آن گونه که مأمور شده اى استقامت کن!

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
تفسیر نمونه جلد 20
سوره شوری/ آیه 15 سوره شوری/ آیه 16- 18


از آنجا که در آیات قبل، مسأله تفرقه امّت ها بر اثر بغى و ظلم و انحراف، مطرح شده، در آیه مورد بحث، پیامبر را دستور مى دهد که براى حل اختلافات و احیاى آئین انبیاء بکوشد و در این راه نهایت استقامت را به خرج دهد.
مى فرماید: «انسان ها را به سوى آئین واحد الهى دعوت کن، و از اختلافات  برهان» (فَلِذلِکَ فَادْعُ).(1)
سپس، دستور به استقامت در این راه داده، مى گوید: «آن گونه که مأمور شده اى، ایستادگى کن» (وَ اسْتَقِمْ کَما أُمِرْتَ).
جمله «کَما أُمِرْتَ» (آنچنان که مأمور شده اى) ممکن است اشاره به مرحله عالى استقامت، و یا اشاره به این که «استقامت» هم از نظر کمیت و کیفیت و مدت و خصوصیات دیگر، همه باید منطبق بر دستور و برنامه الهى باشد.
و از آنجا که اهواء و هوس هاى مردم در این مسیر، از موانع بزرگ راه است، در سومین دستور مى افزاید: «و از هوا و هوس هاى آنها پیروى مکن» (وَ لاتَتَّبِعْ أَهْواءَهُمْ).
چرا که هر گروهى تو را به تمایلات و منافع شخصى خود، دعوت مى کنند، همان دعوتى که سرانجامش، تفرقه و پراکندگى و نفاق است، پا بر سر این هواها بگذار، و همه را گرد آئین واحد پروردگار، جمع کن.
و چون هر دعوتى نقطه شروعى دارد، نقطه شروع آن را خود پیامبر(صلى الله علیه وآله) قرار مى دهد، و در چهارمین دستور مى فرماید: «بگو من ایمان آورده ام به هر کتابى که از سوى خدا نازل شده است» (وَ قُلْ آمَنْتُ بِما أَنْزَلَ اللّهُ مِنْ کِتاب).
من در میان کتب آسمانى فرق نمى نهم، همه را به رسمیت مى شناسم، و همه را دعوت کننده به توحید و معارف پاک دینى و تقوى و پاکى و حق و عدالت، و آئین من در حقیقت جامع همه آنها و مکمل آنها است.
من همانند اهل کتاب، نیستم که هر کدام دیگرى را نفى کند، یهود، مسیحیان را، و مسیحیان، یهود را، و حتى پیروان هر آئین، نیز از میان آیات کتب دینى خود  آن را مى پذیرند که با امیال و خواسته هاشان هماهنگ است، من همه را بدون استثناء، پذیرا شده ام، چرا که اصول اساسىِ همه یکى است.
و از آنجاکه براى ایجاد وحدت، رعایت «اصل عدالت» ضرورت دارد، در پنجمین دستور، آن را مطرح کرده، مى فرماید: «بگو من مأمورم که در میان همه شما عدالت کنم» (وَ أُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَیْنَکُمُ).
چه در قضاوت و داورى ها، چه در حقوق اجتماعى و مسائل دیگر.
و به این ترتیب، آیه مورد بحث، از پنج دستور مهم تشکیل یافته که از اصل دعوت آغاز مى شود، سپس وسیله پیشرفت آن یعنى استقامت مطرح مى گردد، بعد، به موانع راه که «هواپرستى» است، اشاره شده، سپس نقطه شروع که از خویشتن است بیان گردیده، و سرانجام هدف نهائى که گسترش و تعمیم عدالت است عنوان شده.
به دنبال این پنج دستور، به جهاتِ مشترک همه اقوام، که آن هم در پنج قسمت خلاصه شده، اشاره مى کند، مى فرماید: «خدا پروردگار ما و شماست» (اللّهُ رَبُّنا وَ رَبُّکُمْ).
«اعمال ما از آن ما است و اعمال شما از آن شما، و هر یک در مقابل اعمال خویش مسئولیم» (لَنا أَعْمالُنا وَ لَکُمْ أَعْمالُکُمْ).
«در میان ما و شما خصومتى نیست، و هیچ یک را بر دیگرى امتیازى نمى باشد و ما غرض شخصى با شما نداریم» (لا حُجَّةَ بَیْنَنا وَ بَیْنَکُمُ).
اصولاً نیازى به احتجاج و استدلال نیست; چرا که حق به قدر کافى واضح شده.
از این گذشته، سرانجام همه ما در یک جا جمع مى شویم و «خداوند ما و  شما را در قیامت جمع مى کند» (اللّهُ یَجْمَعُ بَیْنَنا).(2)
و قاضى همه ما، در آن روز یکى است، آرى، «بازگشت همه به سوى او است» (وَ إِلَیْهِ الْمَصِیرُ).
به این ترتیب، هم خداى ما یکى است، و هم سرانجام ما یک جاست، و هم قاضى دادگاه و مرجع امورمان، و از این گذشته همه در برابر اعمالمان مسئولیم، و هیچ یک امتیازى بر دیگرى جز به ایمان و عمل پاک نداریم.

* * *

این بحث را با ذکر یک حدیث جامع پایان مى دهیم:
در حدیثى از پیغمبر گرامى اسلام(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: ثَلاثٌ مُنْجِیاتٌ، وَ ثَلاثٌ مُهْلِکاتٌ، فَالْمُنْجِیاتُ: أَلْعَدْلُ فِى الرِّضْا وَ الْغَضَبِ، وَ الْقَصْدُ فِى الْغِنى وَ الْفَقْرِ، وَ خَشْیَةُ اللّهِ فِى السِّرِّ وَ الْعَلانِیَةِ، وَ الْمُهْلِکاتُ: شُحٌّ مُطاعٌ، وَ هَوىً مُتَّبَعٌ، وَ إِعْجابُ الْمَرْءِ بِنَفْسِهِ: «سه چیز است که سبب نجات آدمى است، و سه چیز مایه هلاکت او است:
اما سه چیز که باعث نجات او مى شود: دادگرى و عدالت در حالت خشنودى و غضب است، و میانه روى در حالت غنا و فقر، و ترس از خدا در پنهان و آشکار.
و اما سه چیز که مایه هلاک آدمى است: بخلى است که انسان از آن پیروى کند، و هوا و هوس سرکش و حاکم، و خودپسندى است».(3)

* * *

 


1 ـ جمعى از مفسران «لام» را در «لذلک» به معین «الى» دانسته اند، و جمعى به معنى «تعلیل»، در صورت
اول «ذلک» اشاره به آئین انبیاى پیشین است، و در صورت دوم اشاره به اختلافات امتها.
2 ـ ضمیر متکلم مع الغیر در «بیننا»، اشاره به پیامبر و مؤمنان است، و ضمیر جمع در «بینکم» اشاره به تمام کفار، اعم از اهل کتاب و مشرکان است.
3 ـ «مجمع البیان»، جلد 9، صفحه 38، ذیل آیات مورد بحث و «تحف العقول» کلمات پیامبر اسلام.
سوره شوری/ آیه 15 سوره شوری/ آیه 16- 18
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma