در قرآن مجید کراراً در کنار مسائل مهم، اشاراتى به آداب اسلامى مجالس شده است، از جمله: آداب تحیت، و ورود در مجلس، آداب دعوت به طعام، آداب سخن گفتن با پیامبر(صلى الله علیه وآله) و آداب جا دادن به تازه واردان، مخصوصاً افراد با فضیلت و پیشگام در ایمان و علم است.(1)
و این، به خوبى نشان مى دهد که قرآن، براى هر موضوعى در جاى خود اهمیت و ارزش قائل است، و هرگز اجازه نمى دهد، آداب انسانى معاشرت به خاطر بى اعتنائى افراد، زیر پا گذارده شود.
در کتب احادیث، صدها روایت درباره آداب معاشرت با دیگران، از پیامبر(صلى الله علیه وآله) و ائمه معصومین(علیهم السلام) نقل شده است، و مرحوم «شیخ حرّ عاملى» آنها را در کتاب «وسائل» جلد هشتم در 166 باب، گردآورى کرده است، ریزه کارى هائى که در این روایات است، نشان مى دهد اسلام، تا چه حد در این باره باریک بین و حتى سخت گیر است.
در این روایات، حتى طرز نشستن، سخن گفتن، تبسّم کردن، مزاح نمودن اطعام کردن، طرز نامه نوشتن، و حتى طرز نگاه کردن به دوستان نیز مورد توجه قرار گرفته، و دستورهائى در زمینه هر یک داده شده است که نقل آنها ما را از بحث تفسیرى، خارج مى کند، تنها به یک حدیث از امیر مؤمنان على(علیه السلام) در اینجا قناعت مى کنیم: لِیَجْتَمِعْ فِی قَلْبِکَ الْإِفْتِقَارُ إِلَى النَّاسِ وَ الْإِسْتِغْنَاءُ عَنْهُمْ، یَکُونُ افْتِقَارُکَ إِلَیْهِمْ فِی لِینِ کَلامِکَ، وَ حُسْنِ سِیرَتِکَ، وَ یَکُونُ اسْتِغْنَاؤُکَ عَنْهُمْ فِی نَزَاهَةِ عِرْضِکَ وَ بَقَاءِ عِزِّکَ: «باید در قلب تو نیاز به مردم و بى نیازى از آنها جمع باشد، نیازت در نرمى سخن، و حسن سلوک تجلى کند، و بى نیازیت در حفظ آبرو و عزت نفس».(2)
* * *