بازخرید گناهان بشریّت با قربانى شدن مسیح!

SiteTitle

صفحه کاربران ویژه - خروج
ورود کاربران ورود کاربران

LoginToSite

SecurityWord:

Username:

Password:

LoginComment LoginComment2 LoginComment3 .
SortBy
 
مسیحیت در دنیاى کنونى
همه انسان ها ذاتاً گناهکارند توجیه مسأله فداء و نجات


از آنجا که این بحث یکى از مسائل اصولى مسیحیّت کنونى است و چنانکه گفته شد جزءِ قیافه هاى اوّلى تعلیمات کلیسا محسوب مى شود تا آنجا که یکى از القاب مسیح را «فادى»(1)(فداشونده براى گناهکاران) و این مذهب را «مذهب نجات» (نجات گناهکاران) نامیده اند، لذا باید بررسى دقیق ترى روى این موضوع و نتایج و عواقب آن بشود و ریشه هاى اصلى آن را مورد مطالعه قرار دهیم.
بعضى معتقدند که موضوع بازخرید گناهان بشریّت با خون عیسى از موضوعاتى است که در قرون بعد از مسیح به وجود آمده و ریشه آن را مربوط به آیین هاى هندى مى دانند که کلیسا از آن تأثّر یافته و اقتباس کرده است، ازاین رو مى گویند در اناجیل چهارگانه اصلى، اثرى از این مطلب دیده نمى شود.
در حالى که چنین نیست، زیرا دقّت در اناجیل کنونى نشان مى دهد که ریشه این عقیده درباره مسیح از همین اناجیل گرفته شده، منتها در قرون بعد روى عللى ـ که ذکر خواهد شد ـ شاخ و برگ هایى بر آن افزوده اند و به صورت یکى از اصولى ترین تعلیمات کلیسا درآمده است.
فى المثل در انجیل متّى که آن را معتبرترین اناجیل مى دانند، از قول عیسى در اواخر عمر خود نقل مى کند که خطاب به شاگردانش گفت: «این است خون من در عهد جدید که در راه بسیارى به جهت آمرزش گناهان ریخته مى شود».(2)
و نیز مى خوانیم: «او امّت خویش را از گناهان خداوند رهانید».(3)این معنى در رساله هاى شاگردان و رسولان مسیح به صورت روشن ترى بیان شده است. در رساله یوحنّا مى خوانیم: «اوست کفّاره به جهت گناهان ما، نه گناهان ما فقط بلکه به جهت تمام جهان».(4)
در رساله پولس به عبرانیان نیز چنین آمده است: «چون طهارت گناهان را به اتمام رسانید به دست راست کبریا در اعلى علّیّین نشست».(5)
حتّى برخى نویسندگان معروف مسیحى، مانند مستر هاکس امریکایى، مدّعى اند که: در شرایع یهود مطالب مهمّ بسیارى یافت مى شود که اشاره به مبدأ و منبع فدایى مى باشد که مسیح آن را به عمل آورده، تکمیل نمود. یعنى در وقتى که خود را از براى رفع هر قید و هر مسؤولیّتى فدیه گذرانید تا هر کسى که در تحت غلامى و بندگى گناه است آزاد سازد و شرط این آزادى این بود که شخص گناهکار، فادى خود را با تمام دل قبول کند و قلباً به وى ایمان آورَد».(6)
این نکته نیز روشن است که طبق منابع مسیحى، همه گناهکار و غلام و بنده گناهان هستند و اصولاً سرشت و طبیعت آدمى بر فساد و گناه بنیان شده است، چنانکه بیلى گراهام در کتاب چگونه مى توان خدا را یافت صریحاً مى گوید:
«ما در وضع طبیعى در واقع دشمن خدا هستیم، ما مطیع قوانین الهى نمى باشیم و مطابق «رومیان 8 : 7» اصلاً نمى توانیم مطیع باشیم... کتاب مقدّس به ما تعلیم مى دهد که در طبیعت مرده و پرگناه ما عاملى وجود ندارد که حیات ایجاد کند... کتاب مقدّس چنین تعلیم مى دهد که طبیعت قدیمى ما کاملاً فاسد است».(7)
و به این ترتیب احتیاج عموم به فادى کاملاً روشن مى شود.
ولى نباید تردید داشت که ریشه موضوع فداء اگرچه در اناجیل کنونى و سایر رساله هاى وابسته به آن یافت مى شود، هرگز در قرون اوّل مسیحیّت این همه شاخ و برگ نداشته و مسلّماً بعدها به آن افزوده شده و یکى از چهره هاى اصلى تعلیمات کلیسا را تشکیل داده است.
به نظر مى رسد عوامل زیر در شاخ و برگ دادن به این موضوع کاملاً مؤثّر بوده است:
1. جنبه عوام پسند داشتن، زیرا گناهکار نشان دادن همه مردم، آن هم یک گناه ذاتى که اجباراً و بدون پیش بینى قبلى دامنگیر همه انسان ها شده است، لطمه شدیدى به شخصیّت انسان مى زند و ناراحتى شدید درونى در او ایجاد مى کند و همین احساس حقارت او را در پى عاملى مى فرستد که وى را از این وضع برهاند
و شخصیّت ازدست رفته اش را به وى بازگرداند، بلکه در یک سطح عالى تر قرار دهد، آن گاه هنگامى که به او گفته شود تنها با ایمان آوردن به مسیح مى تواند تمام آثار این گناه را بشوید و به آسانى پاک و پاکیزه شود، با کمال میل از آن استقبال خواهد کرد.
2. جنبه تحذیرى داشتن، زیرا توده مردم خواه ناخواه گرفتار شهواتى اند و تمایل دارند هم شهوات خود را اشباع کنند و هم
وجدان خویش را راضى نگاه دارند. از سویى میان این دو در بسیارى از موارد تضاد وجود دارد، ولى با قبول تعلیماتى که کلیسا راجع به گناه و چگونگى تطهیر و فداء مى دهد مى توانند از شرّ این تضاد آسوده شوند; هم شهوات خویش را اشباع کنند و هم از ناراحتى وجدان که از آثار گناه است نجات پیدا یابند.
جایى که خون مسیح بتواند تمام آثار گناه ذاتى را بشوید، چگونه نمى تواند آثار این گونه گناهان را پاک کند؟ روى این زمینه، کلیسا و حامیان آن مى توانند به زودى در میان عوام مردم، طرفداران جدّى براى خود پیدا کنند.
شاید روى همین اصل است که این بخش از تعلیمات کلیسا در قسمت تبلیغات خارجى آنها نیز یکى از مهم ترین فصول را تشکیل مى دهد و همواره دورافتادگان از مسیحیّت را به نجات از گناه و تطهیر از پلیدى ذاتى و اکتسابى در سایه ایمان به مسیح دعوت مى کنند.
3. این مسأله جادّه را براى موضوع «گناه بخشى کشیش» که از مراسم هفتگانه مقدّس مذهبى مسیحى است، هموار مى سازد و رونق کاملى به دستگاه کلیسا مى بخشد، خصوصاً از نظر درآمدهاى مادّى نیز فوق العاده حائز اهمّیّت است (شرح این موضوع در بحث آداب هفتگانه مقدّس خواهد آمد).


(1). قاموس مقدّس، ص 345.
(2). انجیل متّى، باب 26، جمله 28.
(3). همان، باب 1، جمله 21.
(4). رساله یوحنّا، باب 2، جمله 2.
(5). رساله پولس، باب 1، جمله 3.
(6). قاموس مقدّس، ص 646.
(7). چگونه مى توان خدا را یافت، ص 80.
 
 
 
همه انسان ها ذاتاً گناهکارند توجیه مسأله فداء و نجات
12
13
14
15
16
17
18
19
20
Lotus
Mitra
Nazanin
Titr
Tahoma