رابطه متقابل تقوا و روزه داری

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 

رابطه متقابل تقوا و روزه داری

به کوشش حجت الاسلام احمد حيدری makarem news

Chekideh: خداوند در قرآن کريم می فرمايد: «اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد، روزه بر شما نوشته شده است، آن گونه كه بر امت هايی كه قبل از شما بودند، نوشته شده بود». بلافاصله فلسفه اين عبادت را در يك جمله كوتاه، اما بسيار پرمحتوا چنين بيان مى‏ كند: «شايد پرهيزكار شويد». با جمله آخر حکمت تشريع روزه، ايجاد روح «تقوا» در مؤمنين بيان شده است. در آيه دیگر می فرمايد: «خداوند [اعمال صالح و عبادات را] تنها از پرهيزكاران مى ‏پذيرد». لذا روزه از فرد بی تقوا پذيرفته نيست. روزه مثل هر عبادات و عمل صالحی، ثوابی دارد که بی تقوايی و گناه آن ثواب را پاک می کند. چرا که که فرق است بين «قبولى» و «صحت» عمل، چه بسا عملى صحيح باشد، اما مورد قبول درگاه خداوند قرار نگيرد. حضرت على عليه السلام مى ‏فرمايند: «چه بسا روزه‏ دارانى كه از روزه خود جز گرسنگی و تشنگى، بهره ‏اى ندارند»! جايی که هوای نفس حکومت می کند، فرصت ظهور و به فعليت رسيدن دين و دينداری نيست و گل عبادت در زمين «پرهيز» شکوفا می شود.
Keywords: روزه,رمضان,ماه رمضان,امام صادق,عمل صالح,آدم,عبادت,تقوا,گناهان,گناه,اخلاص,تهذيب نفس,امساك,ثواب,روح عبادت,اميرالمومنين,شرط صحت,نيّت,قربان,صحت عمل,مبطلات روزه,رذايل اخلاقى,مقام قرب,صوم,مسجد قبا,امير مؤمنان,مسجد ضرار,حضرت على,هابیل,قابیل,هوای نفس,تقوی,باتقوا,پرهیزکاری,صیام,گرسنگی,شهر الله,روزه داری,تشنگی,قبولی عمل,فلسفه روزه,روزه جوارح,مکارم شيرازی,كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ,لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ,حکمت روز,التَّقْوَى,فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوى,إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ,الصِّيَامَ,تَثْبِيتاً لِلْإِخْلَاصِ,الصَّوْمُ,إِنَّما يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ‏,وَ الْعاقِبَةُ لِلتَّقْوى,الْفائِزُونَ,اساس تقوا,شالوده تقوا,شَهْرُ رَمَضَانَ,بِنِيَّاتٍ صَادِقَةٍ,قُلُوبٍ طَاهِرَةٍ,لَا دِينَ مَعَ هَوًى,روزه عام,الْجُوعُ,الْعَطَشُ,روزه زبان,روزه قلب,روزه شکم,روزه اعضاء,روزه گوش,روزه دست,اجْتِنَابُ الْمَحَارِمِ,الصَّائِمُ,الصِّيَامُ,روزه اخص,روزه خاص,صَوْمُ الْقَلْبِ,صَوْمُ اللِّسَانِ,صِيَامِ الْبَطْنِ,جسم عبادات,جسم عبادت,شرط قبولی,صحت عبادت,قبولی عبادت

اخلاق روزه داران از منظر آيت الله العظمی مکارم شيرازی

به کوشش حجت الاسلام احمد حيدری


رابطه متقابل تقوا و روزه داری

بسم الله الرّحمن الرّحيم

قال الله الحکيم فی کتابه الکريم: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ كَما كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ؛[1] اى افرادى كه ايمان آورده ‏ايد، روزه بر شما نوشته شد، همان گونه كه بر كسانى كه قبل از شما بودند نوشته شده، تا پرهيزكار شويد».

آيه فوق به تشريع يكى از مهمترين عبادات اسلامی مى ‏پردازد و آن روزه است. با لحن تاكيد آميز مى‏ گويد: «اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد، روزه بر شما نوشته شده است، آن گونه كه بر امت هايی كه قبل از شما بودند، نوشته شده بود». بلافاصله فلسفه اين عبادت را در يك جمله كوتاه، اما بسيار پرمحتوا چنين بيان مى‏ كند: «شايد پرهيزكار شويد».[2] با جمله آخر حکمت تشريع روزه، ايجاد روح «تقوا» در مؤمنين بيان شده است.


حقيقت و جايگاه تقوا در معارف دينی

«تقوا» در اصل از ماده «وقايه»، به معنى نگهدارى يا خويشتن دارى است.‏[3] به تعبير ديگر، يك نيروى كنترل درونى است كه انسان را در برابر طغيان شهوات حفظ مى‏ كند. در واقع تقوا نقش ترمز نيرومندى را دارد كه ماشين وجود انسان را در پرتگاهها حفظ و از تندروی هاى خطرناك باز مى ‏دارد. تقوا احساس مسئوليت از درون است و سرچشمه اطاعت و پرهيز از گناه است. مى‏ توان تقوا را در يك جمله كوتاه چنين تعريف كرد: «تقوا وسيله بازدارنده نفس سركش است».

امير مؤمنان على عليه السّلام «تقوا» را به عنوان يك دژ نيرومند در برابر خطرات گناه شمرده است؛ آنجا كه مى‏ فرمايد: «اِعْلَمُوا عِبَادَ اللَّهِ، أَنَّ التَّقْوَى دَارُ حِصْنٍ عَزِيزٍ؛[4] بدانيد اى بندگان خدا، تقوا دژى است مستحكم و غير قابل نفوذ».[5]

امام صادق عليه السّلام نيز در توصيف تقوا فرموده اند: «أَنْ لَا يَفْقِدَكَ اللَّهُ حَيْثُ أَمَرَكَ وَ لَا يَرَاكَ حَيْثُ نَهَاكَ؛[6] تقوا آن است كه آنجا كه خدا بايد تو را ببيند، ببيند، و آنجا كه نهى كرده تو را نبيند».

معناى جمله فوق اين است كه انسان همواره خدا را ناظر اعمال خويش بداند، و حضور او را در زندگيش لمس كند، كه اگر انسانها اين احساس را داشته باشند به سراغ گناه نمى‏ روند.[7]

اميرالمومنين عليه السلام درباره ارزش و جايگاه تقوا مى‏ فرمايد: «خداوند شما را به تقوا سفارش كرده و آن را آخرين مرحله خشنودى و خواست خويش از بندگان قرار داده است؛ أَوْصَاكُمْ بِالتَّقْوَى وَ جَعَلَهَا مُنْتَهَى رِضَاهُ وَ حَاجَتَهُ مِنْ خَلْقِهِ».[8]

اين عبارت نشان مى ‏دهد كه تقوا برترين خواست پروردگار از بندگان و بالاترين افتخار براى همگان است و هماهنگ با آيات قرآنى است كه مى‏ گويد: «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ»[9]، «وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوى‏»[10]، «تِلْكَ الْجَنَّةُ الَّتِي نُورِثُ مِنْ عِبادِنا مَنْ كانَ تَقِيًّا»[11] و خداوند بالاترين بها را براى تقوا قائل شده است.[12]

بنابراين تقوا يكى از بزرگ ‏ترين ارزشها در نظام ارزشى اسلام، بلكه محور همه ارزش ‏ها تقواست.

تقوا اطلاقات متعدّد و معانى مختلفى دارد؛ در بعضى از موارد به معناى اجتناب از گناهان و در موارد ديگر، رعايت همه احكام شرعى، اعمّ از واجبات و محرّمات است.

اگر روحيّه تقوا و خداترسى در نهاد آدمى وجود نداشته باشد و مواظب نباشد كه احكام الهى يعنى انجام واجبات و ترك محرّمات را رعايت كند، انسان بى ‏بند و بار، بى ‏مبالات، بى ‏تفاوت و سر در گم بوده و راه به جايى نمى ‏برد.

انسان باتقوا كسى است كه به واجبات اهميّت بدهد و از محرّمات دورى كند؛ امّا نزد خواص، او كسى است كه بتواند همه كردارش را به ديگران عرضه كند.

بنابراين اوّلين شرط در مسير تكامل آن است كه آدمى، براى اعمال و رفتار خود معيار و ضابطه ‏اى در اختيار داشته باشد و هواهاى نفسانى خود را تحت كنترل بگيرد در غير اين صورت هرگز به سعادت دست پيدا نخواهد كرد.[13]


تقوا، حکمت تشريع عبادات

عبادات اثر بسيار عميقى در تهذيب اخلاق دارند؛ لذا در اين بحش از سخن به صورت اجمالی تأثير عبادات را در پرورش فضائل اخلاقى از منظر آيات قرآن بررسى مى‏ كنيم.

1. «يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ‏؛[14] اى مردم! پروردگار خود را پرستش كنيد، آن كس كه شما و كسانى را كه پيش از شما بودند آفريد، تا پرهيزکار شويد».

2. «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ كَما كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ؛[15] اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد! روزه بر شما نوشته شده، همان گونه كه بر كسانى كه قبل از شما بودند نوشته شد، تا پرهيزکار شويد».

3. «وَ أَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ؛[16] و نماز را بر پا دار كه نماز [انسان را] از زشتی ها و گناه باز مى ‏دارد».

در آيات فوق، رابطه نزديكى ميان «عبادت» و تقوا و پرهيز از گناه و پرورش فضائل اخلاقى ديده مى ‏شود.

در نخستين آيه، همه انسانها را بدون استثنا مخاطب ساخته و راه تقوا را اين گونه به آنها نشان مى ‏دهد؛ مى ‏فرمايد: «اى مردم! پروردگارتان را كه شما و پيشينيان شما را آفريده پرستش كنيد تا پرهيزكار شويد».

در آيه بعد به رابطه «روزه‏» و «تقوا» اشاره شده است؛ مى ‏فرمايد: «اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد روزه بر شما نوشته شده - همان گونه كه بر كسانى كه قبل از شما بودند نوشته شد - تا پرهيزکار شويد».

هركس به روشنى در مى ‏يابد كه به هنگام روزه داشتن، نور و صفاى تازه ‏اى در دل احساس مى ‏كند، خود را به نيكی ها نزديك تر، و از زشتی ها و بدی ها دورتر مى ‏بيند، حتّى آمارهاى مستند نشان مى ‏دهد كه در ايّام ماه مبارك سطح جرائم در جامعه روزه‏ دار، بسيار پايين مى‏ آيد.

در سومين آيه، به رابطه نزديك «نماز» و پرهيز از گناه و فحشاء و منكر اشاره شده‏ است؛ در اين آيه شخص پيامبر صلى الله عليه و آله به عنوان يك الگو و اسوه، مخاطب به اين خطاب شده است: «نماز را بر پا دار كه نماز [انسان را] از زشتيها و گناه باز مى‏ دارد».[17]

روايات اسلامى‏ و تأثير عبادات در تهذيب نفس

رابطه عبادات و تهذيب نفس در روايات اسلامى نيز بازتاب بسيار وسيع و گسترده ‏اى دارد كه به گوشه ‏اى از آن اشاره مى‏ شود:

1. در تمام رواياتى كه سخن از فلسفه احكام به ميان آمده، اشاره به تأثير عبادت در پالايش روح و صفاى دل شده است؛ از جمله، در كلمات قصار اميرمؤمنان على عليه السلام آمده است: «فَرَضَ اللَّهُ الْإِيمَانَ تَطْهِيراً مِنَ الشِّرْكِ، وَ الصَّلَاةَ تَنْزِيهاً عَنِ الْكِبْرِ، وَ الزَّكَاةَ تَسْبِيباً لِلرِّزْقِ، وَ الصِّيَامَ ابْتِلَاءً لِإِخْلَاصِ الْخَلْقِ؛[18] خداوند ايمان را براى تطهير دل از شرك واجب فرموده، و نماز را براى پاك شدن از تكبّر، و زكات را سبب روزى قرار داده، و روزه را وسيله‏ اى براى پرورش اخلاص بندگان».

شبيه همين معنى با مختصر تفاوتى در خطبه معروف بانوى بزرگ اسلام فاطمه زهرا عليها السلام ديده مى‏ شود آنجا كه مى‏ فرمايد: «فَجَعَلَ اللَّهُ الْإِيمَانَ تَطْهِيراً لَكُمْ مِنَ الشِّرْكِ، وَ الصَّلَاةَ تَنْزِيهاً لَكُمْ عَنِ الْكِبْرِ، وَ الزَّكَاةَ تَزْكِيَةً لِلنَّفْسِ وَ نَمَاءً فِي الرِّزْقِ وَ الصِّيَامَ تَثْبِيتاً لِلْإِخْلَاصِ؛[19] خداوند ايمان را سبب پاكسازى شما از شرك قرار داده است و نماز را وسيله‏اى براى تطهير قلوب از كبر، و زكات را موجب تزكيه نفس [از بخل و حرص و دنيا پرستى] و نموّ روزى، و روزه را عامل تثبيت خلوص نيّت».

2. در حديثى از رسول خدا صلى الله عليه و آله در مورد فلسفه روزه چنين مى‏ خوانيم: «فَالصَّوْمُ يُمِيتُ مُرَادَ النَّفْسِ وَ شَهْوَةَ الطَّبْعِ الْحَيَوَانِيِّ، وَ فِيهِ صَفَاءُ الْقَلْبِ وَ طَهَارَةُ الْجَوَارِحِ وَ عِمَارَةُ الظَّاهِرِ وَ الْبَاطِنِ وَ الشُّكْرُ عَلَى النِّعَمِ وَ الْإِحْسَانُ إِلَى الْفُقَرَاءِ، وَ زِيَادَةُ التَّضَرُّعِ وَ الْخُشُوعِ وَ الْبُكَاءِ، وَ حَبْلُ الِالْتِجَاءِ إِلَى اللَّهِ وَ سَبَبُ انْكِسَارِ الْهِمَّةِ وَ تَخْفِيفُ السَّيِّئَاتِ وَ تَضْعِيفُ الْحَسَنَاتِ، وَ فِيهِ مِنَ الْفَوَائِدِ مَا لَا يُحْصَى‏؛[20] روزه هواى نفس و شهوت طبيعت حيوانى را مى‏ميراند [و طغيان آن را فرو مى ‏نشاند]، و در آن صفاى قلب و پاكى اعضاء، و آبادى بيرون و درون انسان، و شكر بر نعمت ها، و احسان به فقرا، و فزونى تضرّع و خشوع و گريه است؛ و وسيله‏ اى است براى التجاء به پروردگار، و سبب شكستن دلبستگی ها و كم شدن سيّئات، و فزونى حسنات است؛ و در آن فوائد بيشمارى است».

در اين حديث چهارده اثر مثبت براى روزه ذكر شده كه مجموعه ‏اى از صفات فضيلت و افعال اخلاقى است.

اين نكته قابل توجّه است كه همه عبادات يك اثر مشترك دارند و هر كدام يك تأثير ويژه، اثر مشترك همه آنها پرورش روح خضوع و اخلاص و تسليم در مقابل حق، و بيدارى و هوشيارى و ترك غفلت است. اثر ويژه هر كدام نيز متناسب آن عبادت است؛ نماز نهى از فحشاء و منكر مى‏ كند، و روزه اراده را قوى و هواى نفس را تحت كنترل نيروى عقل در مى ‏آورد؛ حج، انسان را از تمام رزق و برق ‏هاى زندگى و تعلّقات حيات دور مى ‏سازد، و زكات، بخل و حرص و دنيا پرستى را كم مى ‏كند.

