نقش دانشمندان شیعه در گسترش مطالعات سیاسی اسلامی

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 

نقش دانشمندان شیعه در گسترش مطالعات سیاسی اسلامی

حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر نجف لک‌زایی/ حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر محمدعلی قاسمی makarem news

Chekideh: در جهان کنونی، مطالعات سیاسی اسلامی به‌عنوان یک رشته مستقل موردتوجه است. پیداست که دانشمندان مختلف، اعم از مسلمان و غیر‌مسلمان در تکوین این رشته علمی، نقش داشته‌اند، ولی محور اصلی مقاله حاضر، بررسی نقش عالمان شیعه در تکوین و گسترش مطالعات سیاسی اسلامی است. روش و رویکرد بحث و تأمل در این‌زمینه، از سنخ علم‌شناسی و دانش‌های درجه دوم خواهد بود...
Keywords: علوم انسانی,فقه سیاسی,کلام سیاسی,فلسفه سیاسی,اخلاق سیاسی,سیره سیاسی,امام خمینی,علامه طباطبایی,جوادی آملی,سبحانی,سید مرتضی,مجلسی,خواجه نصیر

نقش دانشمندان شیعه در گسترش مطالعات سیاسی اسلامی

حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر نجف لک‌زایی؛ استاد گروه علوم سیاسی دانشگاه باقرالعلوم(علیه السلام) در قم (nlakzaee@gmail.com). حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر محمدعلی قاسمی؛ دکترای جامعة‌المصطفی‌العالمیه (ghasemimohammad110@gmal.com).


مقدمه

در جهان کنونی، مطالعات سیاسی اسلامی به‌عنوان یک رشته مستقل موردتوجه است. پیداست که دانشمندان مختلف، اعم از مسلمان و غیر‌مسلمان در تکوین این رشته علمی، نقش داشته‌اند، ولی محور اصلی مقاله حاضر، بررسی نقش عالمان شیعه در تکوین و گسترش مطالعات سیاسی اسلامی است. روش و رویکرد بحث و تأمل در این‌زمینه، از سنخ علم‌شناسی و دانش‌های درجه دوم خواهد بود. باید گفت مناسبت‌ترین شکل ورود به بحث و پژوهش در‌زمینه این موضوع، بهره‌گیری از مباحث میان‌رشته‌ای است. بنابراین، با بررسی تاریخی و تحلیل (اگرچه به اختصار) آن‌چه دانشوران شیعی در حوزه‌های مرتبط با سیاست به‌رشته تحریر درآورده‌اند، به‌تبیین نقش عالمان شیعه در فکر و نظر سیاسی خواهیم پرداخت.

در پژوهش حاضر، توجه به این نکته مهم است که روش عالمان اسلام به‌ویژه عالمان و دانشوران شیعه در تاریخ علم، موضوع‌محور نیست؛ یعنی منشأ اصلی تقسیم آنان، نه موضوع علم که روش دیگری به‌نام «روش انسان‌محور» است.(1) ازآن‌رو، این عالمان دین، درصدد بودند تا مردمان جامعه را با آئین اسلام آشنا سازند. موضوع مهم برای آنان، انسان، نیازها و عوامل سعادت دنیوی و اخروی او بود. بنابراین، روش آنان در تدوین و نگارش علوم نیز مبتنی بر هدایت انسان به‌طور‌عام و انسان مسلمان به‌صورت‌خاص بوده است. هم‌چنین توجه به آیات قرآن کریم و کتب روایی مانند الکافی این نکته را آشکار می‌سازد که در این‌کتاب‌ها نیز انسان و هدف غایی خلقت و آفرینش او، بسیار اهمیت دارد.

براین‌اساس، تقسیمات دانشوران دینی، با توجه به لایه‌های وجودی انسان صورت گرفته است. آنان وجود انسان‌را دارای سه لایه اصلی می‌دانستند: نفس و قلب، ظاهر و رفتار و روح و عقل.(2) عالمان دینی نیز سه‌محور اصلی دین را متناسب با لایه‌های وجود انسان مطرح کرده‌اند؛ در برابر لایه نفس انسان، در دین اخلاق، فضایل و رزایل اخلاقی و در تراز لایه عقل، عقاید، علم کلام و استدلال‌های عقلانی مطرح می‌شود. در بخش لایه ظاهر و رفتار و عمل خارجی انسان نیز، دانش فقه و دانش‌های تجربی قرار می‌گیرد. عالمان دینی درصددند تا با دانش‌های یاد‌شده، تمام نیازهای انسان‌را پاسخ گویند. ازاین‌رو، در زمینه هر موضوعی و از‌جمله سیاست، شاهد سه‌سطح از مطالعات و مباحث متناسب با لایه‌ها و مراتب وجودی انسان هستیم. البته گاه وجوه دیگری از دانش متناسب با تلفیق هر سه سطح یا مبنتی بر منابع نیز شکل‌گرفته است؛ مانند دانش تفسیر قرآن یا حدیث که هر سه لایه را دربردارند. در جدول زیر می‌توان چگونگی لایه‌های وجودی انسان و علوم شکل‌گرفته در حوزه‌های پوشش‌دهنده آنها را در حوزه مطالعات سیاسی ملاحظه کرد.

— نظریه لایه‌های سه‌گانه وجودی انسان و ساختار مطالعات سیاسی اسلامی

ج

لایه وجودی انسان

دانش عام

دانش اسلامی

دانش سیاسی

1

عقل‌ / باور‌ / بینش

هر دانشی که با تقویت یا تضعیف باورهای انسان مرتبط باشد

حکمت و کلام اسلامی

فلسفه سیاسی

کلام سیاسی

2

قلب‌ / گرایش‌ / حب و بغض

اخلاق و عرفان

عرفان و اخلاق اسلامی

اخلاق سیاسی

عرفان سیاسی

3

حواس / کنش‌ / رفتار

علوم انسانی و تجربی

فقه و علوم انسانی و تجربی

فقه سیاسی و سیره سیاسی و علوم سیاسی

یادآوری: دانش‌های جامع سه‌لایه‌اند. برخی دانش‌ها هر سه لایه وجودی انسان ‌را پوشش می‌دهند و با ظرفیت و غایتی که دارند هم جنبه‌های عقلی باورها و بینش‌ها و هم جنبه قلب و گرایش و هم حواس و کنش و رفتاری انسان‌را دربرمی‌گیرند. براین‌اساس، به‌بیان باورها و تبیین اخلاقیات و فقه و شریعت اقدام کرده‌اند، مهم‌ترین این دانش‌ها عبارت‌اند از:

— دانش تفسیر؛

— علوم حدیث.

با توجه مهم‌ترین رفتارهای انسان، رفتارهای سیاسی، بایدها و نبایدهای آن است، فقیهان در بحث افعال مکلفان به تبیین احکام این‌گونه رفتارها نیز اقدام می‌کنند. آن‌گاه که دانشوران علم اخلاق، فضایل و رزایل اخلاقی را تبیین می‌کنند، به بیان فضایل و و رذایل در حوزه رفتارهای سیاسی نیز می‌پردازند. هم‌چنین در بررسی مباحث کلامی و فلسفی، افزون بر دانش‌های دیگر مباحث فلسفه سیاسی را تبیین می‌کنند. در دانش کلام نیز، که عمده مباحث آن مرتبط با امامت و رهبری است، همواره مباحث آن سیاسی خواهد بود.

باوجود اصالت چنین تقسیم‌بندی و روشی، در پاره‌ای موارد به‌دلایل: نیازهای زمانه، احساس ضرورت عالمان شیعه، درخواست برخی سلاطین و حاکمان و حضور در متن حکومت و ارتباط دانشمندان دینی با حاکمان، سبب شد تا آثار مستقلی در حوزه سیاست خلق شود. این‌گونه آثار، بیش‌از آثار ضمنی در گسترش مباحث سیاسی و پیشرفت مطالعات سیاسی تأثیرگذار است. البته این آثار نیز برآنند به نیاز‌های انسان در این عرصه پاسخ دهند. در این مقاله، ضمن اشاره به تأثیر آثار ضمنی و غیر‌مستقل،(3) به بررسی و تبیین نقش عالمان شیعی در مطالعات سیاسی، همراه با بیان نمونه‌ها و مصادیق خارجی در ضمن آثار مستقل می‌پردازیم.

در این پژوهش نقش دانشوران و آثار تأثیرگذار آنان در هشت حوزه:(4) فلسفه سیاسی، کلام سیاسی، فقه سیاسی، اخلاق سیاسی، تفسیر سیاسی، سیاست‌نامه‌نویسی، حوزه احادیث سیاسی و سیره‌نویسی سیاسی را بررسی می‌کنیم تا گستره تأثیرگذاری عالمان شیعی در حوزه‌های گوناگون، با توجه به زمانه، نیاز و درخواست جامعه و گاه حاکمان، در مطالعات سیاسی و گسترش آن روشن شود.

الف) نقش عالمان شیعه در فلسفه سیاسی

ردپای سنت مطالعاتی در مباحث فلسفه سیاسی را می‌توان در میان فلاسفه‌ای چون فارابی، ابن‌سینا، خواجه نصیرالدین طوسی، صدرالمتألهین، علامه طباطبایی و امام‌خمینی(ره) ردیابی کرد، اما نکته مهم در این زمینه، آثار مستقلی است که تأثیری فزون‌تر در مطالعات سیاسی بر‌جای گذاشته و می‌گذارد. از این‌دست مطالعات، می‌توان به کتاب الملة فارابی(5) اشاره کرد. وی در این‌کتاب با تقسیم علم مدنی به دو‌بخش فلسفه مدنی و فقه مدنی و ایجاد تناظر تئوریک بین آن‌دو، در واقع مبنایی نظری برای دیگر مباحث سیاسی خود در آثاری چون آراء اهل مدینه فاضله، سیاست مدنیه، فصول مدنی و احصاء‌العلوم تدارک دیده است.(6)

اهمیت فارابی، افزون بر شرح و بسط آثار ارسطو و افلاطون در این است که او فلسفه دینی و سیاست شیعی اسلام را با‌عنوان فلسفه سیاسی مطرح کرد و امروزه اگر کسی بخواهد درباره فلسفه سیاسی دینی تحقیق کند، نخست باید به مطالعه آثار این دانشمند بزرگ بپردازد. وی با قدرت فلسفی خویش و نبوغ و نوآوری توانست آنها را نظامند سازد و به‌گونه‌ای منطقی ارائه دهد.(7)

ملاصدرا را می‌توان یکی از دانشوران تأثیرگذار در گسترش فلسفه سیاسی اسلامی برشمرد. وی در رساله المبدأ و المعاد و الشواهد‌الربوبیة به طرح مباحث سیاسی به‌ویژه فلسفه سیاسی می‌پردازد. دیدگاه‌های این فیلسوف بزرگ در زمینه سیاست با توجه به حکمت متعالیه وی، بعدها تأثیر سترگی در اندیشه سیاسی علمای عصر مشروطه(8) گذاشت و در فلسفه سیاسی معاصر نیز گسترش چشمگیری داشت.(9)

از دیگر آثار مؤثر در گسترش فلسفه سیاسی اسلامی، تحفة‌الملوک تألیف سید جعفربن ابی‌اسحاق دارابی کشفی است که به زبان فارسی در حکمت سیاسی نوشته‌شده است. کشفی این‌کتاب را به درخواست شاهزاده محمدتقی میرزا در سال ۱۲۳۳ق تألیف و ضمن قصیده‌ای که در پایان کتاب درج شده، آن‌را به فتحعلی‌شاه قاجار تقدیم کرده است. تحفة‌الملوک درواقع تکمله‌ای بر‌اثر پیشین مؤلف به‌نام میزان‌الملوک با همان نگرش در فهم مسائل سیاسی است.

کتاب تحفة‌الملوک، شامل سه طبق است و در هر طبق، فصول گوناگون وجود دارد که کشفی بر هریک از این فصول نام تحفه نهاده است. طبق اول، در بیان حقیقت عقل و متعلقات آن است. طبق دوم نیز درباره کیفیت ارتباط عقل با موجودات و مسائل مربوط به آن است. در خاتمه نیز، کشفی پس از بیان آثار و احکام عقل، دو علم تدبیر منزل و سیاست مدن را بررسی می‌کند. وی در بحث از تدبیر منزل یا سیاست مدن، به تعریف علم سیاست، وجوب تحصیل علم سیاست، ضرورت وجود دولت و انواع آن، تقسیم جوامع و وظایف دولت و مردم می‌پردازد. آخرین تحفه این کتاب، درباره جنگ میان‌ دو دولت اسلامی است که گویا به درگیری‌های ایران و عثمانی اشاره دارد. هم‌چنین مرحوم کشفی رساله‌ای با نام میزان‌الملوک و الطوائف و صراط‌المستقیم فی سلوک‌الخلائف نگاشت که در ده باب به‌ بررسی چگونگی رابطه و سلوک ملوک و ارباب آمده است.(10)

سپس در دوره‌های بعد، علامه طباطبایی با اثر نفیس خود رسالة‌الولایة، در پنج فصل به فلسفه ولایت و از چگونگی سیر به‌سوی آن سخن گفته است. علامه در این رساله، به چگونگی ولایة‌الله و ولی‌الله‌شدن پرداخته و کمال حقیقی انسان‌را در سایه پذیرش ولایت الهی امکان‌پذیر می‌داند؛ یعنی انسان در ذات خدا فانی و در بقاء او باقی شود و چنین کسی لایق عنوان ولی‌الله می‌شود.(11) هم‌چنین علامه در کتاب انسان از آغاز تا انجام که شامل سه رساله: الانسان قبل الدنیا، الانسان فی الدنیا، الانسان بعد الدنیا است، به ‌تبیین فلسفه سیاسی و وجودی انسان پرداخته است.

امام‌خمینی(ره) افزون بر اشاره به فلسفه سیاست و حکومت در موارد مختلف، آن‌چه را که در تئوری و نظریه گفته می‌شد، تحقق عینی و خارجی بخشید و به‌صورت عملی، فلسفه سیاسی را در جامعه اسلامی ترسیم کرد. افزون بر این، مستندات قرآنی حضرت امام در کتابی مستقل با عنوان درآمدی بر مستندات قرآن فلسفه سیاسی امام‌خمینی(ره) نوشته دکتر نجف لکزایی گرد آمده است.

امروزه نیز سیر فلسفه سیاسی را باید در سیاست متعالیه از منظر حکمت متعالیه دنبال کرد. به همت پژوهشگاه علوم و اندیشه سیاسی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، تاکنون 30 اثر در این‌زمینه منتشر شده که بررسی آنها در این مختصر نمی‌گنجد. افزون براین‌که فصلنامه علمی پژوهشی سیاست متعالیه نیز زیرنظر انجمن مطالعات سیاسی انتشار می‌یابد، موارد یادشده، توجه عالمان و دانشوران شیعی به این حوزه مطالعاتی را نشان می‌دهد.

ب) نقش عالمان شیعی در کلام سیاسی

مهم‌ترین و با سابقه‌ترین حوزه‌ای که عالمان شیعه در آن قدم نهاده و با تمام توان به گسترش و تبیین مباحث مختلف آن اقدام کرده‌اند، حوزه کلام است؛ زیرا شیعه از روزهای نخست که درصدد اثبات امامت و دفاع از آن برآمد، همواره دانش کلام ایشان، سیاسی به‌شمار می‌آید. بنابراین می‌توان رحلت پیامبر اکرم(صلی الله علیه واله وسلم) را سرآغاز کلام سیاسی شیعه دانست که به‌دلیل تحولات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی در حال تحول و تکامل است. بی‌تردید نظام و قواعد عقاید و مباحث علم کلام، تاریخی است و در گذر روزگار پدید می‌آید.(12) البته بررسی کامل نقش عالمان شیعه در این زمینه، نیازمند نگارش مقاله‌ای مستقل است و در این‌مختصر نمی‌گنجد. ازاین‌رو، تنها به برخی آثار مستقل در زمینه کلام سیاسی عالمان شیعه اشاره می‌کنیم. نخستین فرد صاحب‌اثر در این زمینه علی‌بن اسماعیل‌بن میثم تمار (م ۱۷۹ق) بود. او کتاب الامامة و الاستحقاق را نوشت،(13) در مرحله بعد ابوسهل اسماعیل نوبختی (م ۳۱۱ق) کتابی با عنوان التنبیه در امامت نوشت. ابن‌قبه، الانصاف را در موضوع امامت نگاشت و شیخ صدوق (م 381ق) کتاب کمال‌الدین و اتمام‌النعمة را در موضوع امامت و غیبت تدوین کرد.(14) در قرن چهارم و پنجم تلاش بیشتری برای ساختارمندکردن کلام شیعه صورت گرفت که می‌توان از آثاری هم‌چون النکت فی مقدمات‌الاصول، بخش کلام المقنعة شیخ مفید (م 413ق)، الشافی فی‌ الامامة سیدمرتضی (م 436ق) و الاقتصاد و تمهید الاصول شیخ طوسی (م 460ق) نام برد. بی‌تردید می‌توان در قرن هشتم، خواجه نصیر‌الدین طوسی (م 626ق) را مؤثرترین دانشور در مطالعات کلام سیاسی امامیه برشمرد، وی با چینش و تنظیم جامع و ابتکاری با استفاده از اصول و قواعد فلسفی، کلام را به اوج خود رساند. خواجه با نوشتن کتاب تجرید‌الاعتقاد و الامامة در گسترش و نظامند کلام سیاسی شیعه گام بلندی برداشت. خواجه طوسی در کتاب تجرید‌الاعتقاد برخلاف گذشتگان، فقط به بررسی گزاره‌های دینی و تبیین باورهای مذهبی و دفاع از حوزه دین اکتفا نکرد، بلکه به تدوین منطقی و زیر‌بنایی این اندیشه‌ها پرداخت. او با بهره‌گیری از حکمت مشاء، بخش امور عامه فلسفه را در گزاره‌های کلامی وارد کرد؛ زیرا می‌دانست که با فقدان یک مبنای صحیح فلسفی، نمی‌توان گزاره‌های کلامی را بررسی کرد. براین‌اساس، وی با این طرح نو، بنیادی رفیع و ارزشمند در حکمت و کلام شیعی پایه‌گذاری کرد. به‌همین‌دلیل، کلام بیش‌از پیش و تا نود درصد رنگ فلسفی به خود گرفت.(15)

به‌دلیل آثاری مانند تجرید‌الاعتقاد، کلام، هویت جدیدی یافت و افزون بر تکیه بر آیات و روایات، بر استدلال برهانی نیز استوار است. خواجه، در کتاب خویش مباحثی مانند توحید، معاد، نبوت و امامت را با روش‌های برهانی اثبات می‌کند. بدین‌ترتیب کلام شیعی، از کلام اهل‌سنت که استدلال عقلی در آن بسیار کم‌رنگ است، جدا می‌شود؛ زیرا از‌این‌پس، در کلام شیعی، صرفاً به استشهادات روایی و قرآنی اکتفا نشده و از براهین عقلی نیز بهره گرفته می‌شود و کلام سیاسی شیعه در گستره بیشتری به استدلال می‌پردازد.

علامه حلی (م 726ق) نیز با نگارش کشف‌المراد که شرح تجرید‌الاعتقاد خواجه نصیر طوسی است، برای استدلال و اثبات امامت به قاعده لطف تمسک کرد(16) و کلام سیاسی شیعی را بسط و گسترش داد. این روند در دوره صفویه و قاجار ادامه می‌یابد. در عصر حاضر نیز دانشوران شیعی به هم‌آوردی با مکاتب اقدام و به رقابت و برتری مکتب اسلام بر مکاتب دنیا تأکید کرده‌اند. براین‌اساس، شهید مطهری دیدگاه‌های مارکسیسم را در کتاب نقدی بر مارکسیسم نقد و هم‌چنین کتاب اسلام و مقتضیات زمان را ارائه می‌کند. کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم نوشته علامه طباطبایی با حاشیه‌های شهید مطهری را نیز می‌توان در این راستا برشمرد.

افزون ‌بر‌این، آیت‌الله سبحانی با تأسیس رشته کلام اسلامی به‌عنوان یکی از رشته‌های تخصصی و انتشار مجله کلام اسلامی و تدوین بیش از 20 کتاب در حوزه کلام، گامی دیگر در گسترش کلام اسلامی و شیعی (که همواره سیاسی خواهد بود) برداشتند.

افزون براین، دانشورانی مانند علی ربانی گلپایگانی نیز با نگارش کتاب‌های گوناگونی در زمینه حوزه مباحث کلامی مانند: معرفت دینی از منظر معرفت‌شناسی، تحلیل و نقد پلورالیسم دینی، الإلهیات فی مدرسة أهل‌البیت(علیهم السلام)، ریشه‌ها و نشانه‌های سکولاریسم، جامعیت و کمال دین، نقد مبانی سکولاریزم، نقد مبانی پلورالیسم دینی، کلام تطبیقی، به گسترش مطالعات شیعی در حوزه کلام سیاسی کمک شایانی کردند. البته بررسی و تبار‌شناسی مطالعات دانشوران جوان و معاصر، به‌صورت تفصیلی، نیازمند نگارش مقاله و کتاب مستقلی در این‌زمینه است.

ج) نقش عالمان شیعه در فقه سیاسی

فقه در اصطلاح به مجموعه‌ای از بایدها و نبایدهای عملی گفته می‌شود که توسط فقیهان از منابع اجتهادی و اصول عملیه استنباط می‌شود که بی‌تردید بخشی از این بایدها و نبایدها درباره زندگی اجتماعی مؤمنان است. سیاست به‌عنوان بخشی از زندگی اجتماعی، مشمول قوانین مشخصی است که در فقه از آنها بحث می‌شود. این‌بخش از مباحث، محتوای فقه سیاسی را تشکیل می‌دهد. به‌عبارت دیگر، در فقه مباحثی باعنوان جهاد، امر‌ به‌ معروف و نهی از منکر، امور حسبه، امامت و خلافت، نصب امرا و قضات، مامورین جمع آوری وجوهات شرعیه، مؤلفة قلوبهم، دعوت به اسلام، جمعه و جماعات، آداب و خطبه‌ها و برگزاری مراسم عید، صلح و قرارداد با دولت‌های دیگر، تولی و تبری، همکاری با حاکمان و نظایر آن، به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم مطرح‌شده است که به آنها احکام سلطانیه یا فقه سیاسی گفته می‌شود.(17)

در دوران آل‌بویه (قرن چهارم و پنجم) به‌واسطه نزدیکی سلاطین شیعه به فقیهان، شاهد شکوفایی فقه سیاسی شیعه در ابعاد مختلف هستیم. همین نزدیکی نسبی، بحث‌های جدیدی درباره نحوه همکاری، پذیرش مسئولیت، گرفتن هدیه یا حقوق و جایزه از حکام و اصولاً طرح مباحثی درباره سلاطین جائر و عادل را پدید آورد، اما مهم‌ترین عامل پیشرفت مطالعات سیاسی در این دوره، تدوین رسالة فی العمل مع‌السلطان اثر سید مرتضی (355-436ق) است.

سید مرتضی در این رساله، قاعده‌ای فراگیر درباره جواز اجرای حدود و پذیرش مسئولیت از سوی حاکم جائر به‌دست می‌دهد. موارد وجوب پذیرش مسئولیت، زمانی است که پذیرنده مسئولیت بداند یا به نشانه‌های آشکار گمان غالب ببرد که پذیرش مسئولیت می‌تواند حق را برپا کند و باطل را کنار بزند؛ به نیکی امر نماید و از بدی نهی کند و اگر این پذیرش صورت نگیرد، هیچ‌یک از این امور تحقق نمی‌یابد. در این‌صورت، آن واجب می‌شود؛ زیرا این مسائل به‌دلیل وجوبشان، راه‌های دست‌یابی به آنها را واجب می‌کند.(18) این مسئولیت‌پذیری هر‌چند در ظاهر از ‌سوی حاکم ستمگر است، اما در باطن از‌سوی امامان حق(علیهم السلام) صورت می‌پذیرد.(19)

از دیگر حوزه‌ها در فقه سیاسی، مسئله ولایت فقیه است. اگرچه این نظریه توسط علامه حلی، ابی‌صلاح حلبی و ابن‌ادریس به‌طور ‌مستوفا، در فصل خاصی از فقه تبیین شد، اما محقق ثانی (868ق) به تبیین استدلالی هر‌چه بیشتر این نظریه پرداخت. وی در رساله جمعه و هنگام بحث از نماز جمعه در کتاب جامع‌المقاصد، به‌تفصیل ادله ولایت فقیه را تبیین کرد.(20) پس از مرحوم کرکی، عالمانی مانند شهید ثانی در مباحث مختلف فقه(21) به طرح ولایت فقیه و بررسی ابعاد فقهی آن اقدام کردند.

بی‌تردید، امور سیاسی و اجتماعی حاکم بر جامعه ایران در قرن سیزده و چهارده، به توسعه مباحث نظری فقه سیاسی و ولایت فقیه بسیار کرده است. علامه ملا‌احمد نراقی به‌صورت منقح و مفصل به تبیین ادله ولایت فقیه پرداخت و فصل مستقلی را در این باب گشود. وی در عائده 54 از کتاب گرانسنگ عوائد‌الایام باعنوان فی بیان ولایة‌الحاکم و ما له فیه الولایة به‌صورت مستقل گستره ولایت فقیه را بررسی می‌کند.(22)

مرحوم نراقی در این عائده، نخست به بیان اصول موضوعه‌ای مانند: ولایت رسول خدا(صلی الله علیه واله وسلم) و امامان معصوم(علیهم السلام) از سوی خداوند و ولایت‌نداشتن شخصی بر دیگری مگر به اذن الهی می‌پردازد. آن‌گاه ولایت فقیه را در عصر غیبت، در جایگاه حاکم این عصر و نائب ائمه اطهار(علیهم السلام) معرفی می‌کند و چگونگی شعاع ولایت ایشان را توضیح می‌دهد.

سپس، علامه نائینی (1277-1355ق) به‌عنوان نظریه‌پرداز اصول سیاست شیعه ظهور کرد. وی با نوشتن کتاب تنبیه‌الامة و تنزیه‌الملة سلطنت مشروعه را تنها راه نجات کشور ایران از استبداد مطلق معرفی و براین‌اساس، قاطعانه از قیام علیه استبداد دفاع کرد. در همین راستا، به تبیین مبانی فقهی - سیاسی مشروطیت و رد شبهات آن پرداخت؛ اگرچه پرسش‌های فراوانی درباره دیدگاه‌های فقهی - سیاسی این دانشور بزرگ مطرح است، ولی به هر‌روی، وی در این‌کتاب به مباحث مهمی مانند: ضرورت حکومت و اقسام حکومت‌ها،(23) راه رسیدن به حکومت ولایی،(24) مشروعیت انتخابات و ولایت فقیه،(25) مفهوم استبداد دین،(26) حکومت ولایی،(27) نظریه غصب حکومت،(28) مبانی فقهی مشروطیت(29) و امور حسبه(30) اشاره می‌کند.

پس‌از این مرحله، می‌توان امام‌خمینی(ره) را احیاگر نظریه ولایت فقیه در عرصه تئوری و عملی دانست؛ زیرا وی با مجاهدت‌های فراوان توانست زعامت دینی و زعامت حکومتی و ولایی را هماهنگ سازد. این دانشمند بزرگ، با تشکیل حکومت اسلامی، توانست توانمندی‌های اسلام را در اداره حکومت و پاسخ‌گویی به مسایل و پدیده‌های مستحدث اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و... به منصه ظهور برساند.

حضرت امام اول‌بار ولایت فقیهان‌ را در کتاب کشف‌الاسرار مطرح می‌کند. در گام بعدی در سال 1348ش، در نجف‌اشرف به‌صورت اجتهادی و استدلالی به طرح بحث ولایت فقیه می‌پردازد. سپس با این رهیافت و با رویکرد انتقادی در جهت ارائه گزینه‌ای بدیل، بحث و نظریه ولایت فقیه را مطرح می‌کند و برای اولین‌بار در کتاب ولایت فقیه، ترکیب حکومت اسلامی را به‌کار می‌برد، او می‌گوید: «بر فقیه لازم است حکومت تشکیل دهد و رهبری جامعه را در دست گیرد».(31)

روشن است که امام‌خمینی(ره)، با استدلال به عقل و ادله نقلی، از مماشات با سلطنت یا مشروعیت حکومت مشروطه سلطنتی به مبارزه و عدم مشروعیت حکومت غیرولایی رسید و تلاش تئوری و عملی وی سبب تحقق حکومتی مبتنی بر ولایت فقیه شد.

افزون‌بر آن‌چه تاکنون در حوزه مطالعات فقه سیاسی بیان شد، می‌توان از تمام آثار جهادی و نگارش‌یافته در زمینه کتاب جهاد، نیز به‌عنوان آثار فقه سیاسی نام برد؛ زیرا از هرسو که به سیاست بنگریم، جنگ و صلح و مسائل مرتبط با آن از امور سیاسی به‌شمار می‌آیند. محمدحسن نجفی در جلد 21 کتاب جواهر به تبیین جهاد و ادله آن از نگاه فقه می‌پردازد. پس‌از وی نیز کتاب‌های فراوانی در این زمینه نگارش می‌شود. تا آن‌جاکه امروزه فقه سیاسی به رشته‌ای جا افتاده در مجامع علمی حوزوی و دانشگاهی تبدیل شده است و دانشوران و دانشجویان بسیاری در این عرصه به تحصیل و تحقیق می‌پردازند. امروزه فقه سیاسی، به شاخه‌هایی مانند فقه امنیت، فقه انتخابات و فقه احزاب گسترش یافته است. در آثار معاصران نیز می‌توان به کتاب فقه سیاسی آیت‌الله عمید زنجانی در ده جلد و کتاب قواعد فقه سیاسی نوشته روح‌الله شریعتی، اشاره کرد.

د) نقش عالمان شیعی در اخلاق سیاسی

یکی دیگر از حوزه‌هایی که عالمان شیعی با مطالعه در آن حوزه سبب گسترش دیدگاه سیاسی شیعه شدند، حوزه اخلاق سیاسی است. اخلاق سیاسی، به‌معنای سیاستی است که دو علم سیاست و اخلاق را در خود جمع می‌کند. در گذشته دانشوران آن را با عبارت الآداب‌السلطانیة و نصایح‌الملوک می‌شناختند.(32) یکی از نمونه‌های معروف، اخلاق ناصری اثر خواجه نصیر‌الدین طوسی است. درخشندگی خواجه نصیر‌الدین طوسی در علوم عقلی و نقلی سبب شد که وی زبانزد عام و خاص شود؛ به‌گونه‌ای که ناصرالدین محتشم، حاکم قهستان، با شنیدن آوازه وی، ایشان‌ را به دربار دعوت کرد. وی در سال 633ق اخلاق ناصری را به درخواست ناصرالدین محتشم به‌رشته تحریر درآورد.

اخلاق ناصری، نخستین اثر فارسی در زمینه حکمت عملی است که مطالب آن مبتنی بر تلفیق دیدگاه فلسفی و علمی یونان و دیدگاه اسلامی درباره انسان، خانواده و جامعه است. به‌عبارت دیگر، اخلاق ناصری در باب اخلاق فردی، تدبیر منزل و سیاست مدن (علوم سیاسی) نگاشته شده است.

افزون بر خواجه نصیر، علاء‌الدین سیدحسین‌بن رفیع‌الدین، مشهور به خلیفه سلطان و سلطان‌العلماء، فقیه و سیاست‌مدار بزرگ شیعی عصر صفوی، با تقاضای شاه، اقدام به تهذیب و پردازش کتاب اخلاق ناصری خواجه نصیر طوسی کرد. مقایسه توضیح‌الاخلاق با اخلاق ناصری نشان می‌دهد تفاوت قابل ملاحظه‌ای میان آن‌دو وجود ندارد، بلکه ارائه این اثر به شاه، بهانه و تلاشی در جهت اصلاح رفتار شاه بود. به هر‌روی، می‌توان این اثر را نیز یکی از آثار تأثیرگذار در اخلاق سیاسی به‌شمار آورد.(33) دست‌کم هشت شرح توسط عالمان بر آن نوشته شده است، که این خود از تأثیرگذاری این اثر در گسترش اخلاق سیاسی را نشان می‌دهد.(34)

در مراحل بعدی، علامه محمد‌باقر مجلسی (1037-1111ق) در کتاب عین‌الحیوة فصولی را با عناوین احوال سلاطین عدل و جور، کیفیت مباشرت با سلاطین، حقوق پادشاهان و مفاسد قرب پادشاهان طرح و سلسله مراتبی، اقتداری و خدادادی را مورد شناسایی قرار می‌دهد.

