این یک هشدار است، انتخاب با شماست!

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
تفسیر نمونه جلد 25
سوره انسان/ آیه 27- 31 سوره مرسلات


در آیات گذشته، به پیامبر(صلى الله علیه وآله) هشدار داده شده که: تحت تأثیر افراد «آثم» و «کفور» (مجرم و کافر) هرگز واقع نشود، و به شهادت تاریخ، آنها کسانى بودند که به پندار خامشان براى نفوذ در اراده و تصمیم پیامبر(صلى الله علیه وآله) مى خواستند از تطمیع به مال و مقام و زن هاى زیبا کمک بگیرند.
آیات مورد بحث، معرفى بیشترى از آنها کرده، مى گوید: «آنها زندگى زود گذر این جهان را دوست دارند، در حالى که در پشت سر خود روز سخت و سنگینى را رها مى کنند و نادیده مى گیرند»! (إِنَّ هؤُلاءِ یُحِبُّونَ الْعاجِلَةَ وَ یَذَرُونَ وَراءَهُمْ یَوْماً ثَقِیلاً).
افق افکار آنها از خور و خواب و شهوت فراتر نمى رود، و آخرین نقطه دید آنها همین لذائد بى قید و شرط مادى است، و عجب این که: مى خواهند روح بزرگ پیامبر(صلى الله علیه وآله) را نیز با همین مقیاس بسنجند.
اما این بى خبران کوردل توجه ندارند چه روز سنگینى در پیش دارند؟!، سنگین از نظر مجازات ها، سنگین از نظر محاسبه، و سنگین از نظر طول زمان و فضاحت و رسوائى سنگین.
تعبیر به «وَراءَهُم» (پشت سرشان) با این که باید قاعدتاً پیش روى آنها گفته شود، به خاطر آن است که اینها آن روز را به دست فراموشى مى سپارند، گوئى پشت سر انداخته اند، ولى به گفته بعضى از مفسران کلمه «وَراء» گاه به معنى پشت سر، و گاه به معنى پیش رو به کار مى رود.(1)

* * *

در آیه بعد، به آنها هشدار مى دهد: به نیرو و قدرت خود مغرور نشوند که اینها را همه خدا داده، و هر زمان بخواهد به سرعت باز پس مى گیرد، مى فرماید: «ما آنها را آفریدیم، و پیوندهاى وجودشان را محکم کردیم، به آنها قوت و قدرت بخشیدیم، و هر زمان بخواهیم آنها را مى بریم و گروه دیگرى را جانشینشان مى سازیم» (نَحْنُ خَلَقْناهُمْ وَ شَدَدْنا أَسْرَهُمْ وَ إِذا شِئْنا بَدَّلْنا أَمْثالَهُمْ تَبْدِیلاً).(2)
«أَسْر» (بر وزن عصر) در اصل به معنى بستن چیزى با زنجیر است، و اسیران را از این جهت «اسیر» نامیده اند که آنها را مى بندند، ولى «أَسْر» در اینجا اشاره به استحکام پیوندهاى وجودى انسان است که قدرت حرکت و توانائى فعالیت هاى مهم به او مى دهد.
به راستى قرآن در اینجا انگشت روى نقطه حساسى گذارده، و آن پیوندهاى مختلف اجزاى وجود بشر است از عصب هاى کوچک و بزرگ که همچون طناب هاى آهنین عضلات را به یکدیگر مربوط مى سازد گرفته، تا رباط ها و عضلات مختلف، آن چنان قطعات کوچک و بزرگ استخوان و گوشت هاى اندام انسان را به یکدیگر محکم بسته که از مجموع آنها یک واحد کاملاً منسجم که آماده انجام هر گونه فعالیتى است ساخته، اما روى هم رفته این جمله کنایه از قدرت و قوت است.
این آیه، در ضمن غنا و بى نیازى ذات پاک خدا را، از آنها، و از اطاعت و ایمانشان، روشن مى سازد، تا بدانند اگر اصرارى براى ایمان آنها است، در حقیقت لطف و رحمتى است از ناحیه پروردگار.
نظیر این معنى در آیه 133 سوره «انعام» نیز آمده است، آنجا که مى فرماید: وَ رَبُّکَ الْغَنِیُّ ذُو الرَّحْمَةِ إِنْ یَشَأْ یُذْهِبْکُمْ وَ یَسْتَخْلِفْ مِنْ بَعْدِکُمْ ما یَشاءُ: «پروردگار تو بى نیاز و مهربان است، اگر بخواهد همه شما را مى برد، و هر کس را بخواهد جانشین شما مى سازد».

* * *

سپس به کل بحث هائى که در این سوره آمده است که مجموعاً یک برنامه جامع سعادت را ارائه مى دهد اشاره کرده، مى گوید: «این یک تذکر و یادآورى است، و هر کس بخواهد، با استفاده از آن، راهى به سوى پروردگارش انتخاب مى کند» (إِنَّ هذِهِ تَذْکِرَةٌ فَمَنْ شاءَ اتَّخَذَ إِلى رَبِّهِ سَبِیلاً).(3)
وظیفه ما نشان دادن راه است، نه اجبار بر انتخاب، این شما هستید که باید با عقل و درک خود، حق را از باطل تشخیص دهید، و با اراده و اختیار خود تصمیم بگیرید.
این، در حقیقت تأکیدى است بر آنچه در آغاز سوره گذشت که فرمود: اِنّا هَدَیْناهُ السَّبِیْلَ اِمّا شاکِراً وَ اِمّا کَفُوراً: «ما راه را به او نشان دادیم، خواه پذیرا شود و شکر این نعمت را به جا آورد، یا اعراض و کفران کند».

* * *

و از آنجا که ممکن است افراد کوته فکر، از تعبیر فوق نوعى تفویض و واگذارى مطلق به بندگان تصور کنند، در آیه بعد براى نفى این توهم مى افزاید: «شما چیزى را نمى خواهید مگر این که خدا بخواهد» (وَ ما تَشاؤُنَ إِلاّ أَنْ یَشاءَ اللّهُ).(4)
«چرا که خداوند عالم و حکیم است» (إِنَّ اللّهَ کانَ عَلِیماً حَکِیماً).
و این در حقیقت اثبات اصل معروف «الأَمْرُ بَیْنَ الْأَمْرَیْن» است، از یکسو مى فرماید: «خدا راه را نشان داده و انتخاب با شما است» و از سوى دیگر، مى افزاید: «انتخاب شما منوط به مشیت الهى است» یعنى شما استقلال کامل ندارید، بلکه قدرت، توان و آزادى اراده شما همه به خواست خدا و از ناحیه او است، و هر زمان اراده کند، مى تواند این قدرت و آزادى را سلب کند.
به این ترتیب، نه «تفویض» و واگذارى کامل است و نه «اجبار» و سلب اختیار، بلکه حقیقتى است دقیق و ظریف در میان این دو، یا به تعبیر دیگر: نوعى آزادى وابسته به مشیت الهى است، که هر لحظه بخواهد مى تواند آن را باز پس گیرد، تا هم بندگان بتوانند بار تکلیف و مسئولیت را که رمز تکامل آنهاست بر دوش گیرند و هم خود را بى نیاز از خداوند تصور نکنند.
خلاصه این تعبیر، براى آن است که بندگان، خود را بى نیاز از هدایت، حمایت، توفیق و تأیید ذات مقدس او ندانند، و در عین تصمیم گیرى در کارها، خود را به او بسپارند، و تحت حمایت او قرار دهند.
از اینجا روشن مى شود این که: بعضى از مفسران جبرى مسلک، مانند «فخر رازى» به این آیه چسبیده اند، به خاطر پیش داورى هائى است که در این مسأله داشته اند، او مى گوید: وَ اعْلَمْ أَنَّ هذِهِ الْآیَةَ مِنْ جُمْلَةِ الْآیاتِ الَّتِى تَلاطَمَتْ فِیْها أَمْواجُ الْجَبْرِ وَ الْقَدَرِ!: «بدان! این آیه از آیاتى است که امواج جبر در آن متلاطم است»!.(5)
آرى، اگر این آیه را از آیات قبل جدا کنیم جاى این توهم وجود دارد ولى با توجه به این که در یک آیه بیان تأثیر اختیار شده، و در یک آیه دیگر بیان تأثیر مشیت پروردگار، به خوبى مسأله «الامر بین الامرین» تثبیت مى گردد.
عجیب است طرفداران تفویض به همان آیه اى مى چسبند که سخن از اختیار مطلق مى گوید، و طرفداران جبر به آیه اى که به تنهائى بوى جبر مى دهد، و هر کدام مى خواهند پیش داورى هاى خود را با آن توجیه کنند، در حالى که فهم صحیح کلام الهى (و هر کلام دیگر) ایجاب مى کند: همه را در کنار هم بگذارند، و بدون تعصب و پیش داورى قبلى قضاوت کنند.
ذیل آیه که مى فرماید: «إِنَّ اللّهَ کانَ عَلِیماً حَکِیماً» نیز، ممکن است اشاره به همین معنى باشد; چرا که علم و حکمت خدا ایجاب مى کند، بندگان را در پیمودن راه تکامل آزاد بگذارد، و گرنه تکامل اجبارى و تحمیلى تکامل نیست.
به علاوه علم و حکمت او اجازه نمى دهد افرادى را مجبور به کار خیر و افرادى را مجبور به کار شرّ کند، و بعد گروه اول را پاداش دهد، و گروه دوم را مجازات کند.

* * *

و سرانجام در آخرین آیه این سوره، به سرنوشت نیکوکاران و بدکاران در یک جمله کوتاه و پرمعنى اشاره کرده، مى فرماید: «خدا هر کس را بخواهد در رحمتش وارد مى کند، و براى ظالمان عذاب دردناکى فراهم ساخته است» (یُدْخِلُ مَنْ یَشاءُ فِی رَحْمَتِهِ وَ الظّالِمِینَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً أَلِیماً).
جالب این که در آغاز آیه مى گوید: «هر کس را بخواهد در رحمت خود وارد مى کند» ولى در پایان آیه، عذاب را روى ظالمان متمرکز مى سازد، و این نشان مى دهد: مشیت او بر عذاب به دنبال مشیت انسان بر ظلم و گناه است، و به قرینه مقابله روشن مى شود: مشیت او در رحمت نیز، به دنبال اراده انسان در ایمان، عمل صالح و اجراى عدل است، و جز این از حکیم، نمى توان انتظار داشت.
عجب این که: با این قرینه روشن، باز افرادى مانند «فخر رازى» صدر آیه را دلیل بر مسأله جبر گرفته اند بى آن که ذیل آیه را که درباره آزادى اراده و عمل ظالمان سخن مى گوید، مورد توجه قرار دهند!.(6)

* * *

خداوندا! ما را در رحمتت داخل کن، و از عذاب الیمى که در انتظار ظالمان است برهان!
پروردگارا! تو راه را نشان دادى، ما نیز تصمیم به پیمودن این راه داریم، ما را مدد فرما!
بارالها! اگر از «ابرار» نیستیم دوستدار آنهائیم، ما را به آنها ملحق نما!
 
آمِیْنَ یا رَبَّ الْعالَمِیْنَ
 پایان سوره انسان (دهر) (7)
1 / ربیع الثانى / 1407

* * *


1 ـ در تفسیر «روح البیان» آمده است: اگر «وَراء» به «فاعل» اضافه شود به معنى پشت سر است، و اگر به «مفعول» اضافه شود به معنى پیش رو است (روح البیان، جلد 8، صفحه 439).
2 ـ این آیه محذوفى دارد و در تقدیر چنین است: «بَدَّلْناهُمْ أَمْثالَهُم» (توجه داشته باشید تبدیل غالباً دو مفعول مى گیرد در اینجا ضمیر «هُم» مفعول اول و «أَمْثالَهُم» مفعول دوم است).
3 ـ بعضى براى آیه محذوفى قائلند، و مى گویند: در تقدیر چنین است: «فَمَنْ شاءَ اتَّخَذَ إِلى رِضا رَبِّهِ سَبِیلاً» یا «إِلى طاعَةِ رَبِّهِ سَبِیلاً» ولى انصاف این است که نیازى به تقدیر ندارد; چرا که همه راه هاى تکامل به سوى خدا منتهى مى شود.
4 ـ در این که محل اعراب «أَنْ یَشاءَ اللّهُ» چیست؟ جمعى از مفسران گفته اند: منصوب به ظرفیت است، و در معنى چنین است: «ما تَشاؤُنَ إِلاّ وَقْتَ مَشِیَّةَ اللّهُ».
ولى این احتمال نیز وجود دارد که در اینجا «شیئاً» در تقدیر باشد، و در معنى چنین است: «وَ ما تَشاؤُنَ إِلاّ شَیْئاً یَشاءُ اللّهُ».
5 ـ تفسیر «فخر رازى»، جلد 30، صفحه 262.
6 ـ شرح بیشتر درباره آیات «مشیت» را در جلد 19، صفحه 461 ـ 468، ذیل آیه 37 سوره «زمر» مطالعه فرمائید.
7 ـ پایان تصحیح: 28 / 2 / 1383.
سوره انسان/ آیه 27- 31 سوره مرسلات
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma