نشانه هاى رستاخیز ظاهر شده!

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
تفسیر نمونه جلد 21
سوره محمد/ آیه 16- 19آیا قیام پیامبر(صلى الله علیه وآله) از نشانه هاى نزدیکى قیامت است؟


این آیات، ترسیمى از وضع منافقان در برخوردشان با وحى الهى و آیات و سخنان پیامبر(صلى الله علیه وآله) و مسأله جنگ و مبارزه با دشمنان اسلام است.
در سوره هاى «مدنى» سخن از منافقان بسیار آمده، در حالى که در سوره هاى «مکّى» از آنها خبرى نیست; چرا که مسأله نفاق، بعد از پیروزى اسلام و قدرت و سلطه آن بود; زیرا مخالفان در موضع ضعیف تر قرار گرفتند آن چنان که مخالفت خود را نمى توانستند آشکارا بیان کنند، لذا ظاهراً خود را به لباس اسلام درآورده تا از خشم مسلمین راستین، در امان بمانند، ولى، در باطن، به انواع توطئه ها مشغول بودند، «یهود مدینه» که از قدرت نظامى و اقتصادى قابل ملاحظه اى برخوردار بودند، نیز پشتوانه اى براى منافقین محسوب مى شدند.
به هر حال، آنها در صف مؤمنان راستین جاى داشتند، و در نماز جمعه یا در محضر پیامبر(صلى الله علیه وآله) شرکت مى کردند، ولى عکس العمل هایشان در برابر آیات قرآن، بیانگر قلب هاى بیمارشان بود.
در نخستین آیه مورد بحث، مى گوید: «گروهى از آنان نزد تو مى آیند، به سخنانت گوش فرا مى دهند، اما هنگامى که از نزد تو بیرون مى روند، به مؤمنانى که خداوند به آنها علم و دانش بخشیده، از روى استهزاء و تحقیر مى گویند: این مرد، الان چه گفت»؟! (وَ مِنْهُمْ مَنْ یَسْتَمِعُ إِلَیْکَ حَتّى إِذا خَرَجُوا مِنْ عِنْدِکَ قالُوا لِلَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ ماذا قالَ آنِفاً).
منظورشان از این مرد، پیامبر(صلى الله علیه وآله) بود.
تعبیر آنها در مورد شخص پیامبر(صلى الله علیه وآله) و سخنان پر محتواى آن حضرت، به قدرى زشت و زننده و تحقیرآمیز بود، که نشان مى داد آنها اصلاً به وحى آسمانى ایمان نیاورده اند.
«آنِفا» از ماده «انف» به معنى «بینى» است، و از آنجا که بینى در صفحه صورت انسان برجستگى خاصى دارد، این کلمه درباره «افراد شریف» یک قوم، به کار مى رود، و نیز در مورد «زمان مقدم بر زمان حال» این تعبیر به کار رفته، همان گونه که در آیه مورد بحث آمده است.
ضمناً تعبیر به «الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ» نشان مى دهد که یکى از مشخصات مؤمنان، داشتن آگاهى کافى است، آرى علم است که سرچشمه ایمان است، و هم زائیده و محصول ایمان.
ولى، قرآن در پایان آیه، پاسخ دندان شکنى به آنها گفته، مى فرماید: «سخنان پیامبر(صلى الله علیه وآله) نامفهوم نبوده و پیچیدگى خاصى ندارد، بلکه کسانى هستند که خداوند بر قلب هایشان مُهر نهاده، و از هوا و هوس هایشان پیروى کرده اند لذا چیزى از آن نمى فهمند»! (أُولئِکَ الَّذِینَ طَبَعَ اللّهُ عَلى قُلُوبِهِمْ وَ اتَّبَعُوا أَهْواءَهُمْ).
در حقیقت، جمله دوم علتى است براى جمله نخست، یعنى هواپرستى قدرت ادراک حقائق و حس تشخیص را از آدمى مى گیرد، و پرده بر قلب او مى افکند به طورى که قلوب هواپرستان، همانند ظرفى مى شود که در آن را بسته و مهر و موم کرده اند، نه چیزى وارد آن مى شود و نه چیزى از آن خارج مى گردد.

* * *

نقطه مقابل آنها، مؤمنان راستین هستند که آیه بعد درباره آنها مى گوید: «کسانى که هدایت یافته اند خداوند، بر هدایتشان مى افزاید، و روح تقوا و پرهیزکارى به آنها مى بخشد» (وَ الَّذِینَ اهْتَدَوْا زادَهُمْ هُدىً وَ آتاهُمْ تَقْواهُمْ).
آرى، آنها نخستین گام هاى هدایت را شخصاً برداشته، و عقل و خرد و فطرت خویش را در این راه به کار گرفته اند، سپس خداوند طبق وعده اى که داده است مجاهدان راهش را هدایت و راهنمائى بیشتر مى کند، نور ایمان به قلب آنها مى افکند، و از شرح صدر و روشن بینى بهره مندشان مى سازد، این از نظر اعتقاد و ایمان، و اما از نظر عمل، روح تقوا را در آنها زنده مى کند، آن چنان که از گناه متنفر مى شوند و به طاعت و نیکى عشق مىورزند.
آنها، در هر دو جنبه، درست نقطه مقابل منافقانى هستند که در آیه قبل، به آنها اشاره شده، از یکسو بر دل هاى آنها مُهر است و چیزى نمى فهمند، و از سوى دیگر، در عمل همواره پیرو هواى نفسند، اما مؤمنان روز به روز بر هدایتشان افزوده مى شود، و در مقام عمل بر تقوایشان.

* * *

در آیه بعد، به عنوان هشدارى به این گروه بى ایمانِ استهزاءکننده، مى فرماید: «آیا آنها جز این انتظارى دارند که قیامت ناگهان برپا شود، آنگاه ایمان بیاورند، در حالى که هم اکنون نشانه هاى آن آمده است، اما هنگامى که قیامت رسماً برپا شود، دیگر بیدارى و تذکر و ایمان آنها سودى نخواهد داشت»! (فَهَلْ یَنْظُرُونَ إِلاَّ السّاعَةَ أَنْ تَأْتِیَهُمْ بَغْتَةً فَقَدْ جاءَ أَشْراطُها فَأَنّى لَهُمْ إِذا جاءَتْهُمْ ذِکْراهُمْ).
آرى، آنها آن موقعى که باید ایمان بیاورند و مفید است، سرسختى و لجاجت به خرج مى دهند، و در برابر حق تسلیم نمى شوند، بلکه به سخریه و استهزاء برمى خیزند، ولى، آن زمان که حوادث هولناک و آغاز قیامت، جهان را به لرزه درمى آورد، به وحشت مى افتند، و اظهار خضوع و ایمان مى کنند در حالى که هیچ سودى به حالشان ندارد.
این عبارت، درست به این مى ماند که به دیگرى، مى گوئیم: آیا انتظار دارى هنگامى که کار از کار گذشت، و بیمارت مشرف بر مرگ شد، طبیب و دارو بیاورى ؟! پس بیا پیش از آنکه فرصت از دست برود، قدمى بردار، قدمى سودمند و مؤثر.
«اَشْراط» جمع «شرط» (بر وزن شرف) به معنى «علامت» است، بنابراین «اشراط الساعة» اشاره به نشانه هاى نزدیک شدن قیامت است.
در این که منظور از نشانه هاى نزدیک شدن رستاخیز، در اینجا چیست؟ مفسران، بحث هاى فراوانى دارند، و حتى رساله هاى مختصر و مفصلى در این زمینه نگاشته شده.
اما، بسیارى معتقدند، منظور از «اشراط الساعة» در آیه مورد بحث، قیام شخص پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) است، به شهادت حدیثى که از خود آن حضرت نقل شده که: بُعِثْتُ أَنَا وَ السّاعَةُ کَهاتَیْنِ وَ ضَمَّ السَّبابَةَ وَ الْوُسْطى: «بعثت من و قیامت مانند این دو است، اشاره به دو انگشت مبارکش کرد، انگشت اشاره و انگشت وسط، که در کنار یکدیگرند.(1)
و بعضى مسأله «شقّ القمر» و پاره اى دیگر از حوادث عصر پیامبر(صلى الله علیه وآله) را نیز جزء «اشراط الساعة» شمرده اند.
احادیث متعددى در این زمینه نیز وارد شده که مخصوصاً شیوع بسیارى از گناهان در میان مردم به عنوان نشانه هاى نزدیک شدن قیامت، معرفى شده است.
مانند حدیثى که شیخ «مفید» در «روضة الواعظین» از پیامبر(صلى الله علیه وآله) نقل کرده که فرمود: مِنْ أَشْراطِ السّاعَةِ اَنْ یُرْفَعَ الْعِلْمُ، وَ یَظْهَرَ الْجَهْلُ، وَ یُشْرَبُ الْخَمْرُ وَ یَفْشُو الزِّنا: «از نشانه هاى قیامت برچیده شدن علم، آشکار شدن جهل، و شرب خمر و کثرت زنا است».(2)
حتى حوادث مهم و مؤثرى، همانند قیام حضرت مهدى(علیه السلام) به عنوان «اشراط الساعة» شمرده شده است.
اما این نکته لازم به یادآورى است که، ما گاهى، از «اشراط الساعة» به طور مطلق، بحث مى کنیم که نشانه هاى نزدیک شدن قیامت چیست؟، و گاه در مورد خصوص آیه.
در مورد آیه، مطلب همان است که گفتیم، و اما درباره نشانه هاى نزدیک شدن قیامت به طور مطلق، بحث ها و روایات فراوانى است که در کتب معروف اسلامى آمده است، و در بحث نکات اشاره خواهیم کرد.(3)

* * *


1 ـ «مجمع البیان»، تفسیر «قرطبى»، تفسیر «فى ظلال»، و تفاسیر دیگر ذیل آیات مورد بحث (با مختصر تفاوتى در تعبیر).
2 ـ «نور الثقلین»، جلد 5، صفحه 37.
3 ـ با توجه به آنچه گفتیم معلوم مى شود که منظور از جمله «فَقَدْ جاءَ اَشْراطها» این نیست که تمام نشانه هاى قیامت در عصر پیامبر(صلى الله علیه وآله) آشکار شده، بلکه منظور این است که بعضى از آن ظاهر شده که خبر از نزدیکى قیامت مى دهد، هر چند، قسمت هائى از آن بعداً آشکار گردد.
سوره محمد/ آیه 16- 19آیا قیام پیامبر(صلى الله علیه وآله) از نشانه هاى نزدیکى قیامت است؟
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma