آیا کسى را به خاطر دعوت به سوى خدا مى کشند؟!

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
تفسیر نمونه جلد 20
سوره مؤمن/ آیه 28- 29 1 - مؤمن آل فرعون که بود؟


از اینجا، فراز دیگرى از تاریخ «موسى(علیه السلام) و فرعون» شروع مى شود که در قرآن مجید تنها در این سوره مطرح شده است، و آن داستان «مؤمن آل فرعون» است، که از نزدیکانِ فرعون بود، دعوت موسى(علیه السلام) به توحید را پذیرفت ولى ایمان خود را آشکار نمى کرد، زیرا خود را موظف به حمایت حساب شده از موسى(علیه السلام) مى دید، هنگامى که مشاهده کرد با خشم شدید فرعون، جان موسى(علیه السلام)به خطر افتاده، مردانه قدم پیش نهاد و با بیانات مؤثر خود، توطئه قتل او را بر هم زد.
در نخستین آیه مى فرماید: «مرد مؤمنى از آل فرعون، که ایمان خود را کتمان مى کرد گفت: آیا مى خواهید کسى را به قتل برسانید، به خاطر این که مى گوید: پروردگار من «اللّه» است»؟! (وَ قالَ رَجُلٌ مُؤْمِنٌ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ یَکْتُمُ إِیمانَهُ أَ تَقْتُلُونَ رَجُلاً أَنْ یَقُولَ رَبِّىَ اللّهُ).
«در حالى که معجزات و دلائل روشنى از سوى پروردگارتان، با خود آورده است» (وَ قَدْ جاءَکُمْ بِالْبَیِّناتِ مِنْ رَبِّکُمْ).
آیا شما مى توانید معجزات او را مانند معجزه «عصا و ید بیضاء» انکار کنید؟ آیا همه، با چشم خود غلبه او را بر ساحران ندیدید؟ تا آنجا که ساحران در برابر او تسلیم شدند، و به تهدیدهاى ما گوش ندادند، و جان خود را بر سر ایمانشان به خداى موسى(علیه السلام) نهادند؟ آیا به راستى چنین کسى را مى توان ساحر  خواند؟!
خوب فکر کنید! دست به کار عجولانه و شتاب زده اى نزنید، و در عاقبت کار خود، درست بیندیشید و گر نه پشیمان خواهید شد.
از همه اینها گذشته، از دو حال خارج نیست: «اگر او دروغگو باشد، دروغش دامن خود او را خواهد گرفت، و اگر راستگو باشد، لااقل بعضى از عذابهائى را که وعده مى دهد، دامن شما را خواهد گرفت» (وَ إِنْ یَکُ کاذِباً فَعَلَیْهِ کَذِبُهُ وَ إِنْ یَکُ صادِقاً یُصِبْکُمْ بَعْضُ الَّذِی یَعِدُکُمْ).
خلاصه، اگر او دروغگو است دروغ، فروغى ندارد، سرانجام مشت او باز مى شود و رسوا مى گردد، و به کیفر دروغ خود، گرفتار خواهد شد، اما این احتمال نیز وجود دارد که راستگو باشد و از سوى اللّه مأموریت دارد، بنابراین وعده هاى عذاب او، خواه ناخواه به وقوع مى پیوندد، با این حال، کشتن او از عقل و درایت دور است.
سپس افزود: «خداوند، کسى را که اسراف کار و بسیار دروغگو است هدایت نمى کند» (إِنَّ اللّهَ لایَهْدِی مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ کَذّابٌ).
اگر موسى راه تجاوز و اسراف و دروغ را پیش گرفته باشد، مسلماً مشمول هدایت الهى نخواهد شد، و اگر شما چنین باشید، شما نیز از هدایتش محروم خواهید گشت.
عبارت اخیر، گر چه دو پهلو است، اما پیدا است که نظر «مؤمن آل فرعون» بیان حال فرعونیان بوده، ولى به هر حال تکیه او بر ربوبیت «اللّه» در این عبارت و عبارت بعد، بیانگر این واقعیت است که فرعون، یا لااقل گروهى از فرعونیان، به طور اجمال اعتقادى به «اللّه» داشته اند، و گر نه، این تعبیرات نشانه ایمان او به خداى موسى و همکارى با بنى اسرائیل محسوب مى شد، و با اصول «تقیه تاکتیکى» که او در پیش گرفته بود، سازگار نبود.
در اینجا دو سؤال، از سوى بعضى از مفسران مطرح شده است:
نخست این که: اگر موسى(علیه السلام) دروغگو باشد، دروغش تنها به زیان خود او تمام نمى شود، بلکه دامان جامعه را نیز مى گیرد; زیرا باعث انحراف آنها است.
دیگر این که، اگر راستگو باشد، تمام تهدیدهاى او تحقق خواهد یافت، نه پاره اى از آنها.
در پاسخ سؤال نخست، مى توان گفت: منظور فقط مجازات دروغ است که تنها دامن دروغگو را مى گیرد، و عذاب الهى براى دفع شرّ او کافى است، چگونه ممکن است کسى بر خدا دروغ ببندد، و خدا او را به حال خود واگذارد تا مایه گمراهى مردم شود؟!
و در پاسخ سؤال دوم، مى توان گفت: منظور این است که او شما را تهدید به عذابهاى دنیا و آخرت مى کند، بنابراین اگر راستگو باشد، قسمتى از آن که مربوط به دنیا است، هم اکنون دامن شما را خواهد گرفت، یا این که منظور بیان حداقل است که اگر همه سخنان او را باور نکنید، لااقل ممکن است بخشى از آن صدق باشد.
به هر حال، مؤمن آل فرعون، ضمن این سخنان، از چند طریق براى نفوذ در فرعون و اطرافیان او وارد شد:
نخست این که، عمل موسى(علیه السلام) در خور چنین عکس العمل شدیدى نیست.
دیگر این که، فراموش نکنید او با خود دلائلى دارد که ظاهر آن موجه به نظر مى رسد، و مبارزه با چنین مردى خطرناک است.
سوم این که نیازى به اقدام شما نیست، چرا که اگر دروغگو باشد، خدا کار  او را مى سازد، اما این احتمال را هم بدهید که راست بگوید و خدا کار ما را بسازد!

* * *

«مؤمن آل فرعون» به این مقدار هم قناعت نکرد، و باز ادامه داد، با لحنى دوستانه و خیرخواهانه آنها را مخاطب ساخته، چنین گفت: «اى قوم من! امروز حکومت در این سرزمین پهناور مصر، به دست شما است، و از هر نظر غالب و پیروزید، این نعمتهاى فراوان را کفران نکنید، اگر عذاب الهى به سراغ ما آید، چه کسى ما را یارى خواهد کرد»؟! (یا قَوْمِ لَکُمُ الْمُلْکُ الْیَوْمَ ظاهِرِینَ فِى الْأَرْضِ فَمَنْ یَنْصُرُنا مِنْ بَأْسِ اللّهِ إِنْ جاءَنا).
این احتمال نیز وجود دارد که، منظور وى این بوده: شما امروز همه گونه قدرت در دست دارید، و هر تصمیمى بخواهید درباره موسى(علیه السلام) مى گیرید، ولى مغرور این قدرت نشوید، و پیامدهاى احتمالى آن را فراموش نکنید.
این سخنان ظاهراً در «اطرافیان فرعون» بى اثر نبود، آنها را ملایم ساخت، و از خشمشان فرو کاست.
ولى فرعون، در اینجا سکوت را براى خود جایز ندید، کلام او را قطع کرده چنین گفت: «مطلب همان است که گفتم، من جز آنچه را که معتقدم به شما دستور نمى دهم، به آن معتقدم که موسى حتماً باید کشته شود و راهى غیر از این نیست»! (قالَ فِرْعَوْنُ ما أُرِیکُمْ إِلاّ ما أَرى).
«و بدانید من شما را جز به طریق حق و پیروزى، دعوت نمى کنم»! (وَ ما أَهْدِیکُمْ إِلاّ سَبِیلَ الرَّشادِ).
و چنین است حال همه جبّاران و طاغوت ها در طول تاریخ، و در گذشته و امروز که همیشه رأى صواب را، رأى خود مى پندارند، و به احدى اجازه اظهار  نظر در برابر رأى خود، نمى دهند، آنها به پندارشان عقل کلّ هستند، و دیگران مطلقاً عقل و دانشى ندارند! و این نهایت جهل و حماقت است.

* * *

سوره مؤمن/ آیه 28- 29 1 - مؤمن آل فرعون که بود؟
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma