5 ـ سوره هَل اَتى

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
پیام قرآن جلد 09
4ـ آیه حکمتهل اَتى در اشعار شعراء

سوره هَل اَتى یکى دیگر از اسناد مهمّ فضیلت على(علیه السلام) و اهل بیت پیامبر(صلى الله علیه وآله)است. دقّت در محتواى این سوره و تعبیرات آن و همچنین شأن نزولى که براى آن ذکر شده است پرده از روى مسائل زیادى بر مى دارد.

درست است که آیات این سوره، یک بحث کلّى را مطرح مى کند ولى هفده آیه آن که از آیه (اِنَّ الاَبْرارَ یَشْرَبُونَ مِنْ کَأس کانَ مِزاجُها کافُوراً): «به یقین ابرار(و نیکان) از جامى مى نوشند که با عطر خوش آمیخته است»(1)، آغاز مى شود و تا آیه 22 ادامه دارد. درباره گروهى به عنوان اَبْرار (نیکان) سخن مى گوید; ولى شأن نزول ها و روایات متعددى که در منابع معروف اسلامى وارد شده است، نشان مى دهد که مصداق اتم و اکمل ابرار در این آیه، على و فاطمه و حسن و حسین(علیهم السلام) بوده اند.

قابل توجه اینکه در این آیات هفده گانه از انواع نعمت هاى بهشتى، و برترین و بالاترین آنها ـ اعم از معنوى و مادى ـ بحث شده است. باغ هاى بهشتى ، چشمه هاى شراب طهور بهشتى، لباس ها، زینت ها، غذاها، تخت ها و سریرها، خدمت کاران، بالاخره نعمت هاى بزرگ و ملک عظیم سخن مى گوید; تنها نعمتى که در لابه لاى این همه نعمت به آن اشاره نشده همان همسران و حوریان بهشتى است، که بعضى از آگاهان به رموز قرآن، مى گویند این امر به احترام بانوى اسلام فاطمه زهرا(علیها السلام) بوده است.

در کمتر سوره از سوره هاى قرآن این همه نعمت هاى بهشتى در حد بالا در کنار هم قرار گرفته; و این نشان مى دهد که منظور از ابرار در اینجا افراد عادى نیستند; بلکه نیکان و پاکانى در اوج عظمت و قرب به خدا مى باشند.

این نکته نیز قابل توجه است که نشانه هایى از ابرار و نیکان در آیات 7 تا 10 این سوره ذکر شده است که هویت مصداق آن را روشن تر مى سازد; و مى فرماید:

(یُوْفُونَ بِالنَّذْرِ وَ یَخافُونَ یَوْماً کانَ شَرُّهُ مُسْتَطیراً ـ وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسکیناً وَ یَتیماً وَ اَسیراً ـ اِنَّما نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللهِ لانُریدُ مِنْکُمْ جَزاءً وَ لا شُکُوُراً ـ اِنّا نَخافُ مِنْ رَبِّنا یَوْماً عَبُوساً قَمْطَریراً):

«آنها (نیکان) به نذر خود وفا مى کنند، و از روزى که شر و عذابش گسترده است مى ترسند.

و غذاى (خود) را با اینکه به آن علاقه (و نیاز) دارند به مستمند و یتیم و اسیر اطعام مى کنند. (و مى گویند:) ما شما را بخاطر خدا اطعام مى کنیم، و هیچ پاداش و سپاسى از شما نمى خواهیم. ما از پروردگارمان خائفیم در آن روزى که عبوس و سخت و است».

اما شأن نزول این آیه: زمخشرى در تفسیر معروف خود کشّاف، از ابن عباس چنین نقل مى کند که حسن و حسین(علیهما السلام) بیمار شده بودند. پیامبر(صلى الله علیه وآله) با جمعى (از یاران) از آنها عیادت کردند. صحابه رو به على(علیه السلام) کردند و گفتند: «اى ابوالحسن! اگر براى شفاى فرزندت نذرى مى کردى خوب بود». على(علیه السلام) و فاطمه(علیها السلام) و فضّه خادمه آنها نذر کردند که اگر آنها شفا یابند سه روز روزه بگیرند ـ در بعضى از روایات آمده که حسن و حسین(علیهما السلام) نیز نذر کردند ـ (2) چیزى نگذشت که هر دو شفا یافتند، و چون غذائى نداشتند على(علیه السلام) سه صاع (من) جو وام گرفت، و فاطمه(علیها السلام) یک صاع آن را خمیر کرد و پنج قرص نان به تعداد آنها براى افطار روز اول درست کرد; در این هنگام فقیر سائلى بر در خانه آمد و گفت: «السَّلامُ عَلَیْکُمْ اَهْلَ بَیْتِ مُحَّمَد!» «مسکینى از مساکین مسلمانانم مرا اطعام کنید، تا خداوند شما را از غذاهاى بهشتى اطعام کند» آنها مسکین را بر خود مقدّم داشتند، و غذاى خود را به او دادند و آن شب چیزى جز آب نخوردند، فردا نیز روزه گرفتند، و هنگام غروب موقعى که طعام را همانند روز سابق براى افطار آماده کرده بودند، یتیمى بر در خانه آمد، او را نیز بر خود مقدم شمردند و غذاى خود را به او دادند، و روز سوم اسیرى آمد و همان کار را تکرار کردند، هنگام صبح على(علیه السلام) دست حسن و حسین(علیهما السلام) را گرفت و خدمت رسول خدا(صلى الله علیه وآله) رفت، هنگامى که پیامبر(صلى الله علیه وآله) آنها را دید در حالى که از شدت گرسنگى مى لرزیدند، فرمود: «چقدر براى من ناراحت کننده است آنچه را در شما مى بینم» و با آنها برخاست و به سراغ فاطمه(علیها السلام) رفت و فاطمه را در حالى که در محراب عبادت شدیداً گرسنه بود، یافت مشاهده این قضیه پیامبر(صلى الله علیه وآله) را ناراحت نمود، در این هنگام جبرئیل نازل شد و گفت: «اى محمد! این سوره را بگیر، خداوند با داشتن چنین اهل بیتى به تو تبریک مى گوید»، و سپس سوره هَلْ اَتى را بر پیامبرخواند.(3) همین معنى را با تفاوت مختصرى، قرطبى در تفسیرش ذیل آیات مورد بحث نقل مى کند، و اشعارى هم از تقاضا کنندگان و بانوى اسلام در این زمینه نقل مى نماید. (4)

فخر رازى نیز در تفسیرش به نقل از واحدى در کتاب الوسیط و زمخشرى در کشّاف، عین این داستان را نقل کرده، ولى در ذیل آن مى افزاید جمله: (اِنَّ الاَبْرار یَشْربُون ...) به صورت صیغه جمع است، و شامل همه نیکان مى شود، و نمى توان آن را تخصیص به یک فرد (على بن ابیطالب(علیه السلام)) داد. البته انکار نمى توان کرد که على(علیه السلام)در عموم این آیات داخل است; ولى اختصاص به او ندارد ... .

مگر اینکه گفته شود، که این سوره به هنگام انجام اطاعت مخصوص از ناحیه على(علیه السلام)نازل شده، ولى در اصول فقه ثابت شده است که معیار عموم لفظ است; نه خصوصیت سبب! (5)

ولى گویا فخر رازى این مطلب را فراموش کرده که شأن نزول مى گوید این آیات درباره على(علیه السلام) و فاطمه(علیها السلام) و حسن و حسین(علیهما السلام) نازل شده است، نه خصوص على بن ابیطالب که مشکل صیغه جمع پیش آید.

به علاوه منظور از شأن نزول، از میان بردن عمومیت مفهوم آیه نیست، بلکه منظور آن است، نخستین بار که این آیات نازل شد پس از انجام آن عبادت و اطاعت و ایثار ویژه از سوى این خانواده بود، و این خود فضیلتى بزرگ و موهبتى عظیم است که بعد از انجام آن عمل، این آیات نازل گردد. و به تعبیر دیگر على(علیه السلام) و خاندانش مصداق عالى این آیات، بلکه کامل ترین نمونه آن محسوب مى شوند; چرا که سبب نزول این آیات، عمل پاک آنها بود، و اگر کسى بخواهد این فضیلت بزرگ را انکار کند; خویشتن را فریب داده است.

آلوسى نیز در روح المعانى تمام این داستان را به طور کامل از ابن عباس نقل مى کند و سپس مى افزاید که این خبر در میان مردم مشهور است.

سپس همانگونه که طریقه او است سعى مى کند آن را کمرنگ یا بى اثر نشان دهد و براى این منظور بعد از بیان مطالبى درباره اسناد این حدیث مى افزاید: «احتمال نزول این آیات درباره على(علیه السلام) و فاطمه(علیها السلام) وجود دارد، ولى اثبات و نفى آن هیچ کدام قطعى نیست; چون اخبار در این زمینه متعارض و مختلف است تازه اگر قائل به عدم نزول این آیات درباره آن بزرگواران باشیم، چیزى از مقام والاى آنها نمى کاهد; زیرا داخل بودن آنها در عنوان ابرار مطلب واضحى است; بلکه (از دیگران) أَوْلى هستند، انسان چه درباره این دو بزرگوار مى تواند بگوید؟ جز اینکه على(علیه السلام) مولاى مؤمنان و وصىّ پیامبر(صلى الله علیه وآله) و فاطمه(علیها السلام) پاره تن رسول خدا(صلى الله علیه وآله) و جزء وجود محمد(صلى الله علیه وآله) و حسنین(علیهما السلام) روح و ریحان، و سروران جوانان بهشت اند، اما مفهوم این سخن ترک دیگران نیست». (6)

ولى مى گوئیم اگر فضیلتى را با این شهرت نادیده بگیریم بقیّه فضائل نیز به تدریج به چنین سرنوشتى دچار مى شود، و روزى فرا خواهد رسید که افضلیت على(علیه السلام) و بانوى اسلام و امام حسن و امام حسین(علیهما السلام) نیز زیر سؤال خواهد رفت. چرا این روایت مشهور را که بزرگان و محدثان و مفسران آن را نقل کرده اند و روایت معارض قابل ملاحظه اى ندارد، نادیده بگیریم و راه هاى معرفت و شناخت آن بزرگواران به روى خود ببندیم؟!

سیوطى دانشمند معروف اهل سنت نیز در تفسیر الدّرّ المنثور، از ابن مردویه از ابن عباس نقل مى کند که آیه (وَ یُطعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ ...) درباره على(علیه السلام)و فاطمه زهرا(علیها السلام) نازل گردیده است.

شبلنجنى در نورالابصار داستان شأن نزول را به طور کامل آورده است (7) و همچنین گروه دیگرى از بزرگان و مفسّران و محدثان این روایت را در آثار خود درج کرده اند.

 
1. سوره هل أَتى، آیه 5.
2. نذر امام حسن و امام حسین(علیهما السلام) در روایت جعفى طبق نقل تفسیر قرطبى آمده است (تفسیر قرطبى، جلد 10، صفحه 6922).
3. تفسیر کشاف، جلد 4، صفحه 670، ذیل آیات این سوره.
4. تفسیر قرطبى، جلد 10، صفحه 6922.
5. تفسیر فخر رازى، جلد 3، صفحه 244.
6. روح المعانى، جلد 29، صفحه 158.
7. نورالابصار، صفحه 62.
 
4ـ آیه حکمتهل اَتى در اشعار شعراء
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma