه يك انسان قدرت چندين نفر را پيدا کرده و آماده مبارزه مى شود.

AnswerLarge:

حضرت علي(عليه السلام) در حکمت 174 نهج البلاغه، راه پيروزى بر دشمنان نيرومند را تبيين مى كند، مى فرمايد: (كسى كه سرنيزه خشم را براى خدا تيز كند توانايى بر قتل سردمداران باطل را پيدا خواهد كرد)؛ «مَنْ أَحَدَّ سِنَانَ الْغَضَبِ لِلَّهِ قَوِيَ عَلَى قَتْلِ أَشِدَّاءِ الْبَاطِلِ».
اشاره به اين كه راه رسيدن به پيروزى در مقابل دشمنانِ سرسخت و نيرومند دو چيز است: آمادگى كامل و خلوص نيت و توكل بر خدا. هرگاه اين دو با هم جمع شوند سرسخت ترين دشمنان را مى توان به وسيله آن به زانو در آورد. قرآن نیز روى هر دو عامل تكيه كرده در يك جا مى فرمايد: «وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَّا اسْتَطَعْتُمْ مِّنْ قُوَّة»(1)؛ (براى مقابله با آنها [دشمنان]، هر چه در توان داريد از نيرو و... آماده سازيد). همچنین در آیه ديگر مى فرمايد: «وَ لَا تَهِنُوا وَ لَا تَحْزَنُوا وَ أَنْتُمُ الاَعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ»(2)؛ (هرگز سست نشويد! و غمگين نگرديد، و شما برتريد اگر ايمان داشته باشيد).
منظور از «غضب» در اين گفتار حكيمانه امام علي(عليه السلام) خشم هاى زودگذر بى دليل نيست؛ بلكه منظور قوت اراده و تصميم جدى براى مبارزه با دشمن آن هم براى خدا، تقويت آيين و دفاع از بندگان اوست. تعبير به «اَشدّاءِ الْباطل» سردمداران و نيرومندان آنهاست. همچنین تعبير به «قتل» اشاره به هر نوع پيروزى بر آنها و خاموش كردن و از بين بردن نفوذ آنها در جوامع بشرى است.
غضب و خشم غالبا نكوهيده است؛ زيرا در آن حالت، انسان از مرز حق بيرون مى رود و دست به كارهايى مى زند كه سبب پشيمانى در عمر مى شود، از اين رو در روايات اسلامى از امام صادق(عليه السلام) آمده است: «الْغَضَبُ مِفْتاحُ كُلُّ شَرٍّ».(3) اما گاهی به سبب كارهاى خلاف و آشكار شدن منكرات، غصب حقوق ضعيفان، تعرض به نواميس مردم، ايجاد ناامنى در جامعه اسلامى و غلبه هوا و هوس بر اجتماع شرايطى پيش مي آيد كه انسانِ مؤمن، بيدار و غيور، خشمگين مى شود، نه خشمى زودگذر؛ بلكه خشمى عميق و براى خدا و مى دانيم در حالت خشم تمام نيروهاى انسان بسيج مى گردند و گاه يك انسان معمولى قدرت چندين نفر را پيدا مى كند و آمادگى براى مبارزه با باطل حاصل مى شود.
به همين دليل قرآن مجيد، خشمگين شدن موسى(عليه السلام) بعد از بازگشت از كوه طور و مشاهده گوساله پرستى بنى اسرائيل را به شكلى مثبت و كارى صحيح بيان كرده است. آنجا كه مى فرمايد: «فَرَجَعَ مُوسَى إِلَى قَوْمِهِ غَضْبَانَ أَسِفاً قَالَ يَا قَوْمِ أَلَمْ يَعِدْكُمْ رَبُّكُمْ وَعْداً حَسَناً أَفَطَالَ عَلَيْكُمُ الْعَهْدُ أَمْ أَرَدْتُّمْ أَنْ يَحِلَّ عَلَيْكُمْ غَضَبٌ مِّنْ رَّبِّكُمْ فَأَخْلَفْتُمْ مَّوْعِدِى»(4)؛ (موسى خشمگين و اندوهناك به سوى قوم خود بازگشت و گفت: «اى قوم من! مگر پروردگارتان وعده نيكويى به شما نداد؟! آيا مدّت جدايى من از شما به طول انجاميد، يا مى‏خواستيد غضب پروردگارتان بر شما نازل شود كه از وعده من تخلف كرديد؟!). لذا در آيه آخر سوره «فتح» نيز درباره مؤمنان راستين تعبير به «أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ» شده است.
در حديثى نيز كه علامه مجلسى(رحمه الله) در «بحارالانوار» آورده مى خوانيم: «هنگامى كه اميرمؤمنان على(عليه السلام) درباره اموال غنايم، نسبت به بعضى از جنگجويان سختگيرى كرد گروهى از آن حضرت شاكى بودند. پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) دستور داد منادى در ميان مردم ندا دهد و بگويد: «اِرْفَعُوا ألْسِنَتَكُمْ عَنْ عَلىّ بْنِ أبي طالب فَإنّه خَشِنٌ فِى ذَاتِ اللهِ عَزَّوَجَلَّ غَيْرُ مُداهِنٍ فِي دينِهِ»(5)؛ (اى مردم زبان شكايت را از على بن ابى طالب برداريد، چرا كه او درباره اوامر الهى سختگير است و سازش كارى در دينش را مجاز نمى شمرد)». مردمى كه اين سخن شنيدند لب از شكايت فرو بستند و دانستند اين گونه سختگيرى ها مطلوب خدا و پيغمبر(صلى الله عليه وآله) نيست. همچنین در حديث مشهورى مى خوانيم كه: «پيامبر(صلى الله عليه وآله) روزى از مردم سؤال كرد: «أىُّ عُرَى الاِيمَانِ أوْثَقٌ»؛ (كدام يك از دستگيره هاى ايمان محكم تر است؟)، جمعى گفتند: خدا و رسولش آگاه ترند؛ بعضى نماز، برخى ديگر زكات، عده اى روزه، گروهى حج و عمره و جمعى ديگر جهاد را ذكر كردند. پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) فرمود: «آنچه را گفتيد داراى فضيلت است؛ ولى پاسخ من نيست [سپس فرمود:] محكم ترين دستگيره هاى ايمان حُبّ فِى الله وَ بُغض فى الله و دوست داشتن اولياء الله و بيزارى از دشمنان خداست».(6)
اين سخن را با حديثى كه علامه مجلسى در «بحار الانوار» آورده است پايان مى دهيم او مى گويد: در روايتى آمده است كه خداى متعال به موسى(عليه السلام) گفت: «هَلْ عَمِلْتَ لِى عَمَلاً؟! قالَ صَلَّيْتُ لَكَ وَ صُمْتُ وَ تَصَدَّقُتُ وَ ذَكَرْتُ لَكَ، قالَ اللَّهُ تَبارَكَ وَ تَعالى، وَ امَّا الصَّلَوةُ فَلَكَ بُرهانٌ، وَ الصَّوْمُ جُنَّةٌ وَ الصَّدَقَةُ ظِلٌّ، وَ الذِّكُرْ نُورٌ، فَاىُّ عَمَلٍ عَمِلْتَ لِى؟! قَالَ مُوْسى: دُلَّنِى عَلَى العَمَلِ الَّذِى هُوَ لَكَ، قَالَ يَا مُوسى هَلْ والَيْتَ لِى وَلِيّاً وَ هَلْ عادَيْتَ لِى عَدُوّاً قَطُّ فَعَلِمَ مُوسى اَنَّ اَفْضَلَ الاَعْمالِ الْحُبُّ فِى اللَّهِ وَ الْبُغْضُ فِى اللَّهِ»(7)؛ (آيا هرگز براى من كارى انجام داده اى؟ موسى(عليه السلام) عرض كرد: براى تو نماز خوانده ام، روزه گرفته ام و صدقه داده ام. خداوند متعال به او فرمود: اما نماز براى تو نشانه ايمان است و روزه سپرى در برابر آتش و انفاق سايه اى در محشر و ذكر خدا نور است كدام عمل را براى من بجا آورده اى اى موسى!؟ عرض كرد: خداوندا! خودت مرا در اين مورد راهنمايى فرما. فرمود: آيا كسى را براى من دوست داشته اى و براى من كسى را دشمن داشته اى؟ در اينجا بود كه موسى(عليه السلام) دانست بهترين اعمال، دوستى براى خدا و دشمنى براى خداست).(8)

