64 - فصل فى عقد النکاح و احکامه - 24/11/78

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 

64 - فصل فى عقد النکاح و احکامه - 24/11/78

- لزوم انشاء در عقود:

اگر الفاظ نباشد لابد تراضى قلبى است و تراضى قلبى هم انشاء نیست در حالى که عقود نیاز به انشاء دارند و انشاء هم باید یا با کتابت یا با لفظ یا با عمل یا با اشاره باشد به عبارت دیگر حقیقت انشاء ایجاد است و ایجاد هم ابزارى مى خواهد که ابزار آن لفظ یا کتابت است.

3- تمسّک به مبادله معاطاة:

بعضى استدلال کرده اند که نکاح به معاطات انجام مى شود و هر دلیلى که در ابواب دیگر براى صحّت معاطات باشد در اینجا هم هست که یکى از آن ادلّه «المؤمنون عند شروطهم» و دیگرى «اوفوا بالعقود» است و تعبیراتى از این قبیل که شامل تمام عقود مى شود اعم از عقود لفظى و فعلى، که همین حرف را در باب نکاح هم مى زنیم.

جواب از دلیل: درست است که اطلاقات «اوفوا بالعقود» شامل عقد معاطاتى هم مى شود حتّى در نکاح، ولى جلوى این مسئله را سیره مسلمین مى گیرد، یعنى اگر بیع معاطاتى زیاد است ولى از زمان پیغمبر به این طرف نکاح معاطاتى در بین مسلمین نداریم پس معاطات را هم به دلیل مخالفت با سیره و اجماع کنار مى گذاریم نه به دلیلى که شیخ انصارى فرمود که اگر نکاح معاطاتى صحیح باشد فرقى با زنا ندارد.

4- روایت صحیحه:

* و عنه (محمد بن یحیى)، عن احمد (احمد بن محمد که در حدیث قبل هم آمده و از ثقات است) عن ابن محبوب (اصحاب اجماع) عن أبى ایّوب (ابى ایّوب خزّاز ثقه) عن بُرید (بُریدِ معروف برید بن معاویه عجلى است که از اصحاب اجماع و از بزرگان است; در کتب اربعه چهل و دو مورد داریم که برید تنها ذکر شده و بیش از دویست و چهل مورد برید بن معاویه داریم و لذا هر جا برید مطلق ذکر شده، مراد برید بن معاویه است، چون احادیث کثیره اى از او نقل شده و از نشانه هائى که دلالت مى کند برید مطلق در این سند همان برید بن معاویه است، روایت کردن ابو ایّوب خزّاز از اوست، که از شاگردان برید بن معاویه بوده، و موارد کثیره اى از او نقل روایت مى کند) قال: سألت أباجعفر(علیه السلام)عن قول اللّه عزّ و جلّ «و أخذن منکم میثاقاً غلیظاً» فقال: المیثاق هو الکلمة الّتى عُقِدَ بها النکاح و امّا قوله: «غلیظاً» فهو ماء الرجل یُفیضُهُ الیها (اشاره به آثار عملیّه اى است که به دنبال عقد حاصل مى شود چون بعد از آمیزش و انتقال نطفه عقد محکم مى شود).(1)

جواب از دلیل: این روایت دلیل بر اعتبار انشاء لفظى نیست بلکه بر فعل خارجى (واقعه خارجیه) دلالت دارد. پس این حدیث اگر چه سندش معتبر است ولى دلالتى بر مطلب ما ندارد.

5- انشاء با کتابت:

اگر انشاء با کتابت باشد، یک انشاء عقلائى است و معاطات هم نیست تا ادّعاى اجماع بر بطلان شود و در بین عقلا هم معمول بوده و در عصر ما بهائى که به کتابت مى دهند به عقود لفظى نمى دهند حال آیا نمى توان اینها را دلیل گرفت که کتابت داخل در «اوفوا بالعقود» است؟

جواب از دلیل: در مورد نکاح بالخصوص اجماع داریم که کتابت جایز نیست. البتّه کتابت در اسلام اهمیّت زیادى دارد و طولانى ترین آیه قرآن مربوط به کتابت است و هیجده حکم اسلامى در این آیه جمع شده است کتابت چیزى نیست که آن را دست کم بگیریم. حکومتها در زمان ما عقد لفظى را به تنهائى کافى نمى دانند و باید ثبت شود، و حتّى در بعضى از عقود ابداً انشاء لفظى اعتبار ندارد مثل عقودى که دولتها با هم دارند، پس در بین عقلا اصل، کتابت و لفظ فرع است و در زمان قدیم اصل لفظ بود و کتابت فرع، حتّى از اشاره اخرس هم پست تر بود، کم کم مسیر عوض شد و کتابت اصل شد و ما حرفهاى گذشته را در اینجا نمى توانیم بزنیم پس کتابت از اهمیّت ویژه اى برخوردار است.

 

1. ح 4، باب 1 از ابواب عقد نکاح.

Peinevesht:
  
    
TarikheEnteshar: « 1279/01/01 »
CommentList
*TextComment
*PaymentSecurityCode http://makarem.ir
CountBazdid : 4903