آیا وحدت افق شرط است؟

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
چند نکته مهم درباره رؤیت هلال
آیا رؤیت ماه با تلسکوپ کافى است؟

هر گاه در نقطه اى از جهان هلال ماه رؤیت شود آیا براى سایر نقاط کافى است؟

مشهور در میان فقهاى گرامى اهل بیت(علیهم السلام) این است که اتّحاد افق شرط است. مرحوم محقّق یزدى مسأله را در عروه مطرح کرده و تقارب بلاد یا وحدت افق را شرط دانسته و اکثریّت قریب به اتّفاق مُحشّین، آن را پذیرفته اند.

ولى بعضى از بزرگان پیشین و معاصر آن را شرط ندانسته و رؤیت هلال را در یک نقطه از جهان کافى براى مناطق دیگر دانسته اند (مشروط بر این که لااقل در جزئى از شب با هم مشترک باشند).

آغازگر این فتوا در عصر ما مرحوم آیة الله العظمى خوئى(رحمه الله)بود، سپس جمعى دیگر از شاگردان ایشان به ایشان تأسّى جستند.

عمده دلیلى که بر آن اعتماد مى کنند دو چیز است:

1ـ طلوع ماه و تولّد آن (و خروج از تحت الشعاع) یک پدیده آسمانى است که مربوط به مقابله خورشید با ماه است. هر گاه آن نیمى از کره ماه که دائماً مقابل ما قرار گرفته از تاریکى خارج شود و کمى از آن در برابر خورشید قرار گیرد، ماه نو آغاز شده است و ارتباطى با مناطق مختلف زمین ندارد و این یک امر آسمانى است نه زمینى.

در تقریرات درس حضرت آیة الله خوئى آمده است: «تکوّن الهلال عبارة عن خروجه عن تحت الشعاع بمقدار یکون قابلا للرؤیة و لو فى الجملة و هذا کماترى امر واقعى وحدانى لا یختلف فیه بلد عن بلد و لا صقع عن صقع لانه کما عرفت نسبة بین القمر و الشمس لا بینه و بین الارض فلا تأثیر لاختلاف بقاعها فى حدوث هذه الظاهرة الکونیّة فى جوّ الفضاء».(1)

ولى این سخن موافق با مسطّح بودن زمین و نفى کرویّت آن است. در حالى که امروز کرویّت زمین از امور محسوسه است. اگر در گذشته مى بایست با ادلّه نظرى کرویّت زمین اثبات شود، امروز ماهواره ها از تمام زمین عکسبردارى کرده و براى ما مى فرستند و مسافران فضا نیز زمین را کروى مى بینند و کاملا یک امر محسوس است.

به عبارت دیگر، تکوّن و تولّد ماه مربوط به سه چیز است: «ماه»، «خورشید» و «زمین»، زیرا تولّد ماه به این است که خطّ باریکى از بخش نورانى ماه در برابر اهل زمین قرار گیرد، به یقین این بخش نورانى را کسانى که در بخشى از کره زمین که محاذى با آن است، زودتر مشاهده مى کنند. این مطلب را مى توان با یک آزمایش حسّى نشان داد. سه کره تهیّه کنیم یکى نورانى مانند یک لامپ روشن و دو کره غیر نورانى. به خوبى ملاحظه مى کنیم که اگر کره اوّل ظلمانى را چنان در مقابل کره نورانى قرار دهیم که فقط یک نوار باریک نورانى به طرف کره سوّم باشد، کسانى که در بخش محاذى آن نقطه نورانى قرار دارند، آن را مى بینند و کسانى که محاذى نیستند نمى بینند.

چیزى که با تجربه حسّى قابل درک است، نیاز به توضیح بیشترى ندارد، آرى اگر زمین مسطّح بود گفتار بالا صحیح بود، ولى قطعاً مسطّح نیست.

ایراد دیگرى که بر این سخن وارد مى شود این که آنها مى گویند تمام بلادى که در قسمتى از شب با نقطه رؤیت ماه مشترک هستند، اوّل ماه آنها یکى است.

مفهوم این سخن آن است که اگر مثلا هنگام غروب آفتاب در مکّه ماه تولّد یابد، و مشاهده شود، مناطقى که در شرق آن قرار دارد و چندین ساعت از شب آنها گذشته یا حتّى نیمه شب یا اواخر شب آنهاست، ماه براى آنها عوض مى شود یعنى تا نیمه شب یا اواخر شب، براى آنها شب آخر ماه رمضان بوده چون ماه شوّال متولّد نشده بوده و دعاهاى شب آخر را مى خواندند. ناگهان از نیمه شب، شب اوّل ماه شوّال مى شود، چون به هنگام غروب آفتاب «مکّه» ماه در آن ساعت تولّد یافته است!

این امر عجیب و غیر قابل قبول است، زیرا قبل از آن
ساعت (غروب آفتاب مکّه در مفروض بحث) قطعاً ماه از تحت الشعاع خارج نشده بود و پس از خروج، اوّل ماه شروع شده، یعنى براى بعضى مناطق از نیمه شب یا آخر شب، ماه شوّال شروع مى شود، و قسمت مهمّى از شب آنها، شب آخر ماه رمضان بوده است.

