1. آیه 231، سوره بقره، مى فرماید: (وَإِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِکُوهُنَّ بِمَعْرُوف أَوْ سَرِّحُوهُنَّ بِمَعْرُوف وَلاَ تُمْسِکُوهُنَّ ضِرَاراً لِتَعْتَدُوا...); کلمه «تعتدوا» از قوى ترین شواهدى است که دلالت مى کند بر این که ضرار در این جا به معناى تعمد در ضرر زدن به قصد تجاوز است. و در روایت بیستم از روایات گذشته، آن چه مؤیّد این معنا است گذشت.
2. در آیه 233، سوره بقره، مى فرماید: (... لاَ تُضَارَّ وَالِدَةٌ بِوَلَدِهَا وَ لاَ مَوْلُودٌ لَهُ بِوَلَدِهِ...); در معناى آیه شریفه گفتیم که تفسیر معروف آن این است که خداوند از ضرر زدن مادر به فرزندش به این که به خاطر دشمنى با پدر بچه، از شیر دادن به بچه امتناع کند نهى کرده; و هم چنین از ضرر زدن پدر به فرزندش ـ به این که به خاطر ضرر زدن به مادر، بچه را از مادرش بگیرد ـ نهى کرده است.
3. در آیه 102، سوره بقره، مى فرماید: (... وَمَا هُمْ بِضَارِّینَ بِهِ مِنْ أَحَد إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ...); این که این جا منظور ضرر زدن عمدى به واسطه سحر است، معناى واضحى است.
4. در آیه 12، سوره نساء، مى فرماید: (... مِنْ بَعْدِ وَصِیَّة یُوصَى بِهَا أَوْ دَیْن غَیْرَ مُضَارّ...); در تفسیر آیه مزبور نیز گذشت که مفهوم آیه، نهى از ضرر زدن به ورثه است، به این که موصى به خاطر این که ورثه را از ارث محروم کند اقرار به دِینى مى کند که بر گردن
او نیست.
5. در آیه 6، سوره طلاق، مى فرماید: «(... وَ لاَ تُضَارُّوهُنَّ لِتُضَیِّقُوا عَلَیْهِنَّ...); در این آیه نیز از ضرر زدن به زنان مطلقه و تنگ گرفتن بر ایشان در مورد نفقه، به نیت ضرر زدن به آن ها نهى فرموده است.