به اين ترتيب، كسى كه همه اين عبادات را به جا مى ‏آورد، هم از اثرات عامّ آن بهره مى ‏گيرد و هم از تأثيرات ويژه آنها استفاده مى‏ كند، و مى‏ تواند فضايل اخلاقى را در پرتو آنها در وجود خود پرورش دهد. بنابراين، عبادت و نيايش ما در برابر پروردگار، يكى از گامهاى مؤثّر خودسازى است.[21]


تقوا شرط پذيرش اعمال و عبادات

از آيات مختلف قرآن چنين بر می آيد که ارزش اعمال و عبادات نزد باری تعالی به نيّت الهی، اخلاص و تقواست؛ عملی از بندگان پذيرفته است که مبتنی بر تقوا باشد؛ مسجدی برای نماز پذيرفته می شود که بر اساس تقوی بنا شده باشد. برخی از اين آيات به شرح ذيل است:

1. «وَ اتْلُ‏ عَلَيْهِمْ‏ نَبَأَ ابْنَيْ‏ آدَمَ‏ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبا قُرْباناً فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِما وَ لَمْ يُتَقَبَّلْ مِنَ الْآخَرِ قالَ لَأَقْتُلَنَّكَ قالَ إِنَّما يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ‏؛[22] داستان دو فرزند آدم را به حق بر آنها بخوان، هنگامى كه هر كدام عملى براى تقرب [به پروردگار] انجام دادند، اما از يكى پذيرفته شد و از ديگرى پذيرفته نشد. [برادرى كه عملش مردود شده بود به برادر ديگر] گفت: به خدا سوگند تو را خواهم كشت. [برادر ديگر] گفت: [من چه گناهى دارم زيرا] خدا تنها از پرهيزكاران مى ‏پذيرد».

در اين آيه داستان فرزندان آدم، و قتل يكى به وسيله ديگرى، شرح داده شده است و می گويد: «هر كدام كارى براى تقرب به پروردگار انجام دادند، اما از يكى پذيرفته شد و از ديگر پذيرفته نشد».

همين موضوع سبب شد برادرى كه عملش قبول نشده بود، ديگرى را تهديد به قتل كند، و «سوگند ياد نمايد كه تو را خواهم كشتم! اما برادر دوم او را نصيحت كرد و گفت اگر چنين جريانى پيش آمده، گناه من نيست بلكه ايراد متوجه خود تو است كه عملت با «تقوا» و پرهيزکارى همراه‏ نبوده است و «خدا تنها از پرهيزکاران می پذيرد».[23]

2. «وَ أْمُرْ أَهْلَكَ‏ بِالصَّلاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَيْها لا نَسْئَلُكَ رِزْقاً نَحْنُ نَرْزُقُكَ وَ الْعاقِبَةُ لِلتَّقْوى‏؛[24] و خانواده خود را به نماز دستور ده و بر انجام آن شكيبا باش، ما از تو روزى نمى‏ خواهيم، بلكه ما به تو روزى مى ‏دهيم، و عاقبت نيك براى تقوا است».

در اين آيه دستوراتى به پيامبر داده شده كه در حقيقت منظور از آن عموم مسلمانان است و در پايان آيه اضافه مى‏ كند که: «عاقبت و سرانجام نيك از آن تقوا است». آنچه باقى مى‏ ماند و سرانجامش مفيد و سازنده و حيات ‏بخش است، همان تقوا و پرهيزكارى است؛ پرهيزكاران سرانجام پيروزند و بى ‏تقوايان محكوم به شكست. هدف جمله اخير، تاكيد در زمينه روح تقوا و اخلاص در عبادات است؛ چرا كه اساس عبادت‏ همين است.

3. در آيه 37 سوره حج، مى ‏خوانيم: «لَنْ يَنالَ اللَّهَ‏ لُحُومُها وَ لا دِماؤُها، وَ لكِنْ يَنالُهُ التَّقْوى‏ مِنْكُمْ‏؛ گوشت هاى حيوانات قربانى و خون هاى آنها به خدا نمى ‏رسد، ولى تقواى شما به او مى‏ رسد». يعنی آنچه به مقام قرب او از اعمال شما واصل مى ‏گردد، پوسته و ظاهر آن نيست بلكه مغز و باطن و اخلاصى كه در آن است به مقام قربش راه مى ‏يابد.[25]

4. در سوره نور، آيه 52 نيز مى خوانيم: «وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ يَخْشَ اللَّهَ وَ يَتَّقْهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْفائِزُونَ؛[26] هركس خدا و پيامبرش را اطاعت كند و از خدا بترسد و از مخالفت فرمانش بپرهيزد، آنها رستگاران واقعى هستند».[27] در اين آيه «تقوا» شرط رستگاری بر شمرده شده.

5. در سوره توبه آيات 107 الی 109 آمده: «وَ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مَسْجِداً ضِراراً وَ كُفْراً وَ تَفْرِيقاً بَيْنَ الْمُؤْمِنِينَ وَ إِرْصاداً لِمَنْ حارَبَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ وَ لَيَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنا إِلاَّ الْحُسْنى‏ وَ اللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكاذِبُونَ * لا تَقُمْ فِيهِ أَبَداً لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوى‏ مِنْ أَوَّلِ يَوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فِيهِ فِيهِ رِجالٌ يُحِبُّونَ أَنْ يَتَطَهَّرُوا وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُطَّهِّرِينَ * أَ فَمَنْ أَسَّسَ بُنْيانَهُ عَلى‏ تَقْوى‏ مِنَ اللَّهِ وَ رِضْوانٍ خَيْرٌ أَمْ مَنْ أَسَّسَ بُنْيانَهُ عَلى‏ شَفا جُرُفٍ هارٍ فَانْهارَ بِهِ فِي نارِ جَهَنَّمَ وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ؛ [گروهى ديگر از منافقين] كسانى هستند كه مسجدى (مسجد ضرار) ساختند براى زيان رساندن [به مسلمانان] و [تقويت] كفر و تفرقه ميان مومنان و كمينگاه براى كسى كه با خدا و پيامبرش از پيش مبارزه كرده بود، آنها سوگند ياد مى‏ كنند كه نظرى جز نيكى [و خدمت] نداشته‏ ايم، اما خداوند گواهى مى‏ دهد كه آنها دروغگو هستند! * [ای پيامبر!] هرگز در آن قيام [و عبادت] مكن، آن مسجدى كه از روز نخست بر پايه تقوى بنا شده (مسجد قبا) شايسته‏ تر است كه در آن قيام [و عبادت] كنى، در آن مردانى هستند كه دوست مى ‏دارند پاكيزه باشند و خداوند پاكيزگان را دوست دارد. * آيا كسى كه شالوده آن را بر پرهيز از خدا و خشنودى او بنا كرده بهتر است، يا كسى كه اساس آن را بر كنار پرتگاه سستى بنا نموده كه ناگهان در آتش دوزخ فرو مى‏ ريزد، و خداوند گروه ستمگر را هدايت نمى‏ كند».[28]

در اين آيات رسول خدا از اقامه نماز در مسجدی که برای فتنه و تفرقه بنا شده، نهی شده است. امّا به اقامه نماز در مسجدی که بر اساس «تقوا» بنا شده است، امر شده، چرا که در آن مردانی هستند که دوست دارند «پاکيزه» باشند و مسجد خود را بر شالوده «تقوا» و خشنودی خدا بنا کرده اند.  

شرط قبولى اعمال در روايات

1. رسول خدا صلى الله عليه و آله درباره ماه رمضان و روزه فرموده است: «يَا جَابِرُ! هَذَا شَهْرُ رَمَضَانَ، مَنْ‏ صَامَ‏ نَهَارَهُ‏ وَ قَامَ وِرْداً مِنْ لَيْلِهِ‏ وَ عَفَّ بَطْنُهُ وَ فَرْجُهُ وَ كَفَّ لِسَانَهُ خَرَجَ مِنْ ذُنُوبِهِ كَخُرُوجِهِ مِنَ الشَّهْرِ؛[29] اى جابر هر كس در ماه رمضان روزهايش را روزه بگيرد و شب ‏هايش مشغول دعا و مناجات باشد و شكم و شهوت و زبان خود را نگهدارد از گناهش خارج مى ‏شود همان طور كه ماه رمضان را پشت سر مى‏ گذارد».

2. رسول خدا صلى الله عليه و آله در فرازی از خطبه شعبانيه - که درباره ماه رمضان و روزه ايراد شده است - شرايط دعا كردن در ماه مضان را بيان کرده و مى ‏فرمايند: «فَاسْأَلُوا اللَّهَ رَبَّكُمْ بِنِيَّاتٍ صَادِقَةٍ وَ قُلُوبٍ طَاهِرَةٍ».[30] ايشان دو شرط را بيان مى ‏كند: يكى اينكه با نيّت درست خدا را بخواند؛ دوم اينكه بايد قلب كه محلّ نيّت انسان است، از كينه‏ ها و رذايل اخلاقى پاك باشد.[31]

3. حضرت على عليه السلام نيز مى‏ فرمايد: «لَا دِينَ مَعَ هَوًى‏؛[32] دين با هواى نفس جمع نمى ‏شود».[33] جايی که هوای نفس حکومت می کند، فرصت ظهور و به فعليت رسيدن دين و دينداری نيست و گل عبادت در زمين «پرهيز» شکوفا می شود.


اقسام روزه داران بر اساس تقوا:

روزه با معيار تقوا سه مرتبه و درجه دارد:

1. روزه عام: عبارت است از امساك و خوددارى از مبطلات روزه، كه در روايات به اين نوع روزه اشاره شده؛ على عليه السلام مى ‏فرمايند: «كَمْ مِنْ صَائِمٍ لَيْسَ لَهُ مِنْ صِيَامِهِ إِلَّا الْجُوعُ وَ الظَّمَأُ؛[34] چه بسا روزه‏ دارانى كه از روزه خود جز گرسنگی و تشنگى، بهره ‏اى ندارند».

همچنين رسول خدا صلى الله عليه و آله فرموده ‏اند: «رُبَّ صَائِمٍ حَظُّهُ مِنْ صِيَامِهِ الْجُوعُ وَ الْعَطَشُ‏؛[35] چه بسا روزه ‏دارى كه بهره ‏اش از روزه گرفتن، گرسنگى و تشنگى است».

چرا که اين افراد چشم، گوش و زبانشان روزه نيست؛ بلكه مشغول گناه است.

2. روزه خاص: روزه دار علاوه بر اينكه از مبطلات روزه خوددارى مى ‏كند، از گناهان چشم، گوش، زبان، دست و پا و ساير جوارح نيز اجتناب مى‏ كند. امام على عليه السلام مى‏ فرمايند: «الصِّيَامُ اجْتِنَابُ الْمَحَارِمِ، كَمَا يَمْتَنِعُ الرَّجُلُ مِنَ الطَّعَامِ وَ الشَّرَابِ‏؛[36] روزه دورى كردن از حرام‏ هاست، آن گونه كه انسان از خوردن و آشاميدن دورى مى‏ كند».

حضرت زهرا عليها السلام نيز مى ‏فرمايند: «مَا يَصْنَعُ الصَّائِمُ بِصِيَامِهِ، إِذَا لَمْ يَصُنْ لِسَانَهُ وَ سَمْعَهُ وَ بَصَرَهُ وَ جَوَارِحَهُ!؛[37] اگر روزه‏ دار زبان و گوش و چشم و اعضا و جوارح خود را نگه ندارد، روزه به چه كارش مى‏ آيد!».

3. روزه اخص: عبارت است از دورى روزه دار از مبطلات روزه؛ و همچنين اعضا و جوارح او هم از گناه دورى كند؛ بعلاوه، دل او هم روزه باشد و توجّه به خدا داشته باشد.

امام على عليه السلام مى‏ فرمايند: «صَوْمُ الْقَلْبِ خَيْرٌ مِنْ صِيَامِ اللِّسَانِ، وَ صَوْمُ اللِّسَانِ خَيْرٌ مِنْ صِيَامِ الْبَطْنِ؛[38]  روزه قلب بهتر است از روزه زبان، و روزه زبان بهتر است از روزه شكم».[39]


نتيجه اينکه: از يک طرف روزه آفريننده روح تقوا در انسان است؛ از طرف ديگر روزه از فرد بی تقوا پذيرفته نيست. تقوا نيز چون روزه مراتبی دارد که هر کس بايد در حد خود آن را رعايت کند. روزه مثل هر عبادات و عمل صالحی، ثوابی دارد که بی تقوايی و گناه آن ثواب را پاک می کند.

جسم روزه‏، ترك خوردن و آشاميدن و ديگر مبطلات روزه‏ است، امّا روح روزه، رسيدن به قلّه تقوا است:‏ «لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ».[40] آنچه مهم است اين كه در كنار توجّه و عنايت به جسم عبادات، به روح آن هم توجّه كنيم.[41] چرا که فرق است بين «قبولى» و «صحت» عمل، چه بسا عملى صحيح باشد، اما مورد قبول درگاه خداوند قرار نگيرد. صحيح بودن عمل يعنى تمام اجزا و شرايط آن را به جا آورده است. اما قبول بودن عمل، يعنى اين عبادت‏ داراى روح است و روح روزه، تقواست.[42]

Source:
1. تفسير نمونه
2. اخلاق در قرآن‏
3. از تو سوال مى كنند 
4. انوار هدايت 
5. پيام امام امير المومنين عليه السلام
6. سوگندهاى پر بار قرآن
7. گفتار معصومين(ع)
Peinevesht:

[1] . سوره بقره، آيه 183.

[2] . تفسير نمونه‏، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، تهيه و تنظيم: جمعى از فضلاء، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، 1374هـ ش، چاپ سى و دوم، ‏ج‏1، ص623-624.

[3] . «راغب» در كتاب «مفردات» مى ‏گويد: «وقايه» به معنى نگهدارى اشياء است در برابر امورى كه به آنها زيان و آزار مى‏ رساند، و تقوا قرار دادن روح است در يك پوشش حفاظتى در برابر خطرها، و لذا گاهى تقوا را به خوف تفسير كرده ‏اند، در حالى كه خوف، سبب تقوا مى ‏شود و در عرف شرع، تقوا به معنى خويشتن دارى در برابر گناهان است و «كمال تقوا» آنست كه از مشتبهات نيز اجتناب شود. (ر.ک: مفردات ألفاظ القرآن‏، راغب أصفهانى، حسين بن محمد، ناشر: دار القلم - الدار الشامية، بيروت - دمشق‏، 1412هـ ق‏، نوبت چاپ اول‏، ص881، ماده «وقى‏»).

[4] . نهج البلاغة، شريف الرضى، محمد بن حسين، تحقيق و تصحيح: صبحی صالح، انتشارات هجرت، قم، 1414هـ ق، چاپ اوّل، ص221-223، خطبه 157 «و من خطبة له (ع) يحث الناس على التقوى‏».

[5] . تفسير نمونه، همان، ص79-81.

[6] «وَ سُئِلَ الصَّادِقُ (ع) عَنْ تَفْسِيرِ التَّقْوَى فَقَالَ أَنْ لَا يَفْقِدَكَ اللَّهُ حَيْثُ أَمَرَكَ وَ لَا يَرَاكَ حَيْثُ نَهَاكَ». (بحار الأنوار، مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، دار إحياء التراث العربی، بيروت، 1403هـ ق، چاپ دوم، ج 67، ص 285).  

[7] . سوگندهاى پر بار قرآن‏، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، تهيه و تنظيم: حجة الإسلام والمسلمين ابوالقاسم عليان نژادى‏، مدرسه الامام على بن ابى طالب(ع)، قم، 1386هـ ش‏، چاپ دوم،‏ ص477-478.

[8] . نهج البلاغة، همان، ص265-268‏، خطبه 183 «من خطبة له ع في قدرة اللّه و في فضل القرآن و في الوصية بالتقوى الله تعالى».

[9] .  سوره حجرات، آيه 13.

[10] . سوره بقره، آيه 197.

[11] . سوره مريم، آيه 63.

[12] . پيام امام امير المومنين عليه السلام، آيت الله العظمی ناصر مكارم شيرازى‏، تهيه و تنظيم: جمعى از فضلاء، دار الكتب الاسلاميه، تهران‏، 1386هـ ش‏، چاپ اول‏، ج‏7، ص108-109.

[13] . گفتار معصومين(ع)، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، تهيه و تنظيم: حجة الإسلام سيد محمد عبدالله زاده‏، مدرسه الامام على بن ابى طالب(ع)، قم، 1387هـ ش، چاپ اول،‏ ج‏1، ص13-14.

[14] . سوره بقره، آيه 21.

[15] . سوره بقره، آيه 183.

[16] . سوره عنكبوت، آيه 45.

[17] . اخلاق در قرآن‏، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، تهيه و تنظيم: جمعى از فضلاء، مدرسه الامام على بن ابى طالب(ع)، قم، 1377هـ ش‏‏، چاپ اول،‏ ج‏1، ص336-339.

[18] . نهج البلاغة، همان، ص512، كلمات قصار، حکمت252.

[19] . الإحتجاج على أهل اللجاج، طبرسى، احمد بن على‏، محقق / مصحح: خرسان، محمد باقر، نشر مرتضى‏، مشهد، 1403هـ ق‏، چاپ اول‏، ج‏1، ص97-108، «احتجاج فاطمة الزهراء (ع) على القوم لما منعوها فدك و قولها لهم عند الوفاة بالإمامة».

[20] . «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الصَّوْمُ لِي وَ أَنَا أَجْزِي بِهِ فَالصَّوْمُ يُمِيتُ مُرَادَ النَّفْسِ وَ شَهْوَةَ الطَّبْعِ الْحَيَوَانِيِّ وَ فِيهِ صَفَاءُ الْقَلْبِ وَ طَهَارَةُ الْجَوَارِحِ وَ عِمَارَةُ الظَّاهِرِ وَ الْبَاطِنِ وَ الشُّكْرُ عَلَى النِّعَمِ وَ الْإِحْسَانُ إِلَى الْفُقَرَاءِ وَ زِيَادَةُ التَّضَرُّعِ وَ الْخُشُوعِ وَ الْبُكَاءِ وَ حَبْلُ الِالْتِجَاءِ إِلَى اللَّهِ وَ سَبَبُ انْكِسَارِ الْهِمَّةِ وَ تَخْفِيفُ السَّيِّئَاتِ وَ تَضْعِيفُ الْحَسَنَاتِ وَ فِيهِ مِنَ الْفَوَائِدِ مَا لَا يُحْصَى وَ كَفَى مَا ذَكَرْنَاهُ مِنْهُ لِمَنْ عَقَلَ وَ وُفِّقَ لِاسْتِعْمَالِهِ». (بحار الأنوار، همان، ج93، ص254، «باب فضل الصيام»‏، ح28).

[21] . اخلاق در قرآن، همان، ج‏1، ص343-346.

[22] . سوره مائده، آيه 27.

[23] . تفسير نمونه، همان، ج‏4، ص345-347.

[24] . سوره طه، آيه 132.

[25] . تفسير نمونه، همان، ج‏13، ص340-343.

[26] . سوره  نور، آيه 52.

[27] . پيام امام امير المومنين عليه السلام، همان، ج‏7، ص312.

[28] . تفسير نمونه، همان، ج‏8، ص133.

[29] . «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) لِجَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ: يَا جَابِرُ! هَذَا شَهْرُ رَمَضَانَ، مَنْ صَامَ نَهَارَهُ وَ قَامَ وِرْداً مِنْ لَيْلِهِ وَ عَفَّ بَطْنُهُ وَ فَرْجُهُ وَ كَفَّ لِسَانَهُ خَرَجَ مِنْ ذُنُوبِهِ كَخُرُوجِهِ مِنَ الشَّهْرِ، فَقَالَ جَابِرٌ: يَا رَسُولَ اللَّهِ! مَا أَحْسَنَ هَذَا الْحَدِيثَ! فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) يَا جَابِرُ! وَ مَا أَشَدَّ هَذِهِ الشُّرُوطَ!». (الکافی، كلينى، محمد بن يعقوب‏، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر - آخوندى، محمد، دار الكتب الإسلامية، تهران، ‏1407هـ ق، چاپ چهارم، ج‏4، ص87، «بَابُ أَدَبِ الصَّائِم»، ح2).

[30] . الأمالی، صدوق، ابن بابويه، محمد بن على، كتابچى، تهران، 1376هـ ش، چاپ ششم، ص93، «المجلس العشرون‏»، ح4.

[31] . گفتار معصومين(ع)، همان، ج‏2، ص123-125.

[32] . عيون الحكم و المواعظ، ليثى واسطى، على بن محمد، محقق / مصحح: حسنى بيرجندى، حسين‏، دار الحديث، ‏قم‏، 1376هـ ش‏، چاپ اول‏، ص531، «الفصل الثاني بلفظ النفي‏»، ح9662.

[33] . انوار هدايت (مجموعه مباحث اخلاقى‏)، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، امام على بن ابى طالب عليه السلام‏، قم، 1390هـ ش‏، چاپ اوّل‏، ص515.

[34] . «وَ قَالَ (ع): كَمْ مِنْ صَائِمٍ لَيْسَ لَهُ مِنْ صِيَامِهِ إِلَّا الْجُوعُ وَ الظَّمَأُ، وَ كَمْ مِنْ قَائِمٍ لَيْسَ لَهُ مِنْ قِيَامِهِ إِلَّا السَّهَرُ وَ الْعَنَاءُ، حَبَّذَا نَوْمُ الْأَكْيَاسِ وَ إِفْطَارُهُم؛ چه بسا روزه‏ داران كه از روزه خود به جز تشنگى و گرسنگى بهره ‏اى نمى ‏برند، و چه بسا شب زنده‏ دارانى كه از قيام شبانه خود جز بى ‏خوابى و خستگى بهره ‏اى ندارند، آفرين بر خواب هوشمندان و افطارشان».‏ (نهج البلاغة، همان، ص495، کلمات قصار، حکمت 145).

[35] . «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): رُبَّ صَائِمٍ حَظُّهُ مِنْ صِيَامِهِ الْجُوعُ وَ الْعَطَشُ، وَ رُبَّ قَائِمٍ حَظُّهُ مِنْ قِيَامِهِ السَّهَرُ». (الأمالی، طوسی، محمد بن الحسن، دار الثقافة، قم، 1414هـ ق‏، چاپ اول، ‏ص166، «المجلس السادس»، ح29).

[36] . «قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (ع) فِي بَعْضِ خُطَبِهِ: الصِّيَامُ اجْتِنَابُ الْمَحَارِمِ، كَمَا يَمْتَنِعُ الرَّجُلُ مِنَ الطَّعَامِ وَ الشَّرَابِ». (بحار الأنوار، همان، ص294، «باب آداب الصائم»، ح21).

[37] . «عَنْ فَاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ (ص) أَنَّهَا قَالَتْ: مَا يَصْنَعُ الصَّائِمُ بِصِيَامِهِ، إِذَا لَمْ يَصُنْ لِسَانَهُ وَ سَمْعَهُ وَ بَصَرَهُ وَ جَوَارِحَهُ!». (دعائم الإسلام‏، ابن حيون، نعمان بن محمد مغربى‏، محقق / مصحح: فيضى، آصف‏، مؤسسة آل البيت عليهم السلام‏، قم، 1385هـ ق‏، چاپ دوم‏، ج‏1، ص268، «ذكر وجوب صوم شهر رمضان و الرغائب فيه‏»).

[38] . عيون الحكم و المواعظ، همان‏، ص305، «الباب الرابع عشر»، ح5425.

[39] . گفتار معصومين(ع)، همان، ص126-127.

[40] . سوره بقره، آيه 183.

[41] . از تو سوال مى كنند (مجموعه سوالات قرآنى از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله‏)، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، تهيه و تنظيم: عليان نژادى‏، ابوالقاسم، انتشارات امام على بن ابى طالب (ع)، قم‏، 1387هـ ش‏، چاپ دوم، ص52-53.

[42] . گفتار معصومين(ع)، همان، ص123.
TarikheEnteshar: « 1402/11/02 »
Tags
روزه رمضان ماه رمضان امام صادق عمل صالح آدم عبادت تقوا گناهان گناه اخلاص تهذيب نفس امساك ثواب روح عبادت اميرالمومنين شرط صحت نيّت قربان صحت عمل مبطلات روزه رذايل اخلاقى مقام قرب صوم مسجد قبا امير مؤمنان مسجد ضرار حضرت على هابیل قابیل هوای نفس تقوی باتقوا پرهیزکاری صیام گرسنگی شهر الله روزه داری تشنگی قبولی عمل فلسفه روزه روزه جوارح مکارم شيرازی كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ حکمت روز التَّقْوَى فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوى إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ الصِّيَامَ تَثْبِيتاً لِلْإِخْلَاصِ الصَّوْمُ إِنَّما يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ‏ وَ الْعاقِبَةُ لِلتَّقْوى الْفائِزُونَ اساس تقوا شالوده تقوا شَهْرُ رَمَضَانَ بِنِيَّاتٍ صَادِقَةٍ قُلُوبٍ طَاهِرَةٍ لَا دِينَ مَعَ هَوًى روزه عام الْجُوعُ الْعَطَشُ روزه زبان روزه قلب روزه شکم روزه اعضاء روزه گوش روزه دست اجْتِنَابُ الْمَحَارِمِ الصَّائِمُ الصِّيَامُ روزه اخص روزه خاص صَوْمُ الْقَلْبِ صَوْمُ اللِّسَانِ صِيَامِ الْبَطْنِ جسم عبادات جسم عبادت شرط قبولی صحت عبادت قبولی عبادت
CommentList
*TextComment
*PaymentSecurityCode http://makarem.ir
CountBazdid : 1020