نقش اهلبیت(علیهم السلام) در گسترش دانش پزشکی
حجتالاسلام والمسلمین دکتر علی الهامی؛ عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران (aelhami867@yahoo.com).
مقدمه
تاریخ و تمدن اسلامی حکایتگر آن است که همواره دانش پزشکی در جامعه اسلامی جایگاه رفیعی داشته است. بیتردید توجه ویژه مسلمانان به این دانش، ناشی از آموزهها و تشویق مؤکد پیشوایان دین است؛ زیرا در منشور پیامبر گرامی اسلام: «العلم علمان؛ علمالأبدان و علمالأدیان»(1) دانش طب، همتراز معرفت دین شمردهشده است و در روایات اهلبیت(علیهم السلام) نیز، این دانش از جهات گوناگون مورد تشویق و تأکید فروانی قرار گرفته است.
امام علی(علیه السلام) درباره با ضرورت دانش پزشکی میفرماید: «علم چهار دسته است: تفقه در دین برای شناخت خداوند و احکام الهی؛ طب برای حفظ سلامت جسمانی؛ «نحو» (ادبیات) برای حفظ زبان از خطای در گفتار؛ نجوم برای شناخت زمان»(2) و امام صادق(علیه السلام) میفرماید: «هر اجتماعی از سه گروه که در امور دنیا و آخرت به آنان پناه برند، بىنیاز نیست: فقیه دانشمند و پارسا، فرمانروای خیرخواه و قابل پیروی، طبیب ماهر و مورد اعتماد، والا کارشان پریشان خواهد بود»(3) بههرحال، در فرهنگ دینی و سخنان اهلبیت عصمت(علیهم السلام)، مقوله سلامت و درمان دردهای جسمی، روحی - روانی آدمی از جهات گوناگون موردتوجه قرار گرفته است که در این پژوهش به برخی زوایای آن پرداخته میشود.
دانش پزشکی در حوزه سلامت، یعنی آموزش، تشخیص و درمان دردها و بیماریهای آدمی، یکی از شاخههای علوم و از مشهورترین جنبههای تمدن اسلامی است که همواره مسلمانان در رشد، توسعه و گسترش آن سهم بسزایی ایفا کردهاند. در این میان، اهلبیت عصمت و طهارت(علیهم السلام) بهعنوان حجتهای الهی در کنار رسالت تعالیبخشی روح و روان انسانها، همواره با آموزشها و توصیههای بهداشتی - درمانی، آحاد جامعه را در راستای سلامت جسمانی یاری رساندهاند و در رشد و گسترش این دانش نقش اساسی داشتهاند. شاهد این مدعا، وجود بالغ بر دههزار روایت برجا مانده از آن بزرگواران در علم پزشکی است.(4)
آموزههای بهداشتی - درمانی قرآن کریم، رسول اکرم(صلی الله علیه واله وسلم) و اهلبیت پیامبر(علیهم السلام) از همان قرون اولیّه تاریخ اسلام در منابع حدیثی، فقهی، تاریخی و نیز در قالب مجموعههای مستقل پزشکی با عنوان طبالنبی(صلی الله علیه واله وسلم)،(5) طبالصادق(علیه السلام)،(6) طبالرضا(علیه السلام)(7) و طبالائمه(علیهم السلام)(8) گردآوری و در دسترس عموم قرار گرفته است. با توجه به اینکه احادیث نبوی(صلی الله علیه واله وسلم) و ائمه معصومین(علیهم السلام)، دستورالعملهای اجرایی زندگی مؤمنان بوده است، نسلهای متوالی طی قرون متمادی، از مضمون و محتوایی این احادیث پیروی کرده و بسیاری از عادات بهداشتی - درمانی مسلمانان از آن مجموعهها سرچشمه گرفته است. افزون براین، مجموعه احادیث طبی نبوی(صلی الله علیه واله وسلم) و ائمه(علیهم السلام) اندیشمندان جهان اسلام اعم از شیعه و سنی را برآن داشته است تا نگاشتههای فراوانی در شرح و بسط احادیث بهرشته تحریر درآورند.
بنابراین، تعالیم و آموزههای بهداشتی و پزشکی معصومین(علیهم السلام) در زمینهسازی فکری برای گرایش به طبابت در امت اسلامی نقش اساسی داشته و موجبات رشد و گسترش دانشهای پزشکی را در میان مسلمانان و جهان فراهم آورده است.
الف) مفهومشناسی
1. نقش
نقش،(9) نوع رفتار مورد انتظار از یک فرد در یک موقعیت خاص است؛(10) یعنی، به رفتاری اطلاق میشود که دیگران از فردی که پایگاه معینی را احراز کرده است، انتظار دارند.
2. پزشکی
این واژه در فارسی بهصورت بجشک، بچشک، بزشک و پزشک هم آمده است(11) که از واژه پارسی میانه «bizešk» (bcšk) بهمعنای درمانبخش و چارهکننده گرفتهشده است.(12) این واژه، نیز در اوستایی بهصورت «baēṣ̌aza» آمده است که با سانسکریت «bhiṣaj»(13) همریشه است و همگی بهمعنی «پزشک»، یعنی درمانبخش و چارهکننده است.(14)
امروزه اصطلاحِ پزشکی یک دانش کاربردی است که هدف آن حفظ و ارتقاء تندرستی، درمان بیماریها و بازتوانی آسیبدیدگان است و این منظور با شناخت بیماریها، تشخیص، درمان و جلوگیری از بروز آنها برآورده میشود.(15)
3. اهلبیت(علیهم السلام)
اهلبیت پیامبر اکرم(علیهم السلام) که در قرآن مجید به آن اشاره شده، در اصطلاح و عرف مسلمانان معنای خاصی دارد؛(16) درباره اینکه چه کسانی شامل اهلبیت میشوند اختلافنظر وجود دارد،(17) امّا با استناد به روایاتی که از پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) نقل شده،(18) باید این اصطلاح را مختص به پنجتن آلعبا(علیهم السلام)، یعنی شخص رسولاللّه(صلی الله علیه واله وسلم)، علی، فاطمه، حسن و حسین(علیهم السلام) و نُه امام معصوم(علیهم السلام) از فرزندان او دانست.
ب) گستره قلمرو پزشکی در نگاه ائمه(علیهم السلام)
پرسش اصلی این است که حیطه و قلمرو پزشکی، آموزش، تشخیص و درمان دردها و بیماریهای آدمی، موردنظر در مکتب اهلبیت(علیهم السلام) چیست و تا کجاست؟ بیتردید پاسخ این پرسش در گرو توجه به گستره و دایره حضور دین در عرصه حیات آدمی است. نظر به اینکه اسلام بهعنوان آخرین دین الهی، همه ابعاد و ساحتهای حیات بشری، اعم از فردی، اجتماعی، جسمی، روحی - روانی، دنیوی و اخروی را مورد توجه قرار داده است، بیشک تعالیم و برنامههای گسترده و عمیقی را بهمنظور ساماندهی، هدایت و تربیت همه جانبه وی برپایه وحی، سنت و سیره رهبران دینی پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) و ائمه(علیهم السلام) برای بشریت به ارمغان آورده است.
بنابراین، میتوان قلمرو دانش پزشکی، یعنی آموزش، تشخیص و درمان دردها و بیمارهای آدمی را در نگاه اهلبیت(علیهم السلام) بهعنوان رهبران الهی، همه جانبه و در ساحتهای گوناگون زندگی انسان بهشمار آورد. گستردگی درمان و سلامت در این مکتب، نسبت به طب رایج، پزشکی مدرن، و طب سنتی و پزشکی رایج در عصر ائمه(علیهم السلام)، که صرفاً بر درمان و سلامت جسمانی متمرکز هستند، دایرهای فراتر دارد که در این پژوهش به برخی زوایا و مشخصات این مکتب، در گستره دانش پزشکی میپردازیم.
1. فراتر بودن گستره درمان از دایره سلامت جسمی
در روایات بسیاری از ائمه معصومین(علیهم السلام) سخن از درد و درمان، بیماری و سلامت روح و روان آدمی بهمیان آمده است که اهمیت و گستره دانش پزشکی در مکتب اهلبیت(علیهم السلام) را نشان میدهند. امام باقر(علیه السلام) در خطاب به جابر جعفی میفرماید: «بدان هیچ دانشی چون جستن سلامتی نیست و هیچ سلامتی چون سلامت دل، روح و روان، نیست... و هیچ نعمتی چون عافیت و هیچ عافیتی چون همراهی توفیق نیست».(19)
همچنین امام علی(علیه السلام) ضمن تقسیم بیماریها و بلاها به اجتماعی، جسمانی و روحی - روانی، بیماری روحی را سختتر از بیماری جسمی و بیمار جسمانی را شدیدتر از بیماری اجتماعی توصیف مینماید: «آگاه باشید که فقر و تنگدستی گونهای از بلاهاست و سختتر از آن بیماری جسمی و برتر از بیماری تن، بیماری دل (روح و روان) است و بهدرستی که وسعت مالی از نعمتهای الهی و بهتر از آن تندرستی و برتر از تندرستی تقوای دل (سلامتی روح و روان) آدمی است».(20)
در حدیث دیگری امام صادق(علیه السلام) سلامتی دینی را مرهون سلامتی جسمانی و سعه اقتصادی (سلامت اجتماعی) میشمارند(21) و بههمین مضمون، از دیگر ائمه(علیهم السلام) سخنان بسیاری مطرح گردیده است(22) که میتوان گستره درد و درمان و حوزه صحت و سلامت را در دانش پزشکی نزد آن بزرگواران، بهعنوان یک اصل کلی فراتر از دایره سلامت جسمی تلقی کرد.
2. درمانپذیر بودن همه دردها و بیماریهای انسان
امروزه باوجود پیشرفتهای علم پزشکی و تکامل تکنولوژی، ابزار تشخیصی و همچنین کشف راز دردها و عوامل بیماریزا، هنوز بسیاری از بیماریها از نظر علم پزشکی غیرقابل درمان خوانده میشود. این در حالی است که در آموزههای مکتب اهلبیت(علیهم السلام) بهصراحت و قاطعیت اعلام میشود که هر بیماری دارای دارو و هر دردی را درمانی است و هیچ درد غیرقابل علاجی در عالم وجود ندارد.
روایات فراوانی بر این اصل کلی دلالت دارند. از آن جمله امام رضا(علیه السلام) در رسالةالذهبیة میفرمایند: «خداوند متعال هرگز جسمی را به دردی دچار نمیسازد، مگر آنکه برایش دارو و درمانی قرار داده است. برای هر دسته از دردها نوعی دارو و درمانهایی را مقرر ساخته است».(23)
امام علی(علیه السلام) در این مورد میفرمایند: «لِکلِ حَی دَاءٌ ولِکلِّ عِلَّة دَوَاءٌ»؛ (هر زندهای را دردی هست و هر دردی را دوایی است)(24) و احادیثی به این مضمون در سخنان پیامبر اکرم(صلی الله علیه واله وسلم) و دیگر ائمه(علیهم السلام) فراوان است.
بیتردید طرح این پیشفرض بهعنوان یک قاعده کلی در مکتب اهلبیت(علیهم السلام)، ضمن امیدآفرینی بهزندگی، زمینهای برای مطالعه و پژوهش بیشتر دانشوران جامعه پزشکی در راستای جستوجو از روشهای جدید، کشف، تحقیق از داروها و درمان دردهای غیرقابل علاج جامعه پزشکی امروز است تا هیچگاه در مسیر درمان بیماریها مأیوس و تسلیم نشوند.
3. پایهگذاری دارو و درمان بر دو عنصر پاک و حلال
محدوده درمان در مکتب اهلبیت(علیهم السلام) به حلال و مواد پاک محصور شده است. آنان هرگونه درمان و شفابخشی را از مواد و وسایل حرام و نجس شرعی، بهصراحت و قاطعیت نفی کردهاند. این قانونی کلی است که مکتب پزشکی اسلامی را از پزشکی سنتی و مدرن متمایز میسازد.
امام صادق(علیه السلام) دراینباره میفرماید: «خدای متعال به پیامبر اسلام محمد(صلی الله علیه واله وسلم) شرایع نوح، ابراهیم، موسی و عیسی(علیهم السلام)... را عطا فرموده است. در این شریعت چیزهای پاک، حلال و چیزهایی خبیث و ناپاک حرام شدهاند».(25)
در دهها روایات از امامان معصوم(علیهم السلام) تصریح شده است که در مواد و وسایل حرام هرگز شفایی وجود ندارد؛ برخلاف طب سنتی و طب نوین که در مقام تشخیص و درمان، بهویژه در زمینه درمان به حرمت، نجاست وسایل و مواد مورد استفاده توجهای نمیشود.(26) اکنون بهبیان پارهای از روایاتی میپردازیم که با صراحت از وسایل و مواد حرام در مراحل درمانی به نحو مطلق نهی میکنند.
امام صادق(علیه السلام) دراینباره میفرمایند: «نهی رسولاللّه(صلی الله علیه واله وسلم) عن الدواءالخبیث أن یتداوی به»؛ (پیامبر خدا(صلی الله علیه واله وسلم) از مداوا کردن با داروی ناپاک نهی فرمود).(27)
آن حضرت در روایات گوناگون تصریح میفرمایند که خداوند هیچ شفایی در مواد و ابزار حرام قرار نداده است. از آن جمله: «إنّ اللّه عزّوجّل لم یجعل فی شیء ممّا حرّم شفاءً ولا دواءً»؛ (خداوند در آنچه حرام نموده، شفایی و دوایی ننهاده است).(28)
یکی از یاران امام صادق(علیه السلام) پرسشی درباره استفاده از شراب برای مداوای بیمار میپرسد که متن روایت به این مضمون است. «عن قائدبن طلحة أنّه سأل أباعبداللّه(علیه السلام) عن النبیذ یجعل فی الدواء، فقال: لا، لیس ینبغی لأحد أن یستشفی بالحرام»؛ (قائدبن طلحه میگوید: از امام صادق(علیه السلام) پرسید: آیا شراب خرما را بهعنوان دارو میشود مصرف کرد؟ فرمودند: نه! برای هیچکس روا نیست به حرام درمان جوی).(29)
در حدیث مفصلی، داستان یکی از گفتوگوهای امام(علیه السلام) با یکی از مراجعهکنندگان، به نام سیفبن عمیره چنین نقل شده است: «پیرمردی از شیعیان، از امام صادق(علیه السلام) پرسید: دردی دارم و برای درمان آن شراب خرما مینوشم و سپس شراب را برای امام توصیف کرد. امام از او پرسید: چه چیز تو را از نوشیدن آبی که خداوند از آن هر موجودی زنده را از آن آفریده بازمیدارد؟ پیرمرد گفت: با مزاجم سازگار نیست. امام پرسید: چه چیزی تو را از عسل باز میدارد، درحالیکه خداوند آن را برای انسان شفا قرار داده است؟ پیرمرد گفت: آن را پیدا نمیکنم. امام سؤال کرد: چه چیزی تو را از خوردن شیر که گوشتت از آن رویید و استخوانت از آن اسحتکام یافته بازمیدارد؟ پیرمرد گفت: با مزاجم سازگاری ندارد. امام صادق(علیه السلام) فرمود: آیا میخواهی با این کلام مجوز شرابخوردن را از من بگیری؟ نه، به خداوند سوگند تو را به این کار امر نمیکنم».(30)
حدیث مفضّل، حدیثی معروف و مورد اعتماد است. مفضلبن عمر میگوید: به امام صادق(علیه السلام) عرض کردم: فدایت شوم، مرا آگاه ساز که چرا خداوند شراب، مردار، خون و گوشت خوک را حرام ساخته است؟ امام(علیه السلام) فرمود: خداوند سبحانه و تعالی نه از سر علاقهاش به آنچه بر مردم حرام کرده و نه از سر بیرغبتی به آنچه بر آنان حلال ساخته، این چیزها را بربندگان خویش حرام گردانده و جز آنها را حلال دانسته است، بلکه او آفریدگان را آفرید و به آنچه تن آنان بدان پابرجاست و بهکارشان میآید آگاهی داشت و همین چیزها را از سر لطف و برای مصلحت بندگان خویش بر آنان حلال و مباح کرد. از سوی دیگر، از آنچه هم به ایشان ضرر و زیان میرساند آگاه بوده و آنان را از آن کارها نهی فرمود و آنها را بر ایشان حرام گرداند. سپس همین محرمات را برای هر فرد ناچار و مضطر و به هنگامی که بدن او جز به آنها پابرجا نمیشود، مباح و حلال قرار داد و البته او را به این نیز امر فرمود که از آن به قدر رفع ضرورت و نیاز استفاده کند نه بیشتر از آن.(31)
ج) راهکارهای پیشگیری پزشکی از دیدگاه اهلبیت(علیهم السلام)
پیشگیری یعنی، مجموعه فعالیتهایی که در جهت حفظ و ارتقای سلامتی، بهمنظور جلوگیری از وقوع بیماری، ناتوانی و مریضیهای غیرطبیعی بهکار گرفته میشود.(32) این راهکار محور آموزشها در مکتب پزشکی اهلبیت(علیهم السلام) است. اصل پیشگیری از ابتلای به درد و بیماری در ساحتهای فردی، اجتماعی، جسمی و روانی، در مکتب اهلبیت(علیهم السلام) اساس سلامتی و محور درمانگری است. امام علی(علیه السلام) در تبیین نظام سلامت، دستورالعملی کلی ارائه میکنند که فرازی از این منشور عمومی مربوط به حوزه سلامت جسمانی است. «قال علی(علیه السلام): لا وقایة أمنع من السلامة»؛ (هیچ چیزی ارزشمندتر از پیشگیری برای حفظ سلامتی وجود ندارد).(33)
البته روایات متعددی به این مضمون در راستای حفظ سلامتی از دیگر معصومین(علیهم السلام) وجود دارد که نقش اساسی در حفظ نظام جامع سلامت دینی دارند. نظر به محدودیتهای پژوهش پیشرو، بهاختصار به بررسی پارهای از اصول کلی و مبانی روشمند بهداشتی باعنوان «راهکارهای پیشگیرانه پزشکی در دیدگاه اهلبیت(علیهم السلام) » بسنده میشود.
1. تغذیه مناسب و سالم
علم تغذیه یکی از عوامل اساسی در حفظ سلامت و پیشگیری از دردها و بیماریها در علوم پزشکی است. در احادیث طبی ائمه(علیهم السلام)، تغذیه و اصول آن مورد توجه بسیار قرار گرفته است که چهبسا در دیگر مکاتب و نظامهای پزشکی یافت نمیشود. ازاینرو، الگوی تغذیه دینی را براساس روایات ائمه(علیهم السلام) میتوان مدل جدیدی در نظام سلامت و پیشگیری ارائه کرد. این الگو گرچه دارای نقاط مشترکی با الگوی تغذیه طب سنتی است، ولی دارای ویژگیهای منحصر بهفردی است که در پیشگیری یا رفع مشکلات و بیماریهای گوارشی مانند: قند، چربی، فشارخون بالا، بیماریهای قلبی و عروقی مؤثر است.(34) برخی ویژگیها عبارتاند از:
یکم. اعتدال در مصرف
امام علی(علیه السلام) خطاب به فرزندش فرمود: «بر سفره نمینشینی مگر آن هنگام که گرسنهای و از سفره برنمیخیزی، مگر درحالیکه هنوز میل خوردن داری، بهخوبی غذا را بجوید».(35)
همچنین امام رضا(علیه السلام) میفرماید: «اگر احساس گرسنگی کردید، بر سر سفره بنشینید و هنوز هم گرسنه هستید و میل به غذا باقی است، دست از طعام بردارید».(36)
امام علی(علیه السلام) نیز دراینباره میفرمایند: «کمخوری عامل پیشگیری بسیاری از بیماریهای جسمی است»(37) ایشان در همین زمینه میفرماید: «هرکس خوراکش کم باشد، فکر و اندیشهاش صفا مییابد»(38) و در کلام دیگری میفرماید: «بر شما باد میانهروی در خوردنیها؛ زیرا این کار از اسراف دورتر و مایه سلامت بیشتر است و در پرستش الهی یاری رسانتر است».(39) این یک قانون عمومی و کلی برای عموم انسانهاست؛ انسان ضعیف و قوی، اهل گرمسیر و سردسیر، خردسال و کهنسال، این اعتدال در خوردن و نوشیدن همهجا و بر همه مزاجها مفید است.
دوم. رعایت الگوی تغذیه متناسب با فصول سال
امام علیبن موسی الرضا(علیه السلام) الگوی تغذیهای متناسب فصول سال را به حسب طبع غذاها، به لحاظ سرد و گرم، نسبت به مزاجهای مختلف تعریف میکند. نمونه این الگو که از سوی امام(علیه السلام) اشاره میشده چنین است:
در فصل زمستان از چربیها و شیرینیها، یعنی مواد سنگین مصرف کند و لباسهای پشمینه و ضخیم بپوشید؛ زیرا در این فصل بدن به گرمی نیاز دارد. لازم است از موادی که ظاهراً و باطناً گرمکننده هستند، بهره کافی بگیرید. فصل بهار بهتدریج نوع غذا را عوض کرده و با ملایمت، لباسهای ضخیم و سنگین را از بدنها بیرون آورید. در فصل تابستان مواد قند، نشاسته و چربی تبدیل به غذاهای سهلالهضم گردد. در این فصل مصرف گوشت و روغن تقلیلیافته و در عوض از غذاهای سرد چون شیر، میوه و سبزی و وسایل خنک بهره گرفته شود، تا کمبود رطوبت و برودت لازمه بدن جبران گردد. در فصل پاییز اغلب مصرف غذاهای گیاهی و میوههایی مانند انار و انگور مطلوب است.(40) بیتردید رعایت این مدل تغذیه میتواند در پیشگیری از دردها و بیماریها، فوقالعاده مؤثر قرار گیرد.
سوم. پرهیز از مصرف مختلط خوراکیها
در روایات متعددی از مصرف همزمان خوراکیها که جمع آنها موجب تعارض در واکنش آنزیمهای گوارشی میشود و ممکن است به درد و بیماری بیانجامد، پرهیز داده شده است. امام رضا(علیه السلام) میفرماید: «از مصرف همزمان ماهی و تخممرغ پرهیز کنید؛ چون این ترکیب در معده، جهازات هاضمه را میآزرد و ممکن است موجب بیماریهایی چون: نقرس، قولنج، بواسیر و درد دندان شود».(41)
ایشان در جای دیگر میفرماید: «از مصرف شیر با نبیذ، که اهل نبیذ از خوردنش ابائی ندارند، یکجا بپرهیزید؛ زیرا شیر و نبیذ باعث بیماریهایی چون نقرس و برص میشود»(42) همچنین از خوردن قلوه و جهازات درونی گوسفند سیرابی و شیردان بپرهیزید؛ زیرا این نوع خوراک برای مثانه زیانبخش است.(43)
2. مراقبت از دهان و دندان
در راستای پیشگیری از دردها و بیماریهای دهان و دندان، دستورالعملهای ارزشمند در بسیاری از احادیث مطرحشده است که رعایت آنها، نقش اساسی در سلامت و پیشگیری از بیماریهای دهان و دندان دارد، برای نمونه:
پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) میفرماید: «طَهِّروا أفواهَکم»؛ (دهان خویش را پاکیزه کنید).(44)
همچنین امام رضا(علیه السلام) میفرماید: «شُربُ الماءِ البارِدِ عَقیبَ الشَّیءِ الحارِّ أوِ الحَلاوةِ یذهَبُ بِالأسنانِ»؛ (نوشیدن آب سرد، پس از خوردن چیزهای گرم، دندان را از بین میبرد، چنانکه خوردن شیرینی موجب فرسودگی دندانها میگردد).(45)
در سخنان اهلبیت(علیهم السلام)، راهکارهای مناسبی برای محافظت از دهان و دندان بهچشم میخورد:
یکم. مسواکزدن
عمل مسواکزدن بهمنظور حفظ بهداشت دهان و دندان، در مکتب اهلبیت(علیهم السلام) بسیار مورد تأکید و آموزش قرار گرفته است. تا بدانجاکه پیامبر اکرم(صلی الله علیه واله وسلم) فرمود: «اگر بر امّت من دشوار نبود، قطعاً به آنها فرمان میدادم که با هر نماز مسواک بزنند»(46) در روایات متعددی به آثار و نقش مسواک در حفظ سلامت جسم و روان پرداخته شده است. پیامبر اکرم(صلی الله علیه واله وسلم) فرمود: «بر شما باد به مسواککردن. مسواککردن چه کار نیکی است؛ لثه را محکم میکند، بوی ناخوشایند دهان را میزداید، معده را اصلاح میکند؛ بر درجات بهشتی افزوده و شیطان را بهخشم میآورد».(47)
همچنین امام موسیبن جعفر(علیه السلام) در کلامی به نحوه مسواکزدن میپردازند: «اِستاکوا عَرضَاً ولاتَستاکوا طُولاً»؛ (دندانهایتان را از عرض (عمودی) مسواک بزنید نه از طول (افقی)).(48) امام علی(علیه السلام) مسواککردن را مایه روشنایی چشمان میداند و میفرماید: «السِّواک یَجلُوا البَصَرَ».(49)
دوم. خلالکردن دندان
خلالکردن دندان از دیگر اعمال بهداشتی دهان و دندان است که در تأمین سلامت فردی مورد تأکید و آموزش اهلبیت(علیهم السلام) قرار گرفته است. پیامبر اکرم(صلی الله علیه واله وسلم) دراینباره میفرماید: «تَخَلَّلُوا عَلی إثرِ الطَّعامِ و تَمَضمَضُوا فَإنَّهُما مَصِحَّة النّابِ والنَّواجذِ»؛ (پس از خوردن غذا دندانهایتان را خلال کنید و آب را در دهان بگردانید که این دو عمل، مایه سلامتی دندانهای نیش و آسیاب میشود).(50)
امام صادق(علیه السلام) به استناد به سیره رسول گرامی اسلام(صلی الله علیه واله وسلم) میفرماید: «إنَّ رَسولَاللَّهِ کانَ یتَخَلَّلُ وهو یطَیبُ الفَمَ»؛ (رسول خدا(صلی الله علیه واله وسلم) دندانهایش را خلال میکرد و خلالکردن، دهان را خوشبو میکند).(51)
3. نقش پیشگیرانه استحمام
امام علیبن موسی الرضا(علیه السلام) در راستای نظافت و رعایت بهداشت فردی از طریق استحمام، دستورالعملهای پیشگیرانه قابلتوجهی مطرح میکند: برای پیشگیری از ابتلا به سردرد، نخست هنگام ورود به حمام پنج کف از آب گرم حمام را بر روی سر خود بریزید.(52) برای پیشگیری از ابتلای به جوش، سوزش و سوختگیها میفرمایند: «اگر میخواهید بدنتان در نتیجه استحمام به جوش و سایر سوختگیها مبتلا نشود، پیش از استحمام بدن، خویش را با روغن گلبنفشه چرب و ماساژ دهید».(53)
برای جلوگیری از ترکیدگی، زخم و لکزدگی بدن در نتیجه احتراق نوره پیش از استفاده، بدن را با آب سرد شستوشو دهید و اگر دچار عوارض شدید، عدس پوستکنده را کوبیده و آرد آن را با گلاب و سرکه مخلوط کرده، سپس موضع سوختگی را با خمیر آن ماساژ دهید.(54)
برای جلوگیری از دچار شدن به جذام، از آب مستعمل حمام و نیز آب ظرف سفالی استفاده نکنید. همچنین میفرمایند: «هرکس با آبی غسل کند که قبلاً دیگر با آن غسل کرده یا از حمام سفالی برای شستوشو آب برگیرد، اگر به جذام گرفتار آمد، جز خود شایسته ملامت نیست».(55)
برای پیشگیری از قولنج و درد شکم میفرمایند: «هرگز با شکم پر استحمام نکنید. چه اینکه داخلشدن حمام با شکم پر موجب قولنج میشود».(56)
برای پیشگیری از لاغری و بیماری سل، امام(علیه السلام) به سلیمانبن جعفر میفرماید: «یک روز در میان حمام برو تا گوشتت برگردد و بپرهیز از حمامکردن هر روزه که عادت بر آن موجب ابتلا به سل میشود».(57) از این قبیل روایتها، احادیث فراوانی در فواید و شرایط استحمام از ائمه(علیهم السلام) وارد شده است که بهدلیل محدودیت پژوهش از بیان آن صرفنظر میکنیم.(58)
4. حجامت؛ درمان و پیشگیری
عمل حجامت از آن دسته درمانهای پیشگیرانهای است که با داشتن سابقه بسیار طولانی، هنوز هم استفاده میشود و مباحث قابلبررسی دارد. باید گفت ائمه(علیهم السلام) آن را برای سلامتی، امری لازم میدانند و آثار فراوان جسمانی و معنوی برای آن بیان کردهاند. از آن جمله رسول خدا(صلی الله علیه واله وسلم) و امام صادق(علیه السلام) طی احادیثی، حجامت را یکی از بهترین راههای پیشگیری و درمان شمردهاند.(59)
امام صادق(علیه السلام) راههای درمان دردها و بیمارها را چهار چیز معرفی میکنند که عبارتاند از: حجامت، قیکردن، ضمادگذاشتن، امالهکردن.(60) البته در احادیث دیگری از امام صادق و دیگر ائمه(علیهم السلام) به جای ضماد، نوره بهعنوان چهارمین راه درمان مطرحشده است،(61) اما بهمقتضای حدیث نخست، بهترین راه پیشگیری و درمان، حجامت است.
برای آشنایی با دیدگاه اهلبیت(علیهم السلام) درباره حجامت، به تبیین دیدگاه ایشان درباره شرایط، آثار و امور مربوط به این شیوه درمان میپردازیم.
یکم. شرایط حجامت
حجامت زمانی بهترین راه درمان و پیشگیری است که شرایط زمانی، سنی، جسمی، روانی و موضعی فردِ حجامتشونده درنظر گرفته شود. در روایات اهلبیت(علیهم السلام) بهویژه امام علیبن موسی الرضا(علیه السلام) با دقت تمام، کیفیت عمل حجامت، نحوه آمادهسازی وسایل و اسباب آن، درمانهای موضع حجامت پس از انجام عمل، ترتیب حالت و کیفیت نشستن فرد مورد عمل و همچنین داروها، عطرها و روغنهایی که در تنظیم وضع عمومی بیمار اثربخش است، بهوضوح و بهطور کامل توضیح داده شده است.(62)
دوم. زمان حجامت
انتخاب دوازده تا پانزدهم هر ماه برای حجامت در روایات مورد تأکید قرار گرفته است. مناسبت این ایام ازآنروست که ماه به دوران تکامل خود رسیده و جریان خون در بدن ثبات، آرامش و کمال دارد. ازاینرو، انجام عمل حجامت مناسب و اثربخشی آن برای جسم و روان بهتر است؛ زیرا در ابتدا و انتهای ماه، نظر به اینکه سیر جریان ماه یا هنوز به کمال نرسیده یا رو به نقص و کاستی است، جریان خون در جسم آدمی آرامش و استقرار لازم را ندارد.(63)
سوم. رعایت شرایط سنی
در عمل حجامت میزان سن افراد باید مورد توجه باشد. ازاینرو، امام(علیه السلام) میفرماید: «جوان بیستساله در هر بیست روز میتواند یکبار خون بگیرد و فرد سیساله هر سی روز و چهلسالهها در هر چهل روز یکبار و بههمین منوال، مجازند عمل حجامت را تکرار کنند».(64)
چهارم. آثار و نتایج درمانی حجامت
در روایات به آثار و نتایج درمانی بسیاری برای عمل حجامت اشاره شده است:
امام صادق(علیه السلام) میفرماید: «حجامت مایه سلامتی تن و دوای هر درد است، جز مرگ»؛(65)
امام رضا(علیه السلام) میفرماید: «عمل حجامت به گردش خون سودبخش بوده، سرگیجه، درد و سنگینی سر را مرتفع میسازد»(66) حجامتِ نقره (نقره حفره کوچکی است که در منتهیالیه ستون فقرات در پشت گردن قرار دارد، فاصله این حفره با ستون فقرات چهار انگشت است)، برای سنگینی سر سودمند است.
حجامت اخدعین، (اخدعین دو رگی که در پشت گردن به چپ و راست کشیدهشده است) ناراحتیهای چشم و چهره را برطرف میکند و سبب جریان خون در عضلات و عروق سر میشود.(67)
حجامت زیر چانه، دردهای دهان و برای فساد لثه درمان کننده است.(68)
حجامت میان دو کتف، بدن را از خفقان و التهابی که مولود ابتلای معده و افزونی حرارت جسم است، درمان میبخشد.(69)
حجامت روی ساق پا، نیز درمان عوارض امعائی است. افزون بر این، برای دردهای مزمن کلیوی، اختلال مثانه و رحم، بهویژه «طمثالدم» این حجامت بسیار سودمند است.(70) و دهها اثر دیگر درمانی برای آن شمرده شده است، که بهدلیل محدویت پژوهش از طرح آن صرفنظر میشود.
5. دفع به موقع فضولات بدن
یکی از راهکارهای ارائهشده توسط اهلبیت(علیهم السلام) برای پیشگیری از مریضی، دفع به موقع ادرار و مدفوع از بدن است. امام رضا(علیه السلام) میفرمایند: «چون گرسنه شدید، بخورید، چون تشنه شدید بنوشید، چون ادرار بر شما فشار آورد، ادرار کنید و چون احساس خوابآلودگی کردید، پس بخوابید تا سالم و تندرست بمانید که اینها مایه تندرستی بدن هستند».(71)
6. مسافرت عامل نشاط و تندرستی
یکی دیگر از نشانههای سلامت و تندرستی مسافرت است. پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم) میفرمایند: «سفر کنید تا سالم و تندرست بمانید؛ حج بگذارید تا بینیاز شوید».(72) همچنین امام علی(علیه السلام) میفرماید: «حج و عمره بگذارید تا تندرست بمانید؛ رزقتان گشاده و نیاز خانواده شما تأمین گردد».(73)
7. پرهیز از غم و اندوه
یکی از راهکارهای دیگری که از سوی اهلبیت(علیهم السلام) برای جلوگیری از مریضشدن ارائه شده است، پرهیز از غم و غصه است. پیامبر خدا(صلی الله علیه واله وسلم) دراینباره میفرماید: «هرکس اندوهش فراوان شود، جسمش بیمار شود»(74) همچنین امام علی(علیه السلام) میفرماید: «غم و اندوه جسم را فرسوده و نحیف میکند».(75)
8. مصرف بهموقع دارو
درباره تأثیر مصرف حداقلی و مورد نیاز دارو، از معصومان(علیهم السلام) راهکارهایی برای درمان مطرح شده است. مانند روایتی که امام علی(علیه السلام) در آن میفرماید: «با درد خویش تا آن هنگام که با تو مدارا میکند، مدارا کن»(76) همچنین پیامبر اکرم(صلی الله علیه واله وسلم) میفرمایند: «کسی که میتواند با بیماریش سر کند، از درمان بپرهیزد؛ زیرا چهبسا دارویی که موجب بیماری میشود».(77)
امام کاظم(علیه السلام) میفرمایند: «تا هنگامیکه بیماری به جِد با تو درگیر نشده است، خود را درگیر معالجه طبیبان نکن».(78) امام علی(علیه السلام) نیز در این مورد میفرماید: «مسلمان به دارو توسل نمیجوید، مگر آن هنگام که بیماریش بر تندرستیاش چیرگی یابد».(79)
9. استفاده از آب سبک
آب به همان نسبت که مهمترین عنصر حیات است، میتواند مهمترین وسیله برای انتقال بیمارها از مکانی به مکان دیگر و از جسم مریض به بدن سالم باشد. در مکتب اهلبیت(علیهم السلام) بهمنظور پیشگیری انتقال بیماریها از صلاحیت و شرایط آب قابلشرب، بسیار سخن بهمیان آمده است. برای نخستینبار در تاریخ تمدن و علوم طبیعی، امام رضا(علیه السلام) در آغاز قرن سوم هجری، آبهای طبیعت به آب سبک و سنگین تقسیم و شرایط استفاده از آنها را بیان کردند. آن حضرت مردم را از نوشیدن آبهای سنگین و بیش از همه از آبهای راکد برکهها بهدلیل قرارگرفتن در معرض خطر آلودگی نهی کردهاند. ایشان تأکید دارند که آبشرب حتماً از جانب شرقی شهرها برداشت شود؛ زیرا در آن سمت، چشمههای آب از نور آفتاب برخوردارترند.(80)
با این دستورالعمل، امام رضا(علیه السلام) تلویحاً تشکیل منبع مستقل و ایجاد لولهکشی را سفارش میدهند. ایشان همچنین نحوه نابودسازی میکروبهای موجود در آب بهوسیله نور خورشید را بیان میکند.
10. نیایش درمانی
امروزه نقش دعا و نیایش در سلامت جسم و روان آدمی، یکی از رویکردهای جدی دنیای مدرن است. کمتر پزشکی است تجربه شفاگرفتن بیماران صعبالعلاج در اثر دعا و توسل روبهرو نشده باشد. این مسئله در احادیث ائمه معصومین(علیهم السلام) همواره جایگاه ویژهای داشته است. وجود کتابهایی همچون صحیفه سجادیه(علیه السلام)، مصحف علی(علیه السلام)، مصحف فاطمه(سلام الله علیها) و...، حرزهای معروف، دعوت به توسلجویی از اولیا و مقربان الهی، توسل به قرآن و یا قرائت آیات و سورههای قرآنکریم، بهعنوان دستورالعملهای اجرایی برای رفع و یا دفع دردها، بیمارها و بلاها که مؤمنان را به آنها ارجاع و فرمان دادهاند، بسیار است. اینهمه بیانگر آن است که در مکتب اهلبیت(علیهم السلام) نیایش یکی از راهکارهای مهم پیشگیری و درمان بوده است.
11. تأکید بر خواص مواد غذایی در پیشگیری و درمان
در مکتب اهلبیت(علیهم السلام) در راستای پیشگیری و درمان بیماریها در مقام آموزش، به خواص دارویی پارهای از مواد غذایی، بهویژه میوهها، سبزیها، حبوبات، گوشتها و کارکرد درمانی و شرایط استفاده هریک از آنها توجه فراوانی شده است. بهنمونههایی از مواد مطرحشده در روایات اهلبیت(علیهم السلام) به اختصار اشاره میشود.
میوهها: در احادیث بر میوههایی چون: به، انار، انگور، سیب و... برای پیشگیری از دردها و بیماریها سفارش بسیار شده است. برای نمونه به قلب را قوت میبخشد و ترس را از دل میزداید و اعصاب را توانا میکند.(81) انار معده را دباغی میکند، هیچ دانهای از انار در معده قرار نگیرد، جز اینکه آدمی را نورانی گرداند و تا چهل روز وسوسه شیطان در وجود او بیاثر ماند.(82)
نوشیدنیها (چاشنیهای غذایی). عسل، داروی هر دردی است و در خود هیچ بیماری ندارد؛ بلغم را میکاهد و قلب را جلا میبخشد(83) و شیر گاو، داروست.(84)
سرکه، عقل را نیرومند مىسازد(85) و سوداء را برطرف میکند. همچنین زندهکننده قلب است و لثه را محکم و کرمهای شکم را میکشد(86) و همچنین سرکه انگور که باعث از بینرفتن هر انگلی در بدن میشود.(87)
استفاده از سبزیهایی مانند تره، کرفس، خرفه، آویشن، کاهو، کاسنی و قارچ بسیار مورد تأکید است.
برای نمونه در مورد سبزی تره به برتری این گیاه اشاره شده است. همچنین تره داروی بواسیر است.(88)
غلاتی مانند لوبیا، ماش، عدس، نخود، برنج، جو و باقلا هریک در کتب حدیثی فصلی را بهخود اختصاص داده است.
از جمله درباره برنج که خوردن برنج مایه افزایش علم و دانایی میشود،(89) بیماران بهوسیله آن درمان میشود. برنج برای تقویت رودهها و رفع بواسیر بسیار سودمند است.(90) همچنین بهترین غذاى دنیا و آخرت گوشت و برنج است.(91)
مواد خشکباری مانند مویز، عناب و سنجد، گردو برای مداوا و پیشگیری از بیماریهای فراوانی تأکید شده است. مویز قلب را استحکام میبخشد؛ بیماری را میبرد و حرارت را خاموش میسازد و دل را خوشی میدهد.(92)
د) نوآوریها و شگفتیهای پزشکی در کلام ائمه(علیهم السلام)
در دستورالعملهای واردشده در کلمات اهلبیت(علیهم السلام) نوآوریهای درمانی و بهداشتی فراوانی وجود دارد که در آن عصر برای بشر معجزه و ناشناخته و باعث تعظیم اطبای آن زمان شده بود. چنانکه امروزه نیز برای جامعه پزشکی تازگی و ظرافتی دارد. البته این نوآوریها میتواند بستر جدیدی برای پژوهش بهروی دانشمندان بگشاید؛ در این بخش به نمونههای از این نوآوریها اشاره میشود:
1. گردش خون قلبی ـ ریوی
امروزه در ارتباط با کشف جریان خون در بدن، دیدگاههایی وجود دارد؛ عموماً این کشف را به ویلیام هاروی نسبت دادهاند و پارهای هم، مانند مؤلف کتاب طبابت در فرهنگ عرب، نوشته دانشمند آلمانی این کشف را به ابننفیس، دانشمند مسلمان قرون نخست تمدن اسلامی منتسب کردهاند: «ابننفیس چهارصد سال قبل از ویلیام هاروی گردش خون را کشف کرد. وی اولین کسی بود که گردش خون کرونری را شناخت و تغذیه قلب با عروق خونی را شرح داد. وی همچنین بیان کرده است که خون در مسیر خود به ریه میرود تا خودش را با هوا سیر کند».
جالب توجه اینکه امام صادق(علیه السلام) هزارسال پیش از ابننفیس، در خطاب به مفضلبن عمر، یکی از شاگردانش، ضمن تشریح کامل بدن و نقش اعضا، بهخوبی بهتبیین گردش خون اشاره کرده است که در متن سخنان آن حضرت را میآوریم: «ای مفضل! بیاندیش در تدبیر پروردگار حکیم در نحوه رسیدن غذا به جمیع بدن. بهدرستی که اول غذا وارد معده میشود، معده آن را طبخ کرده و خالص آن را به جگر میفرستد. در عروق باریکی چندی است که میان معده و جگرند؛ این عروق وظیفه پالایش غذا را دارند تا از ثقل غذا چیزی به جگر که باعث جراحت آن شود نرسد؛ زیرا جگر بسیار نازک است و تاب غذای خشن و غلیظ را ندارد. بنابراین، جگر صافی غذا را قبول کرده و در آنجا به لطف تدبیر حکیم خبیر، به خون تبدیل میشود و بلغم و صفرا و سودا میشود و از جگر راهها و مجاری بهسوی سایر بدن وجود دارد که اخلاط را، از آن مجاری (عروق) به دیگر بدن میرساند. بهمانند مجاری که در زمین برای آب مهیا کنند تا به همه نقاط زمین جاری گردد».(93)
2. تشریح جسم و تبیین نقش قلب
پروردگار بدن انسان را همچون کشوری آفریده که پادشاه آن قلب و کارگزاران آن رگهای اعصاب و مغز او هستند. کیفری که سلطان بدن در مقام غضب بهجا میآورد، حالت اندوه، غم و پاداش او خوشنودی و شادکامی آدمی هستند. اندوه آدمیزاده از طحال وی سرچشمه میگیرد و منبع شادمانیاش کلیههای اویند و نشان اندوه و خوشنودی در سیمای آدمیان هویدا میشود. وجود رگهای بیشماری که در جسم آدمی اینجا و آنجا کشیده شده است، راههای دور و نزدیک، کوتاه و بلندی هستند که سلطان بدن (قلب) را با کارگزارانش ارتباط میدهد. میبینید هنگامی که دوایی را میآشامید، از راه رگها به موضع و محل بیماری میرسد و مرض و درد را فرو مینشاند.(94)
این بخش از کلام امام رضا(علیه السلام) در دورانی بود که کسی بهوجود و اثر ویتامینها پی نبرده و میکروبها را نمیشناخته است. ازاینرو، این گفتار برای بشر آن عصر معجزه است، اما امروزه که دقایق بیان امام(علیه السلام) را در دنیای توسعه تکنولوژی میشنویم، بیگمان ایدهای است محکم و شگفتانگیز که گویا این رساله در روشنایی علم قرن بیستم نوشته شده است.
امام(علیه السلام) که بدن انسان را بهصورت یک مملکت به تصویر میکشد و قلب را بهمنزله پادشاه این مملکت و اعضا و جوارح آدمی را عمال و از رگها و اعصاب به نام لشکر و رعایای آن یاد میکنند، در واقع از یک دوره آناتومی و فیزیولوژی سخن میگوید. سپس آن حضرت، تقسیم اعصاب را عامل حرکت میداند و از خواص پنجگانه بهتفضیل سخن میگوید، بهویژه از حس سامعه، باصره و شامه، آثار و خواص این سه حس عجیب که ارتباط نزدیکی با مغز دارند، بهصورت دقیق توضیح داده است. امام(علیه السلام) در این بیان، یکی از تئوریهای صدایی را که در طب جدید از جدیدترین تئوریهای علمی شمرده میشود، تفسیر میفرماید: «صدا بهوسیله بینی زینت و وجود میگیرد و قطع و وصل میشود».(95)
امام(علیه السلام) همچنین به این موارد اشاره میکنند: مرکزهای مخصوصی که دستهای از اعصاب را بر نفس خود حاکم میشمارد که این دسته در علوم اعصاب اتونوم و بر جهازات هاضمه و احشای انسان و گردش خون در رگها سلطنت میراند. قسمتی که بر اندوه و خرسندی تأثیر دارد که مظاهرش گلگونی چهره و عرقکردن است و علت آن نیز انقباض و انبساط رگهای باریک است که آن را اعصاب سمپاتیک مینامند، این اعصاب از پشت کلیهها توزیع میشوند و گروهی از این اعصاب به قسمت جلویی پردههای روده به پیهها اتصال دارند. آنجاکه میگوید: «اصل اندوه از طحال و اصل سرور از پیههای روده و کلیهها است».(96)
3. تقسیمبندی آبها به سبک و سنگین
امام رضا(علیه السلام) برای نخستینبار در تاریخ تمدن علوم طبیعی، آبهای عالم طبیعت را بهلحاظ کیفیت وجودی به دو دسته سبک و سنگین تقسیم میکنند؛ دستهای آبهای سبک و سهلالهضم و دسته سنگین و ثقیلالهضم. سپس آن حضرت چنانکه گذشت، استفاده از نوشیدن آبهای سنگین ممنوع اعلام میکند. امام(علیه السلام) در فرازی دیگری، نور خورشید، این طبیعیترین ابزار استرلیزه و ارزانترین وسیلهای که خداوند متعال به رایگان در اختیار بشر قرار داده، برای مبارزه با میکروبهای خطرناک آبی گوشزد فرموده است.(97) آنگاه امام(علیه السلام) تأکید دارند که آب شرب را از سوی شرقی شهرها برگیرند؛ زیرا چشمههای آب آنسو، بهدلیل تابش بهتر و بیشتر نور خورشید، میکروب کمتری دارد.(98)
اینها نمونهای از دهها روایتی است که خارج از درک بشر عصر ائمه(علیهم السلام) بوده است و امروزه نیز میدانی است شگفت و ناپیموده برای پژوهش دانشمندان عصر جدید و همه گواه بر نقش محوری معصومین(علیهم السلام) در رشد و گسترش علوم، بهویژه دانش پزشکی هستند.
نتیجهگیری
آنچه در این پژوهش براساس گزارههای روایی و اخبار تاریخی با استفاده از منابع کتابخانه و روش توصیفی - تحلیلی از آموزهها و تعالیم ائمه معصومین(علیهم السلام) در ارتباط با دانشهای پزشکی صورت گرفته است، نقش اهلبیت(علیهم السلام) را بر فرایند گستره دانش پزشکی نشان میدهد. بیتردید، تشویقها و دستورالعملهای آن بزرگواران در حوزه بهداشت و درمان، نقش اساسی بر رشد و توسعه دانشهای پزشکی داشته و زمینهساز ظهور عصر طلایی علم پزشکی را در تمدن اسلامی فراهم آورده است. دستاوردهای حاصله از این تحقیق به اختصار عبارتاند از:
اطلاعات پزشکی درآغاز شکلگیری جامعه اسلامی بسیار ناچیز و پراکنده بود که اهلبیت(علیهم السلام) براساس هدف آفرینش و برپایه وحی الهی اصول و مبانی جدیدی را در حیطه تشخیص، درمان و پیشگیری از آلام و بیمارهای پیشروی جامعه پزشکی قرار دادند.
گستره علم پزشکی در دیدگاه اهلبیت(علیهم السلام) به رغم مکاتب طب سنتی و مدرن، فراتر از جسم فردی، بلکه نظام سلامت، شامل: حوزههای فردی، اجتماعی، جسمانی و روانی جامعه انسانی است.
دایره تشخیص، دارو و درمان، بنابه مقتضای حکمت الهی که هرگز در حرام شفا قرار نگرفته است، به حلال و اشیای طاهر شرعی محدود میشود.
در این تحقیق، اعجاز و شگفتیهایی در اخبار و گزارههای روایی اهلبیت(علیهم السلام) در زمینه علم تشریح و آناتومی انسان به اثبات رسیده است که برای بشر عصر صدر اسلام کاملاً ناشناخته بوده و در عصر حاضر، بستری بر توسعه مطالعات بالینی و آزمایشگاهی بهشمار میرود.
بیتردید زوایای یادشده و ناگفته در دیدگاه پزشکی اهلبیت(علیهم السلام)، نقش اساسی در پیشرفت و توسعه دانش پزشکی در رابطه با آموزش، تشخیص، درمان و پیشگیری بیماریها و آلام انسانی برای جامعه پزشکی بهارمغان آورده است.(99)