عقیده مفسّران

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
خمـس: پشتوانه استقلال بیت المال
2آیا در قرآن خمس مخصوص غنائم جنگى است؟3 خمس در روایات اهل تسنّن

بسیارى از مفسّران که در زمینه این آیه به بحث پرداخته اند، صریحاً اعتراف کرده اند که غنیمت در اصل معنى وسیعى دارد، و شامل غنائم جنگى و غیر آن و بطور کلّى هرچیزى را که انسان بدون مشقّت زیادى به آن دسترسى پیدا مى کند، مى شود. حتّى آنها که آیه را به خاطر فتاواى فقهاى اهل تسنّن مخصوص غنائم جنگى دانسته اند، باز اعتراف دارند که در معنى اصلى آن این قید وجود ندارد، بلکه به خاطر قیام دلیل دیگرى این قید را به آن زده اند.

«قرطبى» مفسّر معروف اهل تسنّن در تفسیر خود، ذیل آیه چنین مى نویسد: «غنیمت در لغت چیزى است که فرد یا جماعتى با کوشش به دست مى آورند... و بدان که اتّفاق (علماى اهل تسنّن) بر این است که مراد به غنیمت در آیه «وَ اعْلَمُوا اَنَّما غَنِمْتُمْ» اموالى است که با قهر و غلبه از کفّار به مسلمانان مى رسد، ولى باید توجّه داشت که این قید همانطور که گفتیم در معنى لغوى آن وجود ندارد، ولى در عرف شرع، این قید وارد شده است.»

«فخر رازى» در تفسیر خود تصریح مى کند که: «الغنم الفوز بالشّىء; غنیمت این است که انسان به چیزى دسترسى پیدا کند.» و پس از ذکر این معنى وسیع از نظر لغت مى گوید: «معنى شرعى غنیمت (به عقیده فقهاى اهل تسنّن) همان غنائم جنگى است.(1)»

و نیز در تفسیر «المنار» غنیمت را به معنى وسیع تفسیر کرده. و اختصاصى به غنائم جنگى نداده است، اگرچه معتقد است باید معنى وسیع آیه فوق را به خاطر قید شرعى مقیّد به غنائم جنگى کرد.(2)»

در تفسیر «روح المعانى» نوشته آلوسى مفسّر معروف سنّى نیز چنین آمده است که: «غنم در اصل به معنى هرگونه سود و منفعت است.(3)»

و در تفسیر «مجمع البیان» نخست غنیمت را به معنى غنائم جنگى تفسیر کرده، ولى به هنگام تشریح معنى آیه چنین مى گوید: «قال اصحابنا انّ الخمس واجب فى کلّ فائدة تحصل للانسان من المکاسب و ارباح التّجارات، و فى الکنوز و المعادن و الغوص و غیرذلک ممّا هو مذکور فى الکتب، و یمکن ان یستدلّ على ذلک بهذه الایة فانّ فى عرف اللّغة یطلق على جمیع ذلک اسم الغنم و الغنیمة; علماى شیعه معتقدند که خمس در هرگونه فائده اى که براى انسان فراهم مى گردد واجب است، اعم از این که از طریق کسب و تجارت باشد، یا از طریق گنج و معدن و آنچه با غوص از دریاها خارج مى کنند، و سایر امورى که در کتب فقهى آمده است، و مى توان به این آیه بر این مدّعا استدلال کرد زیرا در عرف لغت به تمام اینها غنیمت گفته مى شود.(4)»

شگفت آور این که بعضى از مغرضان که گویا براى سمپاشى در افکار عمومى مأموریّت خاصّى دارند، در کتابى که در زمینه خمس نوشته اند، دست به تحریف مضحکى در عبارت تفسیر مجمع البیان زده، قسمت اوّل گفتار او را که متضمّن تفسیر غنیمت به معنى غنائم جنگى (از نظر جمعى از مفسّران است) ذکر کرده ولى توضیحى را که درباره عمومیّت معنى لغوى و معنى آیه بیان کرده است، بکلّى نادیده گرفته و یک مطلب دروغین به این مفسّر بزرگ اسلامى نسبت داده است مثل این که فکر مى کرده تفسیر مجمع البیان تنها در دست خود او است، و دیگرى آن را مطالعه نخواهد کرد تا مشتش را آشکارا باز کند و عجیب این است که این خیانت را تنها در این مورد مرتکب نشده است، بلکه در موارد دیگر نیز آنچه به سود بوده گرفته، و آنچه به زیان بوده است نادیده گرفته است.

در تفسیر المیزان نیز با استناد به سخنان علماى لغت تصریح شده که غنیمت هرگونه فایده است که از طریق تجارت یا کسب و کار و یا جنگ به دست انسان مى افتد، و مورد نزول آیه گرچه غنائم جنگى است ولى مى دانیم که هیچ گاه مورد، عمومیّت مفهوم آیه را تخصیص نمى زند.(5)

از مجموع آنچه گفته شد چنین نتیجه گرفته مى شود که:

آیه غنیمت معنى وسیعى دارد و هرگونه درآمد و سود و منفعتى را شامل مى شود، زیرا معنى لغوى این لفظ عمومیّت دارد و دلیل روشنى بر تخصیص آن در دست نیست.

تنها چیزى که جمعى از مفسّران اهل تسنّن روى آن تکیه کرده اند این است که آیات قبل و بعد در زمینه جهاد وارد شده است و همین موضوع قرینه مى شود که آیه غنیمت نیز اشاره به غنائم جنگى باشد.

در حالى که مى دانیم شأن نزولها و سیاق، هیچ گاه عمومیّت آیه را تخصیص نمى زنند; و به عبارت روشن تر، هیچ مانعى ندارد که مفهوم آیه یک معنى کلّى و عمومى باشد و در عین حال مورد نزول آیه یکى از مصادیق این حکم عمومى و کلّى باشد.

مثلاً در آیه 7 سوره حشر مى خوانیم: «ما آتیکُمْ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهیکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا; هرچه پیامبر براى شما مى آورد بگیرید و هرچه از آن نهى مى کند خوددارى کنید.» این آیه یک حکم کلّى درباره لزوم پیروى از فرمانهاى پیامبر را بیان مى کند در حالى که مورد نزول آن اموالى است که از دشمنان بدون جنگ به دست مسلمانان افتاده است (و اصطلاحاً به آن فىء گفته مى شود).

و نیز در آیه 233 سوره بقره، یک قانون کلّى به صورت «لا تُکَلِّفُ نَفْسٌ اِلاّ وُسْعَها; هیچ کس موظّف به بیش از مقدار توانائى خود نیست.» بیان شده است در حالى که موردآیه درباره اجرت زنان شیرده است و به پدر نوزاد دستور داده شده است به اندازه توانائى خود به آنها اجرت بدهد ولى آیا ورود آیه در چنین مورد خاصّى مى تواند جلو عمومیّت این قانون (عدم تکلیف مگر به مقدار توانائى) را بگیرد!

خلاصه این که، آیه در ضمن آیات جهاد وارد شده ولى مى گوید: هر درآمدى از هر موردى عاید شما شود (که یکى از آنها غنائم جنگى است) خمس آن را بپردازید مخصوصاً کلمه «ما»ءِ موصوله و کلمه «شىء» که دو کلمه عام و بدون هیچ گونه قید و شرطند این موضوع را تقویت مى کند.

* * *

 


1. تفسیر فخر رازى، جلد 15، صفحه 164.
2. تفسیر المنار، جلد 10، صفحه 3-7.
3. تفسیر روح المعانى، جلد 10، صفحه 2.
4. تفسیر مجمع البیان، جلد 4، صفحه 543 و 544.
5. تفسیر المیزان، جلد 9، صفحه 89.
2آیا در قرآن خمس مخصوص غنائم جنگى است؟3 خمس در روایات اهل تسنّن
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma