گره گشايی و اندوه زدايی از بندگان خدا

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 

گره گشايی و اندوه زدايی از بندگان خدا

به کوشش حجت الاسلام احمد حيدری makarem news

Chekideh: «امام حسين عليه السّلام در ضمن خطبه ای می فرمايند: «... و هر کس اندوه مؤمنی را بزدايد، خداوند اندوه دنيا و آخرت را از او بزدايد، و هر که نيکی کند، خداوند به او نيکی کند، و خداوند نيکوکاران را دوست می دارد؛ ... وَ مَنْ نَفَّسَ كُرْبَةَ مُؤْمِنٍ فَرَّجَ اللَّهُ عَنْهُ كُرَبَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ وَ مَنْ أَحْسَنَ أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَيْهِ "وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ"». «تَنفيس» همان زدودن غم است. در جايى كه ممكن است عامل غم برطرف شود زدودنش از اين طريق خواهد بود؛ مانند زدودن فقر از طريق كمك مالى و آنجا كه نمى ‏توان عامل آن را برطرف كرد مى ‏توان از طريق تسلى دادن، غم و اندوه را سبك نمود، مانند كسى كه عزيزش را از دست داده با تسليت گفتن و دلدارى دادن به وسيله دوستان، غم و اندوهش كاهش مى ‏يابد يا برطرف مى ‏شود. اينها همه مصداق تنفيس است.
Keywords: فقر,اميرالمؤمنين,شيعيان,بخشش,امام حسين,خير,کمک,نيکوکاران,خوشحال,نیکوکاری,یاری,حلّ مشكلات,گره گشایی,مواعظ الحسين,مکارم شيرازی,مشکل گشايی,اندوه زدایی,کارگشایی,غم زدایی,اندوه مؤمن,نيکی,وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ,مشكلات مردم,امام موسى كاظم,برادر ايمانى,ياری,تسلّی بيچارگان,ملهوف,مَكروُب,تَنفيس,زدودن غم,كمك‏,كفاره

مواعظ الحسين عليه السلام در آثار آيت الله العظمی مکارم شيرازی

به کوشش حجت الاسلام احمد حيدری


گره گشايی و اندوه زدايی از بندگان خدا

«امام حسين عليه السّلام در ضمن خطبه ای می فرمايند: «... و هر کس اندوه مؤمنی را بزدايد، خداوند اندوه دنيا و آخرت را از او بزدايد، و هر که نيکی کند، خداوند به او نيکی کند، و خداوند نيکوکاران را دوست می دارد؛ ... وَ مَنْ نَفَّسَ كُرْبَةَ مُؤْمِنٍ فَرَّجَ اللَّهُ عَنْهُ كُرَبَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ وَ مَنْ أَحْسَنَ أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَيْهِ "وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ"[1]».[2]       

اسلام به حلّ مشكلات مردم اهميّت زيادى داده و اعمال نيك را منحصر به خواندن نماز شب و تلاوت قرآن نمى ‏داند، بلكه گره ‏گشايى از كار خلق و سعى در برآوردن خواسته‏ هاى مؤمنين را از بزرگ ‏ترين حسنات مى ‏شمارد.[3]

پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله مى‏ فرمايند: «إِنَّ اللَّهَ خَلَقَ عَبِيداً مِنْ خَلْقِهِ لِحَوَائِجِ النَّاسِ، يَرْغَبُونَ فِي الْمَعْرُوفِ وَ يَعُدُّونَ الْجُوْدَ مَجْداً وَ اللَّهُ يُحِبُّ مَكَارِمَ الْأَخْلَاقِ؛[4] خداوند بندگانى دارد كه به آنها گره‏ گشايى مشكل مردم را مأموريّت داده است، اينها داراى دو صفت هستند: يكى اينكه علاقه به كار نيك دارند و ديگر اينكه جود و بخشش را داراى ارزش انسانى مى ‏دانند و خداوند ارزشهاى اخلاقى را دوست دارد».

در زمان امام موسى كاظم عليه السلام يكى از شيعيان آن حضرت در «رى» اموال و بدهى ‏هاى فراوانى به يكى از رؤساى حكومت رى داشت كه توانايى پرداخت آن را نداشت. به فكرش رسيد كه به محضر امام برسد و از آن بزرگوار كمك بخواهد، به مدينه رفت و به حضور امام رسيد و گرفتارى خود را براى امام بازگو نمود، امام در حلّ مشكل او توصيه ‏اى به اين عبارت به حاكم رى نوشت:

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏ اعْلَمْ أَنَّ لِلَّهِ تَحْتَ عَرْشِهِ ظِلًّا لَا يَسْكُنُهُ إِلَّا مَنْ‏ أَسْدَى‏ إِلَى‏ أَخِيهِ‏ مَعْرُوفاً أَوْ نَفَّسَ عَنْهُ كُرْبَةً أَوْ أَدْخَلَ عَلَى قَلْبِهِ سُرُوراً وَ هَذَا أَخُوكَ وَ السَّلَام‏‏؛ آگاه باش، زير عرش الهى سايه ‏اى وجود دارد كه فقط سه طايفه در آن سكونت دارند، كسى كه در حق برادر ايمانى خود خير و نيكى انجام دهد، يا گرهى از مشكلات او بگشايد، يا سرور و شادى به قلب او وارد سازد؛ حامل نامه هم برادر توست، سلام و رحمت الهى بر شما باد».

آن شخص نامه را گرفت و پس از انجام فريضه حج، به وطن برگشت، شبانه به سراغ فرماندار رفت و جريان را به اطّلاع او رساند. فرماندار با خوشحالى دست در گردن او انداخت و بوسه بر سر و چشم او زد، با اشتياق نامه امام را گرفت و روى چشم خود گذاشت و به احترام آن بلند شد و تمام اموال خود را ميان خود و او تقسيم نمود و قيمت اموال غير منقول را نيز پرداخت و مرتب مى ‏گفت: برادرم آيا تو را خوشحال ساختم؟ و مرد گرفتار مى ‏گفت: بلى به خدا خيلى بيش از حد مسرورم ساختى، سپس پرونده حساب او را در آورد و روى حساب او قلم گرفت و او را با خوشحالى مرخص نمود.

مرد گرفتار عازم بيت الله الحرام گرديد تا او را دعا كند و امام را در جريان كار خود قرار دهد. وقتى امام عليه السلام از اوضاع آگاه شد بسيار خوشحال گرديد. آن مرد پرسيد: آيا اين واقعه شما را خوشحال نمود؟ فرمود: به خدا قسم من و اميرالمؤمنين و جدّم رسول اللَّه را شاد ساخت و خدا را نيز خشنود نمود.[5]

در اين حديث خوشحال كردن ائمّه و خداوند در سايه خدمت به بندگان خداست كه هركس بايد به اندازه نفوذ و توان خود حلال مشكلات مردم باشد.[6]

ياری و تسلّی بيچارگان، کفّاره گناهان بزرگ

امير مؤمنان عليه السلام می فرمايند: «مِنْ‏ كَفَّارَاتِ‏ الذُّنُوبِ‏ الْعِظَامِ‏، إِغَاثَةُ الْمَلْهُوفِ‏ وَ التَّنْفِيسُ‏ عَنِ‏ الْمَكْرُوبِ».[7] امام عليه السلام در اين سخن نورانى ‏اش اشاره به بعضى از كفارات گناهان بزرگ مى‏ كند؛ كفاره‏ اى كه مى‏ تواند آن گناه را جبران نمايد. مى ‏فرمايد: «از جمله كفاره ‏هاى گناهان بزرگ، به فرياد بيچاره و مظلوم رسيدن و تسلّى دادن به افراد غمگين است».

«ملهوف» معناى وسيعى دارد كه هر فرد مظلوم و بيچاره‏ اى را شامل مى ‏شود؛ خواه بيمار باشد يا گرفتار طلبكار و يا فقير نادار و يا زندانى بى ‏گناه. كسى كه به كمك اين‏گونه افراد بشتابد مى ‏تواند عفو الهى را در برابر گناهانى كه انجام داده به خود متوجه سازد.

«مَكروُب» به هر شخص غمگين گفته مى ‏شود؛ خواه غم او در مصيبت عزيزش باشد يا غم بيمارى يا فقر يا شكست در امر تجارت و يا هر غم ديگر.

«تَنفيس» همان زدودن غم است. در جايى كه ممكن است عامل غم برطرف شود زدودنش از اين طريق خواهد بود؛ مانند زدودن فقر از طريق كمك مالى و آنجا كه نمى ‏توان عامل آن را برطرف كرد مى ‏توان از طريق تسلى دادن، غم و اندوه را سبك نمود، مانند كسى كه عزيزش را از دست داده با تسليت گفتن و دلدارى دادن به وسيله دوستان، غم و اندوهش كاهش مى ‏يابد يا برطرف مى ‏شود. اينها همه مصداق تنفيس است.

در يك جمله كمك‏ هاى مردمى در اسلام به هر شكل و به هر صورت اهميت فوق العاده ‏اى دارد؛ هم موجب بركت در زندگى و هم سبب برطرف شدن بلاها و هم كفاره گناهان است.

در حديثى از امام صادق عليه السلام مى‏ خوانيم كه از رسول خدا صلى الله عليه و آله نقل مى‏ كند: «مَنْ‏ أَعَانَ‏ مُؤْمِناً نَفَّسَ‏ اللَّهُ‏ عَزَّ وَ جَلَّ عَنْهُ ثَلَاثاً وَ سَبْعِينَ كُرْبَةً وَاحِدَةً فِی الدُّنْيَا وَ ثِنْتَيْنِ وَ سَبْعِينَ كُرْبَةً عِنْدَ كُرَبِهِ الْعُظْمَى قَالَ حَيْثُ يَتَشَاغَلُ النَّاسُ بِأَنْفُسِهِم؛[8] كسى كه انسان باايمانى را يارى دهد خداوند متعال هفتاد و سه اندوه را از او زايل مى‏ كند؛ يكى در دنيا و هفتاد و دو اندوه به هنگام اندوه بزرگ (در قيامت) در آنجا كه همه مردم مشغول به خويشند».

كفّاره - چنان‏كه از نامش پيداست - چيزى است كه امر ديگرى را مى ‏پوشاند.[9]

Source:
1. پيام امام امير المومنين عليه السلام
2. گفتار معصومين(ع)
Peinevesht:

[1] . سوره آل‏ عمران‏، آیه134.

[2] . نزهة الناظر و تنبيه الخاطر، حلوانى، حسين بن محمد، محقق / مصحح: مدرسة الإمام المهدی(عج)، ناشر: مدرسة الإمام المهدی(عج)، قم، 1408هـ ق‏، چاپ اول‏، ص81-82؛ كشف الغمة فی معرفة الأئمة، اربلى، على بن عيسى‏، محقق / مصحح: رسولى محلاتى، هاشم‏، ناشر: بنى هاشمى، تبريز، 1381هـ ق، چاپ اول،‏ ج‏2، ص29-30؛ بحار الأنوار، مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، دار إحياء التراث العربی، بيروت، 1403هـ ق، چاپ دوم، ج‏75، ص121-122.    

[3] . گفتار معصومين(ع)، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، تهيه و تنظيم: حجة الإسلام سيد محمد عبدالله زاده‏، مدرسه الامام على بن ابى طالب(ع)، قم، 1387هـ ش، چاپ اول،‏ ج‏1، ص21.

[4] . تحف العقول‏، ابن شعبه حرانى، حسن بن على‏، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، انتشارات جامعه مدرسين‏، قم‏، 1404هـ ق / 1363هـ ش، چاپ دوم‏، ص52.

[5] . حياة الإمام موسى بن جعفر عليهما السلام‏، باقر شريف قرشى‏، دار البلاغة، بیروت، 1413هـ ق، چاپ اوّل،‏ ص161-162؛ بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏48، ص: 174.

[6] . گفتار معصومين(ع)، همان، ص21-22.

[7] . نهج البلاغة، شريف الرضى، محمد بن حسين، تحقيق و تصحيح: صبحی صالح، انتشارات هجرت، قم، 1414هـ ق، چاپ اوّل، ص472، کلمات قصار، حکمت24.

[8] . الکافی، كلينى، محمد بن يعقوب، دار الكتب الإسلامية، تهران، 1407هـ ق، چاپ چهارم، ج2، ص199، ح2.

[9] . پيام امام امير المومنين عليه السلام، آيت الله العظمی ناصر مكارم شيرازى‏، تهيه و تنظيم: جمعى از فضلاء، دار الكتب الاسلاميه، تهران‏، 1386هـ ش‏، چاپ اول‏، ج‏12، ص151-154.

TarikheEnteshar: « 1402/07/10 »
CommentList
*TextComment
*PaymentSecurityCode http://makarem.ir
CountBazdid : 2816