کتاب امر به معروف و نهی از منکر - جلسه 068 - 99/09/29

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 

کتاب امر به معروف و نهی از منکر - جلسه 068 - 99/09/29

امام قدس سره در مسأله ی ششم بار دیگر مسأله ی اهم و مهم در امر به معروف و نهی از منکر را مطرح می کند و می فرماید: اگر معروف و منکر از اموری باشند که در نظر شارع مقدس بسیار مهم باشد در این راه می توان از جان و مال و مانند آن مایه گذاشت

موضوع: لزوم رعایت قاعده ی اهم و مهم/ شرطیت عدم مفسده در انجام منکر و ترک معروف/ امر به معروف و نهی از منکر

موضوع عام: امر به معروف و نهی از منکر

موضوع خاص: شرطیت عدم مفسده در انجام منکر و ترک معروف

موضوع اخص: لزوم رعایت قاعده ی اهم و مهم

امام قدس سره در مسأله ی ششم بار دیگر مسأله ی اهم و مهم در امر به معروف و نهی از منکر را مطرح می کند و می فرماید: اگر معروف و منکر از اموری باشند که در نظر شارع مقدس بسیار مهم باشد در این راه می توان از جان و مال و مانند آن مایه گذاشت.

مسألة 6 - لو كان المعروف والمنكر من الأمور التي يهتم به الشارع الأقدس كحفظ نفوس قبيلة من المسلمين (جان یک قبیله به خطر افتاده است) وهتك نواميسهم أو محو آثار الاسلام ومحو حجته (یعنی آثار اسلام و حجت آن مانند قرآن و امثال آن به خطر افتاده است) بما يوجب ضلالة المسلمين (که به خطر افتادن آن آثار و حجت ها موجب گمراهی مسلمانان می شود) أو إمحاء بعض شعائر الاسلام كبيت الله الحرام بحيث يمحى آثاره ومحله (البته این مثال به حدی نادر است که امکان وقوع ندارد یعنی اینکه خانه ی خدا را تخریب کنند به گونه ای که حتی ندانند محل آن کجا بوده است مثالی بسیار بعید و نادر است. مناسب بود مثال دیگری ذکر می شد.) وأمثال ذلك لا بد من ملاحظة الأهمية، ولا يكون مطلق الضرر (یعنی به قاعده ی لا ضرر نمی توان تمسک کرد) ولو النفسي (حتی اگر ضرر، نفسی باشد) أو الحرج موجبا لرفع التكليف (حتی حرجی که در موارد دیگر موجب رفع تکلیف می شود در اینجا جاری نمی گردد) فلو توقفت إقامة حجج الاسلام بما يرفع بها الضلالة على بذل النفس أو النفوس (اگر اقامه ی حجت های اسلام مانند قرآن، روایات و مسائل تاریخی مهم اسلام به خطر بیفتد و رفع آن احتیاج به بذل جان و جان ها باشد) فالظاهر وجوبه (حتی قید «فالظاهر» که بیانگر نوعی شک در حکم است لازم نیست بلکه کاملا واجب است) فضلا عن الوقوع في ضرر أو حرج دونها (أی دون النفس یعنی بذل نفس هم واجب است چه رسد به وقوع در ضرر و حرج).[1]

نقول: این مسأله از مسائل قاعده ی اهم و مهم است. این قاعده از قواعد مهم فقهیه می باشد و سیره ی عقلاء بر اساس آن بنا شده است. حتی حیات انسان و جامعه ی انسانی بر این قاعده استوار است. معروف است می گویند: هرگز ضرر خالص و نفع خالص وجود ندارد و هر چیزی دارای نفع و ضرر است و این دو همواره با هم هستند این بدان معنا است که در همه جا باید قاعده ی اهم و مهم را رعایت کنیم.

مثلا اگر کسی مریض شود، اموال بسیاری را برای رفع کسالت، خرج می کند. همچنین است اگر سیلی بیاید و دشمنی قصد جان انسان کند انسان برای دفع آن ضرر، اموال بسیاری را هزینه می نماید. قاعده ی اهم و مهم بخش وسیعی از حیات عقلاء را در بر می گیرد و حتی زندگی بر محور آن دور می زند و این مسأله گاه به حدی روشن است که انسان بدون فکر و بدون اینکه حواسش باشد بر اساس این قاعده حرکت می کند. مثلا انسان در زمین دانه می پاشد تا در آینده محصولی را برداشت کند در اینجا زارع، دانه هایی را هنگام پاشیدن در زمین از دست می دهد ولی به سبب به دست آوردن محصول که اهم است آن کار را انجام می دهد. همین گونه است در معاملات و تجارت و صنایعی که بر اساس آن کار می کنند.

این قاعده در فقه هم کاربرد گسترده ای دارد و از جمله آنها قاعده ی لا ضرر و قاعده ی نفی عسر و حرج و قاعده ی تقیه است. همچنین است مسأله ی «قبول التولی من قِبَل الظالم».

نتیجه اینکه کلام امام قدس سره در مسأله ی فوق کاملا قابل قبول است.

بقی هنا امور:

الامر الاول: اگر بین اهم و مهم شک کنیم و ندانیم آیا هر دو طرف مساوی است و یا اینکه این اهم است و دیگری مهم و یا برعکس چه باید کرد؟

مثلا فردی می خواهد از طرف سلاطین جور سِمَتی را متقبل شود که در قبال آن می تواند به مسلمانان نیز کمک کند ولی در سایه ی قبول این ولایت، به مشکلاتی نیز مبتلا می شود.

احتمال است که قائل به تخییر شویم و یا اینکه به سراغ قرعه رویم که در امور مشکله وارد شده است. ولی در عین حال قول به تخییر مناسب تر از قول به قرعه است.

الامر الثانی: در این مسأله، افراد، ازمنه و امکنه مختلف هستند. مثلا در مورد حفظ جان یک نفر که فردی عادی و معمولی است لازم نیست از طرف سلاطین جور سِمَتی را قبول کنیم ولی اگر این کار منوط به حفظ جان یک فرد مهم باشد لازم است.

یا مثلا در زمان گذشته برای زیارت مرقد ابا عبد الله ع حتی بذل جان هم لازم بود ولی در زمان ما بذل جان برای این کار لازم نیست زیرا زوار حضرت زیاد هستند و شأن حضرت با این تعداد زوار رعایت می شود.

الامر الثالث: بعضی گفته اند رفع منکر واجب است ولی دفع منکر واجب نیست. رفع منکر مانند اینکه فرد، الآن مشغول نوشیدن شراب است ولی دفع یعنی فرد، می خواهد فردا شراب بنوشد.

آیت الله خوئی می فرماید: ان دفع المنكر انما يجب إذا كان المنكر مما اهتم الشارع بعدم وقوعه كقتل النفوس المحترمة، وهتك الاعراض المحترمة، ونهب الاموال المحترمة، وهدم اساس الدين وكسر شوكة المسلمين، وترويج بدع المضلين ونحو ذلك، فان دفع المنكر في هذه الامثلة ونحوها (و حتی رفع آنها) واجب بضرورة العقل واتفاق المسلمين... وأما في غير ما يهتم الشارع بعدمه من الامور فلا دليل على وجوب دفع المنكر.[2]

قرآن مجید نیز می فرماید: ﴿وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَ مِنْ رِباطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ‌ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّكُمْ﴾[3]

این آیه در مورد دفع است زیرا فعلا دشمنی در کار نیست ولی ما برای روز مبادا قوای لازم را إعداد می کنیم و نیروی لازم را جمع می کنیم.

البته مثال های بالا در مورد امور مهمه است ولی اگر مسأله از امور غیر مهمه باشد گفته اند که دفع آن واجب نیست.

نقول: مسأله ی امر به معروف و نهی از منکر دلیل عقلایی دارد و عقل بین دفع و رفع فرقی نمی گذارد. حتی روایات هم اطلاق دارد.

به عنوان نمونه در ایام وجود بیماری مسری می گویند که شب یلدا دور هم جمع نشوید و این از باب دفع است (البته شاید این مسأله از امور مهمه محسوب شود).

یا مثلا اگر طبیب به مریض بگوید که فلان غذاها را نباید بخورد کار به این ندارد که این از باب دفع است یا رفع یعنی آن مریض آن غذاها را الآن مصرف می کند یا ممکن است بعدا مصرف کند. همچنین است در ساخت ساختمان ها و مانند آن که مواردی را برای رفع مشکلات آینده که از باب دفع است در نظر می گیرند.

حتی حرمت اعانه بر اثم از باب دفع است مثلا نباید انگور را به کسی که بعدا می خواهد شراب بسازد فروخت. روایتی که از رسول خدا (ص) آمده است که در مورد شراب ده طائفه را لعن فرموده است اکثر آنها از باب دفع است نه رفع.


Peinevesht:
                       
    
TarikheEnteshar: « 1399/09/28 »
CommentList
*TextComment
*PaymentSecurityCode http://makarem.ir
CountBazdid : 4553