در آیات مختلف قرآن، گاه زندگى دنیا توصیف به «لعب و لهو» شده، مانند: وَ مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلاّ لَعِبٌ وَ لَهْوٌ: «زندگى دنیا جز بازى و سرگرمى نیست».(1)
و گاه به «لعب و لهو و زینت و تفاخر و تکاثر»، (مانند آیات مورد بحث).
و گاه، از آن به «مَتاع غُرور» تعبیر شده(2) و گاه، به عنوان «مَتاع قلیل».(3)
و گاه، به عنوان امرى عارضى و ظاهرى و زودگذر(4).
از مجموعه این تعبیرات و تعبیرهاى دیگر قرآن، به خوبى دیدگاه اسلام در مورد زندگى مادى و مواهب آن روشن مى شود که براى آن ارزشى ناچیز قائل است، و تمایل و دلبستگى به آن را ناشى از حرکتهاى بى هدف (لعب)، و هدفهاى سرگرم کننده (لهو)، و تجمل پرستى (زینت)، و حب مقام و ریاست و برترى جوئى بر دیگران (تفاخر)، و حرص و آز و افزون طلبى (تکاثر) مى شمرد، و عشق به آن را سرچشمه انواع مظالم و گناهان مى داند.
اما اگر این مواهب مادى تغییر جهت دهند، و نردبانى براى رسیدن به اهداف الهى گردند، سرمایه هائى مى شوند که خدا آنها را از مؤمنان مى خرد و بهشت جاویدان و سعادت ابدى، به آنها مى بخشد: «إِنَّ اللّهَ اشْتَرى مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ...».(5)
* * *