هشدار امام علي(ع) نسبت به «ناپايداري دنيا»

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 

هشدار امام علي(ع) نسبت به «ناپايداري دنيا»

Question امام علي(ع) در خطبه 157 نهج البلاغه درباره «ناپایداری دنیا» چه هشداري به بندگان خدا می دهد؟
AnswerSmall:

امام علي(ع) درباره «ناپايدارى دنيا» با هشدار به بندگان خدا، مي فرمايد: «روزگار بر بازماندگان، آن سان مى گذرد كه بر پيشينيان گذشت! آنچه از زندگى دنيا گذشته باز نمى گردد و آنچه در آن هستيم جاودان نمى ماند، آخرين كارِ اين جهان، مثل نخستين كارِ اوست؛ امورش شبيه يكديگر و نشانه هايش روشن و آشكار است، گويا ساعتِ [پايان زندگى] شما را با سرعت به پيش مى راند؛ همان طور كه ساربان شترانِ سبكبار را! آن كس كه به غير خود پردازد و از خود غافل شود، در تاريكى ها سرگردان و در مهلكه ها گرفتار مى شود، شياطين او را در طغيانش به پيش مى رانند و اعمالِ بدش را در نظرش جلوه مى دهند! بهشت، سرمنزلِ پيشتازان، و آتشِ دوزخ، پايانِ كارِ تقصيركاران است».

AnswerLarge:

امام علي(عليه السلام) در خطبه 157 «نهج البلاغه» بندگان خدا را مخاطب قرار داده و نسبت به ناپايدارى دنيا هشدار مى دهد و به عبرت گرفتن از پيشينيان توصيه مى كند و مى فرمايد: (بندگانِ خدا! روزگار بر بازماندگان، آن سان مى گذرد كه بر پيشينيان گذشت!)؛ «عِبَادَ اللهِ، إِنَّ الدَّهْرَ(1) يَجْرِي بِالْبَاقِينَ كَجَرْيِهِ بِالْمَاضِينَ». اين سخن، اشاره به مطلب معروفى است كه مى گوييم تاريخ همواره تكرار مى شود و حوادثِ امروز [با تفاوت مختصرى] همچون حوادثِ ديروز است. و بعد در توضيح آن مى فرمايد: (آنچه از زندگى دنيا گذشته است باز نمى گردد و آنچه در آن هستيم جاودان نمى ماند. آخرين كارِ اين جهان، همچون نخستين كارِ اوست؛ امورش شبيه به يكديگر و نشانه هايش روشن و آشكار است)؛ «لَا يَعُودُ مَا قَدْ وَلَّى مِنْهُ، وَ لَا يَبْقَى سَرْمَداً مَا فِيهِ، آخِرُ فَعَالِهِ، كَأَوَّلِهِ، مُتَشَابِهَةٌ أُمُورُهُ، مُتَظَاهِرَةٌ أَعْلَامُهُ».
آرى، اگر دقت كنيم سلسله اى از اصول كلى را بر تاريخ بشر حاكم مى بينيم كه هر روز در چهره جديدى خود را نشان مى دهد و به همين دليل، هر كس مى تواند به آينده خود با دقت در تاريخ گذشتگان، آگاه شود؛ چرا كه تاريخِ ديروز آينه تمام نماى امروز است.
سپس امام(عليه السلام) با ذكر اين مقدمه به چند نصيحت و اندرز پرمعنا پرداخته، مى فرمايد: (گويا ساعتِ [پايان زندگى] شما را با سرعت به پيش مى راند؛ همان گونه كه ساربان شترانِ سبكبار را!)؛ «فَكَأَنَّكُمْ بِالسَّاعَةِ تَحْدُوكُمْ(2) حَدْوَ الزَّاجِرِ بِشَوْلِهِ». با توجه به اين كه زاجر به ساربانى گفته مى شود كه با شدت، شتران را مى راند و «شَوْل» (جمع شائله) به شترانى گفته مى شود كه سبكبار باشند؛ يعنى مدتى از وضع حملشان گذشته و پستانشان خشكيده است و طبيعتاً ساربان ملاحظه حال آنها را نمى كند، چنين نتيجه مى گيريم كه روزگار و سرآمد عُمر با شدتِ هر چه بيشتر، مردم را به سوى فنا مى راند. شب ها و روزها به سرعت مى گذرد. سال و ماه ها طى مى شود. حوادث غير منتظره، بيمارى ها، بلاها، جنگ ها و امور ديگرى از اين قبيل همه و همه، انسان ها را هدف گرفته اند.
بعد از اين هشدار، همگان را به اين حقيقت متوجّه مى سازد و مى فرمايد: (آن كس كه به غير خويش پردازد و از خود غافل شود، در تاريكى ها سرگردان مى ماند و در مهلكه ها گرفتار مى شود، شياطين او را در طغيانش به پيش مى رانند و اعمالِ بدش را در نظرش جلوه مى دهند!)؛ «فَمَنْ شَغَلَ نَفْسَهُ بِغَيْرِ نَفْسِهِ تَحَيَّرَ فِي الظُّلُمَاتِ، وَ ارْتَبَكَ(3) فِي الْهَلَكَاتِ، وَ مَدَّتْ بِهِ شَيَاطِينُهُ فِي طُغْيَانِهِ، وَ زَيَّنَتْ لَهُ سَيِّىءَ أَعْمَالِهِ».
هر انسانى مجموعه اى از عيوب و نقصان ها و نقاط ضعف را در خود دارد و تنها راه نجاتِ او پرداختن به اصلاح آنهاست تا به تدريج به صورت انسانِ كاملى درآيد و شايسته قربِ خدا و نام والاى خليفة الله شود؛ ولى كسى كه به بيرون خويش يعنى به انسان هاى ديگر يا مسايلى از قبيل: مال و مقام و ثروت و جاه بپردازد، سرگردانى و گرفتارى او يقينى است و از آن اسفبارتر اينكه شياطين، چنين انسانِ غافلى را در طغيانش تشويق مى كنند و اعمال زشت او را چنان زينت مى دهند كه جزو نقاط قوّت خود مى شمرد و به آن افتخار مى كند. بديهى است چنين انسانِ گرفتارى راه نجاتى نخواهد داشت.
«قرآن مجيد» درباره اين گونه افراد مى فرمايد: «كَمَنْ مَثَلُهُ فِى الظُّلُمَاتِ لَيْسَ بِخَارِجٍ مِّنْهَا كَذَلِكَ زُيِّنَ لِلْكَافِرِينَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ»(4)؛ (آنها همچون كسى هستند كه در ظلمت ها گرفتار شده و از آن خارج نمى گردد. آرى، اين گونه براى كافران، اعمال زشتى را كه انجام مى دادند، تزيين شده است).
و در پايان اين بخش به سرنوشت نهايى و سرانجامِ كار اشاره كرده، مى فرمايد: (بهشت، سرمنزلِ پيش تازان، و آتشِ دوزخ پايانِ كارِ تقصيركاران است)؛ «فَالْجَنَّةُ غَايَةُ السَّابِقِينَ، وَ النَّارُ غَايَةُ الْمُفَرِّطِينَ». منظور از «سابقين» سبقت گيرندگان در مسير طاعت خداست؛ كه سرمنزل مقصودشان بهشت است؛ همان گونه كه «قرآن» مى فرمايد: «سَابِقُوا إِلَى مَغْفِرَةٍ مِّنْ رَّبِّكُمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُهَا كَعَرْضِ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ أُعِدَّتْ لِلَّذِينَ آمَنُوا...».(5)
و جمله «وَ النَّارُ غَايَةُ الْمُفَرِّطِينَ» اشاره به كسانى است كه به علت كوتاهى و تقصير و از دست دادن فرصت ها گرفتار خسران و زيان شده و سرانجامشان دوزخ است؛ همان گونه كه «قرآن» درباره اين افراد مى گويد: (روز قيامت مى گويند: اى افسوس بر ما كه درباره قيامت كوتاهى كرديم!)؛ «قَالُوا يَا حَسْرَتَنَا عَلَى مَا فَرَّطْنَا فِيهَا».(6)،(7)

Peinevesht:

(1). «دهر» به گفته راغب در المفردات الفاظ القرآن، راغب اصفهانى، حسين بن محمد، تحقيق: صفوان عدنان، داودی، دارالعلم، الدار الشامية، دمشق، بيروت، 1412 قمری، چاپ: اول، ص 319، ماده: (دهر) در اصل اسمى است براى مجموع عُمر جهان؛ سپس به معناى وسيع ترى كه عبارت از روزگار و زمان و تاريخ زندگی بشر است اطلاق شده؛ گاه به معنای مردمِ زمانه و گاه به معنای خالقِ زمان نیز به کار می رود.

(2). «تحدو» از مادّه «حَدْو» و «حُدى» به معناى راندنِ شتر همراه با آواز مخصوصى است كه ساربان ها مى خوانند؛ ولى سپس به هر گونه راندن و سوق دادن اطلاق شده است.

(3). «ارتبك» از ماده «ربك» (بر وزن ربط) به معناى پريشان و درهم شدن كار است؛ به گونه اى كه نجات براى انسان مشكل شود.

(4). سوره انعام، آيه 122.

(5). سوره حديد، آيه 21.

(6). سوره انعام، آيه 31.

(7). گردآوری از: پيام امام اميرالمؤمنين(عليه السلام)‏، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: جمعى از فضلاء، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، 1386 شمسی‏، چاپ: اول‏، ج 6، ص 165.

TarikheEnteshar: « 1397/11/13 »
CommentList
*TextComment
*PaymentSecurityCode http://makarem.ir
CountBazdid : 1816