در عصر حاضر، اگرچه حضرت امام‌خمینی(ره) به‌صورت ضمنی در کتاب شرح جنود عقل و جهل و کتاب چهل حدیث به اخلاق سیاسی اشاراتی می‌کند، ولی اخلاق سیاسی در کلام و پیام حضرت امام در کتابی با عنوان اخلاق کارگزاران در کلام و پیام امام‌خمینی(ره) منتشر شده است.

افزون‌بر این آثار اخلاقی آیت‌الله مظاهری با عناوینی مانند: دراسات فی‌الاخلاق و شئون الحکمة‌العملیة، عوامل کنترل غرایز در زندگی انسان، جهاد با نفس، اخلاق فرماندهی، اخلاق در اداره و جبهه و جهاد اکبر گامی مؤثر در پیشبرد حوزه مطالعات اخلاق سیاسی به‌شمار می‌آید.

هـ) نقش عالمان شیعه در تفسیر سیاسی

اگرچه تا‌کنون مفسران قرآن، توجه بایسته‌ای به موضوع میان‌رشته‌ای قرآن و سیاست نداشته‌اند، ولی به‌دلیل تفسیر آیات سیاسی قرآن کریم، به‌صورت غیر‌مستقیم به گسترش این حوزه مطالعاتی کمک کرده‌اند. یکی از این تفاسیر، تفسیر الکاشف است که توسط شیخ محمد‌جواد مغنیه (م 1400ق) از عالمان و مبارزان لبنانی نوشته‌شده است. با توجه به این‌که وی در برهه‌ای از زندگی منصب حکومتی داشت و از منادیان تقریب به‌شمار می‌رفت، تفسیرش در حوزه سیاست، تقریب و وحدت اسلامی نگاشته شده است.

هم‌چنین از دیگر تفاسیر در این‌زمینه، می‌توان به تفسیر من‌ وحی‌القرآن، تألیف محمد‌حسین فضل‌الله است که با گرایش حکومتی و سیاسی نگارش‌شده اشاره کرد. افزون براین، می‌توان از تفاسیری هم‌چون المیزان (علامه محمد‌حسین طباطبایی)، تفسیر نمونه که توسط جمعی از نویسندگان زیرنظر آیت‌الله مکارم تدوین شده است، تفسیر تسنیم نوشته آیت‌الله جوادی آملی، تفسیر منشور جاوید اثر آیت‌الله سبحانی و تدوین تفسیر راهنما در 20 جلد، نام برد که بیش از تفاسیر دیگر به جنبه‌های سیاسی آیات الهی توجه کرده‌اند. هم‌چنین تفسیر پیام قرآن، جلد دهم با عنوان قرآن مجید و حکومت اسلامی، زیرنظر آیت‌الله مکارم شیرازی نیز از تفاسیر سیاسی به‌شمار می‌آید.(35)

افزون‌ بر‌این، در عصر حاضر، تلاش‌های بسیاری در حوزه تفسیر سیاسی انجام شده است. کتاب فرهنگ قرآنی، معجم معنایی معارف و مفاهیمی قرآن کریم است که به‌‌شیوه‌ای نو و به‌صورت الفبایی - موضوعی سامان یافته است، هم‌چنین دائرة‌المعارف قرآن که تاکنون 14 مجلد آن به چاپ رسیده است، به مدخل‌های سیاسی بسیاری هم‌چون امامت، حکومت، سیاست و مانند آن پرداخته‌اند.

و) نقش عالمان شیعی در سیاست‌نامه‌نویسی

از حوزه‌هایی که عالمان شیعی در آن تأثیرگذار بوده و با ارائه آثاری در آن حوزه نقش‌آفرینی کرده‌اند، حوزه سیاست‌نامه‌نویسی است که عمدتاً رویکردهای تجربی را نشان می‌شود. از جمله آثار عالمان شیعی در این‌زمینه می‌توان به سیاست‌نامه (روضة‌الانوار) اشاره کرد.

روضة‌الانوار عباسی نوشته مرحوم سبزواری از نمونه‌های قابل‌توجه در این حوزه است؛ زیرا این اثر، هم بیانگر اندیشه سیاسی شیعه در دوره صفویه است و هم در تدوین تاریخ اندیشه‌های سیاسی در جهان اسلام نیز اثری مهم به‌شمارمی‌آید. این‌کتاب در یک مقدمه و دو قسم سامان‌یافته است. سبزواری در قسم اول با طرح مباحث ارزشی، با استفاده فروان از آیات و روایات، ذکر اصول دین و فروع دین و تبیین معرفت‌شناسی، جهان بینی، هستی‌شناسی و انسان‌شناسی خویش، بستر معرفتی مناسبی را برای قسم دوم فراهم آورده است. سپس در قسم دوم می‌کوشد تا نظام سیاسی موردنظر خود را ارائه دهد؛ گو این‌که در قسم اول نیز محدوده و ملاک مباحث خود را میزان ارتباط آنها با حکومت، سلطان و دیگر عناصر سیاسی مشخص کرده است.(36) هم‌چنین می‌توان رسالة صناعیة را در زمره سیاست‌نامه‌ها برشمرد. مرحوم میرفندرسکی در این رساله، مباحث سیاسی را از زاویه جریان‌شناسی اجتماعی و فلسفه طبقات و مراتب اجتماعی موردتوجه قرار داده است. به‌عبارت دیگر، نهادها و طبقات و گروه‌های اجتماعی را از منظر کارکردی تحلیل کرده است. وی حتی نهادهای دینی و مذهبی را نیز از این منظر بررسی می‌کند.(37)

میر‌فندرسکی با تصرف در معنای صناعت و توسعه در معنای آن، در این رساله، شش قسم صناعت را ارائه کرده است:

— صناعت پیغمبری، امامی، مجتهدی و فیلسوفی: موضوع این صناعت کلی است و غرض فاعل، صلاح موضوعی است؛

— صناعت ملحدان، اباحتیان، خلفای جور، مبتدعان و سوفسطاییان: موضوع این صناعت نیز کلی است، ولی غرض، فاعل فساد، موضوع است. این گروه‌ها می‌خواهند قواعد نبوت، خلافت، اجتهاد و فلسفه را که نظام کلی مبتنی بر اینهاست، از بین ببرند؛

— صناعت طبابت: موضوع این صناعت جزئی است و غرض فاعل صلاح است؛

— صنعت‌هایی است که موضوع آنها جزئی است و غرض فاعل فساد است، مانند کسانی که ابزار و آلات کشتار و قتل می‌سازند؛

— صنعت پادشاهی: موضوع آن کلی است و در انجام وظایف، فساد و صلاح مردم مقصود نیست، بلکه هدف تمام اقدامات، منافع و صلاح پادشاه است، اعم از این‌که با نظام کلی موافق باشند یا مخالف؛

— صعنت ریاست‌های جزئی: موضوع این صنعت‌ها جزئی است و غرض و مقصود منافع تأمین منافع خود است و نه صلاح و فساد جامعه.(38)

یکی دیگر از سیاست‌نامه‌های دارای اهمیت، آئین شاهی مرحوم فیض کاشانی است. البته این رساله ترجمه‌ای همراه با تلخیص از رساله دیگر ایشان با نام ضیاء‌القلب است که به ‌زبان عربی نگاشته‌شده بود.(39) در مقدمه این‌کتاب، دلیل ترجمه و نام‌گذاری آن توسط مرحوم فیض این‌گونه بیان شده است: «از آن‌جایی‌که شاه عباس ثانی متوجه شنیدن سخنی چند بود از لطایف معرفت و ظرایف حکمت، رساله‌ای به‌ زبان تازی نوشته بودم، مرسوم به ضیاء‌القلب مضمون آن را به عرض آن یگانه برسانم و چون معنی شاه در آن جلوگر بود و منسوب به شاه دین‌پرور، مرسوم به آیین شاهی گردانید. امید که به عز قبول رسد».(40)

این رساله، دوازده باب دارد که در باب اول تا ششم به بررسی شناخت عقل، شرع، طبع، عادت، عرف، شناخت خود، می‌پردازد. از باب هفتم به‌صورت‌ مستقیم مباحث مربوط به حاکمان‌ را تبیین می‌کند. عناوین باب‌های بعدی عبارت‌اند از: بیان مراتب حکام در شرف و فضیلت، در بیان حکمت تسلط این حکام بر آدمی، در بیان آن‌که با اختلاف حکام، مصلحت در پیروی کدام است، در جداکردن حکام از یکدیگر به اشتباه، در یادکردن بعضی نعمت‌های الهی که در این امر ممد است و معین و آخرین باب با عنوان در چگونگی مدد جستن به جناب الهی، این رساله به پایان می‌رسد.(41)

افزون بر موارد یادشده، یکی از اقدامات اصلاحی علامه مجلسی در زمان سلطان‌حسین صفوی، تألیف رساله مستقلی درباره آداب سلوک حاکم با رعیت بود. وی هدف از تألیف این‌کتاب را «تنبیه ارباب غفلت و اصلاح دولت» اعلام کرد.(42)

ز) نقش عالمان شیعی در احادیث سیاسی

بی‌تردید پیشوایان معصوم(علیهم السلام) سخنان، خطبه‌ها و نامه‌های سیاسی فروانی را به‌یادگار گذاشته‌اند و عالمان شیعه با شرح و بسط احادیث یاد شده، سبب گسترش دانش سیاسی اسلامی شدند که به برخی اشاره می‌کنیم.

عهدنامه امیر مؤمنان(علیه السلام) به مالک اشتر در طول تاریخ از زوایای مختلف و با اهداف گوناگون موردتوجه عالمان و دانشوران به‌ویژه شیعی قرار گرفته است؛ ترجمه عهد مالک‌اشتر در قرن هشتم هجری به‌وسیله حسین‌بن محمد حسینی علوی آوی و تصحیح دکتر محمود عابدی و شرح و ترجمه محقق سبزواری (1017-1090ق)، شرح نامه و دستورالعملی که جناب مولای متقیان(علیه السلام) برای مالک اشتر نخعی در حکومت مصر مرقوم فرمودند، نوشته سید ماجد‌بن محمد حسینی بحرانی (زنده در 1097ق)، ترجمه علامه مجلسی (1110-1037ق) با عنوان سلوک ولاة‌العدل، آداب الولاة، نظام‌نامه حکومت (شرح و تفسیر عهدنامه مالک اشتر)، تألیف محمدکاظم‌بن محمدفاضل مشهدی (زنده در 1107ق)، و کتاب الحکومة‌الاسلامیة شرح لعهد الامام علی الی مالک‌الاشتر‌النخعی توسط مرجع معاصر آیت‌الله فاضل لنکرانی از نمونه آثاری است که به بررسی حکومت اسلامی بر‌اساس این نامه ارزشمند می‌پردازد. افزون بر موارد یادشده، ترجمه‌ها و شروح بسیاری را در دوره‌های مختلف می‌توان یافت که اهمیت مطالب سیاسی و حکومت‌داری عهدنامه نزد عالمان شیعه را نشان می‌دهد.(43)

هم‌چنین کتاب‌هایی در زمینه بقا و زوال دولت از نگاه روایات نوشته‌شده است که گنجینه و شرحی بر روایات سیاسی اهل‌بیت(علیهم السلام) به‌شمار می‌رود. مانند بقا و زوال دولت در کلمات سیاسی امیر مؤمنان(علیه السلام) یا (نظم‌الغرر و نضد‌الدرر) اثر عبدالکریم‌بن محمدیحیی قزوینی (زنده در 1124ق) که به‌کوشش رسول جعفریان ارائه شده است. همان‌گونه که مصصح و محقق این متن در مقدمه آورده، نویسنده آن کوشیده است تا بر‌اساس جملات اخلاقی کوتاه امام علی(علیه السلام) درباره حکومت و سیاست، کتابی در خور توجه پدید آورد.

نویسنده در باب نخست این‌کتاب، به بیان نشانه‌های پیشرفت و پسرفت دولت و زوال و انتقال آن، در باب دوم منافع عدل و داد و ضررهای ظلم و بیداد و در سومین باب درباه «خدمة‌الملوك والریاسة وما یتعلق بالسیاسة» پرداخته است.(44)

افزون‌بر این می‌توان به شروح حدیث امامت، حدیث غدیر،(45) یا دیگر احادیث درباره امامت و جانشینی امامان(علیهم السلام) و زیارت‌نامه‌هایی (مانند زیارت جامعه کبیره)(46) اشاره کرد که به‌گونه‌ای به تبیین ویژگی امام معصوم(علیه السلام) و رهبر جامعه اسلامی می‌پردازد که به گسترش مباحث و مطالعات سیاسی کمک کرده‌اند.

ح) نقش عالمان شیعی در سیره سیاسی‌نویسی و تاریخ‌نویسی

عالمان شیعی، سهم مهمی در سیره‌نویسی به‌صورت عام و سیره سیاسی‌نویسی به‌طور‌خاص داشته‌اند و این کار سابقه‌ای دیرینه دارد. حتی نوشتن مقاتل ائمه(علیهم السلام) به‌گونه‌ای با سیره سیاسی و چگونگی انجام جنگ مرتبط است. اصبغ‌بن نباته از کهن‌ترین مؤلفان شیعی است که کتاب المبیضه فی أخبار مقاتل آل‌ابی‌طالب و مقتل‌الحسین و مقتل ‌امیرالمؤمنین(علیه السلام) را تألیف کرد. یا جابر‌بن یزید جعفی که کتاب الجمل، کتاب صفین، کتاب النهروان، کتاب مقتل امیر‌المؤمنین و کتاب مقتل‌الحسین را به‌نگارش درآورد. ابن‌ابی‌طی، دانشمند و مورخ برجسته شیعی در قرن ششم و اوائل قرن هفتم کتاب المغازی را در سه جلد نوشت.(47)

اگرچه تاریخ‌نویسی و سیره‌نویسی در دوره‌های بعد نیز ادامه یافت، ولی در میان همه نوشته‌ها عصرهای بعد، کتاب الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد شیخ مفید جایگاه ویژه‌ای دارد. این‌کتاب، شرحی است بر زندگی امامان شیعه(علیهم السلام) که افزون بر بررسی تاریخی زندگی آن بزرگوران، به بیان سیره از جمله سیره سیاسی آنان نیز پرداخته است. کتاب دیگر شیخ مفید در این «حوزه الجمل» یا «النصرة لسیدة‌العترة فی حرب‌البصرة» به‌عنوان یک تک‌نگاری ویژه، توجه پژوهش‌گران را به خود جلب می‌کند و ازآن‌رو که به مسئله جنگ پرداخته، در زمره مطالعات سیاسی قرار می‌گیرد.

هم‌چنین می‌توان از کتاب‌های مرحوم شیخ عباس قمی در زمینه تاریخ و سیره ائمه اطهار(علیهم السلام) هم‌چون: تتمة‌المنتهی فی وقایع ایام‌الخلفاء بضمیمة کتاب طبقات خلفاء و اصحاب ائمة و علماء و شعراء، بیت‌الاحزان فی مصائب سیدة‌النسوان(سلام الله علیها)، الانوار‌البهیة فی تواریخ‌الحجج‌الالهیة، منتهی‌الامال؛ تاریخ چهارده معصوم(علیهم السلام) نام برد.

در میان معاصران نیز برای نمونه از کتاب تاریخ سیاسی اسلام، سیره رسول خدا نوشته رسول جعفریان نام می‌بریم که به تفصیل در 683 صفحه به بررسی سیره سیاسی رسول گرامی اسلام(صلی الله علیه واله وسلم) پرداخته است.

در پایان، باید گفت افزون بر حوزه‌های مختلفی که تاکنون به تبیین آنها پرداختیم، حوزه‌های دیگری نیز وجود دارند که خود نیازمند پژوهشی مستقل و تأملی جدی است. برای مثال، در حوزه ادبیات سیاسی، نمونه‌های برجسته‌ای مانند شاهنامه فردوسی وجود دارد که همانند بسیاری از بزرگان دینی کتاب خویش را با عقل و جهل آغاز می‌کند و در ادامه با اشعار حماسی، نظریه سیاسی فردوسی در فرم شعر، ولی در قالبی شبیه به سیاست‌نامه و اندرزنامه‌نویسی ارائه می‌شود و بیشتر به بحث قدرت و چگونگی اکتساب قدرت و راه‌ها و شیوه‌های نگهداری آن می‌پردازد.

افزون براین، اشعار فراوانی توسط عالمان شیعی در حوزه ادبیات سیاسی سروده شده است که بخش گسترده‌ای از آنها که تنها در مقطع زمانی نیمه اول قرن اول هجری تا پایان قرن سوم هجری سروده شده، در کتاب ادبیات سیاسی تشیع نوشته دکتر صادق آئینه‌وند، گردآمده است و این خود از گستره و فراوانی تلاش شاعران شیعی در عرصه ادبیات سیاسی حکایت دارد.

در نظرگاه تحقیق، نهج‌البلاغه را که خطبه‌ها، نامه‌ها و کلمات قصار ادبی امیر مؤمنان(علیه السلام) است، در حقیقت باید نهج‌السیاسیة نامید؛ زیرا بیشتر موارد یاد‌شده در این‌کتاب ارزشمند، مربوط به دوره حکومت‌داری آن حضرت است و کمتر سخنان دوره‌های دیگر در آن به‌چشم می‌خورد. بنابراین، با توجه به دو نکته یادشده ادبی‌بودن متن و اختصاص اکثر متن حاضر، به دوره حکومتی حضرت امیر(علیه السلام)، این اثر گران‌سنگ را نیز باید در زمره متون ادبی - سیاسی و شرح و بسط آن را توسط عالمان شیعه باید در راستای گسترش سیاست اسلامی شیعی در حوزه ادبیات سیاسی ثبت کرد. البته احصاء شروح نهج‌البلاغه یا برخی خطبه‌ها به‌طور‌خاص، در این ظرف زمانی و مکانی نمی‌گنجد.

نتیجه‌گیری

روش عالمان اسلام به‌ویژه عالمان و دانشوران شیعه در تاریخ علم، موضوع‌محور نبوده است، بلکه روش آنان در تدوین و نگارش علوم نیز مبتنی بر‌اساس انسان‌محوری به‌طور ‌عام و محوریت انسان مسلمان به‌‌صورت ‌خاص بود. عالمان شیعی با توجه به سه‌لایه اصلی انسان (نفس، ظاهر و رفتار و عقل و خرد) به علوم توجه کردند و در هشت حوزه دانشی نقشی چشم‌گیر داشتند. در حوزه‌هایی مانند: فلسفه سیاسی، کلام سیاسی، فقه سیاسی، اخلاق سیاسی، تفسیر سیاسی، سیاست‌نامه‌نویسی، حوزه حدیث سیاسی، سیره سیاسی و دیگر حوزه‌ها نقش به‌سزایی ایفا کردند که امروزه هریک از حوزه‌های یاد‌شده به بلوغ نسبی رسیده است.

آن‌چه در این مقاله آمد، تنها گام نخستی بود که به‌اجمال نقش عالمان شیعه را در مطالعات سیاسی در حوزه‌های مختلف به‌ تأمل نشست. بنابراین، پیشنهاد می‌شود، پژوهش‌گران این عرصه، هر‌یک از حوزه‌های یادشده و دیگر حوزه‌ها مانند عرفان سیاسی و ادبیات سیاسی اسلامی را به‌صورت مستقل کاوش کنند و در هریک از حوزه‌ها کتاب یا مقاله‌ای ارائه دهند تا تأثیرگذاری کمی و کیفی عالمان شیعی با ذکر نمونه‌ها و امتیازات و مشخصه‌ها، به‌روشنی آشکار شود.(48)

Source:
1. ابن‌ندیم، کتاب الفهرست.
2. امام‌خمینی(ره)، سیدروح‌الله موسوی، چهل حدیث، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی(ره)، چ دوم، قم، 1371ش.
3. ولایت فقیه، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی(ره)، تهران، 1373ش.
4. امین عاملی، سیدمحسن، أعیان‌الشیعة، دارالتعارف، بیروت، 1419ق.
5. آقابزرگ طهرانی، الذریعة إلی تصانیف‌الشیعة، دارالاضواء، بیروت.
6. جعفریان، رسول، تاریخ سیاسی اسلام، دلیل ما، قم، 1392ش.
7. حلی، حسن‌بن یوسف‌‌بن علی‌بن مطهر، کشف‌المراد فی شرح تجرید‌الإعتقاد، مؤسسة النشر‌الاسلامی، قم، 1417ق.
8. زرگری‌نژاد، غلامحسین، رسائل سیاسی دوره قاجاری، انتشارات مؤسسه تحقیقات و توسعه علوم انسانی، تهران، 1386ش.
9. سبحانی، جعفر، معجم طبقات‌المتکلمین، مؤسسه الامام الصادق(علیه السلام)، قم، 1382ش.
10. سروش، عبدالکریم، قبض و بسط تئوریک شریعت، مؤسسه فرهنگی صراط، تهران، ۱۳۷۵ش.
11. شهید اول، محمد‌بن مکی عاملی، الروضة‌البهیة فی شرح اللمعة‌الدمشقیة، مؤسسه اسماعیلیان، قم، 1417ق.
12. شهید ثانی، زین‌الدین‌بن علی عاملی، مسالک‌الأفهام فی تنقیح شرایع‌الإسلام، مؤسسه معارف اسلامی، چ اول، قم، 1413ق.
13. صدر کاظمی، حسن، تأسیس‌الشیعة، مؤسسة تراث‌الشیعة، قم، 1438ق.
14. طباطبایی، محمد‌حسین، رسالة‌الولایة، مؤسسه آل‌البیت(علیهم السلام)، قم، 1360ش.
15. عاملی، ابن‌خاتون، توضیح‌الأخلاق، تحقیق: رضاپور، محمدرضا، انتشارات آستان قدس، مشهد، 1392ش.
16. علم‌الهدی، سیدمرتضی، رسائل شریف مرتضی، تقدیم و اشراف: حسینی، احمد، دارالقرآن الکریم، قم، 1405ق.
17. عمیدزنجانی، عباسعلی، فقه سیاسی، مؤسسه انتشارات امیرکبیر، تهران، 1366ش.
18. قزوینی، عبدالکریم‌بن محمد یحیی، بقاء و زوال دولت در کلمات سیاسی امیر مؤمنان(علیه السلام) (نظم‌الغرر و نضد‌الدرر) به کوشش: جعفریان، رسول، کتابخانه عمومی آیت‌الله مرعشی نجفی، قم، 1371ش.
19. لک‌زایی، شریف، سیاست متعالیه از منظر حکمت متعالیه، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، قم، 1388ش.
20. لک‌زایی، نجف، چالش سیاست دینی و نظم سلطانی، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، قم، 1385ش.
21. چالش سیاست دینی و نظم سلطانی، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، قم، 1385ش.
22. اندیشه سیاسی محقق سبزواری، بوستان کتاب، قم، 1380ش.
23. مجلسی، محمد‌باقر، بیست و پنج رساله فارسی، انتشارات کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی، قم، 1412ق.
24. شرح زیارت جامعه کبیره، به کوشش: استادی، رضا، انتشارات ارزشمند، قم، 1385ش.
25. محقق کرکی، علی‌بن الحسین، جامع المقاصد فی شرح القواعد، مؤسسة آل‌البیت، بیروت، 1411ق.
26. رسائل محقق کرکی، منشورات الاحتجاج، تهران، 1433ق.
27. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، انتشارات صدرا، چ ششم، تهران، ۱۳۷۵ش.
28. مهاجرنیا، محسن، اندیشه سیاسی متفکران اسلامی، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، قم، 1389ش.
29. نایینی، محمد‌حسین، تنبیه الأمة و تنزیه الملة، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران، 1383ش.
30. النداف، محمد‌زکریا، الأخلاق السیاسیة للدولة الإسلامیة فی القرآن و السنة، دارالقاسم، دمشق، 1427ق.
31. نراقی، احمد‌بن محمد‌مهدی، عوائد الأیام فی بیان قواعد الأحکام و مهمات مسائل الحلال و الحرام، دفتر تبلیغات اسلامی، قم، 1375ش.
مجلات
32. پزشکی، محمد، «بسط حکمت متعالیه در فلسفه سیاسی اسلامی معاصر»، فصلنامه علمی - ترویجی دانشگاه اسلامی، پاییز 1387، شماره 39، 1387ش.
33. حیدری بهنوئیه، «تأثیر حکمت متعالیه بر اندیشه سیاسی علمای عصر مشروطه»، مجموعه مقالات سیاست متعالیه از منظر حکمت متعالیه، به‌اهتمام: شریف لک‌زایی، قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی.
34. قاسمی، محمد‌علی، کتاب‌شناسی قرآن و سیاست، مجله قرآن و علم، شماره 18، 1395ش.
35. مهاجرنیا، محسن، ترجمه: کتاب الملة، مجله علوم سیاسی، سال دوم، شماره 6 پاییز 1378.
Peinevesht:

(1). البته این سخن به‌معنای عدم موضوع در پژوهش‌ها و دانش‌های تدوین‌شده از سوی دانشوران اسلامی نیست، بلکه بدین‌معناست که همت و تلاش اساسی و نخست و علت تقسیم موضوع نبوده است؛ بلکه نیاز انسان و پوشش لایه‌های وجودی وی موردنظر بوده است.

(2). برگرفته از دیدگاه حضرت امام‌خمینی(ره). ر.ک: امام‌خمینی(ره)، چهل‌حدیث، ذیل شرح حدیث 24، ص386.

(3). برای نمونه، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، اندیشه سیاسی 80 نفر از متفکران اسلامی را به‌صورت کتاب مستقل منتشر کرده است، که به‌صورت ضمنی در گسترش حوزه مطالعات سیاسی تأثیر بسیاری دارد.

(4). دلیلی بر انحصار به هشت حوزه یادشده، وجود ندارد، بلکه همان‌سان که در پایان مقاله حاضر آمده است، حوزه‌های دیگری را (مانند عرفان و ادبیات سیاسی) می‌توان یافت که دانشوران و عالمان شیعی در گسترش آنها نقش مهمی داشته‌اند.

(5). در راستای تبیین مذهب فارابی عاملی می‌گوید: «هرکس در مورد فارابی تأمل کند می‌فهمد که او از امامیه عدلیه قائلین به عصمت ائمه است». (عاملی، اعیان‌الشیعة، ج43، ص263)، آقا بزرگ طهرانی می‌نویسد: «از مواضعی از آثار فارابی روشن است که ایشان جزء امامیه عدلیه قائلین به عصمت ائمه اطهار(علیهم السلام) بوده است». (آقابزرگ، الذریعة، ج1، ص33) افزون‌بر همه از عبارات کتاب الملة می‌توان به‌صراحت، شیعه‌بودن وی را اثبات کرد.

(6). مهاجرنیا، ترجمه کتاب الملة، مجله علوم سیاسی، سال دوم، شماره 6، ص296-316.

(7). مهاجرنیا، اندیشه سیاسی متفکران اسلام، ج1، ص61-130.

(8). حیدری بهنوئیه، تأثیر حکمت متعالیه بر اندیشه سیاسی علمای عصر مشروطه، چاپ‌شده در مجموعه مقالات سیاست متعالیه از منظر حکمت متعالیه، به اهتمام شریف لک‌زایی، ص361-394.

(9). پزشکی، بسط حکمت متعالیه در فلسفه سیاسی اسلامی معاصر، ص395-426.

(10). کشفی، میزان الملوک و الطوائف و صراط‌المستقیم فی سلوک‌الخلائف، ص189-331.

(11). طباطبایی، رسالة‌الولایه.

(12). سبحانی، معجم طبقات‌المتکلمین، ج۱، ص۶؛ سروش، قبض و بسط تئوریک شریعت، ص۹۹و۱۰۰.

(13). ابن‌ندیم، الفهرست، ص223.

(14). سبحانی، طبقات‌المتکلمین، ج1، ص352-388؛ صدر کاظمی، تأسیس‌الشیعة، ص350-353.

(15). مطهری، مجموعه آثار، ج۳، ص۸۸.

(16). حلی، کشف‌المراد فی شرح تجرید‌الاعتقاد، ص362.

(17). عمید زنجانی، فقه سیاسی، ج2، ص41.

(18). علم‌الهدی، الرسائل شریف مرتضی، ج2، ص90.

(19). همان، ص92.

(20). محقق کرکی، جامع‌المقاصد فی شرح‌القواعد، ج2، ص373-380؛ همان، رسائل محقق کرکی، ج1، ص138-171.

(21). مباحثی مانند زکات، سهم امام، اقامه حدود، قضاء، حجر و نماز جمعه، ر.ک: شهید اول، الروضة‌البهیة فی شرح‌اللمعة‌الدمشقیة، ج1، ص299؛ همان، ج2، ص79؛ شهید ثانى، مسالک‌الافهام الی تنقیح شرائع‌الاسلام، ج1، ص246، 427، 476، 107-108؛ همان، ج13، ص325؛ همان، ج4، ص161؛ همان، ج6، ص263.

(22). نراقی، عوائدالایام فی بیان قواعد‌الاحکام و مهمات مسائل‌الحلال و الحرام‏، ص529-581.

(23). نایینی، تنبیه‌الامة و تنزیه‌الملة، ص6-8.

(24). همان، ص13-15.

(25). همان، ص15.

(26). همان، ص27، 38و62.

(27). همان، ص16-39.

(28). همان، ص41-42.

(29). همان، ص46-47.

(30). همان، ص48، ص139-142.

(31). امام‌خمینی(ره)، ولایت فقیه، ص4-7.

(32). نداف، الاخلاق السیاسیة للدولة‌الاسلامیة فی القرآن و السنة، ص27.

(33). لک‌زایی، چالش سیاست دینی و نظم سلطانی، ص122-123.

(34). در زمینه شروح اخلاق ناصری، ر.ک: مقدمه کتاب: عاملی، توضیح الاخلاق، ص27.

(35). درباره کتاب‌های مرتبط با سیاست در قرآن کریم: قاسمی، کتاب‌شناسی قرآن و سیاست.

(36). لک‌زایی، اندیشه سیاسی محقق سبزواری، ص101.

(37). این رساله به حقایق‌الصنایع نیز مشهور است، که یک‌بار در سال 1317 در مشهد مقدس به چاپ رسیده است. هم‌چنین منتخبی از آن در ضمن منتخباتی توسط سیدجلال آشتیانی تهیه و به چاپ رسیده است.

(38). میرفندرسکی، منتخب رساله صناعیه، ص68-69، به نقل از لک‌زایی، چالش سیاست دینی و نظم سلطانی، ص168-169.

(39). رساله آیین شاهی، ضمیمه کتاب بقا و زوال دولت در کلمات سیاسی امیرمؤمنان به چاپ رسیده است.

(40). رک: قزوینی، بقا و زوال دولت در کلمات سیاسی امیر‌مؤمنان(علیه السلام) (نظم‌الغرر و نضد‌الدرر)، ابتدای رساله آیین شاهی، ص231-232.

(41). رک: قزوینی، بقا و زوال دولت در کلمات سیاسی امیر‌مؤمنان(علیه السلام) (نظم‌الغرر و نضد‌الدرر)، ابتدای رساله آیین شاهی، ص233-249.

(42). مجلسی، بیست و پنج رساله فارسی، ص135.

(43). درباره شروح و ترجمه‌های عهد مالک، ر.ک: مرکز جهانی اطلاع‌رسانی آل‌البیت‌(علیهم السلام)، که بیش از 230شرح و ترجمه را در این زمینه احصا کرده است.

(44). قزوینی، بقا و زوال دولت در کلمات سیاسی امیرمؤمنان(علیه السلام) (نظم‌الغرر و نضد‌الدرر)، مقدمه ص20-21.

(45). مانند: عبقات‌الانوار سیدحامدحسین کنهوی، در ده جلد، به شرح حدیث غدیر پرداخته است.

(46). مانند شرح زیارت جامعه کبیره، به قلم علامه محمد‌تقی مجلسی و کوشش رضا استادی.

(47). جعفریان، مقدمه تاریخ سیاسی اسلام، ص32-33.

(48). برگرفته از کتاب: نقش شیعه در گسترش علوم انسانی(مدیریت، سیاست، اقتصاد، جامعه‌شناسی، حقوق)، جمعی از فضلا با اشراف مرجع عالی‌قدر حضرت آیت‌‌الله العظمی مکارم شیرازی دامت برکاته، به کوشش محمدتقی سبحانی – محمدعلی رضایی اصفهانی، انتشارات امام علی‌بن‌ابی‌طالب(ع)، قم، 1399 هـ ش، ص 371.
TarikheEnteshar: « 1402/07/09 »
CommentList
*TextComment
*PaymentSecurityCode http://makarem.ir
CountBazdid : 139