شکر نعمت، نعمتت افزون کند

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 

شکر نعمت، نعمتت افزون کند

به کوشش حجت الاسلام احمد حيدری makarem news

Chekideh: امام حسين عليه السّلام می فرمایند: «شكرگزارىِ تو بر نعمتی پيشين، زمينه ساز نعمتِ آينده است؛ شُكْرُكَ لِنِعْمَةٍ سَالِفَةٍ، يَقْتَضِي نِعْمَةً آنِفَةً». از آيات و روايات چنين به دست مى ‏آيد كه اسلام بر پايه حق‏ شناسى است و يكی از راه های افزايش و جاودانه شدن نعمت ها، شكرگزاری است. كسى كه از نعمت ‏هاى پروردگار قدردانى مى‏ كند، خواه در دل باشد يا با زبان يا عمل، نشان مى ‏دهد كه لايق نعمت است.
Keywords: دعا,امام صادق,نعمت,کفران نعمت,استغفار,زوال نعمت,گناه,امام حسين,نعمت هاي الهي,شکر نعمت,ناسپاسى,امام علی,امیرمؤمنان,شكرگزارى,دوام نعمت,حق‏ شناسى,مواعظ الحسين,مکارم شيرازی,بقای نعمت,حق نعمت,سپاس گزاری,تشكّر,لَئِنْ شَكَرْتُمْ,شاكران,سنّت الهی

مواعظ الحسين عليه السلام در آثار آيت الله العظمی مکارم شيرازی

به کوشش حجت الاسلام احمد حيدری


شکر نعمت، نعمتت افزون کند

امام حسين عليه السّلام می فرمایند: «شكرگزارىِ تو بر نعمتی پيشين، زمينه ساز نعمتِ آينده است؛ شُكْرُكَ لِنِعْمَةٍ سَالِفَةٍ، يَقْتَضِي نِعْمَةً آنِفَةً».[1] از ديدگاه امام حسين عليه السلام يكی از راه های افزايش و جاودانه شدن نعمت ها، شكرگزاری است، هر مقدار انسان در برابر نعمت های الهی سپاس گذار باشد، به همان ميزان بر نعمت ها افزوده می شود.

به طور اجمال از آيات و روايات چنين به دست مى ‏آيد كه اسلام بر پايه حق‏ شناسى است؛ اگر كسى خدمتى به شما كرد، آن را از ياد نبريد و اين خدمت را روزى جبران كنيد. گاهی انسان نمى ‏تواند جبران كند، يا به خاطر اينكه توانايى او كم است و يا خدمتى كه به او شده به قدرى زياد است كه قابل جبران نيست؛ در اين صورت حدّاقل بايد با زبانش تشكّر كند در غير اين صورت كفران نعمت كرده و مستحقّ زوال نعمت است.

خداوند در قرآن کریم مى ‏فرمايد: «لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَلَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِى لَشَدِيدٌ؛[2] اگر شكرگزارى كنيد (نعمت خود را) بر شما خواهم افزود و اگر ناسپاسى كنيد مجازاتم شديد است».

شكر نعمت، نعمتت افزون كند                   كفر، نعمت از كفت بيرون كند

مطابق آيه فوق نه تنها نعمت از او گرفته مى ‏شود بلكه عذاب الهى جانشين نعمت مى ‏شود.[3]

كسى كه از نعمت ‏هاى پروردگار قدردانى مى‏ كند، خواه در دل باشد يا با زبان يا عمل، نشان مى ‏دهد كه لايق نعمت است، خداوند حكيم نيز كارش همه جا از روى حكمت است، نه بدون دليل نعمتى را از كسى مى ‏گيرد، نه بى ‏دليل نعمتى را به كسى مى ‏بخشد. بنابراين هنگامى كه انسان در برابر نعمت ‏هاى او شكرگزارى مى ‏كند به زبان حال مى ‏گويد من لايق شكر بيشترم و حكمت پروردگار ايجاب مى ‏كند نه تنها آن نعمت را بر او پايدار كند بلكه افزون نمايد.

ولى فرد ناسپاس با زبان حال بى ‏لياقتى خود را عرضه مى ‏دارد و حكمت پروردگار ايجاب مى ‏كند كه نعمت را از او بگيرد و اگر انسان روزى در صف شاكران بود، و روز ديگر به صف كفران كنندگان پيوست، خداوند مطابق اين تغيير روش با او رفتار مى ‏كند: «ذلِكَ بأَنَّ اللَّهَ لَمْ يَكُ مُغَيِّراً نِعْمَةً انْعَمَها عَلى‏ قَومٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِانْفُسِهِمْ وَ انَّ اللَّهَ سَمِيعُ عَلِيمٌ؛[4] و اين به خاطر آن است كه خداوند هيچ نعمتى را كه به گروهى داده تغيير نمى ‏دهد جز آنكه آنها خودشان را تغيير دهند، و خداوند شنوا و دانا است». و اگر در آيات و روايات اسلامى شكر سبب دوام نعمت يا افزايش آن شمرده شده دليلش همين است.[5]

پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله مى ‏فرمايد: «مَنْ تَقَدَّمَتْ إِلَيْهِ يَدٌ كَانَ عَلَيْهِ مِنَ الْحَقِّ أَنْ يُكَافِئَ فَإِنْ لَمْ يَفْعَلْ فَالثَّنَاءُ فَإِنْ لَمْ يَفْعَلْ فَقَدْ كَفَرَ النِّعْمَةَ؛[6] كسى كه نعمت به او برسد (يد به معناى نعمت است) اگر مقابله به مثل نكند (تشكر نكند) كفران نعمت كرده است».[7]

این سنّت الهی در کلام امامان معصوم اهل بیت علیهم السّلام انعکاس زیادی دارد؛ چنانکه امیرمؤمنان علیه السّلام در موارد متعدّدی می فرماید:

- «بِالشُّكْرِ تَدُومُ النِّعْمَةُ؛[8]  شكر سبب دوام نعمت است».[9]  

- «إِذَا وَصَلَتْ إِلَيْكُمْ أَطْرَافُ النِّعَمِ، فَلَا تُنَفِّرُوا أَقْصَاهَا بِقِلَّةِ الشُّكْر؛[10] هنگامى كه مقدّمات نعمت هاى خداوند به شما مى ‏رسد سعى كنيد با شكرگزارى، بقيّه را به سوى خود جلب كنيد، نه آنكه با شكرگزارى كم آن را از خود برانيد».[11]

- «لَا زَوَالَ لِلنَّعْمَاءِ إِذَا شُكِرَتْ وَ لَا بَقَاءَ لَهَا إِذَا كُفِرَت‏؛[12] اگر شكر نعمت هاى پروردگار بجا آورده شود خداوند آنها را نمى ‏گيرد، و اگر ناسپاسى شود از بين خواهد رفت».[13]

- «شُكْرُ النِّعْمَةِ أَمَانٌ مِنْ تَحْوِيلِهَا وَ كَفِيلٌ بِتَأْيِيدِهَا؛[14] شكر نعمت مانع زوال نعمت مى ‏شود، و سبب تأييد آن مى‏ گردد».[15]

امام صادق عليه السلام نیز در این باره می فرماید: «مَا أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَى عَبْدٍ مِنْ نِعْمَةٍ فَعَرَفَهَا بِقَلْبِهِ وَ حَمِدَ اللَّهَ ظَاهِراً بِلِسَانِهِ فَتَمَّ كَلَامُهُ حَتَّى يُؤْمَرَ لَهُ بِالْمَزِيدِ؛[16] هرگاه خداوند نعمتى به بنده ‏اش دهد و آن شخص قدر آن نعمت را از صميم دل بداند، و با زبان هم شكر آن را بجاى آورد، خداوند متعال پس از تشكّر او دستور مى ‏دهد كه بر نعمت او بيفزايند».[17]

آن حضرت در حدیث دیگری می فرماید: «ثَلَاثٌ لَا يَضُرُّ مَعَهُنَّ شَيْ‏ءٌ الدُّعَاءُ عِنْدَ الْكَرْبِ‏ وَ الِاسْتِغْفَارُ عِنْدَ الذَّنْبِ‏ وَ الشُّكْرُ عِنْدَ النِّعْمَةِ؛[18] سه چيز است كه با وجود آن چيزى زيان نخواهد رسانيد، دعا به هنگام حوادث سخت، و استغفار به هنگام گناه، و شكر به هنگام نعمت».

توضیح اینکه: انسان از سه حالت خارج نيست يا گرفتار مصيبتى مى‏ شود، يا نعمتى به او مى ‏رسد كه از نگهدارى آن بيم دارد، و يا لغزش و گناهى از او سر مى ‏زند، داروى هر يك از آنها در اين روايت پر معنى آمده است، مشكلات به وسيله دعا از بين مى ‏رود، و آثار گناه به وسيله استغفار، و تثبيت نعمت‏ ها به وسيله شكرگزارى.

در همين زمينه امام على بن ابى‏ طالب عليه السلام فرموده است: «نِعْمَةٌ لَا تُشْكَرُ كَسَيِّئَةٍ لَا تُغْفَر؛[19] نعمتى كه در برابر آن شكرگزارى نشود، همانند گناهى است كه در برابر آن استغفار نشود».[20]

Source:
1. اخلاق در قرآن
2. سوگندهاى پر بار قرآن
3. گفتار معصومين(ع)
Peinevesht:

[1] . نزهة الناظر و تنبيه الخاطر، حلوانى، حسين بن محمد، محقق / مصحح: مدرسة الإمام المهدی(عج)، ناشر: مدرسة الإمام المهدی(عج)، قم، 1408هـ ق‏، چاپ اول‏، ص80.

[2] . سوره ابراهيم، آيه 7.

[3] . گفتار معصومين(ع)، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، تهيه و تنظيم: حجة الإسلام سيد محمد عبدالله زاده‏، مدرسه الامام على بن ابى طالب(ع)، قم، 1387هـ ش، چاپ اول،‏ ج‏1، ص71-72.

[4] . سوره انفال، آيه 53.

[5] . اخلاق در قرآن‏، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، تهيه و تنظيم: جمعى از فضلاء، مدرسه الامام على بن ابى طالب(ع)، قم، 1377هـ ش‏‏، چاپ اول،‏ ج‏3، ص83.

[6] . تحف العقول‏، ابن شعبه حرانى، حسن بن على‏، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، انتشارات جامعه مدرسين‏، قم‏، 1404هـ ق / 1363هـ ش، چاپ دوم‏، ص55.

[7] . گفتار معصومين(ع)، همان، ص71.

[8] . غرر الحكم و درر الكلم‏، تميمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، محقق / مصحح: رجائى، سيد مهدى‏، دارالكتاب الإسلامی‏، قم، 1410هـ ق‏، چاپ دوم‏، ص296.

[9] . اخلاق در قرآن، همان.

[10] . نهج البلاغة، شريف الرضى، محمد بن حسين، تحقيق و تصحيح: صبحی صالح، انتشارات هجرت، قم، 1414هـ ق، چاپ اوّل، ص470، كلمات قصار، حکمت14.

[11] . گفتار معصومين(ع)، همان، ص73-74.

[12] . الکافی، كلينى، محمد بن يعقوب، دار الكتب الإسلامية، تهران، 1407هـ ق، چاپ چهارم، ج2، ص94، ح3.

[13] . سوگندهاى پر بار قرآن‏، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، تهيه و تنظيم: حجة الإسلام والمسلمين ابوالقاسم عليان نژادى‏، مدرسه الامام على بن ابى طالب(ع)، قم، 1386هـ ش‏، چاپ دوم،‏ ص327

[14] . غرر الحكم و درر الكلم، همان، ص406.

[15] . اخلاق در قرآن، همان، ص86.

[16] . الكافى، همان، ص95، ح9.

[17] . سوگندهاى پر بار قرآن، همان.

[18] . الكافى، همان، ص95، ح7.

[19] . غرر الحكم و درر الكلم، همان، ص719.

[20] . اخلاق در قرآن، همان، ص85.

TarikheEnteshar: « 1402/07/09 »
CommentList
*TextComment
*PaymentSecurityCode http://makarem.ir
CountBazdid : 7493