77 قَالُوا إِنْ یَسْرِقْ فَقَدْ سَرَقَ أَخٌ لَهُ مِنْ قَبْلُ فَأَسَرَّهَا یُوسُفُ فِی نَفْسِهِ وَلَمْ یُبْدِهَا لَهُمْ قَالَ أَنْتُمْ شَرٌّ مَکَاناً وَاللهُ أَعْلَمُ بِمَا تَصِفُونَ
78 قَالُوا یَا أَیُّهَا الْعَزِیزُ إِنَّ لَهُ أَباً شَیْخاً کَبِیراً فَخُذْ أَحَدَنَا مَکَانَهُ إِنَّا نَرَاکَ مِنْ الْمُحْسِنِینَ
79 قَالَ مَعَاذَ اللهِ أَنْ نَأْخُذَ إِلاَّ مَنْ وَجَدْنَا مَتَاعَنَا عِنْدَهُ إِنَّا إِذاً لَظَالِمُونَ
ترجمه:
77. (برادران) گفتند: «اگر او [= بنیامین] سرقت کند، (جاى تعجّب نیست;) برادرش (یوسف) نیز قبل از او سرقت کرد!» یوسف (سخت ناراحت شد، و) این (ناراحتى) را در درون خود پنهان داشت، و براى آنها آشکار نکرد; (همین اندازه) گفت: «شما از نظر منزلت (نزد من) از او بدترید. و خدا از آنچه وصف مى کنید، آگاه تر است.»
78. گفتند: «اى عزیز! او پدر بسیار پیرى دارد (که طاقت دورى او را ندارد); یکى از ما را به جاى او بگیر; ما تو را از نیکوکاران مى بینیم.»
79. گفت: «پناه بر خدا که ما غیر از آن کس که متاع خود را نزد او یافته ایم بگیریم; که در آن صورت، از ستمکاران خواهیم بود.»