نقش شيعيان در تدوين مقتل‌نگاری امام حسين(علیه السلام) و عاشورانگاری

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 

نقش شيعيان در تدوين مقتل‌نگاری امام حسين(علیه السلام) و عاشورانگاری

حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر محمدسعید نجاتی makarem news

Chekideh: مقتل‌نگارى، بخش مهمى از تاريخ‌نگاری اسلامی‌است که تحول و دگرگونى‌هايى را پشت سرگذاشته است که در اين پژوهش به آن پرداخته مى‌شود. اين نوشتار، درباره منابع و آثارى است که شيعيان درباره تاريخ عاشورا و شرح شهادت امام حسين(ع) و يارانش نگاشته‌اند، آثاری که با نام مقتل يا نام ديگرى در زمره عاشورا‌نگاری قرار می‌گیرد و هرچند به نام مقتل مشهورند، ولی نبايد مقتل‌نگاری علمی قلمداد شوند....
Keywords: عاشورا,مقتل,عاشورانگاری,مقتل نگاری,ابومخنف,ارشاد,شیخ مفید,لهوف,ابن طاووس,مثیرالاحزان,نفس المهموم,شیخ عباس قمی,این نما,مقاتل الطالببین,روضة الواعظین,کشف الغمه,هدایة الکبری,اعلام الوری,طبرسی,مناقب,ابن شهرآشوب,مقتل الحسین,شیخ صدوق,تاریخ یعقوبی,مروج الذهب,روضة الشهدا,مقتل جامع

نقش شيعيان در تدوين مقتل‌نگاری امام حسين(علیه السلام) و عاشورانگاری

حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر محمدسعید نجاتی؛ دانش‌آموخته سطح چهار حوزه علمیه و دکترای تاریخ اسلام و عضو گروه تاریخ و سیره پژوهشکده حج و زیارت (nejati13@chmail.ir).


مقدمه

مقتل‌نگارى، بخش مهمى از تاريخ‌نگاری اسلامی‌است که تحول و دگرگونى‌هايى را پشت سرگذاشته است که در اين پژوهش به آن پرداخته مى‌شود. اين نوشتار، درباره منابع و آثارى است که شيعيان درباره تاريخ عاشورا و شرح شهادت امام حسين(علیه السلام) و يارانش نگاشته‌اند، آثاری که با نام مقتل يا نام ديگرى در زمره عاشورا‌نگاری قرار می‌گیرد و هرچند به نام مقتل مشهورند، ولی نبايد مقتل‌نگاری علمی قلمداد شوند.

مقتل در لغت و اصطلاح

مقتل بر وزن مَفْعَل، اسم‌مكان از ريشه قتل، به‌معناى قتل‌گاه(1) و نيز مصدر ميمی ‌به‌معنای قتل و کشتن است، اما در اصطلاح تاريخ‌نگاری، مراد از مقتل شرح علل، انگيزه‌ها، وقايع پيرامونی، جزئيات، حوادث مقارن و پيامدهای کشته‌شدن فرد يا افراد مشخصی است که به‌نوعی در يک برهه زمانی منشأ تحول در ابعاد مختلف فکری، سياسی، فرهنگی يا و نظامی و اجتماعی بوده‌اند.(2) مقتل‌الحسين(علیه السلام)، نوعى تک‌نگارى تاريخی است كه در آن به شرح جريان شهادت امام حسين(علیه السلام) ويارانش و در يک‌کلام، به واقعه كربلا (از آغاز تا پايان) پرداخته شده‌است. البته اين‌که بر بسياری از آثار يادشده عنوان مقتل اطلاق شده، به اين علت است كه مقتل‌نويسان و مورخان تاريخ عاشورا، اخبار مربوط به واقعه عاشورا و كيفيت نبرد و شهادت امام حسين(علیه السلام) و يارانش را در يک‌جا جمع كرده و آن آثار، محل گردآورى آن اخبار شده‌است. بنابراين، تعبير مقتل‌الحسين به‌معناى مكان اخبار گردآوری‌شده درباره واقعه عاشورا و به‌ويژه شهادت امام حسين(علیه السلام) است.(3)

تفاوت عاشورا‌نگاری با مقتل‌نگاری

عاشورا‌نگاری، دارای محتوای مقتل‌نگاری اصطلاحی با اين تفاوت است که شامل آثاری نيز می‌شود که شامل حوادثی ديگر، افزون‌بر گزارش عاشوراست و محتوای مقتل، بخشی از موضوع کتاب و نه تمام آن بوده است،(4) اما عاشوراپژوهشی دانشی است که افزون‌بر مطالعه و تبین واقعه عاشورا، به چرایی آن و دستاوردها و عبرت‌هايش می‌پردازد و مقتل‌پژوهی به‌عنوان فلسفه مقتل‌نويسی روش‌ها و اهداف و گونه‌های آن را بررسی می‌کند. در اين ميان، آن‌چه برعهده اين پژوهش نهاده شده، بررسی نقش شيعيان در عاشورا‌نگاری و مقتل‌نگاری است که چگونگی انعکاس واقعه عاشورا در کتب شيعه را تحلیل می‌کند و به عاشوراپژوهی يا مقتل‌پژوهی نمی‌پردازد.

معناشناسی شيعه و شيعيان

شيعیان، کسانی هستند که به خلافت و امامت بلافصل ‌علی‌بن ابی‌طالب(علیه السلام) پس از رحلت پيامبر اکرم(صلی الله علیه واله وسلم) معتقدند. اين گروه، مذاهب متعددی دارد که مهم‌ترين آنها مذهب شيعه اماميه يا اثناعشريه، مذهب زيديه و مذهب اسماعيليه است.(5) اين تعريف، اساس انتخاب نگارندگان مقتلی است که در اين پژوهش از آنان سخن می‌رود؛ هرچند در مواردی مشکوک چون ابومخنف و ابوالفرج اصفهانی، نظر به اهميت آثار آنان در موضوع پژوهش، جانب تشيع‌شان (ولو تشيع سياسی يا حبی) را ترجيح داده‌ايم.

پيشينه پژوهش

آثار بسياری درباره مقتل‌نگاری در سال‌های اخير منتشرشده که به‌معرفی و نقل مقتل‌های نوشته‌شده پرداخته‌اند؛ از مهم‌ترين آنها مقاله «سيری در مقتل‌نگاری» از محمدجواد صاحبی است که سير مقتل‌نويسی در شيعه را بيان می‌کند.(6) مقاله «سيرى در مقتل‌نويسی و تاريخ‌نگاری عاشورا از آغاز تا عصر حاضر» از دکتر محسن رنجبر از ديگر آثار در اين زمينه است. اين مقاله در دو مقطع كلى به شناسايى و معرفى مقاتل و نگاشته‏هاى مربوط به تاريخ عاشورا از آغاز تا عصر حاضر مى‏پردازد. اين مقاله، در سه شماره مجله تاريخ در آيينه پژوهش، انتشار يافته است و قسمت اعظم آن با اضافاتی در مقدمه کتاب مقتل جامع سيدالشهدا ديده می‌شود.(7) در شناخت اين مقاتل به‌طور عمده از اين مقاله استفاده شده است.

«پژوهشی در مقتل‌های فارسی» از محمدعلی مجاهدی نيز افزون‌بر مقدمه‌ای مفيد درباره مقتل و مقتل‌نگاری، به سيمای امام حسين(علیه السلام) در نثر کهن فارسی و کتاب‌شناسی توصيفی برخی کتاب‌های مربوط به عاشورا پرداخته است و ضمن معرفی هر کتاب، قسمتی از آن را نيز برگزيده است.(8) هرچند موضوع اين اثر نيز با موضوع پژوهش حاضر‌ متفاوت است که متون عربی و فارسی را شامل می‌شود، اما توضيحات راه‌گشا و معرفی آثار فارسی تا دوره معاصر، خدمت بزرگی به هدف اين پژوهش نيز هست.

آثار ديگری نيز در اين زمينه نوشته‌شده که در اين پژوهش راهگشا بود، اما برای پرهیز از درازگویی، از بیان آنها می‌پرهیزيم. گفتنی است که اين پژوهش، براساس تاريخ تدوين اولين اثری که در هرکدام از رويکردها درج شده، شکل‌گرفته است.

الف) اقسام رویکردها در عاشورانگاری

رويکردهايی عاشورانگاری را می‌توان به‌ترتيب شکل‌گيری و نخستين اثر نوشته شده در آن، در چهار رويکرد جای داد: تاريخی - حديثی، تاريخی - گزارشی، حماسی - مرثيه‌سرا، تاريخی - تحليلی، اين دسته‌بندی، افزون‌بر ساختار و شکل اين مقاتل، نيم‌نگاهی به محتوای آثار شيعه در اين عرصه دارد و می‌توان آنان را به‌همين‌ترتيب پله‌های تکامل و پيشرفت مقتل‌نگاری عاشورا دانست؛ جز آثار مربوط به رويکرد سوم که به تسامح مقتل‌نگاری خوانده شده و نمی‌توان آنان را آثاری علمی دانست؛ زیرا در حقيقت، نوعی حماسه يا مرثيه‌سرايی ادبی هستند. در اين دسته‌بندی، بازگوکردن و بيان وقايع عاشورا که در گذشته ناقل رخ‌داده، ملاک اصلی تاريخی‌بودن و شکل و چگونگی اين نقل است که گونه‌های مختلف را پديد آورده؛ مثلاً رعايت سبک و سياق حديث و نقل روايت و توجه به اسناد که در پيش‌گامان اين ناقلان بيش‌تر ديده می‌شود آن را حديثی، هم‌چنین کم‌ترين روايت‌گری با انتقال محتوای کلی و داده‌ها و اطلاعات جزئی، شکل گزارشی است. هم‌چنین تحليل و کنکاش و نقد و بررسی حوادث مقتل (و نه تحليل نهضت حسينی و آثار و امتداد آن) گونه تاريخی تحليلی را شکل داده است. در‌حالی‌که در رويکرد سوم با هدف گريستن، گرياندن، خلق اسطوره و مرثيه‌سرايی برای آن، انتقال اطلاعات چندان موردتوجه نيست و تنها آن‌چه به گريستن و گرياندن بيش‌تر کمک کند، نقل می‌شود. بی‌ترديد اين تقسيم‌بندی و چارچوب، يک دسته‌بندی تقريبی است و نمی‌توان دقيقاً و با تمام جزئيات آن را در بسياری از کتاب‌ها منطبق دانست. بنابراين، فرضيه اين‌مقاله مبتنی بر تقسيم‌بندی محتوايی و ساختاری مقتل‌های نگاشته شيعه است که نخستین‌بار در اين نوشته پيشنهاد می‌شود.

1. رويکرد تاريخی - حديثی

در اين رويکرد، بيان حوادث تاريخی با ساختار و شکل نقل حديث، وجه‌مشترک اصلی آثار است. هدف نويسنده در اين رويکرد، نقل مقتل با شيوه نقل حديث و بدون تحليل است. هرچند که به تناسب موضوع مقتل سيدالشهدا، نگاه مرثيه‌سرايانه و محکوم‌گرانه نسبت به جنايت‌کاران واقعه کربلا در آن کم‌و‌بيش ديده می‌شود. اين رويکرد، از نخستین آثار مقتل‌نگاری در قرن دوم آغاز شد و با آثار مهمی در قرن حاضر نيز ادامه يافت. می‌توان بسياری از مقاتل نگارش‌يافته در شيعه را در چارچوب اين رويکرد قرار داد. اين مسئله، تحت‌تأثير غلبه دانش حديث بر دانش‌های نقلی ديگر مانند تاريخ است که از پيشی‌گرفتن حديث بر اکثر علوم نقلی در اسلام ناشی می‌شود. از جمله مقاتل مهمی که شيعيان با اين رويکرد نگاشته‌اند و به‌دليل محدوديت حجم مقاله نمی‌توان به آنان پرداخت: مقتل لهوف از ابن‌طاووس (م 589ق)، مثيرالاحزان ابن‌نما (م 645ق)، نفس‌المهموم از شيخ عباس قمی (م 1359ق) و قسمت مقتل از کتاب‌هايی چون اثبات‌الوصية مسعودی (م 346ق)، شرح‌الاخبار قاضی نعمان (م 363ق)، مقاتل‌الطالبيين ابوالفرج اصفهانی (م 356ق)، روضة‌الواعظين فتال نيشابوری (م 508ق)، کشف‌الغمة اربلی (م 692ق)، هدايةالکبری از خصيبی (م 358ق)، اعلام‌الوری طبرسی (م 548ق) موسوعه کلمات‌الحسين(علیه السلام) از محققان پژوهشکده باقرالعلوم وابسته به سازمان تبليغات اسلامی؛ فرهنگ جامع شهادت معصومين(علیهم السلام) از همان پژوهشکده؛ نمونه‌های معاصر این رویکرد هستند. برای نمونه، برخی مقتل‌های اين رويکرد با تفصیل بیش‌تر معرفی می‌شوند:

یکم. مقتل‌الحسين ابو‌مخنف لوط‌بن يحيى ازدى (م ‌157ق)

ابومخنف لوط‌بن يحيى ازدى كوفى، از مشهورترين و قديمى‌ترين مقتل‌نويسان امام حسين(علیه السلام) در قرن دوم است. هرچند در زمانه او مذاهب اسلامی چندان از يکديگر متمايز نشده بود، اما از آن‌جاکه نجاشى، رجالى شهير شيعى، در اثر خود که به‌معرفی نگاشته‌های شيعيان اختصاص دارد نام او را بیان می‌کند، به روشنی به تشیع او پی می‌بریم.(9) هرچند اصل کتاب ابو‌مخنف در دسترس نیست، اما روايت‌های طولانی باقی‌مانده از وی در کتب مشهور بعدی که با يکديگر نيز سازگار است، امکان بازسازی کتاب وی را برای پژوهش‌گران تاريخ فراهم کرده است. بازسازی کتاب ابو‌مخنف ازآن‌رو ضروری می‌نمود که مقتل منسوب به وی، با گزارش‌های ديگران از ابو‌مخنف تفاوت بسياری داشت و دچار اشکالات جدی بود.(10) براين‌اساس، معيار ما مقتل بازسازی‌شده ابومخنف از گزارش مفصل طبری است.

در اين مقتل، روش نقلی محدثان در نگارش کتاب به‌روشنی ديده می‌شود، به‌گونه‌ای که ابومخنف، راويان غالب مطالب را نام می‌برد. برخی وفادار ماندن به اين سبک را باعث ناهماهنگی در اجمال و تفصيل در گزارش‌های کتاب دانسته‌اند؛ زيرا وی هنگام گزارش برخی حوادث که روايت چندانی از آنها ندارد، به‌دليل تأکيدش بر نقل‌مستقيم روايات، وادار شده گزارش‌ها را با همان اجمال نقل‌کند.(11) تکرار برخی گزارش‌ها برای دستيابی به موارد اختلافی، چنان‌که درباره گفت‌وگوی امام و ابن‌حوزه اتفاق افتاده،(12) از مستلزمات سبک تاريخی - حديثی است.

ازسوی‌ديگر، با رعايت ترتيب زمانی بر تاريخی‌بودن اثر تأکيد ورزيده‌است. توجه به ذکر جزئيات وقايع، رعايت بی‌طرفی در نگارش کتاب(13) را از دیگر ويژگی‌های اثر ابو‌مخنف شمرده‌اند. البته به‌نظر می‌رسد نمی‌توان بی‌طرفی مؤلف را به‌طور کامل پذيرفت؛ زيرا ذکر اشعار مرثيه و ادبيات به‌کاررفته در کتاب، کاملاً رثايی و در راستای ذکر مظالم يزيد عليه سيدالشهداست.

توجه به حوادث جزئی، از آغاز نهضت تا بازگشت اسرا به مدينه، شاهد ديگر بر نگاه تاريخی اوست. باوجود اين شمول، اختصار و تلخيص خطبه‌ها و احاديث بسيار است؛ اختصاری که در مواردی به درک اصل مطلب نيز آسيب می‌زند؛ چنان‌که در مکالمه ميان امام و مروان آمده و بدون اشاره به نقار ميان مروان و وليد حاکم مدينه، سخن امام درباره ترجيح صلح و دوستی را نقل کرده است(14) يا اين‌که وصيت امام به محمدبن حنفيه را نياورده است يا به مقتل حضرت عباس اشاره‌ای نکرده است.(15) مصيبت علی‌اکبر و عبدالله‌بن حسن(16) نيز مختصر آمده است. درحالی‌که مصيبت‌هايی چون مصيبت حربن یزيد ریاحی يا مبارزه برير باسخاوت هرچه بيش‌تر بیان شده‌است.(17)

توجه به تاريخ دقيق حوادث، مانند تعيين روز دقيق خروج امام از مکه و ورودش به مکه و خروجش به سمت کوفه،(18) ذکر منزلگاه‌های ميان مکه و کوفه و حوادث مرتبط با آن،(19) از نکاتی است که جنبه تاريخی اين اثر را تقويت می‌کند. ذکر تحليل در کنار گزارش در مواردی باعث ارتقای جايگاه تاريخی اين اثر می‌شود؛ هرچند که آن‌قدر نيست که بتواند آن را به رويکرد‌های بعدی ملحق کند، مثلاً چون امام می‌خواست همراهان بدون آگاهی از وضعيت کوفه و به اميد پيروزی و به قدرت رسيدن امام وی را همراهی نکنند،(20) شهادت مسلم را به اطلاع کاروانیان رساند. همين روش، در گزارش و تحليل مفاد مذاکرات امام با عمر سعد نيز ديده می‌شود.(21)

دوم. مقتل الإرشاد فی معرفة حجج‌الله على‌العباد از شيخ مفيد (م 413ق)

شيخ مفيد، از چهره‌های برجسته فقه و کلام شيعه است که در فصل مربوط به امام حسين(علیه السلام) در کتاب ارشاد مقتل آن حضرت را بيان کرده است. شيخ مقتل خود را با ارائه تحليلی کلامی‌از نهضت امام آغاز می‌کند و سپس گزارش واقعه كربلا را از هشام كلبی، مدائنی و غير اين دو ارائه می‌دهد که در بيش‌تر موارد، گزارش‏های تاريخ طبری با حذف اسناد و رعايت اختصار است، اين‌کار هرچند باعث شده تا اثر شيخ مفيد به رويکرد تاريخی گزارشی نزديک شود، ولی وفاداری به نقل متن روايات در بیش‌تر موارد و ذکر اسناد و راويان مانع از درج اين اثر در رويکردهای بعدی است. هرچند متن شيخ مفيد کاملاً وام‌دار گزارش ابومخنف است، اما می‌توان آن را متنی منسجم‌تر و روان‌تر از متن روايات ابو‌مخنف در طبری دانست و آشفتگی‌های اندکی که در گزارش طبری هست، در متن مفيد يافت نمی‌شود. با اين‌حال، توجه به منابع مختلف باعث شده تا ترتيب بين برخی حوادث مانند شهادت حضرت ابوالفضل يا عبدالله‌بن حسن و آخرين اصحاب از بين برود.(22)

در اين کتاب، حجم گزارش‌های مربوط به روايات مختلف به‌صورت هم‌گن و با تناسب، روايت شده است. گويا ديدگاه عقل‌گرايانه شيخ مفيد به کم‌بودن حوادث فرامادی در مقتل مفيد انجاميده است. اين مقتل تا رسيدن خبر شهادت امام حسين(علیه السلام) به مدينة‌الرسول ادامه دارد. درعين‌حال، گزارش عزاداری هند، همسر يزيد، که در گزارش طبری آمده،(23) در گزارش شيخ مفيد انعکاس نيافته است. مزيت‌های اين کتاب در کنار اعتبار مؤلف آن و اعتمادی که شيعه به وی داشته باعث شده مطالب ارشاد، در بسياری از آثار بعدی انعکاس روشنی داشته باشد.

در برخی آثار اين رويکرد، تعبد به نقل و کم‌توجهی به قراين عقلی و چالش‌های عقلی محتوا با تکيه بر ظاهر روايت نمودار است که بيش‌تر با سليقه غالب اهل‌حديث و ظاهرگرايی هماهنگی دارد.

سوم. قيام عاشورا در مناقب آل‌ابى‌طالب؛ ابن‌شهرآشوب (489-588ق)

ابوجعفر محمدبن على‌بن شهرآشوب ملقّب به رشيدالدين و عزالدين و شيخ‌الطائفه از بزرگان شيعه اماميه است.(24) وی در کتاب معروف خود درباره زندگانی و مناقب و فضايل امام حسين(علیه السلام)، بخشی را به مقتل آن حضرت اختصاص داده است. گويا براساس منقبت‌نگاری، نويسنده بيش از توجه به گزارش تاريخی حوادث، از زاويه مناقب و فضايل امامان به حوادث پرداخته و اين‌گونه توجه چندانی به‌ترتيب زمان وقوع آنها نداشته است. ابن‌شهرآشوب، اين گزارش‌ها را با رواياتی از امام سجاد، امام باقر، امام صادق و امام رضا(علیهم السلام) و آميخته‌ای از گزارش منابعی چون انساب‌الاشراف، تاريخ طبری، مقتل ابن‏بابويه، فضایل‌العشرة ابوالسعادات، حلية‌الاولياء، ابونعيم اصفهانی و نام برخی از راويانش، از عامه و خاصه را نقل كرده است.(25)

شباهت بسيار گزارش ابن‌شهرآشوب با گزارش ابن‌اعثم، نشان می‌دهد وی در نگارش اين قسمت، از كتاب ابن‌اعثم بهره برده است.(26)

در اين کتاب، آمار كشته‏ های دشمن به‌دست امام حسين(علیه السلام) و يارانش، بسيار اغراق‌آميز بيان‌شده؛ مثلاً کشته‌شدگان به‌دست امام حسين 1950 نفر، کشته‌شدگان به‌دست حبيب‌بن مظاهر بيش از 62 نفر، بدون توضيح يا توصيفی درباره چگونگی درگيری وی،(27) وهب‌بن عبدالله را کشنده 19 سوار و 12 پياده،(28) کشتگان زهيربن قين 120 نفر،(29) کشتگان قرةبن ابی‌قره غفاری 68 نفر،(30) ابراهيم‌بن حصين 84 نفر، عبدالله‌بن مسلم 98 نفر، علی‌اکبر 70 نفر ذکر شده‌اند؛ درحالی‌که در گزارش‌های متقدم، تمام کشته‌شدگان به‌دست لشکر سيدالشهدا 80 نفر گزارش شده‌است.(31) اين در حالی است که در برخی موارد سکوت کرده است؛ مثلاً از میان برادران حضرت عباس و ديگر پسران اميرالمؤمنين(علیه السلام) حتی به يک کشته نیز اشاره نکرده‌است.(32) اينها مواردی است که باعث شد تا این کتاب در گرايش حديثی ظاهرگرا قرار داده شود؛ زیرا در اين گرايش، به داوری عقل در گزارش‌ها توجهی نمی‌شود. گزارش مطالب مخالف با امور پذيرفته‌شده تاريخی در اين کتاب این دواری را تأیید می‌کند که ترديدهايی را دست‌کم نسبت به نسخه‌های موجود و ضبط راويان و دقت‌نظر مؤلف برمی‌انگيزاند؛ مانند:

— او مادر علی‌اکبر را شهربانويه خوانده و می‌گوید در کربلا حاضر بود؛ درحالی‌که مادر علی‌اکبر بنا‌بر مشهور مورخان ليلی است(33) و شهربانويه مادر امام سجاد بود که به‌اتفاق در همان دوران زايمان وفات کرد؛(34)

— ابن‌شهرآشوب از پسری به‌نام قاسم برای امام حسين ياد کرده و شهادت و مبارزه‌اش را پيش از علی‌اکبر گزارش داده؛ درحالی‌که در هيچ منبع ديگری يادی از اين فرد نيست(35) و پيشتر از شهادت قاسم و عبدالله‌بن حسن ياد می‌کند و نمی‌توان تصحيف قاسم‌بن حسن و حسين را احتمال دارد.

ابن‌شهرآشوب در اين مقتل اشعار و رجزهای بسياری را از امام و يارانش نقل کرده است. اين اثر، كهن‏ترين منبع رجزهای حضرت عباس و برخی رجزهای امام حسين(علیه السلام) در روز عاشوراست كه در هيچ‌يک از منابع متقدم نيامده است. اين رجزها، سال‏هاست كه در محافل و منابر، شهرت خاصی دارد. برخی اين مسئله را نقطه ضعف اثر وی دانسته‌اند؛(36) درحالی‌که گفته شد ابن‌شهرآشوب خود در آغاز گزارش، منابع آن را ذکر کرده که البته بسياری از آن در اختيار ما نيست و محتوای رجزهای ذکرشده نيز محتوايی والا و منطبق با انديشه امام و اصحاب است و دليلی برای تضعيف آن وجود ندارد.

چهارم. مقتل‌الحسين شيخ صدوق (م ‌381ق)

وی از چهره‌های مشهور و مورداحترام شيعه و از محدثان و فقيهان بزرگ شيعه و صاحب کتب بسياری از جمله کتاب من لايحضره‌الفقيه يکی از کتب اربعه شيعه اماميه است. شيخ، در برخی کتب خود مانند خصال(37) و فقيه از کتاب مستقلی که به‌نام مقتل‌الحسين نگاشته نام می‌برد که به‌جز گزارش‌های مقتل بازمانده در دو کتاب أمالی و خصال، باقی نمانده است. صدوق گزارش اصلی را در تاسوعا و عاشورای سال 368ق طی دو مجلس املاء کرده است. اين گزارش، مبتنی بر روايتی ضعيف‌السند است که عده‌ای از افراد مجهول و ناشناس در آن از امام باقر روايت کرده‌اند. ساختار اين گزارش کاملاً به شکل روايت است که باعث‌شده مقتل صدوق نيز مقتلی در رويکرد تاريخی - حديثی دسته‌بندی شود. اين روايت، هرچند از مرگ معاويه آغاز می‌شود، ولی در آن به موارد بسياری مانند مأموريت مسلم و شهادت وی اشاره نشده است. اين گزارش نيز اولين کشته اهل‌بيت را عبدالله‌بن عقيل می‌داند.(38) اين روايت، شهادت بنی‌هاشم را نيز بسيار مختصر گزارش می‌کند. هرچند مواردی مانند مصيبت اسب امام حسين(علیه السلام) يا تعداد زخم‌های پيکر آن حضرت را به‌طور اختصاصی گزارش داده است .(39) در اين مقتل، تعداد کشته‌شدگان توسط اصحاب امام نقل‌شده که چندان اغراق‌آميز به‌نظر نمی‌آيد. هم‌چنين وقايع مقتل سيدالشهدا(علیه السلام) و گريه زنان و غارت حرم و وقايع شام به‌طور بسيار خلاصه آمده است.(40) در اين روايت، سخنی از شهادت حضرت عباس(علیه السلام) به میان نيامده، اما در روايات ديگری که شيخ صدوق در خصال نقل کرده، از زبان امام سجاد(علیه السلام) به مصيبت آن حضرت اشاره شده‌است.(41) عبارات فصيح اين مقتل، ولی بدون تصنع و تکلف است و گزارش‌گری بيش از داستان‌پردازی در آن ديده می‌شود. امور فرامادی در اين مقتل معدود‌ است؛ برای مثال چنین می‌خوانیم که از هر سنگی که در بيت‌المقدس برمی‌داشتند خون‌تازه جاری می‌شد و مردم خورشيد را روی ديوارها سرخ‌رنگ می‌ديدند، تا اين‌که ‌علی‌بن الحسين سر مقدس آن حضرت را به بدن ملحق و دفن کرد.(42) صحتی سرد‌رودی، با تلاشی درخور، روايات مرتبط با زندگی و شهادت امام حسين(علیه السلام) را در کتابی به‌نام مقتل امام حسين(علیه السلام) به روايت شيخ صدوق، جمع‌آوری و ترجمه کرده و  ذيل هر فصل را با شرح و توضيحات روشن‌گر همراه ساخته است.(43)

2. رويکرد تاريخی گزارشی

در اين رويکرد، مقتل‌نگار، بدون اشاره به اسناد و چگونگی دريافت خبر، گزارشی تاريخی را نقل می‌کند که برگزيده است و بی‌آن‌که تحليل روشنی از واقعه تاريخی ارائه دهد، به‌صورت کلی آن را گزارش می‌کند. در اين رويکرد، تنها در موارد مهم و ویژه، جزئيات حوادث، روايت داستان‌گونه بيان می‌شود. اين رويکرد در طول تاريخ نمونه‌هايی اندک داشته است؛ زيرا بيش‌تر با عرصه‌های علمی ارتباط برقرار می‌کند و با اهداف جامعه‌پسندی مقتل که تهييج عواطف و ارتباط‌يابی با مخاطب عام است، تناسب کم‌تری دارد. نمونه روشن اين رويکرد را می‌توان در تاريخ يعقوبی يافت که اولين تاريخ عمومی‌در تمدن اسلامی‌نيز به‌شمار می‌آید.

یکم. مقتل امام حسين در تاريخ يعقوبی (م 284ق)

احمد (ابن‌واضح) مورخ و جغرافی‌دان بزرگ شيعه است كه آثار تشيع وى در كتاب تاريخش به‌چشم می‌خورد. وى در مهم‌ترين کتاب خود به‌موازات عناوينى كه براى روى كار آمدن خلفا دارد، از امامان شيعه(علیهم السلام)نيز سخن مى‏گويد.(44)

مهم‌ترين كتاب يعقوبى، كتاب تاريخ اوست كه يک دوره تاريخ عمومى از هبوط آدم تا ظهور اسلام و از آن تا حوادث سال 259 است. تاريخ يعقوبى، قديمى‏ترين تاريخ عمومی‌است كه در تمدن اسلامى نگاشته شده و به‌دست ما رسيده است. وی در اين کتاب، در سه صفحه گزارشی کلی و جامع از واقعه کربلا ارائه داده که شامل خروج امام از مدينه تا رسیدن خبر شهادت امام به مدينه و خون‌آلودشدن بطری امانتی نزد امّ‌سلمه است.(45) اين گزارش گرچه به‌هنگام گزارش تلاش مسلم و مقتلش کمی حجيم‌تر می‌شود، اما از قالب مختصر خود فراتر نمی‌رود.(46) یعقوبی تنها در ذکر سخن‌گفتن امام با حضرت زينب در شب عاشورا(47) و شعر «يا دهر اُفٍّ لك من خليل» و نيز در مقتل طفل شيرخواره از جاده اختصار فراتر رفته است.(48) وی تعداد لشکريان عمرسعد را 4000 نفر و ياران امام را 62 يا 72 نفر ذکر و به مصيبت ممانعت از آب فرات نيز اشاره کرده است.(49)

دوم. گزارش قيام كربلا در مروج‌الذهب ابوالحسن مسعودى (م 346ق)

ابوالحسن ‌علی‌بن حسين‌علی مسعودی، مورخ، صاحب آثار متعدد، جغرافی‌دان و متکلم و محدث معروف است. او را از اصحاب امام رضا(علیه السلام) دانسته‌اند و به امانت ستوده‌اند. او در کتاب تاريخ عمومی خود به نام مروج‌الذهب به واقعه عاشورا اشاره دارد. مقتل امام حسين(علیه السلام) در کتاب مروج‌الذهب، با متنی بسيار روان و محکم و با اختصار بسيار آمده چنان‌که کل مقتل حدود ده‌صفحه است.(50) اطلاعات اين مقتل در آغاز تا شهادت مسلم نسبتاً مفصل است و پس از آن به گزارشی فهرست‌وار بدل می‌شود. در اين گزارش، خبر شهادت مسلم را حر به امام داد(51) و امام از همان‌جا قصد بازگشت داشت، ولی با اصرار فرزندان عقيل به مسير خود ادامه داد.(52) وقايع پيش از عاشورا، شش‌صفحه را از مجموع صفحات مقتل کتاب، به خود اختصاص داده است. حال این‌که وقايع عاشورا را در کم‌تر از يک‌صفحه بيان کرده و تنها از شهدا نام‌برده و به مصائب سيدالشهدا فهرست‌وار اشاره‌شده است. در اين ميان، از ذکر اشعار مرثيه بر مسلم و هانی و شهدای کربلا غفلت نکرده است، از جمله در اين مقتل، تعداد زخم نيزه و تير آن حضرت را 33 و تعداد ضربه‌های واردشده بر پيکر مطهرش را 34 ضربه عنوان کرده است.(53) وی تعداد شهدای اهل‌بيت(علیهم السلام) را 87 نفر(54) و تعداد کشته‌های لشکر عمرسعد را 88 نفر گزارش کرده است.(55)

3. رويکرد حماسی و مرثيه‌سرایی

براساس اين رويکرد، آثاری با هدف گريستن و گرياندن بر مصيبتی، با ساختار و محتوايی داستان‌گونه خلق شده‌اند. بنابراین نبايد بر اين آثار نيز به‌دليل مغايرت‌شان با منابع اصلی و واقعيت خرده گرفت و البته نبايد جزئيات آنها را نيز واقعيت دانست. هم‌چنین نمی‌توان به‌مثابه يک گزارش تاريخی و مقتل علمی ‌با آن رفتار کرد و به معصوم نسبت داد. اوج اين گرايش را می‌توان در ميانه قرن دهم تا سيزدهم، هم‌زمان با انتشار بيش‌تر تشيع به‌ويژه در ايران يافت. از جمله آثار مهم اين گرايش چنین است:

یکم. روضة‌الشهداء كمال‏الدين حسين‌بن على واعظ كاشفى (م 910ق)

وی از دانشمندان مشهور و برجسته قرن نهم بود که با توجه به شرايط درگيری‌های مذهب اوایل صفويه، نمی‌توان درباره مذهبش مطمئن بود؛ زيرا او را در هرات شيعه و در سبزوار حنفی می‌دانستند.(56) البته مرام تصوفش روشن است و برخی به شهادت آثارش، معتقدند پس از مذهب تسنن و تصوف نقش‌بندی، به تشيع اثناعشری گراييده است.(57) وی ازيک‌سو در زمانی که سياست‌های جامعه به‌سوی گسترش مظاهر تشيع گرايش داشت، مطرح شد و ازسوی‌ديگر، به‌خاطر هنرمندی و استادی در بيان و نگارشش، چندان مجالس عزاداری نفوذ يافت که اين مجلس پس‌ از آن روضه‌خوانی ناميده شد. نثر روان و شيرين، افزودن پيرايه‌های بسيار و زبان‌حال بر گزارش‌ها و سخنان امام و يارانش، از مزايای اين کتاب است.

وی در كتاب روضة‌الشهداء، بلايا و مصائب انبيا را از آدم تا پيامبر(صلی الله علیه واله وسلم) به‌ترتيب آورده و سپس به مصائب امامان(علیهم السلام) با اهتمامی مضاعف به زندگى امام حسين(علیه السلام) و واقعه عاشورا و حوادث پس از آن، اختصاص داده است و بيش از نيمى از كتاب، يعنى چهار باب آن (باب هفتم تا دهم) را پوشش داده است. اين چهار باب به مناقب و فضايل امام، حوادث پيش از شهادت، به‌ويژه شهادت مسلم و حوادث کربلا و وقايع پس از کربلا و عقوبت قاتلان اختصاص دارد.(58)

كاشفى در بسياری موارد، منبع خويش را نام‌برده که غالباً منابعی نامشهور و نامعتبر است؛ زيرا وی نه به‌دنبال نگارش يک كتاب تاريخى، که درصدد نگارش اثری هنری و ادبی بوده و روضة‌الشهداء پيش از آن‏كه كتابى تاريخى باشد، داستان‏پردازى تاريخى است که در محافل عامه رونق بسياری يافت و بارها تلخيص و (حتی به نظم) ترجمه شده است.(59)

برخى گزارش‌های بی‌منبع و افسانه‌گون اين کتاب چنین است:

پيوستن ده‌هزار از شاميان به فرماندهى عامربن طفيل به ابن‌زياد(60) ذکر نام‏هاى جعلى برای سپاهيان امام و لشکر عمرسعد؛ برای ‌مثال، هاشم‌بن عتبه که نام يکی از شهدای صفين است، را پسر عموی عمرسعد معرفی کرده که در صفين و فتوحات ايران جنگيده و اکنون به‌صورت ناگهانی به‌وسط معرکه کربلا واردشده و به ياری امام برخواسته و شهیدشده است. هم‌چنین حريفش را شخصی خيالی به نام سمعان‌بن مقاتل امير حلب دانسته که با هزار سوار از لشکر شام به مدد لشکر کوفه آمده است؛(61) عروسى‌گرفتن امام برای قاسم‌بن الحسن در روز عاشورا و هنگامه نبرد به‌گونه‌ای که در حجله عروسی صدای هل من مبارز دشمن را می‌شنود و کسی جواب‌گويشان نيست.(62) جريان شفايافتن دختر معلول يهودى با بال خونين يک مرغ(63) و افسانه کنيزی به نام شيرين خانم!(64)

او در مقتل علی‌اکبر آورده است: «اسب علی‌اکبر، او را از معرکه جنگ به‌سمت صحرا برد و امام در جست‌و‌جوی او تمام لشکرگاه را گشت و حتی به نزديک خيمه عمرسعد رسيد تا آن‌که او را در حال جان‌سپردن بر روی زمين در بيابان يافت».(65)

دوم. المنتخب فى جمع‌المراثى والخطب فخرالدين طريحى

فخرالدين طريحى (979-1087ق) از فقهيان و محدثان بزرگ و نام‌دار شيعه به زهد و تقوا در زمان خود مشهور بود.(66) پژوهش‌گران اين كتاب را نيز کتابی ادبی و نه يک نگاشته‏ تاريخى درباره قيام عاشورا و مقتل سيدالشهداء(علیه السلام) دانسته‌اند كه در قالب نثر خطابى و شعر سامان‌يافته است.(67) مطالب اين كتاب عمدتاً درباره امام حسين(علیه السلام) و پاره‏اى از آنها درباره برخى امامان ديگر ‌است. گرچه اين اثر به‌دليل اعتبار و شهرت معنوی طريحى در مقاتل بعدی قرن‌های اخير جايگاه خوبی درميان روضه‌خوانان يافته، اما گزارش‌های ارائه‌شده، نشان می‌دهد که نويسنده با اعتماد به نقليات منابعی چون روضة‌الشهدا بدون توجه به صحت استناد منابع، با هدف گرياندن و گريستن بر امام، اين کتاب را نگاشته است که خود پيش‌تر آن را در ايام محرم در محافل و مجالس روضه‏خوانى مى‏خوانده و سپس آن را در قالب مجالس‌نگاری، سامان داده است. براين‌اساس، متن کتاب کاملاً خطابی است و مطالب بدون ترتيب و تنها براساس مجالس عزا تنظيم شده است. روايات فراوانی بدون ذکر سند و با عبارت نقل آمده و روشن است که نويسنده با توجه به مشرب رايج محدثان در عصر خود، اهتمامی ‌به اعتبار و صحت استنادات نداشته و تنها گريه و شيون بر امام شهيدان و اقامه عزا را درنظر داشته است.

ازجمله مطالب بی‌اعتبار نقل‌شده در اين کتاب چنین است:

هفتادهزار نفربودن سپاه عمرسعد؛(68) وی از شخصی به‌نام عبدالحميد به امام نسبت می‌دهد که در خطابه خود «يستعطف القوم شربة ماء و هو ينادی هل من راحم یرحم آل الرسول المختار...»(69) برای نوشيدن آب به لشکريان عمرسعد التماس و زاری می‌کرد و از آنها می‌خواست به آل‌رسول رحم کنند، افسانه عروسى‌گرفتن برای قاسم در ميانه کارزار کربلا؛(70) امام بيش از ده‌هزار نفر از سپاه دشمن را کشت،(71) قصه شيری که مانع از اسب‌تاختن بر بدن امام شد و مجسم‌شدن اميرمؤمنان در چهره شير و شيون‌کردن بر امام(علیه السلام)(72) با توجه به اين مطالب که با مسلمات اصول روايات اهل‌بيت(علیهم السلام) و گزارش‌های تاريخی و معتقدات دينی ناسازگار است، نمی‌توان به اين کتاب اعتماد کرد.

رويکرد حماسی و مرثيه‌سرا در بسياری از کتاب‌های بعدی تحت‌تأثير اين آثار بوده است؛ از جمله تظلم‌الزهراء قزوينی (م 1134ق)؛ محرق‌القلوب نراقی (م 1211ق)؛ اسرارالشهادة دربندی (م 1286ق)؛ الدمعةالساکبة بهبهانی (م 1285ق)؛ تذکرة‌الشهدا ملاحبيب کاشانی (م 1340ق)؛ معالی‌السبطين حائری (م 1385ق) و قسمت مقتل از گزارش محمد‌تقی سپهر در ناسخ‌التواريخ (م 1297ق).

4. رويکرد تاريخی گزارشی - تحليلی

اين رويکرد پس از آشنايی انديشمندان شيعه با روش‌های نوين تاريخ‌نگاری، در راستای مقابله با رويکرد افسانه‌سرای پيشين شکل‌گرفت که تلاش می‌کند با تکيه بر خردمداری و رعايت بی‌طرفی علمی، گزارشی - تحليلی و کامل را از واقعه عاشورا به مخاطب پرسش‌گر امروز ارائه دهد و شبهات و اشکالاتی که به‌ويژه در اثر رويکرد افسانه‌سرايی رثايی ايجاد شده را پاسخ بگويد. در حقيقت اين رويکرد برشانه دستاوردهای پيشينيان با روش‌مندی و ژرف‌انديشی خردمندانه امروزيان شکل‌گرفته و پيش‌گام‌ترين مرحله از مقتل‌نگاری شناخته می‌شود. به بهترين و جامع‌ترين آثار در اين رويکرد اشاره می‌کنیم:

یکم. تاريخ قيام و مقتل جامع سيدالشهدا(علیه السلام)

اين کتاب حاصل کارگروهی جمعی از تاريخ‌پژوهان زيرنظر استاد مهدی پيشوايی در عاشوراپژوهی است، در مقدمه اين کتاب جامعيت، توجه به نيازها و پرسش‌های مطرح در جامعه درباره قيام حسينی، رعايت معيار‌های تاريخ‌نگاری علمی با عنوان اهداف تأليف آن بيان شده است.(73) جلد اول مربوط به تحليل وقايع عاشورا و زمينه‌های پيشين و جلد دوم مربوط به وقايع پس از عاشوراست. جلد اول اين کتاب در چهاربخش سامان‌يافته است: بخش چهارم، با عنوان امام حسين در کربلا شامل چهارفصل از ورود امام به کربلا تا روز عاشورا، رويدادهای روز عاشورا تا شهادت بنی‌هاشم، مبارزه و شهادت بنی‌هاشم، کيفيت نبرد و شهادت امام حسين و حوادث پس از شهادت امام است.(74) جلد دوم در چهاربخش حوادث پس از عاشورا، پيامدهای قيام عاشورا و بخش چهارم در شرح‌حال و زندگی اصحاب امام حسين(علیه السلام) نگاشته شده است.(75)

متن روان با زبان معيار، ترجمه دقيق و کم خطا، استفاده از منابع معتبر، تيتربندی مناسب حوادث، تلاش جدی برای رعايت ترتيب و چينش وقايع، ارائه توضيحات علمی و راهگشا و اشاره به اختلاف گزارش‌ها در پاورقی‌ها، توجه به دغدغه‌های ذهنی و پرسش مخاطب از نقاط قوت اين اثر ارزنده به‌شمار می‌رود. در اين‌ميان، به‌نظر می‌رسد گاه دغدغه‌های کلامی باعث شده تا برای حل‌مشکلات و ابهامات پيش‌آمده راه ناهمواری درپيش‌گرفته شود؛ مثلاً درباره گزارشی که می‌گويد «امام در صبح‌گاه عاشورا دستور داد تا خيمه‌ای برپا کنند و ياران به نوبت با استعمال نوره، به نظافت و آمادگی برای شهادت بپردازند.» برای توجيه کم آبی و استفاده از نوره، در نسخه‌های دیگر به کلمه توره بر‌می‌خوریم «اطلاء بالمسك فی التوره»، يعنی استعمال و ماليدن مشکی که در ظرف توره است؛(76) درحالی‌که در زبان عرب «اطلاء بالتوره» به‌معنای ظرف، کاربردی ندارد، اگر اين مسئله درباره استعمال مشک بود، نبايد خيمه‌ای مجزا برای آن تدارک ديده می‌شد تا نوبت‌به‌نوبت بروند؛ چراکه مُشک ماليدن به بدن، در نواحی خاص نيست.

در بزنگاه‌های ترجمه نيز خطاهايی يافت می‌شود؛ مثلاً در ترجمه سخن شمر که «اعبدالله علی حرف» با اين‌که مترجم به‌معنای لغوی حرف در کلام عرب و آيه قرآن توجه داشته، اما اين جمله را اين‌گونه ترجمه کرده که «خدا را ظاهری و بدون باور قلبی می‌پرستد اگر...»،(77) درحالی‌که باید چنین‌ ترجمه می‌شد: «در کناره خداپرستی و مرز شرک و کفر ‌است اگر...».

کار گروهی هرچند قابل‌ستايش و تقدير است، اما به‌سبب سبک‌های چندگانه در نگارش مقالات، کتاب یک‌دست نیست و اشراف شخص واحد نتوانسته اين ناهماهنگی را رفع کند. ازسوی‌ديگر، به‌دلیل مشخص‌نشدن نویسنده هر مقاله، خواننده برای فهم بهتر مطالب زمینه قبلی ندارد.

بیان و ذکر اختلاف نقل‌ها در متن مانند آن‌چه درباره خطبه امام و مقتل حرّ آمده، از سويی باعث سردرگمی خواننده عام و از سويی ديگر باعث خستگی او و خارج‌شدن کتاب از غرض نگارش شده‌است. اين در حالی است که مثلاً مقتل حر با همان کيفيت در گزارش طبری از ابومخنف آمده و ضرورتی برای شروع نقل از لهوف ابن‌طاووس ديده نمی‌شود.(78) هم‌چنين است در مقتل حضرت ابوالفضل که اول گزارش شيخ مفيد و سپس گزارش مناقب آل‌ابی‌طالب را که هرکدام به‌گونه‌ای مختلف مصيبت آن حضرت را گزارش کرده‌اند، نقل می‌کند ولی در اين کتاب، به‌گونه‌ای نقل‌شده که گويا درپی هم می‌آيد. جالب است که نويسنده محترم در ادامه به روايت مجلسی که کاملاً شبيه گزارش مناقب است و اختلافات اندکی دارد، اشاره می‌کند و می‌کوشد آن را گزارشی ضعيف بداند؛(79) درحالی‌که اين گزارش تفاوت چندانی با گزارش متن ندارد. وجود مطالبی چون نگرانی امام حسين پس از شهادت علمدار لشکرش، «اذا مضيت تفرق عسکري» نمی‌تواند يک‌سره اين گزارش را بی‌ارزش جلوه دهد؛ زیرا تفرق عسکري به‌معنای فرارکردن ياران باقيمانده نيست، بلکه به‌معنای درهم‌ريختن شيرازه و نظم ياران باقيمانده يا اردوگاه نظامی من است (ضرورتی ندارد يار و سربازی زنده فرض شود).

موارد مشکوک نيز بدون توضيح، نقل‌شده؛ مانند شکايت علی‌اکبر از سنگينی سلاح و تشنگی(80) که در گزارش ابو‌مخنف به نقل طبری نيامده‌است و در گزارش‌های کم‌اعتبارتر نقل‌شده و با توجه به سن‌وسال علی‌اکبر و شرايط امام حسين(علیه السلام) پرسش‌برانگيز است.

دوم. شهادت‌نامه امام حسين(علیه السلام) بر پايه منابع معتبر

دانش‌نامه امام حسين(علیه السلام) به همت محمدی ری‌شهری و پژوهش‌گران مؤسسه دارالحديث در چهارده جلد فراهم‌شده است. نويسندگان با اعتقاد به ضرورت بررسى جامع و همه‏جانبه زندگى پيشوايان دينى، (پيامبر(صلی الله علیه واله وسلم) و اهل‌بيت(علیهم السلام)، برای فهم درست گفتار، رفتار و موضع‌گيرى آنان در شرايط گوناگون، اين دانش‌نامه را با همکاری محقّقانی با تخصص‏هاى گوناگون‏ در سال 1388، با هدف پرداختن به تمام مقاطع زندگى امام حسين(علیه السلام) تهيه کرده‌اند.(81) کتاب شهادت‌نامه امام حسين برگرفته از دانش‌نامه امام حسين(علیه السلام) ‌است که به همت استاد محمدی ری‌شهری و پژوهش‌گران مؤسسه دارالحديث نوشته شده است.

کتاب شهادت‌نامه امام حسين، متن كامل بخش‏هاى ششم تا يازدهم دانش‌نامه امام حسين(علیه السلام) است و منتخبى از درآمد و بخش يكم و نيز دو قطعه كوچک از بخش‏هاى نهم و سيزدهم آن را، در مجموع با حجمى نزديک به 2500 صفحه، در خود دارد و دربردارنده تمامى بخش‏هاى مرتبط با حماسه كربلا از دانش‌نامه ياد شده است. تكيه‏گاه اصلى تدوين در درجه نخست، منابعى هستند كه تا قرن پنجم هجرى نگارش يافته‏اند و در مراتب بعد، منابع تأليف شده تا قرن هفتم هجرى و پس از آن، آثارِ تأليف‌شده تا قرن نهم را شامل می‌شود. نويسندگان، در جمع‏آورى گزارش‏ها و گزينش آنها، افزون‌بر تلاش براى مستندكردن آنها به منابع معتبر، اصلى‏ترين معيار را «نقد متن» قرار داده‌اند تا از راه تأييد مضمون گزارش‏ها با قرائن عقلى و نقلى، براى پژوهش‌گر، اطمينان به گزارش، حاصل شود. از‌اين‌رو، احاديث مُنكَر حتی از منابع معتبر، ذکر نشده و اگر در موارد خاصّى، گزارش غيرمعتبرى آمده، چرايىِ آن توضيح داده‏ شده است.

در بخش نخست اين كتاب، تحليل‏ها و مقالاتِ تفصيلىِ پراكنده در دانش‌نامه امام حسين(علیه السلام) كه با موضوع كتاب‏ شهادت‏نامه‏ تناسب بيش‌ترى داشته‏اند، با اندکی تلخيص گردآورى شده‏اند؛ در بخش دوم زندگى خانوادگى سيّدالشهدا(علیه السلام) و بخش سوم پيش‌گويى درباره شهادت امام حسين(علیه السلام)، بخش چهارم خروج امام حسين(علیه السلام) از مدينه تا ورود به كربلا، بخش پنجم از رسيدن امام حسين(علیه السلام) به كربلا تا شهادت ايشان،‏ بخش ششم وقايع پس از شهادت امام حسين(علیه السلام)، بخش هفتم بازتاب شهادت امام‏حسين(علیه السلام) و فرجام كسانى كه در كشتن او و يارانش نقش داشتند، بخش هشتم عزادارى و گريه براى امام حسين(علیه السلام) جمع‌آوری شده است.(82)

از نقاط قوت اين اثر تلاش برای نقل مطالب معتبر و پاسخ‌گویی به پرسش‌ها و ابهام‌های مخاطب، جمع‌آوری مطالب مقاتل کهن و امکان مقايسه آنها با يکديگر، آوردن متن عربی احادیث و گزارش‌های تاریخی در پاورقی، مقدمه‌ای روشن‌گر درباره مسائل مرتبط با عاشورا و قيام امام حسين(علیه السلام) و عزاداری، ترجمه روان، نقل و جمع‌بندی گزارش‌های مختلف و داوری نهايی درباره آنهاست. در اين ميان، تکرار مطالب ناشی از تکرار متن مقاتل و سردرگمی و ملال مخاطب، ضعف ترجمه در برخی موارد مانند ترجمه عبارت «اعبدالله علی حرف»؛ آن‌گاه، خدا را (تنها) با زبان، عبادت كرده‏ام.» و پاسخ حبيب‌بن مُظاهر: «تو، خدا را با هفتاد زبان، عبادت مى‏كنى»(83) درحالی‌که ترجمه صحيحش براساس آيه قرآن چيز ديگری‌است، از نقاط ضعف اين کتاب ارزشمند است. گرايش كلامی‌در تحليل‌های تاريخی، برای مثال فراموش‌کردن يا غفلت از قاعده ممنوعيت ترور توسط مسلم را هنگام برنامه‌ريزی برای ترور عبيدالله در خانه، اهانت به مسلم تلقی کرده است؛(84) درحالی‌که پيش‌فرض‌های اين نگاه، تنها از ديدگاه‌های سخت‌گيرانه کلامی پذيرفته است که يارای نفی گزارش مستفيض تاريخی را ندارد. گزيده اين کتاب به‌نام شهادت‌نامه امام حسين به قلم مرتضی خوش‌نصيب در يک‌جلد به چاپ رسيده است.(85)

سوم. سيرة‌الحسين فی‌الحديث والتاريخ از سيدجعفر مرتضی عاملی

اين کتاب از آخرين آثار منتشر شده مرتضی عاملی است که به‌صورتی مبسوط و با توجه به منابع مورد اعتماد نويسنده به‌صورتی تحليلی به تمام زندگانی امام حسين(علیه السلام) می‌پردازد. وی از دوران تولد تا شهادت آن حضرت را در 23جلد گردآورده و جلد23و24 به‌ترتيب، نمايه و فهرست اين مجلدات است که نويسنده در دوران ابتلا و درمان بيماری سهمگين سرطان آن را با پشت‌کار و اخلاصی تمام نگاشته‌ است.(86) با وجود حجم زياد، کتاب فاقد مقدمه‌ای است که روش و مبانی نويسنده در نگارش کتاب و پژوهش را شرح دهد. در اين کتاب، نويسنده با مهارت، اثری بسيار شايسته را فراهم‌آورده که بيش‌تر می‌توان آن را تحليل زندگانی امام حسين(علیه السلام) از ديدگاه کلام رايج شيعه دانست. مؤلف محترم در اين اثر، در پی پاسخ به هر شبهه و ابهام موجود در سيره امام حسين(علیه السلام) بوده است. چنان‌که مسائلی حاشيه‌ای و کم‌اهميت نيز به‌طور مبسوط ديده می‌شود؛ مانند بررسی اين گزارش‌ها که معصومان از ران مادرهايشان زاده می‌شدند(87) يا بحثی مفصل درباره مختون‌بودن معصومان از شکم مادر(88) و اين‌که معصومان بازی نمی‌کنند.(89)

گرچه سيدجعفر مرتضی عاملی نيم‌نگاهی نيز به اتقان و تقدم منابع داشته، اما رويکرد اصلی اين کتاب، جمع‌آوری حداکثری و دفع حداقلی است؛ برای مثال گرچه خود اذعان می‌کند که داستان عروسی حضرت قاسم در منبع معتبری نيامده، اما بازهم درصدد توجيه آن است و دلايل منکران آن را با تکلفی بسيار ناکافی تلقی می‌کند.(90) هم‌چنین به‌جای پرداختن به اين‌که استسقای حضرت علی‌اکبر در بسياری از منابع متقدم نيست، تنها با ارائه توضيحاتی در تلاش برای اثبات آن بوده است.(91) در اين کتاب می‌توان درس‌ها و تحليل‌های موشکافانه و دقيقی را درباره سيره امام حسين(علیه السلام)، فارغ از سخت‌گيری در سند روايات، به‌ويژه در شب‌وروز عاشورا يافت.(92)

از ديگر تلاش‌های قابل‌تقدير در اين رويکرد، آثاری است که توسط نويسندگان معاصر نگاشته شده و البته جمع‌آوری شمولی اطلاعات، نقطه مشترک و داشتن يا نداشتن تحليل و کيفيت آن و داشتن مطالب پيرامونی نقطه افتراق‌شان است. از جمله اين آثار: کتاب مع‌الرکب‌الحسينی من‌المدينة الی‌المدينة، تدوين‌شده زيرنظر استاد علی الشاوی، است. دانش‌نامه امام حسین نیز در ۱۴جلد با موضوع امام حسین(علیه السلام) زیرنظر محمد محمدی ری‌شهری به‌کوشش جمعی از محققان نوشته شده است. بنابر مقدمه کتاب، در این مجموعه، برای بررسی زندگانی فردی و اجتماعی امام(علیه السلام) و سخنان و آرای دیگران درباره ایشان، به بیش از پانصد مصدر تاریخی، حدیثی، فقهی، تفسیری و کلامی مراجعه شده است. دانش‌نامه امام حسین(علیه السلام) از پانزده‌بخش و ۱۳۸ فصل تشکیل شده است.

هم‌چنین مرکز تحقیقات رایانه‌ای حوزه علمیه اصفهان، نرم‌افزار دانش‌نامه امام حسین(علیه السلام)امام حسین(علیه السلام) را تولید کرده است.

مرکز کامپیوتری علوم اسلامی نور نیز متن کامل کتاب تاریخ امام حسین(علیه السلام) در ۲۴جلد را به‌صورت نرم‌افزار منتشر کرده است، از بخش‌های این نرم‌افزار می‌توان به متن کتاب‌های معتبر به زبان عربی و فارسی با ترجمه‌های موجود در موضوع امام حسین(علیه السلام) و حادثه عاشورا، ارائه و دسته‌بندى مطالب كتاب‌های حوزه، ادب، تاریخ، تفسیر، حدیث، رجال، انساب و مقاتل درباره واقعه عاشورا و.... اشاره کرد.

نتيجه‌گيری

هرچند نقش شيعه با نسبت‌سنجی تلاش‌های شيعه و ديگر مسلمانان در رقابت عاشورانگاری قابل‌سنجش است، ولی می‌توان بنابرآن‌چه گذشت، تأثير سرنوشت‌ساز شيعه را در پيشرفت و تطور مقتل‌نگاری امام حسين(علیه السلام) به روشنی يافت؛ زيرا افزون‌بر تأسيس و پايه‌گذاری اين رشته و تأليفات بسیار در آن توانست، از فضای مرثيه‌سرايی حماسی که به مقتضای نيازهای سطحی جامعه آن‌روز گسترش يافته بود رهيده و با ارائه گزارش‌هايی جامع، فاخر و تحليلی، باوجود فاصله‌گرفتن بيش‌تر از زمان واقعه عاشورا، چشم‌دل را به اين واقعه بيناتر کند. يادآوری اين نکته ضروری است که آثار ارزشمند و بسيار ديگری (بيش از دو برابر آن‌چه نام‌برده شد) نيز در اين رويکردها جای‌می‌گرفت که به‌دليل نبود گنجايش، در اين مقاله ذکر نشد.(93)

Source:
1. ابن‌شهرآشوب مازندرانى، محمدبن على، مناقب آل‌ابی‌طالب(علیهم السلام)، علامه، چ اول، قم، 1379ق.
2. افندى اصفهانی، عبدالله‌بن عيسى‌بيگ، رياض‌العلماء و حياض‌الفضلاء، مؤسسة التاريخ العربی، چ اول، بيروت، 1431ق.
3. امين، سیدمحسن، أعيان‌الشيعة، دارالتعارف للمطبوعات، چ اول، بيروت، 1403ق.
4. پیشوایی، مهدی و گروهی از تاريخ‌پژوهان، تاريخ قيام و مقتل جامع سيدالشهدا(علیه السلام)، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام‌خمينی، چ سوم، قم، 1390ش.
5. حسينی، سيدعبدالله، معرفی و نقد منابع عاشورا، پژوهشگاه علوم و فرهنگ‌اسلامی، چ اول، قم، 1386ش.
6. خليلی صيفار، علی، تطور عاشورا‌نگاری در منابع اهل‌سنت تا پايان عصر ابن‌جوزی، دفتر نشر معارف، چ اول،1393ش.
7. رافعی فيومى، احمدبن محمد، المصباح‌المنير فى غريب‌الشرح‌الكبير، هجرت، چ دوم، قم، 1414ق.
8. سبحانى، جعفر، بحوث فی‌الملل والنحل، مؤسسة النشر الإسلامي، مؤسسة الإمام الصادق(علیه السلام)، چ اول، قم، 1408ق.
9. صحتی سردرودی، مجله عاشورا پژوهی با رويکردی به تحريف‌شناسی تاريخ امام حسين(علیه السلام)، انتشارات خادم الرضا، چ دوم، قم، 1385ش.
10. محمد، ابن‌بابويه محمدبن علی، مقتل‌الحسين به روايت شيخ صدوق، هستی‌نما، چ اول، تهران، 1384ش.
11. صدر، سیدحسن، تكملة أمل‌الآمل، دارالمؤرخ العربی، چ اول، بيروت، 1429ق.
12. صدوق، محمدبن على‌بن الحسین‌بن بابویه، الأمالی، كتابچى، چ ششم، تهران، 1376ش.
13. الخصال، جامعه مدرسين، چ اول، قم، 1362ش.
14. طبرسى (امین‌الاسلام)، فضل‌بن حسن، إعلام‌الورى بأعلام‌الهدى، آل‌البيت، چ اول، قم، 1417ق.
15. طريحی، فخرالدين‌بن محمد، المنتخب فی جمع‌المراثی و الخطب‌المشتهر بالفخری، علی نضال، بيروت، 1424ق.
16. عاملی، سيدجعفر، سيرة‌الحسين فی‌الحديث والتاريخ، مرکز الاسلامی للدراسات، چ اول، لبنان، 1437ق.
17. فخرالدين صفى، على‌بن حسين، رشحات عين‌الحيات، بنياد نيكوكارى نوريانى، ايران، چ اول، تهران، 1356ش.
18. قاجار، فرهاد ميرزا، القمقام‌الذخار و الصمصام‌البتار، المکتبة الحيدرية، قم،1381ش.
19. کاشفی، حسين‌بن علی، روضة‌الشهداء، نويد اسلام، قم، 1382ش.
20. مجاهدی، محمدعلی، پژوهشی در مقتل‌های فارسی، پژوهشکده تحقيقات اسلامی، چ اول، قم، 1386ش.
21. محدث قمى، عباس، الكنى الألقاب، مكتبة الصدر، چ پنجم، تهران، 1368ش.
22. محمدى رى‏شهرى، محمد، شهادت‌نامه امام حسين(علیه السلام) بر پايه منابع معتبر، چ دوم، مؤسسه علمى فرهنگى دارالحديث، سازمان چاپ و نشر، قم، 1392ش.
23. گزيده شهادت‌نامه امام حسين(علیه السلام) بر پايه منابع معتبر، مؤسسه علمى فرهنگى دارالحديث، چ اول، سازمان چاپ و نشر، قم،1391ش.
24. مسعودی، ابو‌الحسن على‌بن الحسين‌بن على، مروج‌الذهب و معادن‌الجوهر، تحقيق: اسعد داغر، دارالهجرة، چ دوم، قم، 1409ق.
25. مصاحبی، «سيرمقتل‌نگاری»، مجموعه مقالات دومين کنگره بين‌المللی امام‌خمينی و فرهنگ عاشورا، دفتر دوم.
26. مفيد، محمدبن محمد، الإرشاد فی معرفة حجج‌الله على‌العباد، كنگره شيخ مفيد، چ اول، قم، 1413ق.
27. موسوی، خوانسارى، سیدمحمد باقربن زين‌العابدين، روضات‌الجنات فی أحوال‌العلماء والسادات، دهاقانى (اسماعيليان)، چ اول، قم، 1390ق.
28. نجاشى، احمدبن على، رجال‌النجاشی، تحقیق و تصحیح: آیت‌الله سیدموسی حسینی شبیری، دفتر جامعه مدرسين، چ ششم، قم، 1365ش.
29. يعقوبی، احمدبن أبى‌يعقوب‌بن واضح، تاريخ‌اليعقوبى، دارصادر، بيروت.
مجلات
30. رنجبر محسن، «سيرى در مقتل‌نويسى و تاريخ‌نگاری عاشورا از آغاز تا عصر حاضر»، تاريخ در آيينه پژوهش، شماره‌های سال چهارم، شماره دوم، تابستان 1386ش و شماره سوم، پائيز 1386 و شماره چهارم، زمستان 1386ش.
Peinevesht:

(1). رافعى، المصباح‌المنیر، ص490.

(2). قهرمانی شایق، مقتل‌نامه، ص39.

(3). رنجبر، «سیری در مقتل‏نویسی» دوفصل‌نامه تاریخ درآیینه پژوهش، سال چهارم، شماره دوم، تابستان 1386ش و شماره سوم، پائیز 1386ش و شماره چهارم، زمستان 1386ش.

(4). گروهی از تاریخ‌پژوهان، تاریخ قیام و مقتل جامع سیدالشهدا، ج‌1، ص43.

(5). سبحانی، بحوث فی‌الملل والنحل، ج‏3، ص292.

(6). مصاحبی، سیر مقتل‌نگاری، مجموعه مقالات دومین کنگره بین‌المللی امام‌خمینی و فرهنگ عاشورا، دفتر دوم، ص262.

(7). گروهی از تاریخ‌پژوهان، تاریخ قیام و مقتل جامع سیدالشهداء(علیه السلام)، ص2.

(8). مجاهدی، پژوهشی در مقتل‌های فارسی، ص7.

(9). نجاشی، رجال‌النجاشی، ص320.

(10). یکی از کامل‌ترین بازسازی‌های این مقتل توسط استاد یوسفی غروی انجام‌شده که با عنوان وقعة‌الطف، منتشر شده است.

(11). خلیلی صیفار، تطور عاشورا‌نگاری در منابع اهل‌سنت، ص42.

(12). یوسفی غروی، وقعة‌الطف، ص219.

(13). حسینی، معرفی و نقد منابع عاشورا، ص61.

(14). همان، ص80.

(15). یوسفی غروی، وقعة‌الطف، ص245.

(16). همان، ص249.

(17). همان، ص224.

(18). همان، ص147.

(19). همان، ص157.

(20). همان، ص166.

(21). همان، ص186.

(22). مفید، الارشاد، ج2، ص111.

(23). یوسفی غروی، وقعة‌الطف، ص270.

(24). افندی اصفهانی، ریاض‌العلماء، ج‏6، ص23؛ موسوی خوانساری، روضات‌الجنات، ج‏6، ص290.

(25). ابن‌شهرآشوب، مناقب آل‌ابی‌طالب، ج‏4، ص87.

(26). رنجبر، «سیری در مقتل‏نویسی و تاریخ‌نگاری عاشورا از آغاز تا عصر حاضر»، دوفصل‌نامه تاریخ در آیینه پژوهش، سال چهارم، شماره سوم، پاییز 1386، ص75.

(27). ابن‌شهرآشوب، مناقب آل‌ابی‌طالب، ج‏4، ص103.

(28). همان، ج‏4، ص101.

(29). همان، ص104.

(30). همان، ص102، 105، 108.

(31). همان.

(32). همان، ص107و108.

(33). الطبرسی، إعلام‌الورى، ج‏1، ص478.

(34). الأمین، اعیان‌الشیعة، ج‏1، ص629.

(35). ابن‌شهرآشوب، مناقب آل‌ابی‌طالب، ج‏4، ص108.

(36). رنجبر، «سیری در مقتل‏نویسی و تاریخ‌نگاری عاشورا از آغاز تا عصر حاضر»، تاریخ درآیینه پژوهش، سال چهارم، شماره سوم، پاییز 1386ش، ص76.

(37). صدوق، خصال، ج‏1، ص68.

(38). صحتی سردرودی، مقتل‌الحسین به روایت شیخ صدوق، ص154.

(39). صدوق، الأمالی، ص164.

(40). همان، ص163.

(41). صدوق، خصال، ج‏1، ص68.

(42). همان، الأمالی، ص168.

(43). صحتی سردرودی، مقتل‌الحسین به روایت شیخ صدوق، ص23.

(44). امین، اعیان‌الشیعة، ج‏3، ص202؛ محدث قمی، الكنى والألقاب، ج‏3، ص297.

(45). یعقوبی، تاریخ‏الیعقوبى، ج‏2، ص243-246.

(46). همان، ص243.

(47). همان، ص244.

(48). همان، ص245.

(49). همان، ص243.

(50). مسعودی، مروج‏الذهب، ج‏3، ص54.

(51). همان، ص60.

(52). همان، ص60.

(53). همان، ص62.

(54). همان، ص61.

(55). همان، ص63.

(56). افندی اصفهانی، ریاض‌العلماء، ج‏2، ص186.

(57). فخرالدین صفی، رشحات عین‌الحیات، مقدمه، ‏ج‏1، ص86.

(58). کاشفی، روضةالشهدا، ص5.

(59). رنجبر، «سیری در مقتل‏نویسی» دوفصل‌نامه تاریخ در آیینه پژوهش، سال چهارم، شماره چهارم، زمستان، 1386، ص96.

(60). کاشفی، روضة‌الشهدا، ص281.

(61). همان، ص376.

(62). همان، ص401.

(63). همان، ص448.

(64). همان، ص461.

(65). همان، ص419.

(66). افندی اصفهانی، ریاض‌العلماء، ج‏4، ص333.

(67). رنجبر، «سیری در مقتل‏نویسی» دوفصل‌نامه تاریخ درآیینه پژوهش، سال چهارم، شماره چهارم، زمستان، 1386، ص97.

(68). طریحی، المنتخب، ص214.

(69). همان، ص379.

(70). همان، ص365.

(71). همان، ص451.

(72). همان، ص322.

(73). پیشوایی و دیگران، مقتل جامع، ج‌1، ص31.

(74). همان، مقتل جامع، ج‌1، ص7.

(75). همان، ص8-24.

(76). همان، ص74.

(77). همان، ص74.

(78). همان، ص758.

(79). همان، ص84.

(80). همان، ص819.

(81). محمدی ری‌شهری، گزیده شهادت‌نامه امام حسین(علیه السلام)، ص12.

(82). همان، شهادت نامه امام‌حسین(علیه السلام) بر پایه منابع معتبر، ج‏1، ص10.

(83). همان، ص817.

(84). همان، ص392.

(85). همان، ص11.

(86). عاملی، سیرة‌الحسین فی‌الحدیث والتاریخ، ج1، ص12.

(87). همان، ص270.

(88). همان، ج2، ص6.

(89). همان، ج3، ص6.

(90). همان، ج18، ص17.

(91). عاملی، سیرة‌الحسین فی‌الحدیث والتاریخ، ج17، ص250.

(92). همان، ج16، ص14.
(93). برگرفته از کتاب: نقش شیعه در گسترش علم تاریخ، جمعی از فضلا با اشراف مرجع عالی‌قدر حضرت آیت‌‌الله العظمی مکارم شیرازی دامت برکاته، به کوشش محمدتقی سبحانی – محمدعلی رضایی اصفهانی، انتشارات امام علی‌بن‌ابی‌طالب(ع)، قم، 1399 هـ ش، ص 323.
TarikheEnteshar: « 1402/03/25 »
CommentList
*TextComment
*PaymentSecurityCode http://makarem.ir
CountBazdid : 1233