[20] سوره طه

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
قرآن کریم
[19] سوره مریم[21] سوره انبیاء

بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ

 

به نام خداوند بخشنده مهربان

 

 

1 طه

طه.(1)

2 ما أَنْزَلْنا عَلَیْکَ الْقُرْآنَ لِتَشْقى

ما قرآن را بر تو نازل نکردیم که خود را سخت به زحمت بیفکنى!.(2)

3 إِلاّ تَذْکِرَةً لِمَنْ یَخْشى

آن را فقط براى یادآورى کسانى که (از خدا) مى ترسند نازل ساختیم.(3)

4 تَنْزِیلاً مِمَّنْ خَلَقَ الاْ َرْضَ وَ السَّماواتِ الْعُلى

(این قرآن) از سوى کسى نازل شده که زمین و آسمانهاى بلند را آفریده است.(4)

5 الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوى

همان بخشنده اى که بر عرش مسلّط است.(5)

6 لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الاْ َرْضِ وَ ما بَیْنَهُما وَ ما تَحْتَ الثَّرى

از آن اوست آنچه درآسمانها، و آنچه در زمین، و آنچه میان آن دو، و آنچه در زیر خاک (پنهان) است.(6)

7 وَ إِنْ تَجْهَرْ بِالْقَوْلِ فَإِنَّهُ یَعْلَمُ السِّرَّ وَ أَخْفى

اگر آشکارا سخن بگویى (یا پنهان)، او اسرار پنهانى و پنهان تر از آن را نیز مى داند.(7)

8 اللّهُ لا إِلهَ إِلاّ هُوَ لَهُ الاْ َسْماءُ الْحُسْنى

او خداوندى یگانه است که معبودى جز او نیست; و نیکوترین نامها از آنِ اوست.(8)

9 وَ هَلْ أَتاکَ حَدِیثُ مُوسى

و آیا خبر موسى به تو رسیده است؟(9)

10 إِذْ رَأى ناراً فَقالَ لاَِهْلِهِ امْکُثُوا إِنِّی آنَسْتُ ناراً لَعَلِّی آتِیکُمْ مِنْها بِقَبَس أَوْ أَجِدُ عَلَى النّارِ هُدىً

هنگامى که (از دور) آتشى مشاهده کرد، و به خانواده خود گفت: «(اندکى) درنگ کنید که من آتشى دیدم; شاید شعله اى از آن براى شما بیاورم; یا بوسیله این آتش راهى پیدا کنم.»(10)

11 فَلَمّا أَتاها نُودِیَ یا مُوسى

هنگامى که نزد آتش آمد، ندا داده شد که: اى موسى!(11)

12 إِنِّی أَنَا رَبُّکَ فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ إِنَّکَ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُوًىْ

من پروردگار تو هستم; کفشهایت را بیرون آر، که تو در سرزمین مقدّس «طوى» هستى.(12)

13 وَ أَنَا اخْتَرْتُکَ فَاسْتَمِعْ لِما یُوحى

و من تو را (براى مقام رسالت) برگزیدم; اکنون به آنچه (بر تو) وحى مى شود، گوش فرا ده.(13)

14 إِنَّنِی أَنَا اللّهُ لا إِلهَ إِلاّ أَنَا فَاعْبُدْنِی وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِکْرِی

منم خداوند یگانه; معبودى جز من نیست; مرا پرستش کن، و نماز رابراى یاد من بپادار.(14)

15 إِنَّ السّاعَةَ آتِیَةٌ أَکادُ أُخْفِیها لِتُجْزى کُلُّ نَفْس بِما تَسْعى

به یقین قیامت خواهد آمد; مى خواهم آن را پنهان کنم، تا هرکس در برابر سعى و کوشش خود، جزا داده شود.(15)

16 فَلا یَصُدَّنَّکَ عَنْها مَنْ لا یُؤْمِنُ بِها وَ اتَّبَعَ هَواهُ فَتَرْدى

پس مبادا کسى که به آن ایمان ندارد و از هوسهاى خویش پیروى مى کند، تو را از آن باز دارد; که هلاک خواهى شد!(16)

17 وَ ما تِلْکَ بِیَمِینِکَ یا مُوسى

و آن چیست در دست راست تو، اى موسى؟!(17)

18 قالَ هِیَ عَصایَ أَتَوَکَّؤُا عَلَیْها وَ أَهُشُّ بِها عَلى غَنَمِی وَ لِیَ فِیها مَآرِبُ أُخْرى

گفت: «این عصاى من است; بر آن تکیه مى کنم، برگ درختان را با آن براى گوسفندانم فرو مى ریزم; و من در آن منافع دیگرى نیز دارم.»(18)

19 قالَ أَلْقِها یا مُوسى

گفت: «اى موسى! آن رابیفکن.»(19)

20 فَأَلْقاها فَإِذا هِیَ حَیَّةٌ تَسْعى

پس موسى آن (عصا) را افکند و ناگهان اژدهایى شدکه به هر سو مى شتافت.(20)

21 قالَ خُذْها وَ لاتَخَفْ سَنُعِیدُها سِیرَتَهَا الاْ ُولى

گفت: «آن را بگیر و نترس، به زودى آن را به صورت اوّلش باز مى گردانیم.(21)

22 وَ اضْمُمْ یَدَکَ إِلى جَناحِکَ تَخْرُجْ بَیْضاءَ مِنْ غَیْرِ سُوء آیَةً أُخْرى

و دستت را به گریبانت ببر، تا سفید و بى عیب بیرون آید; این معجزه دیگرى (از سوى خداوند) است.(22)

23 لِنُرِیَکَ مِنْ آیاتِنَا الْکُبْرى

تا (به این صورت) از نشانه هاى بزرگ خویش به تو نشان دهیم.(23)

24 اذْهَبْ إِلى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغى

(اینک) به سوى فرعون برو، که او طغیان کرده است.»(24)

25 قالَ رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی

(موسى) گفت: «پروردگارا! سینه ام را گشاده کن;(25)

26 وَ یَسِّرْ لِی أَمْرِی

و کارم را برایم آسان گردان;(26)

27 وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِی

و گره از زبانم بگشاى;(27)

28 یَفْقَهُوا قَوْلِی

تا سخن مرا بفهمند.(28)

29 وَ اجْعَلْ لِی وَزِیراً مِنْ أَهْلِی

و وزیرى از خاندانم براى من قرار ده،(29)

30 هارُونُ أَخِی

برادرم هارون را.(30)

31 اشْدُدْ بِهِ أَزْرِی

با او پشتم را محکم کن;(31)

32 وَ أَشْرِکْهُ فِی أَمْرِی

و او را در کارم شریک ساز;(32)

33 کَیْ نُسَبِّحَکَ کَثِیراً

تا تو را بسیار تسبیح گوییم;(33)

34 وَ نَذْکُرَکَ کَثِیراً

و تو را بسیار یاد کنیم;(34)

35 إِنَّکَ کُنْتَ بِنا بَصِیراً

چرا که تو همیشه از حال ما آگاه بوده اى!»(35)

36 قالَ قَدْ أُوتِیتَ سُؤْلَکَ یا مُوسى

فرمود: «اى موسى! خواسته ات به تو داده شد.(36)

37 وَ لَقَدْ مَنَنّا عَلَیْکَ مَرَّةً أُخْرى

و ما بار دیگر تو را مشمول نعمت خود ساخته بودیم»،(37)

38 إِذْ أَوْحَیْنا إِلى أُمِّکَ ما یُوحى

آن زمان که به مادرت آنچه لازم بود الهام کردیم;(38)

39 أَنِ اقْذِفِیهِ فِی التّابُوتِ فَاقْذِفِیهِ فِی الْیَمِّ فَلْیُلْقِهِ الْیَمُّ بِالسّاحِلِ یَأْخُذْهُ عَدُوٌّ لِی وَ عَدُوٌّ لَهُ وَ أَلْقَیْتُ عَلَیْکَ مَحَبَّةً مِنِّی وَ لِتُصْنَعَ عَلى عَیْنِی

که: «او را در صندوقى بیفکن، و آن را به دریا بینداز، تا دریا آن را به ساحل افکند; تا کسى که هم دشمن من و هم دشمن اوست، آن را برگیرد.» و من محبّتى از خودم بر تو افکندم، تا تحت مراقبت من پرورش یابى.(39)

40 إِذْ تَمْشِی أُخْتُکَ فَتَقُولُ هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلى مَنْ یَکْفُلُهُ فَرَجَعْناکَ إِلى أُمِّکَ کَیْ تَقَرَّ عَیْنُها وَ لاتَحْزَنَ وَ قَتَلْتَ نَفْساً فَنَجَّیْناکَ مِنَ الْغَمِّ وَ فَتَنّاکَ فُتُوناً فَلَبِثْتَ سِنِینَ فِی أَهْلِ مَدْیَنَ ثُمَّ جِئْتَ عَلى قَدَر یا مُوسى

در آن هنگام که خواهرت (در نزدیکى کاخ فرعون) راه مى رفت و گفت: «آیا کسى را به شما نشان دهم که این نوزاد را کفالت کند (و دایه خوبى براى او باشد)؟!» پس تو را به مادرت بازگرداندیم، تا چشمش (به تو) روشن شود; و غمگین نگردد. و تو کسى (از فرعونیان) را کُشتى; امّا ما تو را از اندوه (تعقیب فرعونیان) نجات دادیم; و بارها تو را آزمودیم. پس از آن، سالیانى در میان مردم «مدین» توقف نمودى; سپس بنابر تقدیر الهى (براى فرمان رسالت به این جا) آمدى.(40)

41 وَ اصْطَنَعْتُکَ لِنَفْسِی

و من تو را براى خودم پرورش دادم.(41)

42 اذْهَبْ أَنْتَ وَ أَخُوکَ بِآیاتِی وَ لاتَنِیا فِی ذِکْرِی

(اکنون) تو و برادرت با نشانه هاى من بروید، و در یاد من کوتاهى نکنید.(42)

43 اذْهَبا إِلى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغى

به سوى فرعون بروید; که او طغیان کرده است.(43)

44 فَقُولا لَهُ قَوْلاً لَیِّناً لَعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ أَوْ یَخْشى

و به نرمى با او سخن بگویید; شاید متذکّر شود، یا (از مجازات الهى) بترسد.(44)

45 قالا رَبَّنا إِنَّنا نَخافُ أَنْ یَفْرُطَ عَلَیْنا أَوْ أَنْ یَطْغى

(موسى و هارون) گفتند: «پروردگارا! از این مى ترسیم که به ما مهلت ندهد یا طغیان کند (و نپذیرد)!»(45)

46 قالَ لاتَخافا إِنَّنِی مَعَکُما أَسْمَعُ وَ أَرى

 فرمود: «نترسید! من با شما هستم; (همه چیز را) مى شنوم و مى بینم».(46)

 

47 فَأْتِیاهُ فَقُولا إِنّا رَسُولا رَبِّکَ فَأَرْسِلْ مَعَنا بَنِی إِسْرائِیلَ وَ لا تُعَذِّبْهُمْ قَدْ جِئْناکَ بِآیَة مِنْ رَبِّکَ وَ السَّلامُ عَلى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدى

به سراغ او بروید و بگویید: «ما فرستادگان پروردگار توئیم; بنى اسرائیل را با ما بفرست; و آنان را شکنجه و آزار مکن; ما با نشانه (و معجزه روشنى) از سوى پروردگارت به سوى تو آمده ایم; و درود بر آن کس که از هدایت پیروى کند!(47)

48 إِنّا قَدْ أُوحِیَ إِلَیْنا أَنَّ الْعَذابَ عَلى مَنْ کَذَّبَ وَ تَوَلّى

به ما وحى شده که مجازات الهى بر کسى است که (آیات او را) تکذیب کند و سرپیچى نماید.»(48)

49 قالَ فَمَنْ رَبُّکُما یا مُوسى

(فرعون) گفت: «پروردگار شما کیست، اى موسى؟!» (49)

50 قالَ رَبُّنَا الَّذِی أَعْطى کُلَّ شَیْء خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى

گفت: «پروردگار ما همان کسى است که به هر موجودى، آنچه را لازمه آفرینش او بوده داده; سپس هدایت کرده است.»(50)

51 قالَ فَما بالُ الْقُرُونِ الاْ ُولى

گفت: «تکلیف اقوام پیشین (که به اینها ایمان نداشتند) چه خواهد شد؟!»(51)

52 قالَ عِلْمُها عِنْدَ رَبِّی فِی کِتاب لایَضِلُّ رَبِّی وَ لایَنْسى

گفت: «آگاهى مربوط به آنها، نزد پروردگارم در کتابى ثبت است; پروردگارم هرگز گمراه نمى شود، و فراموش نمى کند.»(52)

53 الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الاْ َرْضَ مَهْداً وَ سَلَکَ لَکُمْ فِیها سُبُلاً وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْ نَبات شَتّى

همان خداوندى که زمین را براى شما محلّ آسایش قرار داد; و راههایى براى شما در آن ایجاد کرد; و از آسمان، آبى فرستاد که با آن، انواع گوناگون گیاهان را (از خاک تیره) برآوردیم.(53)

54 کُلُوا وَ ارْعَوْا أَنْعامَکُمْ إِنَّ فِی ذالِکَ لاَ یات لاُِولِی النُّهى

(از آن) بخورید; و چهارپایانتان را در آن به چرا برید. به یقین در اینها نشانه هاى روشنى براى خردمندان است.(54)

55 مِنْها خَلَقْناکُمْ وَ فِیها نُعِیدُکُمْ وَ مِنْها نُخْرِجُکُمْ تارَةً أُخْرى

ما شما را از آن [= زمین] آفریدیم; و به آن باز مى گردانیم; و بار دیگر (در قیامت) شما را از آن بیرون مى آوریم.(55)

56 وَ لَقَدْ أَرَیْناهُ آیاتِنا کُلَّها فَکَذَّبَ وَ أَبى

ما همه نشانه هاى خود را به او نشان دادیم; امّا او تکذیب کرد و سرباز زد.(56)

57 قالَ أَ جِئْتَنا لِتُخْرِجَنا مِنْ أَرْضِنا بِسِحْرِکَ یا مُوسى

گفت: «اى موسى! آیا آمده اى که با سحر خود، ما را از سرزمینمان بیرون کنى؟!(57)

58 فَلَنَأْتِیَنَّکَ بِسِحْر مِثْلِهِ فَاجْعَلْ بَیْنَنا وَ بَیْنَکَ مَوْعِداً لانُخْلِفُهُ نَحْنُ وَ لا أَنْتَ مَکاناً سُوىً

به یقین ما هم سحرى همانند آن براى تو خواهیم آورد! هم اکنون موعدى میان ما و خودت قرار ده که نه ما و نه تو، از آن تخلّف نکنیم; در مکانى که نسبت به همه یکسان باشد.»(58)

59 قالَ مَوْعِدُکُمْ یَوْمُ الزِّینَةِ وَ أَنْ یُحْشَرَ النّاسُ ضُحىً

(موسى) گفت: «وعده گاهتان روز عید است; (به شرط این که همه) مردم، هنگامى که روز، بالا مى آید، جمع شوند!» (59)

60 فَتَوَلّى فِرْعَوْنُ فَجَمَعَ کَیْدَهُ ثُمَّ أَتى

فرعون آن مجلس را ترک گفت; و تمام مکر و فریب خود را جمع کرد; و سپس آمد.(60)

61 قالَ لَهُمْ مُوسى وَیْلَکُمْ لاتَفْتَرُوا عَلَى اللّهِ کَذِباً فَیُسْحِتَکُمْ بِعَذاب وَ قَدْ خابَ مَنِ افْتَرى

موسى به آنان گفت: «واى بر شما! دروغ بر خدا نبندید، که شما را با عذابى (بزرگ) نابود مى سازد; و هرکس که (بر خدا) دروغ ببندد، نومید مى شود!»(61)

62 فَتَنازَعُوا أَمْرَهُمْ بَیْنَهُمْ وَ أَسَرُّوا النَّجْوى

آنها در میان خود، در مورد کارشان به نزاع برخاستند; و پنهانى به نجوا پرداختند.(62)

63 قالُوا إِنْ هذانِ لَساحِرانِ یُرِیدانِ أَنْ یُخْرِجاکُمْ مِنْ أَرْضِکُمْ بِسِحْرِهِما وَ یَذْهَبا بِطَرِیقَتِکُمُ الْمُثْلى

گفتند: «به یقین اینها دو نفر ساحرند که مى خواهند با سحرشان شما را از سرزمینتان بیرون کنند و راه و رسم شایسته شما را از بین ببرند.(63)

64 فَأَجْمِعُوا کَیْدَکُمْ ثُمَّ ائْتُوا صَفّاً وَ قَدْ أَفْلَحَ الْیَوْمَ مَنِ اسْتَعْلى

اکنون که چنین است، تمام تدبیر و نقشه خود را جمع کنید، و در یک صف (به میدان مبارزه) بیایید; و امروز رستگارى از آن کسى است که برترى یابد.»(64)

65 قالُوا یا مُوسى إِمّا أَنْ تُلْقِیَ وَ إِمّا أَنْ نَکُونَ أَوَّلَ مَنْ أَلْقى

(ساحران) گفتند: «اى موسى! یا تو (عصاى خود را) بیفکن، یا ما کسانى باشیم که اوّل بیفکنیم؟!»(65)

66 قالَ بَلْ أَلْقُوا فَإِذا حِبالُهُمْ وَ عِصِیُّهُمْ یُخَیَّلُ إِلَیْهِ مِنْ سِحْرِهِمْ أَنَّها تَسْعى

گفت: «شما اوّل بیفکنید!» پس در آن هنگام طنابها وعصاهاى آنان بر اثر سحرشان چنان به نظر مى رسید که حرکت مى کنند!(66)

67 فَأَوْجَسَ فِی نَفْسِهِ خِیفَةً مُوسى

موسى ترس خفیفى در دل احساس کرد (مبادا مردم گمراه شوند).(67)

68 قُلْنا لاتَخَفْ إِنَّکَ أَنْتَ الاْ َعْلى

گفتیم: «نترس! به یقین تو (پیروز و) برترى.(68)

69 وَ أَلْقِ ما فِی یَمِینِکَ تَلْقَفْ ما صَنَعُوا إِنَّما صَنَعُوا کَیْدُ ساحِر وَ لایُفْلِحُ السّاحِرُ حَیْثُ أَتى

و آنچه را در دست راست خود دارى بیفکن، تمام آنچه را ساخته اند مى بلعد! آنچه ساخته اند حیله ساحر است; و ساحر هر جا آید رستگار نخواهد شد.»(69)

70 فَأُلْقِیَ السَّحَرَةُ سُجَّداً قالُوا آمَنّا بِرَبِّ هارُونَ وَ مُوسى

(موسى عصاى خود را افکند، و آنچه را آنها ساخته بودند بلعید.) ساحران به سجده افتادند و گفتند: «ما به پروردگار هارون و موسى ایمان آوردیم.»(70)

71 قالَ آمَنْتُمْ لَهُ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَکُمْ إِنَّهُ لَکَبِیرُکُمُ الَّذِی عَلَّمَکُمُ السِّحْرَ فَلاَ ُقَطِّعَنَّ أَیْدِیَکُمْ وَ أَرْجُلَکُمْ مِنْ خِلاف وَ لاَ ُصَلِّبَنَّکُمْ فِی جُذُوعِ النَّخْلِ وَ لَتَعْلَمُنَّ أَیُّنا أَشَدُّ عَذاباً وَ أَبْقى

(فرعون) گفت: «پیش از آن که به شما اجازه دهم به او ایمان آوردید؟! به طور مسلم او بزرگ شماست که به شما سحر آموخته است; به یقین دستها و پاهایتان را بطور مخالف قطع مى کنم; و شما را از تنه هاى نخل به دار مى آویزم; و خواهید دانست مجازات کدام یک از ما شدیدتر و پایدارتر است!» (71)

72 قالُوا لَنْ نُؤْثِرَکَ عَلى ما جاءَنا مِنَ الْبَیِّناتِ وَ الَّذِی فَطَرَنا فَاقْضِ ما أَنْتَ قاض إِنَّما تَقْضِی هذِهِ الْحَیاةَ الدُّنْیا

گفتند: «سوگند به آن کسى که ما را آفریده، هرگز تو را بر دلایل روشنى که براى ما آمده، ترجیح نخواهیم داد; هر حکمى مى خواهى بکن; تو تنها در این زندگى دنیا مى توانى حکم کنى.(72)

73 إِنّا آمَنّا بِرَبِّنا لِیَغْفِرَ لَنا خَطایانا وَ ما أَکْرَهْتَنا عَلَیْهِ مِنَ السِّحْرِ وَ اللّهُ خَیْرٌ وَ أَبْقى

ما به پروردگارمان ایمان آوردیم تا گناهانمان و آنچه را از سحر بر ما تحمیل کردى بیامرزد; و (پاداش) خدا بهتر و پایدارتر است!»(73)

74 إِنَّهُ مَنْ یَأْتِ رَبَّهُ مُجْرِماً فَإِنَّ لَهُ جَهَنَّمَ لایَمُوتُ فِیها وَ لایَحْیى

هرکس در محضر پروردگارش حاضر شود در حالى که مجرم است، آتش دوزخ براى اوست; در آن جا، نه مى میردو نه زندگى مى کند!(74)

75 وَ مَنْ یَأْتِهِ مُؤْمِناً قَدْ عَمِلَ الصّالِحاتِ فَأُولئِکَ لَهُمُ الدَّرَجاتُ الْعُلى

و هرکس با ایمان نزد او آید، و اعمال صالح انجام داده باشد، چنین کسانى درجات عالى دارند،(75)

76 جَنّاتُ عَدْن تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الاْ َنْهارُ خالِدِینَ فِیها وَ ذالِکَ جَزاءُ مَنْ تَزَکّى

باغهاى جاویدان بهشتى، که نهرها از پاى درختانش جارى است، جاودانه در آن خواهند بود; این است پاداش کسى که خود را تزکیه نماید.(76)

77 وَ لَقَدْ أَوْحَیْنا إِلى مُوسى أَنْ أَسْرِ بِعِبادِی فَاضْرِبْ لَهُمْ طَرِیقاً فِی الْبَحْرِ یَبَساً لاتَخافُ دَرَکاً وَ لاتَخْشى

ما به موسى وحى فرستادیم که: «شبانه بندگانم را (از مصر) با (خود) حرکت ده; و براى آنها راهى خشک در دریا بگشا; که نه از تعقیب (فرعونیان) خواهى ترسید،و نه (از غرق شدن در دریا) به هراس مى افتى.»(77)

78 فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ بِجُنُودِهِ فَغَشِیَهُمْ مِنَ الْیَمِّ ما غَشِیَهُمْ

(به این ترتیب) فرعون با لشکریانش آنها را تعقیب کردند; و (امواج خروشان) دریا آنان را بطور کامل پوشانید.(78)

79 وَ أَضَلَّ فِرْعَوْنُ قَوْمَهُ وَ ما هَدى

فرعون قوم خود را گمراه ساخت; و هرگز هدایت نکرد!(79)

80 یا بَنِی إِسْرائِیلَ قَدْ أَنْجَیْناکُمْ مِنْ عَدُوِّکُمْ وَ واعَدْناکُمْ جانِبَ الطُّورِ الاْ َیْمَنَ وَ نَزَّلْنا عَلَیْکُمُ الْمَنَّ وَ السَّلْوى

اى بنى اسرائیل! ما شما را از (چنگال) دشمنتان نجات دادیم; و در جانب راست کوه طور، با شما وعده گذاردیم; و «منّ» [= نوعى صمغ شیرین گیاهان] و «سلوى» [= پرنده اى مانند بلدرچین] بر شما نازل کردیم.(80)

81 کُلُوا مِنْ طَیِّباتِ ما رَزَقْناکُمْ وَ لاتَطْغَوْا فِیهِ فَیَحِلَّ عَلَیْکُمْ غَضَبِی وَ مَنْ یَحْلِلْ عَلَیْهِ غَضَبِی فَقَدْ هَوى

بخورید از روزیهاى پاکیزه اى که به شما داده ایم; ودر آن طغیان نکنید، که غضب من بر شما وارد شود و هرکس غضبم بر او وارد شود، هلاک خواهد شد.(81)

82 وَ إِنِّی لَغَفّارٌ لِمَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً ثُمَّ اهْتَدى

و من هر که را توبه کند،و ایمان آورد، و عمل صالح انجام دهد، سپس هدایت شود، مى آمرزم.(82)

83 وَ ما أَعْجَلَکَ عَنْ قَوْمِکَ یا مُوسى

اى موسى! چه چیز سبب شد که از قومت پیشى گیرى، و (براى آمدن به کوه طور) عجله کنى؟!(83)

84 قالَ هُمْ أُولاءِ عَلى أَثَرِی وَ عَجِلْتُ إِلَیْکَ رَبِّ لِتَرْضى

گفت: «پروردگارا! آنان در پى منند; و من به سوى تو شتاب کردم، تا خشنود شوى.»(84)

85 قالَ فَإِنّا قَدْ فَتَنّا قَوْمَکَ مِنْ بَعْدِکَ وَ أَضَلَّهُمُ السّامِرِیُّ

فرمود: «ما قوم تو را بعد از تو،آزمودیم و سامرى آنها را گمراه ساخت.» (85)

86 فَرَجَعَ مُوسى إِلى قَوْمِهِ غَضْبانَ أَسِفاً قالَ یا قَوْمِ أَ لَمْ یَعِدْکُمْ رَبُّکُمْ وَعْداً حَسَناً أَ فَطالَ عَلَیْکُمُ الْعَهْدُ أَمْ أَرَدْتُمْ أَنْ یَحِلَّ عَلَیْکُمْ غَضَبٌ مِنْ رَبِّکُمْ فَأَخْلَفْتُمْ مَوْعِدِی

موسى خشمگین و اندوهناک به سوى قوم خود بازگشت و گفت: «اى قوم من! مگر پروردگارتان وعده نیکویى به شما نداد؟! آیا مدّت (جدایى من از) شما به طول انجامید، یا مى خواستید غضب پروردگارتان بر شما نازل شود که از وعده من تخلف کردید؟!»(86)

87 قالُوا ما أَخْلَفْنا مَوْعِدَکَ بِمَلْکِنا وَ لکِنّا حُمِّلْنا أَوْزاراً مِنْ زِینَةِ الْقَوْمِ فَقَذَفْناها فَکَذالِکَ أَلْقَى السّامِرِیُّ

گفتند: «ما به میل و اراده خود از وعده تو تخلّف نکردیم; بلکه مقدارى از زیورهاى قوم (فرعون) را (که با خود داشتیم) افکندیم.» و سامرى این چنین القا کرد،(87)

88 فَأَخْرَجَ لَهُمْ عِجْلاً جَسَداً لَهُ خُوارٌ فَقالُوا هذا إِلهُکُمْ وَ إِلهُ مُوسى فَنَسِیَ

و براى آنان مجسّمه گوساله اى که صدایى همچون صداى گوساله داشت پدید آورد; و گفتند: «این خداى شما، و خداى موسى است.» و او (حقیقت را) فراموش کرد (پیمانى را که با خدا بسته بود).(88)

89 أَ فَلا یَرَوْنَ أَلاّ یَرْجِعُ إِلَیْهِمْ قَوْلاً وَ لا یَمْلِکُ لَهُمْ ضَرّاً وَ لا نَفْعاً

آیا نمى دیدند که (این گوساله) هیچ پاسخى به آنان نمى دهد، و مالک هیچ گونه سود و زیانى براى آنها نیست؟!(89)

90 وَ لَقَدْ قالَ لَهُمْ هارُونُ مِنْ قَبْلُ یا قَوْمِ إِنَّما فُتِنْتُمْ بِهِ وَ إِنَّ رَبَّکُمُ الرَّحْمنُ فَاتَّبِعُونِی وَ أَطِیعُوا أَمْرِی

و پیش از آن، هارون به آنها گفته بود: «اى قوم من! شما فقط به وسیله آن مورد آزمایش قرار گرفته اید; و پروردگار شما خداوند رحمان است; پس، از من پیروى کنید، و فرمانم را اطاعت نمایید;»(90)

91 قالُوا لَنْ نَبْرَحَ عَلَیْهِ عاکِفِینَ حَتّى یَرْجِعَ إِلَیْنا مُوسى

ولى آنها گفتند: «ما همچنان گِردِ آن مى مانیم (و آن را پرستش مى کنیم) تا موسى به سوى ما بازگردد.»(91)

92 قالَ یا هارُونُ ما مَنَعَکَ إِذْ رَأَیْتَهُمْ ضَلُّوا

(هنگامى که موسى بازگشت)، گفت: «اى هارون! هنگامى که دیدى آنها گمراه شدند، چه چیز مانع بود(92)

93 أَلاّ تَتَّبِعَنِ أَ فَعَصَیْتَ أَمْرِی

که از من پیروى کنى؟! آیا فرمان مرا عصیان نمودى؟!»(93)

94 قالَ یَا بْنَ أُمَّ لاتَأْخُذْ بِلِحْیَتِی وَ لابِرَأْسِی إِنِّی خَشِیتُ أَنْ تَقُولَ فَرَّقْتَ بَیْنَ بَنِی إِسْرائِیلَ وَ لَمْ تَرْقُبْ قَوْلِی

(هارون) گفت: «اى فرزند مادرم! (اى برادر!) ریش و سر مرا مگیر! زیرا من ترسیدم بگویى تو میان بنى اسرائیل تفرقه انداختى، و سفارش مرا مراعات نکردى.»(94)

95 قالَ فَما خَطْبُکَ یا سامِرِی

(موسى رو به سامرى کرد و) گفت: «، تو چرا این کار را کردى اى سامرى؟!»(95)

96 قالَ بَصُرْتُ بِما لَمْ یَبْصُرُوا بِهِ فَقَبَضْتُ قَبْضَةً مِنْ أَثَرِ الرَّسُولِ فَنَبَذْتُها وَ کَذالِکَ سَوَّلَتْ لِی نَفْسِی

گفت: «من چیزى دیدم که آنها آن را ندیدند; من قسمتى از آثار (و در پاى) فرستاده (خدا، جبرئیل) را گرفتم، سپس آن را (در درون گوساله) افکندم، و این کارى بود که (هواى) نفس من در نظرم جلوه داد.»(96)

97 فَإِنَّما یَسَّرْناهُ بِلِسانِکَ لِتُبَشِّرَ بِهِ الْمُتَّقِینَ وَ تُنْذِرَ بِهِ قَوْماً لُدّاً

(موسى) گفت: «برو، که مجازات تو در زندگى دنیا این است که (به مردم) بگویى «با من تماس نگیرید!» و تو میعادى (از عذاب خدا) دارى، که هرگز از آن تخلّف نخواهد شد. (اکنون) به این معبودت که پیوسته آن را پرستش مى کردى; بنگر که آن را مى سوزانیم; سپس تمام ذرّات آن را به دریا مى پاشیم.(97)

98 إِنَّما إِلهُکُمُ اللّهُ الَّذِی لا إِلهَ إِلاّ هُوَ وَسِعَ کُلَّ شَیْء عِلْماً

معبود شما تنها خداوند یگانه است که جز او هیچ معبودى نیست; و علم او همه چیز را فرا گرفته است.»(98)

99 کَذالِکَ نَقُصُّ عَلَیْکَ مِنْ أَنْباءِ ما قَدْ سَبَقَ وَ قَدْ آتَیْناکَ مِنْ لَدُنّا ذِکْراً

این گونه از اخبار پیشین براى تو بازگو مى کنیم; و ما از نزد خود، ذکرى [= قرآن] به تو دادیم.(99)

100 مَنْ أَعْرَضَ عَنْهُ فَإِنَّهُ یَحْمِلُ یَوْمَ الْقِیامَةِ وِزْراً

هرکس از آن روى گردان شود، روز قیامت بار سنگینى (از گناه) بر دوش خواهد داشت!(100)

101 خالِدِینَ فِیهِ وَ ساءَ لَهُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ حِمْلاً

در حالى که جاودانه در آن خواهند ماند; و بد بارى است براى آنها در روز قیامت!(101)

102 یَوْمَ یُنْفَخُ فِی الصُّورِ وَ نَحْشُرُ الْمُجْرِمِینَ یَوْمَئِذ زُرْقاً

روزى که در «صور» دمیده مى شود; و مجرمان را با بدنهاى کبود، در آن روز جمع مى کنیم!(102)

103 یَتَخافَتُونَ بَیْنَهُمْ إِنْ لَبِثْتُمْ إِلاّ عَشْراً

آنها آهسته با هم گفتگو مى کنند; (بعضى مى گویند:) شما فقط ده روز (در عالم برزخ) درنگ کردید.(103)

104 نَحْنُ أَعْلَمُ بِما یَقُولُونَ إِذْ یَقُولُ أَمْثَلُهُمْ طَرِیقَةً إِنْ لَبِثْتُمْ إِلاّ یَوْماً

ما به آنچه آنها مى گویند آگاهتریم، هنگامى که نیکو روش ترین آنها مى گوید: «شما تنها یک روز درنگ کردید.»(104)

105 وَ یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْجِبالِ فَقُلْ یَنْسِفُها رَبِّی نَسْفاً

و از تو درباره کوه ها سؤال مى کنند; بگو: «(در پایان جهان) پروردگارم آنها را به کلى (متلاشى کرده) بر باد مى دهد!(105)

106 فَیَذَرُها قاعاً صَفْصَفاً

سپس زمین را صاف و هموار و بى آب و گیاه رها مى سازد،(106)

107 لاتَرى فِیها عِوَجاً وَ لا أَمْتاً

در آن، هیچ پستى و بلندى نمى بینى.»(107)

108 یَوْمَئِذ یَتَّبِعُونَ الدّاعِیَ لا عِوَجَ لَهُ وَ خَشَعَتِ الاْ َصْواتُ لِلرَّحْمنِ فَلاتَسْمَعُ إِلاّ هَمْساً

در آن روز، همه از دعوت کننده الهى که هیچ انحرافى ندارد پیروى مى کنند، (و همگى از قبرها بر مى خیزند) و همه صداها در برابر(عظمت)خداوند رحمان، خاضع مى شود; و جز صداى آهسته نمى شنوى.(108)

109 یَوْمَئِذ لاتَنْفَعُ الشَّفاعَةُ إِلاّ مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ وَ رَضِیَ لَهُ قَوْلاً

در آن روز، شفاعت (هیچ کس) سودى نمى بخشد، جز کسى که خداوند رحمان به او اجازه داده، و از گفتار او راضى است.(109)

110 یَعْلَمُ ما بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ وَ لایُحِیطُونَ بِهِ عِلْماً

خداوند آنچه را پیش رو دارند، و آنچه را (در دنیا) پشت سر گذاشته اند مى داند; در حالى که آنها به او احاطه علمى ندارند.(110)

111 وَ عَنَتِ الْوُجُوهُ لِلْحَیِّ الْقَیُّومِ وَ قَدْ خابَ مَنْ حَمَلَ ظُلْماً

و (در آن روز) همه چهره ها در برابر خداوند زنده پاینده، خاضع مى شود; و آن که بار ستمى بر دوش دارد، مأیوس (و زیان کار) است.(111)

112 وَ مَنْ یَعْمَلْ مِنَ الصّالِحاتِ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلایَخافُ ظُلْماً وَ لا هَضْماً

(امّا) آن کس که کارهاى شایسته انجام دهد، در حالى که مؤمن باشد، نه از ستمى مى ترسد، و نه از کمبود (حقش).(112)

113 وَ کَذالِکَ أَنْزَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِیّاً وَ صَرَّفْنا فِیهِ مِنَ الْوَعِیدِ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ أَوْ یُحْدِثُ لَهُمْ ذِکْراً

و این گونه آن را قرآنى عربى (و فصیح و گویا) نازل کردیم، و انواع وعیدها (و انذارها) را در آن بازگو نمودیم، شاید آن تقوا پیشه کنند; یا برایشان سبب یادآورى شود.(113)

114 فَتَعالَى اللّهُ الْمَلِکُ الْحَقُّ وَ لاتَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ یُقْضى إِلَیْکَ وَحْیُهُ وَ قُلْ رَبِّ زِدْنِی عِلْماً

پس بلند مرتبه است خداوندى که فرمانرواى حقیقى است! و (اى پیامبر) نسبت به (تلاوت) قرآن، پیش از آن که وحى آن بر تو تمام شود، شتاب مکن; و بگو: «پروردگارا! علم مرا افزون کن.»(114)

115 وَ لَقَدْ عَهِدْنا إِلى آدَمَ مِنْ قَبْلُ فَنَسِیَ وَ لَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْماً

و پیش از این، از آدم پیمان (اطاعت) گرفته بودیم; امّا او فراموش کرد; و عزم استوارى براى او نیافتیم.(115)

116 وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِکَةِ اسْجُدُوا لاِ دَمَ فَسَجَدُوا إِلاّ إِبْلِیسَ أَبى

و (به یاد آور) هنگامى را که به فرشتگان گفتیم: «براى آدم سجده کنید.» همگى سجده کردند; جز ابلیس که سرباز زد (و سجده نکرد).(116)

117 فَقُلْنا یا آدَمُ إِنَّ هذا عَدُوٌّ لَکَ وَ لِزَوْجِکَ فَلا یُخْرِجَنَّکُما مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقى

پس گفتیم: «اى آدم! این دشمن تو و (دشمن) همسر توست; مبادا شما را از بهشت بیرون کند; که به زحمت و رنج خواهى افتاد!(117)

118 إِنَّ لَکَ أَلاّ تَجُوعَ فِیها وَ لاتَعْرى

زیرا تو در بهشت (در آسایشى و) گرسنه و برهنه نخواهى شد; (118)

119 وَ أَنَّکَ لاتَظْمَؤُا فِیها وَ لاتَضْحى

و در آن تشنه نمى شوى، و حرارت آفتاب آزارت نمى دهد.»(119)

120 فَوَسْوَسَ إِلَیْهِ الشَّیْطانُ قالَ یا آدَمُ هَلْ أَدُلُّکَ عَلى شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَ مُلْک لایَبْلى

ولى شیطان او را وسوسه کرد و گفت: «اى آدم! آیا مى خواهى تو را به درخت زندگى جاویدان، و مُلکى بى زوال راهنمایى کنم؟!»(120)

121 فَأَکَلا مِنْها فَبَدَتْ لَهُما سَوْآتُهُما وَ طَفِقا یَخْصِفانِ عَلَیْهِما مِنْ وَرَقِ الْجَنَّةِ وَ عَصى آدَمُ رَبَّهُ فَغَوى

 سرانجام هر دو از آن خوردند، (و لباس بهشتى آنها فرو ریخت،) و عورتشان آشکار گشت و از برگهاى (درختان) بهشتى براى پوشاندن خود جامه دوختند. (آرى) آدم پروردگارش را نافرمانى کرد، و (از پاداش او و ماندن در بهشت) محروم شد.(121)

122 ثُمَّ اجْتَباهُ رَبُّهُ فَتابَ عَلَیْهِ وَ هَدى

سپس پروردگارش او را برگزید، و توبه اش را پذیرفت، و (او را) هدایت نمود.(122)

123 قالَ اهْبِطا مِنْها جَمِیعاً بَعْضُکُمْ لِبَعْض عَدُوٌّ فَإِمّا یَأْتِیَنَّکُمْ مِنِّی هُدىً فَمَنِ اتَّبَعَ هُدایَ فَلایَضِلُّ وَ لایَشْقى

(خداوند) فرمود: «همگى شما از بهشت خارج شوید، در حالى که دشمن یکدیگر خواهید بود; ولى هرگاه هدایتى از سوى من به سراغ شما آید، هرکس از هدایت من پیروى کند، نه گمراه مى شود، و نه در رنج خواهد بود.(123)

124 وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنْکاً وَ نَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ أَعْمى

و هرکس از یاد من روى گردان شود، زندگى (سخت و) تنگى خواهد داشت; و روز قیامت، او را نابینا محشور مى کنیم.»(124)

125 قالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِی أَعْمى وَ قَدْ کُنْتُ بَصِیراً

مى گوید: «پروردگارا! چرا مرا نابینا محشور کردى؟! من که بینا بودم!»(125)

126 قالَ کَذالِکَ أَتَتْکَ آیاتُنا فَنَسِیتَها وَ کَذالِکَ الْیَوْمَ تُنْسى

مى فرماید: «همان گونه که آیات ما براى تو آمد، و تو آنها را فراموش کردى; همان طور امروز تو فراموش خواهى شد.»(126)

127 وَ کَذالِکَ نَجْزِی مَنْ أَسْرَفَ وَ لَمْ یُؤْمِنْ بِآیاتِ رَبِّهِ وَ لَعَذابُ الاْ خِرَةِ أَشَدُّ وَ أَبْقى

و این گونه کسى را که اسراف کند، و به آیات پروردگارش ایمان نیاورد، جزا مى دهیم! و عذاب آخرت، شدیدتر و ماندگارتر است. (127)

128 أَ فَلَمْ یَهْدِ لَهُمْ کَمْ أَهْلَکْنا قَبْلَهُمْ مِنَ الْقُرُونِ یَمْشُونَ فِی مَساکِنِهِمْ إِنَّ فِی ذالِکَ لاَ یات لاُِولِی النُّهى

آیا براى هدایت آنان کافى نیست که بسیارى از اقوام پیشین را (که طغیان و فساد کردند) هلاک نمودیم، در حالى که اینها در مسکنهاى (ویران شده) آنان راه مى روند؟! به یقین در این امر، نشانه هاى روشنى براى خردمندان است.(128)

129 وَ لَوْ لا کَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّکَ لَکانَ لِزاماً وَ أَجَلٌ مُسَمّىً

و اگر سنّت و تقدیر پروردگارت و اجل مقرّر (آنها) نبود، مجازات الهى دامان آنان را مى گرفت!(129)

130 فَاصْبِرْ عَلى ما یَقُولُونَ وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِها وَ مِنْ آناءِ اللَّیْلِ فَسَبِّحْ وَ أَطْرافَ النَّهارِ لَعَلَّکَ تَرْضى

پس در برابر آنچه مى گویند، صبر کن; و پیش از طلوع آفتاب،و قبل از غروب آن، تسبیح و حمد پروردگارت را به جا آور; و در ساعاتى از شب و اطراف روز (پرورردگارت را) تسبیح گوى; باشد که (ازالطاف الهى) خشنود شوى.(130)

131 وَ لاتَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلى ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَیاةِ الدُّنْیا لِنَفْتِنَهُمْ فِیهِ وَ رِزْقُ رَبِّکَ خَیْرٌ وَ أَبْقى

و هرگز چشمان خود را به مواهب مادّى، که به گروههایى از آنان داده ایم، مدوز; اینها گلهاى (ناپایدار) زندگى دنیاست; تا آنان را در آن بیازماییم; و روزى پروردگارت بهتر و ماندگارتر است.(131)

132 وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَیْها لانَسْئَلُکَ رِزْقاً نَحْنُ نَرْزُقُکَ وَ الْعاقِبَةُ لِلتَّقْوى

خانواده خود را به نماز دستور ده; و بر انجام آن شکیبا باش; ما از تو روزى نمى خواهیم; (بلکه) ما به تو روزى مى دهیم; و عاقبت نیک در (سایه) تقواست.(132)

133 وَ قالُوا لَوْ لا یَأْتِینا بِآیَة مِنْ رَبِّهِ أَ وَ لَمْ تَأْتِهِمْ بَیِّنَةُ ما فِی الصُّحُفِ الاْ ُولى

و (گروهى از آنها) گفتند: «چرا (پیامبر) نشانه اى از سوى پروردگارش براى ما نمى آورد؟!» (بگو:) آیا خبرهاى روشنى که در کتابهاى آسمانى پیشین بوده، براى آنها نیامد؟!(133)

134 وَ لَوْ أَنّا أَهْلَکْناهُمْ بِعَذاب مِنْ قَبْلِهِ لَقالُوا رَبَّنا لَوْ لا أَرْسَلْتَ إِلَیْنا رَسُولاً فَنَتَّبِعَ آیاتِکَ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَذِلَّ وَ نَخْزى

اگر ما آنان را پیش از آن (که قرآن نازل شود) با عذابى هلاک مى کردیم، (در قیامت) مى گفتند: «پروردگارا! چرا پیش از آنکه ذلیل و رسوا شویم، پیامبرى براى ما نفرستادى تا از آیات تو پیروى کنیم؟!»(134)

135 قُلْ کُلٌّ مُتَرَبِّصٌ فَتَرَبَّصُوا فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحابُ الصِّراطِ السَّوِیِّ وَ مَنِ اهْتَدى

بگو: «همه (ما و شما) در انتظاریم; (ما در انتظار وعده پیروزى، و شما در انتظار شکست ما;) پس انتظار بکشید! امّا بزودى خواهید دانست چه کسى از اصحاب صراط مستقیم، و چه کسى هدایت یافته است»!(135)

 

[19] سوره مریم[21] سوره انبیاء
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma