52 - ادامه مسئله 28 - 4/11/78

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 

52 - ادامه مسئله 28 - 4/11/78

فرع سوّم: هل یجوز تکرار النظر اذا لم یحصل الغرض فى مجلس واحداً و فى نظر واحد؟ آیا مجلس خواستگارى چند دقیقه باشد و یکبار نگاه کند و یا مى تواند مدّت بیشترى باشد و چند بار نظر کند تا کاملاً ببیند؟ و آیا تکرار چنین مجلسى در جایى که نتوانسته خوب ببیند جایز است؟

مرحوم صاحب عروه این فروع را ذکر مى کند ولى مرحوم امام بعضى از این فروع را ندارد، صاحب عروه مى فرماید:

و یجوز تکرار النظر اذا لم یحصل الغرض و هو الاطلاع على حالها بالنظر الاوّل.(1)

دلیل جواز: اطلاق روایات

در روایات قید «مرّةٌ واحدة» یا «مجلس واحد» نبود و فقط مى فرمود یجوز النظر. ولکن این مسئله عرف و عادت دارد نه اینکه زوج بگوید مثلاً من یک هفته باید با او زندگى کنم تا ببینم مى توانیم با هم زندگى کنیم یا نه، چنین برنامه اى نیست و اگر از حدّ متعارف خارج شود اطلاقات شامل او نمى شود و اطلاقات از آن منصرف است.

فرع چهارم: هل یعتبر عدم امکان معرفتها من طریق آخر؟

این فرع را مرحوم صاحب عروه متعرّض شده است که آیا جواز نظر عند ارادة النکاح مشروط به آنجائى است که راه دیگرى براى انتخاب و اختیار نباشد مثلاً توکیل النساء (بستگان خود را براى دیدن مى فرستد) و یا از طریق عکس و فیلم، آیا این شرط معتبر است؟ صاحب عروه در این مسئله مى فرماید چنین شرطى نیست چون روایت اطلاق دارد بعلاوه سلیقه ها مختلف است فعلى هذا چه امکان توکیل للمماثل باشد و چه نباشد در هر دو صورت یجوز النظر للزوج و الزوجة.

فرع پنجم: هل یعتبر فى ذلک أذنها و رضاها؟

آیا رضایت و اجازه دختر لازم است؟

عده اى به این مسئله متعرض شده اند از جمله صاحب عروه که مى فرماید:

«و لایشترط أن یکون ذلک باذنها و رضاها».(2)

اگر واقعاً قصد تزویج دارد و تلذّذ و ریبه هم نیست جایز است چون روایات مطلق است.

مرحوم آقاى خوئى در ذیل این جمله مى فرماید:

بلاخلاف فى ذلک (ادعاى اجماع مى کند)... و لیس هو من حقوق المرأة کى یتوقّف الحلّ على رضاها(3)

ما در اینجا حدیثى از طرق عامّه داریم که شاید به آن دسترسى نداشته اند چون به این حدیث به عنوان مؤیّد مى توان استدلال کرد، حدیث را بیهقى نقل مى کند:

* عن جابر بن عبداللّه قال: قال رسول الله(صلى الله علیه وآله): اذا خطب احدکم المرأة فَقَدَرَ على أن یرى منها ما یُعْجِبُهُ (جالب باشد) و یدعوه الیها (دعوت کندبه ازدواج) فلیفعل (کأنّ جابر این گونه فهمیده که مى خواهد بداندیا نداند و مى خواهد اجازه دهد یا نه) قال جابر: فلقد خطِبتُ امرأة من بنى سَلَمة فکنت أتَخَبَّأُ (پنهان شدم) فى اصول النخل حتّى رأیت منها بعض ما أعجبنى فتزوّجتها.(4)

فرع ششم: هل یشترط فى ذلک عدم امکان الوصول الى مقصده من طریق العقد الموقّت؟

مواردى هست که مى توان عقد موقّت خواند آیا اگر چنین چیزى امکان داشته باشد مقدّم نیست؟

در جواب مى گوئیم که اطلاق روایات این را شرط ندانسته است و مشروط به عقد موقّت نیست.

نکته: وقتى عقد موقّت مى خوانند باید مدّت عقد موقّت تمام شده باشد یا مدّت را ببخشد تا عقد دائم خوانده شود و اگر در مدت نکاح موقّت و بدون بخشیدن مدّت، عقدى خوانده شود مشکلات بعدى به دنبال مى آورد و طبق قواعد این عقد باطل است و اگر در مدت نکاح موقّت برنامه ازدواج به هم بخورد و دختر را به نکاح زوج دیگرى درآورند بدون اینکه زوج اوّل مدّت را ببخشد در این صورت حرمت ابدى مى آید، چون نکاح به ذات بعل است.

 

 

1. ج 2، ص 801، مسئله 26.

2. ج 2، ص 801، مسئله 26.

3. کتاب النکاح، ج 1، ص 28.

4. سنن بیهقى، ج 7، ص 84.

Peinevesht:
  
    
TarikheEnteshar: « 1279/01/01 »
CommentList
*TextComment
*PaymentSecurityCode http://makarem.ir
CountBazdid : 5318