عواقب غفلت

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
اخلاق اسلامى در نهج البلاغه ج 02
نشانه هاى افراد غافل60ـ پرهیزگاران در جهاد با نفس

عواقب غفلت بسیار است که ما به بعضى از آنها اشاره مى کنیم:
1 و 2 ـ زندگى تنگ و سخت دنیوى و کورى در آخرت که از کورى بصیرت و چشم جان نشأت مى گیرد، و به این دو در سوره طه اشاره فرمود: (وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِى فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنکاً وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَعْمَى):  «و کسى که از یاد من غافل شده روى گردانید براى او زندگى تنگ و سختى است و روز قیامت او را کور محشور مى کنیم».(1)
آرى وقتى یاد خدا از صفحه دلها رخت بربندد، وسعت روزى و راحتى و سعادت زندگى نیز با آن کوچ مى کند، گاهى تنگى معیشت به خاطر بى پولى و کم درآمدى نیست چه بسا درآمدش هنگفت است ولى حرص و آز، زندگى را بر او تنگ مى کند، و میل ندارد در خانه اش باز باشد، و دیگران از زندگى او استفاده کنند، به قول على(علیه السلام) «همچون فقیران زندگى مى کند، و همانند اغنیاء و ثروتمندان حساب پس مى دهد»(2) این در مورد فرد بود، وقتى وارد جامعه هائى شویم که از یاد خدا روى گردانده اند، مسأله از این وحشتناک تر خواهد بود، جوامعى که علیرغم پیشرفت شگفت انگیز صنعت و علیرغم فراهم بودن همه وسائل زندگى در اضطراب و نگرانى شدید به سر مى برند، در تنگناى عجیبى گرفتارند و خود را محبوس و زندانى مى بینند.
همه از هم مى ترسند، هیچ کس به دیگرى اعتماد نمى کند، رابطه و پیوندها همه بر محور منافع شخصى است، بار تسلیحات سنگین به خاطر ترس از جنگ بیشترین امکانات اقتصادى آنها را در کام خود فرو برده و پشتهایشان زیر این بار سنگین خم شده است.
زندآنهامملو از جنایتکاران است و در هر ساعت و دقیقه طبق آمارهاى رسمیشان، قتلها و جنایتهاى هولناکى رخ مى دهد، آلودگى به موادمخدّر و فحشاء آنها را برده و اسیر ساخته است در محیط خانواده هایشان نه نور محبتى است و نه پیوند عاطفى نشاط بخشى، آرى این است زندگى سخت و معیشت «ضنک» آنها!
رئیس جمهور اسبق آمریکا «نیکسون» در نخستین نطق ریاست جمهوریش به این واقعیت اعتراف کرد و گفت: «ما گردادگرد خویش زندگانیهاى توخالى مى بینیم، در آرزوى ارضاء شدن هستیم ولى هرگز ارضاء نمى شویم!»(3)
یکى دیگر از مردان معروف آنها که نفش او در جامعه به اصطلاح شادى آفریدن براى همه بود، مى گوید: «من مى بینم انسانیت در کوچه تاریکى مى دود که در انتهاى آن جز نگرانى مطلق نیست»!(4)
3ـ قساوت قلب ـ در روایتى از امام باقر(علیه السلام) آمده: «اِیّاکَ و الغَفْلَةَ فَفیها تَکُونُ قَساوةُ القَلْب»: «بپرهیز از غفلت که در آن قساوت قلب و سنگدلى است».(5)
4ـ تسریع در هلاکت ـ غفلت از یاد خدا موجب تعجیل و تسریع در هلاکت مى شود، چه هلاکت جسمانى و چه روحانى مولى على(علیه السلام) فرمودند: «مَنْ طالَتْ غَفْلَتُه تعجَّلتْ هَلَکَتُه»: «کسى که غفلتش طولانى شود، هلاکتش نزدیک گردد».(6)
4ـ قلب مردگى ـ امام على(علیه السلام) در روایتى فرمودند: «مَنْ غَلَبَتْ علیه الغفلة مات قَلبُه»: «کسى که غفلت بر او غلبه کند، قلبش مرده است».(7)
5ـ کوردلى ـ در روایتى دیگر مولى علی(علیه السلام)  فرمودند: «دَوامُ الغَفْلَة تُعمِى البَصیرة»: «دوام بى خبرى موجب کورى بصیرت و دل مى شود».(8) و همین کوردلى موجب کورى در قیامت مى شود. (نَحشُرُه یوم القیامة اعمى) وقتى هم اعتراض مى کند که پروردگار من چرا کور محشورم کردى، در حالى که در دنیا بینا بودم، خطاب مى شود: (قَالَ کَذَلِکَ أَتَتْکَ آیَاتُنَا فَنَسِیتَهَا وَکَذَلِکَ الْیَوْمَ تُنسَى):  «همان طور که آیات ما به تو رسید و فراموش کردى، و غفلت ورزیدى، همان طور امروز فراموش خواهى شد».(9) غفلت از آیات الهى موجب کوردلى و این، غفلت خداوند از ما را به دنبال دارد، و غفلت او از ما، مایه کورى در قیامت است.
6ـ فاسد شدن اعمال ـ مولى علی(علیه السلام) در روایتى دیگر مى فرمایند: «ایّاک و الغفلة و الاغترار و بالمهلة فانّ الغفلة تفسد الاعمال»: «از غفلت و مغرور شدن بواسطه مهلت الهى بپرهیز، زیرا غفلت موجب فساد اعمال است».(10) از این حدیث مى توان استفاده کرد که مغرور شدن و فریب مهلت خوردن نیز از عواقب غفلت است.
7ـ خسران و زیانکارى ـ مولى در نهج البلاغه مى فرمایند: «مَن حاسَب نَفسَهُ رَبح و مَن غَفَل عنه خسر»: «کسى که نفس خود را محاسبه کند، سود برد، و کسى که از آن غفلت ورزد، دچار خسران (دنیوى و اخروى) شود».(11)
و چه زیانى از عذاب الهى و جهنم بدتر و در دنیا از این بدتر، آن که خداوند او را مثل چهارپایان و حتى بدتر بداند، (وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ کَثِیراً مِّنَ الْجِنِّ وَالاِْنسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لاَّ یَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْیُنٌ لاَّ یُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لاَّ یَسْمَعُونَ بِهَا أُوْلَئِکَ کَالاَْنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُوْلَئِکَ هُمُ الْغَافِلُونَ):  «و بطور مسلم بسیارى از جن و انس را براى جهنم آفریدیم، آنها قلب هائى دارند که با آنها اندیشه نمى کنند، و چشمهائى دارند که با آنها نمى بینند، و گوشهائى دارند که با آنها نمى شنوند (و در غفلت به سر مى برند) آنها مثل چهارپایانند، بلکه آنها گمراه ترند، آنها همان غافلانند».(12) پس از خواب غفلت بیدار شویم وگرنه به قول مولى مرگ بیدار مى کند. «مَن غَفَلَ عن حوادث الایام اَیقَظَهُ الحِمام» «کسى که از حوادث روزگار غافل بود، مرگ او را بیدار مى کند».(13) آرى به قول مولى «اهل الدنیا رَکبٌ یِسارُبهم و هم نِیام»: «اهل دنیا مسافرینى هستند که حرکت داده مى شوند، و آنها در خواب غفلتند».(14)
خداوند ما را قبل از مرگ از خواب غفلت بیدار کند و نگذارد که خود را به خواب زنیم انشاءاللّه.
با این توضیحات روشن شد که پرهیزگاران از خوف این غفلت در حذرند و از امید به رحمت الهى در فرحند.
در خاتمه به کلام ابن ابى الحدید در ذیل این فراز از خطبه اشاره مى کنیم، وى در مورد خوف و رجاء به روایتى اشاره مى کند که: رسول اکرم(صلی الله علیه و آله)  به یکى از اصحاب خود وارد شده در حالى که او از شدت عبادت نزدیک بود جان خود را از دست دهد، پیامبر(صلی الله علیه و آله)  فرمودند چگونه خود را مى یابى؟ گفت: «اَجِدُنى اَخافُ ذُنُوبى و اَرجُو رَحمَةَ ربّى»: «مى ترسم از گناهانم و امید به رحمت پروردگارم دارم»، پیامبر(صلی الله علیه و آله)  فرمودند: «ما اِجْتَمَعا فى قلبِ عبد فى هذا المَوطِن اَلاّ اَعطاهُ اللّه ما رَجاهُ و أَمَّنَهُ مِمّا خافَه»: «جمع نمى شود خوف و رجا در قلب بنده اى در این مقام مگر این که خداوند آنچه را امید دارد، به او اعطاء کرده و از آنچه مى ترسد، مأمونش مى کند». در مورد رجاء هم اشاره کرده که از مقام عارفان است و پیامبر گرامى(صلی الله علیه و آله)  از خداوند نقل فرمودند که «اَنَا عند ظنّ عبدى بى فَلیَظُنّ بى ما شاء»: «من نزد گمان (نیک) بنده ام نسبت به خودم هستم پس باید هر چه خواهد به من گمان (نیک) داشته باشد (اگر گمان نیک و حسن ظنّ به من داشت من هم به او گمان نیک دارم، و یاریش کنم)».
متقیان امید تجارتى دارند که هرگز فانى نشود و ضرر و خسرانى در آن نیست. در سوره فاطر آیه 29 خداوند متعال مى فرماید: (إِنَّ الَّذِینَ یَتْلُونَ کِتَابَ اللهِ وَأَقَامُوا الصَّلاَةَ وَأَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرّاً وَعَلاَنِیَةً یَرْجُونَ تِجَارَةً لَّنْ تَبُورَ):  «کسانى که تلاوت قرآن نموده، و اقامه نماز کردند، و از آنچه روزى آنها کردیم، انفاق کردند، در پنهان و آشکار، آنها امید به تجارت و معامله اى دارند که نابود نمى شود (و آن دادن عمل صالح و گرفتن مواهب و بهشت الهى و رضوان او است».(15)
مرحوم الهى آن مرد عارف در ذیل این دو فراز (یبیت حذرا و یصبح فرحاً حذراً لما حذّر من الغفلة و فرحاً بما اصاب من الفضل و الرحمه) گوید:
شبش چون روز گردد، خسته جانست *** چو روزش شام گردد شادمانست
پریشان خاطر است از غفلت خویش *** فرحناک از نگار و مهربانیش
دل غافل اسیر درد و غم باد *** بجز یادش مبادا خاطرى شاد


1. سوره طه، آیه 124.
2. تفسیر نمونه، جلد 13، صفحه 328، در اینجا اشاره کنم که در بعضى تفاسیر در ذیل این آیه آمده که اعراض از ذکر مراد اعراض از ولایت امیرالمؤمنین(علیه السلام) است چنانکه در روایتى از امام صادق(علیه السلام) در نور الثقلین، جلد 3، صفحه 405، آمده و در روایاتى نیز اعراض از حج تفسیر شده که مى توان گفت این دو از مصادیق اهم ذکر حق است، (توضیح بیشتر در تفسیرنمونه، جلد 13، صفحه 330 ـ 329).
3. تفسیر نمونه، جلد 13، صفحه 329 ـ 328.
4. معماى هستى، صفحه 51 ـ 50، به نقل از تفسیر نمونه، جلد 13، صفحه 329.
5. غرر الحکم، میزان الحکمه، جلد 7، صفحه 267.
6. غرر الحکم.
7. غرر الحکم.
8. غرر الحکم.
9. سوره طه، آیه 126.
10. غرر الحکم.
11. نهج البلاغه، حکمت 207 (روایات این صفحه را صاحب میزان الحکمه، در جلد 7، صفحه 267 آورده است).
12. سوره اعراف، آیه 179.
13. غرر الحکم، میزان الحکمه، جلد 7، صفحه 267.
14. سفینة البحار، جلد 1، صفحه 323، ماده غفل.
15. شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، جلد 10، صفحه 155 ـ 154.  
نشانه هاى افراد غافل60ـ پرهیزگاران در جهاد با نفس
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma