در پاسخ مى گوئیم:

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
تفسیر نمونه جلد 19
یک سؤال مهم سوره صافات / آیه 178 - 182


اولاً: پیروزى، معنى وسیعى دارد، و همیشه به معنى غلبه ظاهرى و جسمانى بر دشمن نیست، گاه، پیروزى، پیروزى مکتب است، و مهمترین پیروزى همین است، فرض کنید، پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) در یکى از غزوات، شهید شده بود، اما مى بینیم آئینش دنیا را گرفته، آیا ممکن است این شهادت را به شکست تعبیر کنیم؟
مثال روشن تر این که: امام حسین(علیه السلام) و یارانش در «کربلا» واقعاً شربت شهادت نوشیدند، ولى هدف آنها این بود که چهره زشت «بنى امیه» را که مدعى خلافت پیامبر(صلى الله علیه وآله) بودند، اما در حقیقت جامعه اسلامى را به عصر جاهلیت باز مى گرداندند نشان دهند، و به این هدف بزرگ رسیدند، مسلمانان را از خطر آنان آگاه کردند و اسلام را از سقوط، رهائى بخشیدند، آیا مى توان گفت آنها در «کربلا» مغلوب شدند؟!
مهم این است که: انبیاء و جنود الهى، یعنى مؤمنان در برابر تمام تلاشهاى مستمر و منسجم دشمنان حق، توانستند اهداف خود را در دنیا پیش ببرند و پیروان زیادى پیدا کنند و خط مکتبى خود را تداوم بخشند، و در برابر آن همه طوفان، قد علم کنند و حتى در دنیاى امروز افکار اکثریت مردم جهان را به خود متوجه سازند.
نوع دیگر، از پیروزى داریم که پیروزى تدریجى در برابر دشمن در طول قرنها است که گاه نسلى به میدان مى آید و پیروز نمى شود، اما نسلهاى آینده دنبال کار آنها را مى گیرند و به پیروزى مى رسند (مانند پیروزى نهائى لشکر اسلام بر لشکر «صلیبیون» بعد از دویست سال!) این نیز، پیروزى براى مجموع محسوب مى شود.
ثانیاً: فراموش نباید کرد که وعده خداوند، دائر به غلبه مؤمنان یک وعده مشروط است نه مطلق، و بسیارى از اشتباهات از عدم توجه به این حقیقت سرچشمه مى گیرد.
زیرا در آیات مورد بحث، کلمه «عِبادِنا» (بندگان ما) و «جُنْدِنا» (لشکر ما) و یا تعبیرات مشابه دیگرى که در این زمینه در سایر آیات قرآن آمده، مانند: حِزْبُ اللّهِ ـ و ـ الَّذِیْنَ جاهَدُوا فِیْنا ـ و ـ وَ لَیَنْصُرَنَّ اللّهَ مَنْ یَنْصُرُهُ، و مانند اینها، همه دلیل روشنى است براى شرائط پیروزى.
ما مى خواهیم نه مؤمن مجاهدى باشیم، و نه جند مخلصى، و با این حال بر دشمنان حق و عدالت پیروز شویم!
ما مى خواهیم: در مسیر الهى با افکار و برنامه هاى شیطانى پیش برویم، بعد تعجب مى کنیم که چرا مغلوب دشمنان هستیم، مگر ما به وعده هاى خود عمل کرده ایم که از خدا مطالبه وفا به وعده هایش مى کنیم؟!
در جنگ «احد» پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) وعده پیروزى به مسلمانان داده بود، و در مرحله اول جنگ، نیز پیروز شدند، اما گروهى به فکر جمع آورى غنائم و ایجاد تفرقه و نفاق و رها کردن فرمان رسول خدا(صلى الله علیه وآله) افتادند، و در حفاظت از دستاورد پیروزى آغاز جنگ، و درّه «احد» کوتاهى کردند، و همین امر سبب شکست نهائى آنها در آن جنگ شد.
گویا گروهى که خود را طلبکار مى دانستند خدمت پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) آمدند و با لحن خاصى عرض کردند پس وعده پیروزى چه شد؟
قرآن جواب بسیار جالبى به آنها گفت که شاهد گفتار ما است، فرمود: وَ لَقَدْ صَدَقَکُمُ اللّهُ وَعْدَهُ إِذْ تَحُسُّونَهُمْ بِإِذْنِهِ حَتّى إِذا فَشِلْتُمْ وَ تَنازَعْتُمْ فِی الْأَمْرِ وَ عَصَیْتُمْ مِنْ بَعْدِ ما أَراکُمْ ما تُحِبُّونَ مِنْکُمْ مَنْ یُرِیدُ الدُّنْیا وَ مِنْکُمْ مَنْ یُرِیدُ الْآخِرَةَ ثُمَّ صَرَفَکُمْ عَنْهُمْ لِیَبْتَلِیَکُمْ وَ لَقَدْ عَفا عَنْکُمْ وَ اللّهُ ذُو فَضْل عَلَى الْمُؤْمِنِینَ: «خداوند وعده خود را به شما (درباره پیروزى بر دشمن در احد) محقق ساخت، در آن هنگام که (در آغاز جنگ) دشمنان را به فرمان او مى کشتید، و این پیروزى همچنان ادامه داشت تا این که سست شدید، و در کار خود به نزاع پرداختید، و بعد از آن که (به مطلوب خود رسیدید) و آنچه را دوست مى داشتید خداوند به شما نشان داد، نافرمانى کردید، بعضى از شما خواهان دنیا بودند، و بعضى خواهان آخرت (با این حال باز شما را از شکست کامل نجات داد) و آنها را از شما منصرف ساخت، تا شما را بیازماید، و شما را مشمول عفو خود قرار داد ، و خداوند نسبت به مؤمنان فضل و بخشش دارد».(1)
تعبیراتى مانند «فَشِلْتُمْ» (سست شدید).
«تَنازَعْتُمْ» (به اختلاف پرداختید).
«عَصَیْتُمْ» (نافرمانى کردید).
به خوبى نشان مى دهد که آنها شرائط نصرت الهى و پیروزى بر دشمن را رها کردند، در نتیجه به مقصود خود نرسیدند.
آرى، خداوند هرگز قول نداده است که هر کس، نام خود را مسلمان و سرباز اسلام نهاد، و دم از جند اللّه، و حزب اللّه زد، در تمام صحنه ها بر دشمن پیروزش نماید، این وعده الهى مخصوص کسانى است که از قلب و جان، خواهان رضاى خدا و از نظر عمل در خط فرمان او باشند و تقوا و امانت را فراموش نکنند.
نظیر همین سؤال و جواب را در مورد «دعا» و «وعده اجابت» الهى نیز گفته ایم.(2)

* * *

سپس، در ادامه این آیات، هم براى دلدارى پیامبر(صلى الله علیه وآله) و مؤمنان و تأکید بر پیروزى، و هم تهدید مشرکان بى خبر مى گوید: «از آنها روى بگردان و آنها را تا زمان معینى به حال خود بگذار»! (فَتَوَلَّ عَنْهُمْ حَتّى حِین).
تهدیدى است پر معنى و هول انگیز، که از اطمینان به پیروزى نهائى سرچشمه مى گیرد، به خصوص این که: تعبیر «حَتّى حِین» (تا مدتى) به صورت سربسته اداء شده است، اما تا چه مدت؟ تا زمان هجرت؟ تا موقع جنگ «بدر»؟ تا فتح «مکّه»؟ و یا زمانى که شرائط قیام نهائى و عمومى مسلمانان، بر ضد این کوردلان فراهم گردد؟ دقیقاً معلوم نیست!
نظیر این تعبیر، در آیات دیگر قرآن نیز دیده مى شود: گاه، مى گوید: فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَ تَوَکَّلْ عَلَى اللّهِ: «از آنها روى بگردان و بر خدا توکل کن».(3)
در جاى دیگر مى گوید: قُلِ اللّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ فِی خَوْضِهِمْ یَلْعَبُونَ: «بگو: اللّه، سپس آنها را رها کن که در دروغ هاى خود بازى کنند».(4)

* * *

پس از آن این جمله را با تهدید دیگرى تأکید کرده، مى فرماید: «وضع آنها را بنگر! (چه بى محتوا است لجاجت هایشان، دروغهایشان، خرافاتشان، و خیره سرى هایشان را) اما به زودى آنها نیز نتیجه شوم کار خود را مى بینند» (وَ أَبْصِرْهُمْ فَسَوْفَ یُبْصِرُونَ).
به زودى پیروزى تو و مؤمنان، و شکست ذلت بار خود را در این دنیا، و مجازات الهى را در جهان دیگر خواهند دید.

* * *

و از آنجا که این خیره سران بى شرم، پیوسته این سخن را تکرار مى کردند که وعده عذاب الهى چه شد؟ و اگر راست مى گوئى چرا معطلى؟ قرآن با لحنى تهدیدآمیز در پاسخ آنها مى گوید: «آیا اینها براى عذاب ما عجله مى کنند»؟ ـ گاه، مى گویند: «مَتى هذَا الْوَعْدُ» (این وعده الهى چه شده؟) و گاه، مى گویند: «مَتى هذَا الْفَتْحُ» (این پیروزى کى خواهد آمد؟) ـ (أَ فَبِعَذابِنا یَسْتَعْجِلُونَ).

* * *

«اما هنگامى که عذاب ما در صحن خانه شان فرود آید و روزگارشان تیره و تار شود، آن روز مى فهمند چه بد و خطرناک است صبح انذار شده گان» (فَإِذا نَزَلَ بِساحَتِهِمْ فَساءَ صَباحُ الْمُنْذَرِینَ).(5)
تعبیر به «ساحَة» (صحن خانه و فضاى میان خانه ها) براى این است که نزول عذاب را در متن زندگى آنها مجسم کند، و مبدل شدن کانون آرامش آنها را به کانونى از وحشت و اضطراب، نشان دهد.
تعبیر به «صَباحُ الْمُنْذَرِینَ» (صبح انذارشدگان) ممکن است اشاره به این باشد که عذاب الهى بر این قوم لجوج و ستمگر ـ همانند بسیارى از اقوام پیشین ـ صبحگاهان فرود مى آید.
و یا به این معنى است که مردم همگى در انتظار این هستند که صبحشان با خیر و نیکى شروع شود اما اینها صبحگاهانى بد و تیره و تار در پیش دارند.
و یا این که: صبح، موقع بیدارى است، اینها نیز زمانى بیدار مى شوند که راه نجاتى باقى نمانده و کار از کار گذشته است!

* * *


1 ـ آل عمران، آیه 152.
2 ـ به جلد اول تفسیر «نمونه»، ذیل آیه 186 سوره «بقره» مراجعه فرمائید.
3 ـ نساء، آیه 81.
4 ـ انعام، آیه 91.
5 ـ این جمله محذوفى دارد و در تقدیر چنین است: «فَساءَ الصَّباحُ صَباحَ الْمُنْذَرِیْنَ».
یک سؤال مهم سوره صافات / آیه 178 - 182
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma