31ـ حلم و بردبارى

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
اخلاق اسلامى در نهج البلاغه ج 02
31ـ 34 ـ برنامه روزانهکارآئى و نقش بردبارى

اولین صفت حلم و بردبارى شمرده شده، و حاکى از اهمیت این صفت است، ابتدا به تعریف و سپس به نقش سازنده این صفت در زندگى پرهیزگاران اشاره مى کنیم.
براى «حلم» اهل لغت و اخلاق دو تفسیر ذکر کرده اند:
1ـ «الحِلمُ ضَبْطُ النّفس عَنْ هَیَجانِ الغَضَب» «حلم کنترل کننده نفس از هیجان قوه غضب است».
2ـ «الحِلمُ هو التَثَّبُّت فى الاُمور»: «حلم ثابت بودن در امور است».
این تفسیر دوم نسبت به همه چیز است نه فقط غضب، یعنى اعتدال در امور که از اعتدال قواى نفس سرچشمه مى گیرد، ایستادن و حوصله کردن براى رسیدن به حقائق و عدم شتابزردگى و از جمله استقامت در مقام غضب است (نه سست شوى و نه از کوره در بروى) حلم را فضیلت و صفت حمیده اى مى دانند، که حد وسط (مهانة) و (افراط در غضب) مى باشد، و این صفت از جنود عقل است، چنانکه مقابل این صفت (سفة) است که از جنود جهل است. در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) در کافى آمده است: حلم نشانه عقل و عدم آن نشانه سفاهت و بیخردى است.(1)
گفته اند در حال عصبانیت نه تصمیم، نه تنبیه، نه اقدام، که بعداً پشیمانى دارد زیرا این سه در حال عصبانیت بى حساب است، و بدانید بعد کفاره آن را پس مى دهید. من بارها تجربه کرده ام که در حال عصبانیت عقل درست کار نمى کند، و تحت تأثیر غضب قرار مى گیرد و تصمیم گیرى براى آن مشکل است، باید صبر کرد تا از حوزه عصبانیت خارج شد و سپس تصمیم گرفت.
در حدیثى از على(علیه السلام) آمده است که قنبر غلام حضرت روزى از طرف نادانى مورد اهانت واقع شد، قنبر ناراحت شد، آمد جواب دهد، مولى علی(علیه السلام)  فرمودند: «مَهلا یا قَنْبَر دَع شاتِمک مِهاناً ترضَ الرحمن و تسخَط الشیطان و تعاقب عدوَک فَوَ الذّى فَلَقَ الحبَّةَ وَ بَرءَ النَّسَمَة ما اَرْضَى المؤمِنُ رَبَّه بمِثْل الحلم و لا اَسْخَط الشیطان بمثل الصمت و لا عوقب الاحمق بمثل السکوت»: «آهسته قنبر، دشنام دهنده خود را از روى بى اعتنائى رها کن تا پروردگار را خشنود و شیطان را غضبناک کنى، و دشمنت را عقوبت (زیرا عقوبتى براى او بهتر از بى اعتنائى نیست) قسم به خدائى که دانه را شکافت، و انسانها را خلق کرد، مؤمن راضى نمى کند، پروردگارش را به مثل حلم و ناراحت نمى کند شیطان را به مثل سکوت، و احمق و نادان هم عقوبت نمى بینند به مثل سکوت».(2)
قسم حضرت به ایجاد کننده دو لحظه حساس که اوج قدرت و نمایش الهى است، حاکى از اهمیت مسئله است، باز شدن دانه و شکسته شدن دژ محکم پوسته توسط جوانه لطیف، و خلقت اعجاب آور انسان، بسیار پرمفهوم و پرمعنا است، یعنى آن خدائى که چنین قدرتى دارد، از هیچ چیز مثل حلم خوشنودتر نمى شود؛ چنانکه دشمن او شیطان هم از هیچ چیزى به مثل سکوت در برابر نادان ملول و ناراحت نمى گردد.


1 . شرح نهج البلاغه خوئى و ابن میثم ذیل همین فراز.
2 . سفینة البحار، جلد 1، صفحه 300، ماده حلم.
 
 

 

31ـ 34 ـ برنامه روزانهکارآئى و نقش بردبارى
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma