ارزش «پاكدامني و عفت» در نزد خداوند

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 

ارزش «پاكدامني و عفت» در نزد خداوند

Question «پاكدامني و عفت» در نزد خداوند چه جايگاهي دارد؟
AnswerSmall:

با وجود بالا بودن مقام شهدا در اسلام و تأكيد قرآن در مورد جايگاه آنان؛ انسان‌هاي عفيف و پاكدامن از مقام شهيد برخوردارند؛ چراكه «جهاد اكبر»، جهاد با نفس است و كسى كه در ميدان «جهاد اكبر» باشد مانند كسى است كه در ميدان «جهاد اصغر» حاضر بوده و حتی بالاتر از آن است.

AnswerLarge:

در روایتی می خوانیم: «قَالَ الامامُ عَلِىٌّ(عليه السلام): مَا المُجَاهِدُ الشَّهِيدُ فِي سَبِيلِ اللّهِ بِأَعْظَمَ أَجْراً مِمَّن قَدَرَ فَعَفَّ لَكَادَ العَفِيفُ أَنْ يَكُونَ مَلَكاً مِنَ الْمَلَائِكَةِ»(1)؛ (امام علي(عليه السلام) فرمودند: مجاهدى كه در راه خدا شهيد مى‌شود، اجرش بيش از كسى نيست كه قادر بر گناه است؛ ولى مرتكب گناه نمى‌شود؛ نزديك است كه شخص عفيف، مَلَكى از ملائكه باشد).
آری مقام شهدا در اسلام بسيار بالاست و مقامى بالاتر از آن نيست. قرآن تعبيرى دارد كه در مورد هيچ كس چنين تعبيرى به كار نبرده است: «وَ لَاتَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِى سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتاً بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ»(2)؛ [اى پيامبر] هرگز گمان مبر كسانى كه در راه خدا كشته شده‌اند مردگانند!؛ بلكه آنان زنده‌اند و نزد پروردگارشان روزى داده مى‌شوند).
مخاطب در اين آيه پيامبر اسلام(صلی الله عليه و آله و سلم) است و تعبيراتى در آن است كه در مورد هيچ كس نيامده است. در احاديث هم به شهدا خيلى اهمّيّت داده شده است؛ مرحوم كلينى روايتى از پيامبر اكرم(صلى الله عليه و آله و سلم) نقل مى‌كند: «فَوْقَ كُلِّ ذِى بِرٍّ بِرٌّ حَتَّى يُقْتَلَ الرَّجُلُ فِى سَبِيلِ اللهِ فَإِذَا قُتِلَ فِى سَبِيلِ اللهِ فَلَيْسَ فَوْقَهُ بِرٌّ»(3)؛ (بالاتر از هر خوبى، خوبى است تا جايى كه شخصى در راه خدا كشته شود، پس اگر در راه خدا كشته شد بالاتر از آن خوبى نيست).
تعبيرى هم مولا علي(عليه السلام) در ذيل «نامه مالك اشتر» دارد و مى‌فرمايد: «وَ أنَا أسْئَلُ اللهَ بِسِعَةِ رَحْمَتِهِ وَ بِعَظِيمِ قُدْرَتِهِ أنْ يَخْتِمَ لِى وَ لَكَ بِالسَّعَادَةِ وَ الشَّهَادَةِ»(4)؛ (و از رحمت واسعه الهى و قدرت عظيمش مى‌خواهم كه پايان كار من و تو را به سعادت و شهادت ختم كند).
آيات و روايات متعدّد ديگرى هم در اين زمينه وجود دارد كه نشان دهنده مقام والاى شهداست. از سوى ديگر در اسلام معناى شهادت بسيار گسترده است. معناى شاخص آن، اين است كه در راه خدا و در معركه جنگ كشته شود كه داراى احكام خاصّى است؛ اما اگر كشته شدن در بيرون معركه باشد در عين حال كه شهيد است، بعضى از احكام آن را ندارد.
ولى معناى ديگرى هم دارد كه مطابق آن، مفهوم وسيعى پيدا مى‌كند؛ يعنى هر كسى كه در راه انجام وظيفه الهى بميرد، شهيد است. به عنوان مثال: «مَنْ قُتِلَ دُونَ مَالِهِ فَهُوَ شَهِيدٌ»(5)؛ (كسى كه در [راهِ] دفاع از اموالش كشته شود شهيد است) و «مَنْ مَاتَ مِنْكُمْ عَلَى فِرَاشِهِ وَ هُوَ عَلَى مَعْرِفَةِ حَقٍّ مِنْ رَبِّهِ وَ حَقِّ رَسُولِهِ وَ أهْلِ بَيْتِهِ مَاتَ شَهِيداً»(6)؛ (هر كسى از شما در راه دفاع از ناموس خود كشته شود، در حالى‌كه حقّ پروردگار، رسول خدا و اهل بيت(عليهم السلام) را بشناسد، شهيد از دنيا رفته است) و «مَنْ مَاتَ عَلَى حُبِّ آلِ مُحَمَّد(صلى الله عليه و آله و سلم) مَاتَ شَهِيداً»(7)؛ (كسى كه بر دوستى آل پيامبر اسلام(صلى الله عليه و آله و سلم) از دنيا برود شهيد است)؛ چون در راه وظيفه يعنى حبّ توأم با عمل مرده است، پس معناى شهادت وسيع و گسترده است، بنابراين شهادت مفهوم جامعى دارد. مطابق اين بيان، حضرت علي(عليه السلام) مى‌فرمايد: «كسى كه در راه خدا شهيد و به خون خود آغشته مى‌شود، از كسى كه قادر بر گناه است؛ ولى به خاطر خدا از آن چشم مى‌پوشد بالاتر نيست»؛ بنابراين هر روز انسان مى‌تواند ثواب شهيد را داشته باشد.
«عفيف» در اينجا فقط به معناى چشم پوشى از لذّت جنسى نيست؛ بلكه چشم‌پوشى از هر گناهى را عفّت مى‌گويند. به عنوان مثال در داستان يوسف صديق(علسه السلام) تمام وسايل گناه براى ايشان فراهم بود؛ ولى چشم‌پوشى كرد و دو جمله گفت: «قَالَ رَبِّ السَّجْنُ أَحَبَّ إِلَىَّ مِمَّا يَدْعُونَنِى إِلَيْهِ وَ إِلَّا تَصْرِفْ عَنِّى كَيْدَهُنَّ أَصْبُ إِلَيْهِنَّ وَ أَكُنْ مِّنَ الْجَاهِلِينَ»(8)؛ ([يوسف] گفت: پروردگارا زندان نزد من محبوبتر است از آنچه اين ها مرا به سوى آن مى‌خوانند و اگر مكر و نيرنگ آنها را از من بازنگردانى به سوى آنان متمايل خواهم شد و از جاهلان خواهم بود).
و يا آسيه همسر فرعون، تمام امكانات در اختيارش بود و مى‌توانست مشرك باشد و در كنار فرعون زندگى كند؛ ولى چشم‌پوشى كرد: «إذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لِى عِنْدَكَ بَيْتاً فِى الجَنَّةِ وَ نَجِّنِى مِنْ فِرْعَونَ وَ عَمَلِهِ»(9)؛ (در آن هنگام كه گفت: پروردگارا، خانه‌اى براى من نزد خودت در بهشت بساز و مرا از فرعون و عُمّالِ او نجات ده)، چنين انسان‌هايى داراى مقام شهيد هستند. دليل اينكه اين افراد داراى مقام شهيد هستند روشن است؛ چون ما مى‌گوييم «جهاد اكبر»، جهاد با نفس است پس كسى كه در ميدان جهاد اكبر باشد مانند كسى است كه در ميدان «جهاد اصغر» بوده؛ بلكه بالاتر از آن است. راه خدا و رسيدن به قرب الى الله و مقام صالحان و مقام شهيدان، روشن؛ ولى پيمودن آن مشكل است. بايد به خدا توكل كنيم، به خصوص ما در زمانى زندگى مى‌كنيم كه وسايل گناه زياد است و دسترسى به آن آسان شده است، پس بايد سعى كنيم كه خود، خانواده و جامعه را از ارتكاب به گناه حفظ كنيم.(10)

Peinevesht:

(1). نهج البلاغة، شريف الرضى، محمد بن حسين‏، محقق / مصحح: صبحي صالح، هجرت‏، قم‏، ‏1414 قمری، چاپ اول، ص 559، (حکمت 474).

(2). سوره آل عمران، آيه 169.

(3). الكافي، كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق‏، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، آخوندى، محمد، دار الكتب الإسلامية، تهران، ‏1407 قمری، چاپ چهارم، ج 2، ص 348، باب (العقوق).

(4). نهج البلاغه، همان، ص 445، (نامه 53).

(5). الكافي، همان، ج ‏5، ص 52، باب (من قتل دون مظلمته).

(6). نهج البلاغه، همان، ص 283، (خطبه 190).

(7). كشف الغمة في معرفة الأئمة، اربلى، على بن عيسى‏، محقق / مصحح: رسولى محلاتى، هاشم‏، بنى هاشمى‏، تبريز، 1381 قمری‏، چاپ اول‏، ج ‏1، ص 107.

(8). سوره يوسف، آيه 33.

(9). سوره تحريم، آيه 11.

(10). گردآوری از کتاب: مشكات هدايت‏، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: مكارم، مسعود، حامدى، محمد رضا، مدرسه امام على بن ابى طالب(علیه السلام)، قم‏، 1385 شمسی، چاپ اول‏، ‏ص 80.

TarikheEnteshar: « 1396/11/04 »
CommentList
*TextComment
*PaymentSecurityCode http://makarem.ir
CountBazdid : 2802