Peinevesht:

(1). قرآن کریم، سوره انفال، آيه 60.

(2). همان، سوره آل عمران، آيه 139.

(3). الكافي، كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق‏، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر و آخوندى، محمد، دار الكتب الإسلامية، تهران، ‏ ‏1407 قمری، چاپ چهارم، ج ‏2، ص 303، باب (الغضب)؛ تحف العقول‏، ابن شعبه حرانى، حسن بن على‏، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، جامعه مدرسين‏، قم‏، 1404 قمری / 1363 شمسی، چاپ دوم‏، ص 488، (و روي عنه في قصار هذه المعاني)؛ الخصال‏، ابن بابويه، محمد بن على‏، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، جامعه مدرسين‏، قم، 1362 شمسی، چاپ اول‏‏، ج ‏1، ص 7، (مفتاح كل شر خصلة)؛ إرشاد القلوب إلى الصواب، ديلمى، حسن بن محمد، شريف رضي‏، قم‏، 1412 قمری‏، چاپ اول‏، ج ‏1، ص 177، الباب الحادي و الخمسون (في أخبار عن النبي و الأئمة الأطهار)؛ وسائل الشيعة، عاملى، شيخ حر، محمد بن حسن‏، محقق / مصحح: مؤسسة آل البيت(عليهم السلام)‏، مؤسسة آل البيت(عليهم السلام‏)، قم، ‏‏1409 قمری‏، چاپ اول، ج ‏15، ص 362، باب 53 (وجوب تسكين الغضب عن فعل الحرام و ما يسكن به)؛ بحار الأنوار، مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى‏، محقق / مصحح: جمعى از محققان‏، دار إحياء التراث العربي‏، بيروت‏، 1403 قمری‏، چاپ دوم، ج ‏70، ص 274، باب 132 (ذم الغضب و مدح التنمر في ذات الله).

(4). همان، سوره طه، آيه 86.

(5). الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، مفيد، محمد بن محمد، محقق / مصحح: مؤسسة آل البيت(عليهم السلام‏)، كنگره شيخ مفيد، قم‏، ‏1413 قمری، چاپ اول، ج ‏1، ص 173، (في حجة الوداع و غدير خم و التهنئة لعلي بالولاية)؛ كشف الغمة في معرفة الأئمة( ط القديمة)، اربلى، على بن عيسى‏، محقق / مصحح: رسولى محلاتى، هاشم‏، بنى هاشمى‏، تبريز، 1381 قمری‏، چاپ اول‏، ج ‏1، ص 236، فصل (في إنفاذ علي إلى اليمن)؛ بحار الأنوار، همان، ج ‏21، ص 385، باب 36 (حجة الوداع و ما جرى فيها إلى الرجوع إلى المدينة و عدد حجه و عمرته و سائر الوقائع إلى وفاته).

(6). الكافي، همان، ج ‏2، ص 125، باب (الحب في الله و البغض في الله)؛ المحاسن‏، برقى، احمد بن محمد بن خالد، محقق / مصحح: محدث، جلال الدين‏، دار الكتب الإسلامية، قم‏، 1371 قمری، چاپ دوم‏، ج ‏1، ص 264، باب 34 (الحب و البغض في الله)؛ وسائل الشيعة، همان، ج ‏16، ص 177، باب 17 (وجوب حب المؤمن و بغض الكافر و تحريم العكس)؛ بحار الأنوار، همان، ج ‏66، ص 242، باب 36 (الحب في الله و البغض في الله).

(7). جامع الأخبار، شعيري، محمد بن محمد، مطبعة حيدرية، نجف‏، بى تا، چاپ اول‏، ص 128، الفصل السادس و الثمانون (في الحب في الله و البغض في الله تعالى)؛ الدعوات/ سلوة الحزين‏، قطب الدين راوندى، سعيد بن هبة الله‏، انتشارات مدرسه امام مهدى(عجل الله تعالى فرجه الشريف)، قم‏، 1407 قمری، چاپ اول‏، ص 28، الفصل الثاني (في كيفية الدعاء و آدابه و أوقات استجابته)؛ مشكاة الأنوار في غرر الأخبار، طبرسى، على بن حسن‏، المكتبة الحيدرية، نجف ‏1385 قمری / 1965 میلادی / 1344 شمسی‏، چاپ دوم، ص 124، الفصل الخامس (في المحبة و الشوق)؛ بحار الأنوار، همان، ج ‏66، ص 252، باب 36 (الحب في الله و البغض في الله).

(8). پيام امام امير المؤمنين(عليه السلام)‏، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: جمعى از فضلاء، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، 1386 شمسی‏، چاپ اول‏، ج 13، ص 391.

TarikheEnteshar: « 1397/03/30 »
CommentList
*TextComment
*PaymentSecurityCode http://makarem.ir
CountBazdid : 11116