تو نيکی می کن و در دجله انداز

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 

تو نيکی می کن و در دجله انداز

به کوشش حجت الاسلام احمد حيدری makarem news

Chekideh: امام حسين عليه السّلام در ضمن خطبه ای می فرمايند: «هر گاه کسی به ديگرى نيكى كرده باشد، و آن شخص بر سپاس آن نيکی برنخيزد، خداوند به جاى آن شخص پاداش او را خواهد داد، زيرا خداوند بيش از همه عطا می کند و بيش از همه پاداش‏ می دهد؛ فَمَهْمَا يَكُنْ لِأَحَدٍ عِنْدَ أَحَدٍ صَنِيعَةٌ لَهُ، رَأَى أَنَّهُ لَا يَقُومُ بِشُكْرِهَا، فَاللَّهُ لَهُ بِمُكَافَاتِهِ، فَإِنَّهُ أَجْزَلُ عَطَاءً وَ أَعْظَمُ أَجْراً». آنچه از اين کلام شريف بر می آيد اين است که اولا: نيکی نيکوکار نزد خداوند محفوظ است و بی پاسخ نخواهد ماند. ثانيا: خداوند ثواب نيکی را به مراتب بيشتر از آن خواهد داد. اين دو مضمون بازتاب وسيعی در بيانات قرآن دارند که در ذيل دو عنوان به بررسی برخی از آيات مربوطه پرداخته می شود.
Keywords: عمل صالح,محاسبه,نيكوكاران,انفاق,اجر,پاداش,مضاعف,ثواب,امام حسين,حسنه,احسان,عمل,معروف,خداوند,ضعف,قرض,قرض الحسنه,رضاى خدا,نيکوکار,ایمان,نیکی,کار خیر,کثیر,الحسنه,عمل معروف,مواعظ الحسين,مکارم شيرازی,تفسير نمونه‏,اضعاف,سَبْعَ سَنابِلَ,اجر مضاعف,اجر كريم,پاداش عظیم,شجره ايمان,عَشْرُ أَمْثالِها,الصنیعه,اضعاف كثيره,هفتصد برابر,خوبی ها

مواعظ الحسين عليه السلام در آثار آيت الله العظمی مکارم شيرازی

به کوشش حجت الاسلام احمد حيدری


تو نيکی می کن و در دجله انداز

امام حسين عليه السّلام در ضمن خطبه ای می فرمايند: «هر گاه کسی به ديگرى نيكى كرده باشد، و آن شخص بر سپاس آن نيکی برنخيزد، خداوند به جاى آن شخص پاداش او را خواهد داد، زيرا خداوند بيش از همه عطا می کند و بيش از همه پاداش‏ می دهد؛ فَمَهْمَا يَكُنْ لِأَحَدٍ عِنْدَ أَحَدٍ صَنِيعَةٌ لَهُ، رَأَى أَنَّهُ لَا يَقُومُ بِشُكْرِهَا، فَاللَّهُ لَهُ بِمُكَافَاتِهِ، فَإِنَّهُ أَجْزَلُ عَطَاءً وَ أَعْظَمُ أَجْراً».[1]

آنچه از اين کلام شريف بر می آيد اين است که اولا: نيکی نيکوکار نزد خداوند محفوظ است و بی پاسخ نخواهد ماند. ثانيا: خداوند ثواب نيکی را به مراتب بيشتر از آن خواهد داد. اين دو مضمون بازتاب وسيعی در بيانات قرآن دارند که در ذيل دو عنوان به بررسی برخی از آيات مربوطه پرداخته می شود.


1. هيچ عملی نزد خدا ضايع نمی شود 

سوره کهف، آيه 30: «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ إِنَّا لا نُضِيعُ أَجْرَ مَنْ أَحْسَنَ عَمَلاً؛ مسلما كسانى كه ايمان آوردند و عمل صالح انجام دادند ما پاداش نيكوكاران را ضايع نخواهيم كرد».

قرآن در اين آيه به بيان حال مؤمنان راستين و پاداش هاى فوق العاده ارزنده آنها مى‏ پردازد و چنين مى ‏گويد: «آنها كه ايمان آوردند و عمل صالح انجام دادند، ما پاداش نيكوكاران را ضايع نخواهيم كرد»، كم باشد يا زياد، كلى باشد يا جزئى، از هر كس، در هر سن و سال، و در هر شرايط.[2]

سوره زلزال، آيه 7: «فَمَنْ‏ يَعْمَلْ‏ مِثْقالَ‏ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ؛ پس هر كسى كه به اندازه سنگينى ذره‏ اى كار خير انجام داده آن را مى ‏بيند». بعضى از مفسران گفته ‏اند، اين آيه زمانى نازل شد كه بعضى از ياران‏ پيغمبر اكرم (ص) نسبت به انفاق اموال كم بى اعتنا بودند، و مى ‏گفتند: اجر و پاداش بر چيزهايى داده مى ‏شود كه ما آن را دوست داريم، و اشياء كوچك چيزى نيست كه مورد علاقه ما باشد! اين آيه نازل و تأکيد کرد که: «هر عمل خير و انفاقی مورد محاسبه الهى قرار مى ‏گيرد؛ هر چند کم باشد».[3]

سوره سبأ، آيه ۳۹: «قُلْ إِنَّ رَبِّي يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ يَقْدِرُ لَهُ وَ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَيْ‏ءٍ فَهُوَ يُخْلِفُهُ وَ هُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ؛ بگو: پروردگارم روزى را براى هر كس بخواهد توسعه مى ‏دهد و براى هر كس بخواهد تنگ [و محدود] مى ‏سازد، و هر چيزى را [در راه او] انفاق كنيد جاى آن را پر مى‏ كند و او بهترين روزى دهندگان است».

جمله «فَهُوَ يُخْلِفُهُ؛ او جايش را پر مى ‏كند» تعبير جالبى است كه نشان مى‏ دهد آنچه در راه خدا انفاق گردد در حقيقت يك تجارت پر سود است؛ چرا كه خداوند عوض آن را بر عهده گرفته و مى‏ دانيم هنگامى كه شخص كريمى عوض چيزى را بر عهده مى ‏گيرد رعايت برابرى و مساوات نمى‏ كند بلكه چند برابر و گاه صد چندان مى ‏كند.

تعبير فوق، تعبيرى است بسيار پر معنى که انفاق را از مفهوم فنا بيرون مى ‏آورد، و رنگ بقا به آن مى ‏دهد، چرا كه خداوند تضمين كرده با مواهب مادى و معنوى خود كه چندين برابر و گاه هزاران برابر- و حد اقل ده برابر است- جاى آن را پر كند.[4]

سوره بقره، آيه 262: «الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ثُمَّ لا يُتْبِعُونَ ما أَنْفَقُوا مَنًّا وَ لا أَذىً لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ؛ كسانى كه اموال خود را در راه خدا انفاق مى‏ كنند، سپس به دنبال انفاقى كه كرده‏ اند، منت نمى ‏گذارند و آزارى نمى‏ رسانند، پاداش آنها نزد پروردگارشان (محفوظ) است، و نه ترسى دارند، و نه غمگين مى ‏شوند».

جمله «لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ» به انفاق كنندگان اطمينان مى‏ دهد كه پاداششان نزد پروردگار محفوظ است تا با اطمينان خاطر در اين راه گام بردارند زيرا چيزى كه نزد خدا است نه خطر نابودى دارد و نه نقصان، بلكه تعبير «رَبِّهِمْ؛ پروردگارشان» ممكن است اشاره به اين باشد كه خداوند آنها را پرورش مى ‏دهد و بر آن مى ‏افزايد. [5]

سوره بقره، آيه 272: «وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ خَيْرٍ فَلِأَنْفُسِكُمْ وَ ما تُنْفِقُونَ إِلاَّ ابْتِغاءَ وَجْهِ اللَّهِ وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ خَيْرٍ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَ أَنْتُمْ لا تُظْلَمُونَ؛ و آنچه را از خوبی ها و اموال انفاق مى‏ كنيد، براى خودتان است، [ولى] جز براى رضاى خدا، انفاق نكنيد! و آنچه از خوبی ها انفاق مى‏ كنيد، [پاداش آن] به طور كامل به شما داده مى‏ شود، و به شما ستم نخواهد شد».

اين آيه به فوائد انفاق در راه خدا مى‏ پردازد و مى ‏گويد: «آنچه را از خوبی ها انفاق كنيد براى خودتان است، ولى جز براى خدا انفاق نكنيد». در آخرين جمله باز به عنوان تاكيد بيشتر مى ‏فرمايد: «آنچه از خوبی ها انفاق مى‏ كنيد به شما تحويل داده مى ‏شود، و هرگز ستمى بر شما نخواهد شد». يعنى گمان نكنيد كه از انفاق خود سود مختصرى مى ‏بريد، بلكه تمام آنچه را انفاق مى‏ كنيد به طور كامل به شما باز مى‏گ رداند، آن هم در روزى كه شديدا به آن نيازمنديد.[6]

سوره بقره، آيه 274: «الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ بِاللَّيْلِ وَ النَّهارِ سِرًّا وَ عَلانِيَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ‏؛ آنها كه اموال خود را، شب و روز، پنهان و آشكار، انفاق مى‏ كنند، مزدشان نزد پروردگارشان است، نه ترسى بر آنهاست، و نه غمگين مى ‏شوند».

در اين آيه سخن از كيفيّات مختلف و متنوّع انفاق است و بعيد نيست كه مقدم داشتن شب بر روز، و پنهان بر آشكار اشاره به اين باشد كه مخفى بودن انفاق بهتر است، مگر موجبى براى اظهار باشد، هر چند بايد در همه حال و به هر شكل، انفاق فراموش نشود.

مسلما چيزى كه نزد پروردگار است - مخصوصا با تكيه بر صفت ربوبيت كه ناظر به پرورش و تكامل است - چيز كم، يا كم ارزشى نخواهد بود، و تناسب با الطاف و عنايات پروردگار خواهد داشت كه هم بركات دنيا، و هم حسنات آخرت و قرب الى اللَّه را شامل مى‏ شود.

خلاصه اينکه هر انفاقی خصوصا انفاق پنهان نزد پروردگار به نحو احسن محفوظ است.[7]


2. خدا بزرگترين پاداش دهنده است

سوره نمل، آيه 89 و سوره قصص، آيه 84: «مَنْ‏ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ‏ خَيْرٌ مِنْها؛ كسى كه كار نيكى انجام دهد براى او پاداشى بهتر از آن است».[8]

خداوند در دو آيه مورد بحث، به بيان يك قانون كلى پرداخته كه آميزه ‏اى از «عدالت» و «تفضل» در مورد پاداش است و مى فرمايد: «كسى كه كار نيكى انجام دهد، پاداشى بهتر از آن دارد». اين همان مرحله «تفضل» است؛ يعنى خداوند همچون مردم تنگ ‏چشم نيست كه به هنگام رعايت عدالت، سعى مى ‏كنند مزد و پاداش درست به اندازه عمل باشد. او گاهى ده برابر و گاه صدها برابر و گاه هزاران برابر، از لطف بى‏كرانش پاداش عمل مى ‏دهد و حد اقل آن همان ده برابر است. [9]

سوره روم، آيه 39: «وَ ما آتَيْتُمْ مِنْ زَكاةٍ تُرِيدُونَ وَجْهَ اللَّهِ، فَأُولئِكَ هُمُ الْمُضْعِفُونَ؛ و آنچه را به عنوان زكات مى ‏پردازيد و تنها رضاى خدا را مى ‏طلبيد، كسانى كه چنين مى ‏كنند داراى پاداش مضاعفند». خداوند مى ‏فرمايد: «کسانی که زكات مى‏ پردازند و در اين کار تنها رضاى خدا را مى ‏طلبند، داراى پاداش مضاعفند».

«مُضْعِفُونَ» كه صيغه اسم فاعل است در اينجا به معنى صاحب پاداش مضاعف است، زيرا اسم فاعل در لغت عرب گاه به معنى صاحب چيزى مى ‏آيد.

اين موضوع را نيز نبايد از نظر دور داشت كه «ضِعف» و «مُضاعف» در لغت عرب به معنى دو چندان نيست، بلكه دو برابر و چندين برابر را شامل مى ‏شود و حد اقل در مورد آيه، ده برابر است.[10]

سوره بقره، آيه 261: «مَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فِي كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَ اللَّهُ يُضاعِفُ لِمَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِيمٌ؛ كسانى كه اموال خود را در راه خدا انفاق مى‏ كنند، همانند بذرى هستند كه هفت خوشه بروياند، كه در هر خوشه، يكصد دانه باشد، و خداوند آن را براى هر كس بخواهد [و شايستگى داشته باشد]، دو يا چند برابر مى ‏كند، و خدا [از نظر قدرت و رحمت]، وسيع، و [به همه چيز] داناست».

مى ‏فرمايد: «مثل كسانى كه اموال خود را در راه خدا انفاق مى‏كنند، همانند بذرى است كه هفت خوشه بروياند» و «در هر خوشه‏ اى يكصد دانه باشد»، كه مجموعا از يك دانه هفتصد دانه بر مى خيزد. تازه پاداش آنها منحصر به اين نيست، بلكه: «خداوند آن را براى هر كس بخواهد [و شايستگى در آنها و انفاق آنها از نظر نيت و اخلاص و كيفيت و كميت ببيند] دو يا چند برابر مى‏ كند». و اين همه پاداش از سوى خدا عجيب نيست؛ چراكه: «او [از نظر رحمت و قدرت] وسيع و از همه چيز آگاه است».[11]

سوره تغابن، آيه 17: «إِنْ‏ تُقْرِضُوا اللَّهَ‏ قَرْضاً حَسَناً يُضاعِفْهُ‏ لَكُمْ‏؛ اگر به خدا قرض الحسنه دهيد آن را براى شما مضاعف مى ‏سازد».

چه تعبير عجيبى كه بارها در قرآن مجيد در مورد «انفاق فى سبيل اللَّه» تكرار شده، خدايى كه آفريننده اصل و فرع وجود ما، و بخشنده تمام نعمتها، و مالك اصلى همه ملكها است، از ما وام مى‏ طلبد! و در برابر آن وعده «اجر مضاعف» مى ‏دهد. لطف و محبت بالاتر از اين تصور نمى ‏شود، و بزرگوارى و رحمت فراتر از اين ممكن نيست، ما چه هستيم و چه داريم كه به او وام دهيم؟! و تازه چرا اين همه پاداش عظيم بگيريم؟! اينها همه نشانه اهميت مساله انفاق از يك سو و لطف بى ‏پايان خدا در باره بندگان از سوى ديگر است. [12]

سوره الحديد، آيات 7 و 11 و 18: «وَ أَنْفِقُوا مِمَّا جَعَلَكُمْ مُسْتَخْلَفِينَ فِيهِ فَالَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ أَنْفَقُوا لَهُمْ أَجْرٌ كَبِيرٌ * ... مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَيُضاعِفَهُ‏ لَهُ‏ وَ لَهُ‏ أَجْرٌ كَرِيمٌ‏ * ... إِنَّ الْمُصَّدِّقينَ وَ الْمُصَّدِّقاتِ وَ أَقْرَضُوا اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً يُضاعَفُ لَهُمْ وَ لَهُمْ أَجْرٌ كَريمٌ؛  و از آنچه خدا شما را نماينده [خود] در آن قرار داده انفاق كنيد [زيرا] كسانى كه از شما ايمان بياورند و انفاق كنند اجر بزرگى دارند * ... كيست كه به خدا وام نيكو دهد [و از اموالى كه به او ارزانى داشته انفاق كند] تا خداوند آن را براى او چندين برابر كند، و براى او اجر فراوان پر ارزشى است * ... مردان و زنان انفاق كننده و آنها كه [از اين طريق] به خدا قرض الحسنه دهند براى آنها مضاعف مى ‏شود و پاداش پر ارزشى دارند».

خداوند در آيه 7 اين سوره به يكى از آثار مهم ايمان كه «انفاق فى سبيل اللَّه» است، دعوت كرده مى ‏فرماید: «از آنچه خداوند شما را در آن جانشين ديگران ساخته انفاق كنيد‏».

البته دعوت به انفاق را مقرون به اين نكته مى ‏كند كه فراموش نكنيد «در حقيقت مالك اصلى خدا است» و اين اموال و سرمايه‏ ها چند روزى به عنوان امانت نزد شما سپرده شده، همانگونه كه قبلا در اختيار اقوام پيشين بود. سپس براى تشويق بيشتر مى ‏افزايد: «آنهايى كه از شما ايمان بياورند و انفاق كنند اجر بزرگى دارند».

توصيف اجر به بزرگى، اشاره‏ اى به عظمت الطاف و مواهب الهى، و ابديت و خلوص و دوام آن است، نه تنها در آخرت كه در دنيا نيز قسمتى از اين اجر كبير عائد آنها مى‏ شود.[13]

در آيه 11 باز هم براى تشويق در مورد «انفاق فى سبيل اللَّه» از تعبير جالب ديگرى استفاده كرده، مى ‏گويد: «كيست كه به خدا قرض نيكويى دهد و از اموالى كه به او بخشيده است انفاق نمايد، تا آن را براى او چندين برابر كند؟ و براى او پاداش فراوان و پر ارزشى است».

راستى تعبير عجيبى است خدايى كه بخشنده تمام نعمت ها است، و همه ذرات وجود ما لحظه به لحظه از درياى بى پايان فيض او بهره مى ‏گيرد و مملوك او است، ما را صاحبان اموال شمرده، و در مقام گرفتن وام از ما برآمده، و بر خلاف وام هاى معمولى که عين همان مقدار باز پس مى ‏دهند، او چندين برابر، گاه صدها و گاه هزار برابر، بر آن اضافه مى ‏كند. علاوه بر اينها وعده «اجر كريم» كه پاداشى است عظيم كه جز خدا نمى‏ داند نيز مى ‏دهد.[14]

در آيه 18 بعد بار ديگر به مساله انفاق كه از ميوه ‏هاى شجره ايمان و خشوع است باز مى‏ گردد، و همان تعبيرى را كه در آيات قبل خوانديم با اضافاتى تكرار مى ‏كند و مى ‏فرمايد: «مردان و زنانى كه در راه خدا انفاق كنند، و آنها كه از اين طريق به خداوند قرض الحسنه دهند، خداوند آن را مضاعف و چند برابر كرده و براى آنها پاداش پر ارزشى است».[15]

سوره بقره، آيه 245: «مَنْ ذَا الَّذي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَيُضاعِفَهُ لَهُ أَضْعافاً كَثيرَةً وَ اللَّهُ يَقْبِضُ وَ يَبْصُطُ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ؛ كيست كه به خدا" قرض الحسنه ‏اى" دهد، [و از اموالى كه خدا به او بخشيده، انفاق كند]، تا آن را براى او، چندين برابر كند؟ و خداوند است كه [روزى بندگان را] محدود يا گسترده مى‏ سازد، [و انفاق، هرگز باعث كمبود روزى آنها نمى‏ شود]. و به سوى او باز مى ‏گرديد [و پاداش خود را خواهيد گرفت]».

«أَضْعاف» به معنى چند برابر، به صورت جمع در آيه آمده و با كلمه «کَثيرَةً» تاكيد شده، به علاوه جمله «يُضاعِف» نيز تاكيد بيشترى را از «يُضعَفُ» مى ‏رساند. از مجموع اين جهات، استفاده مى ‏شود، كه خداوند، براى انفاق كنندگان پاداش بسيار فراوانى قرار داده، و انفاق در راه خدا همچون بذر مستعدى است كه در زمين آماده ‏اى افشانده شود، و به وسيله باران هاى پى در پى آبيارى گردد، و ده‏ها و گاه صدها برابر، نتيجه دهد.[16]

سوره انعام، آيه 160: «مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها وَ مَنْ جاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلا يُجْزى‏ إِلاَّ مِثْلَها وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ؛ هر كس كار نيكى بياورد ده برابر آن پاداش خواهد داشت و هر كس كار بدى بياورد جز به مقدار آن كيفر نخواهد ديد و ستمى بر آنها نخواهد شد».

در اين آيه پاداش «حسنه» ده برابر عنوان شده است، در حالى كه در بعضى ديگر از آيات عنوان «أَضْعافاً كَثيرَةً؛ چندين برابر» و در بعضى ديگر از آيات، پاداش پاره ‏اى از اعمال مانند انفاق را به هفتصد برابر بلكه بيشتر مى ‏رساند.

روشن است كه اين آيات هيچ گونه اختلافى با هم ندارند، در حقيقت حد اقل پاداشى كه به نيكوكاران داده مى ‏شود، ده برابر است و همين طور به نسبت اهميت عمل، و درجه اخلاص آن و كوشش ها و تلاش هايى كه در راه آن انجام شده است، بيشتر مى‏ شود، تا به جايى كه هر حد و مرزى را درهم مى ‏شكند و جز خدا حد آن را نمى ‏داند. مثلا انفاق كه فوق العاده در اسلام اهميت دارد پاداشش از حد معمول پاداش عمل نيك كه ده برابر است، فراتر رفته و به «اضعاف كثيره» يا «هفتصد برابر» و بيشتر رسيده است.

از اينجا روشن مى ‏شود كه اگر در روايات، پاداش هايى بيش از ده برابر براى بعضى از اعمال نيك ذكر شده نيز هيچ گونه منافاتى با آيه فوق ندارد. همچنين اگر در آيه 84 سوره قصص مى ‏خوانيم‏ «مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَيْرٌ مِنْها؛ كسى كه عمل نيكى انجام دهد پاداشى بهتر از اين خواهد داشت»، مخالفتى با آيه فوق ندارد تا احتمال نسخ در آن برود، زيرا بهتر بودن معنى وسيعى دارد كه با ده برابر كاملا سازگار است.[17]

نتيجه اينکه: اهل نيکی و احسان، نبايد عمل خويش را برای ديده و پسنديده شدن و يا به طمع سپاس ديگران انجام دهند؛ بلکه آن را برای خدا انجام داده و بداند که نزد او ماندگار است و چندين برابر اجر و ثواب خواهد داشت؛ چنانکه شاعر گفته:

تو نيکی می کن و در دجله انداز     که ايزد در بيابانت دهد باز

ايزد اين نيکی را نه تنها در عرصات محشر باز دهد، بلکه «هزارانت دهد باز».

Source:
تفسير نمونه‏
Peinevesht:

[1] . نزهة الناظر و تنبيه الخاطر، حلوانى، حسين بن محمد، محقق / مصحح: مدرسة الإمام المهدی(عج)، ناشر: مدرسة الإمام المهدی(عج)، قم، 1408هـ ق‏، چاپ اول‏، ص81-82؛ كشف الغمة فی معرفة الأئمة، اربلى، على بن عيسى‏، محقق / مصحح: رسولى محلاتى، هاشم‏، ناشر: بنى هاشمى، تبريز، 1381هـ ق، چاپ اول،‏ ج‏2، ص29-30؛ بحار الأنوار، مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، دار إحياء التراث العربی، بيروت، 1403هـ ق، چاپ دوم، ج‏75، ص121-122.    

[2] . تفسير نمونه‏، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، تهيه و تنظيم: جمعى از فضلاء، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، 1374هـ ش، چاپ سى و دوم، ‏ج‏12، ص419.

[3] . همان، ج‏27، ص228-230.

[4] . همان، ج‏18، ص117-122.

[5] . همان، ج‏2، ص319.

[6] . همان، ص348

[7] . همان، ص360-361.

[8] . همان، ج‏15، ص572.

[9] . همان، ج‏16، ص180.

[10] . همان، ص444-446.

[11] . همان، ج‏2، ص312-313.

[12] . همان، ج‏24، ص211-212.

[13] . همان، ج‏23، ص312-315.

[14] . همان، ص321.

[15] . همان، ص343.

[16] . همان، ج‏2، ص223-225.

[17] . همان، ج‏6، ص56-57.

TarikheEnteshar: « 1402/08/02 »
CommentList
*TextComment
*PaymentSecurityCode http://makarem.ir
CountBazdid : 2639