6 وضع خمس در قرنهاى نخستین : آیا خمس در صدر اسلام از مردم گرفته مى شد؟

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
خمـس: پشتوانه استقلال بیت المال
5- چکیده احادیث خمس7 آیا قرار دادن خمس براى سادات، تبعیض است؟

 

در پاسخ به این سؤال باید گفت اگر منظور از صدر اسلام زمان ائمّه(علیهم السلام) باشد، جواب مثبت است، زیرا همانطور که از بحثهاى گذشته استفاده شد که بسیارى از ائمّه هدى(علیهم السلام) در عصر خود نه تنها خمس ارباح مکاسب (درآمد انواع کسبها) را مى گرفتند، بلکه به مردم دستور مؤکّد مى دادند که در پرداخت این خمس کوتاهى نکنند، و حتّى وکلا و نمایندگان مخصوص براى جمع آورى این خمس معیّن فرموده بودند و اشخاصى مانند «علىّ بن مهزیار» و «ابوعلى بن راشد» و امثال آنها این وظیفه را به عهده داشتند.(1)

و اگر منظور از صدر اسلام خصوص زمان پیامبر(صلى الله علیه وآله)و امیر مؤمنان(علیه السلام) بوده باشد، باید گفت که غیر از غنائم جنگى، از معادن و گنجها و همچنین غوص (جواهراتى که بوسیله غوّاصى از دریاها بیرون آورده مى شود) در عصر آنها خمس گرفته شده است و گواه این موضوع در سنن بیهقى نقل شده که در زمان على(علیه السلام)شخصى گنجینه اى پیدا کرد و خدمت امام آمد; فرمود: چهار پنجم آن مال تو است و خمس آن مال ما است.(2)

و نیز نظیر این موضوع در همان کتاب در حدیث دیگرى نقل شده است.(3)

و همچنین در همان کتاب که از منابع معروف اهل تسنّن است از پیغمبر(صلى الله علیه وآله)نقل شده که فرمود: در «رکاز» خمس است; پرسیدند منظور از رکاز چیست؟ فرمود طلا و نقره اى که خداوند از روز نخست در زمین آفریده است.(4)

در کتاب وسائل الشّیعه نیز حدیث مفصّلى در زمینه همین موضوع مربوط به عصر على(علیه السلام) دیده مى شود که شخصى «رکازى» (معدن یا گنجینه اى) در عصر على(علیه السلام)پیدا کرد، هنگامى که على(علیه السلام) از آن آگاه شد به او فرمود خمس آن را بیاور و تحویل بده.(5)

در بحثهاى سابق احادیثى داشتیم که نشان مى داد پیامبر(صلى الله علیه وآله) در نامه هاى خود کراراً دستور مى داد که در سیوب خمس است، و مردم باید خمس آن را بپردازند، و همانطور که قبلاً گفته ایم «سیوب» بر وزن «عیوب» جمع «سیب» بر وزن «غیب» به معنى معادن و گنجها است و بعضى احتمال داده اند که هرگونه هدیه و بخشش و عطائى را نیز شامل مى شود و به هر صورت نتیجه مى گیریم که در غیر غنائم جنگى در عصر پیامبر(صلى الله علیه وآله) دستور خمس داده شده بود، و پیامبر(صلى الله علیه وآله) در نامه هاى خود آن را از مردم مطالبه مى کرد.(6)

امّا این سؤال باقى ماند که آیا در عصر پیغمبر(صلى الله علیه وآله) و على(علیه السلام) از ارباح مکاسب (درآمدهاى کسب و کار) نیز خمس گرفته شده است یا نه؟

در پاسخ مى گوئیم اسناد تاریخى روشنى در این زمینه به دست ما نیامده است که خمس ارباح مکاسب را پیامبر(صلى الله علیه وآله) و على(علیه السلام) گرفته باشند، ولى این موضوع هیچ گونه اشکالى در زمینه این حکم ایجاد نمى کند.

زیرا همانطور که سابقاً گفتیم گرفتن و بخشودن این مالیات اسلامى در اختیار حکومت اسلام است، هنگامى که خود را بى نیاز و یا مردم را در زحمت ببیند مى تواند آن را ببخشد ولى هنگامى که خود نیاز داشته باشد و در مردم توانائى آن را ببیند مى تواند آن را بگیرد، همانطور که امامان بعد، بعضى آن را مى گرفتند و بعضى با توجّه به وضع مردم و یا وضع بیت المال، آن را مى بخشیدند.

در عصر پیامبر(صلى الله علیه وآله) و على(علیه السلام) غنائم فراوانى از طریق جنگها و همچنین درآمد زیادى از طریق زمین هاى خراجى که مال الاجاره آنها به بیت المال مى ریخت عاید حکومت اسلامى مى شد، رقم این غنیمتهاى جنگى گاهى بقدرى زیاد بود که خمس آن به تنهائى مى توانست قسمت عمده مشکل مالى حکومت اسلام را برطرف سازد.

و همچنین درآمد زمین هاى خراجى نیز گاهى بقدرى زیاد بود که بیت المال سرشار از اموال مى شد، و در این شرایط نیازى به گرفتن خمس ارباح مکاسب نبود و لذا آن را عملاً به مردم بخشیدند.

در آغاز اسلام که نیاز بیت المال به منابع درآمد شدید بود نیز وضع مسلمانان آنچنان آشفته و پریشان و ضعیف بود که دادن خمس علاوه بر زکوة، براى آنها طاقتفرسا بود، و به همین دلیل خمس گرفته نشد.

امّا در عصر ائمّه دیگر که خمس غنائم جنگى و همچنین درآمد زمین هاى خراجى به دست خلفاى غاصب مى رسید و دست امامان از آن کوتاه بود، و از سوى دیگر مردم توانائى بر پرداخت خمس همه درآمدهاى خود داشتند، امامان خمس را از آنان مطالبه مى کردند.

خلاصه این که، نگرفتن خمس از خصوص درآمد کسب ها در عصر پیامبر(صلى الله علیه وآله)و على(علیه السلام) هیچ گونه دلیلى بر نبودن این حکم در برنامه هاى احکام اسلام نیست.

ذکر این نکته نیز لازم است که از بعضى از نامه هاى پیامبر(صلى الله علیه وآله) که قبلاً نقل کردیم استفاده مى شود که از «انفال» (زمین هاى موات و مراتع و چشمه ها) نیز مطالبه خمس کرده است.

چنانکه در کتاب «کنز العمّال» که از منابع معروف اهل تسنّن است چنین مى خوانیم که فرمود: «ان لکم بطول الارض و سهولها و تلاع الاودیة و ظهورها على ان ترعوا نباتها و تشربوا مائها على ان تؤدّوا الخمس»(7)

 

* * *


1. به احادیث باب هشتم از ابواب «ما یجب فیه الخمس»، جلد ششم وسائل الشّیعه، مراجعه شود.
2. سنن بیهقى، جلد 4، صفحه 156.
3. سنن بیهقى، جلد 4، ص 157.
4. سنن بیهقى، جلد 4، صفحه 152.
5. وسائل الشّیعه، جلد ششم، کتاب خمس، باب ششم، حدیث1.
6. به کتاب «مکاتیب الرّسول» ص 397 و 405 و همچنین اسدالغابه، جزء 3، ص 38، مراجعه شود.
7. کنز العمّال، جلد 7، صفحه 65; و در «مکاتیب الرّسول»، صفحه 365، از منابع دیگر نقل شده است.

5- چکیده احادیث خمس7 آیا قرار دادن خمس براى سادات، تبعیض است؟
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma