نقش شیعه در گسترش سبک زندگی اسلامی

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 

نقش شیعه در گسترش سبک زندگی اسلامی

حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر ابراهیم رضایی آدریانی makarem news

Chekideh: تأملی در تاریخ چهارده قرن گذشته نشان می‌دهد دانشمندان و فرهیختگان مکتب تشیع، نقش مهمّی در گسترش سبک زندگی اسلامی داشته‌اند. پژوهش حاضر، درپی واکاوی نقش شیعیان در مطالعه، تألیف، تحلیل، عصری‌سازی و ترویج سبک زندگی‌اسلامی است. از آن‌جاکه این فعالیت‌ها در دوران معاصر شتاب بیشتری به خود گرفته‌اند، در این مقاله نیز بیشتر به بررسی موضوع در دوران معاصر پرداخته‌ایم....
Keywords: علوم انسانی,سبک زندگی,قاعده فراغ,بطن قرآن,احکام اولیه,احکام ثانویه,مصلحت,الغاء خصوصیت,اجتهاد,احکام ثابت,احکام متغیر,قاعده جری و تطبیق,زمان و مکان,عصری‌سازی

نقش شیعه در گسترش سبک زندگی اسلامی

حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر ابراهیم رضایی آدریانی؛ عضو هیئت علمی جامعة المصطفی العالمیه واحد اصفهان (Erezaei@Ymail.com)


مقدمه

به اعتقاد ما، مکتب اسلام، نیازهای بشر در هر دوره‌ای را برآورده می‌کند و برای رشد و تعالی دنیا و آخرت او برنامه دارد. از آنجاکه موضوع سبک زندگی با رفتارهای فردی و اجتماعی بشر ارتباط دارد، ضروری است مفسران قرآن کریم و عالمان دینی آموزه‌های مربوط به سبک زندگی را شفاف و روشن، از متون دینی استخراج کنند و فراروی طالبان آن قرار دهند. در این تفسیرها موضوع سبک زندگی اسلامی باید متناسب با نیازها و شرایط مردم در همان دوره منعکس شود. تأملی در تاریخ چهارده قرن گذشته نشان می‌دهد دانشمندان و فرهیختگان مکتب تشیع، نقش مهمّی در گسترش سبک زندگی اسلامی داشته‌اند. پژوهش حاضر، درپی واکاوی نقش شیعیان در مطالعه، تألیف، تحلیل، عصری‌سازی و ترویج سبک زندگی‌اسلامی است. از آن‌جاکه این فعالیت‌ها در دوران معاصر شتاب بیشتری به خود گرفته‌اند، در این مقاله نیز بیشتر به بررسی موضوع در دوران معاصر پرداخته‌ایم.

ابتدا لازم است ضمن تعریف واژگان کلیدی و پرکاربرد، تلاش‌های پیشین دانشمندان در این زمینه را مرور کنیم تا مسیر راه ما روشن‌تر شود.

الف) مفهوم‌شناسی

شرح مفردات، گام نخست هر پژوهش است و در آن دو مؤلفه معنای لغوی و معنای اصطلاحی بررسی می‌شود. در این مجال، به بررسی دو اصطلاح به‌کار‌رفته در عنوان این پژوهش (شیعه و سبک زندگی) می‌پردازیم:

1. شیعه

این واژه از ماده «ش ی ع» به‌معنای پیروی‌کردن، و در اصطلاح به‌معنای پیروان و قائلان به ولایت و امامت علی‌بن ابی‌طالب(علیه السلام) است.(1) در این پژوهش، منظور از شیعه، همان معنای اصطلاحی مشهور آن است که به علما و صاحب‌نظران اشاره دارد.

2. سبک زندگی

سبک در لغت به‌معنای قالب است. طلا یا فلزات مذاب را در قالب می‌ریزند که به آن سبک و به‌قالب آن سبیکه می‌گویند؛(2) بنابراین، می‌توان قالب و شکل ظاهری هرچیز را سبک آن دانست. واژه‌شناسان پارسی‌زبان نیز سبک را چنین معنا کرده‌اند: «روش خاص ادراک و بیان افکار و وسیله ترکیب کلمات و انتخاب الفاظ و طرز تعبیر».(3)

معادل رایج واژه سبک در زبان عربی، اسلوب(4) و در زبان انگلیسی style است. سبک همراهِ مضاف واقع می‌شود و منظور، قالب و هیئت ظاهری مضاف الیه آن است. پس سبک زندگی در لغت به‌معنای قالب و شیوه زندگی‌کردن خواهد بود. در تعریف اصطلاحی سبک زندگی اظهارنظرهای فراوانی دیده می‌شود. در یک جمع‌بندی می‌توان تعریف زیر را برای سبک زندگی برگزید: «شیوه‌هایی از زندگی است که انسان با تکیه بر نظام ارزشی و مبانی اعتقادی خود در زندگی فردی و اجتماعی برای ایجاد ارتباط با محیط و جامعه، پاسخ به خواسته‌ها و تأمین نیازهایش به‌کار می‌گیرد».(5)

ب) پیشینه

درباره معرفی آثار دانشمندان شیعه، کتب گوناگونی پدید آمده که برخی عمومی و بخشی تخصصی‌اند. از دسته اول می‌توان به مجموعه ارزشمند الذریعة الی تصانیف‌الشیعة آقابزرگ طهرانی و از دسته دوم به طبقات مفسران شیعه عبدالرحیم عقیقی بخشایشی اشاره کند. اما نوآوری این پژوهش، تحلیل تمام فعالیت‌های دانشمندان و فرهیختگان شیعه در زمینه‌های گوناگون علمی و اجرایی است که سبک زندگی اسلامی را گسترش ده‌اند.

ج) فعالیت‌های دانشمندان شیعه

تلاش دانشمندان شیعه در گسترش سبک زندگی اسلامی را می‌توان در دو محور زیر معرفی کرد:

1. تألیف و پژوهش

موضوع زندگی و آن‌چه به شیوه زندگی‌کردن مربوط است، بخش قابل‌توجهی از آیات و روایات را به خود اختصاص داده است و دانشمندان شیعه کتاب‌های گوناگونی در این‌زمینه نگاشته‌اند. هم‌چنین نشریات و پایان‌نامه‌های پرشماری در این خصوص منتشر شده که بررسی آنها در این مجال نمی‌گنجد.

2. اقدامات اجرایی

افزون‌بر تحقیق و پژوهش، اقدامات ارزنده دیگری (به‌ویژه در سال‌های اخیر) صورت‌گرفته که در گسترش سبک زندگی اسلامی نقش مهمی دارند. این اقدامات در سه محور همایش‌ها، فضای مجازی و رشته‌های جدید سامان یافته‌اند.

د) عصری‌سازی مؤلفه‌های سبک زندگی اسلامی

بی‌شک، سبک زندگی اسلامی و نظام معرفتی ‌شده آن، محدود به زمان و مکان نیست و تا قیامت روشنگر زندگی خواهد بود. پس تطبیق آموزه‌های دینی با در نظرگرفتن نیازهای متغیر زندگی بشر ضرورتی است. دانشمندان شیعه در پاسخ به این نیاز حیاتی بشر، راهکارهایی را ارائه داده‌اند که مهم‌ترین آن‌ها عبارت‌اند از:

1. توجه به مقتضیات زمان و مکان

زمان و مکان، دو عنصر تعیین‌کننده و نقش‌آفرین در استنباط احکام شرعی (و به تبع آن سبک زندگی) هستند. مرحوم امام خمینی(ره) معتقدند دو عنصر زمان و مکان، در اجتهاد مؤثرند و بر اثر تحولات این دو، برداشت مجتهد از احکام (و در نتیجه فتوای او) تغییر می‌کند.(6) سیره عملی پیامبر و ائمه نیز به‌خوبی نشان‌دهنده تأثیرگذاری زمان و مکان بر حکم شرعی است. از جمله این نمونه‌ها می‌توان به پدیده مهم و تأثیرگذار تقیه اشاره کرد.(7) تقیه(8) یکی از آموزه‌ها و توصیه‌های اکید مذهب اهل‌بیت(علیهم السلام) است که ایشان(9) در عمل نیز مقید به رعایت آن بوده‌اند.

شاید کسی نپذیرد که امام باقر(علیه السلام) بر کودک سه ساله نماز میت می‌خواند،(10) یا امام صادق(علیه السلام) بر اساس فقه ابوحنیفه فتوا می‌داد(11) یا امام رضا(علیه السلام) مأمون را با لفظ یا امیرالمؤمنین خطاب می‌کند(12) یا امام جواد(علیه السلام) ابی‌بکر را صاحب فضیلت می‌خواند(13) و ده‌ها نمونه دیگر، اما این برخوردهای مبتنی بر تقیه نشان می‌دهند شرایط زمان و مکان و لزوم حفظ جان خود و دیگران، حتی امام معصوم را به اظهار عقاید باطل وامی‌دارد. براین‌اساس، دانشمندان شیعه به‌عنوان سنگربانان مکتب اسلام، همواره به این موضوع اهمیت داده‌اند. گرچه این دیدگاه برای نخستین بار از سوی مرحوم امام خمینی(ره) ساماندهی شد، اما در آثار پیشینیان نیز می‌توان سرچشمه‌های آن‌را یافت. شهید اول می‌نویسد: «یجوز تغیر الأحکام بتغیر العادات... فإنها تتبع عادة ذلك الزمان الّذی وقعت فیه».(14)

مرحوم صاحب جواهر(ره)نیز با صراحت بیشتری به این موضوع پرداخته و بیش‌از پانزده مرتبه در کتاب خود از تعبیر «یختلف باختلاف الأزمنة والأمکنة» استفاده کرده‌اند.(15) مرحوم علامه محمد‌حسین کاشف‌الغطاء می‌نویسد: «قد عرفت أن من أصول مذهب الإمامیة عدم تغییر الأحکام إلاّ بتغییر الموضوعات إما بالزمان و المکان و الأشخاص».(16)

اما در دوران معاصر، توجه بیشتری به این بحث شده و آثار مستقلی نیز در این زمینه پدید آمده است؛ مانند:

- اجتهاد و زمان و مکان، 2 جلد (از مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی امام خمینی(ره)).

- رساله فی تأثیر الزمان و المکان على استنباط الأحکام، آیة‌الله جعفر سبحانی (دامت برکاته).(17)

البته دانشمندان اهل‌سنت نیز اشاره‌های محدودی به این بحث داشته‌اند.(18)

2. تمسک به بطن قرآن

بسیاری از موضوعاهای مربوط به سبک زندگی را در ظاهر قرآن نمی‌یابیم، اما بدان‌معنا نیست که قرآن کریم در این زمینه سخنی نیاورده است. تمام مسلمانان بر این باورند که قرآن کریم ساختاری چندمعنایی دارد؛ یعنی افزون‌بر معنای ظاهری، معانی باطنی آن نیز مهم است.(19) در اصطلاح علوم قرآنی بطن چنین تعریف شده است: «آن دسته از معانى و موارد (قرآنی) که ظاهر الفاظ آیات، دلالتى بر آن ندارد و از دسترس عموم مردم به‌دور است».(20)

مسئله بطون قرآن از صدر اسلام میان مسلمانان مطرح بوده و در این‌باره، روایات فراوانی به‌چشم می‌خورد.(21) از آن‌جاکه این موضوع، در علم اصول تفسیر و علوم قرآنی و علم حدیث مطرح شده، از صدر اسلام تاکنون دانشمندان پرشماری در این باره سخن گفته‌اند تا از این رهگذر به آموزه‌های عصری قرآن دست یابند؛ از محدثانی چون شیخ طوسی(22) و فیض کاشانی(23) گرفته تا منابع حدیثی هم‌چون وسائل‌الشیعة،(24) بحارالانوار(25) و بسیاری از تفاسیر دیگر. در دوران معاصر، اما پژوهش‌های مستقل و تحلیلی بیشتری در این‌زمینه صورت گرفته است.(26) هم‌چنین در کتاب‌های مبانی و قواعد تفسیر نیز، فصلی را به این موضوع اختصاص داده‌اند(27) و مقالات فراوانی نیز در این‌زمینه نوشته شده است.(28)

3. اجتهاد روشمند

پس از پایان عمر شریف پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) و پایان‌یافتن نزول وحی مردم از فیض سخن خدا محروم شدند، اما این به‌معنای قطع ارتباط مردم با خدا و حیرانی امت نبود، بلکه ائمه معصومین(علیهم السلام) بار هدایت امت را به‌دوش گرفتند. پس از غیبت آخرین حجت الهی، این پرسش مطرح است که چه کسی صورت به نیازهای روزآمد بشر پاسخ می‌دهد؟ آیا دین مقدس اسلام سازوکاری برای استمرار هدایت‌گری امت اندیشیده است؟ پاسخ همان اجتهاد روشمند است. اجتهاد روشمند، سنگ بنای استخراج احکام الهی از منابع دینی در دوران غیبت است و اگر نباشد، هدایت بشر بر مبنای کتاب و سنت، مفهومی نخواهد داشت. اجتهاد یعنی استمرار حرکت نبوت و امامت در پاسخ‌گویی به نیازهای بشر و ترسیم سبک زندگی اسلامی تا قیامت.

حتی در زمان خود معصومین(علیهم السلام) نیز همگان به حجت خدا دسترسی نداشته‌اند و حضور عده‌ای دین‌شناس در هر منطقه برای پاسخ‌گویی به پرسش دینی آنها ضروری بوده است.(29) در روایات نیز به ضرورت و اهمیت اجتهاد (به‌ویژه در عصر غیبت) اشاره شده است. این روایات را می‌توان در چند دسته سامان داد:

دسته اول: روایاتی که شیعیان را در دوران محرومیت از حضور امام معصوم(علیه السلام)، به پرسش‌گری از فقها ارجاع داده‌اند.(30)

دسته دوم: روایاتی که در زمان حضور حجت خدا میان مردم نیز آنان‌را به نمایندگانی که از جانب امام معصوم(علیه السلام) تعیین‌شده بودند، ارجاع داده است.(31)

دسته سوم: روایاتی که شیوه اجتهاد را به عالمان و فرهیختگان شیعه آموخته است؛ مانند آموختن استخراج حکم وضو از قرآن،(32) روایات تفریع(33) و روایات عرضه.(34)

این روایات، ضرورت اجتهاد و استنباط احکام شرعی به ویژه در دوران غیبت را نشان می‌دهد. دانشمندان شیعه در موضوعاهای گوناگونی فقهی به اجتهاد ضابطه‌مند و استنباط حکم شرعی پرداخته‌اند. برخی موضوعات مرتبط با سبک زندگی عبارت‌اند از: کنترل جمعیت؛ تغییر جنسیت؛ تلقیح مصنوعی، خرید و فروش رحم و جایگزینی رحم؛ خرید و فروش برخی اعضای بدن؛ قراردادهای جدید؛ رقص در مقابل هم‌جنس؛ شنیدن آهنگ‌های کلاسیک که در آرامش اعصاب مؤثر است و غرض از آن لهو نیست؛ بازی شطرنج، پاسور، نرد، بیلیارد و... به قصد ورزش فکری؛ مجسمه‌سازی؛ حق‌التألیف و سایر حقوق معنوی؛ طهارت یا نجاست اهل‌کتاب؛ ازدواج با اهل‌کتاب.(35)

4. تطبیق گزاره‌های قرآنی بر مصادیق جدید

قرآن‌کریم مشتمل بر گزاره‌هایی عام و مطلق است که فروعات و جزئیات فراوانی از آن‌ها استخراج می‌شود. نظر به این‌که مخاطب قرآن محدودیت زمان و مکان ندارد و نمی‌توان برای همه مکان‌ها نسخه واحد پیچید، آموزه‌های قرآنی در قالب عباراتی بنیادین و راهبردی بیان شده است؛(36) ازاین‌رو، هیچ‌یک از آیات قرآن منحصر به سبب نزول نیست و همگی آن‌ها را می‌توان بر دیگر مصادیق تطبیق داد.(37)

البته تفریع و تطبیق جزئیات و مسائل مستحدثه بر کلیات قرآن‌کریم کار هر کسی نیست و ابتدا توسط پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) و اهل‌بیت(علیهم السلام) و در مرحله دوم تنها توسط دانشمندان جامع‌الشرایط و آن هم به صورت ضابطه‌مند صورت می‌گیرد و دانشمندان شیعه، بیشترین نقش را در این زمینه ایفا کرده‌اند. برای نمونه قرآن کریم، امت اسلامی را آشکارا به بهره‌گیری از خوردنی‌های پاکیزه توصیه می‌کند و آنان را از خبائث و آلودگی‌ها برحذر می‌دارد:

- «الَّذِینَ یتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِی الْأُمِّی الَّذِی یجِدُونَهُ مَکتُوبًا عِنْدَهُمْ فِی التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِیلِ یأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَینْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْکرِ وَیحِلُّ لَهُمُ الطَّیبَاتِ وَیحَرِّمُ عَلَیهِمُ الْخَبَائِثَ».(38)

- «یا أَیهَا الرُّسُلُ کلُوا مِنَ الطَّیبَاتِ وَاعْمَلُوا صَالِحًا إِنِّی بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِیمٌ».(39)

- «وَالرُّجْزَ فَاهْجُرْ».(40)

طیبات در لغت (هنگامی‌که در مورد خوردنی‌ها به‌کار رود) به‌معنای خوردنی‌های پاکیزه و آن چیزی است که مناسب طبع سلیم آدمی باشد. و از آن خوشش بیاید معنا شده است.(41) در نقطه مقابل، خبیثات با طبع انسان ناسازگار است و انسان‌ها از آن نفرت دارند.(42) رُجز نیز گرچه در اصل به‌معنى اضطراب و تزلزل است،(43) اما کاربرد رایج آن به‌معنای هرگونه پلیدی و آلودگی است.(44) و با توجه به «ال» جنس که بر سر آن آمده، شمول معنایی بیشتری پیدا می‌کند و می‌توان گفت آیه شریف هر نوع پلیدی را ممنوع کرده است. این قاعده کلی می‌تواند نقش مهمی در سبک زندگی یک مسلمان ایفا کند؛ زیرا مصادیق بی‌شمار طیبات و خبیثات در هر دوره متفاوت خواهد بود. با توجه به‌معنای لغوی این دو واژه می‌توان تکلیف تعداد زیادی از خوراکی‌ها را با تطبیق بر این آیات روشن کرد.

فقهای بزرگی هم‌چون شیخ طوسی،(45) ابن‌زهره(46) و علامه حلی(47) نیز از این قاعده کلی قرآنی غافل نشده‌اند و در کتاب طهارت و کتاب أطعمة و أشربة با توجه به آیات قرآن درباره برخی خوردنی‌ها و آشامیدنی‌ها حکم داده‌اند.

پس می‌توان با بهره‌گیری از قاعده کلیه تحریم خبائث، هر نوع خوراکی نامتناسب با طبع و سلیقه دست نخورده بشر را ممنوع اعلام کرد. ازسوی‌دیگر، خوردنی‌ها و آشامیدنی‌های پاکیزه و گوارایی که طبع آدمی می‌پسندد (و البته در شرع مقدس مخالفتی با آن‌ها وجود ندارد) مصادیق طیبات در هر عصری خواهند بود. این قاعده کلی، چراغ راه ما در ترسیم سبک زندگی اسلامی در حوزه خوردنی‌ها و آشامیدنی‌هاست.

فهرست منتخبی از قواعد کلی مربوط به سبک زندگی اسلامی که در آثار دانشمندان شیعه منعکس شده را در جدول زیر می‌بینیم:(48)

ردیف

آیه شریفه

مورد آیه

قاعده کلی

مصادیق جدید

1

«الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ»

متقین

لزوم رعایت تقوا در خلوت

خودکنترلی در فضاهای مجازی

2

«وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ»

اهل کتاب

ممنوعیت هرگونه پلیدی و آن‌چه خلاف طبع سلیم و بکر بشر است.

خوردن برخی حشرات و حیوانات

3

«فَإِذَا فَرَغْتَ فَانْصَبْ»

پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم)

لزوم اشتغال به‌کار جدید بلافاصله پس‌ازفراغت از کار قبلی

مدیریت زمان و پرهیز از اتلاف وقت

4

«إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَنْ تَشِيعَ الْفَاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ»

ماجرای افک

ممنوعیت شایعه‌پراکنی و آبروریزی

به اشتراک‌گذاری در فضاهای مجازی

5

«قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ اللَّهُمَّ رَبَّنَا أَنْزِلْ عَلَيْنَا مَائِدَةً مِنَ السَّمَاءِ تَكُونُ لَنَا عِيدًا لِأَوَّلِنَا وَآخِرِنَا»

حضرت عیسی(علیه السلام) و حواریون

مطلوبیت عید گرفتن و بزرگداشت روزی که خدا نعمت بزرگی داده است

موالید ائمه(علیهم السلام)، جشن انقلاب

6

«قَالَ اجْعَلْنِي عَلَى خَزَائِنِ الْأَرْضِ إِنِّي حَفِيظٌ عَلِيمٌ»

حضرت یوسف(علیه السلام)

لزوم داوطلب‌شدن کسی که صلاحیت دارد در اموری که به زمین مانده

کاندیداشدن در انتخابات، پذیرفتن مرجعیت، امامت جمعه، قضاوت، و...

7

«وَلَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَكُمْ خَشْيَةَ إِمْلَاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَإِيَّاكُمْ إِنَّ قَتْلَهُمْ كَانَ خِطْئًا كَبِيرًا»

عرب‌های جاهلیت

حرمت فرزندکشی

سقط جنین، برخی روش‌های جلوگیری

8

«إِذَا سَمِعْتُمْ آيَاتِ اللَّهِ يُكْفَرُ بِهَا وَيُسْتَهْزَأُ بِهَا فَلَا تَقْعُدُوا مَعَهُمْ حَتَّى يَخُوضُوا فِي حَدِيثٍ غَيْرِهِ إِنَّكُمْ إِذًا مِثْلُهُمْ»

شرکت مسلمانان در محافل یهود

ممنوعیت هر نوع همداستانی با کفار و مسخره‌کنندگان مقدسات اسلامی

تماشای برخی شبکه‌های ماهواره‌ای، ورود به برخی سایت‌ها و گروه‌های منحرف

9

«وَالَّذِينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ»

غنا

لزوم پرهیز از هرگونه لغو

افراط در بازی‌های رایانه‌ای

10

«وَمَا أَنَا مِنَ الْمُتَكَلِّفِينَ»

«إِنَّهُمْ كَانُوا قَبْلَ ذَلِكَ مُتْرَفِينَ»

پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم)

لزوم پرهیز از تکلف و تجمل‌گرایی

سخت‌گیری در ازدواج، مهمانی‌ها، و سایر تشریفات

11

«الَّذِينَ يُظَاهِرُونَ مِنْكُمْ مِنْ نِسَائِهِمْ مَا هُنَّ أُمَّهَاتِهِمْ إِنْ أُمَّهَاتُهُمْ إِلَّا اللَّائِي وَلَدْنَهُمْ وَإِنَّهُمْ لَيَقُولُونَ مُنْكَرًا مِنَ الْقَوْلِ وَزُورًا»

ظهارِ اوس‌بن صامت

ممنوعیت هرگونه تضییع حقوق بانوان

بلاتکلیف گذاشتن زن، طلاق عاطفی

12

«إِنْ جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا»

ولید‌بن عقبة

بی‌اعتمادی به اخبار فاسقان

اخبار رسانه‌های معاند، تماس‌ها و پیامک‌های ناشناس

13

«وَلَا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ»

جنگیدن بدون اسلحه

ممنوعیت اضرار شدید به نفس و به خطر انداختن جان خود

اعتیاد به مواد مخدر، وسائل آتش‌بازی، رانندگی خطرناک

14

«وَالَّذِينَ يَصِلُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ»

ملاقات حضوری

وجوب صله رحم

دلجویى با تماس، پیامک، ایمیل، فاکس، چت، و سایر ابزارهای مجازی

15

«مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا»

ابوالدحداح

توصیه اکید قرآن به هرنوع هزینه‌کردن در راه خدا

پرداخت هزینه جهیزیه، درمان، منافع عمومی، ترویج دین در فضاهای مجازی و رسانه‌ای

16

«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قِيلَ لَكُمْ تَفَسَّحُوا فِي الْمَجَالِسِ فَافْسَحُوا»

سکوی صفه

لزوم جا بازکردن برای دیگران در مجالس

اتوبوس، مترو، صف پزشک

17

«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمْ أَوْلِيَاءَ»

حاطب‌بن ابی‌بلتعة

لزوم پرهیز از ازتباط دوستانه با دشمنان اسلام

سازش با استعمارگران

5. وجود احکام ثانوی در دین

احکام شرعی، به دو دسته اولیه و ثانویه تقسیم می‌شوند. حکم اولیه آن است که در شرع مقدس اسلام به‌صورت روشن بیان شده و همواره لازم‌الاجراست، اما گاه به دلیل تبدّل موضوع و تغییر و تحولاتی که زمان و مکان بر موضوع حکم شرعی تحمیل می‌کنند، حکم نیز تغییر می‌کند که آن‌را حکم ثانویه گویند.(49) احکام الهی هرگز تغییر نمی‌کنند و تبدیل نمی‌پذیرند، بلکه وقتی موضوع تغییر می‌کند با عنوان جدیدی (که آن‌را عنوان ثانوی می‌نامیم) روبه‌رو هستیم و عنوان جدید، حکم جدیدی نیز خواهد داشت.

صدور ضابطه‌مند احکام ثانوی در دستور کار دانشمندان شیعه قرار دارد و نمونه‌های پرشماری از آن‌را می‌توان برشمرد که به بیان یک نمونه بسنده می‌کنیم:

یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های هریک از افراد جامعه، انتخاب شغل و راه کسب درآمد است. هریک از انسان‌ها براساس سلیقه، توانایی، علاقه و استعداد و متناسب با شرایط محیط و نیازهای خود شغلی را انتخاب می‌کنند. از نظر قرآن کریم کوشش برای کسب درآمد محترم است،(50) اما خط قرمز آن را درآمد حرام می‌دانند: «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَأْکلُوا أَمْوَالَکمْ بَینَکمْ بِالْبَاطِلِ إِلَّا أَنْ تَکونَ تِجَارَةً عَنْ تَرَاضٍ مِنْکمْ».(51)

بنابراین، براساس حکم اولی و صرف‌نظر از شرایط خاص، همه مشاغل محترم هستند و انتخاب آن‌ها برای همه افراد مجاز است، اما گاه شرایط جامعه به‌گونه‌ای رقم می‌خورد که نیاز مردم به یک شغل بیشتر می‌شود و حتی ممکن است برخی مشاغل به حد ضرورت برسد؛ برای نمونه اگر نوع خاصی از بیماری، سلامتی یا جان مردم را تهدید کند و پزشک به اندازه کافی نباشد، ورود جوانان به رشته پزشکی و پر کردن آن خلأ براساس حکم ثانوی واجب خواهد شد. یکی از فقهای معاصر شیعه در این زمینه می‌نویسد: «واما الصناعات بجمیع أقسامها فهی من الأمور ‌المباحة ولا تتصف بحسب أنفسها بالإستحباب فضلاً عن الوجوب فلا یکون التکسب بها إلاّ مباحاً، نعم إنما یطرء علیها الوجوب إذا کان ترکها یوجب إخلالاً بالنظام وحینئذ یکون التصدی لها واجباً کفائیاً أو عینیاً و هذا غیر کونها واجبة بعنوان التکسب».(52)

بر‌این‌اساس می‌توانیم یکی از آموزه‌های سبک زندگی اسلامی را این‌گونه بیان کنیم: «لزوم انتخاب رشته تحصیلی و شغل آینده، براساس نیازهای مادی و معنوی جامعه». نهادینه‌شدن این مقوله، برکات فراوانی برای جامعه اسلامی به‌ارمغان خواهد آورد که از جمله آن‌ها نهادینه‌شدن سبک زندگی اسلامی و رفع نیازها و دغدغه‌های مؤمنان در روابط اجتماعی است؛ مثلاً بسیاری از بانوان در مراجعه به پزشک نامحرم با مشکل روبه‌رو هستند. در بسیاری از شهرها، پزشک متخصص زن برای برخی بیماری‌ها وجود ندارد، اما رعایت این مسئله در انتخاب شغل این‌گونه مشکلات را برطرف خواهد کرد.

6. بهره‌گیری از قاعده جری و تطبیق

قاعده جری و تطبیق که با عنوان قاعده جری نیز از آن یاد می‌شود، به مصادیق جدید آیات در هر عصر اشاره دارد. جری در لغت به‌معنای سیلان و حرکت، و تطبیق به‌معنای پوشش‌دادن چیز دیگر است.(53) قاعده جری و تطبیق در اصطلاح قرآن‌پژوهان عبارت است از: «انطباق الفاظ و آیات قرآن بر مصادیقی غیر از آن‌چه آیات درباره آن‌ها نازل شده است».(54)

براساس این قاعده، آموزه‌های قرآنی هرگز به مصادیق زمان خود منحصر نیستند و در هر دوره می‌توان آنان‌را به مصادیق جدید تطبیق داد و در این‌مورد تفاوتى ندارد که آیه (واژه یا جمله) پیش‌تر در مورد شخص یا واقعه خاصى نازل شده یا نشده باشد.(55) با اجرای این قاعده می‌توان مصادیق جدیدی از مسائل روز را بر آیات قرآن تطبیق داد و پاسخ بسیاری از پرسش‌های بشر را از قرآن کریم استخراج کرد. دانشمندان شیعه با بهره‌گیری از این قاعده، بسیاری از آیات قرآن‌را بر مصادیق امروزین آن تطبیق داده‌اند که بخشی از آن‌ها مرتبط با سبک زندگی اسلامی است. مفسرانی هم‌چون علامه طباطبایی و آیت‌الله مکارم شیرازی، بهره فراوانی از این قاعده برده‌اند.

7. تفکیک احکام ثابت و متغیر

یکی‌از کلان روش‌های استنباط سبک زندگی از قرآن (براساس مقتضیات هر عصر) تفکیک احکام ثابت و متغیر است. نیازهای انسان به دو دسته نیازهای ثابت و نیازهای متغیر تقسیم می‌شوند. نیازهای ثابت با ویژگی‌های مشترک میان همه انسان‌ها در ارتباط هستند و زمان و مکان در آن‌ها تأثیر ندارد، اما نیازهای متغیر هر فرد به عصری که در آن زندگی می‌کند و امکاناتی که در اختیار اوست بستگی دارد. بنابراین، براساس دو دسته نیاز مذکور، شارع مقدس، احکام ثابت و متغیر را برای بشر تعریف کرده است.

مقررات ثابت، احکام و قوانینی هستند که به اقتضای نیازمندی‌های طبیعت یکنواخت و ثابت انسان وضع شده‌اند. این‌بخش از احکام، براساس آفرینش انسان و مشخصات ویژه او استوار است و دستخوش تحولات دوران نمی‌شود. مقررات متغیر، جنبه موقتی و محلی دارند و با اختلاف طرز زندگی، تغییر می‌کنند. این‌بخش با پیشرفت تدریجی مدنیت، و بر‌حسب مصالح مختلف، دگرگونی پیدا می‌شود.(56) بر‌این‌اساس، فقیه جامع‌الشرایط با فهم عمیقی که از احکام ثابت شرع دارد، نیازهای سبک زندگی بشر را در هرعصر در نظر می‌گیرد، و بایسته‌های زندگی، از جمله سبک زندگی مکلفان‌ را ترسیم می‌کند. این موضوع در آثار شهید مطهری جلوه کرده است، و پیش‌از ایشان نیز مطرح شده است. باید گفت شهید مطهری این موضوع را عینی‌سازی کرده‌اند.(57)

بحث ثابت و متغیر از آن جهت که به موضوع اجتهاد و قلمرو اختیارات فقیه در استنباط حکم شرعی بازمی‌گردد، پیشینه‌ای به درازای چهارده قرن دارد و در زمان خود ائمه(علیهم السلام) مطرح بوده است.

نظر پرداختن به نیازهای زمان و استخراج احکام ثانوی و حکومتی و مقررات سیاسی و اجتماعی اسلام، به‌وسیله بزرگانی هم‌چون امام‌خمینی(ره)،(58) علامه طباطبایی(59) و شهید صدر(60) مطرح شده و تقریر مفصل آن در آثار شهید مطهری انعکاس یافته است.

8. اجتهاد در منطقه فراغ

منطقةالفراغ نظریه‌ای است که آن‌را به شهید سیدمحمدباقر صدر از علمای مجاهد و تراز اول شیعه در دوران معاصر نسبت داده‌اند. ایشان آثار گوناگونی در فقه، اصول، اقتصاد و دیگر علوم اسلامی از خود بر جای گذاشت و در هریک از آن‌ها نوآوری و نظریه‌های جدیدی دارد که از مشهورترین آن‌ها می‌توان به منطقةالفراغ اشاره کرد. این نظریه ارتباط تنگاتنگی با استنباط سبک زندگی از قرآن دارد و می‌تواند نقش مهمی در این زمینه ایفا کند.

منطقةالفراغ به‌معنای فضای باز، آزاد و خالی و مکانی است که پیش‌تر کسی به آن‌جا وارد نشده باشد. این اصطلاح در علم اصول به موضوعاتی اشاره دارد که حاکم اسلامی به‌سبب نبودن حکمی مشخص می‌تواند در قلمرو آنها حکم صادر کند. منطقةالفراغ، نشانگر پویایی نشاط و توان اندیشه اسلامی در پاسخ‌گویی به مشکلات همه عصرها و نسل‌ها است و روشی ارائه می‌دهد که بر پایه آن اسلام می‌تواند ضمن تأمین نیازهای ثابت انسان، همه نیازهای متغیر وی را برآورده سازد.(61) مثال زیر نمونه‌ای از کاربرد این بحث در حوزه سبک زندگی اقتصادی است.

در روایتی می‌خوانیم که رسول خدا(صلی الله علیه واله وسلم) میان اهل‌مدینه درباره آب‌دادن نخلستان‌ها چنین حکم کرد که جلو استفاده از آب را نگیرد، هم‌چنین میان اهل بادیه چنین حکم داد که آب‌هاى افزوده خود را از دیگران باز ندارند تا به این وسیله آنان را از مازاد علف‌زار باز دارند.(62) براساس این روایت، رسول خدا(صلی الله علیه واله وسلم) در یک دوراندیشی اقتصادی به اهل مدینه و روستاهای اطراف تکلیف کرده‌اند که مازاد آبی که برای نخلستان‌های خود استفاده می‌کنند را به مزرعه‌داران بدهند تا آنان نیز مراتع و محصولات کشاورزی خود را در اختیار اهل مدینه قرار دهند.

شهید صدر معتقد است این دستور پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) از ناحیه حاکم جامعه‌بودن ایشان صادر شده و ایشان در محدود منطقةالفراغ، مصلحت جامعه آن روز مدینه را چنین دیده است که در آینده به بهره‌های کشاورزی همسایگان نیاز دارند؛ ازاین‌رو، عملی که فی‌نفسه مباح یا مستحب است را بر آنان واجب کرد و این محدود به پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) نیست و حاکم جامعه نیز چنین اختیاری دارد.(63)

براساس این سخن شهید صدر، هرگونه دوراندیشی اقتصادی حاکم جامعه به او اختیار تعیین اوامر و نواهی عمومی را می‌دهد. پس می‌توانیم ده‌ها نمونه دیگر از سبک زندگی اقتصادی را مثال بزنیم. برای نمونه، اگر خرید کالاهای خارجی به اقتصاد مملکت آسیب برساند، ولی فقیه می‌تواند آن‌را تحریم کند. هرچند اصل این عمل مباح و منعی در شرع مقدس اسلام برای آن وارد نشده است. ازسوی‌دیگر خرید کالای تولید داخل، اگر تقویت‌کننده اقتصاد کشور و به مصلحت عموم مسلمین باشد، حکم الزامی ولی فقیه مبنی بر خرید کالاهای صرفاً تولید داخل، شرعاً لازم‌الاتباع خواهد بود.

9. الغاء خصوصیت

مرحوم آیت‌الله محمد‌هادی معرفت، نظریه‌ای با عنوان بطن قرآن مطرح کردند که ماهیت آن الغاء خصوصیت از آیات قرآن و پیام‌گیری از آن‌ها بود. براساس این، دستیابی به برخی معانی ماورای ظاهر قرآنی، منحصر در روایات وارده نخواهد بود و می‌توان پیام‌ها و قواعد کلی از آیات قرآن استخراج کرد. این نظریه، ابتدا در کتاب تفسیر و مفسران(64) و سپس در کتاب وزین التفسیر‌الاثری‌الجامع(65) مطرح شد و سپس طی یک کرسی نظریه‌پردازی مورد نقادی قرار گرفت.

این قاعده می‌تواند روشی برای استنباط سبک زندگی از آموزه‌های دینی متناسب با نیازهای بشر در دوره‌های گوناگون باشد که نمونه‌های آن‌را در جدول زیر می‌توان دید:

‌ردیف

آیه شریفه

خصوصیاتِ الغاء شده

پیام آیه در قالب یک قاعده کلی

1

«وَلَا یضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیعْلَمَ مَا یخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ»

زینت پا (خلخال)

هر نوع رفتاری که زینت مخفی را ظاهر کند ممنوع است.

2

«وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَیلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّکمْ»

اسب جنگی

مجهز شدن مسلمانان به هر نوع سلاحی که در دشمنان رعب ایجاد کند لازم است.

3

«وَلَا تَنْسَوُا الْفَضْلَ بَینَکمْ»

پرداخت مهریه

لزوم هرنوع مدارا با دیگران، در رانندگی، اجاره بها،...

4

«مُحْصِنِینَ غَیرَ مُسَافِحِینَ وَلَا مُتَّخِذِی»

کنیزان

هرگونه ارتباط نامشروع دختر و پسر نامحرم ممنوع است.

5

«وَبِالْوَالِدَینِ إِحْسَانًا وَبِذِی الْقُرْبَى وَالْیتَامَى وَالْمَسَاکینِ وَالْجَارِ ذِی الْقُرْبَى وَالْجَارِ الْجُنُبِ وَالصَّاحِبِ بِالْجَنْبِ وَابْنِ السَّبِیلِ وَمَا مَلَکتْ أَیمَانُکمْ»

عبید و اماء

احسان به مطلق زیردستان لازم است.

6

«یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تُقَدِّمُوا بَینَ یدَی اللَّهِ وَرَسُولِهِ»

پیامبر اسلام(صلی الله علیه واله وسلم)

پیشی‌گرفتن بر همه رهبران الهی ممنوع است.

7

«أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِیسْتَأْذِنْکمُ الَّذِینَ مَلَکتْ أَیمَانُکمْ وَالَّذِینَ لَمْ یبْلُغُوا الْحُلُمَ مِنْکمْ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ»

زمان‌های

سه‌گانه.

ورود به خلوت والدین، هر زمانی که تنها هستند ممنوع است؛ نه فقط در این سه زمان.

8

«وَأْتُوا الْبُیوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا»

خانه، درِخانه

هرکاری را روشمند و از راه منطقی آن انجام دهید.

9

«وَلَا تَسُبُّوا الَّذِینَ یدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَیسُبُّوا اللَّهَ»

فحش‌دادن

هر کارى که سبب توهین به مقدّسات شود، حرام است.

10

«یا نِسَاءَ النَّبِی مَنْ یأْتِ مِنْکنَّ بِفَاحِشَةٍ مُبَینَةٍ یضَاعَفْ لَهَا الْعَذَابُ ضِعْفَینِ»

همسری پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم)

کار زشت از جانب هر کسی منتسب به دین باشد مجازات مضاعف دارد.

11

«وَإِذَا رَأَوْا تِجَارَةً أَوْ لَهْوًا انْفَضُّوا إِلَیهَا وَتَرَکوك قَائِمًا قُلْ مَا عِنْدَ اللَّهِ خَیرٌ مِنَ اللَّهْوِ وَمِنَ التِّجَارَةِ»

نمازجمعه، تجارت مجلس پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم)

در تقابل مادیات و معنویات، ارزش‌ها را فدا نکنید.

12

«وَکلُوا وَاشْرَبُوا وَلَا تُسْرِفُوا»

اکل و شرب

اسراف، در تمامی ابعاد ممنوع است.

13

«وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیةِ الْأُولَى»

زوجات نبی، تبرج جاهلیت

هرگونه خودنمایی بر همه زنان مؤمن حرام است.

10. رعایت مصلحت و مفسده

یکی از مصادیق تشریع در ما لانص فیه در کلام اصولیون شیعه، رعایت مصلحت و مفسده است. مصلحت به فقه اسلامی اختصاص ندارد و در مکاتب غربی نیز (البته با تفاوت‌های فراوان) عنصری کارآمد است.(66)

مصلحت در لغت ضد مفسده و به‌معنای خیر و نیکی، صواب و شایستگی است.(67) تعریف اصطلاحی مصلحت در منابع اهل‌‌سنت دیده می‌شود که عمدتاً با مقاصد شریعت(68) یا استحسان و مصالح مرسله(69) خلط شده است. در عین‌حال، برخى فقها آن را چنین تعریف کرده‌اند: «مصلحت عبارت است از آن سببى که موجب رسیدن به مقصود شرع در عبادات و عادت‌ها مى‌شود».(70)

فقهای امامیه از زمان شیخ مفید، واژه مصلحت را در کتب فقهی و برای پاسخ به احکام شرعی به‌کار برده‌اند. در ادامه نیز فقهایی هم‌چون شیخ طوسی،(71) شهید اول(72) و علامه حلی نه‌تنها این واژه را به‌کار بردند، بلکه درباره ضوابط و جایگاه آن در تشریع اسلامی به اظهارنظر پرداختند. تا آن‌جاکه در دوران متأخر و معاصر، تقریباً در تمام کتب فقه و اصول، ردپایی از این بحث دیده می‌شود.(73)

نظر به این‌که سبک زندگی عمدتاً با مسائل مستحدثه و متغیر دست به گریبان است، بهره‌گیری از مصلحت می‌تواند نقش مهمی را در آن ایفا کند؛ برای نمونه، در منابع فقهی معتبر ما و در کتاب سبق و رمایه، سخن از بذل جایزه در مسابقات ورزشی مجاز به میان آمده است.

مرحوم نجفی می‌نویسد: «لو بذله الإمام من بیت‌المال جاز بلاخلاف و لا إشکال لأن فیه مصلحة للإسلام و المسلمین»؛ (اگر امام جایزه را از بیت‌المال بپردازد، بدون خلاف و بدون هیچ اشکالی جایز است؛ زیرا در این‌کار مصلحت اسلام و مسلمین نهفته است).(74)

پس چنین نتیجه می‌گیریم که اگر یک رشته ورزشی یا یک حرکت جمعی، موجب نشاط جامعه ‌شود و جوانان ‌را به ورزش و تحرک تشویق ‌کند، حاکم جامعه اسلامی می‌تواند از بیت‌المال هزینه و آن حرکت را تقویت نماید؛ زیرا مصلحت عمومی جامعه چنین اقتضا می‌کند.

هـ) فعالیت‌های اجتماعی و اقدامات عملی

در دهه‌های اخیر و به برکت انقلاب اسلامی ایران، مطالعات گسترده‌ای به‌منظور رشد و ارتقای سبک زندگی اسلامی صورت گرفته است. اقداماتی هم‌چون طراحی انواع چادر و لباس، اصلاح الگوی مصرف، اقتصاد مقاومتی، استکبارستیزی، اردوهای جهادی، فعالیت‌های هنری، ترویج فرهنگ ایثارگری و شهادت، بزرگداشت مناسبت‌های مذهبی و... از این جمله‌اند. این دسته از فعالیت‌ها که هم از نظر کمیت و هم از نظر کیفیت دارای ابعاد گسترده و در عین حال کمتر شناخته شده است، نیازمند تحقیق مستقل و تببین مفصل است.

نتیجه‌گیری

از آن‌چه گذشت روشن شد که دانشمندان و فرهیختگان شیعه از ابتدا تا کنون، تلاش وافری در رشد و گسترش سبک زندگی اسلامی داشته‌اند و در دهه‌های اخیر این اقدامات دوچندان شده است. این کوشش‌ها منحصر به بعد خاصی نیست و در عرصه‌های گوناگون از جمله تألیف و پژوهش، ترویج آموزه‌های قرآنی مرتبط، برگزاری همایش‌ها و نشست‌های تخصصی، اقدامات اجرایی، فعالیت‌های فرهنگی اجتماعی و عصری‌سازی رقم خورده است.(75)

Source:
1. قرآن کریم، ترجمه: ناصر مکارم شیرازی،، انتشارات امام علی‌بن ابی‌طالب(علیه السلام)، قم.
2. ابن‌فارس، احمد، مقاییس‌اللغه، نشر پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، چ اول، قم، 1387ش.
3. ابن‌منظور، محمد‌بن مکرم، لسان‌العرب، دار صادر، چ سوم، بیروت، 1414ق.
4. امام خمینى(ره)، سیدروح‌اللّه، الإجتهاد و التقلید، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى(ره)، چ اول، تهران، 1418ق.
5. صحیفه امام، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى(ره)، چ اول، قم.
6. صحیفه نور، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى(ره)، چ دوم، قم.
7. آذرنوش، آذرتاش، فرهنگ معاصر عربی فارسی، نشر نی، چ پنجم، تهران، 1384ش.
8. جناتى شاهرودى، محمدابراهیم، أدوار فقه و کیفیت بیان آن، مؤسسه فرهنگی اجتهاد، چ اول، قم.
9. حبیب‌نژاد، سیداحمد، تشخیص مصلحت در آیینه فقه و حقوق، مرکز پژوهش‌های اسلامی صدا و سیما، چ اول، تهران، 1383ش.
10. حر عاملی، محمد‌بن حسن، وسائل‌الشیعة، آل‌البیت، چ اول، قم، 1409ق.
11. حلبى، ابن‌زهره، غنیة‌النزوع إلى علمی‌الأصول و الفروع، مؤسسه امام صادق(علیه السلام)، چ اول، قم، 1417ق.
12. حلّى، حسن‌بن یوسف، منتهى‌المطلب فی تحقیق‌المذهب، مجمع‌البحوث الإسلامیة، چ اول، مشهد، 1412ق.
13. خادمی، نورالدین، المصلحة‌المرسله حقیقتها و ضوابطها، دار ابن‌حزم، چ اول، بیروت، 1421ق.
14. دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه دهخدا، انتشارات دانشگاه تهران، چ اول، تهران، 1373ش.
15. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب‌القرآن، دارالعلم، چ اول، بیروت، 1412ق.
16. سبحانى، جعفر، رسالة فی تأثیر الزمان و المکان على استنباط‌الأحکام، مؤسسه امام صادق(علیه السلام)، چ اول، قم 1417ق.
17. شاکر، محمدکاظم، روش‌های تأویل قرآن، بوستان کتاب، چ دوم، قم، 1381ش.
18. شهید اول، محمد‌بن مکى، الدروس‌الشرعیة فی فقه‌الإمامیة، دفتر انتشارات اسلامى، چ دوم، قم، 1417ق.
19. القواعد و الفوائد، نشر مفید، چ اول، قم، 1400ق.
20. صدر، سیدمحمدباقر، اقتصادنا، مرکز الأبحاث والدراسات التخصّصیة للشهید الصدر، چ اول، قم، 1423ق.
21. صدوق، محمدبن على، کمال‌الدین و تمام‌النعمة، دارالکتب الاسلامیة، چ دوم، تهران، 1395ق.
22. طبرسی، احمد‌بن على، الإحتجاج، نشر مرتضى، مشهد، 1403ق.
23. طوسى، محمد‌بن حسن، التبیان فى تفسیر القرآن، دار احیاء التراث العربى، بیروت، بی‌تا.
24. الخلاف، دفتر انتشارات اسلامى، چ اول، 1407ق.
25. المبسوط فی فقه‌الإمامیة، المکتبة المرتضویة، چ سوم، 1387ق.
26. غزالى، ابوحامد محمّد، المستصفى من علم‌الاصول، مؤسسة ا‌لرسالة، چ اوّل، بیروت، 1417ق.
27. فیض کاشانى، محمدمحسن، تفسیر الصافی، مکتبه الصدر، چ دوم، تهران، 1415ق.
28. کاویانی، محمد، سبک زندگی اسلامی و ابزار سنجش آن، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، چ اول، قم، 1391ش.
29. کریمی، مرتضی، ضوابط استنباط احکام از آیات قرآن کریم در آموزه‌های معصومین، دانشگاه امام صادق(علیه السلام)، چ اول، تهران، 1392ش.
30. کلانتری، ابراهیم، قرآن و چگونگی پاسخ‌گویی به نیازهای زمان، نشر معارف، چ دوم، قم، 1386ش.
31. کلینی، محمد‌بن یعقوب، الکافی، دارالکتب الاسلامیة، تهران، 1365ش.
32. مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة‌الأطهار، مؤسسة الوفاء، بیروت، 1404ق.
33. مشکینى اردبیلى، على، اصطلاحات‌الأصول و معظم أبحاثها، چ ششم، الهادی، چ دوم، قم، 1374ش.
34. مصباح یزدى، محمدتقى، قرآن‌شناسى، انتشارات مؤسسه امام خمینى(ره)، چ دوم، قم، 1380ش.
35. مصطفوى، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، وزارت فرهنگ، تهران، چ اول، 1368ش.
36. معرفت، محمدهادى، التفسیر الأثری الجامع، مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، چ اول، قم، 1387ش.
37. التمهید فی علوم القرآن، مؤسسة النشر الاسلامى، چ دوم، قم، 1415ق.
38. مفید، محمد‌بن محمد، الإختصاص، المؤتمر العالمى لألفیة الشیخ المفید، چ اول، قم، 1413ق.
39. مکارم شیرازى، ناصر، دائرةالمعارف فقه مقارن، قم، انتشارات مدرسه امام على‌بن ابى‌طالب(علیه السلام)، 1427ق.
40. ملکى اصفهانى، مجتبى، فرهنگ اصطلاحات اصول، انتشارات عالمه، چ اول، قم، 1379ش.
41. مؤدب، سیدرضا، مبانی تفسیر قرآن، انتشارات دانشگاه قم، چ سوم، 1393ش.
42. نجفى، کاشف‌الغطاء، تحریرالمجلة، المکتبة‌المرتضویة، چ اول، نجف، 1359ق.
43. نجفى، محمد‌حسن، جواهرالکلام فی شرح شرائع‌الإسلام، دار إحیاء التراث‌العربی، چ هفتم، بیروت، 1404ق.
مجلات
44. رضایى اصفهانى، محمد‌علی، «تجلّى جاودانگى قرآن در قاعده جرى و تطبیق»، مجله اندیشه دینى، ش25، 1387ش.
45. طباطبایی، سیدمحمد‌حسین، «مقررات ثابت و متغیر در اسلام» درس‌هایی از مکتب اسلام، ش9.
46. مبلغی، احمد، «ثابت و متغیر در نگاه امام‌خمینی(ره)، علامه طباطبایی و شهید صدر»، کیهان اندیشه، ش71.
Peinevesht:

(1). مصطفوی، التحقیق، ماده شیع.

(2). فراهیدی، العین و ابن‌منظور، لسان‌العرب، ماده سبک.

(3). دهخدا، لغت‌نامه دهخدا، مدخل سبک.

(4). آذرنوش، فرهنگ معاصر عربی فارسی، ماده سلب.

(5). ر.ک: کاویانی، سبک زندگی اسلامی و ابزار سنجش آن، ص16.

(6). ر.ک: امام خمینی;، الإجتهاد والتقلید، ص16؛ صحیفه امام، ج‏21، ص289.

(7). تقیه در لغت از ماده «وقی» به‌معنای حفظ از هرگونه ضرر و آزار است و در اصطلاح چنین تعریف شده است: «هو إظهار اللّسان خلاف ما ینطوی علیه القلب للخوف على النّفس» (ر.ک: طوسی، التبیان، ج2، ص434).

(8). ر.ک: آل‌عمران: 28.

(9). ر.ک: کلینی، الکافی، ج2، ص217.

(10). همان، ج‏3، ص208.

(11). ر.ک: حر عاملی، وسائل‌الشیعة، ج‏4، ص177.

(12). ر.ک: کلینی، الکافی، ج2، ص217.

(13). ر.ک. مجلسی، بحارالانوار، ج50، ص80.

(14). عاملی، القواعد و الفوائد، ج‌1، ص151.

(15). ر.ک: نجفی، جواهرالکلام، ج1، ص260؛ همان، ج8، ص187؛ همان، ج16، ص218؛ همان، ج28، ص304.

(16). کاشف‌الغطاء، تحریر‌المجلة، ج‌1، ص34.

(17). در مجله فقه اهل‌بیت: (شماره 43) و کتاب دائرةالمعارف فقه مقارن (نوشته آیة‌الله مکارم شیرازی دامت برکاته) نیز فصل مستقلی باعنوان «نقش زمان و مكان در استنباط» آمده است (ر.ک: مکارم شیرازی، دائرةالمعارف فقه مقارن، ج1، ص265).

(18). مانند علامه قرافی، محمصانی (در کتاب المجتهدون فی القضاء)؛ ابن‌قیم جوزی (در کتاب اعلام‌المواقعین عن رب‌العالمین)؛ دکتر وهبه زحیلی (در کتاب اصول الفقه اسلامی) و مصطفى أحمد الزرقاء (در کتاب المدخل الفقهی العام. (ر.ک: سبحانی، رسالة فی تأثیر الزمان و المكان على استنباط الأحكام، ص105؛ اجتهاد و زمان و مکان، ج1، ص333؛ مجله فقه اهل‌بیت:، ج‌43، ص108)

(19). ر.ک: قرآن و چگونگی پاسخ‌گویی به نیازهای زمان، نوشته دکتر ابراهیم کلانتری.

(20). مصباح، قرآن‏شناسى، ج‏2، ص261.

(21). ر.ک: حر عاملی، وسائل‌الشیعة، ج‏27، ص196.

(22). ر.ک: طوسی، تفسیر تبیان، ج1، ص9.

(23). ر.ک: فیض کاشانی، تفسیر صافی، ج1، ص29.

(24). همان، وسائل‌الشیعة، ج27، ص176.

(25). مجلسی، بحارالانوار، ج89، ص90.

(26). مانند کتاب پژوهشی تطبیقی در بطون قرآن، نوشته سیدحیدر طباطبایی.

(27). مانند: مؤدب، مبانی تفسیر قرآن، ص161؛ رضایی اصفهانی، منطق تفسیر قرآن، ج1، ص197؛ شاکر، روش‌های تأویل قرآن، ص87.

(28). مانند مقاله: بابایی، «چیستی باطن قرآن»، مجله علوم حدیث، ش43؛ و مقاله: رضایی اصفهانی، «چیستی بطن قرآن و راهکارهای دستیابی به آن» مجله قبسات، ش83.

(29). جواهری، اجتهاد در عصر معصومین(علیهم السلام).

(30). ر.ک: صدوق، كمال‌الدین و تمام‌النعمة، ج‏2، ص484.

(31). مفید، الإختصاص، ص87.

(32). کلینی، الکافی، ج‏3، ص33.

(33). ر.ک: حر عاملی، وسائل‌الشیعة، ج‏27، ص61.

(34). ر.ک: کلینی، الکافی، ج‏1، ص69.

(35). ر.ک. جناتی، ادوار فقه و کیفیت بیان آن، ص123.

(36). ر.ک: کریمی، ضوابط استنباط احکام از آیات قرآن در آموزه‌های معصومین:، ص152.

(37). ر.ک: معرفت، التمهید، ج1، ص261.

(38). اعراف: 157.

(39). مؤمنون: 51.

(40). مدثر: 5.

(41). ر.ک: مصطفوی، التحقیق، ماده طیب.

(42). ر.ک: همان، ماده خبث.

(43). راغب اصفهانی، مفردات، ماده رجز.

(44). مصطفوی، التحقیق، ماده رجز.

(45). ر.ک: طوسی، المبسوط فی فقه الإمامیة، ج‌6، ص278.

(46). ر.ک: ابن‌زهرة، غنیة‌النزوع، ص46.

(47). ر.ک: حلی، منتهى‌المطلب، ج‌3، ص164.

(48). ر.ک: تفاسیر نمونه، مهر، نسیم حیات و تسنیم، ذیل آیات فوق.

(49). ر.ک: مشکینی، اصطلاحات‌الأصول، ص121.

(50). ر.ک: نجم: 39.

(51). نساء: 29؛ مطففین: 1-3.

(52). خویی، مصباح‌الفقاهة، ج‌1، ص27.

(53). ر.ک: معجم مقائیس‌اللغة و مفردات و التحقیق، ذیل ماده طبق و جری.

(54). شاکر، روش‌های تأویل قرآن، ص147.

(55). ر.ک: مقاله: محمدعلی رضایی اصفهانی، «تجلّى جاودانگى قرآن در قاعده جرى و تطبیق‏».

(56). ر.ک: طباطبایی، فرازهایی از اسلام، ص68 به بعد؛ مطهری، ختم نبوت، ص49.

(57). ر.ک: مقاله: احمد مبلغی، «ثابت و متغیر در نگاه امام خمینی، علامه طباطبایی و شهید صدر»، و مقاله: علامه طباطبایی6، «مقررات ثابت و متغیر در اسلام».

(58). ر.ک: امام خمینی(ره)، صحیفه نور، ج21، ص98.

(59). ر.ک: طباطبایی، فرازهایی از اسلام، ص73.

(60). ر.ک: صدر، اقتصادنا، ص721.

(61). همان، ص803.

(62). کلینی، الکافی، ج‏5، ص294.

(63). صدر، اقتصادنا، ص806.

(64). معرفت، التفسیر والمفسرون فی ثوبة‌القشیب، ج1، ص26.

(65). معرفت، التفسیرالأثری‌الجامع، ج1، ص31.

(66). حبیب‌نژاد، تشخیص مصلحت در آینه فقه و حقوق، ص62 به بعد.

(67). دهخدا، لغت‌نامه، ج3، ص20.

(68). ر.ک: غزالی، المستصفی، ج1، ص278.

(69). ر.ک: خادمی، المصلحة‌المرسلة حقیقتها و ضوابطها، ص30.

(70). ملکی، فرهنگ اصطلاحات اصول، ج‏2، ص143.

(71). ر.ک: طوسی، المبسوط، ج8، ص152؛ خلاف، ج1، ص352.

(72). ر.ک: شهید اول، القواعد والفوائد، ج1، ص26؛ الدروس‌الشرعیة، ج2، ص45.

(73). ر.ک: حلی، منتهی‌المطالب، ج2، ص928.

(74). نجفی، جواهرالكلام، ج‌28، ص226.

(75). برگرفته از کتاب: نقش شیعه در گسترش علوم انسانی(مدیریت، سیاست، اقتصاد، جامعه‌شناسی، حقوق)، جمعی از فضلا با اشراف مرجع عالی‌قدر حضرت آیت‌‌الله العظمی مکارم شیرازی دامت برکاته، به کوشش محمدتقی سبحانی – محمدعلی رضایی اصفهانی، انتشارات امام علی‌بن‌ابی‌طالب(ع)، قم، 1399 هـ ش، ص 245.
TarikheEnteshar: « 1402/07/05 »
CommentList
*TextComment
*PaymentSecurityCode http://makarem.ir
CountBazdid : 39