نقش «نهج‌البلاغه» در گسترش فرهنگ و علوم اسلامی

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 

نقش «نهج‌البلاغه» در گسترش فرهنگ و علوم اسلامی

دکتر حامد شریعتی نیاسر؛ استادیار دانشگاه مذاهب اسلامی، گروه علوم قرآن و حدیث (hshariati@ut.ac.ir). makarem news

Chekideh: گردآوری و تدوین حدیث در قالب مجموعه‌های مختلف موضوعی یا غیر آن مانند تدوین کتب صحاح، مسند‌نویسی، جزء‌نگاری، مستخرجات، معاجم و کتب تخریج، امری است که سابقه آن به پس از قرن دوم هجری می‌رسد. شاید بتوان گفت گردآوری مجموعه‌ای از احادیث با رویکرد ادبی و بلاغی پیش از سید‌رضی سابقه نداشته است و همین امر یکی از عوامل جاودانگی کتاب وی باشد و موجب شده تا این کتاب، میراثی ارزشمند و یک اثر ادبی حدیثی فاخر شناخته شود. پرسش اصلی این است که با توجه به آن‌که سید‌رضی تنها با رویکرد ادبی به جمع و تألیف این کتاب پرداخته، تا چه حد این کتاب در ادبیات عرب و نیز دیگر علوم اسلامی به‌خصوص علم حدیث مورد توجه قرار گرفته و اساساً چه نقشی در گسترش این علوم و دیگر دانش‌ها داشته است؟
Keywords: قرآن,نهج البلاغه,اقتصاد,کلام,فقه,اصول فقه,حدیث,سیاست,تفسیر,عقاید,ادبیات عرب,سیدرضی,ادبیات فارسی,حدیث نگاری,علوم حدیثی,بلاغت,فصاحت,خطبه,نامه,حکمت,المَجازات‌النبویة,حقائق‌التاویل,امام علی,امیرالمؤمنین,شرح نهج البلاغه,اسناد نهج البلاغه,مصادر نهج البلاغه,تمدن,علوم اسلامی,ابن‌ابی‌الحدید,مستدرک‌نویسی,علم‌الحدیث,فقه اسلامی

نقش نهج‌البلاغه در گسترش فرهنگ  و علوم اسلامی

دکتر حامد شریعتی نیاسر؛ استادیار دانشگاه مذاهب اسلامی، گروه علوم قرآن و حدیث (hshariati@ut.ac.ir).


مقدمه

گردآوری و تدوین حدیث در قالب مجموعه‌های مختلف موضوعی یا غیر آن مانند تدوین کتب صحاح، مسند‌نویسی، جزء‌نگاری، مستخرجات، معاجم و کتب تخریج، امری است که سابقه آن به پس از قرن دوم هجری می‌رسد.(1) شاید بتوان گفت گردآوری مجموعه‌ای از احادیث با رویکرد ادبی و بلاغی پیش از سید‌رضی سابقه نداشته است و همین امر یکی از عوامل جاودانگی کتاب وی باشد و موجب شده تا این کتاب، میراثی ارزشمند و یک اثر ادبی حدیثی فاخر شناخته شود. پرسش اصلی این است که با توجه به آن‌که سید‌رضی تنها با رویکرد ادبی به جمع و تألیف این کتاب پرداخته، تا چه حد این کتاب در ادبیات عرب و نیز دیگر علوم اسلامی به‌خصوص علم حدیث مورد توجه قرار گرفته و اساساً چه نقشی در گسترش این علوم و دیگر دانش‌ها داشته است؟


الف) سید‌رضی  و نهج‌البلاغه در یک نگاه

گردآورنده نهج‌البلاغه، سید‌رضی محمد‌بن حسین‌بن موسی‌بن محمدبن موسی‌بن ابراهیم‌بن امام موسی کاظم(علیه السلام) است که نسب او با دوازده واسطه به امام علی(علیه السلام) می‌رسد. وی نهج‌البلاغه را تقریباً در مدت ۱۷ سال (۳۸۲-۴۰۰ق) تألیف کرده است. این کتاب شریف، حاوی ۲۴۲ خطبه، ۷۸ نامه و رساله و ۴۹۸ حکمت است. نهج‌البلاغه طی قرن‌های متمادی از حیث استنساخ، تعلیق، شرح و اجازه مورد اهتمام جدی علما و سرشناسان ادب و بلاغت قرار گرفته(2) و دانشمندان اهل‌بیت(علیهم السلام) نسلی بعد از نسلی دیگر آن را دست‌به‌دست کردند.(3) سیدرضی که در رأس ادیبان امامی بغداد در دهه‌های پایانی سده چهارم هجری قرار داشت، توانست با ادغام ادب زبان‌شناختی با ادب اخلاقی - دینی، علاوه‌بر نهج‌البلاغه، آثار برجسته دیگری در حوزه‌های گوناگون دانش اسلامی بیافریند. آثاری چون المَجازات‌النبویة در حدیث، تلخیص‌البیان عن مجازات‌القرآن و حقائق‌التاویل فی متشابه‌التنزیل در تفسیر که امتیازهای فراوان از جنبه ادب زبان‌شناختی دارد و تسلط او بر ادبیات را آشکار می‌کند.(4) البته وی در عمر کوتاه خود آثار گوناگون دیگری نیز از خود برجای گذاشت که شمار آنها تا هجده اثر می‌رسد که هریک در نوع خود ممتاز و مهم است و متاسفانه بسیاری از آنها به دست ما نرسیده است،(5) اما با ‌این‌حال هیچ‌کدام شهرتی مانند نهج‌البلاغه نیافته‌اند(6) و می‌توان گفت که امروزه سید‌رضی را با نهج‌البلاغه می‌شناسند.


ب) ارزش و جایگاه علم در نهج‌البلاغه

از آن‌جا که نهج‌البلاغه را أخ‌القرآن لقب داده‌اند(7)و امیر مؤمنان علی(علیه السلام) نیز زبان گویای قرآن است، بنابراین انتظار می‌رود آن‌چه در قرآن کریم مورد تأکید بسیار قرار گرفته در نهج‌البلاغه نیز با همان تأکید دیده شود. که از آن‌جمله است تشویق به تفکر، علم‌آموزی و اهمیت علم که در قرآن کریم با خطاب‌هایی چون: «أَفَلا تَعْقِلُون»،‏(8) «أَفَلا يَعْقِلُون‏»،(9) «إِنَّ في‏ ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ‏ يَعْقِلُونَ»،‏(10) «هَلْ‏ يَسْتَوِي‏ الَّذينَ يَعْلَمُونَ و الَّذينَ لا يَعْلَمُون»(11) و موارد متعدد دیگر بیان شده است. از سوی دیگر، یکی از نکات مهم نهج‌البلاغه که به پیشرفت دیگر دانش‌ها کمک می‌کند، اهمیت علم و علم‌آموزی و حتی آداب و قواعد آن(12) نزد امام علی(علیه السلام) و در نتیجه تجلی آن در نهج‌البلاغه است. شاید بتوان گفت در این کتاب شریف، واژه علم و مشتقات آن یکی از پرکاربردترین واژگان است که نمونه‌ای از آن کلام امام علی(علیه السلام) خطاب به کمیل‌بن زیاد دیده می‌شود. ایشان بعد از تقسیم مردم به سه‌دسته عالم ربانی، متعلمی که بر راه نجات است و دیگرانی که سرگردان‌اند و به رکن محکمی تمسک نکرده‌اند، به تفصیل فضیلت علم و تفاوت کسانی که در مسیر علم‌آموزی تلاش می‌کنند با کسانی که در راه ثروت‌اندوزی عمر می‌‌گذرانند را بیان می‌فرماید.(13)


ج) گستره علوم مرتبط با نهج‌البلاغه

علوم مرتبط با نهج‌البلاغه را می‌توان در سه حوزه مباحث پیرامونی (علوم حول نهج‌‌البلاغه) شامل شناخت ترجمه‌ها، شرح‌ها، مصادر و مستدرک‌ها، کتاب‌های موضوعی، نقد و بررسی‌ها و...؛ حوزه مباحث ساختاری (علوم لنهج‌البلاغه) و حوزه مباحث معارفی (علوم فی نهج‌البلاغه) مورد بررسی قرار داد که از این میان، بخش اخیر، بیشترین گنجایش را برای تولید علم و دانش دارد. در واقع نهج‌البلاغه فقط یک کتاب نیست، بلکه کتابخانه‌ای از آموزه‌ها و معارف گوناگون و متنوع، آن‌هم در اوج بلاغت و فصاحت است؛ به‌گونه‌ای‌که امکان مطالعات گسترده و عمیق را در بسیاری از عرصه‌های معرفتی فراهم می‌سازد. این کتاب که گویا به مصداق، ترجمانی از قرآن کریم است، در بسیاری از موضوعات راهنما و راه‌گشا است(14) و در هر صفحه آن معارف گوناگونی بیان شده است؛ معارفی مانند مباحث انسان‌شناسی، تربیتی، اخلاقی، روان‌شناسی، اعتقادی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، حکومتی، حقوقی، اقتصادی، شبه فلسفی، عرفانی و طبیعی که تاکنون کارهایی در این زمینه‌ها انجام شده، اما هم‌چنان جای کار در زمینه تولید علم در نهج‌البلاغه فراوان است(15) و این مطلب به‌ویژه در دوره معاصر بسیار موردتوجه قرار گرفته و آثاری با این عناوین از دیدگاه نهج‌البلاغه تألیف و تدوین‌شده که حاکی از تأثیر شگرف نهج‌البلاغه بر متخصصان هریک از این حوزه‌هاست. این تأثیر حتی در حوزه علوم تجربی و پزشکی نیز دیده می‌شود. برای نمونه می‌توان از کتاب نهج‌البلاغه و الطب‌الحدیث نام برد که نویسنده در آن به بررسی موضوعات بهداشتی و برخی بیماری‌های جسمی و روحی و نیز آداب تغذیه از دیدگاه امام علی(علیه السلام) بر‌اساس نهج‌البلاغه پرداخته است و هم‌چنین باید به کتاب بررسی طب و طبابت در نهج‌البلاغه نوشته ابوتراب نفیسی که توسط بنیاد نهج‌البلاغه منتشر شده است، اشاره کرد. یا مقاله‌ای دیگر نیز با موضوع «اخلاق پزشکی از نگاه امام علی(علیه السلام)» در فصلنامه النهج منتشر شده است. هم‌چنین گاه نظریه‌ها و مدل‌های بکر و بدیعی بر‌اساس نهج‌البلاغه ارایه شده است که برخی را می‌توان در تحقیق‌هایی چون حکمرانی مطلوب از دیدگاه نهج‌البلاغه؛ «مدل‌سازی شایستگی‌های منابع انسانی بر‌اساس آموزه‌های نهج‌البلاغه» (مطالعه موردی؛ سنخیت‌سنجی شایستگی‌های منابع انسانی در دانشگاه امام صادق(علیه السلام)(16) «طراحی الگوی تصمیم‌گیری اخلاقی مدیران مبتنی بر آموزه‌های نهج‌البلاغه»،(17) «تبیین الگوی جانشین‌پروری مدیران در حکومت علوی بر‌اساس نهج‌البلاغه» مشاهده کرد.

افزون بر آن، برخی پژوهش‌گران نیز به بررسی آماری میزان توجه به نهج‌البلاغه در حوزه پزشکی و سلامت بر‌اساس مقالات نوشته‌شده در این زمینه پرداخته‌اند(18) و برخی دیگر نیز تأثیر نهج‌البلاغه را بر بشر تا بدان حد دانسته‌اند که معتقدند اولین قواعد و اصول تمدنی و جنبه‌های مختلف رشد بشر اعم از اقتصادی، سیاسی اداری، اخلاقی و حتی علمی و عبادی را باید در این کتاب جست‌وجو کرد.(19)افزون بر این، همزمان با توجه دانشمندان غربی و خاورشناسان به اسلام و اسلام‌پژوهی، کارهایی در‌خصوص نهج‌البلاغه توسط ایشان و نیز برخی اندیشمندان مسلمان مقیم غرب صورت گرفت و همین امر برخی را بر آن داشت تا به نقد این آثار روی آورند.(20) استنادهای فقهی و اخلاقی علما و دانشمندان شیعه و اهل‌سنت و نیز علمای علم حدیث به نهج‌البلاغه نشان از آن دارد که سید‌رضی نهج‌البلاغه را به‌عنوان کتابی فقهی، حدیثی یا اخلاقی تربیتی ننوشته، و او صرفاً جنبه بلاغی را مد‌نظر داشته است، اما پس از وی، دیگران از آن به‌عنوان کتاب حدیثی استفاده کرده و روایات امام(علیه السلام) را ملاکی در صدور فتاوای فقهی، نقد الحدیث و... قرار داده‌اند که در ادامه به نمونه‌هایی از آن اشاره خواهد شد.

هم‌چنین می‌توان از دیگر جنبه‌های تأثیرگذاری نهج‌البلاغه، به تأثیر آن در شکوفایی علم کلام و احتجاجات کلامی اشاره کرد؛ به‌ویژه مباحثی که مخالف دیدگاه‌های عالمان اهل‌سنت بوده است؛ مانند آن‌چه در خطبه شقشقیه دیده می‌شود. ازاین‌رو، گرچه امثال ابن‌ابی‌الحدید به شرح آن پرداخته‌اند، ولی جریان مخالف کوشیده‌ است با رویکرد کلامی خود در مقام توجیه، تاویل یا پاسخ به عقاید و دیدگاه‌های شیعه برآیند تا آن‌جا که گاهی حتی به انکار انتساب آن به امیرمؤمنان(علیه السلام) روی آورده‌اند. درمقابل عالمان شیعه نیز با استناد به نهج‌البلاغه درمقام دفاع از معتقدات شیعه برآمده‌اند و بدان استناد کرده‌اند.(21) ازاین‌رو، نشان‌دادن تأثیر نهج‌البلاغه در هریک از این علوم و معرفی آن در قالب مقاله‌ای مستقل، می‌تواند به روشن‌شدن بیش از پیش ارزش این میراث گرانقدر شیعی کمک کند که نوشتار حاضر در صدد آن است.


د) مفهوم‌شناسی علوم اسلامی

برای علوم اسلامی، تعریف‌های مختلفی بیان شده است؛ ازجمله گفته‌اند مقصود، علومی است که موضوع آن اصول یا فروع اسلام باشد یا چیزهایی که اصول و فروع اسلام به استناد آنها اثبات می‌شود؛ مانند علم قرائت، تفسیر، علم حدیث، کلام و اخلاق نقلی و علم فقه یا علومی که مقدمه علوم گذشته است؛ مانند ادبیات عرب یا کلام و اخلاق عقلی، منطق، اصول فقه، رجال و درایه، یا مقصود از علوم اسلامی، علومی است که به‌نحوی جزئی از واجبات اسلامی است ولو به‌نحو کفایی، یا علومی که در حوزه‌های فرهنگی اسلامی رشد و نما یافته است؛ مانند نجوم،(22) اما در مجموع می‌توان گفت: «علوم اسلامی دانش‌هایی هستند که محصول تعامل اندیشه‌ای بشری با قرآن و سنت‌اند. در این تعامل، قرآن و سنت گاه موضوع این دانش‌ها قرار می‌گیرند (مانند علوم قرآن و علوم حدیث) و گاه مستنداثبات مسائل آن دانش‌اند (مانند فقه و اخلاق و کلام) یا این‌که برای آنها منبع و ایده‌اند (مانند فلسفه و عرفان و ادبیات)»(23) و تأثیر امیرمؤمنان علی(علیه السلام) در این علوم امری است که بسیاری از اندیشمندان بر آن اتفاق‌نظر دارند و از جنبه‌های مختلف به آن پرداخته‌اند.(24)


هـ) تأثیر نهج‌البلاغه در گسترش علوم اسلامی

برای یافتن نقش نهج‌البلاغه در گسترش علوم اسلامی و چگونگی تأثیرگذاری آن، نخست باید حوزه علمی این کتاب مشخص شود. نهج‌البلاغه به‌اعتبار آن‌که دربردارنده سخنان امیرمؤمنان علی(علیه السلام) است، نوعی کتاب حدیثی به‌شمار می‌آید و زیرمجموعه حدیث و سنت قرار می‌گیرد، اما از‌آن‌جهت که سید‌رضی آن را با انگیزه جمع‌آوری حدیث ننوشته است و قصدی جز بلاغت نداشته، جزو علوم ادبی و یکی از مفاخر ادب عرب به شمار می‌آید و جاذبه‌های گوناگون آن سبب‌شده است که اندکی پس از تألیف، در خراسان بزرگ که خاستگاه زبان‌آوران و ادیبان بود، تدریس و شرح‌های متعدد بر آن نوشته شود که بسیاری از آنها موجود نیست.(25)

هم‌چنین بلاغت بی‌نظیر این کتاب، در کنار ساختار و موضوعات متنوع و جامع آن و نیز مقبولیت و شخصیت تقریبی سید‌رضی و محبوبیت او میان اهل‌سنت، موجب شد تا اندیشمندان اهل‌سنت نیز به این کتاب علاقمند شوند و ضمن آن به حدیث شیعه توجه کنند؛ به‌گونه‌ای که حتی برای ترویج نهج‌البلاغه اعم از تدریس، استنساخ، تصحیح، ترجمه و شرح، فهرست‌نویسی، مستدرک‌نویسی و... تلاش‌هایی داشته‌اند.(26) حدیث را شاید بتوان مادر علوم اسلامی و انسانی دانست.(27) برای مثال، دانش تفسیر، مبتنی بر گزارش‌های تفسیری بود که از پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم)، صحابه و تابعان رسیده است و به‌همین‌ترتیب فقه و تاریخ و سیره و...، اما با گذشت زمان، این تأثیر به نقشی تعاملی و دوجانبه بدل شد و دانشمندان علوم مختلف از میراث حدیثی به‌عنوان سرمایه‌ای برای توسعه و تکامل این دانش‌ها بهره‌بردند.(28) در‌واقع می‌توان ادعا کرد حدیث نقش بسزایی در تکامل و تحول معرفت‌های دینی و علوم اسلامی داشته است و نهج‌البلاغه نیز در همین راستا تأثیرگذار بوده است؛ زیرا امام علی(علیه السلام)خود دانش‌آموخته مکتب نبوی است و در عصر صدور احادیث و نزول قرآن حضور داشته‌ و سخنان آن امام راهگشای بسیاری از علوم بوده است؛ البته وضع علم نحو و قواعد عربی را نیز به امام علی(علیه السلام) نسبت داده‌اند(29) و امری در ردیف اعجاز(30) یا آن‌گونه که ابن‌ابی‌الحدید گفته، می‌توان امام علی(علیه السلام) را واضع علم کلام هم دانست.(31)

بااین‌حال، از آن‌جاکه نهج‌البلاغه بخشی از این میراث حدیثی است، باید نقش آن را در میزان و استفاده این علوم از نهج‌البلاغه جست‌وجو کرد و به‌نظر می‌رسد با توجه به محتوای نهج‌البلاغه و گوینده آن، یعنی امام علی(علیه السلام) که تمام علوم مستند به اوست،(32) می‌توان گفت علومی چون، کلام، اخلاق، مدیریت، سیاست، تربیت و اقتصاد، علوم قرآن، علوم حدیث، فلسفه، اصول فقه و حتی فقه در میان دیگر علوم، بیشترین بهره را از نهج‌البلاغه برده‌اند؛(33) از سوی دیگر، از آن‌جاکه چهر‌ه بلاغی و کلامی اعتقادی نهج‌البلاغه برجسته‌تر از دیگر جنبه‌های آن است، تأثیر نهج‌البلاغه بر علوم اسلامی، با تأکید بر این دو حوزه بیشتر موردتوجه قرار گرفته است.


و) اثر نهج‌البلاغه بر ادبیات فارسی و عربی

نهج‌البلاغه، راه بلاغت است و همه صنایع ادبی و بلاغی در جای‌جای آن دیده می‌شود؛ به‌گونه‌ای که نظیر آن را در هیچ سخن دیگری غیر از قرآن نمی‌توان یافت. در‌واقع باید امیرمؤمنان علی(علیه السلام) را مبتکر و بنیان‌گذار این فنون ادبی دانست(34) و اگر گفته شود نسبت کلام سخنوران عرب با سخن امام نسبت خاک با زر ناب(35) است، سخن گزافی نخواهد بود. ازاین‌رو، از زمان تألیف نهج‌البلاغه تاکنون، شاعران و نویسندگاه عربی و فارسی به‌ویژه عارفان و شاعران حکیم به اقتباس و تضمین و تلمیح و ترجمه آن سخنان پرداختند(36) و ادبیات و بلاغت آن به‌عنوان شاهکار زبان و ادبیات عربی و معجزه بلاغت انسانی و نیز تأثیر آن بر ادبیات، هر مراجعه‌کننده به این اثر بی‌نظیر را شیفته و متحیر ساخته است.(37) تأثیر نهج‌البلاغه و کلام علی(علیه السلام) در شعر شاعران پارسی گاه چنان مستقیم و صریح است که شعر ترجمه‌گونه‌ای از کلام علی(علیه السلام) محسوب می‌شود و گاه با اندکی تصرف، مضمونی همراه است که محققان به استخراج مواردی از آن همت گماشته‌اند.(38) البته اگر صرف هم‌سویی مضمونی مد‌نظر قرار گیرد، شاید احصای آن ممکن نباشد؛ زیرا بسیاری از مقولات اخلاقی موردتوجه حکیمان و شاعران با مضامین کلمات امام(علیه السلام) هم‌سوست.

از جمله مقالات و کتاب‌های متعددی که در‌خصوص تأثیر نهج‌البلاغه بر ادب فارسی و عربی به نگارش درآمده است، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: تجلی نهج‌البلاغه در ادبیات عرب، نوشته محمدهادی امینی، ترجمه: سید‌مهدی نوری کیدخانی، سید‌مرتضی حسینی، انتشارات بنیاد نهج‌البلاغه. در بخش نخست این کتاب شرح مختصری از ارزش ادبی و بلاغی نهج‌البلاغه و سخنان بزرگان ادب عرب به‌میان آمده است و در بخش دوم آن، تأثیر نهج‌البلاغه در ادبیات عرب با ذکر شواهد مثالی بررسی‌شده است، اما در زمینه تأثیر نهج‌البلاغه در گستره ادب فارسی به این موارد برمی‌خوریم: تأثیر نهج‌البلاغه و کلام امام امیرمؤمنان علی(علیه السلام) در شعر فارسی، نوشته محسن راثی؛ «بازتاب آموزه‌های اخلاقی نهج‌البلاغه در اشعار و مثل‌های فارسی»، نوشته سمیه طاطیان، نشریه پژوهشنامه نهج‌البلاغه، سال دوم شماره ۸، زمستان ۱۳۹۳، ص۴۷-۶۲؛ «تأثیر نهج‌البلاغه بر ادب فارسی»، سید‌محمد‌مهدی جعفری، مجله علوم انسانی و اجتماعی دانشگاه شیراز، شماره۴۲، بهار۱۳۸۴؛ «تأثیر امام علی(علیه السلام) بر ادبیات فارسی»، نوشته محمد‌رضا موحدی، مندرج در دانشنامه امام علی(علیه السلام).


ز) اثر نهج‌البلاغه در علوم قرآن و تفسیر

علوم قرآنی در صدر اسلام شکلی امروزی را نداشت و نمی‌توان ادعا کرد که پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) یا امیرمؤمنان(علیه السلام) و یا دیگر پیشوایان معصوم(علیهم السلام) در‌خصوص علوم قرآنی یا تعریف اصطلاحات آن به‌تفصیل سخن گفته‌اند.(39) با ‌این‌حال، امام علی(علیه السلام) که شاگرد خاص و ممتاز مکتب قرآن کریم و دانش‌آموخته برترین معلم قرآن، یعنی رسول گرامی اسلام(صلی الله علیه واله وسلم) است، در نهج‌البلاغه، به برخی، اصطلاحات علوم قرآنی اشاره دارد. هم‌چنین در منابع روایی فریقین از مکتوبه قرآنی با عنوان مصحف علی یاد شده است، اما درباره محتوا و کیفیت و چگونگی آن، اتفاق‌نظری وجود ندارد. برخی آن را همان قرآنی دانسته‌اند که به املای پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) و خط امیرمؤمنان(علیه السلام) بوده(40) و برخی آن را جزوه‌ای حدیثی و کوچک شامل پاره‌ای از احکام دانسته‌اند که به غلاف شمشیر علی(علیه السلام)متصل بوده است.(41)

هم‌چنین با استناد به رساله‌ای درباره علوم قرآنی منسوب به امام علی(علیه السلام)که در آن شصت نوع از انواع علوم قرآنی را نام برده و آنها را املاء کرده و برای هریک مثالی زده است،(42) برخی معتقدند نخستین کسی که شاخه‌های مختلف علوم قرآنی را برشمرد و به دسته‌بندی این دانش‌ها پرداخت، امام علی(علیه السلام)است و بر‌این‌اساس، پیشگامی شیعه در علوم قرآنی را نتیجه گرفته‌اند.(43) وجود آیات مجمل در قرآن کریم، امری قطعی و مسلم است و یکی از اسلوب‌های بلاغت در کلام به‌شمار می‌آید.(44) امیرمؤمنان(علیه السلام) نیز در نهج‌البلاغه با بیان عبارت «... مُفَسراً مُجْمَلَهُ و مُبَیناً غَوَامِضَهُ... »(45) به‌وجود آیات مجمل در قرآن کریم اشاره کرده‌اند که بخش دوم آن از حقیقت تفسیر قرآن به قرآن و نزول برخی آیات به‌منظور تبیین آیات مجمل حکایت دارد و هم‌چنین بیانگر دسته‌بندی جدیدی از آیات قرآن است که بعدها دانشمندان علوم قرآنی آن را با عنوان مجمل و مبین مطرح کرده‌اند.(46)

واژه تفسیر در نهج‌البلاغه نیز به‌معنای تفسیر قرآن به‌کاررفته است؛(47) امام علی(علیه السلام) در طول حیات پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) شاهد لحظه‌به‌لحظه نزول قرآن کریم بوده و کتابت آن را نیز برعهده‌ داشت(48) و علاوه بر نصوص آیات قرآن یا همان تنزیل(49) حقایق و مقاصد آیات قرآن یا همان تأویل(50) که درمجموع تمامی حقایق قرآن را شامل می‌شد را به‌طور اختصاصی از پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) دریافت کرد و آن را در قالب کتابی که همه‌چیز حتی حکم دیه یک خراش نیز در آن وجود داشت، گرد‌آورد.(51) ازاین‌رو، هیچ آیه‌ای نیست جز آن‌که به جزئیات نزول آن و این‌که در شب نازل‌شده یا در روز، در دشت نازل‌شده یا در کوه، و دیگر حقایق مرتبط با آن واقف است.(52) در جوامع روایی شیعه و سنی و نیز نهج‌البلاغه روایات متعددی از امام علی(علیه السلام) در تفسیر قرآن و یا موضوعات مرتبط با آن نقل شده است؛(53) به‌گونه‌ای که برخی ایشان را منشأ تفسیر دانسته‌اند.(54)

یکی از مسایل مهم در تفسیر قرآن کریم و کتب تفسیری، اصول و روش‌های تفسیری است که یک مفسر بر‌اساس آن به تفسیر اقدام می‌کند. حال با توجه به مقام والای امام علی(علیه السلام) و جایگاه ایشان پس از پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم)، بدیهی است که روایات تفسیری امام علی(علیه السلام) و به‌خصوص مطالب تفسیری نهج‌البلاغه از حیث روشی و محتوایی در میان مفسران فریقین مورد توجه قرار گرفته باشد.(55) در این زمینه، برخی تألیفات وجود دارد از جمله اثر نهج‌البلاغه فی تفاسیر الإمامیة فی القرن الخامس عشر الهجری در آن مؤلف تأثیر نهج‌البلاغه بر تفاسیر شیعی معاصر و بیش از همه المیزان را بررسی کرده است. وی کتاب خود را در سه فصل سامان داده است. فصل اول تلاش‌های امیر‌مؤمنان(علیه السلام) در خدمت به قرآن، فصل دوم با عنوان نهج‌البلاغه مصدر تفسیر و در فصل سوم نیز به اثر نهج‌البلاغه در سه حوزه عقاید، تعبدیات و اخلاق بر تفاسیر امامیه پرداخته است.


 ح) اثر نهج‌البلاغه در علم کلام

مقصود از علم کلام، علوم و دانش‌هایی است که به مباحثی در اصول دین مانند توحید، عدل، معاد، پیامبرشناسی و امام‌شناسی می‌پردازد که امام علی(علیه السلام) پایه‌گذار این علوم الهی است و دانشمندان علم خود را از او گرفته‌اند؛(56) حتی می‌توان گفت نهج‌البلاغه در فلسفه شرق هم سهمی عظیم دارد و برای مثال ملاصدرا از کسانی است که عمیقاً تحت‌تأثیر کلمات امام علی(علیه السلام) بوده است.(57) جنبه‌های تأثیرگذاری نهج‌البلاغه را می‌توان در شکوفایی علم کلام و احتجاجات کلامی دانست؛ به‌ویژه مباحثی که مخالف دیدگاه‌های عالمان اهل‌سنت بوده است. گرچه امثال ابن‌ابی‌الحدید به شرح آن پرداخته‌اند؛ کوشیده‌اند با رویکرد کلامی‌شان در مقام توجیه یا تاویل یا پاسخ به عقاید و دیدگاه‌های شیعه برآیند که اگر نهج‌البلاغه نبود، شاید چنین نمی‌کردند. عالمان شیعه نیز در مقام دفاع از اعتقاداتشان به نهج‌البلاغه استناد کرده‌اند. در این زمینه می‌توان به مقاله‌ای باعنوان «نقش نهج‌البلاغه در پیدایش و تکامل علم کلام» و نیز مقاله دیگری باعنوان «بازتاب کلام امام علی(علیه السلام) در آثار ابوحیان توحیدی»؛ مطالعه موردی در کتاب الإمتاع و المؤانسة و البصائر و الذخائر اشاره کرد.(58) هم‌چنین مباحث دقیق توحیدی، مباحث مربوط به معاد و قیامت و نیز مباحث مربوط به عدل خدا و آن‌چه امام(علیه السلام) درباره پیامبرشناسی و فلسفه بعثت انبیا و نیز امام‌شناسی در نهج‌البلاغه مطرح کرده است، همه منشا مباحث کلامی جدی به‌خصوص در بین شارحان نهج‌البلاغه شد و هریک به فراخور باورهای اعتقادی خود به شرح و تبیین آن پرداخته‌اند. هم‌چنین برخی مدعی شده‌اند که نهج‌البلاغه در تغییر باورهای اعتقادی نیز تأثیرگذار بوده است. برای مثال، از تغییر نگرش جامعه ایران به عدل تحت‌تأثیر نهج‌البلاغه یاد کرده‌اند.(59)


ط) اثر نهج‌البلاغه در علم حدیث

حدیث، دومین منبع دینی پس از قرآن است(60) که در شناسایی و شناساندن اسلام و شکل‌گیری و بالندگی علوم اسلامی بیشترین سهم را داراست. نام کلی علم‌الحدیث به مجموعه‌ای از دانش‌های مرتبط با آن مانند رجال، درایه‌، تاریخ حدیث، مصطلح‌الحدیث، فقه‌الحدیث، غریب‌الحدیث و... اطلاق می‌شود. مجموع پژوهش‌های این حوزه را می‌توان در عناوینی چون آماده‌سازی و عرضه میراث گذشته، فلسفه علوم حدیث، تاریخ حدیث، ارزیابی انتساب و صدور و فقه‌الحدیث مورد بررسی قرار داد(61) و تأثیر نهج‌البلاغه بر علم‌الحدیث نیز در قالب این پنج حوزه مورد بررسی می‌شود.

یکی از تأثیرات نهج‌البلاغه بر علم‌الحدیث را می‌توان در حوزه احیای نسخ خطی و تحقیق و تصحیح آنها جست‌وجو کرد. اهتمام به نهج‌البلاغه موجب اهتمام به نسخه‌های خطی آن و تحقیق و تصحیح آنها در دوره‌های مختلف شد که خود عاملی در گسترش این فنون به‌شمار می‌آید. ‌از‌سوی‌دیگر، مباحثی چون بررسی رابطه نهج‌البلاغه با قرآن و پاسخ به شبهات مطرح‌شده در‌خصوص نهج‌البلاغه، به‌نوعی کمک به گسترش و تکامل علم‌الحدیث و تقویت اعتبار و حجیت آن بوده است. هم‌چنین نهج‌البلاغه در سیر تاریخی خود از بدو تألیف تا به امروز، هماره موردتوجه محققان و عالمان حدیثی فریقین بوده است؛ ازاین‌رو، برخی به شرح آن همت گمارده یا آثاری را در این‌باره نوشتند و در برخی مراکز حدیثی به‌خصوص توجه به نهج‌البلاغه تأثیر متقابلی بر توجه به حدیث و رشد و بالندگی آن داشت. ازاین‌رو، در این حوزه روش‌شناسی شارحان(62) و مکاتب حدیثی و مراکز حدیثی نیز به سهم خود موردتوجه قرار گرفتند. هم‌چنین مستدرکاتی بر نهج‌البلاغه نوشته شد که به‌نوعی کار حدیثی در حوزه مستدرک‌نویسی به‌شمار می‌آید.(63)

افزون بر موارد یادشده، یکی دیگر از جنبه‌هایی که نهج‌البلاغه تأثیر بسزایی در رونق آن دارد، بحث ارزیابی سندی و صدوری آن است. با توجه به عدم ذکر سندها توسط سید‌رضی و شبهاتی که در این خصوص مطرح می‌شد،(64) عالمان بسیاری در این عرصه مطالبی را نوشتند و آثاری عرضه کردند که درحقیقت هریک به‌نوعی به گسترش این حوزه از مطالعات حدیثی کمک کرد. افزون بر این، یکی دیگر از عرصه‌های علم‌الحدیث، موضوع فهم حدیث و قواعد خاص آن است. نهج‌البلاغه در آغاز به‌عنوان کتابی حدیثی نوشته نشده بود، اما بالتبع پس از توجه به جنبه بلاغی، فهم محتوا هم موردتوجه محققان و عالمان در طول تاریخ نهج‌البلاغه قرار گرفت و آثاری در این‌باره به نگارش درآمد. برای نمونه علامه مجلسی در مواردی از کتاب ملاذ الأخیار فی فهم تهذیب‌الأخبار برای شرح حدیث به نهج‌البلاغه استناد می‌کند و آن‌چه در عبارت نهج‌البلاغه آمده را بر دیگر نسخه‌های روایت ترجیح می‌دهد و از آن، برای تشخیص تصحیف و تحریف‌های رخ داده در عبارت کمک می‌گیرد؛ مانند «و قویت مکیدته»؛(65) «انصاحت جبالنا»؛(66) «ربّ منعم علیه مستدرج بالنعمى»؛(67) «فلا تغبوا أفواههم».(68)


ی) اثر نهج‌البلاغه در علم فقه

امام علی(علیه السلام) صاحب علم الهی و دانش‌آموخته مکتب نبوی است و به‌گفته سید‌رضی در مقدمه نهج‌البلاغه، کلام او چنان است که «علیه مسحة من العلم الإلهی، و فیه عبقة من الکلام النبوی». ازاین‌رو آن حضرت در تمامی علوم و از‌جمله فقه نیز سرآمد است و حتی سرمنشأ آن تلقی می‌شود. ابن‌ابی‌الحدید در‌این‌باره معتقد است که اساساً علم فقه از امام علی(علیه السلام) نشأت گرفته و تمام فقیهان از تمام مذاهب اسلامی وام‌دار و ریزه‌خوار خوان اویند.(69) با ‌این‌حال به‌ظاهر نهج‌البلاغه کتابی فقهی نیست و حتی به‌نظر نمی‌رسد سید‌رضی احادیث فقهی امام علی(علیه السلام) را در این کتاب آورده باشد، اما برخی از فقرات نهج‌البلاغه می‌تواند مستمسک آرا و مباحث فقهی و حتی اصولی قرار گیرد.

برای نمونه می‌توان به پایان‌نامه‌ای اشاره کرد که باعنوان «سیری در مبانی فقهی حقوقی نهج‌البلاغه» نوشته شده است و مؤلف پس از مباحث مقدماتی در معرفی نهج‌البلاغه، مباحثی از علم اصول مانند ملاک اصالة الصحة و عدمها، ملاک قاعده اضطرار یا عسر‌و‌حرج، تأثیرپذیری جوهر دین از مقتضیات زمان و اثر آن در فقه، حرمت تحریف احادیث نبوی و تفسیر به غیرعلم و مشروعیت فتوا را مطرح و از عناوین فقهی نیز مباحث طهارت، نماز، زکات، روزه، عید فطر، اعتکاف، حج، جهاد، امر به معروف و نهی از منکر، تجارت، قرض، امانات، وقف و صدقه، هبه، اقرار و لوازم آن، غصب، فرائض، قضاوت، شهادت، رجم، قذف، سرقت، قصاص، نقش علم و عدم آن در جرم را با استناد به نهج‌البلاغه بررسی می‌کند.(70)

آیت‌اللّه العظمی مکارم شیرازی نیز با نگارش مقاله‌ای، «نقش نهج‌البلاغه در فقه اسلامی» را مورد تأکید قرار داده است.(71) نمونه‌های دیگری از استناد برخی فقها به نهج‌البلاغه در موارد زیر دیده می‌شود: استناد صاحب حدائق به کلامی از امام علی(علیه السلام) که فروش و برداشت هدایا و زینت‌های کعبه را جایز ندانستد، حتی اگر به قصد رسیدگی به حال فقرا باشد.(72) در جواز تزیین دیگر مشاهد مشرفه و قبور ائمه(علیهم السلام)،(73) فتوا به حرمت سفر در روز جمعه پیش از نماز جمعه(74) با استناد به نامه ۶۹ نهج‌البلاغه،(75) فتوا به عدم وجوب ستر وجه و کفین برای بانوان با استناد به حکمت ۴۲۰ نهج‌البلاغه نیز به مواردی از این دست برمی‌خوریم.(76)


ک) تاثیر نهج‌البلاغه در علم اقتصاد

دانشمندان اسلامی در علم اقتصاد از نهج‌البلاغه بهره‌فراوانی برده‌اند، به‌ویژه آن‌که امام علی(علیه السلام) به‌عنوان نمونه‌ای از یک حکومت موفق تاریخ(77) توانست با اجرای سیاست‌های درست اقتصادی، عدالت اقتصادی را در جامعه تحت‌حاکمیت خود برقرار سازد؛ به‌گونه‌ای که خود می‌فرماید: «در حکومت من در کوفه رفاه اقتصادی برقرار است و کمترین حد آن است که همه مردم از آب آشامیدنی سالم و نان گندم برخوردارند».(78) و ازاین‌رو مباحث اقتصادی نهج‌البلاغه حجم قابل‌توجهی از این کتاب را تشکیل می‌دهد. برای نمونه می‌توان به دستورات اقتصادی حکومتی امام علی(علیه السلام)به مالک اشتر و از جمله فرامین ناظر بر توجه به تاجران و دقت در تنظیم بازار(79) و ایفای نقش نظارتی از جمله مقابله با احتکار در نامه ۵۳ اشاره کرد(80)که در کنار دیگر برنامه‌های امام علی(علیه السلام)در بخش تولید ثروت، تامین منابع مالی از طریق دریافت خراج و زکات، در بخش توزیع درآمد تقسیسم مساوی بیت‌‌المال و در بخش مصرف توجه به عمران و آبادی قرار می‌گیرد. ازاین‌رو، برخی معتقدند سیره و سخن امیرمؤمنان علی(علیه السلام)، یکی از بهترین منابع شناسایی و استخراج مبانی و مولفه‌‌های اقتصاد اسلامی به‌شمار می‌رود.(81)

در این زمینه، البته تلاش‌هایی به‌خصوص در دوره معاصر صورت‌گرفته که از آن جمله می‌توان به کتاب اندیشه‌‌های اقتصادی در نهج‌البلاغه، تالیف محسن حائری و نیز میزگرد اقتصاد در نهج‌البلاغه اشاره کرد که با حضور تعدادی از کارشناسان این رشته در بنیاد نهج‌البلاغه برگزار شد و حاصل آن در نشریه علمی پژوهشی پژوهش‌های نهج‌البلاغه به چاپ رسید.(82) هم‌چنین مقاله‌هایی با موضوع اقتصاد از نگاه نهج‌البلاغه در نشریات مختلف منتشرشده است که برخی به این شرح است: «اقتصاد مقاومتی از نگاه نهج‌البلاغه»،(83) «تأثیر مؤلفه‌های دانش بر اقتصاد مقاومتی از منظر نهج‌البلاغه»،(84) «مدیریت اقتصادی امام علی(علیه السلام)با تأکید بر نهج‌البلاغه»،(85) «معناشناسی عدالت اقتصادی و محورهای آن در نهج‌البلاغه»،(86) «امنیت اقتصادی از دیدگاه امام علی(علیه السلام)با تأکید بر عهدنامه مالک اشتر»،(87) «روش‌شناسی اقتصاد اسلامی براساس عملکرد اقتصادی امام علی(علیه السلام)»،(88) «تولید و بهره برداری اقتصادی از نگاه قرآن و نهج‌البلاغه با رویکرد تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی»،(89) «آشنایی با اندیشه‌های اقتصادی امام علی(علیه السلام)»،(90) «امام علی(علیه السلام) دولت و سیاست‌های اقتصادی»،(91) «امام علی(علیه السلام) و اصلاحات اقتصادی»،(92) «موانع اقتصادی عدالت و امنیت»،(93) «دلایل و راه‌های پیشگیری از فقر در نهج‌البلاغه»،(94) «راه‌کارهای مبارزه با فقر اقتصادی براساس کلام و سیره عملی امیرالمؤمنین(علیه السلام) جهت الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت»،(95) هم‌چنین برخی آثار نیز با الهام از گفتار و سیره امیرمؤمنان(علیه السلام) راهکارهایی به‌منظور مقابله یا پیشگیری از فسادهای اداری،(96) جرایم اقتصادی ارایه داده‌‌اند(97) و برخی نیز از تربیت اقتصادی براساس آموزه‌های امام علی(علیه السلام) سخن به‌میان آورده‌اند.(98)


