«فلسفه بعثت» در روايات اسلامی؟

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 

«فلسفه بعثت» در روايات اسلامی؟

Question «فلسفه بعثت» در روايات اسلامی چگونه تبیین شده است؟
AnswerSmall:

در روايات اسلامی، پذيرش دعوت انبياء باعث پيروزى، سربلندى، آزادگى و حيات رضايت بخش در دنيا و آخرت معرفي شده است. تكميل و ترویج اخلاق حسنه نيز یکی از اهداف انبياء است. امام صادق(ع) در مورد فلسفه بعثت انبياء فرمود: «[پیامبران سفیران خداوند در میان انسانها هستند] و آنها را به آنچه مصالح و منافع شان در آن است و مايه بقاى آنها و ترك آن مايه فناى آنها مى شود رهنمون مى شوند». امام علی(ع) در نهج البلاغه بعثت پیامبر(ص) را برای آزادی انسانها از طوق بردگی و رهایی از اطاعت و عبادت مخلوقات معرفی می نمایند.

AnswerLarge:

در روايات اسلامي، علل بعثت انبياء و اهداف آن با تعبيرات ارزشمندي بيان شده است، كه به نوبه خود بسيار آموزنده اند. به عنوان نمونه به چند روايت زير توجّه كنيد كه هر يك ناظر به يكى از اهداف يا چند قسمت از آنها است:

1. هنگامى كه رسول خدا(صلى الله عليه وآله) دعوتش را آشكار كرد، سران قريش نزد ابوطالب آمدند و گفتند: اى ابو طالب فرزند برادرت ما را سبك مغز مى خواند و به بت هاى ما ناسزا مى گويد، جوانان ما را فاسد نموده! و در جمعيّت ما تفرقه افكنده است. اگر اين كارها به خاطر كمبود مالى است آن قدر براى او مال جمع آورى مى كنيم كه ثروتمندترين مرد قريش شود؛ حتّى حاضريم او را به عنوان رييس خود برگزينيم! ابوطالب اين پيام را به پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) عرض كرد، پيامبر(صلى الله عليه وآله) فرمودند: «لَوْ وَضَعُوا الشَّمْسَ فِى يَمينِى وَ الْقَمَرَ فِى يَسارِى مَا اَرَدْتُهُ وَ لكِنْ كَلِمَةٌ يُعْطُونِيهَا يَمْلِكُونَ بِهَا الْعَرَبُ وَ تَدِينُ بِهَا الْعَجَمُ وَ يَكُونُونَ مُلُوكاً فِى الْجَنَّةِ فَقَالَ لَهُمْ اَبُوطَالِبُ ذلِكَ فَقَالُوا: نَعَمْ وَ عَشرَ كَلِمَات فَقَالَ لَهُمْ رَسُول الله: تَشْهَدُونَ اَنْ لاَ اِلهَ اِلاّ اللهُ وَ اَنِّى رَسُولُ اللهِ»(1)؛ (اگر آنها خورشيد را در دست راست من و ماه را در دست چپم بگذارند، من آن را نمى خواهم؛ ولى [به جاى اين همه وعده ها] در يك جمله با من موافقت نمايند تا در سايه آن حكومت بر تمام عرب پيدا كنند و غير عرب نيز به آيين آنها در آيند و آنها سلاطين بهشت خواهند بود. ابوطالب اين پيام را به آنها رساند. آنها گفتند: يك كلمه كه سهل است حاضريم در اين راه با ده كلمه موافقت كنيم. پيامبر(صلى الله عليه وآله) فرمود: گواهى دهيد معبودى جز الله نيست و من رسول خدايم...). اين حديث به خوبى نشان مى دهد كه پذيرش دعوت انبياء باعث پيروزى در دنيا و آخرت، سربلندى و آزادگى و حيات رضايت بخش است.

2. در حديث ديگرى از هشام بن حكم از امام صادق(عليه السلام) نقل شده كه در پاسخ سؤال يكى از كفّار در مورد فلسفه بعثت انبياء فرمود: ([هنگامى كه ما ثابت كرديم خالق و آفريدگارى داريم كه از ما و تمام مخلوقات برتر است و آن آفريدگار حكيم و متعالي، هرگز با چشم ديده نمى شود و قابل لمس نيست تا بندگانش با او تماس مستقيم داشته باشند، ثابت مى شود كه او سفيرانى در ميان بندگانش دارد كه دستورات او را به آنها مى رساند] و آنها را به آنچه مصالح و منافع آنها در آن است و مايه بقاى آنها و ترك آن مايه فناى آنها مى شود رهنمون مى شوند)؛ «وَ يَدُلُّونَهُمْ عَلَى مَصَالِحِهِمْ وَ مَنَافِعِهِمْ وَ مَا بِهِ بَقَائُهُمْ وَ فِى تَرْكِهِ فَنَائُهُمْ».(2)

3. اميرمؤمنان على(عليه السلام) در نهج البلاغه درباره فلسفه بعثت پيامبران بيان بسيار جالبى دارد. ایشان مى فرمايد: «فَبَعَثَ فيهِمْ رُسُلَه وَ وَاتَرَ اِلَيْهِمْ اَنْبِيَائَهُ، لِيَسْتَاْدُوهُمْ مِيثاقَ فِطْرَتِهِ وَ يُذَكِّرُوهُمْ مَنْسِىَّ نِعْمَتِهِ وَ يَحْتَجُّوا عَلَيْهِمْ بِالتَّبْلِيغِ وَ يُثِيرُوا لَهُمْ دَفَائِنَ الْعُقُولِ»(3)؛ (خداوند رسولانش را در ميان انسان ها مبعوث ساخت و پيامبرانش را پى در پى به سوى آنها فرستاد تا وفاى به پيمان فطرت را از آنها بخواهند و نعمت هاى فراموش شده او را يادآورى كنند و با تبليغ فرمان خدا، حجت را بر آنها تمام نمايند و گنجينه هاى عقول را آشكار سازند).

4. در حديث ديگرى از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) آمده است كه فرمود: «اِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ صَالِحَ الاَخْلاقِ»(4)؛ (من براى اين مبعوث شدم كه اخلاق صالح را تكميل كنم). همين مضمون به تعبير ديگرى از آن حضرت نقل شده كه فرمود: «بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَكَارِمَ الاَخْلاَقِ».(5)

5. در كتاب فروع كافى از اميرمؤمنان على(عليه السلام) آمده است كه روزى خطبه اى خواند و در ضمن خطبه چنين فرمود: «اَمّا بَعْدُ فَاِنَّ اللهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالى بَعَثَ مُحَمَّداً(صلى الله عليه وآله) بِالْحَق لِيُخْرِجَ عِبَادَهُ مِنْ عِبَادَةِ عِبادِهِ اِلى عِبَادَتِهِ وَ مِنْ عُهُودِ عِبَادِهِ اِلَى عُهُودِهِ وَ مِنْ طَاعَةِ عِبَادِهِ اِلى طَاعَتِهِ وَ مِنْ وَلاَيَةِ عِبَادِهِ اِلَى ولاَيَتِهِ، بَشيرًا وَ نَذِيراً وَ داعِياً اِلَى اللهِ بِاِذْنِهِ وَ سِراجاً مُنِيراً»(6)؛ (خداوند تبارك و تعالى محمّد(صلى الله عليه وآله) را به حق مبعوث كرد تا بندگانش را از عبادت بندگان، به عبادتش فرا خواند و از پيمان بندگان، به پيمان خودش دعوت كند و از اطاعت فرمان بندگان، به اطاعت فرمانش و از ولايت [و قيمومت] بندگان به ولايت خودش دعوت كند، او بشارت دهنده و بيم دهنده بود و به اذن خداوند به سوى او دعوت مى كرد و چراغ پر فروغى بود).(7)

Peinevesht:

(1). تفسير نورالثقلين، حویزی، عبد علی بن جمعه، مصحح: رسولی، هاشم، اسماعیلیان، قم، 1415 ق، ج 4، ص 442، ح 7؛ تفسير القمى، على بن ابراهيم، مصحح: جزایری، طیب، دار الکتاب، قم، 1404 ق، ج 2، ص 228.

(2). الكافي، كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق‏، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر و آخوندى، محمد، دار الكتب الإسلامية، تهران، ‏ ‏1407 ق، چاپ چهارم، ج 1، ص 168، كتاب الحجة، باب الاضطرار الى الحجة، ح 1.

(3). نهج البلاغه، شريف الرضى، محمد بن حسين‏، محقق / مصحح: للصبحي صالح، دار الهجرة، قم‏، ‏1414 ق، خطبه 1.

(4). الطبقات الکبری، ابن سعد، محمد بن سعد، محقق: عطاء، محمد بن عبدالقادر، دار الکتب العلمیه، بیروت، ج 1، ص 192.

(5). کنز العمال فی سنن الاقوال و الافعال، متقی، علی بن حسام الدین، مصحح: حیانی، بکری، سقا، صفوه، موسسه الرساله، بیروت، 1409 ق، ج 11، ص 420، ح 31969.

(6). الکافی، همان، ج 8، ص 386، ح 586.

(7). پیام قرآن، مکارم شیرازی، ناصر، با همكاری جمعی از فضلاء، دارالكتب الاسلاميه، تهران، 1386 ش، چاپ ششم، ج 7، ص 38.

TarikheEnteshar: « 1398/01/17 »
CommentList
*TextComment
*PaymentSecurityCode http://makarem.ir
CountBazdid : 3543