ماهنامه الکترونیکی خبری - تحلیلی بلیغ (سال هشتم - شماره هشتاد و ششم - اسفند 1401)

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 

ماهنامه الکترونیکی خبری - تحلیلی بلیغ (سال هشتم - شماره هشتاد و ششم - اسفند 1401)

طلیعه سخن

خداوند هستی مطلق است و هیچ گونه عدم و محدودیت در آن راه ندارد و هستی های کوچک و محدود را می آفریند، احساس ما از خداوند متعال معنایی است که در فطرت شکل می گیرد و در قالب مفهوم حق تنزل می یابد؛ حقی که در جهان متجلی است؛ آری خدا حق است یعنی آنچه که هست و ضرورتاً از نظر فلسفی و منطقی باید باشد.

حق در جهان چه در بعد تاریخی و چه در بعد تکوینی متجلی است؛ تمام زمین و آسمان حق است و به حق خلق شده اند:« وَ هُوَ الَّذی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الأَرْضَ بِالْحَقِّ»[١] و از آنجا که به حق خلق شده اند لذا حتماً به سوی یک مقصدی روان است در غیر این صورت عبث خواهد بود.

بنابراین ضرورت وجودی حق و معنازایی قصد در خدا، صیرورت را در خلقت به سوی خودش ایجاد می کند:«هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ »[٢] لذا ما به سوی مقصدی در حرکیتم: «إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ»[٣]، « إِلَيْهِ يُرْجَعُ الْأَمْرُ كُلُّهُ»[٤] همه امر به خدا بر می گردد، « وَإِلَيْهِ الْمَصِيرُ»[٥] ما به سوی خدا صیرورت داریم، صیرورتی که نه از طریق مکان بلکه بر محور زمان شکل می گیرد و به جهان های بی نهایت منتهی می شود.

بر این اساس آن معنایی که با فطرت درک می شود مفهوم غایت و آینده را به شدت معنادار می سازد؛ در واقع همۀ پدیدارها یا آیه ها و نشانه های جهانی  (تجلیات خدا)به سوی مقصدی صیرورت دارند که همان «آینده» است، مقصدی که ذهن و عین را به تعبیر هگل یکسان خواهد ساخت و یا به تعبیر آموزه های اسلامی دنیا و آخرت را در روز قیامت با هم ادغام خواهدکرد.

گفتنی است تجلی بی نهایت بر جهان های بی نهایت (هفت زمین و آسمان...) دریوم الله «کُلَّ یَومٍ هُوَ فی شَأنٍ»[٦] اتفاق می افتد که نظریۀ معرفتی شیعه است که در قالب یوم الظهور، یوم الرجعه و یوم القیامه ترسیم می شود.

 در این پروسه امام زمان(عج) بسط زمان در مکان های متعدد«ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا بِلِسانِ قَوْمِهِ»[٧] را رقم می زند و بسط زمانی ملکوت را در زمین(ناسوت) جاری می سازد: «ﺍﻟﺴَّﺒَﺐُ ﺍﻟْﻤُﺘَّﺼِﻞُ ﺑَﯿْﻦَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﺍﻟﺴَّﻤﺎ؛ ریسمان و وسیله اتصال بین زمین و آسمان»[٨] که از ترکیب این دو امر بسط واقعیت ها اتفاق می افتد و اینچنین از ترکیب دانش منبعث از زمان و مکان(تاریخ و جغرافیا) فرهنگ و تمدن تولید می شود.

یوم الظهور روزی است که امام زمان(عج) بر مبنای حفظ نظام اجتماعی و اصل تبعی امر به معروف و نهی از منکر از طریق صلح و ارسال پیام به مردم ظهور می کند، لذا از قیام خبری نیست چرا که در نظریۀ پیشرفت اسلامی جنگ موضوعیت ندارد از آن جهت که تعیّن و جبرگرایی منتفی است در نتیجه تقلیل معرفتی و نوسازی آمرانه و تعینی و خشن بی معناست؛ البته پس از جنگ طلبی دشمنان، آن حضرت نه از سر موضع جنگ طلبانه بلکه از سر ذلت ناپذیری برآمده از الگوی تاریخی عاشورا، علیه دشمنان قیام می کند.

رجعت یوم الله دیگری است که همۀ صالحان زمین از اول خلقت انسان تا عصر ظهور باز می گردند این فرآیند تا قبل از قیامت و رستاخیز کبری ادامه خواهد داشت، در ادامه همه انسان ها در قیامت زنده خواهند شد.

در این میان یکسان شدن دنیا و آخرت و زندگی ابدی انسان ها مقوم صیرورت است چرا که در یوم الظهور، یوم الرجعت و یوم القیامه، بسط زمانی ایجاد می شود و متکامل ترین دوره های بشری از لحاظ معنوی و مادی محقق خواهد شد.

بدین ترتیب پیوند ناگسستنی میان ذهن و عین یا آرمان و واقعیت برقرار خواهد شد و کلام الهی مبنی بر «وَالعاقِبَةُ لِلمُتَّقينَ»[٩] تعبیر خواهد شد و از آنجا که خدا اول و آخر جهان و بی نهایت است لذا تجلی اعظم خدا تا قیامت است و تا ابد. و بشر نیز که اول و آخر خلقتش به خدا می رسد در این فرآیند تکامل می یابد. همانگونه که ظهور امام زمان(عج) تکامل بشری است؛ علمی که یک جزء آن کشف شده است باقی آن علوم در عضر ظهور منکشف می گردد.

گفتنی است در برخی محافل به ظاهر دینی بر مبنای برخی روایات جعلی، شبهه کشتار وسیع امام زمان(عج) در جامعه بیان می شود حال آنکه خداوند در آموزه های شیعی به «سلام» تعبیر شده است:« اَللًّهُمَّ أَنْتَ الْسَّلامُ وَ مِنْکَ الْسَّلامُ وَ لَکَ الْسَّلامُ وَ إِلَیْکَ یَعُودُ الْسَّلامُ»[١٠]

سلام یعنی صلح، سلام یعنی ما با دیگران در حال صلحیم، بر این اساس جواب سلام واجب است؛ زیرا اساس جامعۀ اسلامی بر صلح است، لذا در فقاهت نیز باید به ظاهر متعبد بود نه به باطن، اینگونه است که دولت های اسلامی در برابر ایجاد امنیت با تمسک به ظاهر، از اقلیت های مذهبی جزیه می گیرند و از مسلمانان زکات، چرا که ظاهر اصل است چرا که اساس جامعه بر صلح و سلام است نه جنگ.

نکتۀ جالب توجه این است که قیام امام زمان(عج) نه برای جنگ و خشونت بلکه برای ایجاد صلح و  برچیدن جنگ های جهانی است. در این بین نزول مسیح(ع) در بیت المقدس در معیت امام زمان(عج) برای گفت و گو با مسیحیان جهان در راستای ایجاد صلح و آرامش است.

 لذا چه ظهور، و چه رجعت و چه قیامت روز صلح است همانگونه که در شب قدر که بدیلی از روز قیامت و ظهور و رجعت[١١] است می خوانیم:« سَلامٌ هِیَ حَتَّی مَطْلَعِ الْفَجْرِ»[١٢] و اینچنین ساختار کلامی شیعه به شدت مروج صلح محوری است و جهان شمول.

 [١] سورۀ انعام، آیۀ٧٤.

[٢] سوره حدید، آیۀ٣.

[٣] سوره بقره، آیۀ ١٥٦.

[٤] سوره هود،آیۀ١٢٣.

[٥] سوره تغابن،آیۀ٣.

[٦] سوره رحمن، آیۀ٢٩.

[٧] سوره ابراهیم، آیۀ٤.

[٨] دعای ندبه.

[٩] سوره قصص، آیه ٨٣.

[١٠] ر.ک:مفاتیح الجنان.

[١١] « تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَ الرُّوحُ»؛ (سورۀ قدر، آیۀ٤).

[١٢] سورۀ قدر، آیۀ٥.

پیام ها و بیانیه ها

پیام حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی دامت برکاته به بزرگداشت
یاد و خاطره علمای آبادان در بیست و نهمین سالگرد رحلت

آیت الله حاج شیخ عبد الرسول قائمی اصفهانی

بسم الله الرحمن الرحیم

در ابتدا از همه برگزارکنندگان و شرکتکنندگان در مراسم بزرگداشت یاد و خاطره ی علمای آبادان تشکر میکنم. تردیدی نیست که عالمان بلاد همچون دژی محکم و استوار در مقابل انحرافات فکری و عقیدتی بوده و از باورهای اصیل دینی محافظت مینمایند و هدایت جامعه را بر عهده دارند. آبادان نیز با سابقه درخشان خویش مهد عالمان است. تجلیل و تکریم از دانشمندان و فرهیختگان، تجلیل و تکریم علم و علماندوزی خواهد بود.

مرحوم آیت الله حاج شیخ عبدالرسول قائمی که سالیان طولانی عمر خود را وقف آبادان و مردم محترم آن خطّه کرد، از زمره این عالمان ربانی به شمار میآید.

تلاشهای او در مقابل افکار گمراه و خطرناک حزب توده، برقراری امنیت در سالهای نخستین انقلاب، تأسیس و مدیریت مدرسه علمیه، ساخت مساجد، مدارس، دار الأیتام و کارهای عام المنفعه فراوان در آبادان و اصفهان از خدمات ارزنده ی آن مرحوم به شمار میآید. مسلماً تلاشها و مجاهدتهای ایشان و دیگر عالمان و دلسوزان آن دیار، همواره در یاد و خاطرهها باقی خواهد ماند و باقیات الصالحات برای آن مرحوم و سایر نیکوکاران خواهد بود.

از پروردگار متعال خواستارم که به درجات عالیه علمای خطه خوزستان و شهر آبادان و به خصوص این عالم ربانی بیفزاید و رَوح و رضوان خود را بر ایشان موهبت کند و آنان را در بهترین جایگاه در فردوس برین قرار دهد.

پیام تسلیت آیت الله العظمی مکارم شیرازی دامت برکاته به مناسبت
رحلت همسر گرامی آیت الله سبحانی دامت برکاته

انا لله و انا الیه راجعون

حضور محترم حضرت آیت الله سبحانی دامت برکاته

با نهایت اندوه و تاسف از ارتحال بانوی مجلّله مؤمنه، مرحومه مغفوره، متعلقه حضرتعالی با خبر شدم. بیتردید آن مرحومه که خود از خاندان جلیل روحانیت تبریز بودند در سالهای فراوان همراهی با شما، فداکاریها و زحمات فراوانی را متحمل گردیده و فرزندان صالح و شایستهای را تربیت نمودند.

این جانب رحلت اندوهبار این مادر دلسوز و همسر فداکار را به شما صدیق مکرّم و آقازادگان و همه منسوبین تسلیت عرض نموده ضمن آرزوی طول عمر با برکت برای جنابعالی ، برای آن مرحومه مغفوره، رضوان و غفران و برای بازماندگان صبر و اجر فراوان از درگاه ایزد منّان، خواستارم.

پیام تسلیت آیت الله العظمی مکارم شیرازی دامت برکاته به مناسبت
رحلت حجت الاسلام والمسلمين حاج سيد على اصغر هاشمى شهيدى
رحمت الله عليه

إنا لله وإنا إليه راجعون

خبر رحلت عالم متقى و روحانی مجاهد، مرحوم حجة الاسلام والمسلمين حاج سيد على اصغر هاشمى شهيدى رحمة الله عليه كه از بيت علم و فضيلت بود، موجب تأثر گرديد.

حضور متمادی ايشان در لامرد، مايه خير و بركت برای آن منطقه بود كه آثار آن باقی است و ادامه خواهد یافت و إن شاءالله باقيات الصالحات ايشان خواهد بود.

اينجانب اين ضايعه را به مردم آن خطّه و علاقهمندان به ايشان و خصوصاً به بيت آن مرحوم تسليت عرض مىكنم و از درگاه خداوند متعال علوّ درجات ايشان و صبر و اجر براى بازماندگان مسئلت دارم.

اجازه استفاده از وجوهات برای زلزله زدگان خوی

آیت الله العظمی مکارم شیرازی ضمن ابراز همدردی با زلزله زدگان و مصیبت دیدگان شهرستان خوی با توصیه به مسئولین نسبت به کمک و امدادرسانی هر چه بیشتر به مردم منطقه، اجازه دادند مومنین از یک سوم وجوهات شرعیه خویش برای کمک به حادثه دیدگان استفاده نمایند.

دیدارها

خشونت و فشار در مسأله حجاب کارساز نیست
این مسأله راههای فرهنگی دارد

حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار دکتر اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد نقش این وزارتخانه را در تبیین مسائل فرهنگی مهم دانسته و فرمودند: وزارت ارشاد باید به مسائل اسلامی و فرهنگی توجه بیشتری نماید.

معظم له به ضرورت حجاب تأکید نموده و فرمودند: مسأله حجاب در حال حاضر با مسائل سیاسی گره خورده و عدهای میگویند اگر بتوانیم حجاب را حذف کنیم نظام جمهوری اسلامی کمرنگ میشود.

ایشان خشونت و فشار را در مسأله حجاب کارساز ندانسته و افزودند: مسأله حجاب راههای فرهنگی دارد؛ البته صدا و سیما نیز باید بیشتر از این به مسأله حجاب اهمیت بدهد.

حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در ادامه به مسائل و مشکلات حوزه چاپ و نشر پرداخته و فرمودند: یکی از مهمترین راههای نشر فرهنگ، کتاب و مجله است اما متأسفانه در حال حاضر قیمت کاغذ چندین برابر شده است و این گرانی باعث مشکلاتی دیگری از جمله تعطیلی و بیکاری مراکز چاپ و نشر و اصناف وابسته به آن گردیده است.

ایشان همچنین به گرانی کتاب و لزوم ارائه تسهیلات در این زمینه اشاره نموده و افزودند: افراد زیادی هستند که علاقمند به کتاب و کتابخوانی هستند اما قدرت خرید کتاب را ندارند!

معظم له با اشاره به افزایش هزینه حج، فرمودند: گرانی حج هم عواملی دارد که مهمترین آن، گرانی ارز است ولی دولت میتواند برای آن تسهیلات بیشتری بگذارد تا مردمی که سالهاست انتظار حج را میکشند بتوانند برای انجام مناسک حج به خانه خدا مشرف شوند.

معظم له کشورداری در این شرایط را کاری سخت دانسته و افزودند: رئیس جمهور و وزرای محترم بدانند که در شرایط سختی هستند؛ درست است که دشمن به شدت در حال فعالیت است اما چنان نیست که تمامی راهها بسته باشد.

معظم له با تأکید بر اینکه نباید طوری رفتار کنیم که دولت تضعیف شود، فرمودند: عدم تضعیف دولت به این معنی نیست که منتقد دولت نباشیم. مردم از ما میخواهند که شما صدای ما را برسانید و مشکلات را بگویید. ما مشکلات را می

گوییم، اما باید گوش شنوایی هم باشد. بنابراین کاری کنید که این دولت إن شاء الله موفق بشود.

معظم له در پایان فرمودند: وظیفه ما دعا کردن و تذکر دادن به دولتمردان و امید دادن به مردم است ولی باید توجه نمود که اگر امید از مردم گرفته شود کار مشکل میشود؛ باید کاری کنیم که مردم امیدوار باشند و امیدشان تبدیل به یأس نشود.

حج فرصتی طلایی است که تکرار آن بسیار دشوار است

حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار حجت الاسلام والمسلمین آقای نواب نماینده ولی فقیه در امور حج و زیارت و سید صادق حسینی رئیس سازمان حج و زیارت با اشاره به اینکه لازم است روحانیون کاروانها برای حجّاج وقت بگذارند، فرمودند: روحانیون نسبت به حجّاج مسئولیت سنگینی دارند و باید بر اعمال و مناسک و حتی قرائت حمد و سورهی آنها نظارت داشته باشند و چنانچه ایرادی دارند، اصلاح نمایند.

ایشان به لزوم پوشش مناسب زائران اشاره کرده و فرمودند: پوشش زائران ایرانی باید درخور شأن و جایگاه یک ایرانی مسلمان باشد.

معظم له با تأکید بر دوری از اسراف و بهرهگیری از فرصت معنوی حج فرمودند: فرصت حج، فرصتی طلایی است که تکرار آن بسیار دشوار است، لذا باید در آن اماکن مقدسه در پی چیزی باشند که در غیر آنجا یافت نمیشود.

حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی خاطرنشان ساختند: در میان حجّاج، برخی افراد هستند که تمکّن مالی یا بدنی ضعیفی دارند که مسئولین و دیگر حجّاج محترم باید در حد توان خود نسبت به این گونه افراد نیز دست گیری و مساعدت نمایند.

سخنرانی ها

تلاش کنیم شیعه ی عملی باشیم نه شیعه ی لفظی

حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در مراسم عمامه گذاری جمعی از طلاب حوزه های علمیه، با تبریک ولادت با سعادت امیر مؤمنان علی علیه السلام فرمودند: در حالات امیر مؤمنان علی علیه السلام مسائل مختلفی مشاهده می شود، از جمله اینکه در لیلة المبیت در بستر پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم خوابید و با آگاهی کامل جان خود را در طبق اخلاص گذاشت، تا پیامبر گرامی اسلام صلّی الله علیه وآله وسلّم بتواند به سمت مدینه هجرت کند، همچنین در جنگ احد نیز ماجرا به گونه ای پیچیده و خطرناک شد که اگر علی علیه السلام نبود اسلام نمی توانست پیشرفت کند.

ایشان افزودند: ضربه امام علی علیه السلام بر پیکر بزرگترین قهرمان دشمن در جنگ احزاب نیز باعث بقای اسلام گردید و اگر امروز کسی عبادتی انجام می دهد، به سبب آن ضربه حضرت است.

معظم له در ادامه با اشاره به حدیث «عنوان صحیفة المؤمن حبّ علی بن ابی طالب» فرمودند: عنوان و تیتر نامه ی اعمال شخص مؤمن، حب علی بن ابی طالب علیه السلام است و ما خدا را شاکریم که شیعه و پیرو این مکتب هستیم و باید بکوشیم تا حق شیعه بودن را ادا کنیم و شیعه ی عملی باشیم نه شیعه ی لفظی.

ایشان خطاب به طلابی که مفتخر به لباس روحانیت شدند، فرمودند: شما مفتخر به لباس سربازی امام زمان علیه السلام شده اید. قبل از تلبس، مسئولیت هایی داشتید ولی اکنون مسئولیت های شما چند برابر شده است.

حضرت َآیه الله العظمی مکارم شیرازی افزودند: مردم به دقت به رفتار شما می نگرند و از شما انتظار دارند که رفتاری متناسب با جایگاه روحانیت داشته باشید. برخوردتان با خانواده، فامیل، همسایگان، دوستان و مردم باید بهتر از گذشته باشد.

ایشان همچنین اظهار داشتند: تلاش کنید که حق این لباس را ادا کنید و از خداوند بخواهید که شما را در این مسیر موفق بدارد.

بیانات آیت الله العظمی مکارم شیرازی دامت برکاته
در آستانه چهل و چهارمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی

حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در پایان جلسه تدوین شرح صحیفه سجادیه، به مناسبت فرارسیدن سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی فرمودند: هنگامی که امام راحل قدّس سرّه اعلام جمهوری اسلامی کردند، بسیاری از تنگ نظران تصور می کردند این انقلاب چند روزی بیشتر نمی پاید.

الحمدلله الان چهل و چهارمین سال پیروزی انقلاب اسلامی است. سرّ این طول عمر، با وجود توطئه های دشمنان اتحاد میان مردم است. اگر این هماهنگی و اتحاد ادامه یابد، این انقلاب ان شاءالله تا ظهور امام زمان ارواحنا له الفداء ادامه خواهد یافت.

اینجانب از همه مردم عزیز تقاضا می کنم که با حضور پرشور، در راهپیمایی ٢٢ بهمن شرکت کنند و صدایشان را به گوش جهانیان برسانند که تأثیر بسیار مهمی در تزلزل روحیه دشمنان و رسوایی آنان دارد.

گزارش تصویری

دکتر محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی

نماینده ولی فقیه در امور حج و زیارت و رئیس سازمان حج و زیارت

جناب آقای سید مرتضی بختیاری رئیس کمیته امداد امام خمینی رحمه الله

جشن میلاد امیرالمؤمنین علی علیه السلام و مراسم عمامه گذاری

مراسم جشن عید مبعث و مراسم عمامه گذاری

تصویرسازی

یادداشت

تأمّلی بر دکترین اجتماعی امام جواد علیه السلام
از منظر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
(دام ظله)

باید اذعان نمود در مسیر پرفراز و نشیبى که انسان در زندگى در پیش دارد براى این که بتواند از خطرات بیشمارى که سعادت او را تهدید مى ‏کند رهایى یابد و موجودى مفید و مؤثر در اجتماع گردد، در درجه اول نیاز به یک ارتباط معنوى و روحانى به پروردگار دارد که از ذات پاکش مدد گیرد، و سپس وجدانى بیدار و آگاه از درون او را موعظه کند و پس از آن گوش‏هایى شنوا که از افکار، راهنمایى‏ ها، اندرزها و مشورت‏ هاى دیگران استفاده کند، لذا امام جواد علیه السلام می فرماید: «المؤمن یحتاج إلى ثلاث خصال: توفیق من الله‏؛ و واعظ من نفسه‏ و قبول ممن ینصحه‏؛افراد با ایمان نیازمند به سه چیزند، توفیق پروردگار، و واعظى از درون جان و دل، و پذیرشى از اندرز دهندگان»، که در ادامه به اهمّ آموزه های اجتماعی آن حضرت اشاره می گردد.

شکوه امامت امام جواد علیه السلام

در سالروز میلاد پرخیر و برکت امام جواد علیه السلام بسیار مناسب است روایتى از یکى از یاران آن حضرت به نام على بن اسباط را بخوانیم که می گوید به خدمت او رسیدم (در حالى که سن امام کم بود) من درست به قامت او خیره شدم تا به ذهن خویش بسپارم و به هنگامى که به مصر باز می گردم کم و کیف مطلب را براى یاران نقل کنم، درست در همین هنگام که در چنین فکرى بودم آن حضرت نشست (گویى تمام فکر مرا خوانده بود) رو به سوى من کرد و گفت: اى على بن اسباط! خداوند کارى را که در مساله امامت کرده همانند کارى است که در نبوت کرده است، گاه می فرماید: و آتیناه الحکم صبیا (ما به یحیى در کودکى فرمان نبوت و عقل و درایت دادیم) و گاه در باره انسان ها می فرماید حتى إذا بلغ أشده و بلغ أربعین سنة ... (هنگامى که انسان به حد بلوغ کامل عقل به چهل سال رسید ...) بنا بر این همانگونه که ممکن است خداوند حکمت را به انسانى در کودکى بدهد در قدرت او است که آن را در چهل سال بدهد.

خدا محوری؛ مایه ی بیداری جوامع بشری

گاه می شود که در زندگى تمام درها به روى انسان بسته می شود و به هر طرف رو می کند با مشکل یا مشکلاتى روبه‏ رو می شود.

این گونه رویدادها فرصتى است براى بیدار شدن انسان‏ ها و بازگشت او به سوى خدا، بازگشتى سازنده و تغییر دهنده سرنوشت، در این هنگام اگر از جان و دل متوجه او گردد و از ذات پاکش مدد گیرد، امدادهاى الهى به سراغ او آمده و نسیم‏ هاى رحمت پروردگار او را در آغوش می کشند و از راه‏هایى که هرگز باور نداشت درهاى بسته گشوده می شود.

از این رو امام محمد تقى (جواد) علیه السلام می فرماید: «لو کانت السماوات والارض رتقا عبد ثم اتقى الله تعالى جعل الله له منها مخترج؛ اگر درهاى آسمان و زمین به روى کسى بسته شود سپس او پرهیزگارى پیشه کند خداوند گشایشى در کار او می دهد».

مراقبت دائمی؛ بزرگترین شاخصه ی پویایی اجتماعی

لازم به ذکر است نخستین اثر ایمان به خداوند بزرگ، احساس یک مراقبت دائمى بر سر تا پا و درون و برون از ناحیه علم و آگاهى اوست، نه تنها هیچ نقطه‏ اى از دیدگاه علم او بیرون نیست، بلکه مراقبین او از چهارسو، از همه‏ جا، ما را احاطه کرده‏ اند.

لذا هر قدر پایه ایمان بالاتر برود احساس این مراقبت، بیشتر و عمیق‏ تر می گردد، تا آن‏جا که انسان خود را به طور دائم در حضور او می بیند، این احساس بزرگترین وسیله اصلاح فرد و اجتماع، و زیباترین جلوه‏ه اى ایمان است، که احیا کردن آن به مهم‏ترین نابسامانى‏ هاى اجتماعى سامان می بخشد، از این رو امام محمد تقى (امام جواد) علیه السلام می فرماید: «إعلم أنک لن تخلو من عین الله فانظر کیف تکون‏؛بدان که از دیدگاه پروردگار بیرون نخواهى رفت اکنون ببین چگونه خواهى بود؟».

ایجاد بحران اجتماعی در سایه ی هم نشینی با بدان

بی شک تأثیر مجالست و هم‏نشینى‏ غیر قابل انکار است؛ لذا همنشینى با بدان‏ انسان را بدبخت می سازد زیرا همنشینى‏ با بدان‏ و قرار گرفتن در محیط­ هاى فاسد هماهنگى ظاهر و باطن را بر هم می زند بلکه باید به سراغ اصول حاکم بر درمان بیمارى‏ هاى اخلاقى و رذائل برویم که همان اندیشیدن در آثار نکبت بار آن است. اینگونه است که در حدیثى از امام جواد علیه السلام می خوانیم: «از همنشینى بدان بپرهیز که همچون شمشیر برهنه‏ اند، ظاهرشان زیبا و آثارشان بسیار زشت است»!.

در تبیین این مسأله باید گفت هجرت و دورى از اهل عصیان و گناه و از همنشینى‏ با بدان‏ و ظالمان و آلودگان از جمله منازل سالک الى الله است که وارد عالم خلوص می گردد.

هم چنین همنشینى‏ با بدان‏ باعث آلودگى انسان می شود، همان‏گونه که نسیم دلنواز اگر از روى مزبله‏ ها و مکان هاى بدبو عبور کند، بدبو می شود» از این رو هنگامى که انسان در خانواده یا در شهر و کشورى که فساد بر آن حاکم شده است زندگى کند، نظر او نسبت به همه افراد حتى به نیکان بد می شود. هر چند معاشران او افراد خوبى باشند ولى غلبه فساد بر محیط کار، خود ایجاد سوءظن می کند. بنابراین لازم است از همنشینى با بدان‏ پرهیز گردد.

شهوت؛ عامل سقوط جوامع بشری

در وهله ی نخست باید گفت «شهوت» نقطه مقابل‏ «عفت» و موجب سقوط فرد و جامعه‏ می شود. مطالعات تاریخى نشان می دهد که اشخاص یا جوامعى که در«شهوت پرستى» غرق شده‏ اند، نیروهاى خود را از دست داده و در معرض سقوط قرار گرفته‏ اند.

طبق نظر کارشناسان حقوقى، «شهوت جنسى» در ایجاد جرم و جنایت نقش عمده را دارد تا جایى که گفته شده است: «در هر جنایتى، شهوت جنسى نیز دخیل بوده است». شاید این تعبیر، مبالغه‏ آمیز باشد، ولى به یقین منشأ بسیارى از جنایات و انحرافات، طغیان‏ «غریزه جنسى» و شهوت پرستى است.

لذا در حدیثى از امام جواد علیه السلام می خوانیم: «راکب الشهوات لاتستقال له عثرة؛ آن‏کس که بر مرکب شهوات سوار شود لغزش‏ هایش قابل جبران نیست».؛

اصولاً هنگامى که پاى شهوت‏ پرستى به میان آید حجابى بر عقل افتاده و حاکمیت عقل کنار می رود و هنگامى که زمام امور انسان از عقل سلب شود و به دست شهوات بیفتد هرگونه بدبختى یا خطرى براى او فراهم شود جاى تعجب نیست.

لذا نباید فراموش نمود که اگر همه افراد جامعه‏ جز «الله» را پرستش نکنند و در مقابل انواع هوى و هوس­ ها، و شهوت­ ها، سر تعظیم فرود نیاورند، هیچ گونه نابسامانى در جوامع انسانى وجود نخواهد آمد.

نتیجه این که: اولین وظیفه متصدیان جامعه‏، جلوگیرى از عوامل تحریک و برچیدن زمینه‏ هاى فساد، و نخستین وظیفه جوانان پاکدامن، اجتناب و دورى از این عوامل و زمینه‏ ها است. جالب این که اجتناب از زمینه‏ هاى گناه آن قدر مهم است که شخصى همچون حضرت یوسف پیامبر علیه السلام، که داراى مقام عصمت است، نیز براى حفظ پاکدامنى خود از آن استفاده می نماید.

روح پرستش

بدیهی است سخن هرچه باشد و از هرکس باشد اثر دارد؛ و گوش فرادادن به سخنان این و آن معمولا با تأثیر آن در دل آدمى همراه است، لذا امام جواد علیه السلام می فرماید: «‏کسى که به سخنگویى گوش فرا دهد، او را پرستش کرده است. بنابراین اگر از خدا می گوید، خدا را پرستش کرده، و اگر از زبان ابلیس می گوید، ابلیس را پرستیده است!».،

باید اذعان نمود از آن‏جا که هدف سخنگویان مختلف است، جمعى سخنگوى حقند و جمع سخنگوى باطل، و خضوع در برابر هریک از این دو گروه یک نوع پرستش است، زیرا روح پرستش چیزى جز تسلیم نیست، بنابراین آنها که به سخنان حق گوش می دهند، پرستندگان حقند و آنها که سخنگویان باطل گوش فرا می دهند، پرستندگان باطلند، پس باید از رونق دادن به محفل سخنگویان باطل پرهیز کرد و اجازه نداد که سخنان تاریک آنان از مجراى گوش به اعماق جان برسد.

تعجیل در توبه؛ شاخصه ی بنیادین خدا محوری

در بسیارى از روایات توبه آمده است که باید در توبه از گناه، تعجیل کرد و از «تسویف» یعنى به عقب انداختن آن پرهیز نمود؛ مبادا آثار گناه در دل بماند و با گذشت زمان تبدیل به یک خلق و خو شود؛ لذا در حدیثى از امام جواد علیه السلام می خوانیم:«تأخیر التوبة اغترار، و طول التسویف حیرة ... و الاصرار على الذنب امن لمکر الله؛ تأخیر توبه موجب غرور و غفلت، و امروز و فردا کردن سبب حیرت، و اصرار بر گناه موجب بى‏ اعتنایى به مجازات الهى است.»

بی شک گناه آثارى بر قلب می گذارد که تدریجاً به صورت خلق و خوى باطنى در می آید و توبه این آثار را می شوید و اجازه نمی دهد تشکیل خلق و خوى دهد، لذا با توجه به این که دنیا، بسرعت پشت می کند و آخرت با شتاب‏ روى می آورد و امروز، روز آمادگى و فردا، روز مسابقه سعادت و شقاوت است، حال چرا افراد عاقل و هوشیار، با توبه‏ کردن و بازگشت به سوى خدا و انجام عمل نیک پیش از آن که فرصت از دست رود خود را آماده این سفر نکنند؟.

حیات اجتماعی در پرتو حفظ اسرار

متأسفانه برخی از مردم در بعض موارد سعى می کنند به اسرار زندگى و عیوب پنهانى تفتیش کنندگان پى ببرند و بر ملا سازند در حالی که جستجو و تفتیش درباره عقائد و اسرار و عیوب دیگران سبب کینه‏ توزى و عداوت در صحنه اجتماع‏ و گاه منجر به درگیرى‏ هاى شدید می شود. لذا اگر سلامت جامعه و امنیت و آرامش را طالب باشیم، باید از این امر به شدت بپرهیزیم.

با این تفاسیر باید به روایتی از امام جواد علیه السلام اشاره نمود که فرمود؛ «إظهار الشی‏ء قبل أن یستحکم مفسدة له؛ اظهار کردن چیزى (سرى از اسرار) پیش از آنکه مستحکم شود و به نتیجه برسد موجب فساد آن است».،

بدین ترتیب باید گفت اگر چه از آنجا که، بیم توطئه بر ضد جامعه، و یا به خطر انداختن امنیت و حکومت اسلامى می رود به همین دلیل حکومت اسلامى می تواند مأموران اطلاعاتى داشته باشد، یا سازمان گسترده‏ اى براى گرد آورى اطلاعات تأسیس کند لیکن مرز میان «تجسس» و «به دست آوردن اطلاعات لازم براى حفظ امنیت جامعه» بسیار دقیق و ظریف است، و مسؤولین اداره امور اجتماع‏ باید دقیقا مراقب این مرز باشند، تا حرمت اسرار انسان ها حفظ شود، و هم امنیت جامعه و حکومت اسلامى به خطر نیفتد.

سخن آخر

در خاتمه باید گفت اگر کسى تمام امیدش به اسباب مادى باشد، راه را گم کرده است مثل این که در برنامه‏ هاى امروزى، عده‏ اى معتقدند که اگر ما با کشورهاى قوى‏ ارتباط نداشته‏ باشیم و یا از جامعه جهانى جدا شویم، بیچاره می شویم!؛ اینها عالم اسباب است و خداى ما اینها نیستند و باید تکیه گاه ما خدا باشد، چرا که امام جواد علیه السلام مطابق این حدیث می فرماید:کسى که در عالم اسباب غرق شود، خدا او را به همان اسبابى واگذار می کند که نمی تواند خود را اداره کند.

اگر چنین رفتار کنیم با اندک شکستى مأیوس نمی شویم و یأس و ناامیدى در زندگى‏ ها به جهت ضعف ایمان و عدم توجه به خداست.

امام جواد علیه السلام می فرماید: کسى که از خدا بریده و به غیر خدا بپیوندد، خداوند او را به همان شخص واگذار می کند و کسى که بدون علم و آگاهى عمل کند، خراب کارى او بیش از آباد کردن اوست.،

پرونده ویژه

فضیلت و اعمال «ليله الرغائب»
از منظر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی(دام ظله)

ماه رجب از ماههاى بسیار پرفضیلت است؛ از روایات متعدّد وارد شده درباره ماه رجب می توان به اهمیت بالای آن پی برد؛ به ویژه آنکه بدانیم ماه رجب ماه عبادت و خودسازى ماه تهذیب نفوس و خودسازى و آغاز یک دوره جدیدِ سیر و سلوک الى اللَّه به شمار می آید.

در این میان لیلة الرغائب از جمله شب‏ های مهم، مفید و حیاتبخش است‏؛ از این نظر که لیلة الرغائب شب رحمت است، شب مغفرت و آمرزش است؛ چراکه دریاى لطف و بخشش‏ پروردگار در این شب موّاج است، لذا در این شب مبارک، خداوند به بندگانش فضل خود را عطا می فرماید و به کرم خویش، آنان را می آمرزد.

معنای واژه لیلة الرغائب

لیل به معنای شب و «رغائب‏» جمع «رغیبة» به معناى خواسته مهم است که از ریشه «رغبت» گرفته شده است. هم چنین «رغائب» جمع «رغیبة» به معناى شى‏ء مطلوب و امر مرغوب است که هر دو معنا درست است.

از نخستین شب جمعه ماه رجب غفلت نکنید

اوّلین شب جمعه ماه رجب را «لیلة الرّغائب» گویند؛ در این زمینه رسول خدا صلّى الله علیه وآله وسلّم در روایتى که فضیلت ماه رجب را بیان می کرد فرمود: «از اوّلین شب جمعه ماه رجب غافل نشوید که فرشتگان آن را «لیلة الرّغائب» نامیدند».

«لیلة الرغائب» شب پاداش های فراوان

« لیلة الرّغائب» یعنى شبى که به خاطر پاداش ها و فضیلت هاى فراوانى که دارد، مورد میل و رغبت فراوان است و یا به معناى «شب پاداش هاى فراوان» است، زیرا «رغائب» جمع «رغیبه» است که هم به معناى «کار مورد رغبت» آمده است و هم به معناى پاداش و عطاى فراوان. بی تردید وعده‏ پاداش‏ عظیم براى لیلة الرغائب، خود گواه بر اهمیت آن است.

اعمال «لیلة الرغائب» در کلام پیامبر مهربانی ها

گفتنی است رسول خدا صلّى الله علیه وآله وسلّم اعمالى را براى آن شب به این کیفیّت بیان فرمود: «روز پنج‏شنبه اوّل ماه را روزه می گیرى، چون شب جمعه فرا رسید، میان نماز مغرب و عشا دوازده رکعت نماز می گذارى (هر دو رکعت به یک سلام) و در هر رکعت از آن، یک مرتبه سوره «حمد» و سه مرتبه «إنّا انزلناه» و دوازده مرتبه «قل هو اللَّه احد» را می خوانى.

پس از اتمام نماز هفتاد مرتبه می گویى: «أللَّهُمَّ صَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ النَّبِىِّ الْامِّىِّ وَ عَلى‏ آلِهِ» آنگاه به سجده می روى و هفتاد بار می گویى: «سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلائِکَةِ وَ الرُّوحِ» سپس سر از سجده برمی دارى و هفتاد بار می گویى: «رَبِّ اغْفِرْ وَ ارْحَمْ وَ تَجاوَزْ عَمَّا تَعْلَمُ، إِنَّکَ أنْتَ العَلِىُّ الْأعْظَمُ» بار دیگر نیز به سجده می روى و هفتاد مرتبه می گویى: «سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلائِکَةِ وَ الرُّوحِ»آنگاه حاجت خود را می طلبى که ان شاء اللَّه برآورده خواهد شد.

وعدههای شیرین پیامبر صلّى الله علیه وآله وسلّم در یک شب روحانی

رسول خدا صلّى الله علیه وآله وسلّم در فضیلت این اعمال فرمود: «کسى که چنین نمازى را بخواند، خداوند همه گناهانش را بیامرزد... و در قیامت درباره هفتصد تن از خاندانش شفاعت می کند، و چون شب اوّل قبر فرا رسد، خداوند پاداش این نماز را به نیکوترین چهره، با رویى گشاده و درخشان و زبانى فصیح و گویا، به سوى قبر او می فرستد، آن چهره نیکو به وى گوید: «اى حبیب من! بر تو بشارت باد! که از هر شدّت و سختى نجات یافتى» از آن چهره نورانى می پرسد: «تو کیستى؟ من تاکنون چهره‏اى از تو زیباتر ندیده‏ام و بویى از بویت خوشتر به مشامم نرسیده؟!»

آن چهره نیکو پاسخ دهد: «اى حبیب من! من پاداش آن نمازى هستم که تو در فلان شهر، فلان ماه و در فلان سال به جا آورده اى؛ من امشب به نزد تو آمدم، تا حقّت را ادا کنم و مونس تنهایى تو باشم و وحشت را از تو مرتفع سازم (و همواره در کنارت بمانم) تا زمانى که همگى در روز رستاخیز برخیزند و در عرصه قیامت بر سرت سایه بیفکنم. (خلاصه هیچ زمانى پاداش این کار نیک از تو قطع نخواهد شد)».،

لیلة الرغائب؛ شب قبولی حاجات و بخشش گناهان

انجام اعمال ‏لیلة الرغائب براى تحصیل بعضى از آثار و برکات هم چون آمرزش‏ گناهان‏ و قبولی حاجات موثر است لذا شایسته است مومنان بیش از پیش به آن توجه نمایند.

آری خداوند دستور داد که در این شب مبارک مردم براى توبه از گناهانشان ضمن خضوع در پیشگاه خداوند، توبه و تقاضاى عفو را از صمیم دل بر زبان جارى سازند، لذا به آنها وعده داد که در صورت عمل به این دستورات و اهتمام به لیلة الرغائب، گناهانشان را خواهد بخشید.

فلسفه پاداش هاى عظیم در لیلة الرغائب

گاه در روایات برای انجام اعمال و مناسک دینی در مناسبت هایی هم چون لیلة الرغائب، پاداش هاى عظیمى ذکر شده است که ممکن است این سؤالات را براى خوانندگان مطرح کند که آیا هر فرد مسلمانى که چنین اعمال ساده اى را انجام دهد از چنان پاداش هاى عظیم بهره‏مند می شود و اصولًا چه رابطه اى میان این اعمال و آن همه ثواب و پاداش‏ است؟

در پاسخ باید به این نکته توجّه کرد که اوّلًا: دریافت این پاداش هاى عظیم مطابق صریح آیات قرآن و روایات، متوقّف بر ایمان و اخلاص و تقواست، چنانکه در قرآن کریم می خوانیم: «إِنَّمَا یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ؛ خداوند تنها از پرهیزگاران قبول می کند.».

در این زمینه امام صادق علیه السلام در روایتی فرمود: «مَنْ قالَ لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ مُخْلِصاً، دَخَلَ الْجَنَّةَ، وَ اخْلاصُهُ انْ یُحْجِزَهُ لا الهَ الَّا اللَّهُ عَمَّا حَرَّمَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ‏؛ کسى که «لا اله الا اللَّه» را با اخلاص بگوید، داخل بهشت می شود و اخلاصش این است که «لا الهَ الَّا اللَّهُ» او را از تمام آنچه خداوند متعال حرام کرده، باز دارد».،

هم چنین در پاره اى از روایاتى که در مورد پاداش عظیم زیارت ها آمده، جمله «عارِفاً بِحَقِّهِ؛ با شناخت به حقّ او‏» دیده می شود که مفهومش آن است: آن امام را واجب الاطاعة بداند و دستوراتش را بکار گیرد؛ در یکى از این روایات امام کاظم علیه السلام می فرماید: «اذا عَرَفَ حَقَّهُ وَ حُرْمَتَهُ وَ وَلایَتَهُ‏...».،

ثانیاً: حفظ این دستاوردها و پاداش ها نیز مهمّ است؛ زیرا ممکن است کسى با اعمال صالحى پاداش هاى عظیمى براى خود فراهم سازد، ولى بعداً با اعمال زشت و گناهان عظیم آنها را از نامه اعمال خود بشوید؛ در حدیث معروفى از پیامبر اکرم صلّى الله علیه وآله وسلّم می خوانیم که: هر کس لا اله الا اللَّه بگوید، خداوند درختى در بهشت براى او غرس می کند. مردى از قریش در آنجا حاضر بود، عرض کرد: اى رسول خدا! بنابراین درختان ما در بهشت بسیار زیاد است! حضرت فرمود: «نَعَمْ! وَ لکِنْ ایَّاکُمْ انْ تُرْسِلُوا عَلَیْها نِیراناً فَتُحْرِقُوها؛ آرى! ولى برحذر باشید که آتشى نفرستید که آن درختان را بسوزاند». سپس پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم به کلام آسمانی«وَلَا تُبْطِلُوا أَعْمَالَکُمْ‏...» استدلال فرمود.

پاداش‏ هاى عظیم در لیلة الرغائب؛ استحقاق با تفضّل؟

در تشریح نسبت اعمال مومنان در لیلة الرغائب با پاداش های عظیم الهی در آن شب پربرکت باید گفت، همه اوامر و نواهى الهى مصالحى دارد که به خود مکلّفان بازمی گردد.

از این جهت اطاعت فرمان‏هاى پروردگار خدمتى به خداوند نیست بلکه خدمتى به خود ماست زیرا یقین داریم که تمام آن‏ها داراى مصالحى است که عاید ما می شود، به تعبیر دیگر، شبیه دستورى است که طبیب به بیمار می دهد. حال اگر بیمار دستور طبیب را اجرا کند و سلامتى خود را بازیابد حق دارد از طبیب تقاضاى اجرتى در برابر زحمت خوردن داروهاى تلخ کند؟ فرمان هاى پروردگار درمورد واجبات و محرمات و نیز انجام مستحبات همه از این قبیل است.

و از آنجا که انجام عبادت در لیلة الرغائب سبب صفاى روح و تکامل نفس و عزت و سربلندى می شود و مومنان را از مفاسد و بدبختی ها نجات می دهد؛ از این رو خداوند به لطف و کرمش براى تشویق مردم به اطاعتى که موجب کمال آنهاست پاداشى برای لیلة الرغائب بر عهده گرفته و وعده ثواب داده و هرگز از آن تخلّف نخواهد کرد، زیرا تخلّف از وعده بر حکیم قادر و عالم، محال است. قرآن مجید می فرماید: «کَتَبَ عَلى‏ نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ؛ خداوند رحمت را بر خود مقرّر داشته است». از سوى دیگر می فرماید: «إِنَّ اللَّهَ لا یُخْلِفُ الْمِیعادَ؛ خداوند از وعده خویش تخلّف نمی کند».، آری پاداش‏هاى الهى متناسب لطف و کرم اوست نه متناسب اعمال ما و اضافه.

با این تفاسیر اگر خداوند پاداشى می دهد صرفاً تفضل است،در این مسأله پیامبر اکرم صلّى الله علیه وآله وسلّم در روایتی فرمود: «لَنْ یدْخِلَ الْجَنَّةَ أَحَداً عَمَلُهُ، قالُوا: وَ لا أَنْتَ یا رَسُولَ اللَّهِ؟ قالَ: وَ لا أَنَا، الَّا أَنْ یتَغَمَّدَنِى اللَّهُ بِرَحْمَتِهِ!؛ هیچ‏کس را عملش وارد بهشت نمی سازد. عرض کردند: حتى خود شما اى رسول خدا؟! فرمود: آرى، من هم چنین هستم، مگر این‏که رحمت خدا شامل من شود!».،

در ادامه پیامبر اکرم صلّى الله علیه وآله وسلّم دست مبارک را بر سر خود نهاد و با صداى بلند جمله بالا را بیان کرد. یعنى یقین بدانید که من هم مشمول این حکم هستم. اشاره به این‏که پاداش الهى به قدرى پراهمیت است که اگر بنا بود ما اجر و مزدى از خداوند طلبکار باشیم این پاداش هاى عظیم و این بهشت جاویدان بسیار فراتر از اعمال ما بود.

اعمال لیلة الرغائب و طرح یک نکته

گفتنی است از اعمال ماه رجب، اعمال اولین شب جمعه ی این ماه به نام «لیلة الرغائب» است. در این زمینه مرحوم سید بن طاووس آن را به بعضی از کتب اصحاب استناد می دهد. مرحوم علامه ی مجلسی نیز آن را در بحار الانوار نقل می کند. مرحوم علامه ی حلّی حتی به استحباب آن فتوا می دهد.

لیکن اخیر عده ای در مورد این عمل به بیراهه رفته اند و گفته اند که روایت آن در کتب اهل سنت وجود دارد و ابن جوزی آن را مجعول می داند. ابن تیمیه نیز آن را بدعت می داند.

این شائبه در حالی است که سه نفر از بزرگان شیعه آن را نقل می کنند و حتی امروزه بعضی از اهل سنت نیز این نماز را به جا می آورند.

در پاسخ به این شبهه باید گفت در اینجا یک قاعده ی کلی برای دعاها و نمازهای مستحب ذکر می کنیم و آن اینکه برای مشروعیت این اعمال سه راه وجود دارد غالب این دعا و نمازها و زیارات مسند نیست بلکه مرسله می باشد. مثلا سید بن طاووس و دیگران در کتب خود ذکر کرده اند و سند متصل صحیح برای آن ذکر نکرده اند.

لذا یک راه این است که کسی قائل به این باشد که تسامح در ادله ی سنن معتبر است یعنی روایات مرسل و غیر صحیح در این گونه موارد حجت است و می توان به استحباب آن فتوا داد. حتی اگر این روایات در کتب اهل سنت باشد همچنان می توان به دلیل روایات «من بلغ» به آنها عمل کرد. البته مادامی که یقین به بطلان آن روایات مستحبه نداشته باشیم.

راه دوم این است که احادیث «من بلغ» را برای اثبات استحباب حجت ندانیم ولی در روایت است که اگر کسی آنها را «رجاءا» و یا «التماسا ذلک الثواب» انجام دهد، آن ثواب به آنها داده می شود. ما نیز قبول داریم که می توان رجاءا آنها را به جا آورد.

راه سوم این است که به سراغ اطلاقات ادله ی نماز و دعا رویم. عموماتی وجود دارد که نماز مستحب است و هر کس می خواهد زیاد و هر کس که می خواهد کمتر بخواند و یا اینکه نماز بهترین موضوع است. بنا بر این به قصد قربت مطلقه که همان قصد عمومات است این اعمال را به جا آورد.

سخن آخر: (لزوم دعا برای تعجیل در فرج امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشریف در لیلة الرغائب)

شب لیلة الرغائب شب مبارکى است و خداوند در این‏ شب‏، به بندگان مؤمن، نظر رحمت می افکند و آن کس که در این‏ شب‏ به اطاعت خداوند مشغول باشد، پاداش بسیار زیادى دارد. شایسته است همگان در این شب، براى تقرّب به خداوند سعى و کوشش نمایند! و نیز ‏ برای وجود مبارک امام زمان علیه السلام و فرج آن حضرت و رفع مشکلات جوامع اسلامی و نابودی قدرت های استکباری بسیار دعا کنند.

معرفی کتاب

سیری در کتاب
«مشكات هدايت: درس هایی از اخلاق پيشوايان»
اثر ارزشمند آیت الله العظمی مکارم شیرازی
(مدظله العالی)

بحث هاى اخلاقى و خودسازى در حوزه‏ هاى علميّه، همواره از جايگاه ويژه ‏اى برخوردار بوده و مشتاقان فراوانى را به سوى خود جلب مى‏كند. اين درس ها كه به صورت جلسات هفتگى از ديرباز در حوزه ‏هاى علميّه مرسوم بوده و ادامه دارد، طلّاب را از عالم مادّى و خاكى رها و به عالم ملكوت سوق مى‏دهد تا آنان علاوه بر تعليم و تعلّم و طىّ مدارج علمى، تزكيه شده و در راه خودسازى قدم بردارند.

گاه اين درس ها جمع‏آورى شده و به صورت كتاب هاى مفيدى درآمده که کتاب گرانسنگ «مشكات هدايت:درس هايي از اخلاق پيشوايان» سلسله مباحث حضرت آيت الله العظمي مكارم شيرازي(مدظله العالی) در موضوع اخلاق و تربیت اسلامی و آداب و سنن اسلامی (سیره و سخن اهل بیت علیهم السلام) است که به زیور طبع آراسته شده است.

«مشكات هدايت » در یک نگاه

كتاب فوق شامل درس هاي اخلاق مرجع عاليقدر جهان تشیع حضرت آية اللّه العظمى‏ مكارم شيرازى (مدّظلّه) است كه با تمثيل درس هاي اخلاقي پيشوايان دين مبين اسلام به بيان مسايل اعتقادي، اخلاقي براي قشر جوان و طلبه پرداخته شده است. تا دروس علمى با نصايح اخلاقى همراه و قلوب دانش‏طلبان همچون افكار آن ها روشن و نورانى گردد.

در بخش اول این کتاب با استناد به احادیث از نشانه‏ ها و صفات و مسئولیت‏ های شیعه و مقامات شیعیان واقعی بحث شده سپس مجموعه مواعظ و سخنان حکیمانه‏ ای در تبیین فضیلت ‏های اخلاقی و راه های خودسازی از سیره و کلام پیشوایان دین نقل شده است.

برخي از موضوعات اين كتاب عبارت است از: صفات شيعه، شيعه واقعي و خالص، ويژگي هاي مومن، محاسبه نفس، تلاوت قرآن و اهميت قرآن، عابدترين مردم... و برخي از منابع كتاب عبارتند از: بحارالأنوار ، ميزان الحكمه، اصول كافي، كنز العمال.

ساختار اصلی کتاب

عناوين اصلي كتاب عبارتند از : مقدّمه؛ فضيلت عالم؛ صفات شيعه؛ شيعه واقعى؛ شيعه خالص؛ فضايل شيعه؛ مؤمن واقعى؛ نشانه هاى مؤمن؛ ويژگي هاى مؤمن؛ چهار ويژگى مؤمن؛ مقام و منزلت مؤمن؛ برآوردن نياز دشمن؛ شخصيّت انسان؛ نشانه هاى شخصيّت؛ هدايت هماهنگ با فطرت؛ پاداش عفّت؛ محاسبه نفس؛ مبارزه با هواى نفس؛ اهميّت قرآن؛ تلاوت قرآن؛ نصايح سه گانه؛ اعمال نيك كليدى؛ ده دستور اجتماعى و خودسازى؛ چهار سفارش مهمّ؛ پيروز كيست؟؛ اصول سعادت انسان؛ خير دنيا و آخرت؛ موعظه پيامبر صلى الله عليه و آله به ابوذر؛ حسن عاقبت؛ شكر نعمت؛ نعمت هاى مخفى؛ نعمت سلامتى؛ نزديكترين افراد به پيامبر صلى الله عليه و آله؛ سخن و زبان؛ حكومت مهدى؛ ناصران دين خدا؛ بهترين خلايق؛ برترين مقام؛ عابدترين مردم؛ بهترين و بدترين معاش؛ قم، يكى از درهاى بهشت؛ استغفار؛ تكيه بر غير خدا و عمل بدون علم؛ آثار گناه؛ بدترين گناه؛ گناهانى كه بخشى از عقوبتش در دنياست؛ على عليه السلام در كلام خدا؛ على با حق و حق با على است؛ كمك به برادر مؤمن؛ حق مسلمان بر برادر مسلمانش؛ سه گروه كه حقّ بزرگى دارند؛ شرايط آمر به معروف و ناهى از منكر؛ محسن كيست؟؛ دوست خوب؛ دوست ناصح.

گزارش محتوایی اثر

ویژگی های شیعیان

مولّف در این اثر تأکید می کند که برای عمل به فرمايشات ائمّه عليهم السلام در زندگى روزمرّه، فارغ از بیان جايگاه شيعه و پاداش آن، بايد ویژگی شیعه حقیقی را مدّ نظر قرار داد. لذا معظم له در این اثر ويژگى‏ هاى شيعيان واقعى را بيان مى‏كند، به اين معنا كه در كنار مقاماتى كه در احاديث براى شيعه بيان شده، وظايفى هم براى شيعه تعيين شده است.

در بخشی از کتاب می خوانیم: نام تشيّع را بردن و آن را يدك كشيدن و در صفوف شيعه قرار گرفتن، ساده است، ولى شيعه واقعى شدن مشكل است، به خصوص انتظار امام زمان (عج) و ائمّه هدى عليهم السلام از اهل علم و شاگردان اين مكتب بيشتر است و اين عدّه بايد اسوه و مقتداى مردم باشند، تا مردم به آن ها اقتدا كنند. مهم ‏ترين راه تبليغ همين است كه انسان چنان تقوا و ورع داشته باشد كه مردم به وسيله او خدا را بشناسند و بدانند كه انسان واقعى و شيعه واقعى كيست. شيعيان واقعى افرادى شجاع، صبور، پر محبّت، پرهيزكار و اجتناب كننده از حرام هستند، و حبّ جاه و مقام ندارند.

برنامه های حكومت امام مهدى‏ (عج)

مولّف در بخشی از کتاب با بررسی احادیث مرتبط با حکومت امام زمان(عج) ،اهداف و برنامه های هفت گانۀ آن حضرت را تحت عناوین حكومت عادلانه، رفع ظلم و جور، امنيّت راه‏ ها، شكوفايى طبيعت‏، سپردن امور به اهل خبره‏، حاكميّت دين اسلام‏ و گرايش قلبى به اسلام‏ تبیین کرده است.

در فرازی از اثر می خوانیم: در مورد سالروز ولادت حضرت مهدى (عج) شادى، مجالس جشن، چراغانى و اطعام طعام و ... همه خوب است، ولى نبايد به اين ها بسنده كرد، بلكه بايد مردم را با برنامه ‏هاى حضرت آشنا كنيم و پيوند مكتبى، اخلاقى، عملى و عينى، بين حضرت مهدى (عج) و مردم ايجاد كنيم، آن هم نه فقط پيوند نياز و حاجت.

به تازگى بعضى غلات از ناحيه مدّاحان غير متعهّد پيدا شده و در مورد ائمّه و امام زمان (عج) غلوّ مى‏كنند، اين عمل ظاهر الفساد و كفر است.

رفق و مدارا در امر به معروف و نهی از منکر

نویسنده در بخش های پایانی کتاب سه ویژگی آمر به معروف و ناهى از منكر را بیان کرده و ضرورت تحقق آن سه اصل را مدّ نظر قرار داده است.

در فرازی از کتاب می خوانیم: بسيارند كسانى كه با خشونت، بى‏ادبى، اهانت، تهمت و ... امر به معروف و نهى از منكر كرده و افراد را به لجبازى وادار مى‏كنند، در حالى كه اگر با ادب، برخورد نيكو و بدون تحقير و توهين باشد، همه آن را مى‏پذيرند.

در خاتمه باید تأکید نمود اين درس ها، گنجينه و توشه گران بهايى براى تهذيب نفس بوده و اهل منبر و وعظ مى‏توانند براى پربار كردن سخنان خود از آن بهره گيرند. اميد است با استفاده از اين مباحث اخلاقى بيش از پيش در تهذيب نفس كوشا باشيم.

گفتنی است اين اثر نفیس با تدوین حجج اسلام مسعود مكارم و محمد رضا حامدى نخستین بار در در سال ١٣٨٥ ه. ش، در یک جلد، در٢٣٠صفحه و در قطع رقعی، از سوی انتشارات مدرسه الامام علي بن ابي طالب ( عليه السلام ) به زیور طبع آراسته شده که تا کنون نیز چندین مرتبه تجدید چاپ شده است.

معارف اسلامی

پیشینه حجاب در ملل و اقوام مختلف؟

پرسش:

آیا حجاب و پوشش بانوان در میان اقوام و ملل گذشته سابقه ای دارد؟

پاسخ اجمالی:

مطالعه تاریخ پوشش اقوام گذشته نشان می دهد که پوشیدن لباس برای پرهیز از زشتی برهنگی نقش مهمی برای آنها داشته است. برای نمونه در ایران باستان همواره در میان تمامی اقوام، پوشیدن لباس بلند و گشاد برای زنان مرسوم بود. زنان حوزه مدیترانه و یونان و آسیای صغیر نیز حداقل هنگام خروج از منازل و حضور در بازارها، صورت های شان را می پوشاندند. در انگلستان موهای زنان در زیر روسری هایی از جنس کتان مخفی می شد و جامه های بلند و جوراب های ضخیم، ساق زنان را می پوشاند. در اسپانیا زنان از کالسکه های دربسته برای تردد استفاده می کردند و روی شلوارهای شان نیز بعضا دامن هایی پرچین به تن می کردند. در فرانسه موها اغلب در کیسه ای ابریشمی پنهان می شد و هنگام سوارکاری یا پیاده روی، علاوه بر استفاده از شلوارهای کتان، بر چهره ماسک هم کشیده می شد.

پاسخ تفصیلی:

مقدمه:

کاوش های تاریخی و متون به جا مانده از اعصار گذشته ثابت می کند که بشر همیشه از نوعی پوشش برای پوشاندن اعضای بدن خود استفاده می کرده است. خداوند متعال در آیه ٢٢ سوره اعراف، اینگونه موهبت پوشش را به بشر یادآور می شود که: «يا بَني‏ آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنا عَلَيْكُمْ لِباساً يُواری سَوْآتِكُمْ وَ ريشا»؛ (اى فرزندان آدم! لباسى براى شما فرستاديم كه زشتی های [برهنگی] شما را مى‏ پوشاند و مايه زينت شماست).

یافته های باستان شاناسی و هنری اعم از تندیس ها، نقاشی ها، نقوش ظروف و سکه ها و... نشان از استفاده دیرین بشر از پوشش و حجاب کامل دارند.(١) استفاده ای که صرفا به خاطر محافظت از سرما یا گرما نبوده و پرهیز از زشتی های برهنگی نیز نقش مهم و پررنگی در آن داشته است؛ چرا که در نواحی ای که دارای آب و هوای معتدل بوده اند نیز به انحای مختلف، مورد استفاده قرار می گرفته است. میزان پوشیدگی این لباس ها هم به حکم حیای درونی انسان ها، در لباس های زنانه، عموما بیشتر از تن پوش های مردانه بوده است. بررسی پوشش های برخی ملل و اقوام، این موضوع را روشن تر می کند.

عربستان پیش از اسلام

اعراب برای هر نوع پیش آمدی لباس خاصی بر تن می کردند. البته این نوع پوشش مختص قشر خاص و ثروتمندان بود. عامه مردم دستیابی به لباس برای شان ساده نبود؛ زیرا لباس نسبت به وضع اقتصادی شان گران قیمت بود. به همین دلیل پیکر خود را با لباس های کهنه و پوسیده و با هر آن چه که جسم را بپوشاند مستتر می کردند.(٢) در شهر مکه دختران نابالغ به محض رسیدن به بلوغ با حضور در دارالندوه که مکانی برای تصمیم گیری های مهم و اعلان عمومی بود حضور یافته و در جمع همگان، لباسهای ایام کودکی خود را کنار گذاشته و لباس های بلندی به تن می کردند که بیشتر بدن آنان را پوشیده نگاه دارد و بدین صورت بلوغ و تمایل به پوشیده شدن از مردان را به همگان اعلام می کردند.(٣)

بنابراین می توان حدس زد که نوعی از حجاب برای زنان حتی پیش از بعثت نیز وجود داشته است، البته نه حجاب کامل. زنان عرب معمولا پیراهن هایى مى پوشیدند که گریبان های شان باز بود لذا دور گردن و سینه، در معرض دید بود. روسرى هایى که به سر مى انداختند قسمت هاى پایین آن را به پشت سر مى انداختند به طور طبیعى گوش ها و گوشواره ها و جلوى سینه و گردن نمایان بود. مرحوم کلینی در این باره می نویسد: «زنان سراندازهای خود را از پشت گوش های شان می آویختند».(٤) البته این مسئله عمومی نبود چرا که برخی زنان و بخصوص همسران مردان بزرگ و نامدار این نوع پوشش را نیز رعایت کرده سر و گردن خود را نیز می پوشاندند. دراین باره گزارشی بدین مضمون در دست است که: «عایشه دختر عبدالرحمن در حالی که روسری نازکی بر سر داشت نزد عایشه آمد. عایشه نیز آن را پاره و به جایش روسری ضخیمی را به او داد».(٥) علاوه بر روسری استفاده از نقاب نیز امری رایج در میان زنان شبه جزیره بوده است. گزارش های بر جای مانده حکایت از آن دارد که استفاده از این وسیله نیز برای پوشش صورت از جوانان هوسران و مردان بوده است.(٦) این گزارشات به خوبی حکایت از آن دارد که زنان عرب پیش از نزول آیات حجاب و واجب شدن پوشش بر زنان، سعی در پوشاندن خویش از چشم مردان داشتند.

نتیجه مطالب فوق آن است که حجاب زنان در زمان پیامبر(صلی الله علیه وآله) این گونه بوده است که تمام بدن آنان در پوشش بوده، همچنین روسرى به سر مى انداختند، امّا در برخی موارد مقدارى از سینه و گردن آنان و جاهایى که محل زینت و موجب تحریک شهوت مردان است باز بود و همین امر نیز سبب نزول آیات حجاب مانند آیه ٣١ سوره نور شد: «وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ يَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى‏ جُيُوبِهِنَّ...»؛ (و به زنان با ايمان بگو چشم هاى خود را [از نگاه هوس ‏آلود] فرو گيرند، و دامان خويش را حفظ كنند، و زينت خود را جز آن مقدار كه ظاهر است آشكار ننمايند، و [اطراف] روسرى‏ هاى خود را بر سينه خود افكنند [تا گردن و سينه با آن پوشانده شود]). «خُمر» در اصل به معنى پوشش است ولى معمولا به چيزى گفته مى‏شود كه زنان با آن سر خود را مى پوشانند. «جيوب» نیز جمع «جيب» به معناى يقه پيراهن است كه از آن تعبير به گريبان مى شود و گاه به قسمت بالاى سينه به تناسب مجاورت با آن نيز اطلاق مى گردد. از اين جمله استفاده مى شود كه زنان قبل از نزول آيه، دامنه روسرى خود را به شانه ها يا پشت سر مى افكندند، به طورى كه گردن و كمى از سينه آنها نمايان مى شد. قرآن دستور مى دهد روسرى خود را بر گريبان خود بيافكنند تا هم گردن و هم آن قسمت از سينه كه بيرون است مستور گردد.(٧)

ایران پیش از ورود اسلام

زن ایرانی همواره در تاریخ اساطیری خود دارای پوشش و حجاب بوده و آن را در شمار وظایف خود می دانسته است. شاهنامه فردوسی به عنوان یکی از اصیل ترین مـنابع مـستند تاریخ ایـران، نشانه هایی از پوشش و حجاب برای زنان ارائه می دهد. به طور کلی در تمامی مواردی کـه از زنان در شاهنامه نام برده شده، سخن از پوشیدگی، اصالت، پاکی، راستی و نمونه کامل زنـانگی آنان است. زنان شاهنامه تـا زمانی که در این مسیر گام بردارند، مورد توجه و تقدیس حکیم طوس و جامعه ایرانی هستند، اگر نه منفور و طرد شده اند. در شاهنامه زن خوب و پاک، تقدیس شده و زن بد، بی حیا، بی شرم و بی نزاکت و پرده در، مورد نکوهش قرار گرفته است.(٨)

این نکته را نیز نباید از نظر دور داشت که رعایت این پوشیدگی فقط مختص به محیط های شهری متمدن تر نبوده تا آنجا که در فرهنگ پوشـشی ایـل نشینان نیز نه تنها زنان به حـفظ حجاب و پوشیدن لباسهای بلند مـلزم بوده اند، بلکه مـردان نیز البسه گشاد و ساتر بـه تـن می کردند و حتی بی کلاهی را نیز - که خود کنایه از سربستگی و پیوستگی و در پرده بودن است - برای مردان عیب و عـار مـی شمردند.(٩)

در اشاره ای تاریخی به پوشش زنان در مهم ترین دوره های تاریخی این برهه زمانی، بر اساس یافته های باستان شناسی می توان گفت که در دوره عیلامی ها جامه های زنان تا قوزک پا می رسید.(١٠) در دوران مادها و پارس ها جامه ها بلند و فراخ و چین دار بودند و حتی قسمتی از لباس های زنان عقب سر را می پوشاند.(١١) در دوره هخامنشیان، پوششی بلند شبیه به چادر(١٢) و حتی بعضا نقاب(١٣) مورد استفاده برخی زنان و اشراف جامعه بوده. در دوران ساسانیان نیز لباس های زنان پیراهن هایی یکدست و بلند بود.(١٤)

بین النهرین

سومریان قومی ساکن در میان رود دجله و فرات بودند و پیشینه آنها به ٢٥٠٠ الی ٤٠٠٠ سال پیش از میلاد مسیح می رسد. در این دوره تاریخی زنان روپوشی از روی شـانه چـپ بر بدن خود می انداختند و مردان پوشش خود را به کمر می بستند و نیمه بـالاتنه شان بـرهنه بـود. ولی با پیشرفت تمدّن، لباس هم بلندتر شد و به جایی رسید که زنان همه بدن خود را تا گردن بـا آن می پوشانیدند.(١٥)

زنان مغولی

درباره جایگاه زنان در جامعه مغولی، پوشش آنان در مجامع عمومی یا کار و فعالیت های بیرون خانه، نفوذشان در سلسله مراتب قدرت، نگاه مردان جنجگو به آنان و... بحث های فراوانی می توان مطرح کرد اما تمرکز ما در اینجا بر پوشش آنان است. پوششی که حداقل بعداز ورود این قوم به سرزمین ایران و بر اساس ثبت گزارش هایی از آن - در قالب تصاویر ها و نگارگری های منقوش بر ظرف های سفالی و دیگر آثار دیگر - در موارد متعددی، بسیار بلند و دربرگیرنده اندام زنان مغولی به صورت کامل و حتی در مواردی همراه با روبنده بوده است.

در تصویری که مربوط به تشییع جنازه غازان خان، یکی از حاکمان مغولی است، حضور دو دسته از زنان چشمگیر است. در گوشه ای از این تصویر زنانی با سربندهایی بدون تزیین و مقنعه مانند و با روبندهایی که تنها بخش پایین صورت را می پوشاند، مشاهده می شوند. در گوشه ای دیگر از این تصویر، گروهی دیگر از زنان با سربندهای پارچه ای سفید و بدون روبند، در حال شیون به چشم می خورند. در تصویر دیگری که جشن جلوس یکی دیگر از حاکمان مغولی را بازتاب می دهد، خاتون مغولی و همسر اول شاه در کنار خان نمایش داده شده اند. در قسمتی از تصویر و در دو ردیف، ٢٠ نفر از همسران شاه تصویر شده اند. دو نفر از خاتون ها، درست پشت سر خاتونی که بر تخت نشسته قرار گرفته اند و به نظر می رسد مقامی بالاتر از سایر خاتون هایی که پشت سر آنها قرار گرفته اند، داشته باشند. در پایین تخت نیز تعداد دیگری از همسران شاه به تصویر کشیده شده اند. این همسران، کلاه بلند و مخصوصی به سر دارند. در تصویری دیگر که دیوانی از دیوان های مغولی را نمایش می دهد، زنان و مردان شاعر در حال سراییدن شعر، با کلاه عمامه مانند نقاشی شده اند.(١٦)

یونان، حوزه مدیترانه و آسیای صغیر

زنـان يونـان، مانند ساير ملل و اقوام باستانی پوشش ويژه ای برای خود داشتند. آنها صورت و اندام شان را تا روی پا می پوشاندند. نقش هايی که از یونان باستان بر جای مانده حکايت می کند کـه زنان سرشان را می پوشانند، ولی صورت های شان باز بوده است و وقتی به بازار می رفتند، بر آنان واجب بود که صورت های شان را بپوشانند. علاوه بر آن سخن درباره واژه «حجاب»، در لابه لای کلمات قديمی ترين مؤلفين يونانی نيز به چـشم می خورد. حتي همسر پادشاه ايتاک با حجاب بوده است. در منطقه اسپارت نیز دختران، بعد از ازدواج خود را از چشم مردان می پوشانند. حجاب در بين زنان آسيای صغير هم وجود داشته است. در مقایسه با زنان یونانی، آنها از حجاب شـديدتری بـرخوردار بودند. به طوری که وقتی از خانه خارج می شدند، با چادری بلند، تمام بدن را تا روی پا می پوشاندند.(١٧) در تاریخ یونان، از پوشیده بودن زنان و مردان با شالی بزرگ به ابعاد تقریبی ١٣٥ در ٢٧٠ سانتیمتر به نام «هیماتیون» نیز یاد شده است.(١٨)

ويل دورانت، از يکي از تاريخ نويسان غربی، شواهد زيادی دال بر وجود حجاب در بين زنان يونان باستان آورده است و در همین زمینه تصریح می کند که: «زنان فقط در صورتی می توانستند خويشان و دوستان خود را ملاقات کنند و در جشن های مذهبی و تماشاخانه ها حضور يابند که کاملا در حجاب باشند».(١٩) از یکی از فلاسفه این دوران نقل شده است که نام یک زن پاک دامن را نیز چون شخص او باید در خانه پنهان داشت.(٢٠)

امپراتوری بیزانس

محدوده جغرافیایی این امپراتوری اگرچه همپوشانی هایی با محدوده جغرافیایی پیشین دارد اما با ظهور و سیطره مسیحیت بر این خطه، در پوشش زنان و مردان، تغییرات مشهودی پدید آمد. در این دوران به دلیل نفوذ مسیحیت، بدن کاملا پوشیده می شد و مردان و زنان پیراهن های بلند با آستین هایی بلند می پوشیدند.(٢١) زنان روی پیراهن خود شال بلند بر دوش می کشیدند و گاهی از آن برای پوشاندن سرشان نیز استفاده می کردند.(٢٢)

روم باستان و ایتالیا

در روم باستان و تا سال های اول ظهور مسیحیت، پارچه ای پشمین و بلند به ابعاد تقریبی ٢٢٥ در ٥٤٠ سانتیمتر برای پوشاندن بدن و پیچیده شدن دور آن استفاده می شد.(٢٣) در قرون میانه اما یکی از پرکاربردترین لباس های ایتالیا برای زنان نوعی تونیک بود که تا روی پا می آمد. روی آن نیز پوشش ردامانندی قرار می گرفت که از روی شانه ها به جلو آمده با قلاب یا سنجاق سینه بزرگ بسته می شد.(٢٤) در این دوران زنان، پوششی نیز برای سرشان داشتند که پارچه ای بود به شکل مستطیل یا نیم دایره که روی سر می انداختند و تا شانه ها و یا پایین تر از آن را می پوشاند. اغلب زنان ثروتمند تاج خود را روی این پارچه که طرح های دوختی مشخصی نیز داشت، بر سر می گذاشتند.(٢٥) در یکی از شهرهای ایتالیا یعنی ونیز، کلاه هایی به شکل عمامه، برگرفته از دوران بیزانس مورد استفاده خانم ها بود.(٢٦)

تأثیر رنسانس بر لباس مردان بیش از زنان بود. در اوایل این دوران، پوشاک زنان بیشتر تحت تأثیر اندیشه های مذهبی یا سنتی بود. به دلیل گسترش صنعت چاپ در نیمه سده پانزدهم، مدارک معتبری به دست آمده که می تواند راهنمای شناخت دقیق پوشاک آن دوران باشد (٢٧)

انگلستان

در قرون اولیه، مردان و زنان انگلیسی از همان لباس هایی استفاده می کردند که طرح اصلی شان، همان لباس های یونانی و رومی با سه لایه لباس زیر، لباس رو و شنل بود.(٢٨) در این دوران زنان موی شان را زیر روسری هایی که بعضا جنس شان از کتان بود پنهان می کردند. این روسری ضمن پوشاندن سر، به دور گردن پیچیده می شد و زنانی که تاج بر سر می گذاشتند نیز، تاج را بر روی این پوشش سر می نهادند.(٢٩)

در دوران رنسانس زنان حق نداشتند در تماشاخانه ها روی صحنه بیایند و نفش آنها را پسران ایفا می کردند.(٣٠) در این دوران جامه های بلند زنان ساق پاها را می پوشاند. پوشیدن جوراب های ابریشمی به وسیله ملکه مرسوم شد و زنها دامن ها را روی زمین می کشیدند.(٣١) زنان تا سال نیمه های قرن شانزدهم از پوششی برای سرشان استفاده می کردند که تمام موی شان را می پوشاند. علاوه بر آن از شنل های بلند جلوباز و رداهای بزرگ و گشاد نیز استفاده می شد.(٣٢) زنان بهره مند از مراتب اجتماعی، به هنگام حضور در مجامع عمومی، از ماسک مشکی رنگ نیز استفاده می کردند.(٣٣)

در قرن هفدهم دامن های زنان بلند و پف دار بود و آستین لباس های شان نیز تا آرنج یا مچ دست های شان می رسید.(٣٤) در طراحی لباسی برای سوارکاری زنان در این دوره، به بلند بودن قسمت بالایی و کت مانند آن و نیز گشاد و بلند بودن دامن آن در قسمت زیرین توجه شد.(٣٥)

در قرن نوزدهم زنان انگلیسی برای دیده نشدن اندام شان، چندین زیردامنی به تن می کردند و روی یقه باز پیراهن های شان نیز از چندین ردیف تور چین دار استفاده می کردند.(٣٦) در آن زمان زنان لوازم آرایش مصرف نمی کردند.(٣٧)

اسپانیا

در این سرزمین در قرون میانه نمونه های اولیه لباس ها ساده از دو قطعه تشکیل یافته بود. یکی بلند تا مچ پا و بدون آستین و دیگری که روی آن پوشیده می شد گشادتر با آستین های بلند و فراخ و کمربند. پیراهنی نیز به آن متصل می گردید. مردان و زنان معمولال علاوه بر پوشش های فوق، شلوار نیز می پوشیدند. زنان روی آن شلوارها بعضا از دامن ها پرچین و کوتاه تا زانو نیز استفاده می کردند. گزارش هایی نیز وجود دارد که از استفاده گروهی از زنان این سرزمین از پارچه بلندی شبیه چادر نیز حکایت می کند. چادری بلند که تنها شکافی برای دیدن داشت.(٣٨)

در میانه های قرن شانزدهم، زنان نه تنها با انگیزه مذهبی و قانونی بلکه به خاطر شرافت خانوادگی شان نیز بر حفظ حفظ و پوشیدگی شان مداومت می ورزیدند. در این دوره زنان عفیف کالسکه های دربسته تردد می کردند(٣٩) و با استفاده از زیردامنی های چتری مانندی که میان زنان کم طرفدار هم نبود، قسمت پایینی اندام آنها چندان مشخص نمی گردید.(٤٠) وجود و حضور مسلمانان در مجاورت مسیحیان در این دوره، موجب رعایت حجاب در مکان های عمومی نیز شده بود.(٤١)

فرانسه

در فرانسه و در قرون میانه مردان و زنان فرانسوی از لباس های طرح رومی استفاده می کردند. در این دوره زنان انتهای شنل های خود را به دست می گرفتند یا آن را به دور بدن می پیچیدند. در سده پانزدهم سر پوش عمامه شکلی نیز از سوی زنان استفاده می شد که موها را به طور کامل می پوشاند.(٤٢)

در دوران رنسانی دو نوع شنل برای زنان وجود داشت که هر دو فراخ و دارای حلقه آستین های گشاد بود.(٤٣) زنان، موی های شان را از میان سر باز و در پشت گردن می بستند اما موها اغلب در کیسه ای ابریشمی پنهان می ماند. زن های اشراف شنلی از پارچه مرغوب داشتند که به دور اندام خود می پیچیدند و با قلاب، تسمه و زبانه یا سنجاق سینه آن را در جلوی گردن می بستند.(٤٤) ماسک مخمل سیاهی نیز مورد استفاده زنان - و حتی مردان - بود که خارج منزل، و در تئاتر برای پنهان ساختن هویت شان بر چهره می زدند.(٤٥)

در نیمه دوم سده شانزدهم تمام زنان از یک نوع ردا استفاده می کردند. ردایی بلند تا لبه ی پایین دامن، یقه دار، با آستین های کوتاه پف دار، که فقط یقه آن با قلاب بسته می شد.(٤٦)

در قرن هفدهم زنان زیر دامن های گشاد پیراهن های شان که تا زمین هم کشیده می شد، زیردامنی چتری مانندی را نیز به تن می کردند و هنگام سوارکاری یا پیاده روی بر چهره ی خود ماسک می زدند.(٤٧) دامن ها بلند و پر چین بود و نوعی رودامنی نیز پوشیده می شد که به آن «مانتو» گفته می شد.(٤٨) برخی از این مانتوها، شنل های نسبتا بلند به صورت های گوناگون بودند که روی شانه نیز انداخته می شدند.(٤٩)

در قرن هیجدهم شال هایی به شکل ردا برای زنان مورد استفاده قرار گرفت. نوع تابستانی آن کوتاه و زمستانی آن بلند بود. برخی از آنها سوراخی برای بیرون آوردن دست و بعضی، سرپوشی از پارچه نرم داشت. در نوع بلند زمستانی آن، قسمت جلویی اش با دکمه بسته می شد. نوع تابستانی اش نیز روی سر انداخته و به حالت آزاد در جلو گردن بسته می شد. و یا دو سر آن از روی سینه به شکل ضربدر به پشت سر برده شده و به هم بسته می شد.(٥٠)

در سال های میانی دهه چهل قرن بیستم، زنان همراه با لباس شب، روسری شرقی را به شکل عمامه به دور سر می پیچیدند.(٥١) لباس سوارکاری شان نیز شامل کت و دامنی بود از پارچه دودی، بلند و پر چین همراه با کتی کوتاه. زیر کت پیراهنی با دامنی بلند پوشیده می شد. زیر دامن، چندین زیر دامنی و همچنین شلواری از کتان پوشیده می شد.(٥٢)

بعداز ملاحظه همه این موارد و گزارش ها، شاید بتوان به این جمع بندی رسید که اشتراک اقوام و ملل مختلف جهان در طول تاریخ در پوشیدگی زنان، امری ذاتی و برآمده از فطرت انسانی و سرشت عفت جوی آنها بوده و در نتیجه ترویج فرهنگ برهنگی، در سده اخیر موضوعی کاملا در تضاد با آن فطرت و سرشت به نظر می آید.

پی نوشت:

(١). تاریخ لباس، ٥٠٠٠ سال پوشاك زنان و مردان جهان، ترنرویل کاکس، روت، بزرگمهر، شیرین، نشر توس، تهران، ١٣٩٧هـ ش، ص ١١.

(٢). المفصل فى تاريخ العرب قبل الإسلام، علی، جواد، دار الساقی، بیروت، ١٤٢٢هـ ق، الطبعة الرابعة، ج ٩، ص ٤٧.

(٣). الطبقات الكبرى، ابن سعد، أبو عبد الله محمد بن سعد بن منيع الهاشمي، المحقق: إحسان، عباس، دار صادر، بيروت، ١٩٦٨م، الطبعة الأولی، ج ١، ص ٧٠.

(٤). الكافي، كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق‏، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، آخوندى، محمد، دارالكتب الإسلامية، تهران‏، ١٤٠٧هـ ق، چاپ چهارم‏، ج ٥، ص ٥٢١.

(٥). الموطأ، مالك بن أنس بن مالك بن عامر الأصبحی المدنی، المحقق: محمد مصطفى الأعظمي، مؤسسة زايد بن سلطان آل نهيان للأعمال الخيرية والإنسانية، أبو ظبي، ٢٠٠٤م، الطبعة الأولی، ج ٥، ص ١٣٣٩.

(٦). المنمّق في أخبار قريش، محمد بن حبيب بن أمية بن عمرو الهاشمی، بالولاء، أبو جعفر البغدادی، المحقق: خورشيد أحمد فاروق، عالم الكتب، بيروت، ١٩٨٥م، الطبعة الاولی، ج ١، ص ١٦٣.

(٧). تفسير نمونه‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الإسلامية، تهران‏، ١٣٧١هـ ش‏، چاپ دهم، ج ١٤ ص ٤٤٠.

(٨). مقاله «نگاهی بر سیر تاریخی حجاب زنان در فرهنگ ایران(از عهد باستان تا دوران قاجار)»، موسوی، سید قاسم، فصلنامه فرهنگ، شماره ٧٠، تابستان ١٣٨٨هـ ش، ص ٢٩٨ و ٢٩٩.

(٩). مقاله «پوشش زنان در ایران پیش از اسلام»، جمالی زاده، احمد، نشریه علمی ترویجی مطالعات ایرانی، بهار ١٣٨٩هـ ش، شماره ١٧، ص ٧٠.

(١٠). مقاله «پوشش زنان در ایران پیش از اسلام»، همان، ص ٧٧.

(١١). همان، ص ٧٩.

(١٢). دایره المعارف زن ایرانی، به سرپرستی: اجتهادی، مصطفی، بنياد دانش‏نامه بزرگ فارسى، تهران، ١٣٨٢هـ ش، ص ٣٧٢.

(١٣). از زبان داریوش، کخ، هایدماری، ترجمه: رجبی، پرویز، انتشارات کارنگ، تهران، ١٣٨٢هـ ش، ص ٢٨٣.

(١٤). مقاله «پوشش زنان در ایران پیش از اسلام»، همان، ص ٨٢.

(١٥). مقاله «پوشش زنان در ایران پیش از اسلام»، همان، ص ٧٧.

(١٦). مقاله «بررسی و مطالعۀ جایگاه زنان و خاتون ها در عصر مغول با استناد به شواهد تاریخی و داده های باستانشناسی»، بهرامی نهادفر، مرتضی، شکری، طاهره، اسکندری، نصیر، حیدری باباکمال، یدالله، فصلنامه تخصصی زن در فرهنگ و هنر، دوره ٤، شماره ٤، زمستان ١٣٩٤، ص ٥٠ و ٥١.

(١٧). دائرة المعارف قرن بیستم، وجدی، محمدفرید، چاپخانه دایرة المعارف قرآن، قاهره، بی تا، ص ٣٣٥.

(١٨). تاریخ لباس، ٥٠٠٠ سال پوشاك زنان و مردان جهان، همان، ص ٤١.

(١٩). تاريخ تمدن، دورانت، ویلیام جیمز، ترجمه: آرام، احمد، نشر اقبال، تهران، ١٣٣٧، ج ٢، ص ٣٤٢.

(٢٠). همان، ص ٣٤١.

(٢١). تاریخ لباس، ٥٠٠٠ سال پوشاك زنان و مردان جهان، همان، ص ٦٢.

(٢٢). همان، ص ٦٤.

(٢٣). همان، ص ٤٧.

(٢٤). همان، ص ٦٦.

(٢٥). همان، ص ٦٨.

(٢٦). همان، ص ٦٩.

(٢٧). همان، ص ٩٩.

(٢٨). همان، ص ٩١.

(٢٩). همان، ص ٨٧.

(٣٠). تاریخ تمدن، همان، ج ٧، ص ٩٦.

(٣١). همان، ص ٦٨.

(٣٢). تاریخ لباس، ٥٠٠٠ سال پوشاك زنان و مردان جهان، همان، ١٥٧.

(٣٣). همان، ١٧٤.

(٣٤). همان، ص ١٩٢.

(٣٥). همان، ص ٢٣١.

(٣٦). همان، ص ٣٠٩.

(٣٧). همان، ص ٩٥.

(٣٨). همان، ص ١٣٨.

(٣٩). تاریخ تمدن، همان، ج ٧، ص ٣٢٦.

(٤٠). تاریخ لباس، ٥٠٠٠ سال پوشاك زنان و مردان جهان، همان، ص ١٤٣.

(٤١). همان، ص ١٥٠ و ١٥١.

(٤٢). همان، ص ٧٨.

(٤٣). همان، ص ١١٣

(٤٤). همان، ص ١١٤.

(٤٥). همان، ص ١١٩ و ١٢٠.

(٤٦). همان، ١٣١.

(٤٧). همان، ٢٠٤.

(٤٨). همان، ٢١٠.

(٤٩). همان، ص ١٨١.

(٥٠). همان، ص ٢٤٢.

(٥١). همان، ص ٣٢٣.

(٥٢). همان، ص ٣٣٤.

احکام شرعی

احکام اعتکاف

مبطلات اعتکاف

مبطلات اعتکاف را بیان فرمایید؟

امور زير باطل كننده اعتكاف است:١. تمام چيزهايى كه روزه را باطل مى كند، چنانچه در روز انجام شود.٢. آميزش با همسر، چه در روز باشد و چه در شب.٣. ارتكاب ساير محرّماتِ اعتكاف; نظير خريد و فروش و استشمام عطريّات و بوهاى خوش، بنابر احتياط واجب، بلكه خالى از قوّت نيست.

حکم ارتکاب سهوی محرمات باطل کننده اعتکاف

چنانچه معتکف یکی از محرمات باطل کننده اعتکاف را از روی سهو یا فراموشی انجام دهد چه حکمی دارد؟

در فرض سؤال اعتكاف او خالى از اشكالى نيست.

وظیفه معتکف در صورت آمیزش جنسی

اگر انسان در هنگام اعتکاف، آمیزش جنسی کند وظیفه او چیست؟

اگر معتکف آميزش جنسى كند هر چند از روى فراموشى باشد، چنانچه اعتكاف واجب باشد بايد پس از اتمام آن، در صورتى كه وقت آن محدود بوده، قضاى آن را بجا آورد، و اگر وقتش وسيع است، بنابر احتياط واجب آن را از نو شروع كند، و اگر مستحب بوده، آن را تمام كند و قضا ندارد.

وظیفه معتکف در صورت ارتکاب مبطلات اعتکاف

اگر معتکف، یکی از مبطلات اعتکاف را مرتکب گردد چه وظیفه ای دارد؟

هرگاه انسان، اعتكاف خود را به سبب ارتكاب يكى از مبطلات اعتكاف باطل كند چنانچه آن اعتكاف واجب معيّن بود (و وقت آن گذشته) بايد قضاى آن را بجا آورد، و اگر واجب غير معيّن بوده، بايد آن را دوباره انجام دهد، مگر اينكه به هنگام نيّت اعتكاف يا اجراى صيغه نذر شرط رجوع كرده باشد، كه در اين صورت نيازى به قضا يا اعاده آن نيست. و اگر اعتكافش واجب نبوده، ولى در روز سوم آن را باطل كرده، در اينجا نيز بايد قضاى آن را بجا آورد، امّا اگر در روز اوّل و دوم (قبل از تكميل دو روز) بوده، وظيفه اى ندارد.

عدم فوریّت قضای اعتکاف

آیا به جا آوردن قضای اعتکاف، واجب فوری می باشد؟

قضاى اعتكاف، واجب فورى نيست؛ هر چند انجام آن در اوّلين فرصت مطابق احتياط است.

عدم وجوب قضای اعتکاف نذری میّت بر ولیّ او

اگر معتکف در حین اعتکاف نذری یا مانند آن که واجب شده است بمیرد؛ قضای آن بر ولیّ میّت واجب است؟

هرگاه معتكف در اثناى اعتكافى كه به سبب نذر يا مانند آن واجب شده از دنيا برود، قضاى آن بر ولىّ ميّت واجب نيست; هر چند مطابق احتياط است.

حکم بطلان اعتکاف با زنا و شراب خواری در شب

آیا ارتکاب حرام مانند زنا و شراب خواری در شب موجب بطلان اعتکاف می باشد؟

زنا کردن موجب بطلان اعتکاف است و مشروب خوردن بنابراحتیاط واجب موجب بطلان اعتکاف است.

حکم نگاه حرام در زمان اعتکاف

آیا نگاه شهوت انگیز موجب بطلان اعتکاف مى شود؟

موجب بطلان اعتکاف نمى شود.

محرّمات اعتکاف که مبطل آن نیز هستند

كدام يك از محرّمات اعتكاف، باعث بطلان اعتكاف مى شود؟

پنج چيز بر معتكف حرام است:١ـ تمتّع از همسر، خواه جماع باشد يا لمس و بوسيدن، بنابر احتياط.٢ـ استمنا بنابر احتياط; هر چند از طريق حلال باشد، مانند ملاعبه با همسر.٣ـ بوييدن عطريّات و بوهاى خوش; هر چند به قصد لذّت نباشد.٤ـ خريد و فروش، بلكه مطلق تجارت با نبودن ضرورت بنابر احتياط; ولى پرداختن به امور مباح دنيوى مانند خيّاطى و امثال آن اشكال ندارد.٥ـ جدال بر سر مسائل دينى يا دنيوى به قصد غلبه كردن بر طرف مقابل و اظهار فضيلت. و هر يك از امور فوق اعتكاف را باطل مى كند.

باطل شدن اعتکاف بسبب باطل شدن روزه معتکف

اگر روزه معتكف باطل شود، آيا اعتكافش نيز باطل مى گردد؟

آرى! اعتكاف او هم باطل مى شود.

Peinevesht:
  
    
TarikheEnteshar: « 1401/12/02 »
CommentList
*TextComment
*PaymentSecurityCode http://makarem.ir
CountBazdid : 3793