ل) تأثیر نهج‌البلاغه در علم سیاست

یکی از موضوعاتی که تأثیر نهج‌البلاغه در آن قابل‌انکار نیست، حوزه سیاست است. شاید این علم اسلامی تلقی نشود، اما از آن‌جاکه دانشمندان مسلمان به‌نوعی در پیدایش و تکامل آن نقش داشته‌اند و به‌خصوص آن‌که بخش عمده نهج‌البلاغه مربوط به دوران حکومت و زمامداری امام علی(علیه السلام) است و ناظر به سیره حکومتی و منش سیاسی ایشان است، این موضوع موردتوجه محققان و پژوهش‌گران عصر حاضر قرار گرفته است. ازجمله می‌توان به مقاله‌ای باعنوان «أثر نهج‌البلاغة فی مصادر الفکر السیاسی الإسلامی» نوشته محمدصالح القزوینی اشاره کرد که تحقیق مناسب در این خصوص به‌شمار می‌آید. نویسنده در این مقاله، ضمن اشاره به این‌که مصادر فکر سیاسی، فراوان و فزون از شمارش‌اند، معتقد است اولین منبع در این خصوص، قرآن و پس از آن کتاب‌های صحاح و سپس کتاب‌های عقاید و فقه و تفسیر است و در مرحله بعد، منابع و کتاب‌هایی که دانشمندان به نگارش درآورده‌اند و در مباحث‌شان، برای حل مشکلات اداره جامعه به اصول اولیه از قرآن و سنت استناد کرده‌اند. شکی نیست که کسانی که در این زمینه بیشترین مطالب را نوشته‌اند، متأثر از خطبه‌های امام علی(علیه السلام) بوده‌اند؛ به‌گونه‌ای که بسیاری از ایشان این خطبه‌های این کتاب استناد و استشهاد کرده‌اند. وی سپس به‌ترتیب تاریخی، از این متفکران نام می‌برد که برخی پیش از سید‌رضی و تألیف نهج‌البلاغه بوده‌اند و برخی دیگر پس از تألیف نهج‌البلاغه به تألیف اثر پرداخته‌اند. اسامی آنان به شرح زیر است:

عبداللّه‌بن مقفّع (م ۱۴۲ق) در کتاب الأدب‌الصغیر والأدب‌الکبیر ورسالة‌الصحابة؛ ابوعثمان عمرو‌بن بحر الجاحظ متوفاى سال 255ق که علاوه بر کتاب مأة کلمة، در دیگر کتاب‌هایش مانند البیان و التبیین و المحاسن و الأضداد و التاج و الحیوان از کلمات امام علی(علیه السلام) استفاده کرده است، ابوجعفر البرقی (م 274 يا 280ق) در کتاب محاسن، ابومحمد عبداللّه‌بن قتیبه (م 276ق) که آثار او از مصادر نهج‌البلاغه است و آرای سیاسی او در دو کتاب عیون‌الأخبار و الإمامة و السیاسة جلوه‌گر است. ابراهیم‌بن محمد البیهقی (320ق) در کتاب المحاسن و المساوی؛ ابوالحسن الأشعری (م 324يا330ق) در کتاب مقالات الإسلامیین؛ احمد‌بن مسکویه (م 421ق) در کتاب تهذیب‌الأخلاق وتطهیرالأعراق؛ ابوالحسن الماوردی (م 450ق) در کتاب قوانین‌الوزارة، الأحکام‌السلطانیة و الولایات‌الدینیة؛ ادب‌القاضی، ابویعلى الفراء (م 458ق) در کتاب الأحکام‌السلطانیة؛ نظام الملک (م ۴۸۵ق) در کتاب سیاست‌نامه؛ ابوحامد غزالی (م ۵۰۵ق) در کتاب التبر المسبوک فی نصیحة‌الملوک که به فارسی نوشته است؛ ابوبکر طرطوشی (م ۵۲۰ق) در کتاب سراج‌الملوک؛ ابن‌ابی‌الربیع در قرن هفتم با کتاب سلوک‌المالک فی تدبیر الممالک؛ ابن‌طقطقی الفخری (م ۷۰۹ق) در کتاب الآداب‌السلطانیة و الدول‌الإسلامیة؛ وی در این کتاب بر‌خلاف دیگر مؤلفان در مقدمه خود از نهج‌البلاغه به‌عنوان یکی از مصادر تألیف خود نام می‌برد؛ علامه حلی (م ۷۲۶ق) در کتاب منهاج‌الکرامة فی اثبات‌الإمامة؛ ابراهیم شاطبی (م ۷۹۰ق) در کتاب الإعتصام، علی‌بن هذیل (زنده در قرن هشتم) در کتاب عین‌الأدب و السیاسة و زین‌الحسب و الریاسة؛ محمد‌بن ازرق (م ۸۹۶ق) در کتاب بدائع‌السلک فی طبائع‌الملک؛ رفیع‌الدین نظام‌العلما (م ۱۳۲۶ق) در کتاب آداب‌الملوک.(99) برخی محققان نیز با مطالعه آثاری چون اخلاق ناصری میزان تأثیر‌پذیری آن از نهج‌البلاغه را مورد بررسی قرار داده‌اند.(100) هم‌چنین پایان‌نامه‌ای با عنوان «تأثیر نهج‌البلاغه بر شکل‌گیری نظریه سیاسی آیت‌اللّه نائینی» نوشته حیدر ولی‌زاده که در آن نویسنده مدعی است کتاب تنزیه‌الملة تا حد زیادی از مفاهیم سیاسی نهج‌البلاغه تأثیر پذیرفته است و در‌واقع به نوعی استخراج نظرات و دیدگاه‌هایی در زمینه علم سیاست بر‌اساس نهج‌البلاغه است.(101) افزون بر این در مقاله‌ای که باعنوان «التفات به نهج‌البلاغه در آثار برخی رهبران نهضت‌های بیداری جهان اسلام معاصر» نوشته شده است، به تأثیر نهج‌البلاغه در باورهای ایشان اشاره می‌شود. نویسنده از افرادی چون میرزای شیرازی مفتی تحریم تنباکو، شیخ محمد عبده، آیت‌اللّه مدرس، امام خمینی، آیت‌اللّه طالقانی، علامه طباطبایی، شهید مطهری نام می‌برد که در آثار و اعمال خود تحت‌تأثیر نهج‌البلاغه بوده‌اند. وی در خاتمه از نهج‌البلاغه به‌عنوان یکی از منابع بسیار ارزنده تفکر سیاسی و اجتماعی در اسلام و آینه درخشان از عقلانیت شیعه در طول تاریخ و نیز اوضاع سرنوشت‌ساز امروز یاد می‌کند که می‌تواند نقش مهمی در قوام و قیام جامعه و فکر و اندیشه آنان داشته باشد.(102) هم‌چنین برخی دیگر از محققان در مقاله‌ای بر این باورند که شاعری چون محمدتقی بهار در اشعار خود تحت‌تأثیر جدی تعالیم سیاسی نهج‌البلاغه قرار داشته است؛ به‌گونه‌ای که در جای‌جای دیوان او اثر اندیشه‌های والای امام علی(علیه السلام) به‌‌چشم می‌خورد.(103)


نتیجه‌گیری

از آن‌چه بیان شد می‌توان به نتایج زیر دست یافت:

- امام علی(علیه السلام) با توجه به بهره‌مندی از علم الهی و رنگ و بوی کلام نبوی، منشأ و اساس علوم اسلامی است؛

- نهج‌البلاغه که گردآوری‌شده برخی از سخنان شگفت و تأثیرگذار امام علی(علیه السلام) توسط سید‌رضی است، با توجه به‌تنوع موضوعی خود در بسیاری از علوم اسلامی تأثیرگذار بوده است؛

- تأثیرگذاری نهج‌البلاغه در علومی چون کلام و اعتقادات، تفسیر قرآن، حدیث و فقه و سیاست، تجلی بیشتری از دیگر علوم داشته است؛

- در دوره معاصر نیز تأثیر نهج‌البلاغه و توجه آن به‌خصوص در علومی چون اقتصاد، مدیریت، سیاست، تربیت و جامعه‌شناسی به‌چشم می‌خورد.(104)

Source:
منابع
1. ابن‌ابی‌الحدید، عزالدین ابوحامد، شرح نهج‌البلاغه، تحقیق: محمد ابوالفضل ابراهیم، داراحیاء الکتب العربیة، ۱۳۷۸ق.
2. ابن‌منظور، جمال‌الدین محمدبن‌مکرم، لسان العرب، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، چ سوم، لبنان - بیروت، 1414ق.
3. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعة إلی تصانیف الشیعة، دارالأضواء، لبنان - بیروت، ۱۴۰۳ق.
4. اقبال، ابراهیم و کشاورز، سميه، علوم قرآنی امیرمؤمنان(ع)، انتشارات بنیاد نهج‌البلاغه، تهران، ۱۳۹۲ش.
5. اکبر‌زاده، امین، راه‌کارهای مبارزه با فقر اقتصادی براساس کلام و سیره عملی امیرالمؤمنین(ع)جهت الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، پایان‌نامه کارشناسی ارشد، دانشکده امور اقتصادی، دانشگاه امام صادق(ع)، ۱۳۹۳ش، استاد راهنما: سید عدنان لاجوردی، استاد مشاور: محمد مهدی عسکری.
6. امين، سيد محسن، اعيان الشيعة، بیروت، دارالتعارف، 1419ق.
7. امینی، محمدهادی، تجلی نهج‌البلاغه در ادبیات عرب، ترجمه: سید‌مهدی نوری کیدخانی، سید‌مرتضی حسینی، انتشارات بنیاد نهج‌البلاغه.
8. بحرانی، شیخ یوسف، الحدائق الناضره فی أحکام العترة الطاهرة، مؤسسة النشر الإسلامی التابعة لجماعة المدرسین، قم، ۱۴۰۹ق.
9. حائری، محسن، اندیشه‌های اقتصادی در نهج‌البلاغه، ترجمه: عبدالعلی آل‌بویه لنگرودی، بنیاد نهج‌‌‌البلاغه، تهران، ۱۳۸۶ش.
10. حسینی جلالی، محمدحسین، دراسة حول نهج‌البلاغه، موسسة الأعلمی للمطبوعات، لبنان - بيروت، ۱۴۲۱ق.
11. حکیمی، محمد‌رضا، کلام جاودانه، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چ ششم، تهران، ۱۳۷۹ش.
12. خانی آرانی، هادی، نقد و بررسی دیدگاه‌های مستشرقان پیرامون امام علی(ع) و نهج‌البلاغه، پایان‌نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه کاشان، ۱۳۹۱ش.
13. خزاعی، محسن، أثر نهج‌البلاغة فی تفاسیر الإمامیه فی القرآن الخامس عشر الهجری، موسسة علوم نهج‌البلاغه، العتبة الحسینیة المقدسة، عراق - کربلا،۱۴۳۶ق.
14. خوئی، سیدابوالقاسم، البیان فی تفسیر القرآن، موسسه احیاء آثار الامام الخویی، قم، ۱۴۳۰ق.
15. دلشاد تهران، مصطفی، تفسیر نهج‌البلاغه، انتشارات سمت، تهران، ۱۳۹۵ش.
16. جمال دولت محمود: حکومت امام علی(ع) حکومت موفق تاریخ. انتشارات دریا، تهران، ۱۳۸۷ش.
17. چشمه خورشید: آشنایی با نهج‌البلاغه، انتشارات دریا، چ هفتم، تهران، پاییز۱۳۹۲ش.
18. سیره نبوی منطق عملی، انتشارات دریا، تهران، ۱۳۸۳ش.
19. رحمتی، محمدکاظم، درآمدی بر شناخت نسخه‌های نهج‌البلاغه، انتشارات دانشگاه مذاهب اسلامی، تهران، تابستان ۱۳۹۷ش.
20. رشیدی باجگانی، نقش علمای اهل‌سنت در تبیین و ترویج نهج‌البلاغه، پایان‌نامه کارشناسی ارشد، راهنما: مصطفی دلشاد تهرانی، دانشگاه قرآن و حدیث، دی‌ماه ۱۳۹۲ش.
21. سرخسی، علی‌بن ناصر، أعلام نهج‌البلاغه، مقدمه و تحقیق: عزیزاللّه عطاردی، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تهران، ۱۳۷۳ش.
22. شریف رضی، ابوالحسن محمد‌بن حسین (سید رضی)، نهج‌البلاغه، تصحیح: صبحی‌صالح.
23. صدر، سيدحسن، تأسيس الشيعة لعلوم الإسلام، نشر اعلمی، تهران.
24. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین و مطلع النیرین، تصحیح: احمد حسینی اشکوری، انتشارات مرتضی، چ سوم، تهران، ۱۳۷۵ش.
25. طهماسبی سروستانی، رابعه، تربیت اقتصادی در نهج‌البلاغه، پایان‌نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، ۱۳۷۹، استاد راهنما: علی قائمی امیری، مشاور: محمد حسن آموزگار.
26. عبدالرضا علی، صادق، نهج‌البلاغه و الطب الحدیث، دارالمورخ العربی، لبنان - بیروت، ۱۴۲۴ق.
27. فاضل هندی، بهاء‌الدین محمد‌بن الحسن، کشف اللثام عن قواعد الأحکام، مؤسسة النشر السلامی التابعة لجماعة المدرسین بقم.
28. فتحی، سمانه، روش پیشگیری از جرایم اقتصادی از منظر امام علی(ع)با تأکید بر نهج‌البلاغه، انتشارات دریا، تهران، ۱۳۹۴ش.
29. فراهیدی، خلیل‌بن احمد، کتاب العین، مصحح: مهدی مخزومی، ابراهیم سامرایی، نشر هجرت، قم، ۱۴۱۰ق.
30. فضلی، نادر، تفسیر أمیرالمؤمنین(ع) (النورالمبین فی التفسیر المأثور عن امیرالمؤمنین(ع))، مرکز فرهنگی انتشاراتی رایحه، تهران.
31. کاشفی، محمدرضا، تأثیر امام علی(ع) بر فرهنگ و تمدن اسلامی، دانشنامه امام علی(ع)، زیرنظر علی‌اکبر رشاد، ج۱۱، ص۳۰۳-۳۵۸.
32. مجلسی، محمدباقر، بحاراأانوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، مؤسسة الوفاء، لبنان - بيروت، 1404ق.
33. ملاذالأخیار فی فهم تهذیب الأخبار، تحقیق: مهدی رجایی، انتشارات کتابخانه آیت‌اللّه مرعشی نجفی، قم، ۱۴۰۷ق.
34. مسعودی، عبدالهادی، آسیب‌شناخت حدیث، انتشارات زائر، قم، 1389ش.
35. مشکی‌باف مقدم، امیرحسین، سیری در مبانی فقهی حقوقی نهج‌البلاغه، پایان‌نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه فردوسی، راهنما: دکتر کاظم مدیرشانه‌چی، مشهد، ۱۳۷۵ش.
36. مطهری، مرتضی، آشنایی با علوم اسلامی ۱ (منطق و فلسفه)، انتشارات صدرا، قم.
37. مظفر، محمد‌حسن، دلائل الصدق لنهج الحق، مؤسسة آل‌البیت(ع) لإحیاء التراث، دمشق، 1380ق.
38. معارف، مجید و مهدوی‌راد، محمدعلی و دیگران، تاریخ عمومی حدیث، نشر کویر، تهران، ۱۳۷۷ش.
39. حدیث و حدیث‌پژوهی، مجموعه کتابخانه دانشنامه جهان اسلام(۱۰)، نشر کتاب مرجع، تهران، ۱۳۸۹ش.
40. مباحثی در تاریخ حدیث: سیر تدوین - شناخت منابع، انتشارات نبأ، تهران، ۱۳۸۸ش.
41. مفید، محمدبن نعمان، الإرشاد فی معرفة حجج اللّه علی العباد، تحقیق: موسسة آل‌البیت لاحیاء التراث، لبنان - بیروت، ۱۴۱۶ق.
42. مهریزی، مهدی، حدیث‌پژوهی ج1، دارالحدیث، قم،۱۴۲۳ق.
مجله‌ها
43. الوانی، سیدمهدی و اسلام‌پناه، مهدی، «طراحی مدل بازدارنده فساد اداری با اتکا به آموزه‌های نهج‌البلاغه»، نشریه مدیریت در دانشگاه اسلامی، ۱۵، سال هفتم، شماره۱، بهار و تابستان ۱۳۹۷ش.
44. بروجردی، مصطفی و صدرایی خویی، علی، «شرح‌های نهج‌البلاغه»، دانش‌نامه امام علی(ع)، زیرنظر علی‌اکبر رشاد، ج۱۲، ص۱۱۷-۱۴۸، تهران، ۱۳۸۰ش، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.
45. بهرامی، حمزه‌علی و مهدیه، سمیه، «تحلیلی بر ساز و کارهای عملی اقتصاد مقاومتی در نهج‌البلاغه با تکیه بر وظایف دولت»، فصلنامه پژوهش‌های نهج‌البلاغه، دوره۱۶، شماره۴، شماره پیاپی۵۵، زمستان ۱۳۹۶، ص۵۳-۸۰.
46. تیرگر، آرام، ياسمن حبیب‌زاده، محمدهادی یداللّه‌پور، «وضعیت بهره‌گیری از قرآن و نهج‌البلاغه در بروندادهای علمی حوزه علوم پزشکی»، نشریه اسلام و سلامت، دانشگاه علوم پزشکی بابل، دوره اول، شماره دوم، تابستان۱۳۹۳، ص۲۲-۲۶.
47. جعفری، سید‌محمد مهدی، «تأثیر نهج‌البلاغه بر ادب فارسی»، مجله علوم انسانی و اجتماعی دانشگاه شیراز، شماره۴۲، بهار۱۳۸۴ش.
48. حجتی، محمدباقر، «سیری در تفسیر قرآن از آغاز تا عصر تابعین»، مجله مقالات و بررسی‌ها دانشکده الهیات دانشگاه تهران.
49. خوش‌منش، ابوالفضل، «التفات به نهج‌البلاغه در آثار برخی از رهبران نهضت‌های بیداری جهان اسلام معاصر»، مجله شیعه‌شناسی، بهار۱۳۹۱، شماره۳۷، ص۶۹-۱۲۲.
50. رسمی، سکینه؛ واحد‌پور، مجید، «بررسی تأثیر مباحث سیاسی نهج‌البلاغه در اخلاق ناصری»، پژوهشنامه نهج‌البلاغه، سال چهارم، شماره۱۴، تابستان ۱۳۹۵ش.
51. رومیانی، بهروز؛ بخشی‌زاده، معصومه؛ سالاری، مصطفی؛ «تأثیر نهج‌البلاغه در تغییر نگرش ایرانیان در زمینه عدل (با استناد به شعر پارسی»، پژوهشنامه نهج‌البلاغه، پاییز – ۱۳۹۲، شماره۳، ص۶۷-۸۴.
52. سبزیان‌پور، وحید، «بازتاب کلام امام علی(ع) در آثار ابوحیان توحیدی»؛ (مطالعه موردی در کتاب «الإمتاع و الموانسة» و «البصائر و الذخائر») پاییز 1392، سال اول - شماره 2، ص114-148، نشریه ادبیات شیعه، دوفصلنامه دانشگاه آذربایجان.
53. سبزیان‌پور، وحید، زینی‌وند، تورج؛ ویسی، روشنک؛ «بازتاب اندیشه‌های سیاسی نهج‌البلاغه در شعر محمدتقی بهار»، پژوهشنامه نهج‌البلاغه، شماره۵، بهار ۱۳۹۳ش.
54. شاه‌آبادی، ابوالفضل؛ زرین‌نعل، زینب، «تأثیر مؤلفه‌های دانش بر اقتصاد مقاومتی از منظر نهج‌البلاغه»، فصلنامه سیاست‌های راهبردی و کلان، آذر 1397ش.
55. شریعتی نیاسر، حامد و مجيد معارف، «اصول و روش‌های تفسیر قرآن در نهج‌البلاغه»، پژوهشنامه نهج‌البلاغه، شماره13، سال چهارم، بهار۹۵ش.
56. شیرزاد، حسن و حسین، علی‌اکبر ربیع‌نتاج، «جریان اهل ادب امامیه در مدرسه حدیثی بغداد از آغاز تا سده چهارم هجری»، مجله پژوهش‌های قرآن و حدیث، سال چهل و نهم، شماره دوم، پاییز و زمستان ۱۳۹۵، ص۳۰۵-۳۲۵.
57. صدرایی خویی، علی، «مستدرکات نهج‌البلاغه»، دانشنامه امام علی(ع)، ج۱۲.
58. طباطبائی، سید‌محمد کاظم، «اسناد نهج‌البلاغه»، دانشنامه امام علی(ع)، ج۱۲.
59. عباسی، مهرداد «تفسیر»، دانشنامه جهان اسلام، ج۷، زیرنظر غلامعلی حداد عادل، بنیاد دایرة‌المعارف اسلامی، تهران، ۱۳۸۲.
60. فضلی نادر، «النورالمبین فی التفسیر المأثور عن امیرالمؤمنین(ع)»، مجله مقالات و بررسی‌ها، شماره ۵۹ و۶۰، پیاپی۱۱۰۰، بهار۱۳۷۵.
61. گیلک حکیم‌آبادی، محمد‌تقی، «امام علی(ع)، دولت و سیاست‌های اقتصادی»، مجله کتاب نقد، شماره۱۹، تابستان۱۳۸۰ش.
62. لکزایی، نجف؛ خسروی، رضا، «امنیت اقتصادی از دیدگاه امام علی(ع) با تأکید بر عهدنامه مالک اشتر»، پژوهش‌های نهج‌البلاغه، دوره 15، شماره 50، پاییز 1395، ص 107-132.
63. مردانی، مهدی و شجاعی حقیقی، مریم، «مؤلفه‌های مدیریت اقتصادی امام علی(ع) با تأکید بر نهج‌‌البلاغه»، نشریه حدیث حوزه، شماره ۲۸،بهار و تابستان۱۳۹۴، ص 48-75.
64. معارف، مجيد، «اجمال و تبيين در روايات»، نشريه مطالعات اسلامی، شماره 65 و 66، پاييز و زمستان 83.
65. موحدی، محمد‌رضا، «تأثیر امام علی(ع) بر ادبیات فارسی»، دانشنامه امام علی(ع)، زیرنظر علی‌اکبر رشاد، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، تهران، ۱۳۸۰ش.
66. مولایی‌نیا، عزت‌اللّه، عابدین بایگان، محمد، «امام علی(ع) اول من وضع النحو العربی»، مجله الأدب العربی، شماره۱، سال ششم، قم، بهار و تابستان۱۳۹۳.
67. مهدوی‌راد، محمدعلی، «علی و قرآن»، نشريه آينه پژوهش، شماره 66.
68. مهرگان، علی و مصطفوی، سیدمحمدحسن، «دلایل و راه‌های پیشگیری از فقر در نهج‌البلاغه»، فصلنامه علمی ترویجی اقتصاد و بانکداری اسلامی، شماره بیستم، پاییز۱۳۹۶.
69. مهریزی، مهدی، «تأثیر حدیث بر علوم اسلامی»، مجله علوم حدیث، سال۱۳، شماره ۱، ۱۳۸۷ش.
70. نظرپور، محمدتقی، «وضعیت بازار در زمان حکومت امیرالمؤمنین(ع)»، مجله کتاب نقد، تابستان 1380، شماره 19.
Peinevesht:

(1). ر.ک: معارف، تاریخ عمومی حدیث، بخش اول فصل سوم تا پنجم و بخش دوم ص۳۵۵ به بعد؛ معارف و همکاران، حدیث و حدیث‌پژوهی، ص۷۹-۹۱ باعنوان گونه‌های تألیفات حدیثی و نیز ص۱۷۵ به بعد باعنوان تدوین حدیث؛

(2). برای شناخت بیشتر نسخه‌های خطی مختلف نهج‌البلاغه و نیز آگاهی از سیر حرکت آنها در قرن‌های مختلف رک: رحمتی، درآمدی بر شناخت نسخه‌های نهج‌البلاغه.

(3). جلالی، دراسة حول نهج‌البلاغه، ص۱۴.

(4). شیرزاد، ربیع‌نتاج، جریان اهل ادب امامیه در مدرسه حدیثی بغداد از آغاز تا سده چهارم هجری، ص۳۱۸.

(5). نک: دلشاد تهرانی، چشمه خورشید، ص۱۰۵-۱۰۸.

(6). نک: دلشاد تهرانی، چشمه خورشید، ص۶۵-۱۵۹؛ معارف، مباحثی در تاریخ حدیث: سیر تدوین - شناخت منابع، فصل هشتم، ص۱۹۹-۲۲۳؛ حافظیان بابلی، مقاله نهج‌البلاغه، دانشنامه امام علی(ع)، ج۱۲، ص۹-۹۲.

(7). فهو أخ‌القرآن الکریم فی التبلیغ و التعلیم (آقابزرگ، الذریعة، ج۱۴، ص۱۱۱).

(8). بقره:۴۴و۷۶؛ آل عمران: ۶۵، انعام:۳۲، اعراف: ۱۶۹، یونس:۱۶، هود: ۵۱، و...

(9). یس: ۶۸.

(10). رعد: ۴.

(11). زمر: ۹.

(12). از جمله امام علی(ع) در سخنی به چگونه یادگرفتن و برای چه یادگرفتن این‌گونه اشاره می‌فرماید: «خذوا العلم ما بدا لكم و إیّاكم أن تطلبوه لخصال أربع: لتباهوا به العلماء، أو تمارّوا به السفهاء، أو تراءوا به فی المجالس، أو تصرفوا به وجوه الناس إلیكم للترؤس، لایستوی عنداللّه فی العقوبة الذین یعلمون و الذین لایعلمون.» (شوشتری، بهج‏الصباغة، ج 6، ص271؛ مفید، الإرشاد فی معرفة حجج‌اللّه علی العباد، ج۱، ص۲۳۰).

(13). رک: نهج‌البلاغه، حکمت ۱۴۷.

(14). دلشاد تهرانی، تفسیر نهج‌البلاغه، ص۱.

(15). دلشاد تهرانی، تفسیر نهج‌البلاغه، ص۳۸-۴۶؛ خبرگزاری تسنیم، نشست امیرالمؤمنین(ع) و نهج‌‌البلاغه، ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۳ش.

(16). احمدی؛ درویش، سبحانی‌فر، فاضلی کبریا، نشریه مدیریت سازمان‌های دولتی، زمستان 1392، ش5، از ص77-101.

(17). خسروآبادی، رضایی‌منش، فصلنامه پژوهشنامه نهج‌البلاغه، پاییز 1394، ش11، از ص67-94.

(18). ر.ک: حبیب‌زاده، تیرگر و یداللّه پور، وضعیت بهره‌گیری از قرآن و نهج‌البلاغه در برون‌دادهای علمی حوزه علوم پزشکی.

(19). ر.ک: الموسوی، نهل‌الحضاره فی نهج‌البلاغة.

(20). ر.ک: خانی آرانی، نقد و بررسی دیدگاه‌های مستشرقان پیرامون امام علی(ع) و نهج‌البلاغه.

(21). ر.ک: مقدمه أعلام نهج‌البلاغه، ص۱۶.

(22). ر.ک: مطهری، آشنایی با علوم اسلامی (منطق و فلسفه)، ص۱۰-۱۳.

(23). مهریزی، مجله علوم حدیث، سال۱۳، ش۱، ص۶.

(24). ر.ک: کاشفی، تأثیر امام علی بر فرهنگ و تمدن اسلامی.

(25). ر.ک: دلشاد تهرانی، تفسیر نهج‌البلاغه، ص۱.

(26). ر.ک: رشیدی باجگانی، نقش علمای اهل‌سنت در تبیین و ترویج نهج‌البلاغه، پایان‌نامه کارشناسی ارشد، راهنما: مصطفی دلشاد تهرانی، دانشگاه قرآن و حدیث، دی‌ماه ۱۳۹۲ش.

(27). برگرفته از سخنان دکتر عبدالهادی مسعودی در چهارمین نشست از مجموعه نشست‌های علمی پژوهشگاه قرآن و حدیث باعنوان «تأثیر مطالعات حدیثی در تفسیر قرآن کریم» مندرج در سایت حدیث‌نت، کد خبر: ۴۷۶۹۸، مورخ ۵/۱۰/۱۳۹۴؛ و نیز ر.ک: مسعودی، آسیب‌شناخت حدیث، ص۱۸.

(28). ر.ک: مهریزی، تأثیر حدیث بر علوم اسلامی.

(29). ر.ک: ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ج۱، ص۲۰؛ ر.ک: مولایی‌نیا، عابدین بایگان، «امام علی اول من وضع النحو العربی»، مجله الأدب العربی، ص25-50.

(30). و من العلوم علم النحو و العربیة - و قد علم الناس کافة أنه هو الذی ابتدعه و أنشأه.... و هذا یکاد یلحق بالمعجزات.

(31). ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ج۱، ص۱۷.

(32). ر.ک: مظفر، دلائل‌الصدق، ج۶، ص۳۳۱-۳۵۸.

(33). البته این به‌معنای موافقت امام(ع) با هرآن‌چه دانشمندان این علوم گفته‌اند نیست، بلکه تنها بیانگر آن است که اساس این دانش‌ها امام علی(ع) است و دیگران اصول و قواعد اساسی آن را از ایشان گرفته‌اند. ر.ک: مظفر، دلائل‌الصدق، ج۶، ص۳۴۸.

(34). «لا شبهة أنّ هذه الصفات کلّها موجودة فی خطبه و کتبه - مبثوثة متفرقة فی فرش کلامه(ع) - و لیس یوجد هذان الأمران فی کلام أحد غیره... لأنّه ابتکره و لم یعرف من قبله.» (ابن‌ابی‌الحدید، ج۶، ص۲۷۸-۲۷۹).

(35). ر.ک: ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ج۶، ص۴۲۵.

(36). جعفری، «تأثیر نهج‌البلاغه بر ادب فارسی»، مجله علوم اجتماعی و انسانی، دانشگاه شیراز، دوره 22، ش1، بهار 1384، ص1-18.

(37). دلشاد تهرانی، چشمه خورشید، ص۳۷۶.

(38). موحدی، «تأثیر امام علی(ع) بر ادبیات فارسی»، دانشنامه امام علی(ع)، ج۱۱، ص۳۹۶.

(39). ر.ک: اقبال و کشاورز، علوم قرآنی امیرمؤمنان(ع).

(40). ر.ک: مهدوی راد، آفاق تفسیر، ص103.

(41). ر.ک: حجتی کرمانی، «مصحف امیرمؤمنان علی(ع)»، مجله مکتب اسلام، ش4، سال14؛ حجتی، «علی(ع)اولین جامع قرآن و پایه‌گذار علوم قرآن»، مجله‌ بینات، سال هفتم، ش‌28، ویژه‌نامه‌ امام علی(ع)، ص81-96؛ خرمشاهی، «مصحف امام علی(ع)»، مجله‌ بینات، سال هفتم، ش‌28، ویژه‌نامه‌ امام علی(ع)، ص184-190؛مهدوی‌راد، «علی(ع) و قرآن»، نشریه آینه پژوهش، ش‌66، ص20-22.

(42). ر.ک: مجلسی، بحارالأنوار، ج1، ص90-98، تتمة کتاب القرآن، باب 128.

(43). نک: صدر، تأسیس الشیعة لعلوم الإسلام، ص316؛ ر.ک: امین، أعیان‌الشیعة، ج1، ص90.

(44). ر.ک: «فلسفة المجمل فی القرآن»، ماهنامه‌ المعارج، المجلدالخامس، ربیع الثانی و جمادی‌الأولی1417، ش24-27.

(45). نهج‌البلاغه، خطبه‌1.

(46). ر.ک: معارف، «اجمال و تبیین در روایات»، نشریه مطالعات اسلامی، ش65و66، پائیز و زمستان 83، ص133.

(47). «... و یرْمَى بِالتفْسِیرِ فِی مَسَامِعِهِمْ...»، (نهج‌البلاغه، خطبه 150)

(48). معارف، «اجمال و تبيين در روايات»، نشريه مطالعات اسلامی، ش65و66، پاييز و زمستان 83، ص133.

(49). خویی، البیان فی تفسیر القرآن، ص223-225.

(50). همان.

(51). مجلسی، بحارالأنوار، ج۲۶، ص۶۵؛ همان، ج۳۱، ص۴۲۴؛ همان، ج۸۹، ص۴۲.

(52). ر.ک: سیوطی، ج۲، ص۴۹۳؛ طبرسی، ج۱، ص۳۸۸؛ مجلسی، بحارالأنوار، ج۱۴، ص۱۴۸.

(53). ر.ک: فضلی، النورالمبین فی التفسیر المأثور عن امیرالمؤمنین(ع).

(54). «و من العلوم علم تفسیر القرآن و عنه أخذ و منه فرع - و إذا رجعت إلى کتب التفسیر، علمت صحة ذلك– لأنّ أکثره عنه و عن عبداللّه‌بن عباس - و قد علم الناس حال ابن‌عباس فی ملازمته له - و انقطاعه إلیه و أنه تلمیذه و خرّیجه - و قیل له أین علمك من علم ابن‌عمك– فقال: کنسبة قطرة من المطر إلى البحر المحیط.» (ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ج۱، ص۱۹).

(55). ر.ک: شریعتی نیاسر، معارف، «اصول و روش‌های تفسیر قرآن در نهج‌البلاغه، پژوهشنامه نهج‌البلاغه، سال چهارم، ش۱۳، بهار۹۵ش.

(56). «و قد عرفت أنّ أشرف العلوم هو العلم الإلهی - لأنّ شرف العلم بشرف المعلوم - و معلومه أشرف الموجودات، فکان هو أشرف العلوم - و من کلامه(ع) اقتبس و عنه نقل - و إلیه انتهى و منه ابتدأ»، (ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ج۱، ص۱۸).

(57). ر.ک: مطهری، سیری در نهج‌البلاغه، ص76.

(58). سبزیان‌پور، پاییز 1392، سال اول - ش2 (35 صفحه، از ص114-148، نشریه ادبیات شیعه، دوفصلنامه دانشگاه شهید مدنی آذربایجان.

(59). ر.ک: رومیانی بخشی‌زاده و سالاری، تأثیر نهج‌البلاغه در تغییر نگرش ایرانیان در زمینه عدل با استناد به شعر فارسی.

(60). یزدی، «حدیث پایه دوم معارف اسلامی»، مجله مسجد اعظم، ش۱۱، بهمن۱۳۴۴، ص۲۵-۲۸.

(61). مهریزی، حدیث‌پژوهی، ج۱، ص۷.

(62). ر.ک: بروجردی و صدرایی خویی، شرح‌های نهج‌البلاغه، دانش‌نامه امام علی(ع)، ج۱۲، ص۱۱۷-۱۴۸.

(63). ر.ک: صدرایی خویی، «مستدرکات نهج‌البلاغه»، دانش‌نامه امام علی(ع)، ج۱۲، ص۱۴۹-۱۶۲.

(64). ر.ک: طباطبایی، «اسناد نهج‌البلاغه»، دانش‌نامه امام علی(ع)، ج۱۲، ص۹۳-۱۱۶.

(65). نهج‌البلاغه، حکمت ۲۷۳؛ ملاذ الأخیار، ج۱۰، ص۲۵۳.

(66). همان، خطبه ۱۱۵؛ مجلسی، ملاذ الأخیار، ج۵، ص۲۲۴.

(67). همان، حکمت ۲۷۳؛ مجلسی، ملاذ الأخیار، ج۱۰، ص۲۵۵.

(68). همان، نامه ۴۷؛ مجلسی، ملاذ الأخیار، ج۱۵، ص۴۶.

(69). و من العلوم علم الفقه و هو(ع) أصله و أساسه و کلّ فقیه فی الإسلام فهو عیال علیه و مستفید من فقهه.

(70). مشکی‌باف، سیری در مبانی فقهی حقوقی نهج‌البلاغه.

(71). ر.ک: مکارم شیرازی، «نقش نهج‌البلاغه در فقه اسلامی»، فصلنامه النهج، زمستان 1380 و بهار 1381، ش2و3 (ص24-41)، (بنیاد نهج‌البلاغه).

(72). نهج‌البلاغه، حکمت ۲۷۰.

(73). ر.ک: یوسف بحرانی، الحدائق‌الناضره، ج۱۷، ص۳۷۲.

(74). و یحرم السفر بعد الزوال قبلها على من تجب علیه إلى غیر جهتها، لأنّ سبب الإخلال بها حرام کالإخلال. ولقول أمیرالمؤمنین(ع) المروی فی نهج‌البلاغة: لا تسافر یوم‌الجمعة حتى تشهد الصلاة، إلاّ فاضلاً فی سبیل اللّه، أو فی أمر تعذر به.

(75). فاضل هندی، کشف‌اللثام، ج۴، ص۲۸۴؛ بحرانی، حدائق، ج۱۰، ص۱۷۰.

(76). بحرانی، حدائق، ج۲۳، ص۱۵۲.

(77). در این‌باره رک: دلشاد تهرانی، جمال دولت محمود، حکومت امام علی (ع) حکومت موفق تاریخ.

(78). «مَا أَصْبَحَ بِالْكُوفَةِ أَحَدٌ إِلَّا نَاعِماً إِنَّ أَدْنَاهُمْ مَنْزِلَةً لَیأْكُلُ الْبُرَّ و یجْلِسُ فِی الظِّلِّ و یشْرَبُ‏ مِنْ‏ مَاءِ الْفُرَاتِ‏». (ابن‌شهرآشوب، المناقب، ج۲، ص۹۹؛ مجلسی، بحارالأنوار، ج۴۰، ص۳۲۷ و نیز نک: دلشاد تهرانی، سیره نبوی (منطق عملی)، ص۳۵۸.

(79). برای آگاهی بیشتر در این‌باره رک: نظرپور، وضعیت بازار در زمان حکومت امیرالمؤمنین (ع)، مجله کتاب نقد، تابستان 1380، ش19.

(80). «وَ اعْلَمْ مَعَ ذَلِكَ أَنَّ فِی كَثِیرٍ مِنْهُمْ ضِیقاً فَاحِشاً و شُحّاً قَبِیحاً و احْتِكَاراً لِلْمَنَافِعِ و تَحَكُّماً فِی الْبِیاعَاتِ و ذَلِكَ بَابُ مَضَرَّةٍ لِلْعَامَّةِ و عَیبٌ عَلَى الْوُلَاةِ فَامْنَعْ‏ مِنَ‏ الِاحْتِكَارِ فَإِنَّ رَسُولَ اللّه(ص) مَنَعَ مِنْهُ وَلْیكُنِ الْبَیعُ بَیعاً سَمْحاً بِمَوَازِینِ عَدْلٍ و أَسْعَارٍ لَا تُجْحِفُ بِالْفَرِیقَینِ مِنَ الْبَائِعِ و الْمُبْتَاعِ فَمَنْ قَارَفَ حُكْرَةً بَعْدَ نَهْیكَ إِیاهُ فَنَكِّلْ بِهِ و عَاقِبْ فِی غَیرِ إِسْرَاف‏».

(81). نک: مردانی و شجاعی حقیقی، «مؤلفه‌های مدیریت اقتصادی امام علی(ع) با تاکید بر نهج‌‌البلاغه»، نشریه حدیث حوزه، ش۲۸، بهار و تابستان۱۳۹۴، ص۴۸-۷۵.

(82). رک: میزگرد اقتصاد در نهج‌البلاغه، هدایتی، صادقی تهرانی، حشمتی مولایی، مصاحبه‌کننده: سعیدوصالی، فصلنامه پژوهش‌های نهج‌البلاغه، پاییز ۱۳۸۵، ش۱۷و۱۸، ص۱۴۴-۱۶۴.

(83). میرجلیلی، و جلالی‌پور، «اقدامات اقتصادی امام علی(ع) در راستای اقتصاد مقاومتی»، همایش توسعه پایدار استان یزد در بستر اقتصاد مقاومتی، یزد، دانشگاه آیت اللّه حائری میبد.

(84). شاه‌آبادی و زرین‌نعل، فصلنامه سیاست‌های راهبردی و کلان، آذر۹۷.

(85). مردانی و شجاعی حقیقی، «مؤلفه‌های مدیریت اقتصادی امام علی(ع)با تاکید بر نهج‌‌البلاغه»، نشریه حدیث حوزه، ش۲۸، بهار و تابستان۱۳۹۴، ص۴۸-۷۵.

(86). معناشناسی عدالت اقتصادی و محورهای آن در نهج‌البلاغه، دانشگاه کردستان، ۱۳۹۱ش.

(87). لک‌زایی، خسروی، «امنیت اقتصادی از دیدگاه امام علی(ع) با تأکید بر عهدنامه مالک اشتر»، پژوهش‌های نهج‌البلاغه، دوره۱۵، ش۵۰، پاییز۱۳۹۵، ص۱۰۷-۱۳۳.

(88). پژوهش‌نامه علوی، سال هفتم، ش2، پاییز و زمستان۱۳۹۵، ص۱۰۱-۱۲۹.

(89). حکیمی‌فر، مجله علمی تخصصی اسلام‌پژوهان، دوره۱، ش2، زمستان۹۱، ص۱۲۳-۱۴۵.

(90). مولایی، فصلنامه پژوهشنامه نهج‌‌البلاغه، سال اول، ش۴، زمستان۱۳۹۲، ص۹۳-۱۱۰.

(91). گیلک حکیم‌آبادی، مجله کتاب نقد، ش۱۹، تابستان۱۳۸۰، ص۱۱۶-۱۷۷.

(92). میرمعزی، مجله کتاب نقد، ش۱۹، ۱۳۸۰.

(93). سلطانی رنانی، فرهنگ کوثر، ش۶۶، ۱۳۸۴.

(94). مهرگان و مصطفوی، فصلنامه علمی ترویجی اقتصاد و بانکداری اسلامی، ش20، پاییز۱۳۹۶، ص۱۵۱-۱۶۸.

(95). اکبرزاده، پایان‌نامه کارشناسی ارشد، دانشکده مدیریت دانشگاه امام صادق(ع)، استاد راهنما: سید عدنان لاجوردی.

(96). برای نمونه رک: الوانی و اسلام‌پناه، طراحی مدل بازدارنده فساد اداری با اتکا بر آموزه‌های نهج‌البلاغه.

(97). برای نمونه رک: فتحی، روش‌شناسی پیشگیری از جرایم اقتصادی از منظر امام علی(ع) با تاکید بر نهج‌البلاغه.

(98). طهماسبی سروستانی، تربیت اقتصادی در نهج‌البلاغه.

(99). باقر قزوینی، «اثر نهج‌البلاغه فی مصادر الفکر الإسلامی»، مجله اهل‌البیت، ش1، ۸ مارس ۲۰۰۴، ص۸۲-۱۳۵.

(100). ر.ک: رسمی و واحد‌پور، «بررسی تأثیر مباحث سیاسی نهج‌البلاغه در اخلاق ناصری» پژوهش‌نامه نهج‌البلاغه، سال چهارم، ش14، تابستان 1395، ص19-34.

(101). پایان‌نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تهران، شهریور۱۳۹۵، راهنما: دکتر محمدمهدی اسماعیلی، رشته علوم سیاسی.

(102). خوش‌منش، «التفات به نهج‌البلاغه در آثار برخی از رهبران نهضت‌های بیداری جهان اسلام معاصر»، مجله شیعه‌شناسی، بهار۱۳۹۱، ش۳۷، ص۶۹-۱۲۲.

(103). ر.ک: سبزیان‌پور؛ زینی‌وند؛ ویسی، «بازتاب اندیشه‌های سیاسی نهج‌البلاغه در شعر محمدتقی بهار».

(134). برگرفته از کتاب: نقش شیعه در گسترش علوم حدیث، جمعی از فضلا با اشراف مرجع عالی‌قدر حضرت آیت‌‌الله العظمی مکارم شیرازی دامت برکاته، به کوشش محمدتقی سبحانی – محمدعلی رضایی اصفهانی، انتشارات امام علی‌بن‌ابی‌طالب(ع)، قم، 1399 هـ ش، ص 533.

TarikheEnteshar: « 1401/08/09 »
CommentList
*TextComment
*PaymentSecurityCode http://makarem.ir
CountBazdid : 3046