اگر گفته شود از اوّل شب براى همه این مناطق ماه شوّال بوده، قابل قبول نیست، چون فرض بر این است که تا آن ساعت ماه از تحت الشعاع خارج نشده بوده و قطعاً ماه شوّال نبوده است. پس از خروج و تولّد ماه، براى تمام این مناطق اوّل ماه است، یعنى واقعاً نیمى از شب، شب آخر رمضان و نیمى از آن واقعاً شوّال است. بدیهى است براى مناطق دورتر که در شب با آنجا اشتراک ندارند (مانند کانادا و آمریکا) اوّل ماه یک روز بعد از آن خواهد بود. (دقّت فرمائید).

دلیل دوم طرفداران عدم اختلاف آفاق، اطلاق روایات، مخصوصاً صحیح هشام بن حکم است که نشان مى دهد اگر در یک منطقه ماه رؤیت شود براى همه مناطق کافى است.

روایت چنین است: «هشام بن الحکم عن ابى عبدالله(علیه السلام) انّه قال فى من صام تسعة و عشرین قال: إن کانت له بینّة عادلة على اهل مصر انّهم صاموا ثلاثین على رؤیته قضى یوماً».(2)

آنها معتقدند اطلاق روایت دلالت دارد در هر شهرى از شهرهاى دنیا ماه دیده شود، براى شهرهاى دیگر کافى است خواه بسیار دور باشد یا نزدیک.

همچنین بعضى روایات دیگر.

پاسخ: این سخن قابل مناقشه است، زیرا اطلاق این روایات منصرف به بلادى است که اطّلاع رسانى در آن زمان نسبت به آن معمول بوده است نه بلادى که چندین ماه با آنها دور بوده است و کمتر خبرى از آن مى رسیده است.

به عبارت دیگر این روایات ناظر به بلاد متقاربه از نظر افق است که گاه با وسایل آن زمان یک هفته یا یک ماه طول مى کشید تا از یکى به دیگرى مسافرت کنند، ولى «بلاد غیر هم افق» را که گاه چندین ماه با وسایل آن زمان طول مى کشید تا خبرش برسد شامل نمى شود، زیرا کمتر اتّفاق مى افتاد کسى بعد از چند ماه به فکر خبررسانى و فحص و بحث درباره ماه رمضان گذشته بیفتد.

حتّى اگر شک در اطلاق (و تحقّق مقدّمات حکمت) در اینجا داشته باشیم، مساوى با عدم اطلاق است. (همان گونه که در اصول آمده است).

بنابراین با این گونه روایات جز حجیّت شهادت به رؤیت در بلاد نزدیک و هم افق را نمى توان اثبات کرد.

جالب این که بعضى از گذشتگان به لزوم وحدت شب قدر و تعیین مقدّرات در یک شب معیّن و فضیلت آن، استناد جسته اند در حالى که طرفداران این عقیده، وحدت اوّل ماه را تنها در مناطقى پذیرفته اند که در مقدارى از شب با منطقه رؤیت هلال مشترک باشد، یعنى براى مناطق دیگر زمین که به هنگام رؤیت هلال روز است (مانند کشورهاى کانادا، آمریکاى شمالى و جنوبى) به ناچار شب قدر دیگرى قائل هستند و اوّل ماه آن مناطق را یک روز متفاوت مى دانند!

و از آن جالب تر قول کسانى است که مى گویند کشورهاى اسلامى در منطقه اى قرار دارند که در مقدارى از شب با هم مشترکند.

در حالى که در کشورهاى دور دست میلیونها مسلمان زندگى مى کنند، به علاوه ما معتقدیم که اسلام و احکام آن سرانجام تمام کره زمین را فرا خواهد گرفت، تکلیف مسلمانان در آن زمان چه خواهد بود؟

کوتاه سخن این که همان گونه که مشهور فقهاى ما پذیرفته اند و دلایل مختلف نیز گواهى مى دهد، اتّحاد افق در رؤیت هلال شرط است، و این امر نتیجه کرویّت زمین است، همان گونه که اختلاف در اوقات نماز و شب و روز ناشى از آن است و اگر منظور، حفظ وحدت میان مسلمین است (با وجود کرویّت زمین)، وحدت تنها در یک منطقه امکان پذیر است نه در تمام دنیاى اسلام، زیرا مسلمانانى در نیم کره دیگر زمین زندگى مى کنند که حتّى مطابق قول «عدم لزوم وحدت افق» عید جداگانه اى دارند. (البتّه شرح مسائل فوق مجال و بحث وسیع ترى را مى طلبد). (والله العالم بحقائق احکامه)

پایان

بهمن ماه 1383 ـ ذى الحجه 1425


 

1. المستند فى شرح العروة الوثقى للبروجردى، ج 12، ص 118.

2. ح 13، باب 5 از من ابواب احکام شهر رمضان.

آیا رؤیت ماه با تلسکوپ کافى است؟
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma