13 - ادامه مسئله 2 تحریرالوسیله (ولایت پدر بر باکره) - 5/7/79

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 

13 - ادامه مسئله 2 تحریرالوسیله (ولایت پدر بر باکره) - 5/7/79

2- اگر فتح این باب شود مسلّم هرچند مدّتى ممکن است این بنت به نکاح این و آن درآید و چنین نیست که در تمام مدّت با یک نفر باشد و مسلم متعدّد خواهد بود و این تعدّد آینده نکاح دائم دختر را به خطر مى اندازد چون وقتى شخصى مى داند که این بنت با افراد مختلف بوده دیگر رغبتى به او پیدا نمى کند و از زنان بیوه هم بدتر است چون همسران متعدد داشته است، پس خیلى از دختران آینده شان به خطر مى افتد اگرچه امروزشان حل مى شود ولى آینده شان به خطر مى افتد.

3- مشکل سوم این است که بعد از اینکه دختر چند مورد به عقد متعه درآمد بعد همسر دائمى اختیار کرد اگر این همسر دائم از بقیه همسران قبلى بهتر بود بحثى نیست ولى اگر بدتر باشد دیگر علاقه اى به این همسر دائم ندارد چون قبل از این همسر، دیگران را دیده است پس زنى که دیگران را ندیده است بهتر است چون این امر موجب مى شود که در آینده چه بسا این ازدواج به طلاق کشیده شود.

4- چه بسا بعد از این که همسر دائم پیدا کرد نتواند قطع علاقه مطلق از گذشته پیدا کند و رابطه با آن افراد قبلى داشته باشد و ممکن است مخفیانه روابطى برقرار شود که کانون خانواده به خطر بیافتد. بله اگر اینقدر باتقوى باشد که بتواند خود را کنترل کند درست، ولى این مشکل است.

5- یک عدّه سوءاستفاده چى (بى بندوبارها، اراذل و...) در هر جامعه اى هستند، اگر فتح این باب شود که دختران بدون اذن پدر نکاح موقت داشته باشند (اگر در شناسنامه نوشته شود که یک مشکل است و اگر ننویسیم که دختر مى تواند بگوید که با هیچکس رابطه ندارم و همینطور پسر) جلوى چنین سوءاستفاده را چگونه مى توان گرفت، چون جائى ثبت نمى شود مى توانند دختر و پسر روابط متعدّدى داشته باشند و تحت این عنوان حلال، حرام هاى متعدّدى انجام مى شود.

ممکن است کسى از دور بگوید که بگذارید اذن پدر نباشد و جوانان از راه حلال با هم باشند تا در حرام نیافتند ولى وقتى از نزدیک نگاه مى کنیم مى بینیم چه مشکلات عدیده اى پیش مى آید و لهذا شاید به همین دلیل است که روایات متعددى است که منع کرده است از متعه باکره، بدون اذن پدر این روایات متزافر هستند.

* عن عبدالملک بن عمرو، قال سئلت اباعبدالله(ع) عن المتعة فقال انّ أمرها شدید فاتقوا الابکار(1).

* عن جمیل بن صالح عن ابى بکر الحضرمى قال: قال ابوعبداللّه(ع) یا ابابکر ایاکم و الابکار أن تُزوّجوهنّ متعة(2).

* عن ابى مریم عن ابى عبداللّه قال العذراء (اى الابکار) التى لها اب لا تزوَّجُ متعة الاّ باذن ابیها.(3)

* عن المهلّب الدلال انه کتب الى ابى الحسن (الکاظم; ابالحسن الرضا) انّ أمرئة کانت معى فى الدار ثم انّها زوّجتنى نفسها (قرائن نشان مى دهد که بکر بوده است) و اشهدت اللّه و ملائکته على ذلک ثم انّ اباها زوجها من رجل آخر فما تقول؟ فکتب(ع) التزویج الدائم لایکون الاّ بولى و شاهدین و لایکون تزویج متعة ببکر استر على نفسک و اکتم رحمک اللّه. (نکاح تو اگر متعه باشد به باکره جایز نیست و اگر دائم باشد، ولى و دو شاهدت کجاست؟)(4)

این روایات چهارگانه، جمعش با روایات گذشته حملش بر کراهت است چون روایت گذشته بدون اذن پدر اجازه مى دهد ولى از مجموع روایات معلوم مى شود که تزویج ابکار در آن زمان هم مکروه بوده و مشکل داشته و حال آنکه در زمان ما مشکلات بیشتر و شدیدتر است به طورى که بعضى ها که فتوا به جواز داده بودند لوازم آن را که دیدند، فتواى خود را عوض کردند.

ان قلت: اگر اشخاصى باشند و جاهائى باشد که این مفاسد بار نیاید، و یا شخص باتقواست و آینده اش به خطر نمى افتد و هیچیک از این مشکلات برایش پیش نمى آید، در اینصورت چطور؟ آیا مى شود به او اجازه داد؟

قلنا: قانون موردى نمى شود و حاکم شرع موردى جواب نمى دهد چون هر شخصى مى گوید من هم همان شرایط را دارم و من هم باید استثنا شوم، پس قانون براى همه است.

ان قلت: حال این جوانها و مشکلات آنها را چکار کنیم واین راه را هم که شما بستید در اینجا جز این که افراد به گناه بیافتند راهى نیست؟

قلنا: نه راه متعه ابکار راه خوبى است و نه اینکه بگوئیم شما آلوده گناه شوید بلکه راه سوّمى است و آن اصلاح وضع نکاح دائم است که مشکلات را از سر راه ازدواج دائم برداریم و شرایط ازدواج را فراهم کنیم و اگر نکاح مثل نکاح زمان پیامبر(ص) ساده و آسان شود (مهریه کم، شرایط سهل و...) مشکل حل مى شود و از آنطرف اسباب تحریکات را هم به حدّاقل برسانیم. یعنى نمى شود ما اسباب تحریک را اجازه بدهیم و مشکلات ازدواج را زیاد کنیم بعد بگوئیم براى جلوگیرى از به گناه افتادن جوانان چکار کنیم؟ این، عملى نیست.

1. ح 14، باب 11 از ابواب متعه.

2. ح 13، باب 11 از ابواب متعه.

3. ح 12، باب 11.

4. ح 11، باب 11.

Peinevesht:
  
    
TarikheEnteshar: « 1279/01/01 »
CommentList
*TextComment
*PaymentSecurityCode http://makarem.ir
CountBazdid : 5155