هدف اصلى بعثت انبیاء

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
تفسیر نمونه جلد 23
سوره حدید/ آیه 25 1 ـ قلمرو منطق و زور!


از آنجا که سبقت به سوى رحمت و مغفرت و بهشت پروردگار، که در آیات قبل به آن اشاره شده بود، نیاز به رهبرى «رهبران الهى» دارد، در آیه مورد بحث که از پرمحتواترین آیات قرآن است به این معنى اشاره کرده و هدف ارسال انبیاء و برنامه آنها را دقیقاً بیان مى کند، مى فرماید: «ما رسولان خود را با دلائل روشن فرستادیم» (لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ).
«و با آنها کتاب آسمانى و میزان فرستادیم» (وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمِیزانَ).
«تا مردم به عدل و داد قیام کنند» (لِیَقُومَ النّاسُ بِالْقِسْطِ).
«بَیّنات» (دلائل روشن) معنى گسترده اى دارد که شامل «معجزات» و «دلائل عقلى» مى شود که انبیاء و رسولان الهى با آن مجهز بودند.
منظور از «کتاب» همان کتب آسمانى است، و از آنجا که روح و حقیقت همه یک چیز است تعبیر به «کتاب» به صورت مفرد مى کند، هر چند با گذشت زمان و تکامل انسانها، محتواى آن کاملتر مى شود.
و اما «میزان»، به معنى «وسیله وزن کردن و سنجش» است که مصداق حسى آن ترازوهائى است که وزن اجناس را با آن مى سنجند، ولى مسلماً در اینجا منظور مصداق معنوى آن است، یعنى چیزى که تمام اعمال انسانها را مى توان با آن سنجید، و آن احکام و قوانین الهى، و یا آئین او به طور کلى است، که معیار سنجش نیکیها، بدیها، و ارزشها و ضد ارزشها است.
به این ترتیب، پیامبران به سه وسیله، مجهز بودند: دلائل روشن، کتب آسمانى ، و معیار سنجش حق از باطل و خوب از بد، و مانعى ندارد که فى المثل قرآن مجید هم «بیّنه» (معجزه) باشد، و هم کتاب آسمانى، و هم بیان کننده احکام و قوانین، یعنى سه بعد در یک محتوى.
و به هر حال، هدف از اعزام این مردان بزرگ با این تجهیزات کامل، همان اجراى «قسط و عدل» است.
در حقیقت این آیه، به یکى از اهداف متعدد ارسال پیامبران اشاره مى کند، زیرا مى دانیم انبیاء اهداف متعددى را پیگیرى مى کردند:
تعلیم و تربیت، چنان که در آیه 2 سوره «جمعه» آمده است: هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ: «او کسى است که از میان مردم درس نخوانده، رسولى فرستاد تا آیاتش را بر آنها بخواند، و آنها را تزکیه کند، و کتاب و حکمت بیاموزد».
هدف دیگر، شکستن غلها و زنجیرهاى اسارت است چنان که در آیه 157 سوره «اعراف» مى خوانیم: وَ یَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلالَ الَّتِی کانَتْ عَلَیْهِمْ: «پیامبر اسلام، بارهاى سنگین را از دوش آنان بر مى دارد و غل و زنجیرهائى را که بر دست و پا و گردنشان بود مى شکند».
هدف دیگر، تکمیل ارزشهاى اخلاقى است چنان که در حدیث معروف آمده است: بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکارِمَ الْأَخْلاقِ: «من براى تکمیل فضائل اخلاقى مبعوث شده ام».(1)
و بالاخره هدف دیگر، «اقامه قسط» است که در آیه مورد بحث به آن اشاره شده، و به این ترتیب اهداف بعثت انبیاء را در هدفهاى «فرهنگى»، «اخلاقى»، «سیاسى» و «اجتماعى» مى توان خلاصه کرد.
ناگفته پیداست: منظور از «رسولان» در آیه مورد بحث، به قرینه انزال کتب» همان «انبیاء اولو العزم» و مانند آنها مى باشند.
نکته جالب دیگر در جمله «لِیَقُومَ النّاسُ بِالْقِسْطِ»، این است که: از «خودجوشى مردم» سخن مى گوید، نمى فرماید: هدف این بوده که انبیاء انسانها را وادار به اقامه قسط کنند، بلکه مى گوید: هدف این بوده که مردم مجرى قسط و عدل باشند!
آرى، مهم این است که مردم چنان ساخته شوند که خود مجرى عدالت گردند، و این راه را با پاى خویش بپویند.
ولى، از آنجا که به هر حال، در یک جامعه انسانى، هر قدر سطح اخلاق و اعتقاد و تقوا بالا باشد، باز افرادى پیدا مى شوند که سر به طغیان و گردنکشى بر مى دارند و مانع اجراى قسط و عدل خواهند بود، لذا در ادامه آیه مى فرماید: «ما آهن را نازل کردیم که در آن قوت شدیدى است، و نیز منافعى براى مردم»! (وَ أَنْزَلْنَا الْحَدِیدَ فِیهِ بَأْسٌ شَدِیدٌ وَ مَنافِعُ لِلنّاسِ).
آرى، تجهیزات سه گانه انبیاء الهى، براى اجراى عدالت، وقتى مى تواند به هدف نهائى برسد، که از ضمانت اجرائى آهن و «بأس شدید» آن برخوردار باشد.
گرچه بعضى تصور کرده اند: تعبیر «أَنْزَلنا» نشان مى دهد: «آهن» از کرات دیگر به زمین آمده است ولى حق این است که تعبیر به «انزال» در این گونه موارد اشاره به مواهبى است که از مقام بالائى به مقامات پائینتر داده مى شود، و از آنجا که خزائن همه چیز، نزد خدا است و او است که آهن را براى منافع گوناگونش آفریده، تعبیر به «انزال» شده است لذا در حدیثى از امیر مؤمنان على(علیه السلام)آمده است که در تفسیر این جمله فرمود: إِنْزالُهُ ذلِکَ خَلْقُهُ إِیّاهُ: «منظور از نازل کردن آهن، خلقت آن است».(2)
همان گونه که در آیه 6 سوره «زمر» در مورد چهار پایان مى خوانیم: وَ أَنْزَلَ لَکُمْ مِنَ الْأَنْعامِ ثَمانِیَةَ أَزْواج: «و براى شما از چهار پایان هشت زوج نازل کرد».
بعضى نیز، «أَنْزَلنا» را از ماده «نُزُل» (بر وزن شتر) به معنى چیزى که براى پذیرائى میهمان آماده مى کنند، تفسیر کرده اند ولى، ظاهر همان معنى اول است.
«بأس» در لغت به معنى «شدت و قوت و قدرت» است و به مبارزه و جنگ نیز بأس گفته مى شود، و لذا بعضى از مفسران آن را به معنى وسائل جنگى اعم از دفاعى و تهاجمى تفسیر کرده اند، در روایتى از امیر مؤمنان على(علیه السلام) نقل شده که در تفسیر این آیه فرمود: یَعنِى السِّلاحَ وَ غَیْرَ ذلِکَ: «منظور اسلحه و غیر آن است».(3) روشن است این، از قبیل بیان مصداق است.
منظور از «منافع» هرگونه بهره اى است که انسان از آهن مى برد، و مى دانیم اهمیت آهن در زندگى انسانها، به اندازه اى زیاد است که با کشف آن، دوران تازه اى در تاریخ بشر شروع شد که به دوران آهن معروف است; چرا که با این کشف، چهره زندگى انسان در تمام زمینه ها دگرگون گشت، و این خود بیانگر ابعاد واژه «منافع» در آیه فوق است.
در قرآن مجید نیز، در آیات مختلف اشاره به این معنى شده: در یک جا مى گوید: هنگامى که «ذوالقرنین» تصمیم بر ساختن سد عظیم خود گرفت، گفت: آتُونِی زُبَرَ الْحَدِیدِ: «قطعات عظیم آهن براى من بیاورید».(4)
و هنگامى که خداوند «داود»(علیه السلام) را مشمول لطف خود قرار داد، آهن را براى او نرم کرد، تا بتواند با آن «زره» بسازد، و از خطرات جنگها و حملات دشمنان بکاهد: «وَ أَلَنّا لَهُ الْحَدِیدَ * أَنِ اعْمَلْ سابِغات».(5)
سپس، به یکى دیگر از اهداف ارسال انبیاء و نزول کتب آسمانى و همچنین آفرینش وسائلى همچون آهن، اشاره کرده، مى فرماید: «هدف این است که خداوند بداند چه کسانى او و فرستادگانش را در غیاب او یارى مى کنند» (وَ لِیَعْلَمَ اللّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ وَ رُسُلَهُ بِالْغَیْبِ).
منظور از علم خداوند، در اینجا تحقق عینى علم او است، یعنى تا آشکار شود، چه کسانى به یارى خدا و مکتب او بپا مى خیزند و قیام به قسط مى کنند، و چه کسانى از این وظیفه بزرگ سر باز مى زنند، در حقیقت مفهوم این آیه شبیه همان است که در آیه 179 سوره «آل عمران» آمده: ما کانَ اللّهُ لِیَذَرَ الْمُؤْمِنِینَ عَلى ما أَنْتُمْ عَلَیْهِ حَتّى یَمِیزَ الْخَبِیثَ مِنَ الطَّیِّبِ: «ممکن نبود که خداوند مؤمنان را به همان صورت که شما هستید، واگذارد مگر این که ناپاک را از پاک جدا کند»!
به این ترتیب، مسأله آزمون و امتحان انسانها، و جداسازى صفوف و تصفیه، یکى دیگر از اهداف بزرگ این برنامه بوده است.
تعبیر به «یارى خداوند» مسلماً به معنى یارى دین، آئین و نمایندگان او و بسط آئین حق و قسط و عدل است، و گرنه خداوند نیازى به یارى کسى ندارد، و همگان به او نیازمندند، لذا براى اثبات همین معنى آیه را با این جمله پایان مى دهد، که «خداوند قوى و شکست ناپذیر است» (إِنَّ اللّهَ قَوِىٌّ عَزِیزٌ).
براى او ممکن است با یک اشاره همه جهان را زیر و رو کند و تمامى دشمنان را نابود و اولیائش را پیروز گرداند، ولى، هدف اصلى که تربیت و تکامل انسانهاست از این طریق حاصل نمى گردد، لذا آنها را دعوت به یارى آئین حق کرده است.

* * *


1 ـ «بحار الانوار»، جلد 71، صفحه 373، باب «حسن الخلق»، ذیل حدیث اول.
2 و 3 ـ تفسیر «نور الثقلین»، جلد 5، صفحه 250، احادیث 100 و 101.
4 ـ کهف، آیه 96.
5 ـ سبأ، آیات 10 و 11.
سوره حدید/ آیه 25 1 ـ قلمرو منطق و زور!
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma