42 - ادامه مسائل 26 - 24 - 30/8/78

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 

42 - ادامه مسائل 26 - 24 - 30/8/78

- صبّى ممیّز:

ادلّه:

در مورد ممیّز هم آیات و هم روایات (بخلاف غیر ممیّز) داریم و همان گونه که گفتیم دو صورت دارد:

الف) بدون هیجان شهوت (عدم ثوران الشهوت):

در این صورت مسئله داراى دو قول است، عدّه اى قائل به عدم جواز شده اند و معتقدند زن خودش را در مقابل ممیّز منکشف نکند و مثل بالغ با او رفتار کند.

دلیل بر عدم جواز: آیه «... او الطفل الذین لم یظهروا على عورات النساء»(1) این آیه یک مفهوم و یک منطوق دارد، منطوق آیه در مورد طفل غیر ممیّز، و مفهومش در مورد ممیّز است.

ان قلت: این از قبیل مفهوم وصف است و مفهوم وصف حجّت نمى باشد.

بحث اصولى:

در علم اصول بحث است که آیا مفهوم وصف حجّت است یا نه؟ ما معتقدیم تمام قیودى که در مقام احتراز هستند یعنى براى خارج کردن بعضى از افراد موضوع مى باشند (نه قید توضیحى) مفهوم دارند.(2)

قلنا: آیه در مقام احتراز است و مفهوم دارد یعنى مى گوید طفل در مقام ابداء زینت مستثنى است، منتهى مقید به این که «لم یظهروا على عورات النساء» و اگر «یظهروا على عورات النساء» باشد جایز نیست که نشان دهند و ظاهراً دلیل خوبى است.

دلیل بر جواز: آیه 58 سوره نور

در سوره نور دو آیه داریم که بیان استیذان مى کند، حکمى که در میان مسلمانها کمتر عمل مى شود با اینکه صریح قرآن است. قرآن دستور مى دهد که در سه زمان بچّه هاى نابالغ وقتى مى خواهند وارد شوند باید اجازه بگیرند و در غیر این سه زمان آزاد هستند، امّا بچّه هاى بالغ هر زمان وارد جایگاه خصوصى پدر و مادر مى شوند باید اجازه بگیرند.

«یا ایّها الّذین آمنوا لیستأذن منکم الّذین ملکت أیمانُکم و الذین لم یبلغوا الحُلُمَ منکم ثلاث مرّات من قبل صلوة الفجر (قبل از نماز صبح) و حین تَضَعُون ثیابکم من الظهیرة (بعد از ظهر) و من بعد صلوة العشاء (موقع خواب) ثلاث عوراتٌ لکم (این سه زمان است که باید وقت و جاى شما محرمانه حساب شود) لیس علیکم و لاعلیهم جناحٌ بعدهنّ (غیر از این سه وقت) طوافّون علیکم بعضکم على بعض کذلک یبین اللّه لکم الآیات و اللّه علیم حکیم * و اذا بلغ الاطفال منکم الحلم (بالغ شدند) فلیستأذنوا (مطلقاً اجازه بگیرند که در اینجا بیشتر به نامحرم مى خورد چون پسر خودش هر دقیقه نمى تواند اجازه بگیرد) کما استأذن الّذین من قبلهم (اجازه گرفتن در هنگام ورود بر پدر و مادر در اقوام گذشته هم بوده و از آداب دینى و انسانى است) کذلک یبین اللّه لکم آیاته و اللّه علیم حکیم».(3)

در این سه مورد ممکن است زن و شوهر در حالتى باشند که با بودن بچّه ها مناسبت ندارد و در غیر از این سه مورد به بچّه هاى نابالغ آزادى داده شده است.

نکته اوّل: بچه هائى هستند که سنّشان نسبتاً بالاست و معنى اجازه گرفتن را مى فهمند، پس آیه اوّل چیزى بالاتر است یعنى بچّه هائى را شامل مى توان آنها را وادار به اجازه گرفتن کرد.

نکته دوّم: ظاهر آیه اوّل اعم است و فقط مخصوص بچّه ها نسبت به پدر و مادر نیست بلکه بچّه هاى دیگر فامیل، چه محرم و چه نامحرم را هم شامل مى شود، حتّى در آیه دوّم قرینه اى داریم که نشان مى دهد بیشتر نامحرم ها منظور هستند و لذا مى گوئیم اطلاق دارد و هم محرم را مى گیرد و هم نامحرم را.

مجموع این دو آیه دو دستور دارد که ظاهر آنهم وجوب است، یعنى اجازه گرفتن در سه موقع واجب است و اگر بالغند در هر موقع باید اجازه بگیرند. حال شاهد ما این است که وقتى شارع این سه موقع را در بچّه نابالغ استثنا کرده در غیر این سه موقع ورود آنها بدون اجازه اشکال ندارد و چون غالباً زن ها مقعنه ندارند، پس معلوم مى شود که در این موارد شارع اجازه مى دهد بچّه نابالغى که معنى اجازه را مى فهمد بدون اجازه بر زنان و مردان نامحرم داخل شود و چه بسا سر برهنه هم باشند پس این دلیل است بر جواز نظر ممیّز به زن نامحرم در حدّ متعارف.

جمع بندى: دو آیه پیدا کردیم که در مقابل هم وارد شده است. آیه اى(4) که مى فرماید: نظر طفل ممیّز به زینت باطنه جایز نیست و آیه دیگر(5) مى فرماید جایز است. تقابل ظاهرى دو آیه مثل روایتین متعارضین نیست که بگوئیم «خذ بما اشتهر و یا خذ بما خالف العامّة و...» اگر دو آیه ظاهرشان متعارض شد فقط باید جمع دلالى کرد (نص و ظاهر یا ظاهر و اظهر).

جمع دلالى:

در اینجا دو راه جمع داریم (جمع تبرعى، جمع عرفى):

بحث اصولى:

جمع بر دو قسم است:

الف) جمع عرفى: در جائى است که قرینه داریم مثل قرینه عام و خاص یا نص و ظاهر.

بعنوان مثال اگر روایتى داشته باشیم که «اغتسل للجمعة» امر ظهور در وجوب و احتمال استحباب دارد و روایت دیگرى بگوید: «یجوز ترک غسل الجمعه» این نص است و نص مقدّم است بر ظاهر، این جمع عرفى است.

1- بر اساس تفصیل معروف بگوییم آنجایى که هیجان شهوت است داخل در «لا یجوز» و آنجائى که هیجان شهوت نیست جایز است، شاید این بزرگواران که بین هیجان و غیر هیجان تفصیل داده اند به همین جهت بوده است که دفع تعارض بین دو آیه کنند. البتّه این جمع تبرّعى است و شاهد ندارد در حالى که جمع شاهد و قرینه مى خواهد.

ب) جمع تبرعى: در جائى که قرینه اى نداریم نه حالیّه، نه مقالیّه... این جمع کارساز نیست.

2- در اینجا نص و ظاهر درست کنیم آیه جواز (یجوز) نص و آیه نهى، ظاهر در حرمت است و احتمال کراهت هم دارد

جمع بین این دو، حمل به کراهت است یعنى اگر بچه نابالغ است مکروه است که زن در مقابل آن ظاهر شود ولى جایز است.

تا اینجا یک جمع عرفى بین دو آیه درست کردیم که نتیجه آن قول به جواز شد ولى دو روایت صحیح و معتبر داریم که با صراحت اجازه مى دهد و مى فرماید: مادامى که بچّه بالغ نشده لازم نیست زن سرش را بپوشاند (احتمالا این دو حدیث به یک حدیث بر مى گردد).

* محمّد بن على بن الحسین باسناده عن احمد بن محمد بن ابى نصر (البزنطى از اصحاب امام رضا) عن الرضا(علیه السلام): قال یؤخذ الغلام بالصلوة و هو ابن سبع سنین و لاتغطّى المرأة شعرها منه حتّى یحتلم.(6)

*... عبداللّه بن جعفر (فى قرب الاسناد) عن احمد بن محمد بن عیسى عن احمد بن محمد بن ابى نصر (البزنطى) عن الرضا(علیه السلام)قال: لاتغطّى المرأة رأسها من الغلام حتّى یبلغ الغلام.(7)

روایت اوّل سند معتبرى دارد و دلالتش هم صریح است ولى حدیث دوّم از نظر سند محلّ بحث است.

آیه به عقیده ما قابل استناد است و اگر در اطلاق آیه بحث باشد به این روایات تمسّک مى شود.

ب) همراه با هیجان شهوت (ثوران الشهوة)

هیجان بر دو قسم است: هیجان بالقوّة و هیجان بالفعل، مراد از هیجان بالقوه این است که در سن و سالى است که امکان هیجان است ولى وقوع ندارد و هیجان بالفعل یعنى اینکه وقوع هم دارد.

در جایى که صبىّ ممیّز همراه با هیجان شهوت باشد آیه و روایتى نداریم، فقط مى توانیم از مذاق شارع بفهمیم که اگر هیجانى باشد که منشأ فساد مى شود چه از جانب صبىّ و چه از جانب مرأة شارع آن را منع مى کند و این مورد از قبیل قضایا قیاستها معها است.

 

 

 

1. آیه 31، سوره نور.

2. انوار الاصول، ج 2، ص 52.

3. آیه 59 - 58، سوره نور.

4. آیه 31، سوره نور.

5. آیه 58، سوره نور.

6. ح 3، باب 126 از ابواب مقدّمات نکاح.

7. ح 4، باب 126 از ابواب مقدّمات نکاح.

Peinevesht:
  
    
TarikheEnteshar: « 1279/01/01 »
CommentList
*TextComment
*PaymentSecurityCode http://makarem.ir
CountBazdid : 5327