مسأله مهم دیگرى که از آیه مى توان استفاده کرد، احترام و اهمیت خاصى است که، اسلام براى مسأله «تعلیم» و «تعلّم» قائل شده است، تا آنجا که مسلمانان را ملزم مى سازد، همه در میدان جنگ شرکت نکنند، بلکه گروهى بمانند و معارف اسلام را بیاموزند.
یعنى: جهاد با جهل، همانند جهاد با دشمن، بر آنها فرض است، و اهمیت یکى از دیگرى کمتر نیست، بلکه تا مسلمانان در جهاد با جهل پیروز نشوند، در جهاد با دشمن پیروز نخواهند شد; زیرا یک ملت جاهل، همواره محکوم به شکست است.
یکى از مفسران معاصر، در ذیل این آیه مطلب جالبى دارد، او مى گوید: من در «طرابلس» مشغول تحصیل بودم، روزى فرماندار آنجا که خود از معارف اسلامى اطلاعات قابل ملاحظه اى داشت، به من گفت:
چرا دولت، علماء و طلاب علوم دینى را از خدمت سربازى معاف مى کند، در حالى که این خدمت مقدس، شرعاً بر همه واجب است، و طلاب علوم دینى از همه مردم به انجام این فریضه دینى شایسته ترند، آیا این کار اشتباه نیست؟
من بدون مقدمه به فکر آیه فوق افتادم، گفتم: این کار ریشه در قرآن مجید دارد، آنجا که مى گوید: گروهى جهاد کنند و گروهى به تحصیل علم پردازند!
او از این جواب بسیار لذت برد، به خصوص این که از یک فرد مبتدى مانند من، که در آن روز تازه مشغول به تحصیل شده بودم صادر شده بود.(1)